مدیریت پدیده ترامپ با اروپا و برجام
تاریخ انتشار: ۷ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۷۸۳۵۹۷۷
تهران- ایرنا- همه صاحب نظران علوم سیاسی و روابط بین الملل در سطح جهان و در آمریکا، در همان آشنایی اولیه با نظرات و شخصیت ترامپ در دوره مبارزات انتخاباتی، فهمیدند جهان با چه موجودی در آینده روبه رو خواهد شد.
ویژه نامه نوروزی شرق در یادداشتی که به قلم سیدعلی خرم استاد حقوق بین الملل نگاشته شد، آورده است: دو سال پیش در ایران عده ای درصدد بدبین کردن مردم به توافق هستهای -که یکی از موفقیت های تاریخی کشور به شمار میرود- برآمدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ایران هنوز دلیل کارشناسی ای برای حمایت برخی جناح ها از پیروزی ترامپ مشاهده نشده است؛ شاید تحتتأثیر نظرات روسیه، برخی در ایران فکر میکردند آمدن ترامپ برای جناحشان مفید است. آنچه از جمعبندی نظرات این جناحها در ایران به دست میآید، این است که آنقدر در دشمنی با توافق هستهای، عمیق، عجین و الینه شده بودند که حاضر بودند فردی شیطان صفت در آمریکا بر سر کار بیاید، ولی بتواند توافق هستهای را نابود کند. متأسفانه این جریانات بدون کوچک ترین شناختی از منافع و امنیت ملی، چنین آرزویی را در سر میپروراندند و حالا مشاهده کردهاند حاصل نگاه سطحی آنان، چگونه علیه منافع حیاتی ایران حرکت میکند. بدتر از آن، مشاهده میشود حتی یک چهره شاخص از آن جناح سیاسی علاقه مند به ترامپ، حاضر نشده رسما از جامعه عذر خواهی و اعتراف به اشتباه کند. همان ها امروز به هر دری میزنند که از شر طرحها و برنامه های ترامپ راحت شوند و همین بزرگ ترین دلیل برای درک اشتباه آن جناح ها محسوب میشود.
به هرحال ترامپ مانند هر پوپولیست دیگری، بر شکافهای اجتماعی جامعه آمریکا سوار شد و توانست در اوج ناباوری و با کمک روسیه، بر رقیب خود پیروز و جایگاه مهم ریاست جمهوری آمریکا را تصاحب کند. روابط آمریکا با جهان در دوره اوباما گرم و دوستانه بود. اروپا با آمریکای اوباما عمدتا همنظر بود و روسیه و چین نیز به نقد مثبت آمریکایی اوباما رضایت میدادند. اما با ظهور دونالد ترامپ، بیثباتی در همه ابعاد صلح جهانی سرایت کرد؛ زیرا ترامپ شخصی نبود که بتواند در رأس کشوری قدرتمند قرار بگیرد و این دنیای پیچیده را با مسائل متنوع گردهم آورد. در دوره اوباما، اروپاییها رهبری آمریکا را پذیرفته بودند و حتی آن سیاستها را ترویج میکردند.
نمونه آن، همین توافق هستهای ایران با گروه ١+٥ بود که با هماهنگی اوباما و جان کری، همه قدرتهای جهانی همکاری و از بروز درگیری بیدلیل جلوگیری کردند. به عبارت دیگر، به صلح جهانی کمک کردند و بهجای چالشها، تحریمها و تهدیدات دوره جورج بوش، از مذاکرات دیپلماتیک و همکاری بین ایران و جامعه جهانی پشتیبانی کردند و اوباما توانست از خود در تاریخ سیاسی آمریکا و جهان، سابقه مثبتی بر جای بگذارد که از خصومت های نابجا عبور کرده و به جای تهدید و تحریم، به نظرات دیگران و ازجمله ایران احترام گذاشته و همکاری را ترویج کرد. همین سیاست و تحمل پذیری از سوی اوباما در قبال کره شمالی نیز صورت گرفت و او کره شمالی را که چیزی برای ازدست دادن نداشت، تحریک نکرد.
اما در دوره ترامپ، این سیاست برعکس شد و آمریکا دوباره چهرهای استکباری و با تکبر و تفرعن به خود گرفت و همین عامل باعث شد نظم در درون آمریکا و در جهان بههم بریزد و تشنج و آشوب در جهان و به ویژه در خاورمیانه به ظهور برسد. ترامپ طرحهای غیرمعقول، غیرکارشناسی و مخالف صلح جهانی در سر میپروراند و با تکبر خاصی با طرح همه چیز اول برای آمریکا، فکر میکرد میتواند این طرح ها را پیاده کند؛ ولی در کمتر از یک سال همه آنها، چه در زمینه سیاست داخلی و چه در زمینه سیاست خارجی، با شکست مواجه شدند.
از این رو، ترامپ عصبی شد و سعی کرد برای خود دستاوردی دست وپا کند تا به ریاست جمهوری خودش مشروعیت بدهد. همین امر باعث شد از طرح تفرقه افکنانه بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل که مخالف حقوق بین الملل و مصوبات سازمان ملل متحد بود، حمایت کند، یا به عربستان اجازه دهد این همه جنایت در یمن انجام دهد و هیچ صدایی از جامعه جهانی درنیاید، یا قطر را برخلاف منشور ملل متحد و حقوق بین الملل، محاصره دریایی و هوایی کند و هیچ قطع نامهای در شورای امنیت علیه این اقدامات عربستان به تصویب نرسد، یا عربستان با بیاعتنایی به جامعه جهانی، سعد حریری، نخستوزیری لبنان را احضار و زندانی کند تا او را وادار به استعفا و سخنان ضدایرانی کند. دونالد ترامپ در واکنش به این اقدامات غیرقانونی عربستان، فقط اظهار کرد او به اقدامات رهبران سعودی اعتماد دارد که نشان از مغز معیوب دونالد ترامپ دارد! به این ترتیب، ترامپ در سال ٢٠١٧ ترویج کننده بیثباتی، جنگ، درگیری و آشوب در خاورمیانه بوده و مشخص نیست چه زمان و چگونه شر او از سر جهان کم خواهد شد.
مورد کره شمالی نشان میدهد چگونه با تهدیدات ترامپ این کشور تحریک شد و دست به گسترش سلاح های هستهای و هیدروژنی و موشکی خود زد و جهان را در لبه یک جنگ هستهای قرار داد و بعد هم ترامپ وضع موجود کرهشمالی را بی سروصدا پذیرفت. اروپا، روسیه و چین آشکارا زبان به انتقاد از دونالد ترامپ گشودند و او را مسئول هرگونه جنگ در شبهجزیره کره معرفی کردند. همین کشورها، ترامپ را مسئول نقض سلامتی کره زمین دانستند که با عوامفریبی سعی کرده دانش بشری و همفکری و همداستانی همه کشورهای جهان برای حفظ کره زمین را زیر سؤال برده و تعهدات خود برای پایین آوردن گازهای گلخانهای و گرمترشدن جو کره زمین را نقض کرده است.
همین امر باعث شد بقیه کشورهای جهان که با اوباما همکاری کرده بودند، بهطور رسمی اعلام کنند به تعهدات خود ادامه میدهند و برای نجات کره زمین از هیچ تلاشی فروگذار نخواهند کرد و این یعنی دونالد ترامپ در مقابل جهان و جهان در مقابل دونالد ترامپ. بزرگترین معضل ایران با ترامپ همان طور که گفته شد، موضوع توافق هستهای است. مدتها بود در جهان بحث میشد که رئیس جمهور جدید آمریکا چه سیاستی در قبال توافق هستهای با ایران اتخاذ خواهد کرد؟ آیا از برجام خارج میشود؟ آیا بر اساس گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی، پایبندی ایران را اعلام خواهد کرد یا برخلاف اصول حقوقی، دیدگاه سیاسی خود مبنی بر پایبندنبودن ایران به توافق هستهای را دنبال میکند؟
یا به نوعی پرونده هستهای را در اختیار کنگره نمایندگان آمریکا قرار میدهد تا خود مجبور به تصمیمگیری نباشد؟ بالاخره انتظارات به پایان رسید و مشخص شد او قادر نیست برخلاف اصول حقوقی، نظر سیاسی بدهد و گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نقض کند. اما تلاش دارد با هیاهوهای توخالی تبلیغاتی، افکار را از آنچه باید نظر میداد؛ یعنی اعلام پایبندی جمهوری اسلامی ایران به توافق هستهای، به سوی دیگر مسائل منحرف کند تا شاید ناکامیهای او در این میان گم شود. در این اعلام موضعگیری ترامپ، وزرای امور خارجه و دفاع در صف مقابل قرار داشتند؛ زیرا با وجود پایبندی ایران به توافق هستهای، هرگونه سخن درباره تضعیف یا نقض توافق هستهای، آمریکا را در نظر دولتها و افکار عمومی جهانی بیاعتبار میکرد.
همین بی اعتباری و سخنان توهین آمیز و نامعقول دونالد ترامپ، باعث شد خانم موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در فاصله چند دقیقه بعد از سخنرانی ترامپ در کنفرانس مطبوعاتی اروپا، قویا اعلام کند که اتحادیه اروپا تمامقد پشت توافق هستهای با ایران ایستاده است و نه نقضی صورت گرفته و نه میتوان به توافق هستهای بندی اضافه یا از آن کم کرد؛ مگر اینکه توافق شود پرونده دیگری ایجاد شود که آنهم بستگی به توافق همه اعضا دارد. نگرانی اتحادیه اروپا از سخنان ترامپ، آنقدر افزون بود که علاوه بر خانم موگرینی، رؤسای فرانسه، آلمان و انگلیس، بهعنوان رؤسای سه کشور عضو گروه ١+٥، در بیانیهای مشترک ضمن رد اتهامات دونالد ترامپ، از توافق هستهای حمایت به عمل آوردند و بر پایبندی ایران بر این توافق، به استناد گزارش آژانس تأکید کردند. این حمایت بسیار ارزشمند و کارساز بود که در راستای حفظ امنیت ملی ایران در مقابل هتاکیها و تجاوزهای احتمالی ترامپ کاربرد دارد.
مناسب است ایران حمایت سه کشور مهم انگلیس، فرانسه و آلمان را پاس بدارد و برای تحکیم دوستی با این سه کشور اقدام کند. تا زمانی که جهان به رهبری اتحادیه اروپا مقابل زورگویی های ترامپ بایستد، نیاز به سرمایه گذاری ویژه ایران نیست. این اجماعِ متشکل از اتحادیه اروپا، روسیه، چین و بقیه کشورهای جهان، موتور محرکه مقابله با سیاست های تجاوزکارانه آمریکا، نه فقط در زمینه توافق هستهای بلکه در سایر زمینهها، بهشمار میرود و ایران در زمینههای مختلف نیازمند این حمایت است. ترامپ سه ماه پیش با گستاخی از تأیید پایبندی ایران به توافق هستهای خودداری و پرونده را به کنگره ارسال کرد. درحالیکه به قول خانم موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، اگر رئیس جمهور آمریکا بتواند خیلی کارها انجام دهد، قادر نیست توافق هستهای یا برجام را ابطال کند؛ چراکه اولا مرجع اعلام پایبندی ایران به توافق هستهای، آژانس بین المللی انرژی اتمی است و رئیسجمهور آمریکا باید از منظر حقوقی پیرو نظر آژانس باشد.
ثانیا توافق هستهای توافقی چندجانبه و بین المللی است که با یک قطعنامه شورای امنیت، مورد حمایت و ضمانت قرار گرفته و اگر یک طرف مانند آمریکا از برجام خارج شود، هفت طرف دیگر (ایران، بریتانیا، آلمان، فرانسه، روسیه، چین و اتحادیه اروپا ) باید آن را ادامه دهند. هدف رئیسجمهور آمریکا از ارجاع پرونده برجام به کنگره، سپردن توافق هستهای به دست تندروهای جمهوریخواه بود تا بلکه آنان با تصویب تحریمهای جدید، عملا توافق هستهای را نقض کرده و جهان به جای روبه روشدن با رئیس جمهور آمریکا، با مجلس قانون گذاری این کشور طرف شود. اما چنین نشد و کنگره نمایندگان آمریکا بدون دخل وتصرف پس از ٦٠ روز مهلت قانونی خود، پرونده توافق هستهای را به ریاست جمهوری آمریکا بازگرداند.
ترامپ نیز با گلایه، ناگزیر لغو تحریمها را برای ١٢٠ روز دیگر تمدید کرد؛ ولی با اروپا اتمام حجت کرد که اگر این اتحادیه کاری نکند، نوبت بعد برجام را تمدید نخواهد کرد. اکنون مشکل جدی دولت آمریکا، قولها و شعارهایی بوده که ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتیاش داده است. بخش درخور توجهی از این قولهای انتخاباتی، تاکنون با ناکامی مواجه شده است. همین مسئله باعث میشود رئیس جمهوری آمریکا بیمحابا دنبال کسب دستاورد و خوراکی داخلی باشد.
اروپا خود نیز از ترامپ دل خوشی ندارد و او را مظهر عقل و درایت نمیداند. اروپا کاملا مخالف سیاست «آمریکا اول» است و او را مظهر نبود تعادل و درهمریختگی جهان میداند. اروپا به دلیل اینکه میزان تخریب ترامپ را زیاد از حد میبیند، سعی در اداره و مدیریتکردن او دارد. برای این کار، سعی میکند ضمن پایبندی به برجام و حمایت از ایران، تا حدی خود را با مواضع ترامپ همسو نشان دهد تا هم خشم او را فرو نشانده و هم برای عبور از چالشهای اینچنینی زمان بخرد تا ترامپ صحنه را ترک کند. بهاینترتیب، اروپا قطعا به برخی خواست های ترامپ در این چهار ماه توجه کرده و تلاش خواهد کرد که نشان دهد قصد برآورده کردن برخی خواسته های او را دارد. مثلا از ایران خواهد خواست که دوره توافق هستهای را بیشتر از هفت سال و ١٥ سال مورد بررسی قرار دهد، یا اینکه درباره مسئله موشکی، سعی میکند با ایران گفت وگوهایی را صورت دهد. این یک حرکت تاکتیکی خواهد بود که اروپا از طریق آن همراهی بیشتر ایران با جامعه جهانی را به کاخ سفید گوشزد میکند. دلایل حمایت اروپا از ایران متعدد است که بخشی از آن حتی حمایت از ایران نیست، بلکه حمایت از سیاست های جهانی خود اروپاست.
اتحادیه اروپا نسبت به توافق هستهای، همان تعهدات حقوقیای را دارد که سایر شرکای برجام این تعهدات را بر عهده دارند. بنابراین آنها مستقل از ایران و آمریکا به تعهدات حقوقی خود عمل کرده و آن را محترم میشمارند. اگر فرضا آلمان، انگلیس و فرانسه به دست خود یک توافق بین المللی را برهم بزنند، این امر برای آنها مستقل از حمایت یا مخالفت با ایران و آمریکا، شکست حقوقی بین المللی محسوب میشود. نکته دوم این است که اروپا اکنون به آمریکا به گونهای مینگرد که رهبری پوپولیست در آن نهتنها داخل آمریکا، بلکه جهان را نیز با چالش مواجه کرده و به لبه پرتگاه میبرد. در نتیجه، قصد آنها آشکارا جلوگیری از این مسئله است و شاهد آن نیز گفته های متعدد اروپاییها مبنی بر ناتوانی ترامپ در برقراری صلح و امنیت جهانی است.
از این بُعد، اروپایی ها معتقدند ایران نباید به کره شمالی دیگری تبدیل شود. نکته سوم این است که اروپا مشاهده میکند کشوری مانند ایران که به تمام تعهدات خود عمل کرده و از راه مذاکرات دیپلماتیک به نتیجه رسیده است، نباید دوباره به مسیر پرتنش سابق بازگردد؛ پس تا زمانی که ایران به تعهدات خود زیر نظر آژانس پایبند باشد، آنها نیز با ایران همراهی خواهند کرد. درباره نکته چهارم نیز باید خاطرنشان کنم اروپاییها از دوران بوش دنبال همکاری با ایران بودهاند. برای نمونه، در زمان دولت اصلاحات حجم روابط ایران و اروپا به چیزی بالغ بر ٣٥ میلیارد دلار رسیده بود؛ درحالیکه امروز با توجه به توافق هستهای، حجم این روابط به حدود پنج میلیارد دلار میرسد. شما ملاحظه میکنید که بسیاری از کارخانههای اروپایی با ایران روابط سنتی داشتهاند که این روابط در دوران بوش تهدید، در دوران اوباما ترمیم و در دوران ترامپ زیر سؤال رفته است. بنابراین اروپا اکنون، با تمام چالشهای موجود، معتقد به همکاری با ایران است و ما بازگشت شرکتهای بزرگی مانند توتال، الف، رنو، پژو و بنز را میتوانیم به نگاه اروپایی ها از منظر شریک اقتصادی بودن ایران تعبیر کنیم.
آنها دلیلی نمیبینند که وقتی آمریکا دستش به بازار ایران نمیرسد، دست اروپا نیز از منافع در ایران قطع شود. در مجموع، با وجود استقبال اولیه برخی ناآگاهان در ایران از ترامپ، کشورمان دنبال آن است که این موجود نامتعادل را با پختگی مدیریت کند. بدانیم برجام یک سپر مستحکم در مقابل بلای دونالد ترامپ است که رئیس جمهور آمریکا را مستأصل کرده. پس باید با همین ابزار برجام، روابط خود را با جهان شکل داده و تعامل با اروپا را پشتوانه تراکنش با آمریکا قرار دهیم.
*منبع: ویژه نامه نوروزی روزنامه شرق
**گروه اطلاع رسانی**9117**9131
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سياسي شرق پديده ترامپ توافق هسته اي
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۸۳۵۹۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بورل: رویارویی هستهای به یک احتمال واقعی تبدیل شده است
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز یکشنبه گفت که رویارویی هستهای به یک احتمال واقعی تبدیل شده است و اشاره کرد که نشانههای جنگ جهانی دوباره بازگشته است.
به گزارش خبرگزاری اسپوتنیک، بورل دیدگاه خود در مورد احتمال رویارویی هستهای را به تشدید تنشها بین شرق و غرب نسبت داد و بر لزوم باز نکردن دوباره آنچه به عنوان جعبه جنگ توصیف کرد، تاکید کرد.
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا خاطرنشان کرد: رقابتهای تجاری شرق و غرب به دلیل عدم اعتماد در حال تبدیل شدن به درگیری است و اروپا با عدم تنوع در منابع انرژی خود و اتکا به روسیه، خود را تضعیف کرده است.
جوزپ بورل پیشتر گفته بود که جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه، شهرهای نوار غزه را در معرض ویرانی بیشتری نسبت به شهرهای آلمان در طول جنگ جهانی دوم قرار داده است.
بورل در سخنرانی خود در جلسه عمومی پارلمان اروپا در شهر استراسبورگ فرانسه گفت: تعداد شهرهای غزه بیشتر از شهرهای آلمان در جنگ جهانی دوم تخریب شد.
او افزود: میتوان گفت بیش از ۶۰ درصد زیرساختهای فیزیکی غزه آسیب دید که ۳۵ درصد آن به طور کامل تخریب شد.
باشگاه خبرنگاران جوان بینالملل اروپا و آمریکا