Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی برنا؛ در هر جامعه ای برای پاسخگویی به نیاز های مردم و حل یا کاهش مشکلات آن جامعه؛ تمهیداتی اتخاذ و برنامه هایی را در این راستا تدوین کرده  و اجرا می کنند.

یکی از این برنامه های تدوین شده که توسط دفتر امور آسیب دیدگان سازمان بهزیستی به مرحله اجرا رسیده است ،برنامه اورژانس اجتماعی است که در راستای پیشگیری و مداخله های روانی قبل از مداخله های قضائی و انتظامی است که منجر به جلوگیری از وقوع جرم و قضا زدایی خواهد شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در خصوص اینکه این اورژانس تا چه حد توانسته در کاهش آسیب های اجتماعی ؛ همسر آزاری ؛ کودک آزاری و خشون های خانواده موفق اشد با دکتر حسین خطیبی ؛روانپزشک و دکتری علوم ارتباطات اجتماعی گفتگویی داشتیم که در ادامه می خوانید:

خطیبی در خصوص تشکیل این سازمان و اهداف و عملکرد؛ چنین به خبرنگار اجتماعی برنا گفت : اتفاقاتی که در حوزه خانواده یا در حوزه واحدهای تشکیل دهنده اجتماع رخ می دهد ،گاهی اوقات تاثیرات مثبت و منفی را بر فرد و خانواده و اجتماع می گذارد.در خصوص مباحثی که تاثیرات منفی را ایجاد می کند معمولا دخالت و عکس العمل سازمان های متخصص و سازمان های ذیربط دارای اهمیت فراوانی است که در سرتاسر دنیا برای رفع این تاثیرات منفی ؛ سازمان هایی را تشکیل داده اند. وقتی یک اتفاق یا حادثه ای در یک حوزه به وقوع می پیوندد،جدا از فرد که وظایفی را در قبال ایجاد ایمنی و کاهش خطرات نسبت به خود دارد  ،جامعه نیز باید ساز و کارهایی را نیز در این خصوص داشته باشد.برای مثال وقتی یک آتش سوزی در مکانی رخ می دهد؛ فرد و افرادی که درگیر این جریان هستند یک سری وظایفی در خصوص اطفای حریق و خروج به موقع از محل حادثه دارند اما جامعه نیز سازمانی را تحت عنوان سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی تاسیس کرده است تا پیشگیری های لازم را انجام دهد و در زمان وقوع یک حادثه آتش سوزی از گستردگی های آن جلوگیری کند تا تاثیرات مضر این حادثه کاهش یابد.

خطیبی با اشاره به اینکه حوادث فقط در قالب حوادث سخت افزاری نیست خاطر نشان کرد:  همه حوادث در حوزه های سخت افزاری مانند آتش سوزی و زلزله و ... نیست بلکه در حوزه های نرم افزاری مانند ضرب و شتم ،طلاق و کودک آزاری که در داخل خانواده ها در حال وقوع است را نیز شامل می شود که همانند حوادث سخت افزاری باید سازمان هایی  برای پیشگیری و مقابله با این دست حوادث ایجاد شود تا اقدامات ایمنی لازم صورت گیرد و میزان آسیب های اجتماعی در داخل جامعه کاهش یابد.

وی در خصوص تشکیل اورژانس های اجتماعی در داخل جامعه بیان داشت:در حال حاضر سازمان هایی تحت عنوان اورژانس اجتماعی در داخل جامعه برای پیشگیری از به وجود امدن آسیب های اجتماعی تشکیل شده است تا میزان ایمنی را در داخل خانواده ها و جامعه افزایش دهند و میزان خطرات ناشی از به وقوع پیوستن اتفاقاتی نظیر کودک آزاری و ضرب و شتم را را کاهش دهد.حتی حوادثی که آن هارا حوادث سخت افزاری می نامیم عوارض و آسیب های نرم افزاری و روانی را نیز در پی دارد. برای مثال می توان به سیل اخیر در مناطق شمالی و جنوبی کشور اشاره کرد که علاوه بر خسارت های مادی خسارت های معنوی و روانی شدیدی را نیز در پی داشت ،در این شرایط است که باید سازمان هایی که وظیفه حمایت های روحی و روانی را بر عهده دارند وارد عمل شوند و از گستردگی آسیب های اجتماعی نشات گرفته از حوادث سخت افزاری به صورت هدفمند و صحیح جلوگیری کنند.

وی با اشاره به نقش مهم اورژانس اجتماعی در داخل جامعه اظهار داشت :آمار خشونت در جامعه رو به رشد است و طبق آمار جهانی؛  جامعه ایرانی جز اولین جوامعی  است که رفتارهای خشونت آمیز در آن به وقوع می پیوندد. از سوی دیگر  اتفاقات طبیعی و غیر طبیعی از جمله سیل و زلزله و نوسانات اقتصادی و مشکلات اجتماعی در پی توجه بیشتر اورژانس اجتماعی و مسئولان بهزیستی را به روان مردم جامعه افزایش داده است . باید توجه داشت که جامعه خسته از اتفاقات ؛در اولین گام؛ امکان افزایش افسردگی در آن بسیار است و در ادامه جرایم و آسیب های دیگر امکان شکل گیری دارد . بدین ترتیب باید طرح های ویژه ای از سوی سازمان بهزیستی برای نگهداشت سلامت جامعه طراحی و اجرا شود و فعالیت های اورژانس اجتماعی نیز گسترش یافته و در بعد پیشگیری ؛ هوشمندانه تر ورود کنند. 

وی در پایان تاکید کرد :این سازمان می تواند  نقش مهمی را در داخل جامعه ایفا کند و همانند اورژانس پزشکی که در پیشگیری از بیماری ها و امداد رسانی به بیماران نقش فعالی دارد می تواند اثرات مثبتی را داشته باشد و از لحاظ روحی و روانی افراد را تغذیه کند و عواقب اتفاقاتی که بر روی روح و روان  در طول سالیان دراز اثر گذار است و هزینه های مادی و معنوی را برای فرد کاهش دهد تا در روند زندگی فرد در حال و آینده اختلالی به وجود نیاورد و باید بیشتر بر روی این مسئله سرمایه گذاری شود و مورد بررسی قرار گیرد تا با پدیده هایی که بر روی روح و روان تاثیرات فراوانی می گذارد روبرو نشویم و یا کمتر شاهد این نوع آسیب های اجتماعی در اجتماع باشیم.

 

 

 

 

 

خبرنگار: امجد عبدی

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: افسردگی بهزیستی جامعه خشونت سلامت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۹۸۶۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سلامت روانی، اخلاقی و اجتماعی از وجوه مهم سلامت

به گزارش خبرگزاری مهر، سردار سعید منتظرالمهدی در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت آورده است: یکی از ارکان اصلی خوشبختی و بهروزی، «سلامت» است. چه، با برخورداری از تراز بالای صحت و سلامت است که می‌توان برای تحقق اهداف ریز و درشت زندگی و بیشینه سازی شادابی و موفقیت، گام فراسو نهاد و جهد و جد روزافزون نمود. لیکن، نباید از یاد برد که قلمرو و حیطه سلامت هرگز در سطح «سلامت جسم» محدود نمی‌ماند بلکه حیطه‌های پر اهمیت دیگری را نیز در بر می‌گیرد که از آن میان سه حیطه دیگر سلامت، یعنی «سلامت روان»، «سلامت اخلاق» و «سلامت اجتماعی» درخور توجه فزون‌تری هستند (نیازی به یادآوری نیست که این چهار حیطه سلامت پیوند وثیق و جدایی ناپذیری با یکدیگر دارند و لاجرم زوال یا نقصان هریک قادر است آن سه دیگر را دستخوش کژکارکردی کند).

چنانچه از حیث یادآوری و بیش و کم از منظر امروزی بخواهیم تعریفی بس مختصر از این چهار حیطه سلامت به دست دهیم چنین می‌توان گفت که جسم آنگاه سالم است که بتوان بی هیچ محدودیتی از همه ظرفیت و توان آن برای «نیکو زیستن» بهره جست، روان نیز زمانی در سلامت است که نه تنها در دام هیچ «تعارض» آشفته ساز و نشانگان ملال انگیز و تنیدگی آشوبناکی گرفتار نشده باشد بلکه لبریز سُرور و وجد و خرسندی و پیوسته در تعالی و پویایی باشد. به همین قیاس سلامت اخلاقی نیز به حالتی اطلاق می‌شود که ذهن و ضمیر فرد عاری از «احساس گناه» باشد؛ آشکار است که لازمه فراچنگ زدن چنین خلق و حالتی آن است که فرد در کنش و منش و بینش خود، «فضایل اخلاقی» (نظیر صداقت، عدالت، اصالت، امانت و جز آن) را فرو نگذارد و برای بیشینه سازی آنها پیوسته بکوشد. سر انجام، مراد از «سلامت اجتماعی» آلوده نشدن به آسیب‌های مختلف از یک سو و داشتن ارتباط و تعامل «شفابخش» با جمع و جامعه از دیگر سو است.

ناگفته پیداست که یک دوجین عامل را می‌توان نشان کرد و نشان داد که بر هر یک از این چهار حیطه سترگ سلامت تأثیر می‌گذارند. اما، تردیدی نمی‌توان کرد که در این میان سهم و نقش خانواده برجسته‌تر است. چون همانگونه که می‌دانیم در خانواده است که «اندیشه» شکل می‌گیرد، «شخصیت» فرا می بالد، «منش» نضج می‌یابد، «نگرش به خویشتن» پایه‌ریزی می‌شود و «نحوه رفتار» در برابر پدیده‌ها و در شرایط مختلف، سمت و سو داده می‌شود.

حال این پرسش در برابر ما عرض اندام می‌کند که کدام خانواده قادر است تراز و میزان هر یک از چهار نوع سلامت را ارتقا دهد و مانع از فرو شدن در «بیماری» و نقصان سلامت شود؟ در پاسخ به این پرسش می‌توان انبوهی شاخص و ملاک را برای «خانواده سلامت محور» و «سالم پرور» فهرست کرد. لیکن به باور من از آن میان شاخص‌های زیر اهمیت بیشتری دارند:

۱. سبک زندگی برخوردار از تحرک بهینه (۶۰ دقیقه در روز)، بهداشت مطلوب، چک آپ دوره‌ای، تفریح به موقع و تغذیه مناسب. چنین سبکی نه تنها به سلامت جسم یاری می‌رساند بلکه سلامت ذهن و روان را نیز مضاعف می‌کند.

۲. پیروی از الگوی گفت و گوی سازنده برای از میان راندن تعارضات ناگزیر زندگی. در چنین خانواده‌ای کمتر مشاجره و منازعه و مجادله دیده می‌شود. چه، اینگونه خانواده‌ها زبان و کلام را در جهت «مفاهمه» و مصالحه به کار می‌گیرند و با گفت و شنود به موقع مانع از سایه انداختن تعارضات و مسائل حل نشده بر ساحت جان و روان می‌شوند.

۳. افزایش مستمر ذخیره شناختی. در خانواده سلامت محور مطالعه و یادگیری رفتاری رایج و مستمر است و لاجرم اعضای اینگونه خانواده‌ها پیوسته دانایی خود را افزایش می‌دهند و اندیشه خود را زیبا و غنی می‌سازند. آنان همچنین می‌کوشند تا «دانش» خود را به «خِرد» تبدیل سازند و آن را در کنش و عمل خود به کار بندند. ناگفته پیداست که پیامد دانایی، خردمندی و «اندیشه زیبا» خوشامدگویی مستمر به زیبایی‌های بیکران زندگی و شادابی و شورمندی جسم و روان است.

۴. فضیلت مند زیستن. در خانواده سالم پرور و سلامت محور به فضائل اخلاقی نه تنها در «گفتار» بلکه در «کردار» ارج نهاده می‌شود. به همین سبب اینگونه خانواده‌ها اغلب با خود و دیگران «در صلح» و آرامش هستند.

۴. برخورداری از روابط و پیوندهای اجتماعی خرسند ساز. چنین پیوندی نوعی «حمایت اجتماعی» است که همچون «سپری نیرومند» از اعضای خانواده در برابر سختی‌ها و رنج‌های ناگزیر زندگی حفاظت می‌کند (یادمان باشد که در جهان بودن یعنی با دیگران بودن).

خلاصه آنکه، خانواده سلامت محور «زندگی زیسته» سالمی دارد و لاجرم احساس خوشبختی و بهروزی و شادابی آن پیوسته در حال افزایش است.

کد خبر 6090072

دیگر خبرها

  • کهگیلویه و بویراحمد از معضل خودکشی رنج می‌برد
  • مهم‌ترین دلایل خودکشی در استان وضعیت فرهنگی، اقتصادی و افسردگی می‌باشد
  • افزایش تعداد مددسرا‌ها و پایگاه‌های خدمات اجتماعی در پایتخت
  • بهره‌مندی ۳۶۰۰ دانش‌آموز مازندرانی از طرح سراد
  • روانشناسان نقش بسیار کلیدی در سلامت فردی و اجتماعی دارند
  • طرح مراقبت‌های روانی اجتماعی دانش‌آموزان در سمنان اجرا شد
  • لزوم همراهی علم و عمل در رشته‌های روانشناسی و مشاوره
  • لزوم اتحاد کشورهای اسلامی در برابر ظلم و جنایت رژیم صهیونیستی
  • ضرورت توجه به سلامت روانی، اخلاقی و اجتماعی در کنار سلامت جسم
  • سلامت روانی، اخلاقی و اجتماعی از وجوه مهم سلامت