خطر کوچکشمردن گناه
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۹۶۷۰۳
به گزارش ایکنا؛ ویژهبرنامه درسهایی از قرآن با سخنان حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی 23 اردیبهشتماه با موضوع «فضاسازی برای مبارزه با گناه» از شبکه اول سیما پخش شد. طبق روال هرساله، این ویژهبرنامه هر روز ماه مبارک به جز جمعهها پخش میشود.
در ادامه مشروح برنامه درسهایی از قرآن را میخوانید؛
«بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمین، بعدد ما احاط به علمه»
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
موضوع بحثمان در مورد گناه بود و اینکه زمینههای گناه، همچنین زمینههای خوب شدن و زمینههای بد شدن، این زمینهها را باید فراهم کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فضاسازی برای نماز باران
نمونه دیگر اینکه برای نماز باران میگویند: اگر دیدید باران نمیآید نماز باران بخوانید. اینجا یک جمله بگویم، ما نباید بترسیم که نماز باران بخوانیم و باران نیاید. خوب دو بار بخوانیم، چهار بار خواندیم و باران نیامد، پنج بار بخوانیم. اگر یک چوبی سفت است، شما بگویید: چون این چوب سفت است من دیگر تبر نمیزنم. آنقدر میزنی تا بشکند. باید روحانیون عزیز ما وقتی نیاز به باران است، نماز باران بخوانند بی رودروایسی. باران هم نیامد، نیامد یکبار دیگر میخوانیم. چطور به فوتبالیستها بگوییم: آقا برویم فوتبال. بگوید: نه، من میترسم گل نزنم. تو فوتبالیست هستی، در بازیها باید بروی گل بزنی، زدی زدی، نزدی نزدی. نباید گفت: میترسم بروم گل نزنم. آخر ما نزد خدا آبرو نداریم که نماز باران بخوانیم. بگو: خدایا ما آبرو نداریم، هرچه هست آمدیم نماز باران بخوانیم. آنوقت برای نماز باران میگویند: بچهها از مادرشان جدا شود. یعنی هرکس بچه دارد بگذارد کنار و این طرف بیاید. چه صحنهای پیش میآید؟ یک مرتبه پانصد تا بچه جیغ میزنند. پانصد تا دل هم بالا میبرد که بچه من است. بعد لباستان را چپه کنید یعنی یک حالت بگیرید، حالتی که اشکتان در بیاید. این مسأله مهمی است. گاهی وقتها انسان بخاطر غذایی که خورده، بخاطر پر حرفی و پرگویی و یکسری گناهان این قلبش سنگ شده و سنگدل شده و قساوت قلب پیدا کرده است. همین زیارتها و مناجاتها مهم است.
یک مسأله دیگر، پیغمبر از جنگ برمیگشت. پیروز شده بودند. در مسیر برگشت به یک بیابان کویر رسیدند. حضرت فرمود: بروید هیزم جمع کنید. گفتند: آقا اینجا جنگل نیست. باغ نیست، هیزم نیست. کویر است. فرمود: بروید هرچه گیرتان آمد بیاورید. دستور حضرت بود. مسلمانها پخش شدند و پس از مدتی آمدند، هرکدام چند چوب کوچک آوردند، یک سیر، دو سیر، کمتر، بیشتر، فرمود: هرکس چوب آورده روی هم بگذارد. انبوه چوب شد، پیغمبر فرمود: گناهان هم همینطور جمع میشود. اول میگویم: توبه، میگویید: گناهی نکردم. اما اگر دقت کنید خیلی گناه کردید. این عمل پیغمبر چیست؟ از این عمل پیغمبر چه میفهمیم؟ گاهی کارها را باید با نمایش نشان داد. گاهی افرادی که فکر میکنند خیلی آدم خوبی هستند، باید به آنها گفت: نه، خیلی هم آدم خوبی نیستی. به خودت فوت کنی خاکسترها کنار برود، تو هم، هم...
مرحوم شهید مطهری میگفت: هرکس میخواهد ببیند چطور آدمی است ببیند چه خوابی میبیند. ممکن است در روز بهترین حالات و گریه و مناجات و نماز شب و قیافه روزت خیلی ممکن است سبوحٌ قدوس باشد اما خواب ببینی چه کارهایی که نکردی. هرکس میخواهد ببیند چه جانوری است ببیند در خواب کجا میرود. حضرت به اینها فهماند درست است جزء اصحاب من هستید. رزمنده هستید، جبهه رفتید و پیروز شدید اما باز هم فوت به خودتان بکنید، عیب دارید. از این معلوم میشود آموزش برای کلاس نیست. اگر آدم جوهر معلمی داشته باشد در کویر هم میتواند کلاس بگذارد. ما الآن وقتی میخواهیم کلاس بگذاریم میگوییم: آمپیلی فایر میخواهیم برای اذان، تخته سیاه، لوح میخواهیم، کامپیوتر میخواهیم، چه میخواهیم، چه میخواهیم... آدم اگر مثل پیغمبر جوهر داشته باشد در بیابان کویر هم میتواند کلاس بگذارد. از این معلوم میشود اگر آموزش همراه با خاطره بود در ذهن میماند. اما اگر همراه با خاطره نبود ممکن است فراموش شود.
پیام شهداء در حفظ انقلاب
از چیزهایی که دل را رقیق میکند نشست و برخاست با فقراست. نشستن با فقرا، افرادی سنگدل میشوند، این زیارت قبور، یک وقتی آمدند از من دعوت کردند سخنرانی کنم، کجا؟ بهشت زهرا. گفتم: من سخنرانی در مزار شهدا نمیکنم. گفتند: چرا؟ گفتم: اگر اینجا من حرف نزنم، خود عکس شهید به آدم پیام میدهد. میگوید: ببین من جوان بودم و جوانیام را دادم، تو چه کردی؟ یک تابلو زده بود در قم تابلوهای زیادی، از این جمله، عکس جوان شهیدی را کشیده بود و خیلی هم جوان بود شاید بیست سالش نبود. نوشته بود: بدنم را به خاک سپردم، ایمانم را به خدا سپردم، انقلاب را به شما سپردم. چه جمله قشنگی! بدنم را به خاک سپردم، ایمانم را به خدا سپردم، انقلاب را به شما سپردم. یعنی خیانت نکنید.
گاهی این کلمات میماند. بنده اگر بیایم سر قبر شهید صحبت کنم مردم توجه به من پیدا میکنند. من مانع هستم باید حرف نزنم تا مردم عکس شهید را ببینند، این با شهید ارتباط پیدا کند. خیلی جاها سخنرانی ضد تبلیغ است. خیلی جاها سخنرانی... گاهی میرویم سخنرانی کنیم پشت سرمان این چراغهای همچینی روشن میکنند... اینجا که نیست؟ مثل اینکه من صحبت کنم و کسی بیاید پشت سر من چنین کند. این به نظر خودش شیرینکاری کرده است ولی غلط کاری کرده است. این چراغهای خاموش و روشن حواس مخاطب مرا پرت میکند. بچه سر کلاس میگوید: آقا اجازه میخواهد دستشویی برود. نخیر بنشین! بچه ادرارش را نگه دارد که درس را نمیفهمد. بگذارید برود ادرار کند. نخند! پخ میخندد. خندهاش گرفته بگذارید بخندد. با فطرت مردم ور نروید. بچه ادرارش گرفته، بچه خندهاش گرفته، بچه اشتباه میکند، توبیخ نکنید. بگویید راه صحیح این است.
گاهی وقتها هم انسان میگوید: «إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِيماً فَتَحَلَّمْ» (نهج البلاغه، حکمت 207) اگر حلم نداری خودت را در قالب حلم دارها بزن. یعنی وقتی بین چند تا آدم حسابی نشستی، شما آنجا دیگر نمیتوانی کارهای سبک انجام بدهی. یعنی اطرافیان آدم در تربیت انسان اثر میگذارند. داریم اگر عزاداری است میتوانی گریه کن، نمیتوانی گریه کنی بی تفاوت نباش. «بکی أو أبکی أو تباکی» یا گریه کن برای امام حسین، یا بگریان، یا گریه کن یا لااقل اگر اشک نداری قیافهی ... یک قیافهای...
یک کسی رفته بود فاتحه، آقا روضه میخواند. جلسه فاتحه یکی از بستگان بود. یک نفر چنین گریه میکرد: اهه اهه... گفتند: چرا چنین گریه میکنی؟ گفت: فامیل دورم بود. گفت: اگر فامیل نزدیکم بود چنین میکردم چون فامیل دورم بود، بالاخره اگر داری اشک بریز، اگر نداری قیافهای به خود بگیر که نگویند: این آدم سنگدل است. در عین حال اگر کسی گریه نمیکند نمیشود توبیخش کرد. دوستی میگفت: روی منبر روضه میخواندم همه مردم گریه میکردند. یکی پایین منبر اینطور نگاه میکرد. همه سرها پایین و این یکی اینطور بود. همینطور که مردم سرشان پایین بود، به او گفتم تو چنین کن. تو هم یک «تباکی» گفت: نمیخواهم. خنده و گریه دست آدم نیست، خندهاش میگیرد، گریهاش میگیرد. اما زمینه را باید طوری فراهم کرد که حال و هوا بسازد. مثلاً به ما گفتند: در تشییع جنازه نخندید. چون همه محزون هستند، حریم افراد را حفظ کنید. ماه رمضان شما نمیتوانی روزه بگیری یا مریض هستی، یا مسافر هستی اما حریم جامعه را نگهدار. علنی روزه نخور. حریم نگهدار. حالا که عزادار هستند در تشییع جنازه نخند. حالا که ماه رمضان است حریم ماه رمضان را نگهدار.
هر چیزی حریم دارد. اسم بچه را کامل ببرند. اسم بچه را کامل ببرید. فاطی یعنی چه؟ فاطمه خانم، پیغمبر ما اسم بچه کوچولوها را با کنیه میبرد. سه سالش است نگو: حسن، بگو: آقا حسن، حسن آقا، اگر اسم بچهها را بزرگ بردید بچه خودش را جمع میکند. دیگر کار سبک نمیکند.
یک صحنهای امام سجاد به وجود میآورد، شب آخر ماه رمضان، امشب یک خاطرههایی که یادم میآید سهم قرآن کم میشود، از شما کم استفاده میکنیم. گوینده هم در جریان باشید، بخشی سوادش است، بخشی مطالعه قبلیاش است، بخشی نه سواد است و نه مطالعه، آن چیزی است که شما نگاه میکنی یادش میآید. یعنی رزق شماست. لذا خیلی وقتها من مطالعه میکنم، یادداشت دستم است میروم چیز دیگر میگویم. میگویند: چه گفتی؟ چه مطالعه کردی؟ میگویم: رزق آنها چیز دیگر بود. این خاطره را گوش بدهید.
برنامه امام سجاد علیهالسلام برای آموزش بردگان
امام حسین را که کشتند خفقان حاکم شد. دیگر کسی جرأت نمیکرد حرف بزند. بالاتر از امام حسین! شهیدش کردند و خانوادهاش را اسیر کردند. امام سجاد امام بود ولی کاری نمیتوانست بکند. امام سجاد از چند فرمول استفاده کرد. یکی از فرمولهایش این بود که برده میخرید. باز اینجا یک شبهه است، یادتان باشد برده خریدن امام سجاد را داشته باشید، من این شبهه را پاسخ بدهم. میگویند: چرا اسلام با بردهداری موافق است؟ چرا انسان آزاد باید برده شود؟ من این را طرح میکنم هرچه شما رأی دادید عمل میکنم. در روی کره زمین جنگ هست یا نیست؟ در جنگ غالب هست، غالب و مغلوب هست یا نیست؟ اگر ما جنگ کردیم و غالب شدیم با اسیرها چه کنیم؟ پنج راه داریم، 1- اسیرها را از دم بکشیم. درست است؟ بی انصافی و بی رحمی است. 2- اسیرها را از دم آزاد کنیم. این هم بی عقلی است. چون اسیری که آمده مرا بکشد، شکست خورده، حالا میرود شمشیرش را تیز میکند و برمیگردد. از دم بکشیم درست نیست. از دم آزاد کنیم میرود شمشیرش را تیز میکند و برمیگردد. اینها را در یک اردوگاه جا بدهیم. یک اردوگاه بگیریم و اسیرها را در اردوگاه ببریم. این معنایش این است که ما مسلمانها باید خرج دشمنمان را بدهیم. اینکه آمده در جبهه مرا بکشد تازه در یک باغ کنیم، در یک اردوگاه کنیم، خرجیاش را من بدهم. اسلام میگوید: بهترین راه این است که بردهها در خانه مسلمانها تقسیم شوند، اخلاق اسلامی، آداب اسلامی را آشنا شوند، به مرور هم آزاد شوند. روزه خوردی، یک برده آزاد کن. فلان کار، یک برده آزاد کن. یکی از عبادات، برده آزاد کن. زکات جمع کردی؟ بخشی از پول زکات را برده آزاد کن. یعنی اول پخش شوند، به مرور آزاد شوند، این بهترین راه است. اگر این راه را قبول نکنیم یا باید این اردوها بروند یا از دم بکشیم یا از دم آزاد کنیم. هر سه غلط است، این پاسخ یک شبههای که چرا اسلام بردهداری را قبول کرده است.
امام سجاد(ع) چون امام حسین را شهید کرده بودند و هیچ راهی برای تبلیغ نداشت برده میخرید. برای هر بردهای هم یک پرونده درست میکرد. شب عید فطر به بردهها گفت: جمع شوید، مثلاً 47 برده خریده بود. آقای فلان بیا ببینم. شما شماره هفده هستید. در این سه ماهی که برده بودی و خانه ما بودی، خلافهای شما این و این است. قبول است؟ میگفت: بله قبول است. شماره هفده شما هم 22 خلاف داشتی، قبول است؟ بله. به اینها حالی میکرد که خلافهای شما نوشته شده، شب عید فطر است، بعد میگفت: همه را بخشیدم. بعد میگفت: هرچه من میگویم شما بگویید. ای علی بن الحسین، ای زین العابدین. همه میگفتند: ای زین العابدین! همانگونه که تو، همه با هم میگفتند: همانگونه که تو... لغزشهای ما را نوشتی، خدا هم لغزشهای تو را نوشت. بعد میگفت: خدایا شب عید فطر است، همه را آزاد کردم. بعد میگفت: تو هم امام زین العابدین را آزاد کن. ببین این کلاس تربیت است.
دعاهای امام سجاد علیهالسلام برای مبارزه با طاغوت
این یکی، یکی دیگر از راههایی که امام سجاد میرفت این بود که حرفهایش را در دعا میزد. دعا خیلی حرف دارد. من این را هم با مثالی که در ذهنم هست و شاید گفته باشم، بگویم. زمان شاه یکی از علما را زندان انفرادی بردند. زندان انفرادی مثل دوش حمام است. یک روزنه دارد فقط آدم از چشمش بیرون را میبیند. یکی از علما را زندان انفرادی بردند، یکی از علمای دیگر را هم داشتند یک انفرادی دیگر میبردند. ایشان از این سوراخ نگاه کرد دید دارند رفیقش را آنجا میبرند. گفت: سلام علیکم! ناراحت نباشی من هم اینجا هستم. میخواست حرف بزند، مأمور زندان گفت: آقا شما حق نداری حرف بزنی. ممنوع است. گفت: میتوانم قرآن بخوانم؟ گفت: بله قرآن بخوان. یک خرده قرآن خواند، لا به لای قرآن گفت: ای رفیق صدیق، «أنا بخدمتکم» یعنی من خدمت شما هستم. «اذا جاءوا بک الی المحاکمه» تو را برای محاکمه میبرند «و سئلوا عنک» سؤال میکنند. «فقل فی جوابهم» اگر چنین گفتند، چنین بگو. اگر چنین گفتند، چنین بگو. لا به لای آیات قرآن به زبان عربی صحبت میکرد. مثلاً اعوذ بالله من الشیطان الرحیم، «قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْهِ ما حُمِّلَ وَ عَلَيْكُمْ ما حُمِّلْتُمْ وَ إِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ» (نور/54) تا اینجا قرآن، حالا از اینجا دارد میبافد «یا ایها الصدیق أنا بخدمتکم» رفیق من هم اینجا هستم. «و اذا جاءوا بک الی المحاکمه و سئلوا عنک فقل فی جوابهم» تو را میبرند، میزنند و شکنجه میکنند، چنین سؤال میکنند، چنین بگو. این پلیس ایستاده بود و نفهمید این قرآن نمیخواند. یک آیه قرآن میخواند و بعد از قرآن، فرمولهای زندان و دادگاه را میگوید. امام سجاد اسمش دعا بود.
مثلاً امام سجاد دید طاغوت آمد، یک جنایتکاری از بنی امیه یا بنی عباس وارد شد. همه مردم بلند شدند و احترام کردند. امام سجاد گفت: خدایا، حالا دعای امام سجاد را ببینید. اگر زمانی طاغوت آمد بلند شدم، مرا ببخش. اگر در صورت طاغوت خندیدم مرا ببخش. اگر قلم طاغوت را تیز کردم برای نوشتن مرا ببخش. اگر دوات طاغوت را جوهر ریختم برای نوشتن مرا ببخش. یعنی ای مردم کار شما غلط بود. نمیتوانست بگوید: جلوی طاغوت بلند نشوید و در صورت طاغوت نخندید. قیافه را، قالب را عوض میکرد قالب دعا، میگفت: خدایا اگر چنین شد مرا ببخش. اگر... زمان امام سجاد یکی از طاغوتها قرآن را باز کرد. دید آمده که ما پدر ظالم را درمیآوریم، به قرآن گفت: با منی؟ من پدر تو را درمیآورم. قرآن را گذاشت و گفت: تیرباران کنید. یعنی امام سجاد در چنین شرایطی زندگی میکرد، قرآن را تیرباران میکردند. نماز صبح را سه رکعت خواندند. گفت: نماز صبح دو رکعت است. گفتم: من امروز حالم خوب است میخواهی بیشتر هم بخوانم. اینطور جاها، آنوقت امام سجاد در مورد قرآن یک دعایی دارد. خدایا این قرآن چه کتابی است؟ این قرآن چه کتابی است؟ این قرآن چه کتابی است. یعنی دعای امام سجاد در مورد اهمیت قرآن به مناسبت تیرباران قرآن بود مثلاً. امام سجاد در مقابل احترام طاغوت، دعا بود برای اینکه اگر کمک طاغوت نکنید مثلاً... یعنی این دعاها یک شأن نزولی بود و امام حرفهای خودش را در قالب دعا میزد. این مهم است. دعا را سبک نگیرید.
صحیفه سجادیه دعاهای زیادی دارد، یک دعایش دعای مکارم الاخلاق است. من 82 جلسه اینطور که یادم هست در تلویزیون فقط این دو سه صفحه را تفسیر کردم. دعاها معنا دارد و پیام دارد، نکته دارد. خیلی از نکات علمی در قرآن است، در دعاهاست.
شیوه خاص نماز عید امام رضا علیهالسلام
عیدی بود، ظاهراً عید فطر یا قربان. زمان مأمون الرشید نماز عید میخواند. مأمون الرشید گفت: امسال نماز را امام رضا بخواند. اسبها را آوردند که ای امام رضا سوار شوید برویم نماز بخوانیم. فرمود: این نماز سلطنتی است. من اگر نماز بخوانم آن نمازی را میخوانم که پیغمبر خواند. گفتند: نماز پیغمبر را ما نمیدانیم. شما اهلبیت هستید. گفت: همه اسبها بروید، اشراف هم بروند. با مردم معمولی، کفشهایش را کند پا برهنه، هر چند متر الله اکبر! و لله الحمد... آقا جمعیت ملحق شد، دیدند امام رضا پا برهنه شده با آن جملات دعا اشکها جاری شد و یک ولولهای افتاد. به مأمون گفتند: اگر این نماز تمام شود تو دیگر حکومت نداری. مأمون گفت: او را برگردانید. امام رضا را از وسط راه که میرفت نماز بخواند برگرداندند. اگر ما بتوانیم... امام رضا فرمود: اگر مردم شیرینی دین را بچشند همه ایمان میآورند. عربیاش را بخوانم. «ان الناس لو عرفوا محاسن كلامنا لا تبعونا» (وسائل، ج 18، ص 65، حديث 52) اگر مردم زیبایی دین را ببینند ایمان میآورند. آنجایی که مردم نسبت به دین سنگین هستند زیبایی دین را نچشیدند. ما باید در خانه یک کاری کنیم بچههای ما زیبایی دین را بچشند. نگویند: پدر ما از مسجد آمد و به مادر ما حرف زشت زد. خوب این دیگر... مسجد برود و بگوید: خیلی خوب، تو که رفتی چه کردی؟ برگشتی و به مادر ما فحش دادی. رفتار ما در خانه باید طوری باشد که بچهها با عمل...
حدیث دیدم با همین دو تا چشم، کسانی که با رفتار مسلمان شدند آمارشان بیش از کسانی است که با سخنرانی مسلمان شدند. مسألهی... گاهی رفتار ما، میآید در حرم امام رضا یک گوشه مینشیند. بلند نمیشود. آقاجون اینجا حرم است. همه آرزو دارند دو رکعت نماز بخوانند، دو رکعت خواندی بلند شو برو. نه اینجا جای من است، من قبلاً نشستم، بابا دو رکعت بخوان و برو، یک آیه داریم که اگر رفتی خدا بیشتر به تو میدهد تا بنشینی و دعا بخوانی. توجه کنید، در حرم رفتید جا تنگ است. بگو: یا امام رضا چون زوار آمده ما رفتیم. جا را به زوار بدهیم. میگوید: اگر تکان خوردی دادی، خدا همه درها را به رویت باز میکند. «إِذا قيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِى الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ» (مجادله/11) فقط دلم میخواهد یک خرده دقت کنید.
گشایش در کارها با گشایش برای مردم
«إِذا قيلَ» یعنی اگر به شما گفته شد،«تَفَسَّحُوا فِى الْمَجالِسِ» تکان بخورید و به ما جا بدهید، اگر با نگاهش، با اشاره، با بیان، به شما گفتند: تکان بخورید، تکان بخورید و جا به او بدهید. میگوید: «فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ» دیگر نمیگوید: «یفسح الله فی المجالس» تو در مجلس جا بده و من در همه چیز به تو جا میدهم، به فکرت جا میدهم، فکرت را باز میکنم و علمت را بیشتر میکنم. توفیقت را بیشتر میکنم. نمیگوید: تو جا بده جایت میدهم. جا بده جایت میدهم نیست. میگوید: تو جا بده من همه چیز به تو میدهم. «تَفَسَّحُوا فِى الْمَجالِسِ» یعنی در مجلس تکان بخور، بعد نمیگوید: «يَفْسَحِ اللَّهُ فی المجالس» نمیگوید: تو در مجلس جا بده، نمیگوید: من هم در مجلس جا میدهم. میگوید: من هم از هر جهت جا میدهم. خیلی است. بنده یک چیزی را هرچه مطالعه میکنم نمیفهمم. به حرم میآیم، میبینم کسی دنبال جا میگردد. میگویم: آقاجان اینجا جای من بایست، من رفتم. میروم کتاب را باز میکنم میبینم عجب، چیزی که قبل از زیارت نمیفهمیدم حالا میفهمم.
غصه نخورید پول شما رفت، آنچه میرود برمیگردد. قرآن یک آیه دارد میگوید: «فَهُوَ يُخْلِفُه» یعنی «یُخلفه» خلیفه، خلیفه یعنی جانشین. بده من جایش را پر میکنم. یک سینی میوه جلوی شما میآورند. اگر شما برای خودت برداشتی. آن آقایی که میوه دستش است رد میشود. اما اگر برای خودت بر نداشتی، تا سینی میوه را آوردند یکی برداشتی و به ایشان دادی، تا مادامی که به این و آن بدهی این سینی را برای شما نگه میدارند. اما اگر برای خودت برداشتی این هم میرود. این سقفهای ضربی که میزنند آجر را به بنا میدهند، بنا میزند، اگر گرفتی و دادی یکی دیگر به تو میدهند، اما اگر بنا آجر را نگه داشت، آن پایین هم آجر را نگه میدارد. مادر اگر شیرش را به بچه بدهد جایش پر میشود. اما اگر شیرش را در سینه نگه دارد همینطور میماند. نترسید. بگذر، میگذرم.
قرآن یک آیه داریم میگوید: «وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ» (نور/22) «وَ لْيَعْفُوا» باید عفو کند، ببخش.
«وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا» همدیگر را ببخشید. «أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ» مگر نمیخواهی خدا تو را ببخشد؟ اگر میخواهی خدا تو را ببخشد، تو هم مردم را ببخش. هرکس فحشت داده حلالش کن. ظلم کرده، حلال. تهمت حلال، غیبت حلال، کتکم زده حلال، آبرویم ریخته حلال، تحقیرم کرده حلال، بگذر، قرآن میگوید: اگر میخواهی بگذرم تو هم بگذر. «وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا» عفو کنند. «أَ لا تُحِبُّونَ» دوست نداری «أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ» مگر دوست نداری خدا تو را ببخشد، تو هم مردم را ببخش.
خدایا هرچه به عمر ما اضافه میکنی به ایمان و عمل و عقل و علم و اخلاص و عمق و برکت کار ما بیافزا. هرچه در این ماه رمضان به خوبان تاریخ میدهی به آبروی همان خوبها همه آنها را به همه ما مرحمت بفرما.
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: درس هایی از قرآن ایکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۹۶۷۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رکوردشکنی عجیب و غریب سریال گناه فرشته!
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه هفت صبح، سی و یکم فروردین امسال، قسمت آخر «گناه فرشته» در پلتفرم فیلیمو منتشر شد و همچنان بحث و نظر درباره آن ادامه دارد. این سریال به نویسندگی و کارگردانی حامد عنقا، در طول پخش هم محل صحبت بود و هر بار وجهی از آن توسط رسانهها، منتقدان و کاربران برجسته میشد. با این پیش زمینه، طبیعی است که «گناه فرشته» را محصولی «دیده شده» بدانیم. همانطور که اخیرا روابط عمومی فیلیمو خبر داده که قسمت اول این سریال توسط یک میلیون و ۴۷۰ هزار کاربر دیده شده و رکوردی تازه به ثبت رسانده است.
اصل خبردر خبر روابط عمومی فیلیمو آمده است : «۱۸ هفته پرماجرا را با فرشته، حامد، نوید، مهتاب و عماد پشت سر گذاشتیم. «گناه فرشته» اولین سریالی بود که قسمت یکم آن در طول زمانِ پخش، توسط یک میلیون و ۴۷۰ هزار کاربر فقط در فیلیمو تماشا شد و این استقبال همچنان ادامه دارد. قدردان اعتماد شما به فیلیمو، تماشای محتواهایش و دلسوزی برای سریالها هستیم. از این داستان پرتلاطم برای ما خاطرههای فراوانی ماند، همراه نظرها، نقدها، حرفها و حتی گلایههای از سر محبت شما که مطمئن باشید اینها چراغ راه آینده برای ادامه مسیر و سرمایه بسیار بزرگ فیلیمو است.
با احترام به زندهیاد مرتضی پورصمدی از گروه تولید سریال «گناه فرشته» صمیمانه تشکر میکنیم. حالا این سریال هم به تالار تجربهها و خاطرههای فیلیموییها پیوست. به این امید که اثر بعدی ما با توجه به این همه توجه و ریزبینی مخاطبان باهوش و فرهیختهمان، رو به جلو، چشمگیرتر، دلرباتر و ماندنیتر باشه برای همهمون. دوستتون داریم.»
رکوردشکنی گناه فرشتهدر خبر بالا، از ثبت یک رکورد برای قسمت اول «گناه فرشته» یاد شده است. اگر خاطرتان باشد محمدحسین مهدویان بعد از انتشار قسمت آخر «زخمکاری 2» متنی به اشتراک گذاشت و در بخشی از آن اشاره کرد: «میزان تماشای قسمت اول از فصل دوم سریال تاکنون از عدد یک میلیون و ۳۰۰ هزار نمایش گذشته و هنوز هم تماشایش ادامه دارد.»
با این قیاس میتوان نتیجه گرفت که قسمت اول «گناه فرشته» از سریال قبلی فیلیمو پیش افتاده و این اتفاقی تازه برای پلتفرم است.
بار دیگر سریال جنجالیدرباره «گناه فرشته» هر آنچه باید را نوشتیم و دیگر رسانهها هم نوشتند؛ اینکه چطور شروع شد و چطور ادامه یافت و با چه شیوهای به پایان رسید. فقط محض یادآوری میگوییم که همه قسمتهای سریال واکنشبرانگیز بود و وجوه مختلف آن مد نظر قرار میگرفت. نکته جالب درباره واکنش مخاطبان، حتی آنها که نظری مثبت درباره سریال نداشتند، جایی است که آنها هم «گناه فرشته» را میدیدند. شاهد این ادعا، سلسله کامنتهایی است که تا قسمت آخر ادامه داشت. حتی برخی فعالان مجازی مثل یوتیوبرها میگفتند دیگر «گناه فرشته» نمیبینیم اما برای قسمت جدید، تولید محتوا میکردند!
این ویژگی ساختاری و محتوایی «گناه فرشته» بود که توانست مخاطب را با خود درگیر کند. دنیایی که ساخت، پر بود از راز و تعلیق و دلهره و سرگردانی. کمتر مخاطبی تکلیف خود با سریال را میدانست! درست مثل خود شخصیتهای مستاصل سریال که نمیدانستند برسر چه دعوا دارند. این، تجربهای نو برای حامد عنقا و پلتفرم فیلیمو محسوب میشود؛ اما مهم جایی است که خطر آنها جواب داد و «گناه فرشته» دیده شد.
خوب بودن یا ناراضی بودن از نتیجه بهدست آمده، بحثی دیگر است؛ هر چند سریال حرفهایی مهم در دل داشت و واقعا برخی مفاهیم آن نیازمند واکاوی و تحلیل فرامتن بود.
مورد چهارم| رکورد فسیل
همزمان با انتشار رکوردشکنی «گناه فرشته» خبری دیگر درباره فروش بالای فیلم سینمایی «فسیل» منتشر شد که نباید به راحتی از این مسئله گذشت. بر اساس اعلام فیلیمو:« اکران آنلاین «فسیل» با فروش ۲۹ میلیاردی و یک رکورد جدید به پایان رسید. «فسیل» به کارگردانی کریم امینی و تهیهکنندگی سید ابراهیم عامریان بیش از ۴۰ میلیون دقیقه بازدید داشت و تبدیل به پربازدیدترین فیلم فیلیمو در سینمای آنلاین شد.
مخاطبان ۳۵۸ هزار و ۹۴۵ بلیت خریدید که باعث فروش ۲۸ میلیارد و ۵۶۱ میلیون و ۸۰۰ هزار تومانی این فیلم شد.» نکته روشن ماجرا این است که اکران آنلاین ظرفیتی مهم برای پلتفرمها است؛ به شرط آنکه چینش فیلم، زمانبندی اکران و تبلیغات درست، این طرح را همراهی کند. با ثبت دو رکورد جدید برای «گناه فرشته» و «فسیل»، فیلیمو روزهای شیرینی را تجربه میکند.
کد خبر 849491 برچسبها خبر مهم فیلم و سریال ایرانی سینمای ایران چهرههای مشهور شهاب حسینی (بازیگر)