Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری میزان- ستون نویس تارنمای آمریکایی «سیاست خارجی در نقطه مرکزی»، راه حل صلح افغانستان را در همکاری کشورهای منطقه دانست و گفت: نقش ایران برای بازسازی اعتماد میان هند و پاکستان و همراهی آنها برای پایان دادن به رنج و درد مردم افغانستان حیاتی است.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری میزان، کان هالینن از رویکرد نظامی و امنیتی کاخ سفید به مساله افغانستان به شدت انتقاد کرد و افزود، افغانستان هیچگاه یک تهدید امنیتی برای آمریکا نبوده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی با تاکید بر ضرورت نقش آفرینی کشورهای منطقه برای ثبات در افغانستان و آسیای مرکزی، ادامه داد: اگر آمریکا بخواهد یک صلح پایدار در افغانستان ایجاد شود، نقش آفرینی ایران ضروری خواهد بود. ایران بود که زمینه کار را برای کنفرانس برلین فراهم کرد که نخستین دولت پس از طالبان را تشکیل داد.

این کارشناس مسایل بین الملل اضافه کرد: اما دولت بوش این طرح را رد و ایران را جزئی از محور شرارت اعلام کرد. به نظرم اگر مقام های دولت ترامپ مانع از مشارکت ایران شوند، افقی برای پایان دادن به جنگ وجود نخواهد داشت.

هالینن نسبت به چشم انداز همکاری پاکستان و آمریکا ابراز خوش بینی کرد و گفت: با وجود تنش ها با ترامپ، دولت پاکستان نیز می خواهد به جنگ در افغانستان پایان دهد. این باعث افزایش برخی تنش ها در پاکستان شده است. روشن نیست که ارتش پاکستان به طور کامل برای پایان دادن درگیری ها در افغانستان آماده است یا نه.

وی افزود: ارتش آن کشور بر دشمن سنتی خود هند تمرکز دارد و دولت کنونی هند، سیاست تهاجمی دارد که ارتش پاکستان را نگران می کند و برای همین، پاکستان از طالبان در مقابل هند استفاده کرده است. پاکستان این سیاست را تغییر نخواهد داد، مگر آنکه واقعا احساس کند که امنیت آن تامین خواهد شد.

این روزنامه نگار آمریکایی ادامه داد: به همین دلیل نقش ایران، چین، روسیه و پاکستان در تحولات آتی افغانستان بسیار مهم است. راه حل آن کشور در یک صلح منطقه ای است و تنها این کشورها می توانند برای تحقق آن زمینه سازی کنند.

هالینن در پاسخ به اینکه آیا دولت ترامپ سیاست مشخصی برای خارج شدن از افغانستان دارد یا خیر، گفت: آنها هنوز راهبرد احتمالی خود را علنی نکرده اند. به خاطر داشته باشید که ایالات متحده در ابتدا به افغانستان رفت زیرا آنها می دانستند که نمی توانند در همان گام نخست دست به حمله به عراق بزنند. افغانستان گام نخست به سمت هدف اصلی، یعنی عراق بود طوری که در ابتدا به شکل راهبردی به افغانستان نگاه نکردند.

وی تصریح کرد: ایالات متحده حتی می دانست که طالبان در مورد اخراج اسامه بن لادن آماده مذاکره است. این سخن به این معنی نیست که واشنگتن در افغانستان منافع مشخصی ندارد. آمریکا نیروهای نظامی را در مرز ایران، چین و روسیه استقرار داده و پنتاگون آن را به عنوان یک فرصت برای فشار به آنها می بیند.

ستون نویس تارنمای سیاست خارجی در نقطه مرکزی یادآور شد: اما ایالات متحده هرگز نیرو و تلاش های لازم را برای بهبود وضع افغانستان به کار نبرده است، هرچند که به طور اساسی روشن نیست آیا می تواند این کار را انجام دهد یا خیر.

هالینن با تاکید بر اینکه «مشخص شده همه سیاست های آنها در افغانستان به بن بست رسیده است»، گفت: پنتاگون می خواهد خارج شود اما نمی خواهد همه آنچه که سرمایه گذاری کرده را بر باد دهد، زیرا می ترسد دولت افغانستان سقوط کند. آنها سعی داشتند وظیفه بهبود اوضاع افغانستان را به سیا منتقل کنند اما این سازمان زیر بار نرفت.

وی افزود: افغانستان نه تنها به یک گورستان برای ابرقدرت ها تبدیل شده است، بلکه یک قبرستان برای شهرت و اعتبار خیلی هاست و سیا دوست دارد شهرت خود را حفظ کند. بنابراین، ایالات متحده از پایگاه های پیشینش خارج شده و تمرکز خود را بر دفاع از مناطق شهری متمرکز می کند.

این تحلیلگر مسایل بین الملل توضیح داد: در واقع با این کار، مناطق غیرشهری و حومه ها را به طالبان منتقل می کند. از سوی دیگر نیروی هوایی ایالات متحده طالبان را از هر گونه پیروزی بزرگ باز می دارد اما هم زمان بمبارانهایش مردم محلی را خشمگین می کند. به طور کلی باید گفت آمریکا خود را در مخمصه بدی گرفتار کرده است.

هالینن با اشاره به نارضایتی گسترده در آمریکا از درگیری های نظامی در نقاط مختلف جهان گفت: من فکر می کنم مردم آمریکا از جنگ خسته اند و بیشتر آنها گوششان به این حرف ها بدهکار نیست. نظرسنجی ها نشان می دهند که تعداد قابل توجهی از آمریکایی ها نمی دانند که هنوز در افغانستان می جنگیم.

وی با اشاره به طرح موضوع امنیت ملی برای توجیه اشغالگری در افغانستان افزود: افغانستان هرگز تهدید امنیتی ملی برای ما نبوده است. اسامه بن لادن یک شهروند افغانی نبود و بیشتر حمله کنندگان 11 سپتامبر شهروندان سعودی که سرچشمه افراط گرایی مذهبی در جهان است، بوده اند.

این تحلیلگر مسایل منطقه ادامه داد: طالبان همیشه محلی گرا بودند و هرگز نگاه و دیدگاه جهانی نداشتند. در سال 2007 (1386) ، طالبان متعهد شدند که هیچ ارتباطی با ایدئولوژی 'بیرونی' و هیچ برنامه ای برای حمله به ایالات متحده یا متحدانش نداشته باشند. آنها فقط خواستار خارج شدن ایالات متحده و ناتو بوده اند.

ایرنا از این روزنامه نگار پرسید که ترامپ می خواهد سربازان آمریکایی را از افغانستان بیرون ببرد اما به نظر می رسد که وزیر دفاع آمریکا مخالف آن است. با توجه به این تضادها، سیاست ایالات متحده در افغانستان در چند ماه آینده چگونه پیش خواهد رفت؟

هالینن پاسخ داد: تلاش برای فهم آنچه که رئیس جمهوری ترامپ می خواهد انجام دهد، بی فایده است. به نظرم در تحلیل نهایی، او آنچه را که ژنرال ها می خواهند، انجام می دهد. ژنرال ها خود مطمئن نیستند که چه باید بکنند، اما آنها نمی خواهند به دلیل 'از دست دادن افغانستان' سرزنش شده و متهم شوند.

وی با بیان اینکه «فکر می کنم آمریکایی ها مذاکرات را در قطر ادامه خواهند داد و سعی می کنند راهی برای مقابله با چالش ها برای کاهش تلفات خود پیدا کنند»، اظهار کرد: تاکید می کنم، دولت ترامپ بر اساس تصمیم های آنی عمل می کند. بنابراین سخت است بگویم چه می خواهد بکند. با این حال، من فکر می کنم همه چیز در جهت آتش بس و مذاکرات جدی حرکت می کند.

آمریکا زلمای خلیل زاد را به عنوان نماینده ویژه خود در امور افغانستان برگزیده و او به دنبال مذاکره با طالبان به منظور بازگردان آنها به میز مذاکره است.
این اقدام آمریکا با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان و بی ثمر بودن 18 سال لشکر کشی به این کشور، انجام می شود.
انتهای پیام/

 

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: گزارش گروه بین الملل خبرگزاری میزان اقدام امریکا افغانستان مذاکره آتش بس برگزیده انتخابات ریاست جمهوری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۰۴۴۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته رژیم صهیونیستی بود

سردار سرلشکر «غلامعلی رشید» فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیا (ص) در گفت‌وگویی به عملیات طوفان‌الاقصی، عملیات وعده صادق، سیاست جمهوری اسلامی ایران در قابل رژیم صهیونیستی و وضعیت کنونی این رژیم اشغالگر پرداخت.

در ادامه، مشروح این گفتگو را می‌خوانید:

عملیات ۷ اکتبر حماس را چگونه ارزیابی می‌کنید و فکر می‌کنید مهم‌ترین دستاورد این عملیات چه بود؟

مهم‌ترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایه‌های ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این ۷۰ سال ادعا می‌کرد من بی حریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم، ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلی‌ای که در این سال‌های اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجزخوانی کند. این نکته بسیار مهمی است.

شهید حاج قاسم سلیمانی می‌گفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد، اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است؛ یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسی‌ها و کشور‌های غربی آن را کاشته‌اند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است.

یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو می‌پاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومی‌پاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانه‌های غربی به او کمک می‌کنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانه‌ای و… نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده می‌شود.

جمهوری اسلامی ایران بار‌ها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دست‌یافتنی است؟

این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کرده‌اند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما می‌خواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفته‌اند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولت‌ها و ملت‌های مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند.

چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزاردهنده و مایه کابوسشان است، همین شکننده‌بودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها می‌گویند فقط هزار و ۱۰۰ نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس ۳۰ هزار رزمنده دارد؛ اگر ۱۰ هزار نفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه ۱۰ هزار نفر از رزمندگان حزب‌الله لبنان و ۲ یا ۳ هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام می‌شود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.

رژیم اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیرو‌های مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیت‌المقدس مقایسه‌ای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیت‌المقدس ما در جنگ در برابر عراق شش هزار کیلومتر مربع بوده است.

یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرز‌های جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تل‌آویو.

یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار می‌گیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد.

عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم ۱۹۴۸ در این منطقه هستند؛ همه شهر‌های اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و… آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبه‌شده‌ای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیرو‌های مسلح ایران چگونه می‌توانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیات‌هایی مثل فتح‌المبین و بیت‌المقدس کار اسرائیل را تمام می‌کنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتح‌المبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود می‌شود و واقعه ۷ اکتبر هم نمونه‌ای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حمله‌ای که فقط حدود ۱۶ تا ۲۰ ساعت به طول انجامید؛ پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش می‌سازد، دروغین است.

وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفه‌های جغرافیایی و جمعیتی چگونه می‌بینید؟ فکر می‌کنید بحران‌های مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبه‌رو است تا چه اندازه این رژیم را شکننده و ضعیف کرده است؟

ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانه‌های غربی به تصویر می‌کشند. بعضی وقت‌ها اسرائیل می‌آید در ایران کاری انجام می‌دهد و مثلاً دانشمند هسته‌ای ما را ترور می‌کند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام می‌دهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگ‌تر از چیزی که بوده نشان می‌دهد؛ کل امپراطوری رسانه‌ای غرب هم از او پشتیبانی می‌کند؛ چون اسرائیل با کمک‌های مستقیم آمریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار می‌دهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفته‌ترین سلاح‌ها و هر نوع کمکی که بخواهد.

در حال حاضر فرمانده سنتکام در تل‌آویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و آمریکایی در کنار سربازان اسرائیلی می‌جنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلی‌ای است.

کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه ۸۰ میلادی نوشته‌اند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد می‌کنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولت‌ها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست.

در این کتاب آمده که جمعیت یهودی‌های اسرائیل از سراسر دنیا از ۱۰۲ کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شده‌اند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به ۱۵ زبان تکلم می‌کنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و…). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعه‌ای که در آن سرزمین اشغالی جمع شده‌اند، بی‌هویت‌اند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیل‌دهنده یک دولت و ملت است هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچ‌کدام از عناصر و مؤلفه‌های مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.

اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوسته‌اند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوند‌های مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد.

دشمنان و رسانه‌های معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت این‌گونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوت‌ها در راستای همدلی خود استفاده می‌کنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیت‌ها را بیشتر کرده است. همه این قومیت‌ها و گروه‌های متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذره‌ای احساس خطر می‌کنند، یک‌دل و یک‌زبان کنار هم می‌مانند و برای دفاع از ایران با هم متحد می‌شوند.

عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درون‌زا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برون‌زا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند؛ اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچ‌کدام از این پیوند‌ها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچ‌کدام از مؤلفه‌هایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل می‌شود، ندارد.

درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بین‌المللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.

دو عملیات «طوفان‌الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، به‌وضوح نشان داد که اسرائیل به‌شدت آسیب‌پذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان‌الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمی‌گردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محور‌های مقاومت دست برتر را دارند و افق ۱۰ سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.

ملت‌های مظلوم منطقه به‌ویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموخته‌اند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولت‌ها و ملت‌های مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد.

مشخصه‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملت‌ها می‌بینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باج‌خواهی، جنایت و نسل‌کشی و کشتار طی ۷۰ سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.

مهم‌ترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور می‌کرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشک‌ها و پهپاد‌ها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیک‌های ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور می‌کرد با تکیه بر قدرت‌های آمریکا و ناتو، بازدارندگی‌اش تضمین شده است.

وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. آمریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرت‌های ناتو به‌ویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشور‌های منطقه، لایه‌های دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضا‌های عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علی‌رغم این دیوار‌های دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشک‌های پرقدرت ایران از سپر‌های دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید.

رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر آمریکایی‌ها، انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمی‌آمدند، قطعاً ۸۰ درصد از پرتابه‌های ایران، پایگاه‌های نظامی رژیم صهیونیستی را درهم می‌کوبیدند.

با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که آمریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستاده‌ایم!» آمریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرت‌های غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، ۱۰ ساعت در هراس و اضطراب و دلهره به‌سر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلی‌ها و مشت‌های محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.

این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شده‌اند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها ۲۰ درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، آمریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با ۲۴۰ فروند هواپیمای جنگنده و سامانه‌های متعدد ضد موشکی مستقر بر ناو‌های آمریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانه‌های ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوافضای سپاه با ۸۰ درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موج‌های بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت می‌کند و حمایت این‌گونه از رژیم صهیونیستی از سوی آمریکا، انگلیس، فرانسه و دولت‌های اروپایی، انسان را یاد جنگ‌های صلیبی می‌اندازد.

آمریکا و دولت‌های اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینه‌های راهبردی که آمریکا و دولت‌های اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی می‌پردازند، مورد قبول ملت‌های غربی نیست. آیا انسان‌هایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملت‌هایشان، مانع سیاست‌های دولت‌های خود در حمایت از نسل‌کشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟

یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانه‌ها از خود به نمایش می‌گذارد، یکی نیست؟

خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانه‌ها می‌سازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش می‌سازد؛ اینکه من بی حریفم و حریف ندارم.

در عملیات ۷ اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط هزار و ۱۰۰ یا هزار و ۲۰۰ نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان می‌دانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. هزار و ۱۰۰ نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس می‌گویند که اسرائیلی‌ها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانک‌ها و در قرارگاه‌ها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمی‌شد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چندساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود آمریکایی‌ها هم می‌گویند؛ بلینکن که وزیر خارجه آمریکاست و به کشور‌های عربی رفت و آمد می‌کند، به منطقه که آمده بود، به نخست‌وزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگه‌اش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند؛ بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایت‌های مستقیم آمریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار می‌دهند؛ حتی سلاح کشتار جمعی یعنی بمب اتم!

منبع:روزنامه ایران

باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی دفاعی امنیتی

دیگر خبرها

  • همکاری ایران و آژانس تحت تأثیر رویکرد و رفتار بی‌ثبات و متناقض آمریکا قرار نگیرد
  • ثبات بازار ارز یکی از دستاوردهای عملیات وعده صادق بود
  • طرز تهیه چاپلی کباب توسط آشپز خیابانی اهل پاکستان (فیلم)
  • مسائل بشردوستانه نباید با سیاست گره بخورد
  • اعتراف روزنامه غربگرا: ایران  سه بر صفر از آمریکا جلو است
  • تجارت ایران و پاکستان چقدر است؟ | جزئیات تجارت ایران و پاکستان را ببینید
  • وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته رژیم صهیونیستی بود
  • درگیری ماموران امنیتی پاکستان و کولبران یک کشته برجای گذاشت
  • فضل الرحمان: برای بهبود روابط پاکستان و طالبان مجازات می‌شوم
  • اعتراف عجیب سیدمحمد خاتمی /مولوی سُنی فراری از مشهد در افغانستان کشته شد /بازخوانی خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی