طرح پیشنهاد سفر به تهران از سوی ترامپ دور از ذهن نبود/ آمریکا برای مذاکره باید به برجام بازگردد/ برخی میخواهند ایران جایگاهش در منطقه را از دست بدهد
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۸۰۴۶۷۱
اردشیر نوریان در گفتوگو با خبرنگار سیاسی درباره پیشنهاد ترامپ برای سفر به تهران و مذاکره مستقیم با تصمیمگیران و دست اندکاران گفت: باید یک نکته ضروری را در نظر داشته باشیم؛ ترامپ در این مدتی که ریاست جمهوری ایالت متحده را برعهده دارد نشان داده که یک شخصیت خاص است.
وی ادامه داد: در واقع میتوان گفت ترامپ نقش اول سناریو مرد دیوانهای است که ایده اولیهاش را امثال کسینجر به برخی از تصمیمگیران دادند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی با تاکید بر اینکه نباید وجود شخصیتی مانند ترامپ را در رأس تصمیمگیران ایالات متحده نادیده گرفت، بیان کرد: ترامپ از روزی که ریاستجمهوری آمریکا را بر عهده گرفته دست به اقداماتی عجیبی مانند خروج از پیمانهای مهم چندجانبه بینالمللی و منطقهای، نقض حقوق رژیمهای مورد احترام و برهم زدن پروتکلهای دیپلماتیک زده است.
وی ادامه داد: با توجه به رفتارهایی که تا امروز از ترامپ مشاهده کردهایم، میتواند چنین پیشنهادهایی را هم ارائه دهد.
نماینده مردم شهرکرد خاطرنشان کرد: البته معتقدم پیشنهادهای وی لحظهای و اقتضایی نیست، ترامپ طرح، برنامه و پیشبینیهای دقیقی برای این کار دارد و همواره بر راهبرد «تحریک کن، جا خالی بده و ضربه بزن» که در آمریکا در حال پیگیری است، تاکید دارد.
وی با اشاره به برگزاری نشست ورشو گفت: کنفرانس لهستان از چند جهت اهمیت داشت؛ نخست اینکه این کشور در اتحادیه اروپا دارای جایگاه و موقعیت ژئوپلتیک و استراتژیک خاصی بود که نقش مهمی در روابط شرق و غرب چه در دوران جنگ سرد و چه در دوران فعلی دارد و برای روسیه نقش بسیار مهمی را در اتحادیه اروپا بازی میکند.
نوریان گفت: همه کشورهای منطقه به استثنای ایران، لبنان و عراق به کنفرانسی دعوت شدند که کشورهای اروپایی و آمریکایی آن را صحنه گردانی میکنند.
وی ادامه داد: کنفرانس ورشو بر خلاف آنچه که لهستان عنوان میکرد تلاش کرد ضد ایران باشد اما این اتفاق نیفتاد.
عضو کمیسیون امنیت ملی افزود: آمریکا از یک سو چنین اقداماتی را انجام میدهد و از سوی دیگر برخی کشورهای عربی منطقه که خصومت سنگین، دیرینه، تاریخی، سیاسی و عمیقی با اسرائیل دارند را در قالب این کنفرانس کنار هم مینشاند و فشار را هم بر ایران حداکثری میکند و تحریمهای لغو شده بر اساس برجام را دوباره بازمیگرداند و از آن طرف پیشنهاد سفر به تهران را مطرح میکند.
این نماینده دهمین مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: هر دو جنبه این اقدامات به منزله دو تیغه یک قیچی هستند؛ آمریکا و کشورهای همسو میخواهند یک مفهوم کلیدی را قطع کنند، آنان قصد دارند جمهوری اسلامی ایران را از جایگاه و نقش اصلی و کلیدیاش در منطقه و جهان اسلام که تنظیم مبادلات قدرت را برعهده دارد پائین بکشند.
وی اظهار داشت: هر دوی این اقدامات چه پیشنهاد به ظاهر مترقی و نوآورانه سفر به تهران و چه اقدام لخت، عریان و خصمانهای که در جهت بسیج کردن کشورهای منطقه علیه ایران انجام میدهند، یک هدف دارد و آن این است که جایگاه جمهوری اسلامی ایران را در تحولات منطقه نادیده بگیرند و راه نفوذی به داخل پیدا کنند.
نوریان درخصوص اینکه برخی از مسئولان اعلام کردند که میتوان با آمریکا به مذاکره نشست بیان کرد: نفس گفتوگو و مذاکره در جای خود بدون پیششرط و تحمیل نظر در یک وضعیت متقابل و برابر توأم با روابط احترامآمیز و اثبات نیت صادقانه میتواند بیاشکال باشد.
وی ادامه داد: تمامی موارد ذکر شده کلیدی هستند؛ اثبات نیت صادقانه یعنی اینکه آمریکا دارایی بلوکه شده ایران را آزاد کند، حرفی که بارها و بارها مقامهای کشور زدند یا این رفتار خلاف عرف و حقوق بینالملل که در برجام انجام داد را برگرداند و تحریمهایی که بر اثر خروج از برجام اعمال کرد را بردارد.
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ادامه داد: یک زمانی شعار قشنگی داده میشود مبنی بر اینکه مگر مذاکره بد است؟ هیچ کسی نمیگوید مذاکره بد است و جنگ خوب است اما مهم این است که مشخص شود مذاکره با چه شرایط، مقصود و عملی صورت میگیرد.
وی خاطرنشان کرد: هنگامی که یک طرف در مذاکره برای خودش دست بالا را میگیرد و شرط میگذارد و رفتار صادقانه ندارد، در این شرایط مذاکره عبس و بیهوده است.
منبع: ایلنا
کلیدواژه: ایران بسیج ذهن شورای اسلامی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۸۰۴۶۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پولیتیکو: ۳ دولت اخیر آمریکا در مقابل ایران ناکام شدند
خبرنگار نشریه پولیتیکو میگوید: وقتی از یک مقام آمریکایی پرسیدم استراتژی بایدن در قبال ایران چیست، با خنده گفت: من یک پاسخ برای آنها دارم؛ دولت بایدن هیچ استراتژیای در قبال ایران ندارد.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: پولیتیکو به قلم یک اپوزیسیون ایرانی میافزاید: اگر بایدن بخواهد به هرجومرج رو به افزایش در خاورمیانه پایان دهد، باید با یک استراتژی مشخص به میدان بیاید. بیشتر تهدیداتی که متوجه منافع آمریکا است، از جانب ایران است. ایران در آستانه دستیابی به بمب اتم قرار دارد. نیروهای نیابتی آن در حال گسترش اقدامات خود هستند. آنگونه که حمله اخیر به اسرائیل نشان داده، برنامه موشکهای بالستیک ایران در حال تقویت شدن است.
مقامات در واشنگتن بر سر نحوه تعریف کلمه استراتژی اختلافنظر دارند و بسیاری از این کلمه به صورت عمومی استفاده میکنند. من از بسیاری از سیاستگذاران شنیدهام که آنها از نامگذاری برخی اسناد به عنوان استراتژی که در واقع استراتژی نیستند گلایه دارند. این اسناد در واقع بحثهایی انتزاعی هستند که اغلب به چالشهای فوری و مهم سیاست خارجی نمیپردازند. اگر هدف نهائی تلاش شما حل مشکل نباشد، در آن صورت شما استراتژیای برای آن موضوع نخواهید داشت.
بنابراین وقتی مسئولان سیاست خارجی برای توصیف رویکرد بایدن در قبال ایران از کلماتی مانند «مهار»، «تنشزدایی»، «بازدارندگی» و «مدیریت ریسک» استفاده میکنند، برداشت من از این کلمات تنها تاکتیکهای مختلف است نه یک استراتژی مشخص. ایران یک مشکل است اما به نظر نمیرسد که برنامهای منسجم برای حل آن در سر داشته باشد.
در دوران ریاستجمهوری اوباما، دولت میخواست مشکل برنامه هستهای ایران را حل کند. دولت همچنین راهی برای رسیدن به آن هدف داشت و آن بهکارگیری تلفیقی از تحریمها و دیپلماسی بود؛ تلاشی که دولت اوباما از تیم جورج بوش پسر به ارث برده بود. آن استراتژی جواب داد و توافق هستهای ایران متولد شد. بسیاری از ناظران میگویند برجام به اندازه کافی خوب نبود و برخی میپرسند استراتژی واقعی اوباما درباره ایران چه بود؟ برخی او را به تلاش برای ازسرگیری روابط با ایران، به عنوان یک دشمن دیرین آمریکا متهم کردهاند. اوباما امیدوار بود توافق هستهای بتواند منجر به بهبود کلی روابط با ایران شود، اما به نظر من این یک امیدواری بود و نه بخشی از استراتژی.
دونالد ترامپ با به خطر انداختن توافق هستهای استراتژی و امید دولت اوباما را از بین برد. اما از این جهت ترامپ نیز حداقل استراتژی مشخصی برای خود داشت. هدف اعلامی او تغییر رفتار حکومت ایران بود نه خود حکومت. تغییر رفتاری که دولت ترامپ به دنبال آن بود بسیار بنیادین بود، اما در تئوری این درخواست منجر به دنبال کردن سیاست تغییر حکومت شد، نه حل مشکل. تاکتیک ترامپ فشار حداکثری بود، با چاشنی تحریمهای سنگین و دیگر اقدامات تنبیهی. واضح است که این استراتژی جواب نداد. بایدن با هدفگیری نهچندان قاطعانه احیای برجام و یک استراتژی غیر ایدهآل برای دستیابی به این هدف پا به کاخسفید گذاشت. او چند شرط برای این هدف گذاشت، از جمله اصرار بر اینکه ایران باید موافقت کند که در آینده بر سر یک توافق سختگیرانهتر و بلندمدتتر مذاکره نماید. دولت او چنان دیرهنگام به پای میز مذاکره برگشت که تلاش برای احیای برجام حتی قبل از روی کار آمدن یک دولت تندرو در تهران به دلیل درخواستهای طرف آمریکایی سرنوشت نامعلومی پیدا کرده بود.
از وقتی که تلاشها برای احیای برجام به در بسته خورد، تیم بایدن تصمیم گرفت به برخی پیروزیهای کوچک که میتوانست در مواجهه با ایران کسب کند بسنده نماید. آنها چند آمریکایی زندانی را به خانه برگرداندند هرچند که در قبال آن مجبور به پرداخت رقم قابلتوجهی وجه نقد شدند. آنها همچنین از طریق ابزارهای تکنولوژیک به حمایت از جنبش اعتراضی در ایران پرداختند.
دولت بایدن همچنان تحریمهای دولت ترامپ علیه ایران را حفظ کرده است. اما از آنجایی که اجرای این تحریمها را محدود کرده یا به دلایلی خارج از کنترل واشنگتن این تحریمها به اندازه کافی به ایران فشار نیاوردهاند، تغییری در رفتار حکومت ایران بروز نکرده است. در حال حاضر صادرات نفت ایران افزایش یافته است. احتمالا دولت بایدن به این نتیجه رسیده که هیچ راه واقعبینانه و مستقیم برای «حل» مشکل ایران وجود ندارد. تردیدی نیست که این یک مشکل دشوار است. دیگر این است که روسیه و چین که زمانی درخصوص ایران با آمریکا همکاری میکردند اکنون به دلیل تنشهایی که خود با واشنگتن دارند در حال کمک به تهران برای دورزدن تحریمها هستند. دولت بایدن حتی پس از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، همچنان به پیگیری چشمانداز بزرگتر خود یعنی «یکپارچگی منطقهای» برای خاورمیانه ادامه میدهند. مشکلی که دولت بایدن به دنبال حل آن است، شکاف و اختلاف بین اسرائیل و دولتهای عربی است. آمریکا امیدوار است شاهد برقراری روابط دیپلماتیک میان اسرائیل و عربستان باشد.