آیا مردم ایران بدمصرف هستند؟
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۰۷۴۹۵۲
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از مهر، اخیراً رضا اردکانیان، وزیر نیرو، طی مصاحبهای عنوان کرده بود «علت اینکه تحریم شدیم همین بد عادتی در مصرف است. تحریم کنندگان فهمیدهاند نقطه ضعف ما، مصرف است. ما جامعهای مصرفی هستیم؛ چرا چین اینگونه تحریم نمیشود؟ چون با یک وعده غذا هم رفع گرسنگی میکنند».
متعاقب انتشار این اظهارات موجی از تحلیلها به راه افتاد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سوال این است که آیا واقعاً مردم ایران در مصرف انرژی تا آن اندازه که در رسانهها بیان میشود بیمبالات هستند؟
مردم دنیا چقدر انرژی مصرف میکنند؟
مهدی نظری، کارشناس حوزه آب و انرژی درباره الگوی استاندارد مصارف خانگی با اشاره به اینکه معمولاً مصارف نهایی انرژی به چند بخش شامل صنعت، حمل و نقل، خانگی، کشاورزی و غیره تقسیم میشود، گفت: آمار رسمی نشان میدهد سرانه مصرف نهایی انرژی ایران در بخشهای «کشاورزی»، «خانگی، تجاری و عمومی»، «حمل و نقل» و «صنعت» به ترتیب ٣.٤ (سه و چهار دهم)، ۲ (دو)، ١.٦ (یک و شش دهم) و١.٤ (یک و چهار دهم) برابر متوسط جهانی است. آژانس بینالمللی انرژی میگوید سهم «بخش خانگی» (شامل روشنایی، سرمایش، گرمایش و غیره) از کل تقاضای انرژی، در جهان ۲۲ درصد و در ایران ۲۹ درصد است.
وی با تاکید بر اینکه آمارهای داخلی نیز عدد اعلامی آژانس بین المللی انرژی را تأیید میکند، تصریح کرد: بطور میانگین سرانه مصرف انرژی در بخش خانگی، در جهان حدود ۲ بشکه معادل نفت خام است، این عدد در ایران ٤.٩٨ (چهار و نود هشت صدم) یعنی حدود دو و نیم برابر متوسط جهان برآورد میشود که تقریباً شامل تبدیل مصارف گاز (۷۸ درصد)، برق (۱۲ درصد) و فراوردههای نفتی (۱۰ درصد) به بشکه معادل نفت خام است. («بشکه معادل نفت خام» ترجمهای از barrel of oil equivalent است که یک یکای انرژی است و سایر واحدها مثل وات برای برق یا مترمکعب برای گاز، با ضرایبی به آن تبدیل میشود).
آیا مردم ایران بدمصرف هستند؟
آمار بالا میگوید که میانگین مصرف انرژی در ایران بالاتر از میانگین جهانی است. اما آیا دلیل اصلی مصرف نسبتاً بالای انرژی در خانههای ایرانیان، فرهنگ نادرست مصرفی مردم است؟
آمار و مستنداتی وجود دارد که نشان میدهد دلیل اختلاف بین میانگین جهانی و میانگین مصرف انرژی ایرانیان، صرفاً به بدمصرفی مردم منحصر نیست و مجموعهای از سایر عوامل نیز در آن دخالت دارد
نظری در پاسخ به این سوال، با بیان اینکه همواره باور معمول این بوده است که اختلاف بین میانگین جهانی و میانگین مصرف انرژی در ایران ناشی از «بدمصرفی مردم» است، افزود: اگر فرض کنیم که اختلاف بین میانگین جهانی و میانگین مصرف انرژی در ایران ناشی از «بدمصرفی مردم» است، میتوان و باید با اقدامات و برنامههای آموزشی و آگاهساز، مصرف انرژی در بخش خانگی را کاهش داد.
اما آمار و مستنداتی وجود دارد که نشان میدهد دلیل اختلاف بین میانگین جهانی و میانگین مصرف انرژی ایرانیان، صرفاً به بدمصرفی مردم منحصر نیست و مجموعهای از سایر عوامل نیز در آن دخالت دارد. این عوامل را باید شناخت و با فهم درست از مسأله، راهکارهایی را برای اصلاح مصرف دنبال کرد که امکان تحقق داشته باشد.
نظری میگوید: یکی از مهمترین عوامل غیر از بدمصرفی مردم که در بالابودن میانگین مصرف مؤثر است، «پوشش شبکه برق» و «دسترسی مردم جهان به سوختهای غیرجامد» است. بر اساس آمار موجود، ۱۴ درصد از مردم جهان به برق دسترسی ندارند. در واقع بیش از یک میلیارد نفر از مردم جهان از برق برخوردار نیستند. همچنین حدود ۴۱ درصد از مردم جهان فاقد دسترسی به سوختهای غیرجامد (مثل نفت و گاز) هستند.
چه عواملی منجر به مصرف بیشتر میشود؟
نظری میگوید: به طور طبیعی در شرایط برابر، در نقاطی که دسترسی به برق و منابع فسیلی وجود ندارد، مصارف انرژی کمتر است. بررسیهای دقیق نشان میدهد در حالی که میانگین سرانه مصرف انرژی در بخش خانگی در جهان حدود ۲ بشکه معادل نفت خام است، در ۴۵ کشوری که دسترسی مردم در آنها به شبکه برق و سوختهای غیرجامد مشابه یا بهتر از ایران است، این عدد به بیش از ٤.١ (چهار و یک دهم) بشکه معادل نفت خام میرسد که در مقایسه با ایران چندان کمتر نیست.
کشورهایی که از نظر «دسترسی به برق و سوختهای غیرجامد»، «شرایط اقلیمی» و «استانداردهای مناسب زندگی» وضعیتی مشابه ایران دارند، میزان مصرف انرژی آنها نیز مشابه ایران است
نظری شرایط آب و هوایی را از دیگر علل مؤثر در میزان مصرف معرفی میکند و توضیح میدهد: یکی از مباحث مهم در مطالعات اقلیمی به ویژه ساختمان و محیط مسکونی، مساله گرم کردن آنها در فصل سرد و سرد کردن در دورههای گرم سال برای رسیدن به حدود آسایش گرمایی انسان است. طبیعتاً رفع نیازهای گرمایشی و سرمایشی با صرف انرژی میسر میشود. بررسیها نشان میدهد تنها کمتر از ۲۰ درصد از کشورهای جهان به لحاظ مجموع نیازهای گرمایشی و سرمایشی، وضعیت نامساعدتری نسبت به ایران دارند. بنابراین در کنار سایر عوامل، مصرف بیشتر انرژی در بخش خانگی در ایران نسبت به میانگین جهانی، متأثر از نیاز بیشتر است.
وی تاکید کرد: در شرایطی که میانگین سرانه مصرف انرژی در بخش خانگی در جهان حدود ۲ بشکه معادل نفت خام است، در ۲۷ کشوری که معادل یا بیش از ایران نیاز گرمایشی و سرمایشی دارند، این عدد به بیش از ۴/۴ (چهار و چهار دهم) بشکه معادل نفت خام میرسد که در مقایسه با ایران چندان کمتر نیست.
نظری عامل دیگری که مصرف انرژی ایرانیها را متأثر میکند را سطح استانداردهای زندگی میداند و میگوید: رابطه بین تولید ناخالص داخلی و شدت انرژی همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. نتایج نشان میدهد که یک رابطه علیت دوطرفه بین تولید ناخالص داخلی و شدت انرژی وجود دارد. به طور معمول در کشورهای برخوردار از سطح بالاتری از استانداردهای زندگی، مصرف انرژی بیشتر است. سرانه تولید ناخالص داخلی یکی از عناصری است که تصویری از کیفیت نسبی زندگی در کشورها ارائه میکند.
به گفته این کارشناس حوزه آب و انرژی، در فهرست ۱۸۵ کشور جهان، سرانه تولید ناخالص داخلی بر مبنای برابری قدرت خرید در ایران از ۱۲۴ کشور بیشتر است. در بررسی وضعیت ۱۲۰ کشور جهان مشخص شد که در ۶۸ کشوری که در آنها سرانه تولید ناخالص داخلی براساس برابری قدرت خرید کمتر از ایران است، میانگین سرانه مصرف انرژی در بخش خانگی حدود ١.٥ (یک ونیم) بشکه معادل نفت خام و در ۵۲ کشوری که نسبت به ایران در جایگاه بالاتری قرار دارند، حدود ٤.٢ (چهار و دو دهم) بشکه معادل نفت خام است که این عدد در مقایسه با سرانه مصرف انرژی در بخش خانگی در ایران که برابر ٤.٩٨ (چهار و نود و هشت صدم) بشکه معادل نفت خام است، چندان کمتر نیست.
سه دلیل برای توضیح مصرف بالا
براساس آنچه گفته شد، میتوان نتیجه گرفت بر خلاف باور معمول، مصرف بالای انرژی در ایران الزاماً ناشی از بدمصرفی مردم نیست و میزان مصرف در کشورهایی که شرایطی مشابه ایران دارند، نزدیک به میزان مصرف در ایران است.
اگرچه مصرف انرژی در خانههای ایرانیان بیش از نیاز و حد معمول است اما در نظر داشتن عوامل تأثیرگذار شامل «دسترسی بهتر به برق و سوخت»، «نیاز بیشتر به انرژی برای تأمین گرمایش و سرمایش» و «سطح مناسب استانداردهای زندگی» در ایران در مقایسه با جهان نشان میدهد مردم ایران تا آن اندازه که در رسانههای داخلی منعکس میشود بیمبالات نیستند و گزارههایی که در خصوص بدمصرفی مردم بیان میشود اغراقآمیز و همراه بزرگنمایی است.
برای فهم بهتر موضوع، نظری وضعیت ایران را با سه گروه از کشورها به شرح زیر مقایسه میکند:
گروه اول: کشورهایی که در مقایسه با ایران در آنها «دسترسی به برق و سوختهای غیرجامد» بهتر و «نیاز به انرژی برای تأمین گرمایش و سرمایش» بیشتر است.
گروه دوم: کشورهایی که در مقایسه با ایران در آنها «نیاز به انرژی برای تأمین گرمایش و سرمایش» بیشتر و «سرانه تولید ناخالص داخلی براساس برابری قدرت خرید» بالاتر است.
گروه سوم: کشورهایی که در مقایسه با ایران در آنها هم «دسترسی به برق و سوختهای غیرجامد» بهتر، هم «نیاز به انرژی برای تأمین گرمایش و سرمایش» بیشتر و هم «سرانه تولید ناخالص داخلی براساس برابری قدرت خرید» بالاتر است.
مصرف ٢.٥ برابری انرژی در ایران
در شرایطی که سرانه مصرف انرژی در بخش خانگی در ایران، ٢.٥ (دو و نیم) برابر متوسط جهانی است، بررسیهای آماری و دقیق نشان میدهد متوسط این عدد در کشورهای گروه اول، دوم و سوم به ترتیب ۶، ۲ و ۸ درصد بیشتر از ایران است.
جدول زیر جزئیات دقیق این محاسبات را نشان میدهد.
کشورهای الف: آرژانتین، آلمان، اتریش، اردن، اروگوئه، اسپانیا، استرالیا، امارات متحده عربی، آمریکا، ایتالیا، ایسلند، بحرین، بریتانیا، بلاروس، بلژیک، پرتغال، ترکمنستان، ترینیداد و توباگو، تونس، ایرلند، جمهوری چک، دانمارک، روسیه، ژاپن، سنگاپور، سوریه، سوئد، سوئیس، عراق، فرانسه، فنلان، قبرس، قطر، کانادا، کویت، لوکزامبورگ، لهستان، لیختن اشتاین، مالت، مجارستان، مصر، نروژ، نیوزیلند و هلند
کشورهای ب: آذربایجان، آلمان، اتریش، ارمنستان، ازبکستان، استونی، اسلواکی، اسلوونی، اوکراین، بلاروس، تاجیکستان، ترکمنستان جمهوری چک، روسیه، رومانی، سوئد، سوئیس، فنلاند، قرقیزستان، قزاقستان، کانادا، گرجستان، لتونی، لهستان، لیختن اشتاین، مغولستان و نروژ
کشورهای ج: آلمان، اتریش، اروگوئه، اسپانیا، استرالیا، استونی، اسلواکی، اسلوونی، امارات متحده عربی، آمریکا، ایتالیا، ایسلند، بحرین، بریتانیا، بلژیک، پاناما، پرتغال، ترکیه، ترینیداد و توباگو، جمهوری ایرلند، جمهوری چک، دانمارک، روسیه، رومانی، ژاپن، سنگاپور، سوئد، سوئیس، شیلی، عربستان، عمان، فرانسه، فنلاند، قبرس، قزاقستان، قطر، کانادا، کرواسی، کره جنوبی، کویت، لتونی، لوکزامبورگ، لهستان، لختن اشتاین، مالت، مالزی، مجارستان، نروژ، نیوزیلند، هلند و یونان
به هر حال مصرف انرژی در کشور ما وضعیت مطلوبی ندارد و سرانه مصرف نهایی انرژی ایران در همه بخشها بیش از متوسط جهانی است؛ اما بررسی دقیق شرایط ایران در مقایسه با سایر کشورها حاکی از آن است که انعکاس این واقعیت در رسانهها بیشتر به یک سرپوش برای ناتوانی برخی مسئولین و سوءفهم و سوءتدبیر آنها در حل مسائل کشور تبدیل شده است.
وزیر نیرو در توضیحات تکمیلی که چند روز بعد از اظهارات جنجالیاش منتشر شد، با اصلاح لحن و ادبیات قبلی، اذعان کرد: «بدیهی است مردم تنها مقصر بدمصرفی نیستند. ساختارهای صنعتی، شهرسازی، کشاورزی و آب و انرژی ما به اندازه کافی کارآمد نیست» و در ادامه نوشت: «اما به واقع اخلاق و عادات رفتاری نادرست ما هم در بدمصرفی سهیم است» که سخن نادرستی نیست.
طبق نظرات کارشناسان تلاش برای کاهش مصرف انرژی در کشور با تمرکز بر بخش خانگی بدون درک صحیح از دلایل و زمینههای آن و همچنین غفلت از سایر مصارف انرژی در کشور رویه نادرستی بوده که سالها دنبال شده و باید تغییر کند. البته نمیتوان و نباید سهم و نقش مردم در حل نارساییها و معضلات را کتمان کرد، اما پرتاب توپ به زمین مردم، کلیشهای است که باید کنار گذاشته شود.
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: انرژی وزیر نیرو مصرف برق نفت خام مصرف انرژی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۷۴۹۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علیرضا طلیسچی: وضعیت موسیقی در ایران خوب است
به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، تولید و پخش رئالیتیشوها، از «مافیا» گرفته تا «پدرخوانده»، در شبکههای نمایش خانگی داغ است و یکی از این برنامهها که اینروزها طرفداران قابل توجهی پیدا کرده، رئالیتیشو «زودیاک» است که با عنوان «شبهای مافیا» بازی جذابی برای طرفدارانش پخش میکند. در این برنامه یک قاتل سریالی به نام زودیاک شهروندان و مافیای سیسیل را هدف قرار میدهد. در این برنامه محمد بحرانی نقش گرداننده بازی را بر عهده دارد.
بیشتر بخوانید: موسیقی درمانی شیوهای جدید در درمان بیماران سریال «شبهای مافیا: زودیاک» به کارگردانی محمدرضا رضائیان در سال۱۴۰۲ ساخته شده است. در فصل دوم این رئالیتیشو، فرزاد حسنی، دارا حیایی، جواد خواجوی، محیا دهقانی، متین ستوده، مجتبی شفیعی، علیرضا طلیسچی، سعید فتحی روشن، بهار قاسمی، مریم مؤمن، مهدی مهدیپور و امیرحسین هاشمی به هنرمندی پرداختهاند.
علیرضا طلیسچی یکی از خوانندگان شناختهشده و پرطرفدار پاپ است؛ خوانندهای که توانسته جایگاهش را با کنسرتهایی که برگزار میکند تثبیت کند. این خواننده پاپ که متولد۶۴ است، از میانه دهه۸۰ فعالیتش را به شکل رسمی آغاز کرد و تکآهنگهایش طرفداران خاص خودش را دارد. طلیسچی در این گفتوگو از حضورش در برنامه «شبهای مافیا» میگوید و در بخشهای دیگری از این گفتوگو از وضعیت امروز موسیقی صحبت کرده است.
این روزها رئالیتیشوهای متنوعی در شبکه نمایش خانگی پخش میشود. چطور شد که در برنامه «شبهای مافیا: زودیاک» شرکت کردید؟
از طریق تیم تولید به برنامه دعوت شدم و علاقه داشتم که ببینم چطور میتوانم در این سناریو بازی کنم. من قبلا هم در یک شو، مافیا بازی کرده بودم، اما بهنظرم «زودیاک» شیکتر است و پیچیدگیهایش بازی را برای بیننده جذابتر میکند.
خیلیها به برد و باخت در یک مسابقه اهمیت میدهند. برد و باخت برای شما چطور بود؟
شرکت در این برنامه بیشتر برایم جنبه سرگرمی دارد. اینطور نگاه میکنم که با یک گروه خوب دور هم هستیم و هدفمان این است که برای بینندههای برنامه لحظاتی حال خوب ایجاد کنیم که امیدوارم به چنین نتیجهای رسیده باشیم.
اخیرا در نمایش خانگی، محصولاتی در حوزههای مختلف ورزش، موسیقی، مذهبی و... تولید شده است. از نظر شما، تولید برنامههای حوزه موسیقی مثل «صداتو» چه تأثیری بر ارتباط بیشتر مردم با موسیقی دارد؟
ساخت برنامههای خوب در این حوزه به ارتباط بیشتر مردم با موسیقی کمک میکند، اما اینکه این برنامهها بتواند هنرمند بسازد مبحث دیگری است، چون یک خواننده هرقدر هم تخصصی وارد یک حوزه بشود، تا جو کار و فعالیت حرفهای در فضای تولید و صحنه را تجربه نکند، به موفقیت نمیرسد. از نظر من، ورود به عرصه خوانندگی و فضای حرفهای موسیقی کاملا نیازمند تجربه این واقعیت است. تمام این مسابقاتی هم که اخیرا تولید و پخش شده یکیدو چهره را به فضای موسیقی معرفی کرده، اما به لحاظ ایجاد سرگرمی برای مردم کاملا موفق ظاهر شدهاند و اگر از این قبیل برنامهها باز هم تولید شود، به فهم و درک بیشتر مردم از فضای موسیقی کمک قابل توجهی میکند.
پیشنهادی برای حضور در برنامههای موسیقی داشتهاید؟
پیشنهاد داشتهام، اما علاقه نه، چون بهنظرم در جایگاهی نیستم که بخواهم کسی را قضاوت کنم و اصولا هم موسیقی تا یک جایی بهصورت علمی و پایه آموختنی است و از آن به بعدش دیگر سلیقهای میشود. پس قضاوت کردن راجع به صداها را باید به مردم بسپاریم.
این روزها بازار کنسرتهای پاپ داغ است. درست است که موسیقی کشور افت و خیزهای زیادی دارد و با مشکلات خاص خودش دست و پنجه نرم میکند، با این حال اوضاع این روزهای موسیقی کشور چطور است؟
بهنظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. موسیقی ما در سالهای اخیر دچار تحولات عجیب و غریبی شد که بخشی از این تحولات مثبت بود و بخشی هم منفی. خوشحالم که با ورود هنرمندان حرفهایتر و صداهای قشنگتر و احساس بیشتری که در کارها وجود دارد موسیقی دارد از آن حالت قبلی بیرون میآید و خودش را ترمیم میکند.
برویم سراغ مسئله ترند شدن برخی از قطعههای موسیقی مثل قطعه «پاقدم» که اخیرا بسیار شنیده و معروف شد. چه میشود که یک کار اینطور دیده و شنیده و پرطرفدار میشود؟
بخش زیادی از این اتفاق مربوط به تجربه است و بخشی هم سلیقه و هوش بازار. ولی در نهایت کارها را مردم برجسته میکنند، یعنی اگر مردم کاری را دوست داشته باشند، آن کار به موفقیت بزرگی میرسد. «پاقدم» یک قطعه موسیقی دهه شصتی است که در آن استانداردهای ضبط موسیقی آن دوران کاملا رعایت شده و فکر میکنم جدا از تنظیم و میکس و مستر خوب امیربهادر دهقان، شعر و ترانه و ملودی هم خیلی به کارهای آن دهه نزدیک است.
شما در قطعههای معروفتان هم سبک شاد دارید و هم قطعههای احساسی و غمگین. تمایل مردم بیشتر به شنیدن کدام یک است؟
اگر به تاریخمان رجوع کنید، میبینید که مردم ما پر از غم و غصه بودهاند و طبیعتا تمایلشان به آهنگهای شاد بیشتر است. در کنسرتها هم همینطور است. وقتی یک پدر بودجه مشخصی برای خانوادهاش کنار میگذارد تا در کنسرت شرکت کنند، دلش نمیخواهد که مجددا در فضای غمگین قرار بگیرند. بنابراین تمایلشان به شنیدن و همراهی در خواندن آهنگهای شاد بیشتر است. البته از قدیم موسیقی شاد نسبت به موسیقی غمگین بیشتر شنونده و طرفدار داشته است.
این روزها مدام نام خوانندههای جدیدی را میشنویم که در فضای مجازی معرفی میشوند. یا گاهی روی بیلبوردها تبلیغ کنسرت خوانندههایی را میبینیم که خیلیها نمیشناسندشان. این افزایش ورود به عرصه خوانندگی اتفاق مثبتی است یا منفی؟
ما خوانندگانی داشتهایم که با یک قطعه روی صحنه آمدهاند و بقیه قطعههایشان حالت مکمل همان یک قطعه را داشته. از آن طرف هم هنرمندی داشتهایم که با هر قطعه جدید مخاطبان بیشتری را جذب کرده و بهتدریج معروف شدهاست. در هر صورت، دیده شدن یک اثر هنری و محبوب شدن هنرمند به مردم بستگی دارد.
به تجربه حوزههای هنری دیگر مثل بازیگری هم فکر میکنید یا پیشنهادی داشتهاید؟
من یکبار این را تجربه کردم و متأسفانه بازخورد خوبی از این کار نداشتم، به خاطر اینکه تیم تولید آن کار تیمی که فکر میکردم نبود. البته بازیگران و بقیه عوامل همه خوب بودند، اما تجربه خوبی برای من نبود و ترجیح میدهم که فعلا دوباره آن فضا را تجربه نکنم و در کار خودم پیش بروم، هرچند از آینده و تصمیمات بعدیام خبر ندارم.
رئالیتیشوها توانستهاند تا اندازه ای شبکه نمایش خانگی را متحول کنند
در چند سال اخیر پلتفرمها به کاربران امکان میدهند فیلمها و سریالها را بهصورت آنلاین تماشا کنند و بهسرعت به رقیبی برای تلویزیون تبدیل شدهاند.
یک مقایسه ساده در تولیدات و سریالهای پخششده در ابتدای سال۱۴۰۳ تا امروز میان پلتفرمهای نمایش خانگی و تلویزیون نشان میدهد تلویزیون با وجود آنکه نسبت به سال گذشته با کمکردن حساسیتهایی سعی در جذب هنرمندان و چهرههای مطرح کرده اما باز هم بازی را در زمین رقابت با پلتفرمهای پخش نمایش خانگی واگذار کرده است.
این روزها تولید رئالیتیشوها و برنامههای مسابقه که در شبکه نمایش خانگی تولیدشده، توانسته جذابیت زیادی برای مخاطب امروز بهوجود بیاورد، مخاطبی که تنها با تماشای سریال و فیلم نمیتواند اوقات فراغت خود را پر کند. بنابراین از یکسو پلتفرمهای گوناگون در شبکه نمایش خانگی در بیشتر سریالهای خود توانستهاند با تمرکز بر جذابیتهای داستانی و استفاده درست از ستارگان سینما و تئاتر تولیدات جذابی را پیش روی مخاطب بگذارند و از سوی دیگر با تولید و پخش برنامههای مختلف نشان دادهاند توجه به ذائقه مخاطب برایشان مهم است و در بخشهایی موفق شدهاند.
البته دامنه صنعت سرگرمی آنقدرگسترده است که ما در تلویزیون یا حتی شبکه نمایش خانگی هنوز نتوانستهایم رقابتی با برنامههای خارجی داشته باشیم. با این حال، برخی از این برنامهها توانستهاند آنقدر جذاب باشند که تماشاگران فصلهای آن را دنبال میکنند.
VODها طیف گستردهای از فیلمها و سریالها را از سراسر جهان به کاربران ارائه میدهند. این امر بهمعنای انتخاب بیشتر برای بینندگان و رهایی از محدودیتهای برنامههای روتین است.
نمیتوان منکر این موضوع شد که پلتفرمهای نمایش خانگی با ارائه فرصتی جدید برای پخش فیلمها و سریالهای ایرانی، به افزایش تولید محتوای داخلی در این کشور کمک کردهاند. این امر منجر به ایجاد شغلهای جدید و رونق صنعت سرگرمی ایران شده است.
VODها در حال حاضر نقش مهمی در صنعت سرگرمی ایران ایفا میکنند و ظرفیت این را دارند که در آینده نقش مهمتری ایفا کنند. با رفع چالشهای موجود، VODها میتوانند به گزینهای محبوبتر برای سرگرمی در ایران تبدیل شوند و بهطور قابلتوجهی بر نحوه تماشای فیلم و سریال توسط مردم ایران تأثیر بگذارند.
منبع: همشهری
انتهای پیام/
کد خبر: 1228550 برچسبها موسیقی