گفتارهایی پیرامون امر به معروف و نهی از منکر
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۱۰۳۱۴۳
هیچ امر واجبی به وسعت امر به معروف و نهی از منکر وجود ندارد و گاهی ما بدون آنکه متوجه باشیم، آمر به معروف و ناهی از منکر هستیم.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، صادق بشیره؛* امر به معروف یعنی تشویق زبانی یا عملی به انجام واجبات و نهی از منکر یعنی منع زبانی یا عملی از ارتکاب محرمات که به اجماع فقها با وجود دلیل عقلی و نقلی واجب میباشد.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
می توان گفت هیچ امر واجبی به وسعت امر به معروف و نهی از منکر وجود ندارد و گاها ما بدون آنکه متوجه باشیم آمر به معروف و ناهی از منکر هستیم. مثلا زمانی که از تجربههای تلخ دوره جوانی در جمع سخن میگوییم و به دیگران تذکر میدهیم برخی اعمال را انجام ندهند؛ وقتی دوستان خود را برای ورزش دعوت میکنیم؛ وقتی در فضای مجازی پستی را با دیگران به اشتراک میگذاریم؛ وقتی آموزگار به دانش آموز برای مطالعه توصیه میکند و...
حتی کسانی که مخالف امر به معروف و نهی از منکر هستند و آن را کار نادرستی می دانند و به دیگران توصیه می کنند که از انجام آن بپرهیزند هم در واقع دیگران را از انجام یک کار اشتباه نهی می کنند.
تعلق احکام وجوب و حرمت به موضوعات بر اساس حسن و قبح آن هاست؛ بنابراین شارع مقدس برای جلوگیری از بروز مفسده ناشی از عمل، آن را حرام و یا برای تحصیل مصلحت و منفعت ناشی از عمل دیگر آن را واجب کرده است. در واقع امر به معروف و نهی از منکر در تحقق مصالح و حسنات و عدم تحقق مفاسد به فرد و اجتماع کمک میکند از همین جهت خود امر به معروف و نهی از منکر نیز حَسَن است، مصلحت دارد و واجب میگردد.
قران کریم مسلمین را به جهت اینکه امر به معروف و نهی از منکر میکنند قومی به سود انسانها و بهترین امتها معرفی میکند و برپایی این فریضه را از ویژگیهای مومنین میداند. در روایتی از امام باقر (ع) آمده است که خداوند به حضرت شعیب وحی کرد که من صدهزار از قوم تو را هلاک خواهم کرد. چهل هزار نفر آنان اهل معصیت و گناه و شصت هزار نفر دیگر هم از خوبان. حضرت شعیب تعجب کرد و فرمود: پروردگارا! اشرار مستحق عذاب هستند؛ اما خوبان چرا عذاب می شوند؟ خداوند فرمود: زیرا آنان با گنه کاران سازش کردند و امر به معروف و نهی از منکر نکردند.
به راستی حتی اگر عذاب الهی و آسمانیای هم نبود آیا اعمال افراد نااهل گریبان جامعه را نمیگرفت و همه را به هلاکت نمیکشاند؟ ظلم، رشوه، تهمت، قتل، دزدی و... باعث نابودی اجتماع نمیشد؟
بنابراین دعوت به نیکی، اصلاح رفتار فرد و به تبع آن اصلاح جامعه و پرورش انسانهای درستکار و اخلاق مدار امری است که اگر دین هم به آن امر نمیکرد انسان باید به حکم عقل آن را انجام میداد.
با این حال با وجود ضرورتهایی که بیان شد امروزه واژه امر به معروف و نهی از منکر در بین مردم شاید واژه زیبایی نباشد، کلمات و خاطرات خوبی را در ذهنشان ایجاد نکند و حتی در مواجهه با حریم شخصیشان حساسیت ایجاد کند. همچنین در اذهان بسیاری امر به معروف و نهی از منکر محدود به تذکرات لسانی فوری آمرانه پیرامون برخی مسائل، چون پوشش دیگران است. در صورتیکه میتوان از این فرصت در مواقع مهمتر و موثرتر و با روشهای احسن استفاده کرد آنچنان که سیدالشهدا هدف خود را از قیام امر به معروف و نهی از منکر بیان میکند. امر به معروفی که آثار آن تا به امروز در جهان ماندگار شده و منادی عدالت و مبارزه با ظلم و فساد سر میدهد.
به نظر میرسد علت آن است که احکام امر به معروف و نهی از منکر کامل مطالعه نشده و در این راستا از روشهای خوبی هم استفاده نشده است. بیان کامل احکام و روشهای این فریضه مجال دیگری میطلبد ضمن اینکه حقا افراد خبره در این زمینه تالیفات ارزشمندی بجای گذاشته اند؛ بنابراین ما در این یادداشت به نکاتی محدود و مختصر خواهیم پرداخت.
قبل از هرچیز ذکر این نکته ضروری است که در اسلام اصل بر تغافل است نه تجسس. نباید در زندگی شخصی افراد تجسس کرد و به دنبال منکر گشت چه بسا گاهی بهتر است اگر منکری هم به چشم خورد تغافل شود. گاهی اثر همین چشم پوشی بسیار بیشتر از نهی از منکر است.
برای وجوب امر به معروف و نهی از منکر معمولا وجود چهار شرط ذکر شده که در ادامه خواهد آمد:
اول: آمر به معروف و ناهی از منکر به حرمت یا وجوب عمل یقین داشته باشد. بهتر آن است که آمر عامل باشد لکن شرط نیست. دوم: آمر بداند مرتکب بر معصیت اصرار دارد. بسیار تفاوت است بین کسی که عادتا اصرار به انجام معصیت دارد و از آن ابایی ندارد تا کسی که اساسا معصیت کار نیست و اختصاصا در موردی خطایی از او سر زده.
سوم: در عاصی احتمال اثر بدهد. چهارم: ایجاد مفسده نکند. مفسده در اینجا عبارت است از ضرر جانی یا آبرویی یا مالی قابل اعتنا. اهمیت این شرط بسیار بالاست. باید بدانیم که هدف وسیله را توجیه نمیکند و شارع نمیخواهد مکلف به هر قیمتی امر به معروف کند و لازم نمیداند مکلف برای انجام واجب مرتکب حرام شود. چه بسا در مواقعی امر به معروف و نهی از منکر موجب بی آبرویی یک انسان شود که میدانیم هتک حرمت، آبرو و شخصیت افراد بسیار مضموم است.
نکته قابل توجه این است که در سایر تکالیف گفته نشده که شرط، احتمال ترتیب فایده است و اگر اثر دارد باید انجام شود و میدانیم که در هر تکلیفی فایده و مصلحتی منظور است که تشخیص آن بر عهده مکلف نیست، اما در رابطه با فریضه امر به معروف و نهی از منکر تشخیص مصلحت و اثر و عدم مفسده بر عهده مکلف میباشد بنابراین دقت و توجه بیشتری را میطلبد. ضمن اینکه امر به معروف و نهی از منکر یک واجب کفایی است و اگر نهاد یا سازمان خاصی متکفل امر باشد یا دیگران مثل رسانه، خانواده، مدرسه، دوستان و... به انجام آن مبادرت کنند کافیست و بر دیگران تکلیفی نیست.
در پایان لازم است به بعد دیگری از امر به معروف و نهی از منکر اشاره کنیم که اهمیت بالایی دارد. مولای متقیان علی (ع) در خطبه ۲۱۶ نهج البلاغه خطاب به مردم میفرمایند «مرا در اداره امور کشور تنها نگذارید و با گفتن حق و شرکت در مشورت و اظهار نظر در جهت مصلحت کشور یاری کنید» در این کلام و خطبههای مشابه حضرت میخواهند میان مسئولین نظام اسلامی با پادشاهان جبار تمییز قائل شوند و مشورت و نظارت عمومی را در اداره امور کشور دخیل کنند تا این سنت و الگوی آیندگان باشد. در واقع در حکومت اسلامی امر به معروف و نهی از منکر مسئولین نه تنها حق مردم بلکه تکلیف آنهاست چنانکه در اصل هشتم قانون اساسی نیز به این مسئله اشاره شده لذا بر مسلمین است که بر انجام این تکلیف مبادرت کنند و به راحتی از آن عبور نکنند چه بسا اهمیت این بعد از امر به معروف و نهی از منکر بسیار بیشتر از ابعاد دیگر آن باشد. صادق بشیره- فعال دانشجویی دانشگاه خوارزمی کرج انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: یادداشت دانشجویی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۱۰۳۱۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زندگی سالم و دیندارانه با مشاوره اسلامی
یکی از مباحث مهم دینی که در آیات قرآن به آن تاکید بسیار شده، مشورت با دیگران و استفاده از نظرات و رهنمودهای افراد خردمند و آگاه است. احادیث بسیار زیادی از ائمه اطهار(ع) نیز درباره توجه به مشورت واهمیت و فایده آن به ما رسیده است؛ نخستین و مهمترین سود مشورت با دیگران در این روایات، مشارکت و استفاده از عقل و خرد دیگران و در نتیجه قرار گرفتن در مسیر نجات و خوشبختی است. به مناسبت نهم اردیبهشت، روز روانشناس و مشاور، درباره جایگاه مشاوره در دین اسلام با حجت الاسلام دکتر رضا مهکام، رئیس موسسه تخصصی یاوران سلامت روان و عضو هیات علمی گروه روانشناسی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی به گفتگو نشستهایم.
اگر موافق باشید گفتگو را با بیان جایگاه و اهمیت مشاوره در دین مبین اسلام آغاز کنیم.
مشورت در اسلام جایگاه بسیار مهمی دارد. در آیات بسیاری از قران به اهمیت مساله مشورت اشاره شده شده و حتی یکی از سورههای این کتاب آسمانی، شوری نام دارد. برای نمونه خدا در آیه 38 سوره شوری میفرماید: «والذین استجابوا لربهم و اقاموا الصلاة و امرهم شوری بینهم و مما رزقناهم ینفقون». یعنی کسانی که امر خدا را اطاعت میکنند و نماز را به پا میدارند و بین خودشان مشورت میکنند و از آنچه روزیشان کردیم انفاق میکنند. در آیه 159 سوره آل عمران نیز خداوند به پیامبر(ص) دستور میفرماید: «و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین». یعنی با مردم مشورت کن و پس از مشورت به هر نتیجه ای که رسیدی به خدا توکل به خدا کن.
در برخی از داستانهای قران نیز به آثار و نتایج ارزشمند مشورت اشاره شده است؛ مثلا در داستان حضرت یوسف(ع)، وقتی عزیز مصر آن خواب خاص را میبیند، از اطرافیان خود مشورت میخواهد و در نهایت به سراغ حضرت یوسف(ع) میروند و آن حضرت، خواب را تفسیر میکند. در داستان حضرت سلیمان(ع) نیز وقتی از ملکه صبا دعوت میشود که پیش حضرت سلیمان(ع) برود، ملکه با بزرگان دربارش در این زمینه مشورت میکند.
احادیث بسیار زیادی از ائمه اطهار(ع) درباره توجه به مشورت واهمیت و فایده آن به ما رسیده است؛ نخستین سود مشورت در روایات، مشارکت واستفاده از عقل و خرد دیگران و در نتیجه قرار گرفتن در مسیر نجات است. طبیعی است که وقتی با چند نفر مشورت میکنیم این مشورت باعث میشود از دانش و تجربه و فکر آنها استفاده کنیم، تصمیمات بهتری بگیریم، سلامت روانمان بهتر حفظ شود و کارهایی که انجام می دهیم در مسیر سالمتری قرار گیرد. خداوند نیز در آیه 18 سوره زمر میفرماید: «الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هداهم الله و اولئک هم اولوالالباب»: کسانی که همه سخنان را گوش میکنند و بهترین رای را انتخاب میکنند، آنها را خدا هدایت کرده و صاحب خرد و دانش هستند. فایده دیگر مشاوره با دیگران، بنابر روایات، بحث هدایت است؛ یعنی خدا هدایت بنده را در ذهن دوستان و افراد عاقل و متخصص قرار داده و طبیعتا بهترین مسیرها را میتوانیم در فضای مشورت پیدا کنیم. نکته دیگر اینکه بنابر روایات کسانی که مشورت نمیگیرند به هلاکت میافتند یعنی با ندانمکاری خودشان را ازچاله به چاه میاندازند و فشارهای زیادی را متحمل میشوند. اگر بخواهیم عام تر نگاه کنیم، سلامت روان، خانواده سالم، ازدواجهای سالم و در ادامه جامعه سالم در مسیر مشاوره گرفتن از افراد متخصص است؛ در واقع سالم و حتی دیندارانه زندگی کردن میتواند در گرو یک مشورت درست و به جا باشد.
در احادیث معصومین(ع) برای مشاور خوب چه ویژگیهایی بیان شده و در مقابل از مشورت با چه افرادی نهی شده است؟
در احادیث ویژگیهای زیادی برای مشاور خوب و شایسته ذکر شده: نخستین ویژگی یک مشاور خوب در روایات معصومین(ع)، صاحب خرد و اندیشه بودن است؛ یعنی باید با کسی مشورت کنیم که از قوه تفکر و عقلانیت بالایی برخوردار باشد. طبیعی است که مشورت با فرد کم خرد نتیجه معکوس دارد و ما را از راه به در میکند. دومین ویژگی مشاور خوب، داشتن تخصص است یعنی باید در هر زمینهای، از افرادی که تخصص کافی دارند مشورت بگیریم. سومین ویژگی یک مشاور خوب، متدین بودن اوست. منظور از متدین بودن، مومن و مقید بودن به آداب دینی است؛ در روایات گفته شده که فرد خداترس چون در مشورت با دیگران خدا را در نظر میگیرد تلاش میکند بهترین و سالمترین مشورت را به افراد بدهد ولی فردی که از خدا نترسد ممکن است در مشورت خیانت کند. حتی در متن روایت آمده: فرد خداترس و متدین، مسیر سالم را معرفی خواهد کرد. ویژگی دیگر یک مشاور خوب در روایات، حر بودن یا آزاده بودن یعنی در قید و بند دیگران نبودن است. مثلا اگر مشاور وامدار فردی باشد ممکن است در فضای مشورت دچار مشکل شود. ویژگی پنجم، مؤاخات و برادری است.در روایات به عبارت «صدّیقا مؤاخیا» اشاره شده. یعنی با کسی مشورت کن که دوست و برادرگونه باشد؛ یعنی در قبال تو احساس مسئولیت بکند و از کنارت بی اعتنا نگذرد و این دلسوزی را فرد در درون خود داشته باشد.
همچنین در روایات از مشورت با افراد دروغگو ، ترسو است. بخیل، حریص و دمدمی ومتلون المزاج نهی شده است.
تفاوت مشاوره دینی با غیر دینی چیست و نسبت به آن چه مزایایی دارد؟
پرسش خوبی است؛ مشاورانی که تحصیلات آکادمیک دارند و از مباحث دینی بی اطلاعند، در راهنمایی افراد فقط از علم روانشناسی و مشاوره استفاده میکنند و بسیاری از جاها هم مباحثشان مفید و قابل استفاده است. اما طبیعتا افرادی که هم تخصص روانشناسی و هم دینی دارند، علاوه بر دانش روانشناسی از توصیههای دینی هم برخوردارند؛ اسلام دین کاملی است و در مورد سبک زندگی، فرزندپروری، خانوادهداری، مدیریت استرس و بسیاری دیگر از مسائل توصیه های ارزشمندی دارد. مسلم است که این مباحث با فرهنگ ایرانی و اسلامی ما هم عجین شده و با عمل به آنها زندگی سالمتری خواهیم داشت.
زهرا دلپذیر