ارتباط عمليات تروريستي مصر با اسرائيل؛ طرح صهيونيستي اسکان فلسطينيها در صحراي سينا / «غزهِ بزرگ» را چه کساني مطرح کردند؟
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۰۵۶۷۰۹
خبرگزاري آريا - ديدگاه تشکيل دولت فلسطين در خارج از سرزمينهاي فلسطين اشغالي تاريخچه طولاني در افکار عمومي صهيونيستي دارد. در ابتدا اردن مطرح بود، اما بعدها، صحراي سينا به عنوان گزينه اصلي مطرح شده است.
سرويس جهان مشرق - صحراي سينا نه تنها از ابعاد معنوي و نمادين يکي از مناطق مهم در ميان افکار عمومي مصر و تمامي کشورهاي عربي به شمار مي رود ، بلکه موقعيتي استراتژيک و نظامي دارد که با کاشته شدن رژيم صهيونيستي در درون امت اسلام براي قطع ارتباط ميان شرق و غرب جهان اسلام اين اهميت استراتژيک افزايش نيز پيدا کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اظهارات يک وزير صهيونيستي در رابطه با اسکان آوارگان فلسطيني در صحراي سينا و انتشار فايل صوتي مربوط به اظهارات حسني مبارک رئيسجمهور سابق مصر مبني بر اينکه درخواست بنيامين نتانياهو در اين خصوص را رد کرده است، بار ديگر اين طرح صهيونيستي را طي ماه هاي اخير در ويترين رسانه اي قرار داده است. همچنين شبکه بي بي سي اخيرا اسنادي را در رابطه با موافقت حسني مبارک از سه دهه پيش تاکنون با تشکيل دولت فلسطين در بخشي از صحراي سينا منتشر کرده است.
چالش ها و تمرکز رسانهاي در منطقه سينا در پي عمليات تروريستي اخير که به کشته شدن 309 نفر منجر شد، بار ديگر توطئه صهيونيستي در رابطه با مهاجرت دادن شهروندان از سوي صحراي سينا را زنده کرده است.
تلاش عربستان سعودي براي منزوي کردن مصر از محور مقاومت نيز در اين راستا همراه با تحولات شتابان سعودي ها براي عادي سازي روابط با رژيم صهيونيستي دنبال مي شود. هم زمان سعودي ها مالکيت دو جزيره تيران و صنافير را در اختيار گرفتند تا بتوانند تمامي برگههاي فشار و اهرم هاي حمايت از سينا را از دست مصر خارج کرده و عمليات نيروهاي امنيتي و ارتش مصر براي جلوگيري از اقدامات تروريستي در اين منطقه را محدود کنند.
طرح غزه بزرگ
جاناتان کوک روزنامه نگار انگليسي و مؤلف سه کتاب در رابطه با درگيريهاي اسرائيلي – فلسطيني طرحي را معرفي کرده که با نام طرح غزه بزرگ معروف است. وي ميگويد که غزه از ازدحام بالاي جمعيتي و کمبود منابع اساسي نظير آب شرب رنج مي برد و رژيم صهيونيستي آب شرب منطقه را تحت محاصره گرفته و زيرساختهاي اين منطقه را در نتيجه موشک باران تخريب کرده است. روند غزه طوري است که هر لحظه در آستانه انفجار قرار دارد. گزارشهاي موجود در رسانههاي عربي و صهيونيستي نشان ميدهد که تل آويو سعي دارد به جاي خود، مصر را به عنوان راه حل مشکل غزه معرفي کند.
جاناتان کوک مي گويد که رسانههاي اسرائيل ادعاهايي را مطرح کردند که به نظر ميرسد براي اولين بار از سوي مقامات سياسي اين رژيم مطرح شده مبني بر اينکه عبدالفتاح السيسي رئيسجمهور مصر به مقامات فلسطيني طرح انضمام غزه به منطقه اي با مساحت 1600 کيلومتر مربع در سينا را ارائه کرده است. اين طرح مورد استقبال آمريکا قرار گرفته است.
براساس اين طرح اراضي صحراي سينا به مقر موجوديت دولت بدون سلاح فلسطين تبديل خواهد شد که نام "غزه بزرگ" بر آن گذاشته مي شود و آوارگاني که از مناطق ديگر باز مي گردند نيز بايد در آنجا اسکان داده شوند. بر اساس اين طرح محمود عباس حاکميت خودمختار کرانه باختري را که شامل يک پنجم اراضي فلسطين اشغالي است، در اختيار خواهد داشت و در ازاي اين امتياز، عباس بايد از حق تشکيل دولت مستقل فلسطين در کرانه باختري و قدس شرقي عقب نشيني کند.
الطيب عبدالرحيم سخنگوي محمود عباس ميگويد که اين طرح از سوي گيورا ايلند مشاور وقت امنيت داخلي رژيم صهيونيستي طي سالهاي 2004 تا 2006 مطرح شد. رژيم صهيونيستي اميدوار بود بتواند بعد از عقبنشيني نظاميان و شهرکنشينان خود از غزه اين طرح را به اجرا بگذارد. مصر در آن زمان با گسترش دادن نوار غزه به سمت صحراي سينا در ازاي مالکيت اراضي در النقب موافقت کرده بود.
در ابتداي سال جاري ميلادي ايوب قرا وزير رژيم صهيونيستي و عضو حزب ليکود مطالبي را در توئيتر منتشر کرده و نوشت که بنيامين نتانياهو و دونالد ترامپ رئيسجمهور آمريکا با اجراي طرح منتسب به عبدالفتاح السيسي براي تشکيل دولت فلسطين در غزه و سينا به جاي کرانه باختري به توافق رسيدهاند. اين مطلب اندکي پيش از نشست نتانياهو با ترامپ در واشنگتن منتشر شد.
ايوب قرا همچنين به روزنامه صهيونيستي تايمز آف اسرائيل گفت که اين طرح در روز 12 فوريه به اطلاع نتانياهو رسانده شد و او گفت که طرح را با ترامپ مطرح خواهد کرد. چند روز بعد و در روز 19 فوريه روزنامه صهيونيستي هاآرتص از برگزاري نشستي محرمانه در شهر العقبه اردن با مشارکت نتانياهو و جان کري وزير خارجه وقت آمريکا و عبدالله شاه اردن و عبدالفتاح السيسي در روز 21 فورين 2016 يعني يک سال قبل از انتشار اين موضوع خبر داد. نتانياهو در اين نشست با طرح سازش ارائه شده از سوي جان کري موافقت نکرده بود. اين طرح شامل به رسميت شناختن يهوديت دولت اسرائيل و از سرگيري مذاکرات با طرف فلسطيني با حمايت دولتهاي عربي بود. اين روزنامه البته اشارهاي به پيشنهاد السيسي در رابطه با اسکان فلسطينيها در صحراي سينا نکرد. نتانياهو برگزاري نشست را تأييد کرد، اما اظهارات ايوب قرا در رابطه با بررسي تشکيل بخشي از دولت فلسطين در صحراي سينا در ديدار با ترامپ را رد کرد.
استراتژي صهيونيستي مبني بر اسکان فلسطينيان در خارج از سرزمين هاي اشغالي
ديدگاه تشکيل دولت فلسطين در خارج از سرزمينهاي تاريخي فلسطين اشغالي تاريخچه طولاني در افکار عمومي صهيونيستي دارد. در ابتدا اردن به عنوان گزينه اصلي اين طرح مطرح بود، اما بعد از انتفاضه دوم فلسطين، صحراي سينا به عنوان گزينه اصلي مطرح شده است. اين طرح در کنفرانس هرتصليا مربوط به سال 2004 مطرح شد و عوزي آراد موسس اين کنفرانس و مشاور کنوني نتانياهو با شور و شور فراوان آن را پذيرفت.
بر اساس اين تبادل سه جانبه فلسطيني ها کنترل بخش هايي از صحراي سينا را در دست خواهد گرفت و اسرائيل بيشتر اراضي کرانه باختري را تحت کنترل مي گيرد و مصر نيز به گذرگاه زميني باريکي از طريق النقب براي ارتباط با اردن دست پيدا مي کند. در روند جنگ هاي اخير رژيم صهيونيستي با نوار غزه اين طرح معلق شد.
آمريکا و صهيونيست ها فشار زيادي را بر حسني مبارک وارد کردند تا بتوانند موافقت وي را با اين طرح بگيرند، اما او در نتيجه ترس از افکار عمومي با اين موضوع موافقت نمي کرد. بعد از سرنگوني وي نيز محمد مرسي در اين رابطه تحت فشار قرار گرفت. او هيئتي از اخوان المسلمين را براي بررسي اين موضوع به آمريکا فرستاد و واشنگتن به اين هيئت پيشنهاد کرد که مصر در دو مرحله به مدت 4 تا 6 سال يک سوم از اراضي سينا را به اين موضوع اختصاص دهد. آمريکايي ها وعده تشکيل دولت فلسطين در اين منطقه تحت حمايت آمريکايي ها را مطرح کردند و گفتند که اين دولت شامل فرودگاه و بندر نيز خواهد بود.
جيلا جمليل وزير زن مساوات اجتماعي رژيم صهيونيستي نيز اخيرا خواستار اسکان ملت فلسطين در سينا به عنوان جايگزين راه حل منازعه فلسطين و اسرائيل شد. او در جريان سفر به قاهره مدعي شد که سينا بهترين منطقه براي زندگي فلسطيني ها است.
سامح شکري وزير خارجه مصر اين اظهارات وزير صهيونيست را رد و تاکيد کرد که مصر هرگز از مالکيت سينا عقب نشيني نمي کند. وي به شدت افکار اين وزير در رابطه با اسکان فلسطيني ها در سينا را رد کرد.
در فوريه گذشته تعدادي از وکلاي مصري شکايتي قضايي براي جلوگيري از ايجاد شهرک هاي خارجي نشين در شبه جزيره سينا ارائه کردند. اين موضوع پس از انتشار اخباري در رابطه با طرح صهيونيست ها در اين منطقه انجام شد. آنها اين شکايت را به دادگاه اداري مصر ارجاع دادند.
نقشه صهيونيستها از صحراي سينا
پيگيري تحولات و ماهيت اقدامات تروريستي در صحراي سينا در کنار برخي اطلاعات و شواهد نشان ميدهد که در پشت پرده اين اقدامات تروريستي سرنخ هاي مشارکت آمريکايي- صهيبونيستي مشاهده مي شود. حتي سرتيپ فواد علام نيز اخيرا اين موضوع را تاييد و اعلام کرد که سلاحهاي مصادره شده از دست تروريستها تنها در آمريکا و اسرائيل توليد ميشود.
شکي نيست که محاصره سياسي فلسطين و گروههاي فلسطيني و ايجاد کشمکش و اختلاف در ميان اعضاي آن ، بخشي ديگر از اين پروژه براي تکميل کردن واقعيتهاي مورد نظر آمريکا و غرب است تا راه حلي مورد نظر اسرائيل و به ضرر منافع مشروع ملت فلسطين به دست آيد.
فضاي ايجاد شده براي تخريب وجهه محور مقاومت و تمرکز بر روند عادي سازي با دشمن صهيونيستي به عنوان راه حل سياسي واقعي بخشي ديگر از طرح صهيونيستي است که براي تضعيف نظم منطقه اي و تشويش افکار عمومي به کار مي رود.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۰۵۶۷۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سردار رشید: در حمله سپاه به اسرائیل، ۲۴۰ جنگنده آمریکا و ناتو به اسرائیل کمک کردند /اسرائیل جرأت نکرد تصاویر دو پایگاه نظامی اش را به دنیا نشان دهد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مشروح گفتگوی روزنامه ایران با سرلشکر غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا(ص) درباره ابعاد مختلف عملیات وعده صادق را در ادامه می خوانید؛
عملیات ۷ اکتبر حماس را چگونه ارزیابی میکنید و فکر میکنید مهمترین دستاورد این عملیات چه بود؟
مهمترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایههای ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این هفتاد سال ادعا میکرد من بیحریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلیای که در این سالهای اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجز خوانی کند. این نکته بسیار مهمی است.
شهید حاج قاسم سلیمانی میگفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است، یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسیها و کشورهای غربی آن را کاشتهاند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است.
یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو میپاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومی پاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانههای غربی به او کمک میکنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانهای و... نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده میشود.
جمهوری اسلامی ایران بارها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دست یافتنی است؟
این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کردهاند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما میخواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفتهاند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند.
چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزار دهنده است و مایه کابوسشان است، همین شکننده بودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها میگویند فقط ۱۱۰۰ نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس ۳۰ هزار رزمنده دارد؛ اگر ۱۰ هزارنفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه ۱۰ هزار نفر از رزمندگان حزبالله لبنان و ۲ یا ۳ هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام میشود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.
اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیت المقدس مقایسهای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیت المقدس ما در جنگ در برابر عراق ۶۰۰۰ کیلومتر مربع بوده است.
یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرزهای جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تل آویو.
یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار میگیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد.
عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم ۱۹۴۸ در این منطقه هستند؛ همه شهرهای اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و... آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبه شدهای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیروهای مسلح ایران چگونه میتوانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیاتهایی مثل فتح المبین و بیت المقدس کار اسرائیل را تمام میکنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتح المبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود میشود و واقعه ۷ اکتبر هم نمونهای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حملهای که فقط حدود ۱۶ تا ۲۰ ساعت به طول انجامید پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش میسازد دروغین است.
وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفههای جغرافیایی و جمعیتی چگونه میبینید؟ فکر میکنید بحرانهای مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبهرو است تا چه اندازه این کشور را شکننده و ضعیف کرده است؟
ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانههای غربی به تصویر میکشند. بعضی وقتها اسرائیل میآید در ایران کاری انجام میدهد و مثلاً دانشمند هستهای ما را ترور میکند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام میدهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگتر از چیزی که بوده نشان میدهد؛ کل امپراطوری رسانهای غرب هم از او پشتیبانی میکند؛ چون اسرائیل با کمکهای مستقیم امریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار میدهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفتهترین سلاحها و هر نوع کمکی که بخواهد.
در حال حاضر فرمانده سنتکام در تلآویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و امریکایی در کنار سربازان اسرائیلی میجنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلی است.
کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه ۸۰ میلادی نوشتهاند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد میکنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولتها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست.
در این کتاب آمده که جمعیت یهودیهای اسرائیل از سراسر دنیا از ۱۰۲ کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شدهاند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به ۱۵ زبان تکلم میکنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و...). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعهای که در آن سرزمین اشغالی جمع شدهاند، بیهویتاند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیلدهنده یک دولت و ملت است ـ هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچکدام از عناصر و مؤلفههای مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.
اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوستهاند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوندهای مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد.
دشمنان و رسانههای معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت اینگونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوتها در راستای همدلی خود استفاده میکنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیتها را بیشتر کرده است. همه این قومیتها و گروههای متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذرهای احساس خطر میکنند، یک دل و یک زبان کنار هم میمانند و برای دفاع از ایران با هم متحد میشوند.
عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درونزا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برونزا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند و اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچ کدام از این پیوندها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچ کدام از مؤلفههایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل میشود، ندارد.
درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بینالمللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.
دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، بهوضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیبپذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمیگردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محورهای مقاومت دست برتر را دارند و افق ده سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.
ملتهای مظلوم منطقه بویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموختهاند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد.
مشخصههای امریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملتها میبینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باجخواهی، جنایت و نسلکشی و کشتار طی ۷۰ سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر امریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.
مهمترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور میکرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشکها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیکهای ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور میکرد با تکیه بر قدرتهای امریکا و ناتو، بازدارندگیاش تضمین شده است.
وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. امریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرتهای ناتو بویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایههای دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشکهای پر قدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید.
رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر امریکاییها، انگلیسیها و فرانسویها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمیآمدند، قطعاً ۸۰ درصد از پرتابههای ایران، پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی را درهم میکوبیدند.
با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که امریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستادهایم!» امریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرتهای غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، ۱۰ ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بسر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلیها و مشتهای محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.
این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شدهاند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها ۲۰ درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، امریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با ۲۴۰ فروند هواپیمای جنگنده و سامانههای متعدد ضد موشکی مستقر بر ناوهای امریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانههای ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوا فضای سپاه با ۸۰ درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موجهای بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت میکند و حمایت این گونه از رژیم صهیونیستی از سوی امریکا، انگلیس، فرانسه و دولتهای اروپایی، انسان را یاد جنگهای صلیبی میاندازد.
امریکا و دولتهای اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینههای راهبردی که امریکا و دولتهای اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی میپردازند، مورد قبول ملتهای غربی نیست. آیا انسانهایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملتهایشان، مانع سیاستهای دولتهای خود در حمایت از نسلکشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟
یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانهها از خود به نمایش میگذارد، یکی نیست؟
خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانهها میسازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش میسازد؛ اینکه من بیحریفم و حریف ندارم.
در عملیات ۷ اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط ۱۱۰۰ یا ۱۲۰۰ نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان میدانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. ۱۱۰۰ نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس میگویند که اسرائیلیها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانکها و در قرارگاهها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمیشد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چند ساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود امریکاییها هم میگویند؛ بلینکن که وزیر خارجه امریکاست و به کشورهای عربی رفت و آمد میکند، به منطقه که آمده بود، به نخستوزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگهاش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند.
بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایتهای مستقیم آمریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار میدهند حتی سلاح کشـــــــــتار جمعی یعنی بمب اتم!
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902972