Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-05-06@03:09:58 GMT

رهایی از سوز حقیقت با تخیل و رؤیا

تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۱۱۷۰۴

رهایی از سوز حقیقت با تخیل و رؤیا

با داستان‌های هادی غلام دوست، نویسنده خوش قلم لاهیجان، سال‌هاست که آشنایی دارم؛ به همین خاطر ارزیابی‌ای که می‌توانم از قلمش داشته باشم، شاید از نقدنویسان دیگر به حقیقت نزدیک‌تر باشد. علیرضا اسماعیلی رودسری منتقد

نویسنده «افسانه باغ سیب» از نخستین نوشته‌هایش تاکنون بسیار فاصله گرفته و در سال های اخیر آثاری پخته‌تر به بازار اندیشه عرضه کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گرچه می‌گویند: هر هنرمند می‌تواند تنها یک اثرخلق کند ولی تنوع نحوه بیان، همواره اقشار گونه‌گونه‌تری را به سوی خود می‌کشد و می‌تواند نسل‌های ناهمگون‌تری را جذب کند. وانگهی هرچه بر تجربیات روحی و روانی و مطالعاتی هنرمند افزوده می‌شود، اثرش عمیق‌تر و تودرتو تر و در نتیجه مخاطبان بیشتری را  دربرمی‌گیرد.
غلام دوست در فنون نویسندگی کارآمدتر شده و سیر آفاقی و انفسی، نگرش ایشان را در موضوعات موردعلاقه‌اش ژرف‌تر کرده است .
غلام دوست نویسنده اقشار فرو‌دست اجتماعی است؛ اقشاری که معمولاً جز در موارد خاصی که بالادستی‌ها به آنها نیاز دارند از صحنه اندیشه و اجتماع غایبند. از‌ دید روشنفکران نادانند. عوام اما براستی ستون‌های قابل اتکا و پابرجای همه ملت‌ها، همین قشرهای به ظاهر بی‌ارزشند؛ قشری که با همه فداکاری‌ها و وفاداری‌ها تقریباً هیچگاه طلبکار اجتماع نیست.
نویسنده نگاه ظریفش را دقیقاً روی همین گروه زوم و دردهای فروخورده‌شان را بازگو می‌کند. او درواقع هوگوی ایرانی است و قهرمانان داستان هایش، بینوایان هستند شاید همانگونه که دیگران اینان را نمی‌بینند او نیز آن دیگران ظاهراً بی‌درد را نمی‌بیند. شاید هم نمی‌خواهد ببیند البته با یک تفاوت جوهری با رمانتیک‌ها. او مثل آنها خدا را با آیین خاصی جار نمی‌زند، قهرمانانش را با او تنها می‌گذارد که هر جور می‌خواهند تصورش کنند، او تنها دنیای واقعی مردم را نقاشی می‌کند و در نقاشی او نادیدنی‌ها به چشم نمی‌آیند فقط باید تصورشان کرد .
گرچه به نظرم هنوز شاهکار غلام دوست «غازهای وحشی» است، (اگرچه من هنوز رمان‌های«سرباز و چتر قرمز»، «بالشی از خاک» و رمان اخیرش«ورزای تپه‌های مارلیک» را ندیده و مطالعه نکرده ام) اما مجموعه داستان کوتاه «افسانه باغ سیب» از چند جهت برجستگی‌هایی دارد.
نخست اینکه کتاب با داستان‌های بسیار کوتاهش متناسب نسل شتابناک و کتاب‌گریز ماست. نسل بی‌حوصله‌ای که پای چت‌های بی‌ در و پیکر و شدیداً بی‌حاصل اینترنت ساعت‌ها می‌نشیند و از هرجهت هزینه‌های گزافی می‌پردازد اما وقتی به ‌کتاب می‌رسد دغدغه قیمت و وقت گریبان عقل حسابگرش را می‌گیرد و نمی‌گذارد دست به عمل بیهوده مطالعه بزند!
دیگر اینکه «افسانه باغ سیب» به مراتب از آثار قبلی نویسنده فنی‌تر شده و نویسنده در انتخاب واژه‌ها و عبارات وسواس بیشتری به خرج داده و مهم‌تر اینکه فنون نویسندگی‌اش بیشتر به چشم می‌خورد. داستان‌های «افسانه باغ سیب» از نظر فنون نگارش کلاً از لونی دیگرند و برخی تا حد شعری منثور اوج گرفته‌اند مثل داستان «باد».
این که در تعیین نتیجه و هدف در بیشتر داستان‌ها، ذهن خواننده معلق می‌ماند و در چندراهی‌های تردید گیر می‌کند و نمی‌تواند به حدسی یقینی و نتیجه‌ای مسجل، برسد نشانگر پختگی روزافزون اوست. در «پل» راز زیبایی در ابهام داستان است که در آن گوینده و شنونده و خواننده هر سه حیرانند که آنچه گفته می‌شود خیال محض است یا واقعیت تاریخی .
انگار نویسنده که برخلاف گذشته که قهرمانانش کمی بی‌دست پا بودند و آرام، به تناسب حرکات اجتماعی بی‌تاب شده و دیگر دنبال قهرمانان منفعل نمی‌رود وکم و بیش قهرمانانش حادثه ساز نیز می‌شوند، این نگرش به هرصورت بازتاب صبر ملتی است که درحال  سرریزشدن است و چون او، خود در بطن اجتماع است این بی‌تابی را آگاهانه یا ناخودآگاه نیک دریافته و نیکو بازتاب داده است. مثلاً در داستان «من خودم دیدم که داشت موهایت را شانه می‌کرد» قهرمان داستان به‌خاطر عدم تحمل رقیب دست به چاقو می‌برد و سر بر باد می‌دهد؛ یا در داستان «جوجه فنگ»، برخورد خشک و خشن نظامی سروان، علی‌محمد را به واکنشی تلافی جویانه وامی‌دارد و در داستان «ببو» کارگر را به رغم نیاز جانکاه به کار، علیه کارفرما می‌شوراند. دیگر قهرمانان داستان‌هایش نه زور را می‌پذیرند و نه توهین را تحمل می‌کنند.
با اینکه خود غلام دوست را پیش‌تر «نسیمی از شمال» خوانده بودم ظاهراً این نسیم اندک اندک دارد به طوفان بدل می‌شود.
«رقص پا»، از داستان‌های بسیارکوتاه و جذاب و فنی است که دید روانشناسانه نویسنده را بسیار زیبا به نمایش می‌گذارد. دختری که تمام درونش را در حرکات تند رقصش می‌ریزد تا ناخواسته آنچه که می‌خواهد بیان کند اما خانواده اسیر سنت از درک پیام این به ظاهر دیوانگی‌هایش ناتوان است.
در داستان «اسب» با استادی تمام خواننده را لحظه‌ای در مرز بین واقعیت و رؤیا، مردد نگه می‌دارد. دختر کنار پنجره ایستاده و خیره به برف سنگین دیشبی نگاه می‌کند و منتظر عاشق است؛ عاشقی که سال‌ها به او وعده ازدواج داده ولی نمی‌تواند به عهدش وفا کند دوست هم اتاقی‌اش به طعنه می‌گوید «آخرش چه؟ او که عرضه آمدن ندارد... نکند منتظر اسب سفیدی که... ناگهان اسب سفیدی شیهه کشید و به تاخت از توی آن همه برف به طرفش آمد نزدیک و نزدیک‌تر شد دختر را سوار کرد و با خود برد و برد و برد... دختر لبخندی زد وسبک و رها خود را درآغوش دوستش انداخت».
این رؤیا لحظاتی او را از کمند اندیشه‌های دردناک رها می‌‌کند اما ناخودآگاه به ما گوشزد می‌شود که گاهی در تخیل می‌توان به شکلی گذرا، از سوز حقیقت رهایی یافت اما همیشه نمی‌شود در تخیل زیست .
امیدواری یکی از نکته‌های مثبت همه داستان‌های غلام دوست اند، یعنی همان عنصرحیات بخشی که ایرانیان، با تعدد و تکرار جشن‌ها، در درازنای تاریخ پرفراز و نشیب خود زنده نگه داشته‌اند ولی امروز تحت تأثیر آشفتگی‌های اقتصادی و اجتماعی و نوع خاصی از ادبیات غربی، از آثار هنرمندان ما رخت بربسته است. در داستان‌های او تکیه بر روزهای شادی آفرینی مثل چهارشنبه‌سوری و سیزده بدر که‌ زاده ذهن زند‌گی ‌پرور نیاکان ما هستند، همچنین نرگس و بنفشه و پرستو که درشمال ایران پیام آوران بهارند و شوق زیستن و سرزندگی را در آدمی بیدار می‌کنند، در راستای چنین اندیشه‌ای است.
فضا آفرینی، یکی از نشانه‌های زبردستی هنرمند است تا بتواند درصحنه‌ای که می‌خواهد ترسیم کند خواننده را به موقعیت قهرمان داستان نزدیک و حتی سهیم کند تا مقصود خود را در روان خواننده تأیید کند. گرچه به طورکلی ترس از جن و پری در ناخودآگاه همه انسان‌ها نهفته است اما در داستان «پشت ترس» نویسنده به خوبی از عهده قرار دادن خواننده در آن موقعیت برآمده است.
اشتباهات و درک نادرست آدمیان از واکنش‌های آدمیان از هم که بعضاً به حوادثی ناگوار منجر می‌شود در داستان «گرمای کلافه‌کننده» به خوبی ترسیم شده است. مردی که توجه بی‌قصد و بی‌ریای خانمی در ماشین، ذهن او را به سوی خود می‌کشد و نهایتاً به اشتباه خود پی می‌برد و متوجه می‌شود خانم متأهل است. گرمای هوا و شرم درونی دست به دست هم می‌دهند و او را بی‌تاب گریختن از صحنه می‌‌کنند.
تلخی دردناک و سوزنده فقر و حسرت رسیدن به ناچیزترین توقعات زندگی، درهیچ داستانی به خوبی «عطرخربزه» ترسیم نشده است. ترسیم زیبای نویسنده از احساسات کودکی در شکم مادری حامله که عطرخربزه مستش کرده اما مادرش توان خرید آن را ندارد هر دلی را به همدردی و هر چشمی را با نم آشنا می‌کند.
داستان «ساز» تمام ویژگی‌های یک داستان خوب را دارد. گرچه دو سوی داستان را مرگ و ناامیدی احاطه کرده است ولی در طول داستان با توجه دادن خواننده به جلوه‌های زیبای هستی، انگیزه‌های زیستن و زیبایی‌های آن را‌ همیشه در او بیدار نگه می‌دارد و تازه رمز‌گشایی در این مورد که آن دو نفر ابتدای داستان که روبه‌روی هم نشسته‌اند، چه کسانی هستند، در پایان داستان به طرزی زیبا انجام می‌گیرد.
هر دو شخصیت زن و مرد داستان، نیز در هاله‌ای از ابهام هستند که آیا مرگ‌هایی واقعی داشتند یا خودکشی. و اینکه اگر‌ سازی بر زمین گذاشته شود، کسانی دیگر به هر صورت بر‌می‌دارند و می‌نوازند و صحنه هستی هرگز از آهنگ دلنواز زندگی خالی نیست، ما را مجاب می‌‌کند که برای زیستن باید جنگید و تلاش کرد و اصلاً زیستن یعنی جنگ با مرگ و نزیستن.
عبارات عمیق و چالش برانگیز، یکی از ویژگی‌های این مجموعه است که هر خواننده اندیشمندی را در خود فرو می‌برد. نویسنده ازطریق این عبارات موجز و مؤثر، تلنگری هم به لایه‌های عمیق‌تر اندیشه می‌زند که از مرز باور خوانندگان معمولی عبور می‌کند. در داستان «سیب گلاب»، در مورد حرمت و هراس از خودکشی می‌گوید: «نمی‌دانند کسی که دست به این کار می‌زند با خدا یک جوری کنار آمده است.» غلام دوست با این جمله نشان می‌دهد دریافتش در مواردی چنین تنش زا، از حد درک و قضاوت مردم عادی فراتر رفته و در واقع وضعیت روانی یک انسان به مرز خودکشی رسیده را به خوبی درک می‌کند و بی‌این که شماتتی بی‌درد و ناآگاهانه کرده باشد درمورد انسان نماهای فرو رفته در لجن زندگی که حتی شهامت خودکشی را ندارند با نیشخندی بسیار معنی دار می‌گوید: «حتی کثیف ترین‌شان خیلی خوشحال است که مثلاً خودکشی نکرده و زنده است».
نویسنده که همیشه بهشت صفات انسانی طبقات فرودست را می‌ستاید و شیفتگی خود را با برجسته کردنشان نشان می‌دهد، بالاخره در داستان پایانی که «افسانه باغ سیب» نام دارد، ابراهیم بی‌نوا را که در دنیای به این فراخی تنها کلبه‌ای درگوشه‌ای جنگلی داشت درحالی‌ که در خیالات بهشتی و کودکانه خود غوطه‌ور بود به کام مرگ می‌کشاند تا ثابت کند که بهشت راستین حتی اگر نه در عالم واقعی، دست کم درخیال از آن درماندگان و بینوایان است و شاید هم می‌خواهد اثبات کند که خوشبختی و شادکامی همیشه برای آنها در حد یک خیال و آرزوی کودکانه باقی خواهد ماند.
نثر کتاب گرچه کمی طعم نوشته‌های دهخدا را دارد ولی نه تنها از نظر کاربرد واژه‌ها‌ی گیلکی که نویسنده در به کار بردنشان تعمد دارد بلکه از نظر نحوه بیان اغلب بین گویش گیلکی و فارسی و زبان عامیانه و ادبی در نوسان است. بی تردید غلام دوست با داستان‌های زیبا و داستان پردازی‌های استادانه اش، اندک اندک دارد به مرزهای جاودانگی می‌رسد، وجود مغتنم و قلم هنرمندش، افتخاری برای گیلان و نهایتاً برای ایران زمین خواهد بود.
غلا‌م‌دوستی که من از لابه لای قصه‌هایش می‌شناسم، با قلمش دنبال نان نمی‌گردد. او‌ به خوبی می‌داند‌ نان در جاهای دیگریست ولی امیدواریم نامش همراه داستان‌های زیبایش پرآوازه شود.

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۱۱۷۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دستمزدم برای فسیل کم بود

به گزارش همشهری آنلاین، هفته گذشته بیانیه صنفی انجمن فیلمنامه‌نویسان خانه سینما منتشر شد که در آن علیرغم اذعان به کم بودن دستمزدهای پیشنهادی نویسندگان برای سال پیش‌رو، قیمت‌های پایه برای نگارش فیلمنامه سینمایی و تلویزیونی اعلام شد.

در این بیانیه دستمزد نوشتن یک فیلمنامه کامل سینمایی ۵۰۰ میلیون تومان و بالاترین رقم بود. دستمزد نگارش هر قسمت سریال تلویزیونی ۸۰ میلیون تومان و جالب آن‌که این رقم برای هر قسمت سریال نمایش خانگی، ۱۲۰ و ۱۵۰ میلیون تومان اعلام شده بود. به بهانه این بیانیه و ارقام اعلام شده با حمزه صالحی، نویسنده و فیلمنامه‌نویس فسیل و بسیاری از فیلم‌های کمدی چند سال اخیر به گفت‌وگو نشستیم.

صالحی در واکنش به قیمت‌ها و درصد تحقق‌ آن برای نویسندگان گفت: با توجه به اینکه رقم دستمزد برای کارگردان‌ها و بازیگرها افزایش پیدا کرده طبیعتا قیمت نوشتن فیلمنامه هم باید افزایش پیدا کند. اگر دو سال پیش قیمت نوشتن یک فیلمنامه ۷۰ میلیون تومان بود برای شرایط فعلی طبیعتا باید بیشتر باشد اما من فکر نمی‌کنم اعداد اعلامی جدید هم محقق شود. در فیلمنامه‌نویسی مجوزی نداریم و هر کس اراده کند می‌تواند فیلمنامه بنویسد

صالحی ادامه داد: واضح است که ما سازوکار درستی نداریم. در دنیا مبلغ دستمزد برای فیلمنامه‌نویس، یک درصدی از قیمت پروژه است؛ مثلا در ترکیه بین ۷ تا ۱۱ درصد پروژه را به فیلمنامه اختصاص می‌دهند اما اینجا این‌گونه نیست.

جزئیاتی تازه درباره سال گربه و بهرام افشاری | کمدی متفاوت در سینمای ایران ارگان‌ها و دفاتر خصوصی این ارقام را جدی نمی‌گیرند

نویسنده فیلم بخارست با بیان آن‌که با اعلام ارقام از سوی انجمن مخالف نیست، توضیح داد: من مخالف این نیستم که عدد اعلام شود اما مکانیسم اجرایی برای محقق کردن آن نداریم. باید تکلیفی به ارگان‌ها اعلام شود و دفاتر خصوصی سازوکاری داشته باشند تا ملزم شوند این عدد را رعایت کنند. تا وقتی که هیچ تکلیفی به عهده ارگان‌ها یا تهیه‌کننده نباشد با شما چانه می‌زنند و آن عدد را دریافت نمی‌کنید. در پلفترم ژانر اجتماعی اقبال بیشتری دارد اما عددی که برای دستمزد نوشتن هر اپیزود در پلتفرم‌ها هم اعلام شده احتمال خیلی ضعیفی دارد که محقق شود مگر برای پروژه های خاص و تاریخی

این نویسنده در پاسخ به اینکه چرا این اتفاق بیشتر برای نویسنده‌ها در سینما رخ می‌دهد، افزود: کارگردان باید مجوز بگیرد تا نامش به عنوان کارگردان یک اثر ثبت شود ولی در فیلمنامه‌نویسی مجوزی نداریم و هر کس اراده کند می‌تواند فیلمنامه بنویسد.

حمزه صالحی نویسنده فیلم «فسیل»

او ادامه داد: از این رو در بازار قیمت‌شکنی اتفاق می‌افتد و اگر میزان دریافتی شما عدد بالایی باشد با شما کار نمی‌کنند چراکه قیمت‌های خیلی پایین‌تری وجود دارد. قیمت را نصف می‌کنند و با یک فیلمنامه‌نویس دیگر کار می‌کنند.

نویسنده فیلم انفرادی با اشاره به نقش انجمن فیلمنامه‌نویسان گفت: در کانون فیلمنامه تعامل وجود دارد و مشکل از سوی آنها نیست. کانون باید برای ارشاد مکانیسمی تعریف کند تا این را یک تکلیف برای ارگان‌ها و دفاتر بداند. حتی نه برای سقف قیمت اما حداقل برای کف دستمزد یک عددی تعیین شود.

در این بیانیه حتی قیمت‌ها به تفکیک ژانر نوشته نشده‌اند!

صالحی بیانیه منتشرشده را فاقد دسته‌بندی دانست و ادامه داد: در این بیانیه حتی آثار از نظر ژانری دسته‌بندی نشده‌اند و کسوت و سابقه نویسنده دسته بندی نشده است. مشکل اجرایی همین است که یک عدد برای تمام شرایط اعلام می‌شود؛ در صورتی که شرایط فیلمنامه اجتماعی و کمدی زمین تا آسمان فرق می‌کند. در این بیانیه حتی آثار از نظر ژانری و کسوت و سابقه نویسنده، دسته بندی نشده اند. در صورتی که شرایط فیلمنامه اجتماعی و کمدی زمین تا آسمان فرق می‌کند

وی افزود: من هم اگر فیلمنامه اجتماعی بنویسم با قیمت کمتری این کار را می‌کنم چراکه سینمای اجتماعی، سینمای حمایتی است. همه می‌دانیم که بودجه تهیه‌کننده برای چنین آثاری، مانند فیلم کمدی نیست، حتی بازیگری که برای فیلم کمدی ۳ میلیارد پیشنهاد می‌دهد برای فیلم اجتماعی با ۶۰۰ یا ۷۰۰ میلیون تومان هم کار می‌کند.

او با اشاره به وضعیت متفاوت در پلتفرم‌ها، دسته‌بندی دستمزدها را مهم دانست و افزود: در پلفترم، ژانر اجتماعی اقبال بیشتری دارد آنجا می‌توان این نسبت را برعکس کرد یا به هم نزدیک کرد اما عددی که برای دستمزد نوشتن هر اپیزود در پلتفرم‌ها هم اعلام شده احتمال خیلی ضعیفی دارد که محقق شود مگر برای پروژه‌های خاص و تاریخی.

فیلمنامه‌ اجتماعی با ۵۰ تا ۷۰ میلیون خرید و فروش می‌شود

نویسنده تگزاس۲ با بیان اینکه ارقام اعلام شده حتی به فیلم‌های کمدی هم تعلق نمی‌گیرد، گفت: در ژانر کمدی شاید من جزو کسانی باشم که دستمزد مناسب‌تری دریافت می‌کنم اما این قیمتی که اعلام شده حتی به من هم تعلق نمی‌گیرد. دستمزد نوشتن فیلمنامه اجتماعی خیلی از این کمتر است و در جریانم که با ۵۰ یا ۷۰ میلیون فیلمنامه اجتماعی خرید و فروش می‌شود.

صالحی در نهایت با اشاره به پرفروش‌ترین فیلم سینمای ایران پس از انقلاب یعنی فسیل که نوشتن فیلمنامه آن برعهده خودش بوده، گفت: در پروژه فیلم فسیل با فروش میلیاردی که داشت هم قیمت نگارش سال گذشته، به من تعلق نگرفت. من خیلی وقت است با آقای عامریان کار می‌کنم و رویه ایشان به این ترتیب است که وقتی فیلمی می‌فروشد، خودشان یک هدیه در نظر می‌گیرند.

کد خبر 849248 منبع: ایرنا برچسب‌ها خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران چهره‌های مشهور

دیگر خبرها

  • رهایی دو زندانی از پای چوبه دار در مشگین شهر
  • گروگان ۵۶ ساله از دست آدم‌ربایان در شیراز رهایی یافت
  • رهایی گروگان ۵۶ ساله از دست آدم ربایان در شیراز
  • رهایی گروگان ۵۶ ساله در شیراز
  • کسب رتبه برتر در جشنواره ملی شعر دوست من کتاب
  • جای خانواده‌های این جانبازان در بهشت است
  • دستمزدم برای فسیل کم بود
  • تفال به حافظ شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳؛ المنه لله که در میکده باز است....
  • برگزاری کارگاه آموزشی داستان نویسی برای کودکان در رشت
  • نویسنده اسرائیلی: پیروزی در رفح در انتظار ما نیست/ نتانیاهو از ترس فلج شده است