آخرین وضعیت جنگنده قاهر از زبان سردار دهقان
تاریخ انتشار: ۷ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۸۵۲۸۱۹
مشاور فرمانده کل قوا در امور دفاعی گفت: "برای جنگنده قاهر و کوثر۸۸ ما تا مرحله فست تاکسی پیش رفتیم."به گزارش بلاغ، در 29 مرداد ماه سال 96 سردار حسین دهقان با حکم فرمانده کل قوا به سمت مشاور فرمانده کل قوا در امور دفاعی منصوب شد.
وی که دارای مدرک دکترای مدیریت دولتی از دانشگاه تهران است، پیش از این مسئولیتهایی همچون وزیر دفاع در دولت یازدهم، جانشین وزیر دفاع در دولتهای هفتم و هشتم، رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در دولتهای هشتم و نهم و فرماندهی در سطوح مختلف سپاه را در کارنامه خود دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از جمله اقدامات موثر سردار دهقان در سمت وزارت دفاع میتوان به پیشبرد دیپلماسی فعال دفاعی، طراحی و تولید سامانههای مهم وراهبردی برای نیروهای مسلح و پیشرفتهای چشمگیر در عرصه صنعت دفاعی اشاره کرد.
از همین با سردار دهقان در رابطه با عملکردش در وزارت دفاع و همچنین برنامههایش در مسئولیت جدید گفتوگو کردیم؛ آنچه در ادامه میآید، مشروح گفتوگو با سردار دهقان است:
هدف از مسئولیت جدید شما چیست چه برنامههایی برای آن پیش بینی کردهاید و اینکه در آینده چه برنامههایی در این جایگاه دارید؛ بخصوص در رابطه با آن حوزههایی که حضرت آقا روی آن تاکید داشتند مثل فناوریهای نو، چه اقداماتی قرار است انجام دهید؟
- سردار دهقان: در ابتداء امر بایستی از صمیم قلب تشکر و قدردانی خود را به محضر فرماندهی معظم کل قوا و مقام معظم رهبری تقدیم نمایم، زمانی که معلوم شد من در وزارت دفاع در حوزه مسئولیت وزارت دیگر ادامه خدمت نمیدهم، حکمی را خطاب به بنده صادر کردند و در آن بحث روند تقویت حوزه فناوری در مسائل دفاعی و پایش سیستمها و ارائه پیشنهاد برای ارتقای توان دفاعی کشور در حوزه تحقیقات، تولیدات و پشتیبانی را ابلاغ فرمودند.
دلیل اولیه این امر را از یک منظر حسن ظن و لطفی که رهبری نسبت به سرباز خودشان داشتند میدانم و سپس تجربه و دانشی که در این حوزه کسب کردهام و انشالله بتوانم پیشنهادات موثری را محضر ایشان مطرح کنم. رهبری معظم انقلاب همواره در برهههای مختلف تاکیدات بسیاری بر استفاده از ظرفیتهای علمی و فناورانه کشور برای ایجاد اقتدار کشور داشتهاند.
واقعیت این است که نیروهای مسلح ما نیز و همواره به این نیاز دارند که خودشان را به روز کنند تا در حوزه فناوری دچار شکاف با رقبا و دشمنان خودمان نشوند و با استفاده و بکارگیری فناوری در تجهیزات خود در صورتی که تهدیدی واقع شد ما دچار غافلگیری راهبردی نشویم. به عبارتی نیروهای مسلح ما همواره در جایگاه و موقعیت راهبردی برتری که تضمین کننده بازدارندگی فعال و مقابله موثر داشته باشند، قرار گیرند.
تولید تسلیحات جدید برای غافلگیری دشمن
در حقیقت قرار است ما روند تغییرات فناورانه و تسلیحاتی را در سطح جهانی پایش و بر مبنای برآوردی که از تهدید داریم پیشنهادات لازم را جهت ارتقاء توان دفاعی کشور تقدیم محضر ایشان کنیم.
ما اول باید بتوانیم یک تصویر واقعی از امروز خودمان به دست آوریم. ببینیم چه داریم، چه میخواهیم و چه کار باید بکنیم. در این رابطه چند ملاحظه اساسی در رویکردهای رهبر معظم انقلاب وجود دارد. اول آنکه اگر ما بخواهیم راهی را که دیگران رفتند و دستاوردهایی را که امروز دارند، داشته باشیم باید تلاش بیشتری کنیم زیرا آنها پشتوانه قریب به 100 سال کار علمی و طراحی و جنگ را دارند و همچنین پشتوانههای قوی علمی و روشهای تجربه شدهای دارند که خیلی سریعتر از ما میتوانند این مسیر را پشت سر بگذارند. هرچند که نگاه ما با آنها در بکارگیری و استفاده از علم وفناوری متفاوت است.
دوم آنکه، فکر قبل از علم و عمل مهم است به عبارتی ما در چه زمینههایی و در چه سیستمسلاحهایی باید ورود پیدا کنیم که اینها تکرار آنچه دیگران دارند نباشد. مثلاً اگر بخواهیم هواپیمایی بسازیم و آن تکرار همان چیزی باشد که آنها دارند ما دیگر چیزی در اختیار نخواهیم داشت زیرا هواپیمای دیگران چند سطح بالاتر از ما خواهد بود.
در اینجا اولین بحثی که مطرح میشود این است که رصد تحولات با چه نگاه و رویکردی باید انجام شود تا اینکه بگوییم این فناوریهایی که در یک سیستم سلاح به کار گرفته میشود چه قابلیتهایی به ما میدهد و حالا که ما میخواهیم با تهدیدات مقابله کنیم باید چه چیزی داشته باشیم.
ما باید آگاه باشیم چه اتفاقاتی در حال وقوع است و چه اتفاقاتی در آینده در پیش رو خواهد بود. در برخی از بخشها ما میتوانیم با دنیا همپایی کنیم و حتی جلوتر از سایر رقبا حرکت کنیم. مثلاً در حوزه نانو و سلولهای بنیادی و بسیاری از علوم نوین ما از خیلی از کشورها پیشرفتهتر هستیم و دانش قابل توجهی در این حوزه کسب کردهایم و در برخی دیگر از حوزههای فناوریهای نوین نیز همپای برترین ها در دنیا هستیم و خیلی سریعتر میتوانیم برنامههای خودمان را متناسب با شرایط و تهدیدات توسعه دهیم اما در برخی فناوریها نیزاینطور نیست.
گرچه بر اساس تجارب حاصل از جنگ تحمیلی و سیاستهای خود اتکایی پس از آن، با همت و تلاش دانشمندان و محققان جوان که سرمایههای اصلی این کشور هستند توانستهایم در بسیاری از زمینهها به فناوریهای بالا دست پیدا کنیم. اما باید با بررسی هوشمندانه و همه جانبه تعیین کنیم در چه زمینههای فناورانه بایستی تلاشهای علمی، تحقیقاتی و صنعتی خود را متمرکز و جهت دار کنیم و بر این مبنا چه سیستم سلاحهایی را میتوانیم طراحی و تولید کنیم که در عرصه نبرد ما دست برتر را داشته باشیم و به جای اینکه خودمان غافلگیر شویم دشمن را غافلگیر کنیم.
سازوکاری هم پیش بینی شده که آنچه در حوزه رصد به دست میآید اجرایی هم شود؟
- سردار دهقان: در حقیقت ما بایستی در سه حوزه فناوری و تحقیقات، تولید و صنعت، و پشتیبانی از نیروهای مسلح فعالیتهای خودمان را سامان دهیم.
در حوزه فناوری و تحقیقات بایستی مستمراً تحولات و تغییراتی که در سطح جهانی توسعه مییابد و توسط دیگران به کار گرفته میشوند یا قابلیت به کارگیری را دارند را پایش کنیم. امروزه در سطح جهانی به دلیل هزینه بر بودن فعالیتهای تحقیقاتی، تلاش جدی صورت میگیرد تا از طریق طراحی نظامات کارآمد نوآوری، سرعت، دقت و کیفیت کارهای تحقیقاتی را بالاتر ببرند و آنها را در زمان کوتاهتر و با هزینه کمتر به نتیجه برسانند به عبارتی از دستاوردهای بخش غیر نظامی استفاده کنند و در عین حال سرریز دستاوردهای بخش نظامی را هم تجاری سازی کرده و در خدمت عموم قرار میدهند.
آنچه در این حوزه مد نظر ما است، شناسایی دقیق سیر تحولات، تعیین فناوریهای قابل اکتساب برتر ساز، تعریف دقیق نیاز تسلیحاتی متناسب با شرایط تهدید، تمرکز بر تمام توانمندیهای سخت افزاری و نرم افزاری برای اکتساب آنها و تلاش برای بهره گیری علم و فناوری در طراحی و تولید سامانهها و سیستم سلاحهای بومی و متکی است.
در حوزه تولید، بایستی تمام توانمندیهای ملی برای توسعه و تولید سامانهها و سیستم سلاحهای بومی بکار گرفته شود. بخش دفاع به تنهایی قادر نیست در صنایع دفاعی آنقدر سرمایه گذاری کند که بتواند کلیه نیازهای فنی و تولیدی و خدماتی خود را به صورت خودکفا تامین کند. لذا کار عاقلانه و هوشمندانه آن است که با نگاه بلند مدت و با تیزبینی و دقت،کاستیهای موجود در زیر ساختهای صنعتی را بررسی و نسبت به تکمیل زنجیرههای تامین در سطح ملی اقدام کنیم.
به عبارتی با استفاده و بکارگیری ظرفیتهای ملی در بخش تولید و صنعت، هم افزایی در تامین نیازمندیهای بخش دفاع ایجاد شود. تنها در چنین حالتی است که بخش دفاع و نیازمندیهای دفاعی -که معمولا از فناوریهای سطح بالا استفاده میکنند – میتواند نقش محرک و پیشران فناوری و تولید را در سطح ملی ایفا کند.
لذا بایستی مدلهای کاری خود را تغییر داده و نوین سازی کنیم؛ امروز در کشور مراکز پژوهشی و صنعتی خیلی قوی در اختیار داریم و این توانمندیها میتوانند بیشتر در اختیار بخش دفاع به منظور تأمین نیازمندیهای این بخش قرار گیرند. باید مدلی را توسعه دهیم که یک هسته مرکزی داشته باشد که بخش دفاع کشور است به علاوه سرشاخهها و شبکه گستردهای که در سطح ملی میتواند در جهت تامین امنیت عمل کند.
این مدل اینگونه خواهد بود که تشخیص و تعریف نیاز و طراحی کلی کار را بتوانیم انجام دهیم و سپس فرآیند ساخت و تولید و تست را مدیریت کنیم. در این صورت دیگر نیازی نیست که از صفر تا 100 کار را خودمان انجام دهیم. باید توجه داشت که اولاً منابع کشور و حوزه دفاع محدود هستند، ثانیاً نیازهای ما دارای تنوع هستند و از آنجایی که ما همواره در صحنههای مختلف، درگیر هستیم نیازهای جدیدی به وجود میآید که باید به سرعت به آنها پاسخ دهیم و بتوانیم در بازههای زمانی کوتاه تولیدات با کیفیت و با اثربخشی بالا داشته باشیم. بر همین مبنا بایستی مدلهای توسعهای را متناسب با ظرفیتهای موجود در کشور یا قابل دسترس در خارج از کشور سامان دهیم.
در اینجا این سؤال پیش میآید که آیا ما با اجرای این کار تهدیداتی مثل بحث نفوذ و جاسوسی را درون خودمان پذیرا نمیشویم و آیا ما از سوی دشمن خلع سلاح نخواهیم شد؟ از طرفی موضوعات دیگری که در این زمینه مطرح است ریسکهای زمانی امنیتی و هزینهای است. یک مجموعه، قابلیتی دارد که براساس آن کاری به او واگذار میشود این کار در کنار سایر کارها انجام میشود و در یک سرفصل زمانی باید به سرانجام برسد.
حال اگر هر کدام از این کارها عقبافتادگی پیدا کنند یک ریسک زمانی برای ما ایجاد میکند. لذا مدیریت پروژهها از منظر زمانی مالی و کیفیت بحثهایی است که خیلی باید نسبت به آن دقت کرد. بعضی وقتها به دلیل برخی نگرانیها از برونسپاری و خرید خدمت پرهیز میکنیم در نهایت باید مدلی را توسعه دهیم که بتواند دفاع را اقتصادی کند و منابع موجود را نیز به بهترین نحو مورد استفاده قرار دهد.
با توجه به اینکه حدود 6 ماه از حکم جنابعالی میگذرد، آیا اقدامی هم در رابطه با این نوع مدلسازی انجام شده؟ آیا تیمهای کارشناسی و فنی در این زمینه تشکیل شده است؟
ارائه طرحهای دفاع اقتصادی به فرمانده کل قوا در آینده نزدیک
- سردار دهقان: ما در حال بررسی برای دستیابی به یک مدل در حوزه تحقیقات هستیم و تلاش میکنیم در آینده نزدیک (هفتههای آینده ) آن را آماده و خدمت رهبر انقلاب تقدیم کنیم و پس از تصویب آن، بر مدلهای تولیدی و صنعتی کار کنیم، آن هم با شناختی که از نیروهای مسلح و وزارت دفاع داریم و مدلهایی که قبلاً تجربه کردیم و آنچه قبلاً در وزارت دفاع پیادهسازی کردیم یک فضایی را تعریف کنیم تا اقتصادی شدن بخش دفاع با توجه به محدودیتهایی که در کشور داریم معنا پیدا کند؛ تا بتوانیم توان تولیدی را نیز ارتقا و توسعه دهیم.
البته خود این توان هم تعریف دارد که آیا با این ادبیاتی که امروزه توسعه پیدا کرده ما چقدر باید به دنبال سلاح محوری باشیم و در مقابل چقدر سهم به فرماندهی، دکترین و نظامات بدهیم و چه نگاهی به تاکتیک داشته باشیم. ما در صحنه عمل معمولاً کمتر به بخش نرم نگاه میکنیم و بیشتر به بخش سخت توجه داریم و برای این بخش هم باید فکر کنیم که چگونه میتوانیم محدودیتها را به یک قدرت تبدیل کنیم و باید فکر کنیم که باید چه نسبتی از توازن و تعادل را بین اینها ایجاد کنیم.
آن چیزی که تعیین کننده است که ما چه سلاحی را داشته باشیم، راهبرد صحنه نبرد است. اگر به این درک رسیدیم بعد باید به این فکر کنیم که طرف مقابل ما چه توانمندیهایی دارد و ما برای اینکه بازدارنده باشیم چه سلاح و فناوری را باید توسعه دهیم که به ما قابلیت بازدارندگی بدهد و در گام بعدی این توان را داشته باشیم که به دشمن ضربه بزنیم. این مسائل کار را پیچیده میکند و نگاه به این مسائل نمیتواند خطی باشد. باید پیچیدگی موضوع، ناشناختههای مسیر را به صورتی تجزیه و تحلیل کرد که درک ما را هرچه بیشتر به واقعیت نزدیک کند.
اینکه ما بخش تولید سلاح و سازماندهی نیروهای مسلح را بر چه مبنایی قرار دهیم بسیار تعیین کننده است که تهدید محوری یا قابلیت محوری و یا سایر محورها را مبنای بررسی قرار دهیم، چند سناریو پیش روی ما قرار میگیرد. سناریوی تهدید محور اینگونه تعریف میشود که دشمن ما کیست، چه دارد و ما برای مقابله با او چه چیز باید داشته باشیم.
در سناریوی قابلیت محور، دشمن هر چیزی میتواند داشته باشد اما مشخص نیست که کی،کجا و چگونه تهدید واقع میشود، ممکن است هر روز این ترکیب تغییر کند. لذا ما باید قابلیتهای سخت و نرمی داشته باشیم تا در هنگام نبرد ضمن حفظ بازدارندگی طرف پیروز نبرد نیز باشیم و یا مانع از دستیابی دشمن به اهدافش شویم.
سناریوی منبع محور میگوید شما چقدر میتوانید برای خرید تجهیزات پول اختصاص دهید. وقتی مجموع این سناریوها را میبینیم متوجه میشویم با توجه به ماهیت انقلاب اسلامی و دشمنان آن باید تلفیقی از تهدید محوری، قابلیت محوری، منبع محوری و سناریو محوری را در برآوردها و طراحیهای خود مورد توجه قرار دهیم. فعالیتها و بررسیهای کارشناسان و تیم همکار متمرکز بر آن است که بر مبنای کدام مفاهیم بخش دفاع را میتوان ساماندهی و تجهیز کرد.
مثلاً وقتی میگوییم میخواهیم به بازدارندگی فعال دست یابیم، این بازدارندگی در مقابل چه کسی تعریف میشود. بر اساس آیه شریفه :«واعدو الهم ما استطعتم من قوه ....» برخی دشمنان هستند که امروز وجود دارند و برخی دشمنان وجود دارند که در حال حاضر شناخته شده نیستند. به دلیل ماهیت انقلاب اسلامی، دشمنان ما هرروز تهدیدات مختلفی را خلق می کنند و ما بایستی در همه حالات آمادگی کامل دفاع را داشته باشیم و خود را در مقابل آن تجهیز کرده باشیم.
اخیرا پیشنهاد یا مشاورهای برای ساخت سامانه یا فناوری جدید به فرمانده کل قوا دادهاید؟
- سردار دهقان: شاید در این فرصت انتظاری نباشد که چیزی تقدیم ایشان کنیم اما تیمها و گروههای کارشناسی فعال شدهاند و در برخی زمینهها پیشنهاداتی را ارسال کردهایم.
یکی از اقدامات موثر شما در دوران وزارت دفاع شما بحث دیپلماسی دفاعی بود، که حتما نتایج مثبتی داشته که بخش از آن را ما میدانیم و بخش از آن را در آینده متوجه میشویم. آیا تجربیات شما به مجموعه فعلی وزارت دفاع منتقل شده است یا خیر؟
- سردار دهقان: امیر حاتمی 4 سال جانشین من در وزارت دفاع بودهاند و در معرض اطلاع از مسائل هم قرار داشتهاند. در دیپلماسی دفاعی چند چیز عامل تعیین کننده و نتیجه اقدام است. اول اعتبار یا قدرت و جایگاه راهبردی کشور در سطح منطقهای و جهانی است که میتواند زمینه وسطح مشارکت را فراهم کند. مسئله دوم بحث سازمانهای همطراز است.
در اینجا بحث دو قسمت میشود، یکی توان و قابلیت ذهنی برای طرح ایدههای روشن جهت پیگیری و نکته بعدی ترسیم یک چارچوب و راهبرد برای ایجاد ارتباط جهت رسیدن به هدف است. اینکه به دنبال چه چیزی هستیم از اصل ارتباط مهمتر است. حال باید برای هدفی که داریم یک راهبرد اصلی به علاوه قابلیتهای مانوری که باید در این فضا داشته باشیم قائل شویم. مثل همان موضوع نرمش قهرمانانه که رهبر انقلاب فرمودند. در ارتباطات بینالملل داشتن هدف راهبردی و قابلیت انعطاف تعیین کننده است.
مذاکرات هدفمند و نتیجهگرا؛ هدف اصلی دیپلماسی دفاعی
بحث سوم آن است که خود شخصیتهای درگیر در کار چه ظرفیتی دارند و ارزیابی طرف مقابل شما از قابلیت و توانمندی شما چه میزان است. پس از آن باید بدانیم شرایط امروز ما در جهان چگونه است و دنیا چگونه به ما نگاه میکند. در بخش دفاع وضعیت ما چیست و ما از دنیا در حوزه دفاع و امنیت چه میخواهیم تا آن را در حوزه دیپلماسی دنبال کنیم. در اصل در فضای دیپلماسی ما اهداف خودمان را پیگیری میکنیم تا به بسترهای لازم برای تحقق آنها برسیم و موانعی که در مسیر میتواند به وجود آید در همین رفت و آمدها برطرف شود، یعنی به عبارت دقیقتر به بنبست نرسیم و با طرف مقابل هم که بحث میکنیم به مشکل نخوریم.
در دوره چهار ساله گذشته ما تلاشمان بر این بود تا از فضای به وجود آمده در سطح بینالملل و بخصوص شرایطی که در منطقه داریم هر چه بیشتر بتوانیم بازیگران صحنه را هماهنگ و همراه و ابهامات آنها را رفع کنیم و هر چه بیشتر زمینه همکاری با آنها را فراهم کنیم. لذا برنامه گذاشتیم تا با بازیگرانی که در سطح منطقه و بینالملل میتوانند تأثیرگذار باشند و قدرت دارند رابطه نزدیک تر و موثرتری را برقرار کنیم.
البته من با وزیر دفاع خیلی از کشورها در سمینارهای بینالمللی مذاکره کردم ولی فرصت تبدیل نتیجه مذاکرات به برنامه حاصل نشد. بر همین اساس تصمیم گرفتیم ابتدا با کشورهای همسایه ارتباط برقرار کرده و بتوانیم به آنها اطمینانبخشی کنیم که اقدامات جمهوری اسلامی در منطقه در جهت برقراری صلح، ثبات و امنیت منطقه و جهان است و این پیام را منتقل کنیم که امنیت ما با امنیت آنها گره خورده است.
سیاست نظام جمهوری اسلامی برقراری و توسعه ارتباطات در همه زمینهها با دو کشور بزرگ روسیه و چین است. بر همین اساس بر ارتقاء سطح همکاری دفاعی، نظامی و امنیتی سرمایهگذاری با این دو کشور تلاش جدی تری کردیم. در 18 سال گذشته ما با چین رابطههای دفاعی تعریف شده و مؤثر نداشتیم ولی بالاخره هم من به چین سفر کردم و هم وزیر دفاع چین به ایران آمد و توافقنامههای خوبی امضا کردیم که در مباحث نظامی در حال اجراست. رابطه با روسها نیز خیلی خوب پیش رفت و بیش از 6،7 ملاقات غیر از صحبتهای تلفنی با آقای شایگو (وزیر دفاع روسیه) داشتم و تمامی مسائلی که به امنیت منطقهای مربوط میشد را بحث کردیم و در این دوره ارتباط خوبی بین ما برقرار بود و ما سعی کردیم این ارتباط را معنیدار، هدفمند و نتیجه گرا کنیم.
مسأله بسیار مهم و اساسی که در دیپلماسی دفاعی کشور وجود دارد، این است که نیروهای مسلح ما یک جریان فرماندهی ثابت دارند که تحت امر و فرماندهی فرمانده کل قوا هستند و خطوط و حدود آنها مشخص است و تمامی فرماندهان و مسئولین سازمانهای نیروهای مسلح در این چارچوب و راهبرد عمل میکنند.
در موضوع سامانه اس-300 چه اتفاقی افتاد و آیا روسها مخالفتی برای تحویل این سامانه به ما داشتند؟
- سردار دهقان: قرارداد اس300 در زمان آقای شمخانی با روسها منعقد شد و همان موقع هم دولت تأمین اعتبار کرد و پیشپرداخت هم برای تحویل سامانه به روسها داده شد. بعداً تحت فشار یا به هر دلیلی روسها قرارداد را یکطرفه لغو کردند، با توجه به سیاست نظام دال بر ارتقاء سطوح همکاری در همه زمینهها با روسیه، در زمینه دفاعی و نظامی، پرونده اس-300 تبدیل به یک مانع شده بود که طرفین اصرار به حل آن قبل از ورود به هر زمینه همکاری جدید داشتند.
لذا بایستی ابتدا اعتماد سازی فی مابین صورت میگرفت تا در ادامه آن اراده اقدام نیز شکل بگیرد. با طرف روس طی مذاکرات متعدد به چارچوبی دست یافتیم که در قالب آن هم مسئله اس -300 حل شد و هم زمینه همکاری در سایر بخشهای دفاعی و نظامی فراهم شد که خود آن تبدیل به یک توافق دولتی فی مابین و مبنای اقدامت بعدی قرار گرفت تا نهایتاً منجر به تحویل و ورود سامانه دفاعی اس -300 به کشور شد.
آیا میتوان این موضوع را با برجام نیز مرتبط دانست؟
- سردار دهقان: از نظر زمانی، توافق برجام پس از ورود و تحویل سامانه اس-300 بوده است.
موضوع خرید جنگنده سوخو 30 از چه زمانی مطرح شد و هم اکنون در چه وضعیتی است؟
- سردار دهقان: با توجه به نیاز نیروهای مسلح به بخشی از تجهیزات که قابل تولید در داخل کشور نبود و مجموعهای از اقلام مورد نیاز به طرف روس اعلام شد (از جمله سوخو 30) با توجه به نیاز نیروهای مسلح به بخشی از تجهیزات که قابل تولید در داخل کشور نبود
مقداری در مورد نامهای که شما به همراه 3 نفر دیگر از وزرا به رئیس جمهور نوشتید و منتشر شد توضیح دهید؟
ماجرای نامه 4 وزیر به روحانی در دولت یازدهم
- سردار دهقان: ما یک تحلیلی داشتیم که هم اکنون هم آن تحلیل را داریم. بورس عمدتاً متکی بر چند شرکت و فرآورده است که هر نوع تغییری در آنها دارای پیامدهای جدی بر روی شاخص بورس است و یکی از مهمترین آنها پتروشیمیها است. وزیر محترم نفت نیز میبایست نرخ خوراک پتروشیمیها را تعیین میکرد. نظر وزیر محترم نفت بر نرخ جدید 25 سنت بود. بحث بر آن بود که اگر قیمت خوراک برای یک بازه زمانه مثلاَ 5 ساله مشخص نباشد کسی در این حوزه سرمایهگذاری نمیکند.
در این شرایط آنها نرخ اعلام نمیکردند و ما گفتیم که همه جای دنیا نرخ خوراک پتروشیمی حدود 8 سنت است در کشور ما نیزهم همین نرخ تعیین شود. از طرفی وزارت کشاورزی و به تبع آن وزارت نفت معتقد بودند بدلیل اینکه کشور سالانه به 2.8 میلیون تن کود اوره نیاز دارد، صادرات کود اوره را بایست تایید میکردند و در عین حال در فصل زمستان به دلیل مصرف بالای گاز کشور سهمیه خوراک پتروشیمیها قطع میشد.
عملاً این صنعت با مشکلات جدید در حوزه درآمد و سرمایه در گردش و عدم انعطاف در مدیریت بازار روبرو میشد. به عبارتی نوعی ابهام و عدم اطمینان و بیثباتی بر صنعت حکم فرما بود. لکن جلسات متعدد در این خصوص برگزار شد و به نتیجهای نرسید. لذا براین اساس وزاری مسئول نامهای را مستقیم به آقای روحانی نوشتیم که اتفاقاً ایشان هم برخورد خوبی کردند و روی آن دستور دادند که بررسی شود. بعد معلوم نشد چه کسی در وزارت اقتصاد یا جای دیگر رونوشت اولیه این نامه را که مهر محرمانه نیز داشت، منتشر کرد و این اقدام باعث دلخوریهایی در سطح هیات دولت و آقای رئیس جمهور شد.
آیا اطلاعی از وضعیت ساخت تجهیزات پیشرفته مانند باور 373 و جنگنده قاهر دارید و آیا در مسئولیت جدید برنامهای برای پیگیری ساخت تجهیزاتی از این دست دارید؟
- سردار دهقان: در وزرات دفاع و یا نیروهای مسلح بدلیل وجود فرماندهی کل و ستادکل معمولا سیاستها و تدابیر، فرامین و اهداف و اولویتها با تصویب فرماندهی معظم کل قوا ابلاغ میشود و ردهها باید آن را اجرا کنند. جابجایی وزرا در اصل سیاستها و اولویتها تاثیری نمیگذارد و مهم نقش و نوع فعالیتی است که وزیر انجام میدهد و سازمانش در آن جهت حرکت میکند.
با شروع فعالیت من در وزارت، ابتدا، یک بررسی اولیه بر روی پروژههایی که در حال انجام بود و تأثیراتی که بر قدرت دفاعی کشور میگذاشت و زمانی که طول میکشید تا به نتیجه برسد صورت گرفت. ما تمرکز فعالیتها را گذاشتیم روی محصولاتی که اولویت داشتند و هم در شرایط فعلی در صحنه نبرد میتوانست کارکرد بیشتری داشته باشند و بر توان بازدارندگی هم تأثیر بیشتری بگذارند. این پروژهها را احصا کردیم سپس منابع را به همین کیفیت به آنها اختصاص دادیم.
لذا خودمان را از تخصیص اعتبارات و اختصاص وقت و توان مدیریتی به پروژههای پراکنده نجات دادیم و روی موارد منتخب و موثر متمرکز شدیم. این امر باعث شد که ما بتوانیم پروژههایی که آغاز شده بود و به مراحلی هم رسیده بود و یا شروع نشده بود را بر مبنای همین چارچوب متوقف یا شروع کنیم. پروژههای مهم و حساس را در 2 سال به نتیجه رساندیم و تحویل نیروهای بهره بردار در نیروهای مسلح دادیم و بعد رفتیم سراغ اولویتهای بعدی. در اصل کاری که انجام شد عبارت بود از تمرکز بر موضوعاتی که اولویت دارد و میتواند اقتدار دفاعی و توان بازدارندگی را تقویت کند. با هدایت و حمایت حضرت آقا در این 4 سال و همکاری ستادکل به حمدالله به نتایج خوبی نیز توانستیم دست پیدا کنیم.
کارهای سامانه باور 373 در دروان من انجام شد و فرایند تکمیل و تولید آن در حال انجام است و سامانه باور 373 را قرار بود شهریور امسال تحویل نیروهای مسلح بدهیم.
جنگنده قاهر یک هواپیمای آموزشی با قابلیت پشتیبانی نزدیک از نیروی زمینی است. این جنگنده وارد تستهای پروازی شده است. یکی از این تستهای این است هواپیما بتواند روی باند حرکت کند و اصطلاحاً تاکسی کند بعد از این مرحله باید با سرعت روی باند حرکت کند و آماده پرواز شود که به آن فست تاکسی میگویند. در هرکدام از این مراحل هواپیما نقاط قوت و ضعف خود را نشان میدهد بعد پرواز میکند و پس از آنکه همه سامانهها در تستها پاسخ مثبت دادند، جنگنده تولید میشود. برای جنگنده قاهر و کوثر88 ما تا مرحله فست تاکسی پیش رفتیم.
ارزیابی شما از آینده داعش و احتمال زندهبودن ابوبکر بغدادی چیست؟ برخی تحلیلها وجود دارد که داعش در آینده در افغانستان مستقر خواهد شد؟
- سردار دهقان: پدیده داعش زمانی به وجود آمد که عراق در اشغال آمریکا بود و در فلوجه و رمادی بعثیها حضور داشتند و ابوبکر بغدادی هم در ابوغریب زندانی بود و توسط آمریکاییها آموزش دیده بود که این فضا را ایجاد کند. آمریکاییها بعد از عراق و افغانستان راهبردشان را از حضور مستقیم و آشکار به جنگ نیابتی انتقال دادند که باید توسط دولتها و کشورهای تحت سلطه مثل عربستان انجام شود یا توسط گروههایی که توسط آنها تجهیز میشوند. برای همین کار راهبرد اساسی آمریکا تداوم بی ثباتی و نا امنی در منطقه است.
آینده داعش در افغانستان رقم میخورد
با اجرای این راهبرد چند اتفاق میافتد، اول آنکه هزینه امنیت اسرائیل توسط طرفهای درگیر پرداخت میشود و بازار خوب سلاح برای آمریکاییها به وجود میآید و آمریکا امنیت را تجاری سازی میکند. وقتی داعش آغاز به کار کرد آنچه مورد نظر آمریکا، اسرائیل و عربستان بود، ساقط کردن حکومت شیعه مستقر در عراق و برگرداندن و وضعیت به دوران صدام بود.
داعش داعیه خلافت اسلامی داشت و دنبال بسط حکومت خود در عراق بود. آنها حمایت مالی و تسلیحاتی بسیار خوبی داشتند و آمریکاییها ظاهراَ ائتلافی را برای مبازره با داعش شکل دادند ولی در اصل مقابله داعش را تقویت کردند. داعش به این سمت رفت که منطقه شامات و عراق را بگیرد تا بعداً توسعه دهد اما به هر حال به این داعش دست ساخت آمریکا باید تا جایی فرصت عمل داد و بعد از آن باید متوقف شود.
آمریکا به دنبال نابودی داعش نیست و میخواهد یک جریان قدرتمند و آماده برای هر کاری در دست داشته باشد که هر جا میخواهد منطقه را نا امن کند، اینها سربازان آماده به رزمی باشند که در اختیار آنها هستند. لذا آمریکا سعی کرد توانمندی داعش را حفظ کند. حتی در قصه بوکمال هم فرماندهان آنها را آمریکاییها با بالگرد جابجا میکردند. آنچه اتفاق افتاد این بود که امروز داعش سرزمینی در اختیار ندارد اما تفکر تکفیری و داعشی وجود دارد و در کشورهای مختلف دنیا حتی در اروپا هم حضور یافتهاند و برای اینکه بگویند وجود دارند هر روز امکان دارد کاری انجام دهند.
جمهوری اسلامی وقتی داعش به وجود آمد به دولتهای منطقه و فرامنطقهای هشدار داد که داعش تنها تهدیدی برای منطقه نیست بلکه تهدید برای امنیت جهانی است و اگر افراطگری و تروریسم توسعه پیدا کند، خشونت و آثار تروریسم علیه همه است. ولی در مبارزه با داعش جز جمهوری اسلامی کسی جدی و به معنای واقعی به میدان عمل نیامد و البته روسها یک مقطعی در سوریه وارد شدند ولی محور اصلی، محور مقاومت بود و کسانی که آنها را آموزش دادند و در سازماندهی و طراحی و اجرای عملیات به آنها کمک کردند.
داعش احتمالاً پراکنده خواهد شد ولی مناسبترین جایی که داعش بتواند آنجا مستقر شود افغانستان است. افغانستان به دلیل ویژگی جغرافیایی که دارد و دسترسی به کشورهای آسیای میانه که مسلمان هستند و همچنین با استان مسلمان نشین چین، با پاکستان و از طرفی هم با ما هم مرز است، شرایط مطلوبی دارد. طبیعت خود افغانستان هم طوری است که میتواند خیلی راحت به آنها پوشش دهد و مورد دیگر اینکه زمینه پذیرش داعش در آنجا وجود دارد و آنها میتوانند با استفاده از شکاف اعتقادی و با استفاده از عوامل اقتصادی افرادی را استخدام کنند. ضمن آنکه افغانستان و پاکستان میتوانند عامل ثبات و بی ثباتی منطقه باشند. پاکستان با هند مشکل دارد و از طرفی هم هند میخواهد برای ضربه زدن به پاکستان در افغانستان مستقر شود و یک نوع فضای به هم ریخته به وجود آورد.
برخی مدعی هستند که ایران در اوضاع یمن دخالت میکند. نظر شما در این رابطه چیست؟
- سردار دهقان: تا به امروز عربستان چند بار به یمن حمله کرده و مصر هم یکبار به یمن حمله کرده است. ملت یمن در همه مراحل قبل مهاجم را شکست داده است و این بار هم شکست میدهد. بحثی که وجود دار این است که عربستان با اتکا به توان دفاعی بالا و بخصوص در بخش هوایی و با ائتلافی که از کشورهای عربی ایجاد کرده است خواسته تا در یمن کاری انجام دهد. اما امروز می بینیم که عربستان ضعف واقعی خود در مقابل مردم یمن را به دیگران احاله میدهد.
برخی گمانه زنیمیکنند که عربستان با ایران هراسی قصد دارد اجماعی برای حمله به ایران شکل دهد؟ در صورت چنین اتفاقی واکنش ما چه خواهد بود؟
پاسخ نابود کننده ایران در قبال اقدام نظامی دشمنان
- سردار دهقان: اولاً منطقه ظرفیت پذیرش چنین جنگی را ندارد، ثانیاً این جنگ تنها محدود به منطقه نخواهد شد و ثالثاً اهدافی که برای چینی جنگی تعریف میشود درست در نقطه مقابل آن خواهد بود یعنی اینقدر شرایط مبهم و غیر قابل پشتیبانی است که مانع از جنگ میشود اما عربستان به خصوص در دوران سلمان یک غرور و نخوتی دارد که فکر میکند میتواند با اتکا به پول و اسلحه هر کاری انجام دهد.
الان عربستان در حکم یک دست نشانده با پول دارد سایر کشورها را میخرد و با قطع حمایت آنها را تهدید میکند اما اینگونه نیست که این کشورها در شرایط خطر عربستان را همراهی کنند آنها (کشورهای غربی و عربی ) منابع او را می گیرند و در زمان نیاز او را تنها خواهند گذاشت . ایران هم در شرایطی قرار دارد که خیلی سخت است کسی بخواهد فکر حمله به ایران را بکند. از هر منظری نگاه کنیم و اولین موضوع اتحاد ملی ما است و مردم ما نشان دادند که از نظام و انقلابشان دفاع میکنند به عبارتی مردمی بودن نظام انقلاب اسلامی است که همواره امنیت ، بقا و استقلال آن را تامین نموده است و همواره در برابر ابرقدرت های استعمار گر ایستادگی کرده است .
وقتی ملتی اتحاد داشته باشد هیچ کس نمیتواند او را از پا دربیاورد. برای مثال در یمن حتی توطئه عبدالله صالح هم نتوانست کاری انجام دهد و در لبنان هم موضوع سعد حریری نتوانست کاری از پیش ببرد. نکته بعدی وجود ذیقیمت مقام معظم رهبری است که حرف و انذار ایشان جایگاه بزرگی در اذهان دیگران دارد و آنها میدانند ایران آنچه را میگوید انجام میدهد. ملت ما ایستاده است و رهبری هم بالای سر ملت است و همه آماده دفاع از نظامشان هستند.
نکته بعدی هم توان دفاعی است که در کشور ما وجود دارد و ما امروز در بهترین شرایط دفاعی قرار داریم. ما به آنها نصیحت میکنیم و میگوییم ما همیشه به دنبال صلح بودهایم و هیچگاه ناامنی را نخواستهایم و این خواسته تمام بشریت است. ما دنبال ایجاد بحران و تشنج نیستیم و از جنگ استقبال نمیکنیم ولی اگر جهالت کردند بر اساس برآوردهای غلط کاری انجام دادند، آن موقع پاسخی دریافت میکنند که قابل جبران نخواهد بود و بسیاری از اینها فرو خواهند ریخت.
منبع: بلاغ مازندران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.bloghnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بلاغ مازندران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۸۵۲۸۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سردار رشید: در عملیات وعده صادق، 240 جنگنده آمریکا و ناتو به اسرائیل کمک کردند/ اسرائیل جرأت نکرد تصاویر دو پایگاه نظامی اش را به دنیا نشان دهد/ آمریکا و اروپا رایگان هر امکانی را که رژیم صهیونیستی نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار میدهند حتی بمب اتم!
به گزارش جماران؛ فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا(ص) گفت: دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، بهوضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیبپذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمیگردد.
مشروح گفتگوی روزنامه ایران با سرلشکر غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا(ص) درباره ابعاد مختلف عملیات وعده صادق را در ادامه می خوانید؛
عملیات ۷ اکتبر حماس را چگونه ارزیابی میکنید و فکر میکنید مهمترین دستاورد این عملیات چه بود؟
مهمترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایههای ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این هفتاد سال ادعا میکرد من بیحریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلیای که در این سالهای اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجز خوانی کند. این نکته بسیار مهمی است.
شهید حاج قاسم سلیمانی میگفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است، یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسیها و کشورهای غربی آن را کاشتهاند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است.
یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو میپاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومی پاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانههای غربی به او کمک میکنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانهای و... نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده میشود.
جمهوری اسلامی ایران بارها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دست یافتنی است؟
این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کردهاند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما میخواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفتهاند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند.
چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزار دهنده است و مایه کابوسشان است، همین شکننده بودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها میگویند فقط ۱۱۰۰ نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس ۳۰ هزار رزمنده دارد؛ اگر ۱۰ هزارنفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه ۱۰ هزار نفر از رزمندگان حزبالله لبنان و ۲ یا ۳ هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام میشود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.
اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیت المقدس مقایسهای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیت المقدس ما در جنگ در برابر عراق ۶۰۰۰ کیلومتر مربع بوده است.
یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرزهای جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تل آویو.
یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار میگیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد.
عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم ۱۹۴۸ در این منطقه هستند؛ همه شهرهای اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و... آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبه شدهای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیروهای مسلح ایران چگونه میتوانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیاتهایی مثل فتح المبین و بیت المقدس کار اسرائیل را تمام میکنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتح المبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود میشود و واقعه ۷ اکتبر هم نمونهای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حملهای که فقط حدود ۱۶ تا ۲۰ ساعت به طول انجامید پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش میسازد دروغین است.
وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفههای جغرافیایی و جمعیتی چگونه میبینید؟ فکر میکنید بحرانهای مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبهرو است تا چه اندازه این کشور را شکننده و ضعیف کرده است؟
ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانههای غربی به تصویر میکشند. بعضی وقتها اسرائیل میآید در ایران کاری انجام میدهد و مثلاً دانشمند هستهای ما را ترور میکند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام میدهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگتر از چیزی که بوده نشان میدهد؛ کل امپراطوری رسانهای غرب هم از او پشتیبانی میکند؛ چون اسرائیل با کمکهای مستقیم امریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار میدهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفتهترین سلاحها و هر نوع کمکی که بخواهد.
در حال حاضر فرمانده سنتکام در تلآویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و امریکایی در کنار سربازان اسرائیلی میجنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلی است.
کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه ۸۰ میلادی نوشتهاند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد میکنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولتها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست.
در این کتاب آمده که جمعیت یهودیهای اسرائیل از سراسر دنیا از ۱۰۲ کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شدهاند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به ۱۵ زبان تکلم میکنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و...). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعهای که در آن سرزمین اشغالی جمع شدهاند، بیهویتاند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیلدهنده یک دولت و ملت است ـ هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچکدام از عناصر و مؤلفههای مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.
اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوستهاند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوندهای مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد.
دشمنان و رسانههای معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت اینگونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوتها در راستای همدلی خود استفاده میکنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیتها را بیشتر کرده است. همه این قومیتها و گروههای متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذرهای احساس خطر میکنند، یک دل و یک زبان کنار هم میمانند و برای دفاع از ایران با هم متحد میشوند.
عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درونزا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برونزا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند و اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچ کدام از این پیوندها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچ کدام از مؤلفههایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل میشود، ندارد.
درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بینالمللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.
دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، بهوضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیبپذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمیگردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محورهای مقاومت دست برتر را دارند و افق ده سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.
ملتهای مظلوم منطقه بویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموختهاند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد.
مشخصههای امریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملتها میبینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باجخواهی، جنایت و نسلکشی و کشتار طی ۷۰ سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر امریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.
مهمترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور میکرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشکها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیکهای ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور میکرد با تکیه بر قدرتهای امریکا و ناتو، بازدارندگیاش تضمین شده است.
وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. امریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرتهای ناتو بویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایههای دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشکهای پر قدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید.
رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر امریکاییها، انگلیسیها و فرانسویها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمیآمدند، قطعاً ۸۰ درصد از پرتابههای ایران، پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی را درهم میکوبیدند.
با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که امریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستادهایم!» امریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرتهای غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، ۱۰ ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بسر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلیها و مشتهای محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.
این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شدهاند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها ۲۰ درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، امریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با ۲۴۰ فروند هواپیمای جنگنده و سامانههای متعدد ضد موشکی مستقر بر ناوهای امریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانههای ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوا فضای سپاه با ۸۰ درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موجهای بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت میکند و حمایت این گونه از رژیم صهیونیستی از سوی امریکا، انگلیس، فرانسه و دولتهای اروپایی، انسان را یاد جنگهای صلیبی میاندازد.
امریکا و دولتهای اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینههای راهبردی که امریکا و دولتهای اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی میپردازند، مورد قبول ملتهای غربی نیست. آیا انسانهایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملتهایشان، مانع سیاستهای دولتهای خود در حمایت از نسلکشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟
یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانهها از خود به نمایش میگذارد، یکی نیست؟
خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانهها میسازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش میسازد؛ اینکه من بیحریفم و حریف ندارم.
در عملیات ۷ اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط ۱۱۰۰ یا ۱۲۰۰ نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان میدانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. ۱۱۰۰ نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس میگویند که اسرائیلیها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانکها و در قرارگاهها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمیشد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چند ساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود امریکاییها هم میگویند؛ بلینکن که وزیر خارجه امریکاست و به کشورهای عربی رفت و آمد میکند، به منطقه که آمده بود، به نخستوزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگهاش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند.
بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایتهای مستقیم آمریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار میدهند حتی سلاح کشـــــــــتار جمعی یعنی بمب اتم!