انحراف افكارعمومي ممنوع!
تاریخ انتشار: ۲ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۴۶۹۰۵۷
به گزارش اتاق خبر، کلیات لایحه بودجه ۹۸ در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در 11دی ماه به تصویب رسید. با توجه به شرایط سخت اقتصادی جامعه و گلایههای مردم از وجود تورم در کشور چشم همگی به سخنان و عملکرد آقای رئیسجمهور و کابینه دولت است که برای مردم چه کارهایی انجام میدهند. اما به جای آنکه شاهد سخنانی از سوی رئیسجمهور برای رسیدگی به مسائل اقتصادی کشور باشیم، بالعکس شاهد مطرح کردن مباحث از جمله فضای مجازی و حجاب هستیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چرا آقای رئیسجمهور در شرایط کنونی به جای آنکه به مسائل اقتصادی بپردازد، در سخنرانیهایش به مسائلی از جمله حجاب اشاره میکنند؟
در حال حاضر زمان، زمان تصویب بودجه از سوی مجلس است که باید توجه کرد گرفتاریهای مردم هم بسیار زیاد است. به نظر میآید جمع چپ و راست یک حجابی را روی اقتصاد کشور قرار دادند. یعنی به جای آنکه توجه کنند به تورمی بودن بودجه تصویب شده، اما این تورم را پوشش میدهند. اصلاحطلب و اصولگرا با یکدیگر در مجلس به اتفاق آرا بودجهای را تصویب میکنند که قطعا گرفتاریهای بسیار زیادی برای عموم مردم به وجود میآورد. اینکه حجاب را انحصار دهیم به پوشش آن هم تنها برای زنان، بحثی است که تقریبا از مشروطه تاکنون جامعه را دچار گرفتاریهای زیادی کرده و این موضوع هم مسالهای است که جامعه به صورت عمومی حجاب را قبول دارد و برخی هم به شکلی دردسرهایی را ایجاد میکنند که دائما انرژیهای سیاسی کشور را هدر میدهند. پوشش کردن موضوع حجاب با مسائل اقتصادی گناه ناخشنودی است. بودجه تورمی، دلار را دوباره دچار گرفتاریهایی میکند و بالاخص که چند نرخی دلار موارد هنگفتی از ثروت کشور را به هدر میدهد. حدود 50-60 سال است که مطرح کردیم دو نرخی کردن، منابع را هدر دادن، دلار 4200 تومانی بیزبان را تحویل رانتخواران دادن، همگی شده حجاب.
بسیاری مطرح کردند که آقای روحانی هم مانند آقای احمدینژاد در سخنرانیهایشان به مسائل پوپولیستی اشاره میکنند. دلیل اینگونه رفتارها از سوی روسای جمهور چیست؟
هر دو طیف راست و چپ از دهه 60 تاکنون دست به کارهای پوپولیستی زدند و چه کسی است که کار پوپولیستی نکرده است؟ کسی به حل مشکلات کشور به صورت کارشناسی اقدام نکرده است. اتفاقاتی میافتد که رانتخواران توفیق یافته و جریان پوپولیستی حقوق عامه را ضایع میکند. این را باید گفت که هر دو گروه کار پوپولیستی بر کار عقلانی آنها ترجیح دارد. حجاب را تبدیل کردن به ابزار کتمان حقایق یک حجاب دوچندان است. شنیدم که آقای روحانی درباره فضای مجازی هم مفصل صحبت کردهاند که آن موضوع هم یک حجاب دیگری است که دائم خلقا... را به جان همدیگر انداخته و بودجهای را تصویب میکند که باید گفت خدا به همه باید رحم کند. سیاست، آن است که رضایت عامه را جلب کند، دولتهای پس از انقلاب، رضایت عامه را جلب نکردند، در نتیجه در سیاست نیز توفیقی نداشتند. روسای این دولتها بعدها در رقابت با همدیگر، اعتباری اجتماعی پیدا کردند اما اعتبار مدیریتی نیافتند. هنگامی که دولت آیتا... هاشمی روی کار آمد، ارز ۱۵۰۰ ریال بود که تا هفت هزار ریال رفت و بعد به ۴۵۰۰ ریال بازگشت. وقتی دولت اصلاحات روی کار آمد، ارز ۴۵۰۰ ریال و وقتی که رفت ۹۰۰۰ ریال بود. زمانی که دولت آقای احمدینژاد آمد، ارز ۹۰۰۰ ریال و وقتی رفت، ۳۰۰۰۰ ریال بود. وقتی دولت جناب روحانی آمد، ارز، کمتر از ۳۰۰۰۰ ریال بود اما هنوز دولت ایشان به پایان نرسیده است که بحث ۱۰۰ هزار ریال است. تغییر و تحولات، قاعده جامعه را علیه مدیریت جامعه برمیانگیزاند، وقتی قاعده جامعه آرام نباشد، ستاد آن به همین اشکالی که مشاهده میشود، بسیار گرفتار میشوند و به جزئیات میپردازند.
اصلاحطلبان و دولت باید چگونه سرمایه اجتماعی خود را حفظ کنند؟
برخی دوستان باید دیگر مانند روشهای گذشته عمل نکنند و تغییر در عملکرد خود داشته باشند. در گذشته اینگونه بوده که برخی اطرافیانشان را به دور خود جمع کرده و از افراد باتجربه و کارآمد در سِمتها استفاده نمیکردند. به یاد دارم از بزرگی سوال کردم که چرا فلان شخص را در فلان سِمت منصوب کردی، گفت: «غیر از او به هیچ شخص دیگری اعتماد ندارم.» بله آن فرد، فرد بسیار خوب و باشرفی بود، چرا که سالها در انقلاب زحمت کشیده بود. اما باید گفت اگر مسئولان با این نوع نگاه ادامه دهند، قطعا با شکست روبهرو میشوند، چرا که از دوستان همدیگر در سمتها استفاده و جامعه را رها میکنند و در نتیجه با شکست روبهرو میشوند.
علت طرح شعار «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تموم ماجرا» چه بود؟
از زمان امیرکبیر تا امروز بیش از 150سال میگذرد، این موضوع را میرساند که اصلاحطلبان هر زمانی که به قدرت رسیدهاند نتوانستند دولت را نگه دارند. در دورههای جدید به طور مثال در زمان آقای مصدق که یک فرد اصلاحطلب بود نتوانست دولت را نگه دارد. آقایان حزب ایران نوین و حزب رستاخیز همگی اصلاحطلب و طیف چپ آمریکایی بودند. این افراد برتری نسبی خود را با روابطی که میان خود داشتند بر باد دادند و همچنین اصولگرایان هم که از قدرت سیاسی برخوردار بودند، نتوانستند ملت را راضی نگه دارند. بعد از چند سال حکومت دوباره به دست اصلاحطلبان رسید و این تاریخ در کشور ما بین این دو نوع تفکر که هر دو حزبی و گروهی است دست به دست شده و ادامه خواهد داشت. این شعاری که مطرح کردند «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمام ماجرا» برای اولین بار نیست که مطرح میشود.
منبع: اتاق خبر
کلیدواژه: بودجه 98
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.otaghnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اتاق خبر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۶۹۰۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترامپ سر به سر ایران خواهد گذاشت؟ /هشدار رسانه اصلاح طلب به دولت رئیسی درباره ۲ خطر در کمین ایران
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه اصلاح طلب هم میهن در گزارشی نوشت؛
مجلۀ آمریکایی تایم در گفتوگویی اختصاصی با دونالد ترامپ، رئیسجمهوری پیشین و شاید آیندۀ آمریکا از او دربارۀ برنامههای دورۀ دوم در صورت پیروزی پرسیده است. از این مصاحبه چنین برمیآید که از آنچه در دورۀ اول انجام نداده نهتنها پشیمان نیست که قصد دارد با قاطعیت ادامه دهد و این بار بیملاحظات قبلی و حتی سخن از تلافی هم به میان آورده است.
بازگشت ترامپ بهعنوان یکی از جدیترین خطرات برای اروپا هم مطرح شده و از این رو تنها ایران در معرض تهدید او قرار ندارد و اگرچه هنوز با قاطعیت نمیتوان گفت بازگشت او قطعی است اما باید برای بازگشت او سناریوهایی تدارک دید و باور به اینکه همهشان مثل هم هستند در دوران بلوغ جمهوری اسلامی پذیرفتنی نیست.
مهمترین خطر بازگشت ترامپ برای ایران برخلاف تصور این نیست که امکان احیای برجام را منتفی میسازد چون همین حالا هم بخت احیای برجام بالا نیست. اگر ترامپ بازگردد دو خطر اصلی متوجه ایران خواهد بود و جا دارد به این دو بیاندیشند:
نخست اینکه به احتمال زیاد تکلیف اوکراین را یکسره میکند و بعید است بگذارد جنگ اوکراین بیش از این ادامه یابد. حال با تسلیح و تجهیز بیشتر یا توافق با روسیه اما این وضع بعید است ادامه یابد. در این حالت ایران نمیتواند مانند حالا نفت صادر کند. اگر صادرات نفت خام ایران از ۲۰۰ هزار بشکه در اواخر دولت روحانی به یک میلیون بشکه در روز رسیده (و آمار رشد اقتصادیای که دولت به آن میبالد نیز ناشی از همین است) به خاطر این نیست که جو بایدن چشم خود را به روی فروش نفت به چین بسته بلکه ناشی از جنگ اوکراین است که نمیتوانند همزمان خریداران و مشتریان را از چند نقطه در تنگنا بگذارند و محدودیتهای بندر درگیر جنگ را جای دیگر باید جبران کنند. پس مهمترین آسیب ایران میتواند کاهش فروش نفت باشد آن هم نه به خاطر منتفی شدن برجام که به سبب تعیین تکلیف جنگ اوکراین.
نکته دوم اینکه ایران از سه تحول بازگشت طالبان در افغانستان، جنگ اوکراین و غزه سود برده و در اصطلاح فوتبالی سه بر صفر جلوست و ترامپ اگر بخواهد سر به سر ایران بگذارد این برتری سه بر صفر را باید از بین ببرد. چگونه؟ اول: ناامن کردن مرزهای شرقی و تضعیف بازار هرات. دوم: تغییر وضعیت غزه بهگونهای که ایران از آن سود نبرد و سوم: همان که در بالا اشاره شد: اوکراین.
به یاد آوریم که در سال ۱۳۵۹ و در همان مجلس اول دو نماینده با دو دیدگاه کاملاً مخالف در غالب امور داخلی در مورد مشترکی هشدار دادند و آن هم این بود که بعد از مرگ شاه ادامه گروگانگیری آمریکاییهای شاغل در سفارت سالبه به انتفاء موضوع است و موجب روی کار آمدن رقیب جیمی کارتر خواهد شد.
دکتر ابراهیم یزدی و شیخ محمد منتظری نمایندگان تهران و نجفآباد تأکید داشتند استمرار ریاستجمهوری جیمی کارتر به سود ماست نه روی کار آمدن رونالد ریگان ولی تفکری که باور داشت تفاوتی با هم ندارند رفتاری وارونه داشت و کاری کردند که نهتنها ازاین برگ به سود ایران و کارتر استفاده و او وامدار جمهوری اسلامی در دوره دوم نشود بلکه به عکس درست روزی گروگانها در فرانکفورت تحویل فرستادگان واشنگتن شدند که پیروزی ریگان مسجل شده بود و در پی آن سه دورۀ پیاپی کاخ سفید در اختیار جمهوریخواهان بود (دو دوره ریگان و یک دوره بوش پدر).
در حال حاضر ایران نمیتواند برای ماندن بایدن کار خاصی انجام دهد مگر آنکه نقش ویژهای در غزه یا اوکراین ایفا کند اما باید برای فردای احتمالی ترامپ سناریو داشت؛ فردایی که ترامپ درصدد جبران آن برتری در سه حوزه برخواهد آمد و اگر نه برتری که انتفاع. از تحول افغانستان نفع امنیتی و اقتصادی (بازار هرات و اضافه شدن به بازار سلیمانیه)، از تحول اوکراین نفع سیاسی و اطمینان از وتوی قطعنامهها در شورای امنیت سازمان ملل و از غزه نفع سیاسی چراکه اکنون به جای پیمان ابراهیم و نزدیک شدن اسرائیل به مرزهای ایران دانشگاههای آمریکا و حتی کانادا شاهد اعتراضات سراسری است و تکاپوی تشبیه حماس به داعش به شکست انجامیده و موج حمایت از فلسطینیها همه جا برخاسته است.
مهمترین مراقبت و هوشیاری وزارت خارجه باید حفظ همین سه موقعیت باشد تا ترامپ آنها را منتفی نکند و به هدر ندهد. در اصطلاح فوتبالی مراقب سه گل خودمان باشیم! در غزه البته با فاجعه انسانی روبهروییم و در اوکراین در اندازهای کمتر. مراد از سه گل در اینجا برتری در سیاست خارجی و تغییر موازنه قدرت است.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902918