حضور ملت در ۱۴ خرداد نشان داد مردم عاشق امام خمینی(ره) هستند
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۹۱۳۷۴۹
به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام و المسلمین سید مجید شرفی در خطبه های نماز عبادی سیاسی جمعه شادگان که در محل مسجد حضرت امیر المومنین (ع) این شهر برگزار شد، با توصیه خود و نمازگزاران به رعایت تقوای الهی اظهار کرد: تقوی بزرگ ترین سرمایه برای دنیا و آخرت انسان است.
وی در بخش دیگری از خطبه های خود با اشاره به فرا رسیدن ضربت خوردن و شهادت حضرت علی (ع) افزود: ایشان یار و یاور مظلومان، پناه بیپناهان، سرپرست ایتام بودند و برای برقراری عدالت در جامعه از هیچ کوششی دریغ نکردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حجت الاسلام شرفی بیان کرد: حضرت علی (ع) در کنار پیامبر گرامی اسلام تربیت یافتند و همواره در کنار آن حضرت برای گرفتن حق مظلومان تلاش کردند.
وی با اشاره به فرا رسیدن شب های قدر اظهار کرد: شب قدر، شب توبه، استغفار و مغفرت است و باید توشه راه خود را از این شب و روزهای مهم برداریم و با شناختن ارزش وجودی خود رو به سوی خدا آورده و برای سعادتمندی خود و جامعه دعا کنیم.
خطیب جمعه شادگان یادآور شد: باید ایام قدر را قدر بشناسیم که سالروز ضربت خوردن امام علی(ع) هم در این ایام بر قدر و قیمت قدر افزوده است و باید پیرامون این شخصیت و امام بزرگوار بیش از پیش در بین جوانان روشنگری شود.
وی در فراز دیگری از خطبه های خود با اشاره به فرا رسیدن ۱۴ خرداد سالروز رحلت جانگداز امام راحل را به نمازگزاران تسلیت گفت و بیان کرد: امام راحل نه تنها در ایران اسلامی بلکه در میان ملتهای آزادیخواه از جایگاه ولایی برخوردار است.
حجت الاسلام شرفی ادامه داد: امام خمینی(س) نه تنها مسیر تاریخ ایران بلکه مسیر تاریخ جهان را تغییر دادند.
وی در پایان خطبه های خود با گرامیداشت ۱۵ خرداد گفت: بی تردید این مناسبت از افتخارات تاریخی مردم به رهبری امام خمینی(س) است که هیچ گاه از حافظه تاریخ پاک نخواهد شد. انقلاب اسلامی ایران ثمره حقیقی قیام ۱۵ خرداد است. قیام ۱۵ خرداد، نقطه عطفی در تاریخ انقلابی ملت ایران است که قیام مردم علیه رژیم منحوس پهلوی از این تاریخ بنیان نهاده شد.
کد خبر 4311450منبع: مهر
کلیدواژه: امام جمعه شادگان سالروز ارتحال امام خمینی بوشهر ماه مبارك رمضان گرگان سوم خرداد فتح خرمشهر شیراز شهرکرد یاسوج مشهد خرم آباد مراسم گلریزان بیرجند بارش باران سانحه تصادف کهگیلویه و بویراحمد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۹۱۳۷۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا میزد؟
عروس ارشد امام در خاطراتی از همسرش شهید آیت الله مصطفی خمینی گفته بود: آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و میگفت اگر به خاطر امام نبود، در اینجا نمیماندم و به ایران برمیگشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران میآمد دستگیر میشد.
به گزارش عصر ایران، صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳، خبر فوت معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی، دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی و عروس ارشد امام (ره) منتشر شد.
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
او در خاطرهای دیگر که جماران منتشر کرده، درباره همسرش گفته بود؛ «آقا مصطفی مثل بقیه آخوندها و روحانیون نبود و خیلی مدرن و امروزی بود و مثل برخی از روحانیون در خیلی از مسائل و موضوعات از جمله حجاب، سختگیری نمیکرد و به من نمیگفت این جوری رو بگیر و یا آنگونه که در میان زنان نجف، بهخصوص زنهای روحانیون متداول و متعارف بود، از من نمیخواست مثل آنها پوشیه بزنم؛ ولی دیگران در این زمینه سختگیری میکردند و اگر بدون پوشیه بیرون میآمدیم، به امام خبر و گزارش میدادند.
یادم هست یک روز که پوشیهام را روی صورتم نینداخته بودم، یک روحانی دنبالم آمد و گفت پوشیهات را روی صورتت بینداز، اما من اعتنا نکردم و به راهم ادامه دادم، ولی او دست بردار نبود و تا درب منزل مرا تعقیب کرد و به دنبالم آمد و خانه را شناسایی کرد و بعداً قضیه را به حاج آقا مصطفی گفت، اما حاج آقا مصطفی که اصلاً به این چیزها اعتقاد نداشت، به جای این که دل به دل او بدهد، چند تا بد و بیراه به او گفت. آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و میگفت اگر به خاطر امام نبود، در اینجا نمیماندم و به ایران برمیگشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران میآمد دستگیر میشد.»