Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-05-04@10:13:45 GMT

ترفند یک نویسنده برای کنجکاو کردن خواننده + عکس

تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۸۹۲۲۷۰

ترفند یک نویسنده برای کنجکاو کردن خواننده + عکس

حاجیه خانم جنیدی در این کتاب هم مادر است و هم یک مبارز خستگی‌ناپذیر! خواننده کتاب «مگر چشم تو دریاست» با زنی روبه‌رو می‌شود که عاشقانه فرزندانش را دوست دارد و از آنها یاد می‌کند...

گروه جهاد و مقاومت مشرق - روزنامه وطن امروز در یادداشتی، نگاهی به کتاب «مگر چشم تو دریاست» اثر جواد کلاته‌عربی داشت که متن کامل آن را برایتان نقل می کنیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«این کتاب،‌ روایت یک مادر است. روایت مادر 4 جوان برومند؛ یکی از یکی گیراتر؛ که روزگاری از زیر قرآن ردشان کرد،‌ آب پشت‌شان ریخت و ازشان دل کند و دل نکند. مادری که وقتی تنهاست، راه می‌رود، با گوشه چادرش قاب عکس جوان‌هایش را پاک می‌کند، درددل‌هایش را به‌شان می‌گوید و با گوشه همان چادر، چشمش را خشک می‌کند اما مادری که وقتی می‌نشینی کنارش، مثل روزهای اول جنگ، آتشین حرف می‌زند و وقتی از 4 فرزند شهیدش می‌گوید،‌ سر بالا می‌گیرد، محکم حرف می‌زند و زینب‌وار روایت فتح می‌کند.

کتاب «مگر چشم تو دریاست»

مادری که وقتی پرپر شدن گل‌هایش را یکی پس از دیگری می‌بیند، رمق از پایش می‌رود، زانو می‌زند اما دوباره می‌ایستد و به راهش ادامه می‌دهد. مادری که مادری‌هایش مال وقتی است که تنهاست. این کتاب، روایت یک همسر است از یک مرد؛ مردی که وقتی پشت تریبون نماز جمعه می‌ایستاد و تفنگ به‌دست، مردم را به جنگ و جهاد و حمایت از حضرت امام و انقلاب فرامی‌خواند،‌ خودش پیشاپیش، بچه‌هایش را فرستاده بود جنگ و شهید داده بود. مردی که پس از شهادت سومین فرزندش،‌ فکر نکرد دیگر تکلیفش را در قبال اسلام و انقلاب انجام داده و این آخرین فرزندش را بگذارد برای روز پیری، عصایش باشد. کسی که فکر می‌کرد اگر جانمازش را جلوتر از مردم می‌اندازد و پیش‌نمازشان می‌شود، باید در همه کارهای دیگر هم جلوتر از همان مردم بایستد و پیشقدم‌شان باشد. باران وقتی می‌بارد چطور بی‌منت بر سر همه خلق خدا فرود می‌آید، همانطور بود؛ امام همه جماعت شهر. امام جماعت باحجاب و بدحجاب، ریش‌دار و بی‌ریش، فقیر و غنی اما با این همه، این کتاب، روایت یک مادر است».

همیشه مقدمه‌ها در کتاب‌ها حرف‌های بسیاری دارد و آنچه بالا خواندید بخشی از مقدمه کتاب «مگر چشم تو دریاست» اثر جواد کلاته‌عربی خاطرات مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین جنیدی و شهیدان محمد، عبدالحمید، نصرالله و رضا جنیدی به روایت همسر مرحوم جنیدی و مادر شهیدان است. این مقدمه خواننده را آماده می‌کند که پای درد دل‌های یک مادر شهید بنشیند. آن هم مادر 4 شهید که خودش بارها در سخنرانی‌هایش برای زنان مناطق مختلف از جمله پیشوا، آمل و... آنها را به صبر و استقامت در این مسیر تشویق می‌کرده است و زمانی که خبر شهادت فرزندش را می‌شنود، سعی می‌کند ایستادگی کند؛ هر چند بر همه روشن است که او مادر است!

نویسنده در این کتاب با وجود اینکه در حال روایت خطی از سرگذشت مادر شهید است اما در همان ابتدا با ترفند خوبی خواننده را کنجکاو می‌کند تا ترغیب شود روایت «حاجیه خانم جنیدی» را بخواند. این ورودی سبب می‌شود خواننده بدون تامل بخواهد سر از کار مادر 4 شهید در بیاورد. یکی از ویژگی‌های کتاب «مگر چشم تو دریاست» که به نظر می‌رسد از هوشمندی نویسنده نشأت گرفته، لحن مادر شهید در کتاب است. یعنی نویسنده و تدوین‌کننده خاطرات مادر شهید، کوششی برای تغییر لحن نداشته و این سبب شده صمیمیت مادر شهید و حتی صلابت و حماسه‌ای که در سخنانش جاری است، به خطوط این کتاب نیز راه پیدا کند و روح خاصی به این کتاب ببخشد.

حتی تعابیر و ضرب‌المثل‌هایی که خانم جنیدی در سخنانش بیان می‌کند، سبب افزایش جذابیت کتاب شده و همین خواننده را به خواندن تشویق می‌کند، زیرا علاوه بر صمیمیتی که ذکر آن رفت، موجب افزایش جاذبه متن نیز شده است: «توی خانه بهم خواندن یاد می‌داد. زمستان‌ها را یادم هست که کتاب می‌گذاشت روی کرسی و باهام کار می‌کرد. کتاب جوهری‌زاده یک کتاب اخلاقی بود اگر اشتباه نکنم. این کتاب را می‌خواندیم و قرآن و رساله عملیه اما نوشتن یادم نمی‌داد. می‌گفت: «نمی‌خوام چیز بنویسی. فقط خوندن یاد بگیر، بخون.» اما بچه‌ها دوست دارند مدادشان را دست بگیرند، هی تراش کنند و بنویسند و الکی هی پاکش کنند.

مدرسه جلیل‌آباد می‌رفتم؛ مدادهایی که بچه‌ها آنقدر تراشیده بودند تا به ته‌اش رسیده بود را از روی زمین برمی‌داشتم و یواشکی روی کاغذ می‌نوشتم. پدرم که می‌دید، با هر ترفندی که توی ذوقم نخورد، مداد را از دستم می‌گرفت. دوست نداشت نوشتن یاد بگیرم. چیزهایی از پسرها و دخترها دیده بود که بهتر می‌دید نوشتن بلد نباشم. می‌گفت: «دخترها اگر نوشتن یاد بگیرن، کاغذپرونی می‌کنن!» با توجه به اینکه روایت‌های مادر شهیدان جنیدی انسجام منطقی ندارد - که به علت گذر زمان طبیعی است - اما نحوه چیدمان آنها در ساختمان کتاب سبب شده خواننده این حس را نکند که خاطرات تکه‌پاره است و این مساله نیز از دلایل هوشمندی نویسنده به حساب می‌آید که توانسته اثری را خلق کند که خواننده بدون وقفه و بدون گرفت و گیر چندان، با آن ارتباط برقرار کند.

جواد کلاته‌عربی

این گیرایی و جذبه در کتاب به قدری است که خواننده نمی‌تواند کتاب را زمین بگذارد و بی‌وقفه اثر را پیش می‌برد. در «مگر چشم تو دریاست» ما با روایت یک زن دلسوخته روبه‌رو هستیم و روایت مادرانه‌اش آنقدر دلنشین است که خواننده احساس نزدیکی بسیاری با شخصیت اصلی کتاب می‌کند. فرهنگ روزگار و سبک زندگی دختران مذهبی در دهه‌های ۲۰ و ۳۰ هجری خورشیدی و نوع نگاه آنها به مادر و پدر، تجربه فوق‌العاده‌ای است که در خاطرات خانم جنیدی به چشم می‌آید. ادبیات یک دختر در قبال مادرش، نوع مواجهه او با پدرش و زاویه دید او نسبت با مسائل روز جامعه، بدون موضع‌گیری نقل شده است. برای مثال با وجود اینکه پدر او فردی مذهبی بوده اما وقتی صحبت از پوشیدن نوع خاصی از کفش می‌شود، او نظر خود را می‌گوید و هیچ ابایی ندارد تا نسبت به پوشیدن آن کفش‌ها ابراز علاقه کند، زیرا آن نوع کفش با مقتضیات خانواده‌های مذهبی آن روزگار همسو نبوده است. این ویژگی روایت همسر حجت‌الاسلام جنیدی است که سعی نکرده تصویری غیرواقعی و غلوشده از خود به خواننده نشان دهد.

حاجیه خانم جنیدی در این کتاب هم مادر است و هم یک مبارز خستگی‌ناپذیر! خواننده کتاب «مگر چشم تو دریاست» با زنی روبه‌رو می‌شود که عاشقانه فرزندانش را دوست دارد و از آنها یاد می‌کند ولی وقتی پای گذشتن از آنها برای حفاظت از اسلام و انقلاب باشد، ذره‌ای درنگ نمی‌کند. او البته از بیان عواطف مادرانه دریغ نمی‌کند و همین سبب شده خواننده تصویر مادری را ببیند که زینب‌وار در عاشورای انقلاب اسلامی حضور داشته است. کتاب «مگر چشم تو دریاست» خاطرات حاجیه خانم جنیدی از فرزندان شهید و همسرش به قلم جواد کلاته‌عربی در ۲۵۳ صفحه، از سوی نشر روایت فتح روانه بازار کتاب شده است.

ارسال به تلگرام

منبع: مشرق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۸۹۲۲۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۲ کتاب مناسب مداحان و منبری‌ها در راه نمایشگاه

سعید نسیمی، شاعر و نویسنده کتب «مصباح‌الذاکر» و «جرعه؛ قیام عاشورا، نگاهی دیگر» در گفت‌وگویی از عرضه این کتاب‌ها در سی و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران خبر داد و گفت: هر دوی این کتاب‌ها در حوزه عاشورایی و عاشوراپژوهی است.

این نویسنده ادامه داد: کتاب «مصباح‌الذاکر» برای اهل تبلیغ یعنی افرادی مانند مداحان، سخنرانان، شاعران آیینی، نغمه‌سرایان و فعالان رسانه‌ای می‌تواند مفید باشد. کتاب «جرعه؛ قیام عاشورا، نگاهی دیگر» هم به بحث‌های تاریخی می‌پردازد.

وی افزود: مطالعه این کتاب‌ها باعث ارتقاء سطح دانش و دانایی افراد مبلّغ می‌شود. این دو کتاب را انتشارات «آرام دل» منتشر می‌کند و قرار است به نمایشگاه کتاب امسال برسد.

بخشی از کتاب «مصباح‌الذاکر» را می‌خوانیم:

برای تبلیغ نهضت عاشورا، باید در فرم و محتوای مجالس، از شیوه‌های صحیح استفاده کرد. اینجاست که رسالت نوکری فراتر از گرفتن اشک از مستمعین (که قطعا فی نفسه امر مقدسی است) تعریف می‌شود. این امر که مطالبه علما و مراجع عظام است، میسر نیست مگر با ارتقاء سطح دانش مداحی از طریق مطالعه متون معتبر.

کتاب حاضر مجموعه‌ای است در عین جامعیت، خلاصه و فشرده برای استفاده سخنرانان، شاعران، مداحان و آن دسته از اهل تبلیغ که امکان یا فرصت بررسی منابع متعدد و پرحجم را ندارند و یا با وجود مطالعات قبلی، نسبت به مرور مطالب برای استفاده در مجالس احساس نیاز می‌کنند.

بخشی از کتاب «جرعه؛ قیام عاشورا، نگاهی دیگر» را می‌خوانیم:

اگر خواص در پیچ تاریخی سقیفه به وظیفه خود عمل می‌کردند و امیرالمومنین (علیه السلام) را تنها نمی‌گذاشتند، اگر مسلمین در جمل و صفین و نهروان علی شناس بودند و تیغ بر امام مفترض الطاعه نمی‌کشیدند، اگر قرآن ناطق را به کاغذ و مرکب‌های بر نیزه خدعه برافراشته نمی‌فروختند، دشمنان قسم خورده اسلام، سر حسین بن علی (علیه السلام) که نه، سر اسلام مجسم را بر نیزه نمی‌زدند و پای آن پایکوبی نکرده و با جام شراب لعبت هاشم فی البدر نمی‌خواندند.

و اما امروز... امروز هم اندکی غفلت، بی‌بصیرتی، دنیا طلبی و انفعال، و در یک کلام فاصله از خط ولایت، کافی است که یزیدیان زمان عاشورایی دیگر رقم بزنند.

دیگر خبرها

  • شیرینی‌ها و شگفتی‌های کودکان به روایت یک دیدار
  • نویسنده ادبیات نوجوان باید مخاطب را با توانمندی هایش آشنا کند
  • ایران تحت اشغال به روایت تصاویر متفقین / شتاب فوق العاده مرسدس بنز‌ای ام جی ۲۰۲۴ / چگونه روانشناس در مغز ما تغییر ایجاد می‌کند؟ / ترفند فیلمبرداری مخفی با آیفون
  • برگزاری کارگاه آموزشی داستان نویسی برای کودکان در رشت
  • ۲ کتاب مناسب مداحان و منبری‌ها در راه نمایشگاه
  • جزییات جشنواره ملی شعر کودک و نوجوان رضوی در همدان
  • بدرود آقای پل استر
  • درباره پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی/ تراژدی پست مدرن
  • رجوع و روایت آتش بلاگری و سلبریتی شدن در روابط زن و شوهری
  • پل آستر نویسنده معروف آمریکایی درگذشت