Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-05-09@00:20:04 GMT

ریشه بی تفاوتی اجتماعی کجاست؟

تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۳۸۵۲۱

ریشه بی تفاوتی اجتماعی کجاست؟

به نظر می رسد که امروز ساختارهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در جامعه به موانع مهمی در تقویت مشارکت پذیری، ایجاد همبستگی اجتماعی، تقویت اعتماد اجتماعی، جامعه پذیری مطلوب و ادغام اجتماعی تبدیل شده اند. از این رو افراد جامعه به عنوان کنش گران اجتماعی هر چه بیشتر به سمت فردگرایی، تنهایی، انزوا، از خودبیگانگی کشیده شده و نتیجه چنین وضعیتی بی تفاوتی اجتماعی خواهد بود محمدباقر تاج الدین جامعه شناس و استاد دانشگاه

گروه اندیشه:

بی تفاوتی اجتماعی(Social Apathy)یکی از عناصر نامطلوب فرهنگ مدرن است که با تأکید بیش از حد بر ترجیحات شخصی و منافع فردگرایانه در زندگی شهری معاصر نمود یافته و همچون مانعی در ایجاد برقراری ارتباطات مثبت اجتماعی و نیز افزایش مشارکت شهروندان در امور اجتماعی قرار گرفته و در نتیجه به تضعیف یا حتی توقف فرآیند توسعه ملی منجر می شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

جامعه شناسان عواملی همچون رشد صنعت و تکنولوژی، توسعه ارتباطات اجتماعی، افزایش افسارگسیخته جمعیت، حرکات وسیع جمعیتی، گسترش فرهنگ شهر نشینی، مجاورت فرهنگ ها و خرده فرهنگ های متفاوت، رشد ارتباطات موزاییکی، عقلایی شدن رفتار انسان، گسترش منطق خشک محاسبه گری، فرد گرایی، ضعف نهاد ها و اعتقادات مذهبی، سکولاریسم و از بین رفتن هویت های گروهی و محلی را از جمله عوامل موثر بر بروز این پدیده بر شمرده و معتقدند جوامع امروزی دوره ای از بحران در روابط انسانی را پشت سر می گذارند.

بی تفاوتی اجتماعی وضعیتی است که طی آن افراد در جامعه نسبت به همنوعان، اوضاع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و شرایط موجود و آینده دچار بی اعتنایی و بی علاقگی می شوند. بی تفاوتی اجتماعی  و ابعاد آن که می تواند شامل بی تفاوتی در علاقمندی، بی تفاوتی در رفتار، بی تفاوتی در مشارکت های اجتماعی و سیاسی و بی تفاوتی در حس همدلی با دیگران باشد، مختص قشر یا کشور یا جامعه خاصی نیست،  بلکه می توان گفت که در اکثر کشورهای دنیا باتوجه به مطالعات و بررسی های به عمل آمده وآن چه از شواهد و رویدادهای منتشره از طریق رسانه ها عنوان می گردد،  وجود دارد.  به عبارتی کناره گیری افراد و بی توجهی آنها نسبت به محیط پیرامون خود ،بی تفاوتی نسبت به همنوعان و بیگانگی و بی تفاوتی نسبت به مسائل اجتماعی از جمله مباحثی بوده که جامعه شناسان  و اندیشمندان سیاسی مختلف اگرچه به صراحت شاید از واژه بی تفاوتی یاد نکرده اند اما با عناوین مختلف آن را  مورد تحلیل وبررسی قرار داده اند.

 

در متون جامعه شناسی از رفتار بی تفاوتی به عنوان پدیده ای آسیب شناختی یاد می شود که مانعی مهم در برابر مشارکت سیاسی و اجتماعی و نیز از پیامدهای شهرنشینی در دوران مدرن به شمار می رود. صاحب نظران تعریف های گوناگونی را در مورد بی تفاوتی ارایه داده اند که در این میان، تعریف مشترک «هارولد کاپلان» و «بنیامین سادوک» از بی تفاوتی، تعریفی جامع، کارآمد و خلاصه است. این دو جامعه شناس، بی تفاوتی را رفتاری می دانند که در وضعیتی از نبود یا بی اعتنایی به احساس درونی و عاطفه انسانی، بی علاقگی و سطح اندک درگیری هیجانی نسبت به گرفتاری و نیاز به همراهی دیگران در محیط پیرامونی بروز می کند و می تواند با نشانه هایی از افسردگی یا روان گسیختگی اشتراک هایی داشته باشد. شماری از صاحب نظران از مفاهیمی چون «مشارکت» و «درگیری» برای تعریف بی تفاوتی بهره جسته اند. در واقع، مشارکت و درگیری به دلیل تقابل و تضاد مفهومی، نمایاننده نیمه پر لیوان معنایی بی تفاوتی هستند. البته در بررسی مفهومی و ریشه یابی رفتارهای مشارکت جویانه یا بی تفاوتی، عنصری چون اختیار مولفه ای کلیدی است.  در شماری از جوامع توده ای که زیر نگین حاکمان و نخبگان سیاسی تمامیت خواه سده گذشته اداره می شد، مشارکت سیاسی و گاه اجتماعی شهروندان مساله ای اجباری و دستوری بود.

 

به این ترتیب، بی تفاوتی نسبت به ارزش ها و هنجارهای ترویجی رژیم های فاشسیتی یا کمونیستی حاکم بر برخی کشورها، تهدیدی امنیتی تلقی می شد. در مورد زمینه های بروز بی تفاوتی، همچون بسیاری از پدیده های اجتماعی اجماعی وجود ندارد، اما می توان عوامل چنین رفتاری را در سه دسته طبقه بندی کرد. نخستین دسته از عوامل بروز بی تفاوتی زیر عنوان عوامل روانشناختی قرار می گیرد. احساس عزت نفس به معنای اعتبار قایل بودن برای خود، نیاز به دوست داشتن، دوست داشته شدن، رفتار خوب با دیگران و دریافت پاسخ متقابل و مناسب این رفتار در کنار احساس کارایی و اثرگذاری، اعتماد به دیگر شهروندان، نهادهای مدنی و حاکمیت، و مسوولیت پذیری از زمینه های روانی لازم برای مشارکت است. در برابر، احساس درماندگی، بی قدرتی، مفید نبودن، غفلت و ... می تواند به بی تفاوتی دامن بزند.دسته دوم عوامل بی تفاوتی به زمینه های اقتصادی و اجتماعی باز می گردد و با ظرفیت های اقتصادی فرد و جامعه، پایگاه اقتصادی یا اجتماعی شهروندان، ویژگی های ساختار و نظام اقتصادی کشور، شغل و میزان درآمد افراد، سطح برخورداری از آموزش، آگاهی و نیز وابستگی های قومی، نژادی، زبانی و ... همپیوند است. دسته سوم، مربوط به ویژگی های سیاسی جامعه است و از این رو چگونگی توزیع قدرت، ساختار سیاسی و قانونی کشور، قواعد کسب قدرت، وضعیت دموکراسی، آزادی بیان، احزاب و ... در ریشه یابی بی تفاوتی یا مشارکت مورد بررسی قرار می گیرد

در جامعه ایران با روند رو به رشد شهرنشینی، افزایش جمعیت، افزایش فردگرایی، گسترش محاسبه گری، ضعف نهادهای مدنی، ضعف ساختارهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی موجب بسط و گسترش بی تفاوتی اجتماعی شده است. به عنوان نمونه در کلان شهری مانند تهران به خوبی می توان مشاهده نمود که انبوهی از شهروندان در طول روز در متروها، خیابان ها و کوچه ها در رفت و آمد هستند و نسبت به بسیاری از امور، حوادث و مشکلات اجتماعی ای که برای دیگران در سطح شهر بروز می کند بی تفاوتی نشان می دهند. از این ها مهم تر این همه دروغ، تهمت زنی، زد و بندهای مالی، رشوه، تضییع حقوق، بی عدالتی، و دهها مشکل دیگر را می بینند اما بی تفاوت از کنار آنها می گذرند و گویی هیچ مشکلی وجود ندارد یا آنها را ندیده اند. بی تفاوتی اجتماعی در جامعه در حال  بازتولید شدن است و می رود که به الگویی همگانی تبدیل شود و علاوه بر نقش عوامل فردی و شخصی در بروز این پدیده شوم و ناگوار، عوامل ساختاری نقش مهم تری بازی می کنند. به عبارت دیگر، ساختارهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در جامعه به موانع مهمی در تقویت مشارکت پذیری، ایجاد همبستگی اجتماعی، تقویت اعتماد اجتماعی، جامعه پذیری مطلوب و ادغام اجتماعی تبدیل شده اند. از این رو افراد جامعه به عنوان کنش گران اجتماعی هر چه بیشتر به سمت فردگرایی، تنهایی، انزوا، از خودبیگانگی کشیده شده و نتیجه چنین وضعیتی بی تفاوتی اجتماعی خواهد بود. بی تفاوتی اجتماعی فقط در کوچه و خیابان و فضاهای عمومی نیست که مشاهده می شود، بلکه در سازمان ها، دانشگاه ها و حتی خانواده ها هم روز به روز گسترده تر می شود. به عنوان مثال اگر برای یکی از کارکنان یک سازمان مشکلی به وجود بیاید سایر همکاران چندان دغدغه بر طرف کردن مشکل ایشان را ندارند و بی تفاوت از کنارش می گذرند.

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۳۸۵۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مفاهیم: آشنایی با عوامل اجتماعی تعیین‌کننده سلامت (SDH)

به گزارش همشهری آنلاین، این عوامل شامل شرایطی می‌شوند که در آنها افراد به دنیا می‌آیند، رشد می‌کنند، کار می‌کنند، زندگی می‌کنند، و پیر می‌شوند و نیز مجموعه گسترده‌تر از نیروها و نظام‌ها که شرایط زندگی روزمره را شکل می‌دهند. این نیروها و نظام‌ها شامل سیاست‌ها و نظام‌های اقتصادی، برنامه‌های توسعه، هنجارهای اجتماعی، سیاست‌های اجتماعی و نظام‌های سیاسی می‌شوند.

این عوامل تأثیر مهمی بر نابرابری‌های بهداشتی دارند - یعنی تفاوت‌های ناعادلانه و قابل پرهیز در وضعیت سلامت که در داخل و در میان کشورها دیده می‌شوند. در کشورها همه سطوح درآمد، سلامت و بیماری از یک شیب اجتماعی پیروی می‌کنند: هر چه موقعیت اجتماعی-اقتصادی افراد پایین‌تر باشد، وضعیت سلامت آنها بدتر است.

فهرست زیر نمونه‌هایی از عوامل اجتماعی تعیین‌کننده سلامت را ارائه می‌کند که می‌توانند بر عدالت سلامت به صورت مثبت یا منفی تأثیر بگذارند:

درآمد و حمایت اجتماعی تحصیلات بیکاری و عدم امنیت شغلی شرایط زندگی کاری ناامنی غذایی مسکن، امکانات اولیه و محیط‌زیست رشد اولیه دوران کودکی شمول اجتماعی و عدم تبعیض تعارض ساختاری دسترسی به خدمات بهداشتی مقرون‌به‌صرفه باکیفیت مناسب.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که عوامل اجتماعی تعیین‌کننده سلامت یا SDH می‌توانند در تأثیرگذاری بر سلامت حتی مهم‌تر از مراقبت‌های بهداشتی یا انتخاب سبک زندگی در تأثیرگذاری بر سلامت باشند. به عنوان مثال، مطالعات متعدد نشان می‌دهد که SDH مسئول بیش از ۳۰ تا ۵۵ درصد از پیامدهای سلامتی است. علاوه بر این، برآوردها نشان می‌دهد که سهم بخش‌های خارج از سلامت در پیامدهای سلامت جمعیت از سهم بخش سلامت بیشتر است.

پرداختن مناسب به عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت (SDH) برای بهبود سلامت و کاهش نابرابری‌های درازمدت در سلامت، که مستلزم اقدام همه بخش‌ها و جامعه مدنی است، اساسی است.

منبع: وب‌سایت سازمان جهانی بهداشت

کد خبر 849816 منبع: همشهری آنلاین برچسب‌ها مجله مفاهیم پزشکی پزشکی

دیگر خبرها

  • پایه و اساس و ریشه قدرت امروز کشور، معلمان و اساتید هستند
  • نقش انتخابات در بهبود رشد فرهنگ و زندگی اجتماعی جامعه
  • معاون سیاسی استاندار البرز مطرح کرد؛تقویت پشتوانه سیاسی و اجتماعی کشور با مشارکت مردم در انتخابات
  • تقویت پشتوانه سیاسی و اجتماعی کشور با مشارکت مردم در انتخابات
  • افزایش ۳۰ درصدی تعداد تشکل های جامعه کارگری در دولت سیزدهم
  • فقر پژوهش در حوزه خشونت سیاسی
  • تسهیل ازدواج جوانان با مهریه کم
  • مفاهیم: آشنایی با عوامل اجتماعی تعیین‌کننده سلامت (SDH)
  • مشارکت گسترده در پای صندوق های رای قوام بخش نظام است
  • عملیاتی کردن دستاوردهای علمی؛ ریشه پیوند دانشگاه و جامعه است