بانوی رزمنده تبریزی از خرمشهر میگوید
تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۹۰۴۳۰۶
عملیات بیت المقدس از جمله طولانیترین عملیاتهای دوران دفاع مقدس است که در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ با رمز «یا علی ابن ابیطالب» به فرماندهی مشترک سپاه و ارتش و با هدف آزادسازی خرمشهر آغاز شد؛ این عملیات طی چندین مرحله انجام شده و در نهایت در سوم خرداد ماه آزادی خرمشهر را رقم زد.
به گزارش ایسنا، خدیجه افشردی، بانوی امدادگر تبریزی در دوران دفاع مقدس است که در ۱۵ سالگی بین گروه اعزامی بانوان رزمنده تبریز در پشتیبانی از عملیات بیتالمقدس حضور داشته است؛ به گفته افشردی، این گروه بانوان اعزامی از تبریز اولین و آخرین گروه بانوان تبریزی بودند که طی دوران دفاع مقدس به عملیاتهای جنگی اعزام میشدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خدیجه افشردی با اینکه کوچکترین دختر خانواده بود، اما فعال و مجاهدانه در صحنههای مختلف انقلاب حضور داشته و جان برکف تلاش و مجاهدت کرده است.
خدیجه افشردی در مورد فعالیتهای انقلابیاش میگوید: در آن زمان گروهکهای مختلفی در کشور جریان داشتند و فعالیتهای انقلابی و فرهنگی بسیار ضروری بود تا در مقابل فعالیتهای منحرف کننده منافقان، ماهیت حقیقی انقلاب معرفی شود. بسیج نیز هنوز تشکیل نشده بود و ما به عنوان پیروان خط امام (ره) گروه بزرگی را تشکیل دادیم. در آن زمان، به حدی از شعور فکری رسیده بودیم که دنبال حقیقت بودیم و علی رغم سن کم مطالبه کرده و در گروهها و انجمنهای انقلابی و اجتماعی عضو میشدیم. در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی نیز خواهر موسی خیابانی "از رهبران مجاهدین خلق" در مدرسه ما تحصیل میکرد و فعالیت بسیاری داشت، او حقایق را وارونه در مدرسه منتشر میکرد و دانشآموزان را به سمت خودشان جذب میکرد؛ ما نیز در مقابل این فعالیتها برای نشان دادن ماهیت اصیل انقلاب بر خود وطیفه میدیدیم که فعالیت کنیم.
کاملترین دوره مربیگری بسیج را گذراندم
بعد از تشکیل بسیج به این گروه مردمی پیوسته و کاملترین دوره بسیج "دوران مربیگری" را گذراندم و هر آنچه را که در دورهها میآموختم، دفاع شخصی و … به هم مدرسهای های خود نیز آموزش میدادم. سپس هستههای مقاومت بسیج نیز در مساجد شکل گرفت و فرماندهی یکی از نواحی بسیج به من واگذار شد. در آن زمان که جنگ تحمیلی نیز آغاز نشده بود، اقدام به فعالیتهای مدنی و اجتماعی کرده و به سیلزدهها و نیازمندان کمکهای مردمی جمعآوری میکردیم.
با آغاز جنگ، دورههای امدادگری را گذراندم
زمانی که جنگ آغاز شد وارد مقطع دبیرستان شدم و مسیر فعالیتهایمان عوض شد. یادگیری دورههای امدادگری را آغاز کردم، چرا که در آن شرایط لازم بود و هر آنچه که یاد میگرفتم به هم مدرسهایها میآموختم و آنان را تشویق میکردم که یاد بگیرند. نه تنها در حوزه امدادگری، بلکه فعالیتهای پشتیبانی بسیاری از جبهه داشتیم و از جمعآوری کمکها گرفته تا بستهبندی و توزیع بین مجروحان، در این رابطه تلاش میکردیم.
بعد از مدتی به مدرسه باز گذشتیم. در این حین از بلندگوی مدرسه نام مرا اعلام کرده و به دفتر فراخواندند. آنجا بود که گفتند از بهداری سپاه تماس گرفتهاند تا جهت پشتیبانی یکی از عملیاتها عازم اهواز شویم. این خبر برای من شبیه خواب بود چرا که بارها تقاضای رفتن به جبهه را کرده بودم و پذیرفته نشده بود چرا که میگفتند باید در پشت جبهه کمک کنیم. با شنیدن این خبر به قدری خوشحال بودم که اشک از چشمانم جاری شد و حاضران در مدرسه از حالات من متعجب شدند؛ قدری نگران بودم که مبادا پدر اجازه عزیمت ندهد چرا که خانه مهیای عروسی برادرم بود. اما در دلم نور امیدی روشن بود که پدر راضی میشود، چرا که برادرم که حساسیت بسیاری برما داشت نیز در خانه نبود.
به خانه که رسیدم پنهانی ماجرا را برای پدر تعریف کردم و او شوق رفتن را در چشمانم دید؛ سپس با پدر عازم سپاه شدیم تا رضایت حضوری جهت عزیمت به جبهه را بدهد. پدرم داخل شد و من بیرون ماندم، گویا از وضعیت رفت و آمد و نحوه عزیمت پرسیده بود و خیالش راحت شده بود، بیرون که آمد پاهایش را بوسیم و گفتم "حق را بر من تمام کردی پدر جان".
به خانه برگشتیم و هیچکس جز پدرم از عزیمت من به جبهه خبر نداشت. قرار بود بعد از عروسی ماجرا در خانه مطرح شود. لحظه عزیمت فرا رسید و من وسایلم را برداشتم؛ حین خروج نیز آرام و درگوشی به یکی از خوهرانم که بدرقهام میکرد گفتم عازم جبهه میشوم. بسیار شوکه و دل نگران شد. رو به من گفت: اکنون چه موقع جبهه رفتن است مگر اوضاع را نمیبینی، جبهه رفتن مال مردهاست و برائت اتفاقی میافتد و …. من به شوخی گفتم بادمجان بم آفت ندارد و در نهایت خداحافظی کردم و راهی شدم.
کمکرسانی بسیاری در عملیات فتح خرمشهر نیاز بود
در این زمان مقرر بود عملیات بیتالمقدس انجام شود و چون عملیات بزرگی بود، به نیروهای امدادی زیادی جهت حفاظت و کمک نیاز داشتند، از اینرو قریب به ۳۰۰ بانوی امدادگر از شهرهای مختلف کشور فراخوانده شدند.
اوایل اردیبهشت ماه بود و چند روز مانده به شروع عملیات. حدود ۳۵ نفر امدادگر زن از تبریز در ایستگاه قطار گردهم آمده بودند که من به لحاظ سنی کوچکتر از همه بودم. یک واگن به بانوان اختصاص داده شده و بقیه واگنها نیز برای رزمندگان اسلام بود که برای پشتیبانی و حمایت از عملیات بیت المقدس عازم میشدند.
مردم تبریز با شنیدن رهسپاری رزمندگان و به ویژه بانوان امدادگر به جبهه، خود را به ایستگاه قطار رسانده بودند تا بدرقه کنند؛ همه سوار شدیم، پدرم نیز برای بدرقه آمده بود و از دور مینگریست، پشت پنجره ایستادم و با پدرم خداحافظی کردم و قوت قلبی برایم شد. در راه هر کدام از بانوان مشغول به وصیت نامه نویسی، خاطره نویسی یا قرائت قرآن شدند، در واگنهای بعدی هم مجاهدان مداحیهای آهنگران را میخواندند.
شهرها را یکی پس از دیگری گذراندیم و در نهایت به اهواز رسیدیم. دشمن تا حمیدیه آمده بود و اهواز نیز هرلحظه بمباران میشد. عازم ورزشگاه تختی اهواز شدیم، آنجا پر بود از بانوان امدادگر و همه زودتر از ما رسیده بودند. مقرر بود این بانوان نقاهتگاه را تجهیز کرده و در کنار پزشکان به مجروحان جنگی امدادرسانی کنند. چهار بیمارستان اهواز مملو از مجروح جنگی بود و نیاز بود که نقاهتگاههایی تجهیز شود.
ما تا آغاز عملیات حق تماس با خانواده را نداشتیم، چرا که گروههای منافقان در پی تلخ کردن کام مردم بودند و همواره دنبال راهی برای ضربه زدن به عملیاتها و موفقیتهای رزمندگان بودند.
به مدت یک هفته در ورزشگاه تختی ماندیم و آنجا را تجهیز کردیم. سپس با اعزامیهای تبریز به دانشکده شهید ذاکری اهواز رفته و آنجا را نیز با ۴۰۰ تخت تجهیز کردیم. بعد از تجهیز نقاهتگاهها که عملیات نیز شروع شده بود، مجروحها پایشان به نقاهتگاهها باز شد و وضعیت به گونهای بود که اتوبوس اتوبوس مجروح میآمد. مجروحان شدید و قطع عضو را به بیمارستان منتقل کرده و مجروحان سطحی و موجی را به نقاهتخانهها منتقل میکردند.
خرداد ماه از راه رسید و ما از شستن لباسها و پوتینها گرفته تا کمکهای درمانی همه مشغول بودیم؛ خارج از شیفت نیز به دوستانمان کمک میکردیم. لباسشویی بیمارستانها نیز امکان شستن آن حجم لباس را نداشت، ازاین رو از پرستار گرفته تا دکتر همه و همه در هر کاری کمک میکردند.
در یکی از روزها برای مدیریت بهتر تغذیه گفتند قدری مراعات شود، با شنیدن این حرف، امدادگران به حدی خلوص نیت داشتند که همه روزه گرفتند؛ از مناجاتهای شبانه گرفته تا نماز شب همواره صدای مناجات به گوش میرسید.
خبر آزادسازی خرمشهر رسید و شیرینی در نقاهتگاه پخش کردند؛ لحظه بسیار شیرینی بود. عملیات که تمام شد تا شش روز بعد نیز ماندیم تا به مجروحان رسیدگی کنیم.
دیدار امدادگران خرمشهر با امام راحل
بعد از یک هفته ماموریتمان تمام شد و دیدار امام راحل را خواستار شدیم. گویا هر که از عملیات رها میشد به سمت جماران میرفت؛ ما نیز عازم دیدار امام شدیم و شوق در چشمانمان موج میزد. به جماران که رسیدیم داخل محل دیدار با امام راحل شدیم. دیدار تمام شد و ما خارج شدیم اما من راضی نمیشدم و میگفتم که اشک مجال دیدار نداد و باید دوباره برگردم. به حدی اصرار کردم که دوباره جهت دیدار امام داخل شدم. لحظه بسیار عجیبی برای من بود و آن صحنه هرگز از خاطرم خارج نمیشود. بعد از دیدار با امام راحل، عازم تبریز شدیم، به تبریز که رسیدیم همه به استقبال آمده بودند.
خدیجه افشردی دوران دفاع مقدس، اکنون نیز در عرصه نبرد نرم مشغول مجاهدت بوده و مربی قرآنی است، وی میگوید: همواره بسیجی راه اسلام و انقلاب بوده و خواهم بود؛ در دوران دفاع مقدس اقتضای زمانه امدادرسانی بود و امروز اقتضای زمانه فرهنگ سازی و مجاهدت در عرصههای فرهنگی است، از این رو پای در این مسیر گذاردهام.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: آزادسازی خرمشهر شهید مهدی باکری لشکر31 عاشورا منطقه آذربایجان شرقی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۰۴۳۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خطیب نماز جمعه تهران: به زور کسی را به بهشت نخواهیم برد
به گزارش تابناک، ایسنا نوشت: آیت الله سید احمد خاتمی در نماز جمعه این هفته تهران اظهار کرد: حمله ایران به رژیم صهیونیستی حمله تنبیهی بود، زدند و ما محکم زدیم. آنچه که یقین است اگر بخواهند کارشان را تکرار کنند سیلی محکمتری خواهند خورد. نظام قرآنی ما موجب عملکرد اسلامی و قرآنی ما شد.
وی ادامه داد: در آیه ۱۹۴ سوره بقره تاکید شده کسی که شما را زد تردید در زدنش نکنید. چنین آموزهای در آیه ۱۲۶ سوره نحل و آیه ۶۰ سوره بقره نیز تکرار شده است. عملیات ایران در اسرائیل نمایش قدرت و اقتدار ایران اسلامی بود. چرا آقا بر روی موضوع موشکی بیش از یک دهه است تاکید کرده اند؟ با اقدام ایران برجام ۲ و برجام ۳ و مذاکره موشکی هوا شد. بر سر توان موشکی کشورمان مذاکره نکرده و هرگز مذاکره نخواهیم کرد.
وی تاکید کرد: ما با هیچکس تعارف نداریم. دشمنان ما رعد و برق زیادی از خودشان نشان دادند اما کار خاصی انجام ندادند ولی ما عمل میکنیم. اگر چیزی را بگوییم پای حرفمان میایستیم. ما در این عملیات مراکز اقتصادی، بیمارستان، مدرسه یا حتی پادگانهای نظامی را نزدیم بلکه صرفا پادگانی را زدیم که از آن پادگان، کنسولگری ایران هدف قرار گرفته بود. به این اقدام تدبیر و عملکرد عاقلانه گفته میشود.
خاتمی متذکر شد: این عملیات نشان داد که دوران موشک پایان نیافته است و باید موشک داشته باشیم تا بتوانیم جواب وحشیها را بدهیم، البته کار فرهنگی هم انجام میدهیم. در این عملیات یک جا را زدیم اما نسبت به مراکز زیادی هشدار دادیم. اعلام کردیم بازی با ایران بازی با دم شیر است؛ همچنین اعلام کردیم اگر با ایران اسلامی آنچنان رفتار کنید پاسخ جدی از ما دریافت خواهید کرد.
وی ادامه داد: یمن، حزب الله لبنان، حشد شعبی عراق و آزادگان دنیا به ما تبریک گفتند. این مسئله نشان میدهد جبهه متحده مقاومت شکل گرفته است و البته جبهه رذالت شامل انگلیس، آمریکا و اتحادیه اروپا نیز خودش را نشان داد. آنان عاقبتشان را به ریسمان پوسیده رژیم صهیونیستی گره زده اند اما باید بدانند که این رژیم نابود می شود و جبهه رذالت رسوا خواهد شد.
وی افزود: جبهه سوم جبهه کسانی بود که ما را به خویشتن داری دعودت کردند. ما به آنان توصیه میکنیم که ارتباطشان را با رژیم صهیونیستی قطع کنند، اما متاسفانه همچنان از این رژیم حمایت میکنند در حالی که رژیم صهیونیستی مسلمانان و عربها را قتل عام میکند.
خاتمی ادامه داد: دنیا متوجه شد همان قدر که ایرانیان از اسلام دفاع میکنند به همان اندازه نیز از میهن شان دفاع میکنند. وقتی مراکز دیپلماسی ما هدف قرار میگیرد یعنی خاک ما هدف قرار گرفته است به همین دلیل ما نیز آنان را زدیم.
وی تاکید کرد: متدینین همانطور که در جنگ ۸ ساله از ایران دفاع کردند اکنون نیز دفاع خواهند کرد.
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به مسئله حجاب گفت: حجاب از ضروریات دین است که ۱۰ آیه قرآن درباره آن نازل شده است و صدها روایت درباره آن داریم. رهبری نیز فرمود «بیحجابی هم خلاف شرع و هم خلاف قانون است.» نظام اسلامی به فضل الهی در برابر این ناهنجاری خواهد ایستاد.
خاتمی در عین حال هشدار داد: به زور کسی را به بهشت نخواهیم برد اما در برابر این ناهنجاری ایستادهایم و همچنان خواهیم ایستاد و عقب نشینی نخواهیم کرد. مردم در این زمینه از نیروی انتظامی تشکر میکنند.
وی خطاب به جامعه حزباللهی گفت: از جامعه متدینین خواهش میکنم در مسئله حجاب دو قطبی شکل ندهید. منطقی و استدلالی بحث کنید و به یکدیگر انگ و تهمت نزنید. دلسوزان نظام در میدان هستند. به والله انگ زدن به یکدیگر مشکل بیحجابی را حل نمیکند و اصلاً درست نیست. شورای نگهبان و مجلس هست و مطمئن باشید مسوولان نظام هم از دین عبور نخواهیم کرد.
وی با تبریک سالروز تاسیس سپاه و ارتش گفت: نیروهای مسلح ایران بازوهای پرتوان جمهوری اسلامی ایران هستند. آنان دژ مستحکم ملت هستند و نخواهند گذاشت دشمن به ملت ایران تعرض کنند. رهبری تعبیر خوبی از نیروهای مسلح در هفته گذشته داشتند. عزت نظام اسلامی موجب عزت ایران اسلامی و عزت ایران اسلامی موجب عزت نظام اسلامی میشود.
وی ادامه داد: تقویت ایران اسلامی موجب تقویت نظام اسلامی میشود و تقویت ایران اسلامی موجب تقویت نظام اسلامی میشود. اگر حاج قاسم نبود تا با داعشیها بجنگند ما در خیابانهای تهران با آنان میجنگیدیم اما اکنون همه چیز کشورمان در سایه آرامش به پیش میرود. مردم به این عزیزان و خدمتشان نیازمند هستند.
خاتمی خاطرنشان کرد: امنیت ایران افتخاریست که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به وجود آوردهاند. همه نیروهای مسلح جدا قابل ستایش هستند.
وی در بخش دیگری از سخنانش با تسلیت رحلت حضرت عبدالعظیم حسنی گفت: این بزرگوار را زنده زنده دفن کردند و به شهادت رساندند. ثواب زیارت ایشان معادل ثواب زیارت اباعبدالله الحسین است.
وی با بزرگداشت سالروز شکست آمریکا در صحرای طبس گفت: آمریکاییها برای نجات گروگانهایشان ۶ ماه تدارک عملیات مخفیانه دیدند و با ۲۰ هلیکوپتر حامل موتورسیکلت و انواع جنگافزارها نظامی سبک و سنگین در صحرای طبس به زمین نشستند. عملیات شروع شد اما طوفان شن به پا شد هواپیماها سقوط کردند عملیات آمریکاییها شکست خورد.
وی با تبریک روز جهانی کارگر گفت: مقام معظم رهبری فرمودند «طبق آمار نیمی از جمعیت ایران کارگران و خانوادههایشان هستند که اگر حالشان خوب شود ان شاءالله حال نیمی از جمعیت ایران به سامان میشود.
خاتمی خاطرنشان کرد: کلمات رهبری در مناسبتهای این چنینی «منشور» است و وزیر صمت باید این منشور را مکتوب و مشخص کند از جمله در حوزه امنیت شغلی کارگران. فرمایشات آقا وعظ نیست بلکه دستورالعمل اجرایی است که امیدوارم اجرایی شود.
وی در ادامه با گرامیداشت یاد و خاطره شهید مطهری گفت: جایی که التقاطیها وارد شدند، شهید مطهری با تمام وجودش وارد میدان شد. اسم شهید را اگر شهید مبارزه با التقاط بگوییم مغالطه نکردهایم. شهید مطهری خودش روزی گفته بود که فرقانیها او را خواهند کشت اما جانش را بر سر پاسداری از دین گذاشت.
وی در بخش دیگر از سخنانش با اشاره به وضعیت حاکم بر غزه گفت: جنایت صهیونیستها و اقتدار جبهه مقاومت در غزه خودش را نشان میدهد. پدیده خروش دانشگاهیها در آمریکا پدیده جدیدی در دنیا است. دانشجویان آمریکایی و فرانسوی در حمایت از مردم غزه به پا خواسته اند و صد نفر از آنان نیز توسط پلیس این کشورها دستگیر شدهاند. انصافاً باید در حمایت از آنان شعار مرگ بر آمریکا سر داد.
وی افزود: استاد برجسته هاروارد در آمریکا نیز در حمایت از مردم غزه صحبتهای خوبی انجام داده است که نشان دهنده بیداری وجدانی در دنیا است. این اتفاق در راستای بیداری اسلامی که قبلاً شکل گرفته بود رقم خورده است.
وی در خطبههای اول نماز جمعه هم به جایگاه ربوبی خداوند متعال اشاره کرد و گفت: انتقام خداوند با انتقام بشر متفاوت است. انتقام بشر برای خنک شدن دل انجام میشود اما انتقام خداوند همان مجازات اوست. واژه انتقام در قرآن ۱۷ بار تکرار شده است.
خاتمی گفت: برخیها زیر بار حرف حق نمیروند با اینکه چراغ هدایت برایشان روشن است. قرآن با تاکید تصریح میکند که بی شک از مجرمان انتقام گرفته میشود و آنچه را که ایران اسلامی در برابر رژیم غاصب صهیونیستی انجام داد یک کار الهی بود. کاری بود که بر اساس قرآن انجام شد.