حالا دیوارهای روستا، تابلوهای نقاشی سینا شدهاند. در اطراف فومن، به محض اینکه دیواری دست نخورده پیدا میکند، قلممو به دست میگیرد و چهره پدربزرگها و مادربزرگهای روستا را روی آن میکشد. خودش میگوید به سالمندان علاقه دارد. سهیلا نوری گزارش نویس شاید اگر من و شما هم نقاش بودیم، خطوط صورت زنان و مردان پیر تا این اندازه برایمان جذاب بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سینا 31 سال دارد و اهل فومن گیلان است. وقتی سن و سالش کمتر بود ترک موتور پدرش مینشست و برای پخش داروهای دامپزشکی به روستاهای مختلف میرفت. آن وقتها بیشتر از هرچیزی و هرکسی زنها و مردهای سالخورده توجه او را جلب میکرد؛
چروک صورت شان را میشمرد و پینههای دستانشان را به دقت نگاه میکرد. همین حالا در روستای سیدآباد نزدیکیهای قلعهرودخان مشغول
نقاشی دیواریاش با موضوع یک زن
روستایی است که لباس محلی به تن دارد و کوزهای به دست گرفته و کمی آنطرفتر از او پیرمردی با یک بغل خوشه برنج ایستاده. از انگیزهاش که برای چنین کاری میپرسم میگوید: «اول اینکه دوست دارم اصالت و آداب و رسوم زادگاهم را ثبت کنم، دوم اینکه بیشتر روزهای کودکی من در روستاهای مختلف رشت سپری شد و بیشتر از هر کسی هم با پیرمردها و پیرزنها دمخور بودم. آن وقتها دلیلش را نمیدانستم، اما راست میگویند که دوران کودکی تا آخر عمر با آدم میآید. ترم 6 دانشگاه که بودم، هیچ سوژهای به اندازه کشیدن جزئیات چهره و رفتار یک سالمند برایم جذابیت نداشت و حالا هم که نقاشی دیواری از چهره پیرمردها و پیرزنهای روستا، مهمترین دغدغهام شده، تازه فهمیدم این همه علاقه از کودکیهایم آب میخورد.» چند سال قبل پیشنهاد سینا برای پروژه دانشگاهیاش، نقاشی از جزئیات چهره و رفتار یک سالمند بود. برای همین تا حدی به رفتارهای مادربزرگش دقت میکرد که چروکهای صورتش را از بر شد، ؛ وقتی غذا میخورد، نماز میخواند، صحبت میکرد، کارهای خانه را انجام میداد و حتی موقعی که میخوابید او را زیر نظر داشت تا اینکه مجموعه پر و پیمانش مورد قبول واقع شد. حال و هوای آن پروژه همچنان همراهش بود برای همین وقتی تصمیم گرفت پدربزرگها و مادربزرگهای شهرش را نقاشی کند، از این بابت که از پس پروژه بر نیاید نگرانی نداشت، اما میدانست زنهای روستایی به خاطر حجب و حیایی که دارند راحت قبول نمیکنند چهرهشان روی دیواری که همه آن را میبینند حک شود تا اینکه به ذهنش رسید به هر روستایی که برای پیداکردن دیوار مناسب سر میزند، از زنها و مردهای سالمند عکس بگیرد و آنها را روی دیوارهای روستای مجاور نقاشیکند. سینا میگوید: «با اینکه سال گذشته پروژه نقاشیهای سه بعدی دیواری رشت، به عهده من بود، اما اولین تجربهام از نقاشی دیواری روستای «تیمورکوه آلیان» برایم جذابیت خاصی داشت و محال است فراموشم شود. بعد از چند روز پیگیری و گشتن در روستاهای اطراف فومن به این روستا رسیدم. یک مدرسه مخروبه پیدا کردم که دیوارش جان میداد برای کشیدن چهره یک پیرمرد. اواخر کار وقتی در تلاش بودم دستم را به قسمتهای بالایی تصویر برسانم چند نوجوان14-13 ساله متوجه شدند و جلو آمدند کمکم کنند. موتورشان را پایین دیوار گذاشتند و رفتند بالای موتور و نقاشی را تکمیل کردند و سرآخر هم باهم پای دیوار عکس یادگاری گرفتیم.»
خاطرههای رنگی برای سینا سالم وتر و تمیز بودن دیوار ملاک نیست، اتفاقاً به نظرش چهره تکیده زنها و مردهای روستایی روی دیوارهای شکسته، رنگ ورو رفته و حتی قدیمی بهتر جواب میدهد. ضمن اینکه چنین دیوارهایی معمولاً در کوچه پس کوچهها و حتی نقاط پرت روستاها کم نیست. دیوارهایی که مسافران و رهگذرها کمتر میبینند. این درست همان چیزی که سینا دنبال آن است: «مسافرانی که از مناطق مختلف ایران میآیند معمولاً با نقاشی دیواری بیگانه نیستند، اما برای روستاییها تازگی دارد و من از اینکه نگاه آنها را به این تصاویر تازه میهمان کنم لذت میبرم. در شهرهای فومن و رشت طراحی و نقاشی را به کودکان و بزرگسالان آموزش میدهم، اما این روزها بیشتر وقتم را صرف پیداکردن دیوار مناسب، افرادی که حاضر باشند چهرهشان سوژه نقاشی دیواری شود و راضیکردن خانوادههای آنها میکنم که البته از این وضعیت خیلی هم راضی هستم و خاطرههای خوبی را برای خودم ثبت کردهام. مثلاً در روستای «گوراب پس» داشتم تصویر یک چوپان را میکشیدم که یکباره متوجه رمه گوسفندهایی شدم که دورم را گرفت. زمان زیادی نگذشت که چوپانشان هم آمد و وقتی از او پرسیدم دوستداری کمک کنی؟ چشمهایش برق زد. باورش نمیشد قلممو به دست بگیرد و چهره خودش را رنگآمیزی کند. از رنگ و رنگبازی چنان خوشش آمده بود که دیگر حاضر نبود قلممو را زمین بگذارد. به غیر از این برعکس خیلیها که اجازه نمیدهند از چهرهشان نقاشی بکشم، از من قول گرفت بهار آینده به زادگاهش «شاندرمن ماسال» بروم که تعداد دامهایش خیلی زیاد شده و چوپانهایی مثل او هم کم نیستند. آنجا میتوانم روی دیوارهای زیادی چهره اعضای خانوادهاش را نقاشی کنم. راستش را بخواهید از اینکه نقاشیهای دیواری را با مشارکت اهالی هر روستا کامل کنم برای من راضی کنندهتر است چون هم برای من هم برای خودشان یک تجربه متفاوت خواهد بود.»
سهم دیوارهای روستا درست است که سینا هنوز نتوانسته این موضوع را برای خیلی از سالمندان روستاها و حتی فرزندانشان جا بیندازد که با کشیدن چهره آنها روی دیوارهای روستا یاد وخاطرهشان را ماندگار خواهد کرد، اما در بعضی از روستاها بخصوص روستای پدریاش از او استقبال خوبی میشود تا حدی که حتی دهیار و اهالی شورا بارها خواستهاند برایش رنگ و وسایل نقاشی تهیه کنند، اما سینا به همین که آدمهای داوطلب به او معرفی شوند راضی است. او تا به امروز چهره 20 زن و مرد سالخورده روستایی را روی دیوار کشیده و برای هر کدام حداقل سه روز و حداکثر یک هفته زمان صرف کرده و طبق قراری که با خودش گذاشته، اگر تعداد این تصاویر به 50 برسد به استان های دیگر میرود تا چهره پا به سن گذاشتههای مختلفی را با آداب و رسوم و پوششهای گوناگون بر دیوارهای گوشه و کنار شهرها و روستاها نقاشی کند. اینکه این تصاویر بعد از چند سال یاد کسی را زنده خواهد کرد یا نه مهم نیست، مهم این است که او نگاه خودش را بهعنوان یک نقاش و هنرمند با ما تقسیم میکند و شاید ماهم روزی مثل او فکر کردیم؛ اینکه «خطوط چهره سالمندان زیباست.»
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۰۶۳۱۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گل سوم پرسپولیس به آلومینیوم + فیلم
سینا اسدبیگی از پشت محوطه جریمه گل سوم پرسپولیس را به ثمر رساند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، تیمهای فوتبال پرسپولیس و آلومینیوم اراک در چارچوب رقابتهای مرحله یکهشتم نهایی جامحذفی ایران از ساعت ۱۸:۱۵ _جمعه هفتم اردیبهشت_ در ورزشگاه امام خمینی (ره) اراک مقابل هم صفآرایی کردند.
شوت محکم سینا اسدبیگی از پشت محوطه جریمه گل سوم پرسپولیس را رقم زد.
گل سوم پرسپولیس به آلومینیوم کد خبر 748168