برشهایی از سبک زندگی آیتالله بهجت/ شیوه جالب دستور دادن ایشان به بچهها
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۹۹۱۸۸
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، سبک زندگی عارفان بزرگی همچون آیت الله بهجت، همواره برای علاقهمندان به راه حق و حقیقت جذاب بوده است؛ از خلق و خوی ایشان در زندگی خصوصی و رفتار با خانواده و نزدیکانشان تا منش و روش دینیشان در سطح جامعه، درسهای زیادی دارند که بسیاری از انسانها به دنبال کشف و الگوبرداری از آنها هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روز گذشته یعنی ۲۷ اردیبهشت، سالروز رحلت این عالم بزرگ بود. به همین بهانه و با توجه به اینکه حجتالاسلام والمسلمین «علی بهجت»، پسر ایشان در چند سال اخیر و در مصاحبههای متعدد درباره سبک زندگی پدرش گفتگوهایی انجام داده است در ادامه گزیدهای از آنها را خواهید خواند.
هر روز پیگیر احوال فامیل و همسایهها بودند
در خانواده رفتار ایشان حساب و کتاب داشت. این نبود که همه وقت را بگذارد برای خانواده یا این که هیچ وقتی نگذارد. ایشان وقتهای مخصوص عبادت، مطالعه، درس، فکر و ذکر داشت. همچنین سه وعده غذایی با خانواده صرف میکرد. در ضمن، چون غذا صرف کردن ایشان زمان بیشتری طول میکشید، باعث میشد از احوالات افراد خانه مطلع شود.
حتی صله رحمش آن جا انجام میشد، حتی تفحص از همسایهها نیز در زمان صرف غذا بود. مثلاً وقتی غذایش را آماده کرده بودند یا میخواستند بیاورند، از همسایه خبر میگرفت که مثلا آن مشکلش چه شد؛ لذا شاید یک ساعت ناهار ایشان طول میکشید. میپرسید از فلانی خبر داری، از فلان قوم و خویش خبر نداریم، احوالش را بپرس، نامه بنویسید، بپرسید، بعد میگفت درباره همسایهها بپرسید؛ مشکلات همسایهها را مطرح میکرد و میگفت بروید، حلاش کنید.
طوری غذا نمیخوردند که سنگین شوند
قهراً یک انسان خودساخته، میداند چه اندازه غذا بخورد. ایشان طوری غذا نمیخورد که سنگین شود. این جور که ماها میدیدیم، غذا بسیار ساده بود، دو وعده را معمولاً با نان و چای سپری میکرد. صبح نان و چای با پنیر و گاهی این اواخر با مقداری گردو. معمولاً غذای ایشان برای ناهار کته بود یا آب خورشت یا نیمرو.
در هفته، تنها دو بار غذایی میخورد که گوشت داشته باشد. هر چند گوشتش را نمیخورد و بیشتر آب آن را روی برنج میریخت و نرم میکرد و با نان میخورد. در مقابل، کار و تلاش علمی بسیار زیادی داشت. اگر غذاهای خوب در خانه میآمد، ما میخوردیم. غذاهای ساده را ایشان مصرف میکرد حتی تا ۹۰ سالگی. مادرم میگفت این حسرت به دلم ماند یک بار به من بگوید فلان غذا را برای من درست کن.
فقط ۵ ساعت در شبانه روز میخوابیدند
مقدار خواب ایشان را در این اواخر، بیشتر از پنج ساعت در شبانه روز ندیدیم؛ حتی خواب درازکش ایشان بیش از سه یا سه و نیم ساعت نشد. اگر خیلی هم استراحت لازم داشت، بین ۱۰ دقیقه یا یک ربع، به طور نشسته استراحت میکرد و معمولاً یک ساعت و نیم در شبهای کوتاه و دو ساعت و نیم در شبهای بلند، قبل از سحر بیدار میشد.
تمام وقت کار میکرد، به این اندازه، خودش درباره بعضی استادان میگفت، یک ساعت از خوابشان کم کردند، فلان کتاب را نوشتند. گویا منظور ایشان مرحوم مامقانی بود که در آخر کتاب خویش نوشته بود من سه ساعت را تبدیل به دو ساعت خواب کردم تا توانستم کتاب را به اتمام برسانم. مرحوم ابوی، میفرمودند: «من نمیدانم دو ساعت هم میشود خوابید؟ سه ساعت که میشود؛ ولی دو ساعت را نمیدانم.»
شیوه جالب دستور دادن ایشان به بچهها
امر و نهی کردن و تحکم ایشان به فرزندان، بیشتر در حلال و حرام بود. از آن زمان که من بالغ شدم و به ۱۵ سالگی رسیدم، یکبار هم دستور نداد نانی بخر یا چیزی تهیه کن. گاهی با عبارات لطیفی به ما میفهماند مایلند کاری کنیم؛ مثلاً میفرمود: «اگر نانی باشد، شاید این جا صرف شود» یا میفرمود: «مادرت مایل است که فلان چیز در خانه باشد.»
هماهنگی کامل زوجین نشدنی است اما...
ایشان معتقد بود هماهنگی کامل و موافقت صددرصد، بین زن و مرد در محیط خانواده از هر لحاظ برای غیر انبیا و اولیا دست نیافتنی است. همواره مدارا را درباره همسر خود در پیش میگرفت، در هر شرایطی صبر و تحمل ایشان بر هر چیز دیگری غلبه داشت، حتی گاهی مادر اظهار ناراحتی میکرد، آقا اگر پاسخی هم داشت، نمیگفت و در هر صورت ناراحتی را با ناراحتی جواب نمیداد. گاهی که کار مثلا بالا میگرفت، آقا در مرحله اول میگفت: «خب حالا غذایمان را بخوریم، بعد صحبت میکنیم.» حاضر نبودند کوچکترین اصطکاکی در روابط خانوادگی ایجاد شود و به بچهها هم سفارش میکردند همواره با مادر باید مدارا کرد و نباید به هیچ وجه با تندی پاسخشان را داد.
توجه ویژه به حال و احوال نوهها
ایشان قبل از این که بچهای به دنیا بیاید، به پدر و مادرش سفارش میکرد که مواظب فرزندت باش با اینکه هنوز فرزندی به دنیا نیامده بود! منظور ایشان این بود که از زمان بارداری باید مراقب بچه و تربیتش بود. من یک روز گفتم حاج آقا بچه که به دنیا میآید، قیافهاش خیلی مطلوب نیست و نمیشود او را بوسید. فرمودند: «چرا، قابل بوسیدن است.» زمان گذشت، چند ماه بعد بچهام به دنیا آمد. ایشان بچه را گرفت،
اذان و اقامه گفت، سپس بوسید و با لبخند فرمود: «اگر محبت داشته باشی قابل بوسیدن است». این را خواست به ما یک جوری بیاموزد. یعنی تا این اندازه برخی مسائل را عملا میآموخت. در ضمن ایشان به کار نوهها هم توجه میکرد. توصیههای زیادی به آنها داشت و به ما هم راجع به آنها سفارش میکرد. هر روز به فرزند من توصیه میکرد: «وقتی که میخواهی به مدرسه بروی چهار قل و آیتالکرسی بخوان و برو». درباره تربیت کودکان هم معتقد بودند بچهها کمتر به تلویزیون سرگرم شوند و سعی کنید سرگرمیهایی برای آنها ایجاد کنید. مثلا شب به بازیهای فکری و اسباببازی و سرگرمیهای طبیعی برای کودک، بیشتر توجه کنید.
گردآوری روزنامه خراسان
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: خواندنی جالب ترین ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۹۹۱۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دین اسلام بزرگترین حامی حقوق زن است
متن پیام حضرت آیتالله نوی همدانی به اختتامیه همایش ملی «هویت عصری زنان در آئینه قرآن و حدیث» به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و الصلاه و السلام علی سیدنا و نبینا ابی القاسم المصطفی محمد و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین.
با سلام و تحیت به آن مجمع محترم؛
موضوع «جایگاه و موقعیت بانوان» از دیرباز مورد گفتمان اندیشمندان و صاحب نظران بوده و نویسندگان و نظریه پردازان در این زمین دیدگاههای گوناگونی ارائه داده و هر یک از آنان برداشت و تحلیلی داشته و طبق جهان بینی خود آن را ابراز داشتهاند. که این موضوع مطالعه تاریخ اقوام و ملل روشنتر میشود.
در این میان مکتب حیات بخش اسلام که کاملترین ادیان است با توجه به نظر واقع بینانه به انسان و وظایف و تکالیف او، موقعیت بانوان را به نحو اصولی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و با عنایت به ساختار زنان به تبیین حقوق آنها پرداخته است که با نگرش دقیق و خالی از اغراض باید گفت: در هیچ مکتب و گرایشی اینگونه حریم و حقوق زنان مورد حمایت قرار نگرفته و شأن و منزلت آنان مصونیت پیدا نکرده است.
مگر نه این است که پیش از ظهور اسلام با زنان در همه نقاط جهان به بدترین نوع برخورد میشده و از کمترین حقوق اجتماعی محرومشان داشته بودند.
که در آن فضای مسموم حضرت رسول اکرم (ص) رفعت مقام و شأن بالای بانوان را با کمال صراحت اعلام و قوانینی بر اساس فطرت انسان مقرر داشت.
و مگر نه این است که با استقبال از حضور زنان در عرصههای جهادی و آموزشی و پرورشی و اجتماعی سالهای نخستین ظهور اسلام به عصر طلایی تبدیل شد و بر تارک جبین تاریخ اسلام درخشید.
انسانی در میان دو دیوار بلند تحجر و تمدن کاذب. محبوسی در اعماق دو زندان: زندان جاهلیت و زندان بردگی مدرن. اسیر دو کمند: کمند اوهام و خرافات و کمند تهمت و افترات. مقهور دو فرهنگ، فرهنگ جاهلی و فرهنگ کلمات فریبنده به نام آزادی و به عنوان علم و تمدن و تساوی حقوق. بالاخره فریادگری بدون فریادرس! و مجرمی بدون ارتکاب جرم، مظلومی به ظلم مضاعف و محروم از حقوق زندگی صحیح.
در روزگاری که در تمام فرهنگهای اقوام و ملل جهان «زن» به عنوان یک «موجود پست» و «طفیلی» و انسان درجه دوم مطرح بود و تلخی و محرومیت بر همه ابعاد و زندگی او چه سیاسی، چه فرهنگی و چه اقتصادی سایه افکنده و مورد بدبینیها و آماج تهمتها بود و از هیچ روزنهای بر افق زندگی او روشنایی نمیتابید، و همه درها بر روی او بسته بود، خورشید اسلام طلوع کرد و افق زندگی او را از کران تا کران روشن نمود و ندای عطوفت آمیز پیغمبر رحمت، حضرت محمد (ص) روح نشاط و امید در کالبد او دمید و راه ترقی و تکامل را به روی او از همه جهت باز کرد.
حضرتش موقعیت مهم «زن» در اجتماع بشری و جایگاه بلند او و شایستگیها و استعدادهای فراوانی را که دست آفرینش در وجود این موجود بدیع قرار داده است را گوش زد کرد و آیههایی از قرآن مجید را در رابطه با معرفی مقام مهم زن و ارزش والای او برای مردم بیان نمود. «زن» را به عنوان اینکه مانند مرد یک انسان کامل است و شایسته همه کمالات و کرامتهای انسانی است و شایستگی خلیفه الهی بودن را دارد معرفی کرد.
«من عمل صالحا من ذکر أو انثی و هو مومن فلنحیینه حیاة طیبة ولنجزینهم اجرهم بأحسن ما کانوا یعملون»
«ان المسلمین و المسلمات و المومنین والمومنات والقانتین والقانتات والصادقین والصادقات و الصابرین و الصابرات والخاشعین والخاشعات و المتصدقین و المتصدقات والصائمات والحافظین فروجهم والحافظات والذاکرین الله کثیرا و الذاکرات أعد الله لهم مغفرة و اجرا عظیما»
این نمونهای از آیات قرآن در عظمت زنان است و بر همین اساس همانطور که نمونهای از مردان برای الگوسازی ذکر نمود، از زنان شایسته یز به عنوان الگو معرفی میشود:
«ضرب الله مثلاً للذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما فلهم یغنیا عنهما من الله شیئا و قیل ادخلا النار مع الداخلین و ضرب الله مثلاً للذین آمنوا امرأت فرعون إذ قالت رب ابن لی عندک بیتا فی الجنه و نجنی من فرعون و عمله و نجنی من القوم الظالمین و مریم ابنت عمران التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا و صدقت بکلمات ربها و کتبه و کانت من القانتین»
و در روایات ما نیز احادیث مختلف و متواتر درباره حقوق و جایگاه بانوان ذکر شده است که توصیه میشود به کتب حدیثی ما مراجعه کرده و با در نظر گرفتن سند احادیث بعضی از مطالب جعلی که با قرآن کریم مطابقت ندارد را استثنا نمود.
امروز نیز دنیای کفر با متهم ساختن اسلام نسبت به حقوق زن آنچه را که خود در عمل انجام میدهد به دین مقدس ما نسبت میدهد در حالی که با این عمل می خواهد پرده سیاه بر حقایق و موقعیت زن در اسلام بپوشاند و عمل ننگین خود را نسبت به بانوان توجیه نماید، اما باید با صدای رسا و بلند اعلام کرد که این دین بزرگترین حامی حقوق زن میباشد.
در پایان از همه حاضرین، خصوصاً از برگزارکنندگان این جلسه محترم و به ویژه نماینده معظم ولی فقیه آیت الله آقای نور مفیدی کمال سپاس و تشکر را دارم و و توفیق همگان را از خداوند متعال خواستارم و ملتمس دعای خیر میباشم.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
قم مقدسه
حسین نوری همدانی