آیا پارلمان اصلاح طلبان نهادی انتخاباتی خواهد بود
تاریخ انتشار: ۲ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۱۹۰۵۳۹
تهران - ایرنا - یک سال به انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی مانده و گروه های سیاسی اصلاح طلب فعالیت های انتخاباتی خود را آغاز کرده اند، اکنون این سوال مطرح است که نقش پارلمان اصلاح طلبان در این میان چیست؟
به گزارش روز جمعه گروه سیاسی ایرنا، تعداد احزاب و تشکل های جدید در سال های اخیر کم نبوده اند. سید سلمان سامانی، سخنگوی وزارت کشور در بهمن امسال اعلام کرد: در دولت تدبیر و امید با درخواست تاسیس 40 حزب جدید موافقت شد که از این تعداد 25 حزب مجوز فعالیت دائم دریافت کردند و 15 حزب جدید دیگر ضمن دریافت مجوز فعالیت موقت در حال طی مراحل قانونی و تشکیل دفاتر استانی به منظور دائمی کردن مجوز خود هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: همچنین سالیانه 60 کنگره حزبی با حضور ناظران وزارت کشور برگزار میشود که تغییرات آنها توسط وزارت کشور نظارت و ثبت و در روزنامه رسمی کشور هم منتشر میشود.
اصلاح طلبان نیز سهم زیادی از این احزاب نوظهور دارند حزب «راه ملت» یکی از این احزاب جدید است.
قطعا ایجاد احزاب جدید قدمی مثبت در راستای مردم سالاری است اما تشکیل احزاب بدون پیش زمینه های لازم و تنها به منظور شرکت در انتخابات و بدون فعالیت های اثر بخش حزبی قطعا ادامه همان راهی است که تاکنون نیز احزاب ایرانی پیموده اند و نتیجه ای جز جامعه مدنی ضعیف نداشته است.
اگرچه انتخابات و کسب قدرت سیاسی یکی از مهمترین اهداف احزاب سیاسی است؛ اما کسب قدرت سیاسی با برنامههای منسجم حزبی برای دوران پس از انتخابات ضروری است. کادرسازی، تربیت نیروی انسانی و ارائه راهبردهای اجرایی از جمله وظایف احزاب است که تاکنون به صورت فراگیر در ایران به آن پرداخته نشده است.
پس از انتخابات ریاست جمهوری 92 اصلاح طلبان برای ایجاد همسویی و همکاری بین احزاب مختلف اصلاح طلب، شورای عالی اصلاح طلبان را ایجاد کردند که قرار بود از درون آن پارلمان اصلاحات یا مجمع اصلاح طلبان زاده شود تا یک صدای واحد سیاسی از جریان اصلاحات شنیده شود.
محمد عطریانفر عضو ارشد حزب کارگزاران از موافقت اصولی سید محمد خاتمی رییس جمهوری دوره اصلاحات با تشکیل پارلمان یا شورای عالی یکپارچه اصلاحات خبر داد و گفت: گرچه در گذشته محور تعیین کننده و جهت دهنده فعالیت های اصلاح طلبان آقای خاتمی بود، اما وی علاقه مند است نقش شخصی وی کمرنگ وعمدتا به ساختار و نهادی پایدار منتقل شود.
عطریانفر به موضوع تشکیل پارلمان اصلاحات اشاره کرد و افزود: در واقع اصلاح طلبان دنبال این هستند تا با هماهنگی و همنشینی اصلاح طلبان سراسر کشور که در قالب احزاب مختلف فعالیت دارند، پارلمان اصلاحات را تاسیس کنند که ااین موضوع در دستور کار قرار دارد و مطالعاتی در حال انجام است.
پیش از این بسیاری از اعضای شورای عالی اصلاح طلبان گفته بودند که به احتمال زیاد تا پایان سال اساسنامه پارلمان اصلاحات تصویب خواهد شد.
غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی معتقد است که نمیتوان حساب مهمی روی پارلمان اصلاحات باز کرد.
وی دراینباره گفت: «پارلمان اصلاحات تنها در زمان انتخابات میتواند مؤثرعمل کند و هیچ تاثیری بر روند احزاب جبهه اصلاحات و انسجام فکری و عملی اصلاحات نخواهد داشت. در حقیقت آن چه تحت عنوان پارلمان اصلاحات مطرح میشود، تنها کارکرد انتخاباتی خواهد داشت و چشماندازی بیش ازاین برایش نمیتوان متصور بود».
اما آذر منصوری، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران معتقد است که پارلمان اصلاح طلبان باعث ایجاد انسجام در اصلاح طلبان می شود.
وی اظهارداشت: آقای خاتمی و اصلاحطلبان تاکید دارند که جریان اصلاحات در شرایط کنونی نیاز به یک نهاد مجتمعکننده بالادستی دارد تا بتواند ضعف نهادهای موجود را مرتفع کند و این نهاد بالادستی در حدی موثر و فراگیر باشد که بتواند هم به لحاظ فراگیری مجموعه جریان اصلاحات اعم از احزاب، طیفها و شخصیتهای منتسب به این جریان ایفای نقش کند و هم به لحاظ گفتمانی فضای کنونی کشور بتواند انسجام و اشتراک گفتمانی لازم را بین مجموعه اصلاحطلبان ایجاد و هم جریان اصلاحات را از شخص محوری خارج کند.
منصوری افزود: در واقع در حد یک جبهه فراگیر که بتواند دربرگیرنده مجموعه جریان اصلاحات باشد و پاسخگوی نیازهای امروز جامعه ایران، پرسشها و نقدهای جامعه باشد. در کنار آن از قدرت لازم برای اثرگذاری در فضای سیاسی کشور و پیشبرد اهداف و گفتمان جریان اصلاحات را هم داشته باشد. نام این نهاد بالادستی میتواند پارلمان یا هر نام دیگری باشد. این نهاد باید از چنین کیفیت و ظرفیتی برخوردار باشد. پیشنویسی در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات تهیه شده و به احزاب ارایه شده است. احزاب باید نظر خود را در خصوص تشکیل پارلمان اصلاحات بیان کنند.
جلسات شورای عالی اصلاح طلبان برای تشکیل پارلمان اصلاح طلبان در حال برگزاری است. روز 12 اسفند نهمین جلسه شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به ریاست محمدرضا عارف و با حضور اکثریت اعضاء تشکیل شد که در این جلسه ضمن مرور مهم ترین تحولات داخلی و بینالمللی، تقویت جایگاه وزیر امور خارجه در عرصه دیپلماسی کشور و خودداری از هرگونه عمل و سخنی که این جایگاه را تضعیف کند مورد تاکید اعضا قرار گرفت.
شخصیت های اصلاح طلب نظرات متفاوتی نسبت به این جلسات و پارلمان اصلاحات دارند اگر چه هنوز مشخص نیست که این تشکل اصلاح طلب چه کارکردهایی خواهد داشت آیا می تواند باعث اتحاد درونی و انسجام فکری اصلاح طلبان گردد یا صرفا نهادی انتخاباتی خواهد بود.
**1601**
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سياسي پارلمان اصلاح طلبان انتخابات شوراي عالي اصلاح طلبان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۹۰۵۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاحطلب میدانند
عباس عبدی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: ماجرا این است که آقای مهدی نصیری اعلام کرده که برای یک سفر خانوادگی مدتی را عازم کانادا شده است.
وی در چند سال اخیر مواضع به نسبت رادیکالی علیه ساختار موجود داشت و آشکارا هم بیان و تبلیغ میکرد. اتفاقا مواضعی که داشت بخش اصلی اصلاحطلبان با آن همراهی نمیکردند، هر چند از این نظر که وی منسوب به جناح اصولگرا بود و این حرفها را میزد، غیرمنتظره نیست که برخی اصلاحطلبان هم مثل اغلب مردم استقبال میکردند، چون این مواضع از سوی خود اصولگرایان یا منشعبین آنان زده میشد، ولی آقای نصیری هیچ نسبتی با اصلاحطلبی به عنوان یک مجموعهای با پیشینهای فکری و سیاسی نداشت و هنوز هم به لحاظ مبانی فکری به مجموعه اصولگرایان نزدیکتر است.
البته این فقدان نسبت را نه به عنوان نقطه قوت ایشان میگویم و نه به عنوان نقطه ضعف، بلکه یک واقعیت است. ایشان تا زمانی که ایران بودند مواضع رادیکال خود را اظهار میکردند، مواضعی که اگر یک نفر از اصلاحطلبان اندکی از آن مواضع را میگرفت، در چشم بههم زدنی بازداشت و بازجویی میشد و جایش در زندان بود.
اتفاقا بهترین دلیلی که وی منسوب به اصلاحطلبان نیست، همین مصونیت سیاسی و قضایی ناگفته و نانوشتهای است که در عمل، مجموعه اصولگرایان از آن بهرهمندند.
البته آقای نصیری ارتباطات گوناگونی داشت، با اصلاحطلبان هم نشست و برخاست داشت، همچنان که با دیگران داشت، ولی هیچگاه به عنوان یک فعال اصلاحطلب نه خودش را معرفی میکرد و نه کسی به چنین صفتی او را میشناخت. شاید هم سعی میشد که با چند تن دیگر از دوستان خودشان، جریانی به جز اصلاحطلبان و اصولگرایان راه بیندازند که نمیدانم چرا نشد یا شاید هم از ابتدا در پی آن نبودند.
حالا و پس از طرح رویکردی سیاسی از جانب او، یک روزنامه وابسته به جناح نواصولگرایان نوشته است که «مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستماتیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.»
ابتدا بهتر بود که پیشتر با دوستان خود هماهنگ میکردند، زیرا اغلب کسانی که موضع مطلوب رسمی گرفتهاند به درخواست دوستان همان روزنامه بود. مگر آنان که نقدی بیطرفانه داشتند. علت نیز روشن است.
من در گفتوگویی با خبرآنلاین در همین مورد گفتم که چرا جناح حاکم در این موضوع سکوت کرده است؟ در درجه اول، چون حرفهای خودشان در نقد آقای نصیری را موثر نمیدانند. به علاوه نمیخواهند شرمندگی حضور وی در جناح متبوع را یادآور شوند و مسوولیت افکار و رفتار متضاد خود را بپذیرند، افکار و رفتاری که موجب اینگونه ریزشها شده است. اگر آقای نصیری جایی در میان اصلاحطلبان برای خودش مییافت احتمالا به آن سوی آب نگاه نمیکرد.
گرچه این نحوه نوشتن ناشی از بیصداقتی و دورویی است، ولی بیعقلی نیز در آن موج میزند. چرا؟ فرض کنیم که ادعای نویسنده درست باشد. آیا یک لحظه پیش خود فکر نکرده که اگر اصلاحطلبان هم سلطنتطلب شده باشند، حتما افراد با گرایشهای فراتر از اصلاحطلبی هم شدهاند، پس چه کسی برای سیاست رسمی میماند؟ شما که حداکثر ۱۵درصد (با ارفاق) بیشتر نیستید، آنهم ۱۵درصد که به لحاظ متغیرهای اصلی جامعه جزو بخشهای ضعیفتر و کماثرتر است.
اگر اندکی، فقط اندکی درایت بود، حتی باید آقای نصیری را هم به نحوی توجیه و اصرار میکردید که وی هم طرفدار سلطنت نیست، حالا یک حرفی زده، وقتی دید که نظراتش درست نیست برمیگردد و...، ولی به جای اینها یک مجموعه اصلی انقلاب که بسیار فراتر از کل اصولگرایان هستند را نیز باطنشناسی میکنید و نصیری را باطن آنها میدانید. آیکیو، در اندازه گنجشک هم نیست.