زندگی به سبک ابدی
تاریخ انتشار: ۱۲ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۲۷۸۰۹۷
به گزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛ ابدی داستان امیرعلی، جوان اتو کشیدهای است که بر خلاف میل باطنیاش با چند بچه هیئتی همراه میشود و به سفر عتبات میروند و در مسیر کاظمین اسیر داعش میشوند. مهدی صفری بعد از «پرتاب» که سوژهاش برنامه موشکی ایران بود، حالا در دومین رمانش که انتشارات شهرستان ادب آن را منتشر کرده به سراغ داعش رفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صفری رمانش را در 17 فصل و با دو روایت نوشته است. دو روایتی که قرار است هم قهرمان را بهتر به خواننده بشناسانند و هم در جاهایی تلخی داستان را بگیرند. یکی روایتی است که در زمان حال به پیش میرود و دیگری فلش بک. فلش بکهایی که البته گاهی حتی دو فصل بین روایت حال فاصله میاندازند و حوصله سر بر میشوند. رمان پر از اتفاق است و همین هم باعث شده که خیلی کم به اطناب بیفتد. اما روایت یکدست و بدون برآمدگی این اتفاقات کمی خسته کننده شده است. در بخشهایی از کتاب که خواننده منتظر جزییات و اطلاعات بیشتری است، نویسنده ریتم را کند نمیکند و با همان قلم تند از ماجرا عبور میکند. مثلا در جایی از رمان هلمیا و خواهرش که ناجی امیرعلی هستند خیلی زود پروندهشان بسته میشود و بدون شخصیت پردازی خاصی از داستان خارج میشوند. درباره داعش هم همین نکته صادق است. چیزی که از داعش میبینیم از سطح یک گزارش بالاتر نمیرود.
ابدی خوشخوان است و قلم روان خواننده و طنزی که چاشنی روایتش کرده به گیرایی کار یاری رسانده است. نویسنده بیش از هر چیز تلاشش را صرف نشان دادن تحول قهرمان داستان کرده است. امیرعلی اتوکشیده و سر به راه خوب از آب در آمده است هر چند به نظر میرسد نویسنده از این مطمئن نشده و جایی از زبان امیرعلی که راوی داستان است مینویسد: «بچه مثبت بودن همیشه دست و پای آدم را میبندد» تا خواننده را مطمئن کند! امیر علی متحول شده هم معرکه است. خصوصا در پایان بندی کم نقص داستان که امیرعلی انتهای داستان زمین تا آسمان با امیرعلی اولیه متفاوت شده است. اما این تحول شیب ندارد و سیر تحول شخصیت برای خواننده لمس شدنی نیست.
در بخشی از فصل 16 کتاب میخوانیم: «سراغ کتابهای این ترمم رفتم. یکی را برداشتم و ورق زدم. انگار کسی بر شانهام میزد. کسی صدایم میکرد. از خواندن کتابی که در دست داشتم بیرون آمدم. دلم پیش الاهه بود. چشمهایم تر شد. پشت غشای اشکهایم صورت امین را میدیدم و حرفها و شوخیهایش را در ذهنم مرور میکردم. با خودم گفتم چرا کاری نمیکنم؟ واقعا هیچ کاری از من برنمیآید؟ دراز کشیدم به این امید که بخوابم. سقف را نگاه کردم. ترک قدیمی هنوز سر جایش بود و چقدر بی معنی بود آن موقع که نگران آن ترک بودم.»
با اینکه چند سالی از شکل گیری داعش میگذرد اما تعداد آثار داستانی در این موضوع به سختی به تعداد انگشتان یک دست میرسند. با همه ضعفها و قوتها ابدی را باید خواند؛ ابدی هم یکی از انگشتان آن دست است.
منبع:رجانیوز
انتهای پیام/
منبع: بسیج نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت basijnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بسیج نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۲۷۸۰۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کتاب رضای انقلاب به بازار نشر راه یافت
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، کتاب رضای انقلاب به زندگی حاج شیخ رضا مطلبی میپردازد که نقش موثری در انقلاب اسلامی داشته است..
او روحانی اهل اصفهان است که قبل از انقلاب در محلهای آذرینشین، به عنوان امام جماعت مسجد فلاح که بعدها به مسجد جامع ابوذر (همان مسجدی که ششم تیر سال ۶۰ واقعه بمب گذاری و حادثهای که برای مقام معظم رهبری در آن اتفاق افتاد) منصوب و مشغول فعالیت شد.
حجتالاسلام فخرزاده نویسنده کتاب رضای انقلاب در این کتاب به زندگی روحانی مخلص و یار وفادار انقلاب پرداخته که به گفته خودش همه کارهایش را برای رضای امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی انجام میداد.
کتاب رضای انقلاب شامل ۷ فصل از جمله زندگینامه، دوران حیات حوزوی، مبارزات ۱۵ خرداد و منبرهای حاج شیخ رضا مطلبی تدوین شده است.