Web Analytics Made Easy - Statcounter

زبان فارسی بی شک مدیون فردوسی یا همان حکیم توس است و نام فردوسی تا مدت‌های مدیدی بر تارک زبان فارسی می درخشد. ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۷ استانها خراسان رضوی نظرات

به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهدمقدس، زبان و هویت ایرانی در هر دوره‌ای با حضور یک شاعر، اندیشمند و یا داستان نویس فراز و فرود داشته است. قطعاً شعرای فارسی زبان نقش بارزی در احیای زبان فارسی ایفا کرده‌اند و آنچه امروز تحت عنوان میراث زبان فارسی در اختیار ما قرار گرفته، حاصل مجاهدت این شعرا و اندیشمندان است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این میان هستند برخی شعرایی که نامشان تا ابد بر تارک فرهنگ و هنر و تاریخ باقی می‌ماند و نه تنها از یاد نمی‌روند بلکه هر سال نیز ابعاد دیگری از کار سترگ آنها بر ما نمایان می‌شود. شاعر صاحب سخن، فردوسی قطعا دارای جایگاه ویژه‌ای است و سهم مهمی در احیای زبان فارسی و نهادینه کردن دائمی آن ایفا کرده است.

شاهنامه از دریچه ذهن غربی

پروفسور ناصر کنعانی که خود فردوسی شناس و مدرس در این زمینه است در باب اهمیت فردوسی در سالروز بزرگداشت این حکیم پرآوازه می‌گوید: سال‌ها پیش یکی از دوستانم که خود از بنیادگذاران برگزاری بزرگداشت فردوسی به شمار می‌رفت، از من خواست تا با بنیاد فردوسی شاخه توس ارتباط داشته باشم.

فردوسی‌شناسی در اروپا

کنعانی با اشاره به اینکه تحقیقات پیرامون فردوسی در اروپا به بیش از 300 و یا 400 سال پیش بازمی‌گردد گفت: این نشان می‌دهد که اهمیت فردوسی تا اندازه‌ای بوده که اروپائیان از 400 سال پیش تحقیقاتی برای شناخت این حماسه‌سرای ایرانی انجام داده‌اند و متأسفانه این در حالی است که در تاریخ چند سده پیش ایران جای خالی این تحقیقات به شدت احساس می‌شود.

وی بیان داشت: در سال 1628 محقق و پژوهشگری آلمانی نام اسطو‌ره‌های شاهنامه را در کتاب خود آورده است و نکته حائز اهمیت این است که این نام‌ها در کتاب وی به فارسی آورده شده است و نشان می‌دهد که فردوسی و شاهنامه بیش از 300 سال پیش در اندیشه نخبگان و ممحققان غربی حائز اهمیت بوده است.

کنعانی خاطرنشان کرد: در تحقیقاتی که پیرامون فردوسی و شاهنامه‌ داشته‌ام اسناد مختلفی را بررسی کرده‌ام و به نظرم صرف نظر از اینکه آثار فارسی فاخر و ارزشمندی در این حوزه توسط نویسندگان و پژوهشگران ما وجود دارد، باید بگویم که وقتی ما فردوسی را از دریچه نگاه غیر ایرانی‌ها بررسی می‌کنیم زوایای دیگری از اهمیت این شاعر و حماسه‌سرای ایرانی بر ما معلوم می‌شود.

من با ارائه اسنادی از خارج کشور که در بررسی شاهنامه و فردوسی انجام شده است، می‌خواهم بگویم که این محققان افسانه نیستند و خیلی جدی به تحقیق پیرامون آثار ملی ما پرداخته‌اند.

فرهنگ و هویت ایرانی مدیون فردوسی

وی با بیان اینکه بخش مهمی از فرهنگ و هویت ایرانیان مدیون فردوسی و اثر فاخر او در ادبیات فارسی است، افزود: خوشبختانه فردوسی پژوهی در دو دهه اخیر تحولات خوب و سازنده‌ای داشته است و در حال حاضر آثار ارزشمندی در حوزه مطالعاتی فردوسی و شاهنامه موجود است اما احساس می‌کنم، نیازمندیم مطالعات اروپایی‌ها و امریکایی‌ها را در این حوزه نیز بشناسیم و به عموم معرفی کنیم.

وی افزود: امروز در اروپا و امریکا کتاب‌های کودک و نوجوان با محتوای شاهنامه طراحی و چاپ شده و آنها متوجه هستند که ارزش این اثر ارزشمند تا چه اندازه است، بنابراین امروز وقت آن رسیده تا ما نیز به محتویات شاهنامه و آنچه در لایه‌های زیرین این اثر فاخر وجود دارد توجه کنیم.

کنعانی با اشاره به اهمیت توجه به محتوای شاهنامه تأکید کرد: مفاهیم مهمی چون خرد، فرهنگ، اخلاق، شجاعت، مقام زن، روابط اجتماعی و بسیاری دیگر از مسائل فرهنگی دیگر در محتوای شاهنامه موجود است و امروز لازم است تا به این مسائل بیشتر توجه شود تا در بررسی شاهنامه تنها در ظواهر و روایت داستان‌های آن کنیم.

مایه اصلی شاهنامه و زمینه حکمت آموزی او روایت‌های پهلوانی است؛ گزاره‌هایی که دانایان در آخرین روزهای عظمت و اقتدار ایران، گردآوری کرده اند و به عنوان تاریخ نیاکان در خدای نامه‌ها ثبت شده است.

 شاهنامه فقط یک شاهکار ادبی نبود بلکه میراث جاودانه از اندیشه‌های ایران است چرا که فردوسی با استفاده از توانایی‌های خود و در پایدارسازی بنیادی زبان فارسی بکوشد.

فضیلت‌های انسانی در شاهنامه متبلور است

در همین رابطه محمدرضا راشد محصل، پژوهشگر و فردوسی شناس در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم در مشهد مقدس اظهار داشت: شاهنامه سرایی قبل از فردوسی وجود داشته است که شاهنامه مسعودی مروزی، ابولموید بلخی، ابوعلی بلخی و گشتاسب نامه دقیقی از جمله شاهنامه‌هایی هستند که پیش از شاهنامه فردوسی نگارش شده‌اند.

وی با بیان اینکه جذابیت که در سرایش شاهنامه از سوی فردوسی بکار گرفته شده است سبب شد تا سایر شاهنامه‌ها از محبوبیت اندکی برخوردار باشد، افزود: پس از شاهنامه فردوسی 15 اثر حماسی دیگر از جمله نیز برزو نامه، جهانگیر نامه، شهیار نامه و بهمن نامه خلق شد.

راشد محصل تاکید کرد: برخی از این آثار حماسی از حیث کمیت خوب هستند به عنوان مثال برزو نامه دارای 30 هزار بیت و بهمن نامه دارای 20 هزار بیت است اما از منظر کیفیت به شاهنامه فردوسی نمی‌رسند.

وی در پاسخ به این سئوال که کدامیک از شاهنامه‌های قبل و بعد شاهنامه فردوسی به  شاهنامه نزدیک تر است، عنوان کرد: گشتاسب نامه دقیقی و بهمن نامه به شاهنامه فردوسی زبانی نزدیک دارند و همین مسئله سبب شهرت اندک این دو اثر شده است.

پژوهشگر و فردوسی شناس با بیان اینکه کمتر کتابی در قرن 4 و 5 هجری به نگارش درآمده که متناسب با زبان امروز باشد، خاطرنشان کرد: شاهنامه زبان امروز ماست چرا که ادبیات قابل درک و زبان انتخاب شده فردوسی برای نگارش شاهنامه زبان مردم بوده است.

وی با بیان اینکه سایر آثار حماسی خلق شده دارای چنین جاذبه‌ای نیستند، افزود: کیفیت فکری و و جلوه‌های ملی در شاهنامه به خوبی به نمایش گذاشته شده است.

راشد محصل علت اصلی ماندگاری شاهنامه فردوسی را بنا نهادن ملیت ایرانی و فضیلت انسانی همراه با خرد ورزی و خرد گشایی دانست و گفت: دادگری، پیمان داری، راستی، آزاد اندیشی از مهمترین تعلیماتی در شاهنامه فردوسی است.

برخی مورخان از شاهنامه به عنوان قرآن عجم نام‌ برده‌اند

فرزاد قائمی، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد مقدس نیز اظهار داشت: جایگاه شاهنامه در ادبیات فارسی در چند بعد اساسی مورد توجه  قرار دارد چرا که تنها متنی است که پس از گذشت هزاران سال به عنوان شالوده و بنیاد زبان فارسی شناخته می‌شود.

وی با بیان اینکه براساس شواهد فرهنگ فارسی با شاهنامه آغاز شده است، افزود: همه شاعران در ادبیات عرفانی رشد داشته‌اند و برخی معتقدند که سعدی استاد سخن زمان خود با فردوسی در اشعار خود به رقابت می‌پرداخته است.

قائمی با بیان اینکه  شاهنامه در زمان‌های مختلف دارای فراز و فردوهایی بوده است و برخی دربارها با شاهنامه به مخالفت می‌ورزیدند، خاطر نشان کرد: دربار حکومت سلجوقیان شخصیت‌های شاهنامه را تحقیر می کردند که این مسئله خود به نوعی  نشان از اهمیت شاهنامه است.

عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد مقدس با اشاره به این مطلب که شاهنامه مخاطب خاص و عام و در طبقات مختلف جامعه جایگاه ویژه‌ای داشته است، عنوان کرد: مردمی بودن شاهنامه سبب شکل گیری داستان‌های جدید برگرفته از شخصیت‌های شاهنامه همچون رستم شده است و به تعبیر دیگر سبب تکامل شده است.

وی یکی دیگر از ابعاد مورد بررسی در رابطه با جایگاه شاهنامه در ادبیات فارسی را حماسی بودن این اثر دانست و گفت: حماسی بودن همراه با داستان و توجه به مولفه‌های ملی و مذهبی همراه با  هویت ایرانی و تشییع از جمله عوامل مادگاری شاهنامه است.

قائمی شاهنامه را اثری فاخر و به‌عنوان شناسنامه فرهنگی، ملی و مذهبی ایرانیان در طول هزاران سال معرفی و بیان کرد: شاهنامه تاثیر قابل توجه بر زبان‌های کردی، ترکی و سایر اقوام غیر فارسی زبان داشته است و برخی مورخان از شاهنامه به عنوان قرآن عجم نام‌ برده‌اند.

وی با بیان اینکه داستان‌های شاهنامه در خلا و بنا بر تخیل شکل نگرفته است بلکه در ادامه قصص و روایات ایرانی شکل گرفته است، تصریح کرد: معروف‌ترین داستان‌های حماسی شاهنامه در زمان میانی شکل گرفتن شاهنامه به وجود امده است که از جمله این داستان‌ها می‌توان به داستان رستم و سهراب، رستم و اسفنیار، هفت خان رستم، بیژن و منیژه  نام برد.

عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد مقدس گفت: برخی ازپژوهشگران معتقدند داستان‌های رستم از منابع دیگری چون سیسیانی خلق شده است.

انتهای پیام/ ت

R41347/P1336/S6,1188/CT7

منبع: تسنیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۵۲۶۱۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شاعری که براساس دانش ادبی شعر نسروده!

فرهاد طاهری، پدرش، محمدحسین طاهری را شاعری می‌خواند که براساس قریحه شعر سروده نه براساس توانایی دانش ادبی می‌گوید او به جریان‌های ادبی رایج، کمترین اعتنایی نداشت. با توجه به اینکه در شهری می‌زیسته که زبان‌های تاتی تاکستانی و ترکی رایج است، اشعارش در تحکیم وحدت ملی و تقویت زبان فارسی بسیار مهم است.

فرهاد طاهری، دانشنامه‌نگار و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران  دیوان اشعار پدرش، محمدحسین طاهری را گردآوری و به تازگی راهی بازار نشر کرده است. او در گفت‌وگویی مکتوب با ایسنا درباره ویژگی‌ شعرهای این دیوان توضیح داده است.

 متن گفت‌وگو در پی می‌آید:

 در ابتدا درباره این دیوان شعری توضیح می‌دهید؛ درباره سبک شعری شاعر، تعداد اشعار و مضمون‌هایی که در این شعرها به کار گرفته شده است.

پیش از پاسخ دادن به پرسش‌های شما، لازم می‌دانم از توجه آن خبرگزاری پرمخاطب به انتشار دیوان طاهری سپاسگزاری کنم.

دیوان طاهری مجموعه کامل سروده‌های فارسی زنده‌یاد محمدحسین طاهری است. محمدحسین طاهری (١٣١٣ - ١٣٩٠)  از مردم تاکستان و آموزگار و مدیر دبستان در آن شهر بود. دیوان در ۶٢٩ صفحه تدوین شده است که از این صفحات، ٣٠ صفحه نمایه اشعار و اعلام است و حدود ٢٠ صفحه هم پیشگفتار تدوینگر و صفحات پیش از متن است؛ بنابراین ۵٨٠ صفحه، متن اصلی دیوان را شامل می‌شود و به تقریب می‌توان گفت دیوان طاهری دربردارنده حدود ٩ الی ١٠ هزار بیت اشعار فارسی است.

به لحاظ سبک شعر، اشعار دیوان طاهری در قصاید، به سبک خراسانی و در دیگر قالب‌های شعر (غزل، مثنوی، ترکیبات و مسمطات و رباعی و دوبیتی) اشعار به طرز سبک عراقی است. در این دیوان، قصایدی آمده که کاملا روشن است شاعر در سرودن آنها به قصاید فرخی سیستانی و ناصر خسرو نظر داشته است. همچنین استقبال‌ها و تضمین‌هایی که از غزلیات و مسمطات سعدی و غزلیات حافظ کرده پیروی شاعر را از سبک عراقی نشان می‌دهد. در بعضی از اشعار البته نمونه‌هایی از سبک دوره بازگشت مخصوصا تحت تأثیر اشعار قاآنی کاملا مشهود است اما در سراسر دیوان رد پایی از سبک هندی دیده نمی‌شود. چند نمونه هم البته شعرهایی در دیوان هست که متأثر از شاعران معاصر مانند افسانه نیما و بعضی غزلیات شاملو و سایه و شهریار است. 

 ویژگی‌های دیوان طاهری

به لحاظ مضامین شعر، می‌توانم بگویم اغلب اشعار دیوان طاهری همان مضامین سنتی و قدمایی شعر فارسی است. علاوه بر آن شاعر به مسائل اجتماعی هم توجه کرده است. این نکته را من در مقدمه دیوان  مشروح نوشته‌ام و فکر کنم بهتر است همان توضیح را اینجا برای خوانندگان این مصاحبه عینا نقل کنم :

«درون مایۀ اشعار عمدتا صبغه و حال و هوایی عاطفی  و عاشقانه دارد و جنبه‌های انسانی و اجتماعی نیز در سراسرآن مشهود است . سروده‌های طاهری هم، به مانند بسیاری از سروده‌های طرز قدمایی‌، مظهر تمام عیارِ همان  دغدغه‌ها و پرسش‌های همواره پایان ناپذیر ذهنیت شاعرانۀ هویت و اندیشۀ ایرانی است : پرسش و جست‌وجوگری از معمای آفرینش و هستی، حیرت و درماندگی، عشق، دلتنگی و  هجر و فراق، یأس وامید، حق‌گزاری و سپاس و ستایش و نکوهش، حسرت برگذشته و پشیمانی، نجوا و گفت‌وگوهای با خویش و...  

 شاعر این سروده‌ها  نیز در سراسر اشعار خود به  همان احوالات شاعرانه و برخوردار از اوصاف اخلاقی و شخصیتیِ ملهم از طرز نگریستن شاعرانه به عوالم روحی و دنیای بیرونِ خود به تمام و کمال دچار بوده است. به مقتضای شاعرانه اندیشیدن و سخن گفتن، دستخوش «زیروزبرشدن‌های عاطفی واحساسی» شده و  گاه و بیگاه نیز رشتۀ سخن  به دست «قضاوتِ  پُر تناقض» داده است. 

فارغ از آنچه گذشت، دیوان طاهری همچنین حائز بعضی نکته‌ها و گفته‌هایی است به نظر  شایستۀ اعتنا و تأملِ بیشتر که بررسی اجمالی آن‌، چه بسا ذهن و توجه خوانندگان این اشعار را فزون‌تر  معطوف خود کند و آنان را به جزئیات و آگاهی‌هایی راهنمون شود که در فهم دقیق‌تر و   روشن‌ترِ گذشته شاعر و گذشته‌های زادگاه او،  فراوان دستگیر و راهگشا باشد.  

نخست، خواننده نکته بین دیوان طاهری، از سرگذشت و مهم‌ترین وقایع  زندگانی شاعر   و نیز از دلخوری‌ها و غم‌ها و شادی‌ها و باورهای فرهنگی و اعتقادی‌، و از قضاوت‌ها  و آراء  ستایشگر یا منتقدانه او درباره معاشران و دوستان و اقوام و نزدیکان  و حتی از اظهارنظرهای او درباره خانواده‌اش مطلع می‌شود. بخشی از دیوان طاهری، درواقع نوعی شرح‌حال‌نگاری منظوم است که  پاسخ‌دهنده  پرسش خوانندگان و جویندگانی است که بخواهند روایت زندگانی شاعر را از زبان خود او بشنوند.

جنبه مهم دیگر دیوان طاهری، گزارش‌هایی  است عمدتا دقیق و مستند و جزئی‌نگرانه  (و با ذکر تاریخ) از  محیط و رویدادها و پدیده‌های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی روزگار و زادگاه  شاعر  که به روایت او در ضمن اشعاری بسیار، به نظم آمده است مانندِ شکوه‌ها از: مالکیت زمین‌های کشاورزی و مصائب زراعت و باغداری، خشکسالی، بلاها و مصیبت‌های طبیعی و آسمانی، مسائل درمان و بهداشت و آموزش و پرورش، معضلات بیمه بازنشستگان، تنگی معیشت و حقوق نابسنده فرهنگیان ومعلمان،  گرانی و کمبود اقلام و سهمیه‌بندی‌ها، بی‌لیاقتی و نادرستکاری صاحبان حرفه‌ها و مشاغل (اعم از وکیل و پزشک و بنا و پیمانکار و...)؛ همچنین  گرامی‌داشت دوران دفاع مقدس از وطن و ادای احترام به شهیدان و اسیران و آزادگان؛ حق‌سپاسی از انسان‌های لایق و خدمتگزار ؛ در مرثیه و منقبت پیامبر گرامی اسلام (ص) و ائمه معصوم درضمن اشعاری آئینی و مذهبی ، سوگ‌سروده‌هایی در  غم درگذشت مشاهیر و استادان بزرگ ادب وتاریخ و فرهنگ ایران  و فرهنگ پروران و معلمان، و گزارش اخبار کانون‌های فرهنگی و انجمن‌ها ومحافل ادبی وشب‌های شعر و سخنرانی و... 

از این نظر در دیوان طاهری، جلوه‌ها وصحنه‌هایی از تاریخ اجتماعی و فرهنگی زمانه و زادگاه شاعر، به نظم کشیده شده است. در  گزارش‌ها و روایتگری‌هایی هم که  دار سخن  صرفا به گردِ مسائل «اجتماعی و شأن وجدانِ کاری و پای بندی به اخلاق و درستکاری»  بوده است البته این  دسته از سروده‌ها تنها «صبغه گزارش و روایت» محض ندارد. در بیشتر این اشعار، رگه‌ها و رد پاهایی از «انتقاد و نقد و تذکر و تحذیر  و هشدار و راه نشان دادن و برحذر داشتن از بیراهه و انحراف و به خطا رفتن»  خود را نمایانده است درواقع می توان این قبیل اشعار را به نوعی نخستین نمونه‌های «شعر متعهد اجتماعی» و  نیز اولین تجربه‌های «نقد اجتماعی مصلحانه» در «ساحت شعرفارسی» در زادگاه شاعر دانست. این نوع شعر منتقدانه اجتماعی و متعهد در دیوان طاهری البته با بسیاری از سنن غالبِ سرودن چنین اشعاری در ادبیات فارسی نیز سازگاری چندان ندارد . لحن و زبان اشعار او ، اگر نگویم تماما بلکه قریب به تمام، برکنار از «هزل و هجو وتیزو تندی و رکیکی کلام» است. این مضمون در ادبیات فارسی (شعر یا نثر منتقدانه اجتماعی و متعهد)   در ذات خود پذیرای هرنوع  کلام و واژه «تند وبه دور از نزاکت رایج در گفتار» و موافق با لحن و بیان «هزل و هجوآمیز» است و شواهدی بسیار هم از آن در سابقه و سنت ادبیات فارسی و در دیوان‌ها و تذکره‌ها برجای مانده است. اما شواهد شعر منتقدانه اجتماعی و متعهد در دیوان طاهری، با بیانی مؤدبانه ولحنی برخوردار از وجاهت کلام، بامخاطبان به سخن آمده‌ند.» 

 شاعری که دوگانگی نداشت

شما گردآورنده و تدوین‌گر شعرهای پدرتان هستید، در واقع با این شاعر زیسته‌اید و تجربه زیسته او را از نزدیک مشاهده کرده‌اید، چقدر شخصیت شاعر به شعر هایش نزدیک بوده و در واقع تجربه زیسته‌اش در شعرهایش نمود دارد؟ 

در شخصیت ایشان اصولا در هیچ زمینه‌ای دوگانگی وجود نداشت. در تمام مسائل، حرف و عملش یکی بود. همهٔ کسانی که او را می‌شناسند اعم از دانش‌آموزانش یا معلمانی که سال‌ها همکارش بوده‌اند و نیز دیگر اهالی تاکستان به این نکته اذعان دارند که هیچ تفاوت و اختلافی میان گفتار و کردار ایشان ملاحظه نکرده‌اند. این ویژگی در تمام اشعار او کاملا مشهود است. زمینه و بستر بسیاری از اشعار منتقدانه او هم دقیقا از همین ویژگی شخصیت ایشان نشئت می‌گرفت. بعد هم باید این نکته را اضافه کنم او براساس قریحه شاعری و تجربه هنری این اشعار را سروده است ونه براساس توانایی دانش ادبی. بسیارند استادان و دبیران ادبیات فارسی که براساس دانش ادبی و معلومات خود شعر می‌گویند که البته موفق هم نبوده‌اند.

کم‌ترین اعتنایی به جریان‌های ادبی نداشت 

 شاعر این شعرها، دور از پایتخت به کار شعری پرداخته است، این موضوع چقدر در کار او تأثیر گذاشته است  و چقدر ایشان به جریان‌های ادبی توجه نشان داده است؟

من فکر می‌کنم اهمیت فرهنگی دیوان طاهری در همین ویژگی است که شاعر آن دور از پایتخت و در شهری می‌زیسته که زبان‌های تاتی تاکستانی و ترکی در آنجا رایج بوده است. از این لحاظ دیوان طاهری در تحکیم وحدت ملی و تقویت زبان فارسی بسیار مهم است و از این جنبه هم باید این دیوان معرفی و نقد و بررسی شود.

اما در خصوص «جریان های» ادبی رایج، می‌توانم بگویم شاعر، کمترین توجه و  اعتنایی به آن نداشت. تلقی او از مقوله شعر و ادبیات فارسی، فقط تعمق در دیوان شاعران بزرگ بود. همیشه هم کلیات سعدی، دیوان حافظ، شاهنامه فردوسی، مثنوی و غزلیات شمس، دیوان وحشی بافقی، فخرالدین عراقی، عارف قزوینی، ایرج میرزا، ملک الشعرای بهار، رهی معیری، اهلی شیرازی، قاآنی را در دست داشت و مطالعه می‌کرد. از میان شاعران معاصر هم فقط شهریار و سایه را مرتب می‌خواند. کمترین علاقه‌ای هم به سهراب سپهری و فروغ و اخوان ثالث نداشت. البته به حسین منزوی ارادت داشت و از اشعار او لذت می‌برد.

درباره این «جریان‌های ادبی» یاد خاطره‌ای افتادم و فکر کنم بد نباشد ذکر کنم. من در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، ادبیات فارسی خوانده‌ام و در دوره دانشجویی سخت شیفتهٔ مسائل شعر نو و جریان‌های تجددگرایی ادبی بودم. زنده یاد دکتر فرشیدورد، استاد نقد ادبی و سبک‌شناسی ما بود. بارها سرکلاس با دکتر فرشیدورد درخصوص شعر نو و جریان‌های ادبی معاصر بحثم شده بود. دکتر فرشیدورد کمترین اعتنایی به این مسائل نداشت. یادم هست زنده یاد پدرم برای جشن فارغ‌التحصیلی من غزلی سروده و به نشانی گروه ادبیات فارسی پست کرده بود. نامه پدر چند روز بعد از فارغ التحصیلی به دستم رسید. وقتی رفتم گروه ادبیات نامه‌ام را بردارم دکتر فرشیدورد هم در گروه بود و با هم قدم زنان به بیرون دانشکده رفتیم. طی راه، ماجرا را گفتم. دکتر فرشیدورد با نهایت بی‌اعتنایی گفت پدر شما مگر شاعر بود؟ گفتم بلی و غزل پدر را به سوی دکتر فرشیدورد دراز کردم. با میلی توأم با اکراه کاغذ را گرفت. پدرم بسیار خوش خط بود. دکتر فرشیدورد تا خط پدر را دید گفت عجب خط زیبایی و شروع کرد غزل را خواندن.. به وسط غزل که رسید ایستاد. با تأمل بقیه غزل را خواند و متوجه شدم برگشت دوباره از اول خواند. بعد سرش را بلند کرد و با لحن عصبانیت و شوخی مآب گفت عجیب است از چنین پدر فاضل و فرهیخته‌ای فرزند ناخلفی چون شما تربیت شده است…بعد هم خندید… 

 شاعر غیر از زبان فارسی، گویا اشعاری به زبان اقلیم خود یعنی زبان تاتی داشته است، درباره تفاوت‌ها و شباهت‌های این اشعار می‌گویید؟

بلی شاعر دیوان طاهری، اشعاری به زبان تاتی تاکستانی هم سروده است. اتفاقا در یکی دوجا در دیوان شعر فارسی به این نکته اشاره و بدان مفاخره هم کرده است البته فضل تقدم سرودن اشعار تاتی تاکستانی، از آن پدر فرهیخته شاعر، زنده یاد میرزا علی‌محمد طاهری است. او نخستین کسی است که اشعاری به زبان تاتی تاکستانی سروده است. اما شعر تاتی صاحب دیوان طاهری، مشتمل بر دو منظومه بلند «آی، وارُن، وارُن» (ای باران، باران!) و  «آی فِرِم» (ای پسرم) و اشعاری در قالب غزل و رباعی است. مضامین اشعار تاتی، بیشتر پند و اندرز به آیندگان، ضبط و ثبت آداب و رسوم محلی و در مجموع در حوزه فرهنگ مردم است. غیر از این جنبه‌ها، اشعار تاتی این شاعر، به لحاظ گویش‌شناسی بسیار اهمیت دارد. خودشاعر بعضی از اشعار تاتی را به فارسی ترجمه کرده و تعلیقات بسیار راهگشایی هم در ذیل اشعارش به قلم آورده است. مجموعهٔ اشعار تاتی نیز در مجلدی با عنوان  «آی وارُن وارُن» در دست تدوین و آماده‌سازی است که امیدوارم تا پایان امسال منتشر شود.

انتهای پیام 

دیگر خبرها

  • استوری تند و تیز مدیر روابط عمومی سپاهان علیه رسانه فارسی‌زبان خارج از کشور + عکس
  • مشاوران شما بیت‌هایی بهتر از شاهنامه را می‌توانستند پیدا کنند
  • پویش نقالی شاهنامه در نمایشگاه کتاب برگزار می‌شود
  • جایزه نوبل ادبی باید به فردوسی تعلق می‌گرفت
  • جنجال شعرخوانی علم الهدی درباره منیژه از شاهنامه | لااقل بیت هایی بهتر پیدا می‌کردید
  • ایران در ارمنستان چگونه معرفی می‌شود؟
  • همایش شاهنامه و امر سیاسی برگزار می‌شود
  • جنجال شعرخوانی علم الهدی درباره منیژه از تریبون نماز جمعه /مشاوران شما بیت هایی بهتر از شاهنامه را می توانستند پیدا کنند
  • ایران هراسی در مقابل آموزش زبان فارسی و تبلیغ سفر به ایران
  • شاعری که براساس دانش ادبی شعر نسروده!