جنگ اقتصادی بهترین فرصت برای خود کفایی است
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۲۰۷۹۹۷
تهران - ایرنا - مدیرعامل پیشین شرکت توسعه صنایع پالایش نفت می گوید: جنگ اقتصادی بهترین فرصت برای خودکفایی، خودباوری و خوداتکایی است و برای قطع بزرگترین تحریم یعنی وابستگی در نفت، باید سردار قاسم سلیمانی های اقتصادی و نفتی داشت.
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایرنا، هوشنگ کمایی امروز سه شنبه در نشست «صنعت نفت ایران در پساتحریم» در دانشکده مهندسی نفت دانشگاه صنعتی امیرکبیر در سخنانی با بیان اینکه بزرگترین و کارآمدترین تحریم، وابستگی است، افزود: باید برای حفظ انقلاب، انقلابی عمل کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کمایی با اشاره به تهدیدهایی که منجر به جنگ نظامی علیه ایران شد، گفت : ما در جنگ نظامی تهدید شدیم اما این جنگ توسط جوانان و افکار انقلابی تبدیل به فرصت شد و در نهایت تبدیل به ابرقدرت منطقه از نظر نظامی شدیم. ما برای این اول شدن، مدل، هدف و برنامه داشتیم؛ آیا در جنگ اقتصادی هم برنامه داریم؟ نه، چون جنگ نظامی سردار قاسم سلیمانی ها را داشت و جنگ اقتصادی سرباز، نفت شناس، مدیر و کاردان اهل نفت می خواهد که سیاسی کار هم نباشد.
وی نقطه مقابل تحریم را اقتصاد مقاومتی دانست و گفت: اقتصاد مقاومتی یعنی استراتژی ما مقابل استراتژی دشمن، اقتصاد مقاومتی است. سرنوشتِ جنگِ تحریم، جنگ اقتصادی است و هنر، در مقاومت پیشه کردن است.
کمایی با بیان اینکه اقتصاد مقاومتی یعنی مقاومت اقتصادی، اظهار کرد: به تازگی شنیده اید که باز به سوی کارت سوخت بازگشته ایم یعنی وزیر می گوید قاچاق سوخت با موفقیت در حال انجام است در حالی که قاچاق سوخت بهانه است.
وی ادامه داد: در این بی بند و باری ارزی، در این سوءمدیریت جامعه دولتی، چه کسی از دو نرخی شدن ها سود می برد و چه کسانی مشکل بنزین و قیمت بنزین دارند؟
مدیرعامل پیشین شرکت توسعه صنایع پالایش نفت راهکار حل این مشکل را اقتصاد مقاومتی دانست و افزود: الزامات اقتصاد مقاومتی سه نکته اصلی دارد. نخست اعتقاد به جنگ اقتصادی است. مدیر در مجموعه حاکمیتی باید اعتقاد به جنگ اقتصادی داشته باشد.
وی راهکار دوم را خودباوری دانست و گفت: خودباوری و اعتقاد به اینکه ما می توانیم، الزام دیگری در اقتصاد مقاومتی است. آیا فردی که چند وزارتخانه را دور زده، وزیر چند وزارتخانه و مدیر شرکت های زیادی بوده، وقتی امروز می گوید توان ما رقابت در آبگوشت بزباش و قورمه سبزی است، توان جنگ اقتصادی را دارد؟
کمایی الزام و راهکار سوم را در اعتماد دانست و با طرح سوالی، اظهار کرد: اما اعتماد به چه کسی؟ به خصولتی های بزرگ شده در 40 سال گذشته؟ یا به دانشجویان و شرکت های دانش بنیان و بخش خصوصیِ خصوصی باید اعتماد کنیم؟
وی با انتقاد از عدم استقبال صنعت از طرح های دانشجویان و استادان، تاکید کرد: در همین دانشگاه صنعتی امیرکبیر، دانشجویان و استادان طرح هایی دارند که به مرحله اجرا و تولید رسانده اند اما چرا از آنان و طرحشان استقبال نمی کنند؟ چون نگاه به درون نیست. تفکر، انقلابی، مردمی و جوان پسند نیست. تفکر، خصوصی را درک کردن نیست .
مدیرعامل پیشین شرکت توسعه صنایع پالایش نفت در ادامه سخنان خود، توجه به شرکت های دانش بنیان را دیگر راهکار برای برون رفت از مشکلات تحریم دانست و گفت: دانش بنیان یکی دیگر از راهکارهاست؛ دانش بنیان یعنی علمی تجربی با توانمندی فنی. اگر هزار میلیارد تومان به استادان و دانشجویان در شرکت های دانش بنیان بدهیم که اتفاقاً هیچ پولی هم ندارند، اگر حتی نصف این مبلغ را هم خودشان خرج کنند که ایرادی ندارد اما با نصف دیگر این پول به تولید و محصولی می رسند که نتیجه آن، ممنوع شدن واردات می شود.
*9492*1601**
منبع: ایرنا
کلیدواژه: علمي آموزشي نفت دانشگاه اميركبير
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۲۰۷۹۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ظهور یک قدرت اقتصادی جدید؛ اقتصاد هند چقدر قوی است؟
نشریه اکونومیست در سرمقاله این هفته رشد اقتصادی هند به رهبری نارندرا مودی را مورد بررسی قرار داده است. از منظر این نشریه، باوجودی که آقای مودی قدمهای مثبت بسیاری برداشته است، اما برخی نقاط ضعف او میتواند او را از تحقق وعدههایش بازدارد.
به گزارش اکو ایران، به گفته اکونومیست، انتظار میرود شش هفته دیگر نارندرا مودی در سومین دوره نخست وزیری برنده شود، که موقعیت او را به عنوان مهمترین رهبر هند از زمان جواهر لعل نهرو تثبیت میکند. پیروزی انتخاباتی این پسر چای فروش در واقع نشان دهنده مهارت سیاسی او، قدرت ایدئولوژی ملیگرای هندی و فرسایش نهادهای دموکراتیک اوست. با اینحال نشان دهنده حسی میان رای دهندگان عادی و نخبگان هند درباره این است که او رونق و قدرت را برای هند به ارمغان میآورد.
هند نارندرا مودی تجربهای از ثروتمند شدن در میانه جهانی زدایی و تحت رهبری قدرتمند است. اینکه آیا هند میتواند در طول ۱۰ تا بیست سال آینده به سرعت رشد کرده و از تنش دوری کند سرنوشت ۱.۴ میلیارد نفر و همچنین اقتصاد جهان را تعیین خواهد کرد. از منظر اکونومیست، فرمول مودی میتواند تا جایی کار کند، ولی درباره اینکه آیا موفقیت هند میتواند ادامه یابد و آیا این مساله به ماندن او در قدرت بستگی دارد سوالاتی وجود دارد.
هند با رشد اقتصادی ۶ تا ۷ درصد، سریعترین نرخ رشد را در میان کشورهای بزرگ دارد. دادههای جدید نشان میدهند که اعتماد بخش خصوصی آن در بالاترین سطح از سال ۲۰۱۰ قرار دارد و درحالی که امروز پنجمین اقتصاد بزرگ جهان است میتواند تا سال ۲۰۲۷ به سومین اقتصاد جهان پس از آمریکا و چین تبدیل شود. نفوذ هند به روشهای جدیدی نمایان میشود. شرکتهای آمریکایی ۱.۵ میلیون کارمند در هند دارند، که بیش از هر کشور خارجی دیگری است. بازار سهام آن چهارمین بازار ارزشمند جهان است و بازار هوانوردی آن در رتبه سوم قرار دارد. خرید نفت روسیه توسط هند قیمتهای جهانی را تغییر میدهد. افزایش ثروت به معنای افزایش نفوذ ژئوپلتیک است؛ پس از بالاگرفتن تنش در کانال سوئز، هند ۱۰ کشتی جنگی در خاورمیانه مستقر کرد.
اگر به دنبال یک "چین دیگر" هستید که با محوریت تولید ایجاد شد، آن هند نیست. این کشور در زمان رکود تجارت کالا و اتوماسیون تولید توسعه مییابد؛ بنابراین نیاز به مدل جدیدی برای رشد دارد. یکی از محورهای این رشد "برنامه عظیم زیرساخت"هاست که بازار واحد گستردهای را بههم پیوند میدهد. هند ۱۴۹ فرودگاه دارد و هرسال ۱۰ هزار کیلومتر جاده و ۱۵ گیگا وات ظرفیت انرژی خورشیدی اضافه میکند. برخی از این زیرساختها، چون پرداختهای دیجیتال، بازارهای سرمایه مدرن و بانکها نیز نامشهود هستند. همه اینها به شرکتها امکان میدهد از اقتصاد مقیاس بهره ببرند.
محور دوم "رشد صادرات خدمات" است که به ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور رسیده است. تجارت جهانی در خدمات هنوز درحال رشد است و "شرکتهای فناوری اطلاعات هند" مراکزی ایجاد کردهاند که تحقیق و توسعه و خدماتی، چون قوانین و حسابداری به شرکتهای بین المللی عرضه میکنند. اما باوجود پردیسهای فناوری شیک، هند همچنان یک جامعه نیمه روستایی است؛ و این مساله سومین و آخرین محور رشد را توضیح میدهد؛ مدل جدیدی از سیستم رفاه که در آن صدها میلیون نفر از مردم فقیر هند پرداختهای انتقالی دیجیتال دریافت میکنند. دادههای جدیدی نشان میدهند که سهم جمعیتی که زیر خط فقر جهانی ۲.۱۵ دلار در روز زندگی میکنند از ۱۲ درصد در سال ۲۰۱۱ اکنون به زیر ۵ درصد کاهش یافته است.
اما نارندرا مودی لایق چه میزان اعتبار است؟ موفقترین سیاستهای او از دستورالعملی استفاده میکند که در دهه ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ در هند ظهور کرد؛ اما هیچ ایرادی ندارد. او برای جلوبردن اصلاحات متوقف شده، نظارت شخصی روی تصمیمات مهم و سرکوب عقب ماندهها و مخالفان بوروکراسی قابل تقدیر است. برخی میگویند او "سرمایه داری رفاقتی" را پرورش داده است. با اینحال، گرچه برخی شرکتهای بزرگ امتیازاتی گرفتند، تمرکز در تجارت درحال کاهش است، فساد محو شده است و کسبوکارها تنوع بالایی دارند. اگر او پیروز شود هند به رشد قوی ادامه خواهد داد. سطح متوسط نیز همینطور خواهد بود: ۶۰ میلیون نفر بیش از ۱۰ هزار دلار در سال کسب خواهند کرد؛ که این تعداد تا سال ۲۰۲۷ به ۱۰۰ میلیون نفر میرسد.
بااینحال، هند با یک مشکل ترسناک روبروست. از یک میلیارد نفر جمعیت در سن کار این کشور تنها ۱۰۰ میلیون نفر شغل رسمی دارند و باقی اکثرا کار موقتی دارند یا بیکار هستند. نخست وزیر هند برای جذب برخی از نیروی کار از یک برنامه مشوق دولتی برای ارتقای تولید استفاده میکند. ولی حتی اگر این برنامه به اهداف خود برسد، تنها ۷ میلیون شغل ایجاد میکند.
از منظر اکونومیست، اقتصاد هند برای حفظ رشد خود باید اشتغال انبوه ایجاد کند. یکی از راهها بزرگتر شدن بخش فناوری اطلاعات است که به عنوان یک قطب دیجیتالی سازی جهان عمل کند و مجموعهای از صنایع صادراتی که مالی، غذا و دفاع را دربر میگیرد. هزینه کارگران در این صنایع نیز میتواند به نوبه خود در سایر بخشها اشتغال ایجاد کند. یک بازار داخلی کارآمد و واحد بهرهوری کلی را افزایش میدهد و رفاه هدفمند میتواند به کسانی که عقب ماندهاند کمک کند. برای این منظور، هند باید آموزش و کشاورزی خود را متحول کند، و امکان مهاجرت بیشتر از شهرهای شمالی پرجمعیت را به سمت شهرهای جنوبی و غربی فراهم کند.
با این معیارهای برجسته، نارندرا مودی حرف زیادی برای گفتن ندارد. حزب بهاراتیا جاناتا استعداد و ایدههایی دارد، اما بیشتر روی ایدئولوژی متمرکز است. رشد غیرلیبرالیسم، مخالفت سیاسی و آزادی بیان را محدود کرده است. این واقعیت که شرکتها از مودی میترسند میتواند علت عدم رشد سرمایه گذاری را توضیح دهد. روند آماده کردن عموم برای تغییرات اجتماعی گسترده در دهه ۲۰۳۰ به درستی آغاز نشده است و بازسازی آموزش، شهرها و کشاورزی نیاز به همکاری دولتهای محلی دارد، که توسط بهاراتیا جاناتا اداره نمیشوند، و همینطور گروههای اجتماعی که با اختلال مواجه هستند.
سوالی که درباره هند و اقتصاد وجود دارد این نیست که آیا نارندرا مودی پیروز خواهد شد یا نه، بلکه این است که آیا او رشد خواهد کرد. او در سن ۷۳ سالگی ممکن است قدرت مدیریت خود را روبه افول بیابد. برای ایجاد یک دستورکار اصلاحی جدید، در سطح چیزی که در دهه ۱۹۹۰ ظهور کرد، و برای تقویت یک اقتصاد مبتنی بر دانش که به مردم برای تفکر خود پاداش میدهد، او باید انگیزههای استبدادی خود را تعدیل کند. همچنین برای جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی بیشتر و یافتن یک جانشینی با تفکر رشد، حزب او باید "سیاستهای شوونیستی" خود را مهار کند. اگر چنین نشود، ماموریت نوسازی ملی مودی، وعدههای خود را محقق نخواهد کرد.