همه ابعاد و زوایای دفاعمقدس روایت شود
تاریخ انتشار: ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۴۷۶۲۶
یک نویسنده دفاعمقدس گفت:همه ابعاد وزوایای دوران هشت سال دفاع مقدس روایت شود.
به گزارش ایسنا، محمدعلی آقامیرزایی که به تازگی از وی کتاب "مهمان دجله "در مجموعه قصه فرماندهان (زندگی شهید کاظم نجفی رستگار) منتشر و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته در بازدید از غرفه انتشارات فاتحان در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با اشاره به اینکه هشت سال دفاعمقدس از زوایا و روایتهای مختلفی قابل پرداختن است، افزود: در برخی از کشورهایی که جنگهای بزرگ را از سر گذراندهاند به دلیل اهمیت و جایگاه آن در سرنوشت سیاسی و اجتماعی کشورشان تاریخ مدونی برای آن تنظیم و تدوین کردهاند و دارای کرسی تدریس است، لذا نباید با موضوع دفاعمقدس سطحی برخورد کرد و نویسندگان حرفهای و توانمند باید وارد عرصه ادبیات دفاع مقدس شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نویسنده کتاب "نقاب شیشهای " با تاکید بر ضرورت جذب مخاطب با اتخاذ رویکردهای نوین اظهار کرد: برای تولید آثار فاخر و جذاب باید زحمت کشید و مقدمه این امر هم جدی گرفتن پژوهش و تشکیل اتاق فکر و تصمیمگیری جامع در نهادهای متولی و تأمین منابع تحقیق برای نویسندگان است.
آقا میرزایی که بیش از ۲۰ اثر در حوزه ادبیات دفاع مقدس و سیره شهدا منتشر کرده است، با اشاره به نقش نهادها و دستگاههای مسئول در این زمینه، اتخاذ تصمیمات جامع و همه سو نگر، تهیه منابع و مستندات، تدوین سوژهها و مباحث غفلت شده و تحقیق و پژوهش و تدوین مؤلفههای موفقیت در جنگ را از جمله موضوعات لازم برای رشد و ارتقا ادبیات و نشر دفاع دانست.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: نمايشگاه كتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۴۷۶۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت حیرت انگیز یک نویسنده از خاطرهبازی دو فرمانده ایرانی و عراقی سالها پس از جنگ تحمیلی
احمد دهقان (نویسنده) روایتی قابل توجه از دیدار سردار فتحالله جعفری فرمانده زرهی ایران در دفاع مقدس و فرمانده لشکر یکم عراق در عملیات فتح المبین گفت.
گفتوگوی رادیو مضمون با احمد دهقان را بخوانید:
- فرمانده عراقی کاملاً با دیسیپلین نشست و شروع به حرف زدن کرد و گفت: «من در عملیات فتحالمبین میدانستم ایران میخواهد حمله کند» و داشت برگبرندههایش را برای فرمانده ایرانی رو میکرد.
- فرمانده عراقی ادامه داد: «آن شبی که میخواستید حمله کنید، سکوت بود و من به معاون عملیات خودم گفتم سکوت ایرانیها خیلی خطرناک است و اینها امشب حمله میکنند. بعد به نیروهایی که در شوش داشتیم، آماده باش دادیم و گفتم آماده باشید که ایرانیها میخواهند حمله کنند و کشتار راه بیندازید و خلاصه آن کشتههایی که شما دادید بخاطر پیشبینی من بود».
- آقای جعفری هیچ چیزی نمیگفت و این حالت داشت مرا دیوانه میکرد! جنگی سر میز شام بود و این جنگ کاملا به سمت عراقیها تمایل پیدا کرده بود.
- آقای جعفری شامش را قشنگ خورد و بعد گفت: «تو حسن باقری را میشناسی»؟ فرمانده عراقی گفت: «بله؛ در عملیات فکه شهید شد و اگر او بود، احتمالاً جنگ شما متحول میشد».
- آقای جعفری ادامه داد: «حسن باقری دهم اسفند مرا صدا زد و هنگامی که من به قرارگاه رفتم، عکس های تو را به من نشان داد» فرمانده عراقی جا خورده بود!
- آقای جعفری ادامه داد: «حسن باقری به من گفت روی تپه سبز برو (تپه سبز مقابل شوش است) و تمامی آتش منطقه را در دست بگیر؛ طوری که هیچ کس بدون اجازهٔ تو حق تیراندازی نداشته باشد.
- حسن باقری گفت که فرمانده گردان مقابل شوش، دیروز با شلیک خمپاره کشته شده و امروز فرمانده لشکر یکم عراق خواهد آمد تا فرمانده گردان جدید را در خط معرفی کند. این فرمانده لشکر آدم ترسویی است و این باید زنده بماند تا ما عملیات خودمان را انجام بدهیم. این باید سالم برود و سالم برگردد؛ چون که معاون او یک بعثی است و اگر فرمانده فعلی کشته شود، او را فرمانده لشکر میکنند؛ پس این فرمانده لشگر باید زنده بماند.»
- آقای جعفری گفت: «من آمدم روی تپه؛ تو با دو تا ماشین به خط آمدی؛ فرمانده ها را جمع کردی. بعد فرمانده جدید را معرفی کردی و دم غروب با همان ماشینی که آمده بودی، برگشتی من غروب آمدم به حسن باقری گفتم تو سالم آمدی و برگشتی»!
منبع: رادیو مضمون
کانال عصر ایران در تلگرام