شهیندخت مولاوردی : روحانی میگوید وعده وزیر زن نداده است/ حجاب از ابتدا نباید اجباری میشد
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۴۴۹۵۵۳
معاون سابق روحانی در امور زنان و خانواده بر این عقیده است اکنون در بحث زنان و برابری در حال در جا زدن هستیم درحالی که کشورهایی مانند عربستان در برخی از مباحث به دلیل نوآوری و نه مسائل سیاسی در رتبههای بالاتری از ما قرار دارند. آفتابنیوز : حقوق زنان در ایران متولیان زیادی دارد؛ از حوزههای علمیه که نگاه فقهی به موضوع را پیش میبرند تا نهادهای مدرن همچون سازمانهای دولتی یا تشکلهای مدنی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هرکدام از این نهادها و گروهها نگاه خود به موضوع زنان را نگاه دقیقتری میخوانند بر اجرای نظر خود تاکید دارند؛ شاید همین موضوع یکی از مهمترین دلایلی است که مسائل مربوط زنان همیشه پربحث و پرحاشیه بررسی شده است و در برخی موارد به اجرا نرسیده است. شهیندخت مولاوردی که سابقه معاونت ریاست جمهوری امور زنان را در کارنامه داشته، در گفتوگوی خود با رویداد۲۴ از مسائل زنان سخن گفته و موانعی که آنها برای رسیدن به حقوق خود پیش رو دارند. گفتوگوی رویداد۲۴ با شهیندخت مولاوردی را در ادامه میخوانید: خانم مولاوردی اجازه دهید با توجه به حیطه کاری شما، به بحث زنان ورود پیدا کنیم، آخرین وضعیت لایحه حمایت از زنان و کودکان که در زمان شما از دولت قرار بود به مجلس برود، به کجا رسید؟
اخیرا هم صحبت کردم و گفتم واقعا نمیدانم چرا در کشوری مانند ایران، مسائل زنان همواره دستمایه موضوعات جناحی میشود و هر بحث و لایحه و مصاحبهای که انجام میشود از آن برداشت سیاسی میکنند و باب ادامه بحث را میبندند. شاید به همین دلیل باشد اکنون در مجلس شاهد این هستیم که طرحهای مربوط به زنان پیش برده نشده است. همین موارد باعث شد برخی از طرحها مانند طرح تامین امنیت زنان به مجلس هم نرسد. ما این طرح را با تمام پیگیریهایی که انجام دادیم توانستیم در اسفندماه ۹۵ به دولت برسانیم.بررسیهای لازم بر این موضوع در دولت صورت گرفت و به دلیل برخی از موارد قضایی به قوه قضاییه ارسال شد، اما تاکنون هیج خبری از آن نشده است.
اعلام کردم که نتوانستیم حتی یک لایحه به مجلس ارسال کنیم که برخی هم به من گفتند چه اعتراف تلخی کردهای. اما من استدلالها و توجیههای خودم را دارم. اخیرا به محض اینکه بحث برابری دیه زن و مرد مطرح شد که آیت الله سبحانی اعلام کردند که کار مجلس این نیست و این کار را به فقها بسپارید. درخصوص بحث لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان هم باید بگویم تقریبا به همین سرنوشت دچار شده است. روحانی میگوید هیچگاه وعده وزیر زن در دولتم را ندادم
*باتوجه به اینکه شما در دوره قبل معاون امور زنان بودید، فکر نمیکنید آقای روحانی اساسا اعتقادی به حضور زنان در کابینه ندارند؟ آیا ایشان توانسته حداقل حقوق زنان را در جامعه بهبود ببخشد؟ قبول دارید درمدت زمانی که آقای روحانی سکان دار دولت است، یک نگاه حداقلی به زنان دارد، برخلاف شعارهای انتخاباتی که میدادند، مانند انتخاب زنان به عنوان وزیر!
حقوق زنان بحث گستردهای دارد. زمانی که از حقوق زنان صحبت میکنیم معنای بسیار فراگیری دارد و به سایر دستگاهها برمیگردد. بخشی از آن هم مربوط به قوه مجریه و حوزه اختیار دولت است. ما چندباری که با ایشان صحبت کردیم به ما گفتند هیچگاه نگفتم وزیری را از میان زنان انتخاب میکنم که اکنون خلف وعده کرده باشم. ما نیز نتوانستیم هیچ مستندی در این باره پیدا کنیم.
بخشی از حقوق که در اختیار حوزه اختیارات دولت است و بخشی هم به عملکرد من برمیگردد. ما در حوزه زنان با مجموعهای از بازیگران مواجه بودیم و در بسیاری از سازمانها و استانداریها از مشاورین زن برخوردار بودند. طبیعتا عملکرد دولت به عملکرد مجموعه این بازیگران برمیگردد. دولت که یک فرد خاصی نیست. در دولت یازدهم ریل گذاری خوبی برای زنان در جامعه شد
*سوالم را بار دیگر و صریحتر میپرسم، آیا اقای روحانی آنطور که جامعه، زنان و طرفدارانش از او به عنوان یک روحانی روشنفکر انتظار داشتند، توانست حقوق زنان را در دولت خودش ارتقا دهد؟
معتقدم ریل گذاری خوبی انجام شد و با مجموعه شرایطی که بر دولت یازدهم حاکم بود، ما این حق را به رئیسجمهور میدادیم که تا حدودی این امر محقق نشود. حتی ما جوانان زیادی را هم در کابینه نمیدیدیم و بیشتر به سراغ افرادی با کوله باری از تجربه رفتند تا بتوانند کشور را از آن مرحله بحرانی عبور بدهند. در دولت دوازدهم با توجه به اینکه تا حدودی از بحرانهای موجود عبور کرده بودیم، این انتظار وجود داشت که از ظرفیت زنان در کابینه استفاده شود و به نظرم عدم اجرایی شدن این موضوع قابل دفاع نیست. به معنای دیگر عملکرد متناسب با خواستهها و انتظارها نبود.
*ما اکنون باید این نقد را به شما داشته باشیم که نتوانستید آن سقف از انتظارات را از دولت و رئیس جمهور بگیرید یا اینکه این نقد را باید به دولت داشته باشیم که وزرای زن را انتخاب کرده، اما اجازه انتخاب را به او ندادند؟
شرایط دولت یازدهم را هم در نظر بگیرید، من زمانی که میگویم ریل گذاری صورت گرفته به معنای این است که همه دستگاهها در این زمینه فعال شدهاند. هر سه ماه یک بار گزارشهای خود را در این باره به دولت ارائه میدهند. بحث استفاده ۳۰ درصدی از ظرفیت زنان در مدیریت کشور کم کم در حال رخ دادن است و در وزارتخانهها باید بگویم که به طور متوسط ما معاونین زن را در اختیار داریم. تذکرهای روحانی به من درباره صحبتهایم به تعداد انگشتان دست هم نمیرسید
*باتوجه به فعالیتهایم در این حوزه، مطلع هستم که آقای روحانی یا رئیس دفتر ایشان بارها به دلیل عملکرد یا اظهار نظرهای شما نقدهای بسیار تندی را به شما داشتند، این صحت دارد؟ از پشت سر که مطلع نیستم، اما خیلی محدود و شاید به تعداد انگشتهای دست هم نرسد که تذکراتی را در این باره گرفتم. البته ما نیز خیلی ساکت نبودیم و مشکلات و موضوعاتی که درباره بودجه یا ساختار داشتیم را مطرح هم کردیم. اما به هرشکل این مسائل ادامه دارد و اینگونه نیست که محدود به دولت ما بوده باشد. شاید هم به دلیل حجم مشکلات اقتصادی که وجود داشت باعث شد بیشتر زمان و انرژی برای پاسخگویی برای مسائل اقتصادی صرف شود. به احترام مراجع مسئله ورود زنان به ورزشگاه را دنبال نکردیم و سکوت کردیم
*زمان آقای احمدی نژاد وضعیت زنان در حوزههای مختلف به مراتب از دوره آقای روحانی بهتر نبود؟
نه، اصلا قبول ندارم. فقط یک وزیر زن داشتند که آنهم برکنار شد. حضور زنان از دولت آقای خاتمی شروع و با حضور خانم ابتکار به عنوان معاون شروع شد. اگر واقعگرایانه بخواهیم نگاه کنیم، باید بگویم که در دولت نهم و دهم با حجم اسناد مواجه بودیم؛ یعنی روی کاغذ نوشتند، اما هیچ گاه آن را عملیاتی نکردند یا اینکه مسئله زنان را به گروه یا گروههای خاصی تقلیل داده بودند. انتقادهای بسیار زیادی به ما میشد مبنی بر اینکه مگر خواسته و مشکل اصلی ما حضور زنان در ورزشگاهها است؟ ما واقعا هیچ زمان این را عنوان نکردیم که همه مسائل را از دستور کار خود خارج کرده و صرفا به مسئله زنان میپردازیم. این را روزنامه کیهان از مصاحبه یک ساعته من تیتر کرد و این تصور را القا کرد که ما حوزه خودمان را رها کرده و تمام هم و غممان ورود زنان به ورزشگاهها است. سعی کردیم تا این نگاه را تقویت کنیم که به عنوان متولی حوزه زنان تمام مسائل آنها را رسیدگی و پیگیری کنیم. اگر یادتان باشد بحث حضور زنان در ورزشگاه از سوی رئیس جمهور اعلام شد، اما با مخالفت و واکنش مراجع روبه رو شدند. آن موقع اعلام کردم به احترام مراجع این موضوع پیگیری نشد که برخی به این حرف واکنش تندی را نشان دادند اما من واقعا متوجه نشدم که به چه علت؟ خب حقیقتا واقعیت را گفتم و سکوت کردیم در حالی که میدانستیم تا دو سال قبل چنین منعی برای زنان وجود نداشت؛ مثلا برای حضور و تماشای والیبال منعی نبود. ما ابتدا هم میخواستیم زنانی که تا دو سال قبل به تماشای والیبال میرفتند، اکنون هم بروند که اصلا هم منع قانونی نداشت بلکه یک نگاه سلیقهای است که هزینههایی را هم برای کشور ایجاد کرد. در زمان شروع به فعالیتمان اکثرا منتقد بودند اما در پایان دوره همان منتقدین در حال تکرار حرفهای ما بودند، مثلا بهزیستی همان حرفی را میزد که من دوسال قبل با ترس و لرز مطرح میکردم به ویژه در حوزه آسیبهای اجتماعی. به نظرم ما خط شکنیهای بسیاری کردیم. حجاب از ابتدا نباید اجباری میشد
*باتوجه به پوششی که اکنون زنان جامعه ما دارند و مطالباتی که در این راستا دارند، آیا اصلاح طلبان حاضر هستند با شعار آزادی پوشش وارد انتخابات شوند؟ آیا این ضعف اصلاح طلبان نیست که باعث شده مسیح علینژاد از خارج کشور پرچم دار این مسئله شود؟ اکنون نمیتوانم پیش بینی کنم و نمیتوانم از جمع آنها صحبتی انجام دهم. اما به صورت فردی این موضوع را بسیار مطرح میکنند، اما اینکه به صورت سیاست و برنامه اصلاح طلبی مطرح شود، خیر تاکنون این بحث عنوان نشده است. صدرصد قبول دارم که مسئله پوشش برای درصد بالایی از زنان کشورمان به صورت دغدغه درآمده است و به نظرم از سوی نظام برنامهای برای این موضوع وجود ندارد.
بحث عفاف و حجاب به صورت یک دغدغه درآمده است و از هر سمتی که آن را نگاه میکنیم، این دغدغه را مشاهده میکنیم، از یک سمت به نظر میرسد که بار اسلامیت نظام تماما بر روی دوش زنان گذاشته شده است. این ظاهر را زنان حفظ کردهاند که اگر از نگاه بیرونی مشاهده شود این حجاب و اسلامی بودن کشور را میبینید؛ بنابراین به هیچ عنوان نمیتوانیم در آینده نزدیک این تغییر سیاست را مشاهده کنیم. از سوی دیگر نسل جوان ما اصلا نتوانسته با این سیاست ارتباط برقرار کند. زمانی که در دولت حضور داشتم، هر صحبت و نظری را که مطرح میکردم به پای دولت نوشته میشد. اما به عنوان یک کنشگر معتقدم که مسئله حجاب از همان اول نباید به صورت اجباری می شد. کشورهایی که حجاب اختیاری در آنها وجود دارد را هم مقایسه میکنیم میبینیم که رشد حجاب در آن کشورها بیشتر است. در همین ترکیه که راه میروید میبینید اکثریت زنان حجاب دارند. آنجا پدیده بد حجابی وجود ندارد یا حجاب دارند یا ندارند. اگر دارند که دیگر اصلا موهایشان هم پیدا نیست. اتفاقا برایشان سوال شده بود که شما چه کردهاید که زنان ما در حال مبارزه برای حجاب هستند و بخشی از زنان شما برای حجاب اختیاری مبارزه میکنند. البته تاحدودی هم این حق را به سیاسیون میدهم که ۴۰ سال یک سیاست را ادامه دادهاند بنابرین سخت است که اکنون بخواهند به یکباره آن را تغییر دهند و به راحتی از فردا تصمیم بگیرند که حجاب اختیاری شود. معتقدم باید ببینیم چه راه حلی را میتوان پیشنهاد کرد که هم خواسته آنها محقق شود و هم خواسته نسل جوان کشورمان. دخترانم خودشان حجابشان را انتخاب کردند
*آیا شما برای حجاب و پوشش فرزندانتان اجباری قائل بودید؟ خیر، به هیچ عنوان و هیچ گاه معتقد نبودم که آنها حجابشان را باید مانند من انتخاب کنند. آنها در انتخاب نوع پوشش خودشان کاملا مختار هستند. کما اینکه در باره خود من هم اجباری نبوده و من شخصا خودم تصمیم گرفتم این نوع از پوشش را انتخاب کنم؛ هرچند که ممکن است پوششم با سایر اعضای خانوادهام متفاوت باشد. زمان دانشگاه تنها دختری بودم از مقنعه بلند استفاده میکردم و به نوعی محجبه بودم و یکی از همکلاسیهای ما که به جنگ رفته بود نیز وصیت کرده بود همکلاسیهایش چادر به سر کنند. بسیاری امر به معروف و نهی از منکر را مطرح میکنند، آیا این همه دروغ و ریا و فساد منکر نیست؟
* زنان در کشورهای همسایه مانند عربستان، عراق و افغانستان به مراتب شرایطی بهتر از ایران دارند، چرا به عنوان یک کشور مدعی چنین وضعیتی داریم؟
در شاخصهای جهانی از سال ۲۰۰۶ که شکافهای جنسیتی مطرح میشود، ما در میان ۵-۶ کشور قعر جدول قرار داریم. این محاسبهها معیارهای خاص خود را دارد. ما در نظام آماری دچار مشکل هستیم و آمارها به موقع به روز اطلاع داده نمیشود. در برخی از مواقع اصلا آماری نداریم. ما برخی از پیشرفتها را داریم که اصلا به عنوان شاخص مطرح نمیشود. با همه این موارد میبینیم که مثلا در بحث آموزش عربستان ۷ رتبه بالاتر از ما قرار دارد. آن زمانی که در دولت بودم این گزارشها را هیئت دولت مطرح میکردم برخی از همکاران میگفتند این گزارشها سیاسی است و با پول میخرند، درصورتی که اینگونه نیست و برخی از کشورها مانند عربستان نوآوریها و خلاقیتهایی را در این زمینه دارند و در یک سال ممکن است تفاوتهایی را در رتبهبندیها داشته باشد. در بحث بهداشت و آموزش ما چندسال قبل وضعیت پیشرفتمان چشمگیر بود، اما اکنون به نظر میرسد در حال درجا زدن هستیم که باید حتما تغییراتی را انجام دهیم. از ابتدای انقلاب بحث برابری زنان و مردان هیچگاه به عنوان یک هدف قرار نگرفته بود و آن را یک الگوی وارداتی غربی قلمداد میکردند و سوءتعبیرهایی ایجاد شده بود که ما بارها تلاش کردیم به آنها بگوییم «برابری جنسی» با «برابری جنسیتی» متفاوت است. بسیاری این نگاه را برابر میدانند در حالی که اینگونه نیست و برابری جنسی با برابری جنسیتی کاملا دو مبحث جداگانه است.
*ارزیابی شما در خصوص حق طلاق برای زنان چیست؟ اینکه زنان نیز در داشتن حقوق با همسر خود برابر باشند.
بسیار خوب است و این موضوع کم کم دارد جای خود را در جامعه ما باز میکند. در زمانی که در دفاتر اسناد مشغول به کار بودم این تابو شکنی را اولین بار ما انجام دادیم و بیشترین زمان من برای مشاوره دادن به زوجین در این باره میگذشت که زنان نیز حق طلاق را داشته باشند. یکی از ظرفیتهای فقه شیعه همین شروط ضمن عقد است اما تا زمانی که قوانین ما اصلاح نشده و ما درچارچوب حقوق خانواده اختیارات بلامنازعی برای مردان داریم، به نظر میرسد که شرایطمان همین است. البته حق تعادل میان مهریه و حقوق نیز باید وجود داشته باشد، بعضا میآمدند و حقوق نجومی داشتند و حق طلاق را هم میخواستند که من به هیچ عنوان نمیپذیرفتم. نمیشود هم از امتیازات جامعه سنتی استفاده کرد و هم از امتیازات جامعه مدرن! من برای دخترانم نیز مهریه معقولی را در نظر گرفتم، اما تمام حقوق مانند حق طلاق حق حضانت، حق خروج از کشور، تقسیم مال مساوی و ... را به عنوان شروط ضمن عقد برای دخترانم خواستم وانجام هم دادم.
منبع: رویداد۲۴
منبع: آفتاب
کلیدواژه: مولاوردی روحانی وزیر زن حجاب حجاب اجباری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۴۴۹۵۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه: آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! شما اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی کردید
به گزارش جماران؛ بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه در پی می آید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر زلفیگل؛
وزیر محترم نهادِ علم جمهوری اسلامی
سلام علیکم
به مهد علوم انسانی و جمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی(ره) خوش آمدید. از اینکه تصمیم گرفتید بالاخره پس از سه سال از زمان شروع وزارتداریتان، در میان دانشجویان دانشگاهی حاضر شوید که بارها بهصورت تشریفاتی و اداری در آن حضور یافتهاید، بسیار خرسندیم.
و اما بعد..
امروز حدود سه سال از زمانی که شما از عنوان «استاد عالی شیمی در سنگر خود یعنی آزمایشگاههای شیمی» خداحافظی کردید و عازم ساختمان وزارت علوم شدید گذشته است. هرچند برای ما پرسش مهمی است که با چه افق و تدبیری شیمیدان نمونه کشوری باید در مقامِ عالی وزارتخانهای قرار گیرد که ماهیت آن هیچ نسبتی با سررشتهی دانشگاهی وی ندارد، اما بگذریم و به اصل مطلب بپردازیم …
آقای وزیر!
شنبه هفته جاری - سالروز بیانات تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ بود. بیاناتی که یک روز بعد بهانهای برای آغاز انقلاب فرهنگی شد. اینکه متولیان انقلاب فرهنگی دانشگاهها چگونه آن را از اهداف اصیل خود دور کردند و بهانهای برای تسویهحسابهای شخصی در آن دوره قرار دادند، موضوع بحث ما نیست.
اما شما وزیر محترم و حضار این جلسه را فقط به یک جمله متوجه میکنیم : «دانشگاهها باید تغییر بنیانی کنند و باید از نو ساخته بشوند». عنایت دارید پس که انقلاب فرهنگی رسالتِ لحظهای شما و پیشینیان شما در وزارت علوم بوده است. انقلابِ فرهنگی! انقلابْ و نه ادارهٔ روزمرّه؛ فرهنگی و نه امنیتی!
پس ما در سالگرد روزی میزبان شما در دانشگاه علامه طباطبائی (ره) هستیم که چنین رسالتِ سیاسیای از زبان عارف انقلابی تاریخِ ما، امام روح الله خمینی (ره) خطاب به شما و جایگاه شما صادر شده است؛ چه خوش باشد که همین «گزاره تاریخی» هم معیار نقد و بررسی عملکرد حضرتعالی در صدارت وزارت علوم باشد! آیا شما در مسیر تحول بنیانی دانشگاه هستید آقای زلفیگل؟!
علاقهمندیم بهعنوان بسیجیان خمینی (ره) و سربازان امام خامنه ای در سنگر مهمترین دانشگاه علوم انسانی کشور، سخنِ آخر را اول به شما بگوییم :
«آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بیراهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشتهاید!»
اما چرا میگوییم شما اشتباهی بودید؟
شما با افتخار در روز دفاع از خویش در مجلس شورای اسلامی و در مقابل چشمان ملت ایران، از ایدههای خودتان برای تقویت «دانشگاه کارآفرین» سخن گفتید. محض اطلاع عرض میکنیم آقای وزیر که این سیاست محبوبِ شما، یعنی کارآفرین کردن دانشگاه، نه فقط سیاست شما و اصلاحطلبان پیش از شما بلکه یک سیاست جهانی-غربی جهتِ «تبدیل دانشگاه به بنگاه» بوده است!
این راهبرد سالهاست دانشگاه مظلوم انقلاب اسلامی را تبدیل به «بنگاههای پروژهبگیری» کرده است که اساساً با طرح «دانشگاه جمهوری اسلامی» امام خمینی (ره) فاصله دارد. در دانشگاه کارآفرینِ شما خلاقیت فکری-دانشجویی مُرده است و «پول و کار» حرف اول را میزند. دانشگاه تبدیل به بنگاه استارتاپی شده و در آن علم، رخت بربسته است و منافع شخصی، گروهی، حزبی، شرکتی و پروژهای حرف اول را میزند. در این وضعیت دیگر چیزی به عنوان دانشجوی آزاده و استاد دانشگاه مستقل باقی نمیماند. چیزی به اسم شور و اشتیاق دانشجویی و برنامه پژوهشی مستقل، بروز پیدا نمیکند.
در این شکل دانشگاه، صرفاً پیمانکارِ دولت و شرکتهای بزرگ تلقی میشود و هزینههای خود را از طریق حل مشکلات فنی و تکنیکی دولتها و بازار تامین میکند. دانشگاه به سمت مسائل کاربردی متمایل میشود و تحقیقات بنیادی در علوم پایه و انسانی که نسبت کمتری با مسائل کارکردی دارند و اساساً کمتر پولساز هستند، به حاشیه میروند. این «سیاست» میراثی است که آقای ستاری معاون علمی سابق رئیس جمهور دولت امید، برای شما و رئیس جمهور محترم فعلی و البته دیگر ارکان حاکیمت به ارث گذاشته است!
یکی از مهمترین دستاوردهای دانشگاه کارآفرین، از ابتدای دهه ۹۰ تا اکنون که با شما سخن میگوییم «سیاستزدایی از محیط دانشگاه» بوده است. سیاستزدایی یعنی چه؟ یعنی تضعیف هدفمندِ تشکلهای دانشجویی. یعنی اولویت رفاه و ساختوساز عمرانی بر تقویت بنیهٔ فکری دانشگاه. یعنی ترس از آزاداندیشی دانشگاهی. یعنی سپردن افسار دانشگاه به نهادهای محترمِ حراستی-امنیتی. یعنی سوقدادن دانشجو به سوی اندیشه کارآفرینی بهجای اندیشه سیاسی. یعنی خالی شدن دانشگاه از اساتید دینمدار، میهندوست و متعهد به چارچوبهای ملی سرزمینی. یعنی غلبه چاپلوسی. یعنی خنثی بودن طرحها و واحدهای درسی. یعنی حضور تشریفاتی مسئولین حکومتی. اینها فقط مصادقی از سیاستزدایی است آقای وزیر.
اما دانشگاه از منظر ما آقای زلفیگل پیمانکارِ هیچکس نیست. دانشگاه بنگاه اقتصادی و تجاری نیست. دانشگاه مرکز کارآفرینی نیست. «دانشگاه، دانشگاه است و رسالتش طرح مسئله برای سیاست است و این رسالت فقط و فقط به دست دانشجو و استاد متعهد و آگاه رقم میخورد.».
البته این سیاستهای کارآفرینی، اقتصاد کشور را هم به سمت الگوهای خدماتی برده و دانشجویان و دیگر اقشار را، از ورود به عرصه مهم تولید منع کرده است. نمونهاش را میخواهید؟ دانشگاه شریف و دانشگاه علامه طباطبائی!
آقای وزیر!
مدت مدیدی است پارک علم و فناوری دانشگاه شریف، مهمتر از خودِ دانشگاه شریف نزد شما مسئولین جلوه کرده است. مدت مدیدی است بودجههای هنگفت برآمده از قانون تقویت دانشبنیان، دانشگاهیان را به مدیران شرکتی تبدیل کرده است. مدت مدیدی است دانش تاریخی ایرانی-اسلامی در تمامی حوزههای علمی، جایش را به «مدلهای خلاقیت زیستبوم فناوری استارتاپی» داده است. مدت مدیدی است همین دانشگاه علامه طباطبایی، هیچ رنگ و بویی از علوم انسانی درش باقی نمانده است و در عوض پارکینگ مسئولین و منسوبین بازنشستهٔ همهی دولتها شده است! البته به تازگی آقای معتمدی پارک علم و فناوری هم قرار است راهاندازی کنند که طبق شواهد موجود ما، چیزی جز بازتکرار فاجعه اکوسیستم استارتاپی دانشگاه شریف نخواهد شد. دانشگاه مظلومِ علامه امروز نه تنها فقط از کمرمقی و بی انگیزگی مدیریتی، بلکه از سردرگمی طراحی ایده اختصاصی علوم انسانی خویش رنج میبرد و البته همین معضل با نزاعهای طایفهای داخل دانشگاه نیز آمیخته شده است!
پس آقای زلفیگل!
وقتی از نجات دانشگاه و احیاء نهاد علم و تحول بنیادین دانشگاه سخن میگوییم، از ارادهها و تصمیمهای پولادین برای برچیدن چنین وضع اسفناکی سخن به میان میآوریم. شما در بیش از دو سال گذشته، صرفاً به اداره و رفع و رجوع امور این وزارتخانه حساس و مهم فکر کردهاید که البته در همان هم ناتوان بودهاید و به همین سبب به عقیده بسیاری از متخصصان، مستحقترین وزیر دولت آقای رئیسی برای برکناری بودهاید. و الحق که معاونین وزارتخانهٔ شما بیشتر برای جایگاهی که در اختیار داشتهاند ایده و دستاورد داشتهاند تا شما.
از کارنامهای که در ایام انتصاب رؤسای دانشگاهها داشتید، کمیته انتصابات وزارت علوم را از موضوعیت انداختید، عملاً رؤسای ناکارآمدی را در دانشگاههای کشور منصوب کردید و نتیجه این همه بیتدبیری را در بلوای ۱۴۰۱ دیدید، تا نگاهی که در طول این چند سال به تشکلهای دانشجویی و اساساً بافت فرهنگیِ دانشجویی بهعنوان «مجموعههای پرادعا و غیرکاربردی» البته برخلاف نظر رهبری انقلاب اسلامی داشتهاید و این در جلسات خصوصی بیشتر خودش را نشان داده، نمایانگر رویکرد مدیریتی و عملکرد شماست!
جناب وزیر!
با این رویکردها، شما اقدام درست و لازم اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی رؤسای دانشگاههای کشور با همکارانشان کردید که البته در همین دانشگاه هم مشاهده شده است؛ بنا نبود با حذف اساتید مطلقاً ضد انقلاب از دانشگاه، ما دانشجویان انقلابی پذیرای اساتیدِ مطلقاً بیسواد و رانتخوار اصطلاحاً حزب اللهی یا انقلابی باشیم. دانشگاه، اساتید و گروههای آموزشی مبتنی بر منطق و اراده علمی، بصیرت سیاسی و اهلیت برای مصالحهجویی اجتماعی میخواهد که مسیرِ علمی-سیاسی خودشان را از مسیرِ ایران اینترنشنال، جنبش سبز، بیبیسی و ایضاً فلان رئیس و وزیر و وکیل دولت انقلابی سیزدهم نگیرند! بلکه عالم باشند و صرفاً به استقلال ملی و دینی دانشگاه و ایران اسلامی متعهد باشند.
یا مثال سادهتری بزنیم که مدتهاست توسط بسیج دانشجویی دانشکده روانشناسی همین دانشگاه پیگیری میشود. کاش بدانید هیچ سازمانی با ابلاغیه اداره نمیشود و اراده لازم است :
ابلاغیه چند روز گذشته وزارت علوم مبنی بر اجراییسازی بند ت از ماده ۲۶ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در دانشگاهها که از مطالبات رهبری انقلاب هم بوده، در فضای مجازی منتشر شده است. اما آقای وزیر، فقط در همین حد هم باقی مانده است! حتی برخی دانشگاهها این ابلاغیه را دریافت نکردهاند. هیچ ارادهای در دانشگاهها برای ترویج زیست مادرانه وجود ندارد. چگونه است که در بحران کرونا همه نهاد ها بسیج می شوند تا با بحران مقابله کنند و از آموزش مجازی تا کلیه امکانات را به کار میگیرند، اما در بحران جمعیت همان مدیریت دانشگاهها و وزارت علوم حاضر به اجرای بند ت ماده ۲۶ قانون جوانی جمعیت نیستند؟!
آقای وزیر علوم جمهوری اسلامی ایران!
دانشجو قرار است عنصر فعالی باشد که در ضمن نگاه نقادانه به خود و کشور، در آیندههای نهچندان دور، حلال مشکلات ملت و دولتش باشد. اما با مدیریت درخشان شما و پیشینیان شما، دانشجویان تبدیل به کارمندانی شدهاند که سر ساعتی مشخص به دانشگاه میآیند و بی سرو صدا در ساعتی دیگر از آن خارج میشوند. گویا شما همین دانشگاه را میخواهید. دانشگاهی مرده و سوت و کور. الحق والانصاف باید برای شما دست زد. وقتی وضع چنین است، مجدداً باید تکرار کنیم که
«شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بیراهه کشاندند!»
اما سخن آخر، جناب دکتر زلفیگل!
ما بهعنوان دانشجویان انقلابی که ابتدای سال تحصیلی مورد لطف شما قرار گرفتیم، شما را به همان بیانات امام خمینی در ۵۸/۰۲/۰۱ فرامیخوانیم. همان روز هم چنین قصدی داشتیم و امروز با صدای رساتری اعلام میکنیم؛ «انقلابِ اسلامی از شما اتخاذ سیاستی را میطلبد که نهادِ علم در مسیرِ دانشگاهِ جمهوری اسلامی قرار گرفته باشد؛ دانشگاهِ ایرانیِ دروننگر و برونزا، استقلالطلب، دینمدار، عدالتخواه، آزاداندیش، مولّد و حامی مقاومت مستضعفان جهان.»
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته