Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش سامانه «اخبار»، مجله «صدای مردم» که نشریه پارلمان تاجیکستان است، سرگذشت زینوره طالبوا، ساکن ناحیه شهرنو در این کشور را در سرزمین‌های موسوم به «خلافت» داعش منتشر کرده است. زینوره طالبوا در این زمینه می‌نویسد که زندگی‌شان در خلافت بیشتر به دوزخ شباهت داشت، نه به آن «جنت»ی که مبلغین داعش آن را تصویر می‌کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

زینوره طالبوا، این شهروند تاجیک که مدتی در خلافت داعش زندگی کرده و اکنون به کشورش باز گشته است، در مورد سرگذشتش می‌نویسد:

سال 2009 بعد از اتمام دوره متوسطه در مدرسه برای مهاجرت کاری به شهر سنت‌پترزبورگ در روسیه رفته و در مغازه برادرم مشغول به کار شدم. از سر تقدیر با عبدلبیک، جوانی چچنی که به میوه‌فروشی مشغول بود، آشنا شدم و بعد نیز با اجاره برادرانم، با او ازدواج کردم.

در روزگار مشکل نداشتیم تا آن دمی که شوهر با دو شهروند تاجیک دیگر، الهام و نسیم، آشنا شد. او را به مسجد داخل بازار « Апраксин двор» برده و به جمعیت «تبلیغ» جلب نمودند و به اقداماتی مانند ریش گذاشتن، پوشیدن لباس‌های مذهبی، آموزش مرام‌نامه جمعیت مشغول شد.

با از دست دادن محل کار اولیه، به فروش عطر در مساجد و نزدکی ایستگاه‌های مترو مشغول شده و از آن زمان هم کمتر به خانه هم می‌آمد. نصیحت والدین او در شهر گرازنی هم بی‌اثر بود و بعد از سال 2010 به خانه اجاره‌ای‌مان (در نزدیگی ایستگاه آب و هوای شهر سنت‌پترزبورگ) بازگشتیم، و او فعالیت‌های ارتجاعی را دوباره ادامه داد.

ماه نوامبر سال 2013 با کمک مالی الهام و نسیم، که برای بلیط 5 هزار روبل روسی به او دادند، شوهرم، من و فرزندانم از طریق پرواز سنت‌پترزبورگ به کیف، و از کیف به استانبول به ترکیه سر کردیم و «دوستان» خانواده در فرودگاه آتاتورک شهر استانبول به پیشواز ما آمدند، و ما را به خانه اجاره‌ای در محله «قاینارجه» شهر استانبول که امین و عبدالرحمان با همسرانشان در آنجا زندگی می‌کردند، بردند. آنجا ده روز ماندیم. شوهرم با شهروندان ازبکستان در مرکز اعضای داعش به نام «درنک» در «کتیبه البخاری»  رفت و در آنجا سفر به سوریه مطرح شد.

بیشتر زن‌های جهادیان ازبک در منطقه قاینارجه استانبول اقامت داشتند، شوهرانشان در سوریه و در صف تشکیلات «جبهه النصره» می‌جنگیدند. در چهار ماه یک بار به ترکیه می‌آمدند، یک ماه پیش خانواده‌شان می‌ماندند و این کار را به پیروی از دوران خلیفه عمر بن خطاب معنا می‌نمودند.

شوهرم مرا متقاعد می‌کند که در صورت نیافتن محل کار خوب و مناسب دوباره به ترکیه بر می‌گرداند. امین و عبدالرحمان که قبلا در سوریه بودند، شوهرم را نیز دعوت می‌کردند برای این کار. علاوه بر این، شوهرم تهدید می‌کرد که در صورت راضی نشدنم، فرزندانم را با خود گرفته و می‌برد. من نیز چاره‌ای نداشتم و تقریبا ماه ژانویه سال 2014 با مساعدت عبدالرحمان و امین به شهر ادلب رفتیم. جنگجویان مسلح ما را به منطقه ریف، مهندسین ادلب بردند. در آن جا شهروندان تاجیک زیادی دیده می‌شدند که اعضای سابق حزب نهضت اسلامی بودند و با راهنمایی امردین طبراف، به افغانستان رفته بوده و با توصیه رهبری تشکیلات تروریستی «انصارالله»، از افغانستان از مسیر ایران و عراق، به سوریه آمده و عضو داعش شده بودند. جنگچویان تاجیکی انصارالله از جبهه النصره که پشتیبان داعش بود، پیروی می‌کردند.

در منطقه ریف، مهندسین ادلب سوریه، شوهرم عبدالبیک یک ماه دوره آموزش آماده‌سازی نظامی را زیر نظر داعش گذرانده و با این گروه «بیعت» کرد. دوره‌ها برای اعضای تازه جذب شده در گروه‌های 20 الی 30 نفره، تقریبا هر ماه گذرانده می‌شد. مکان آموزش به خاطر تامین امنیت آن‌ها و مسائل اطلاعاتی، زود به زود تغییر می‌کرد. دوره‌های دیگر از قبیل آماده شدن تخصصی تجهیرات انفجاری، تیراندازی دقیق، تانک سواری و دیگر موارد بعد از گذشتن دوره مقدماتی آموزش جنگی، صورت می‌گرفت.

تا اکتبر سال 2014 با تمام اعضای خانواده در جمع «کتیبه البخاری» در منطقه ریف قرار داشتیم. شوهرم به عنوان کارشناس برق و تقسیم‌کننده خوراکی به اعضای کتیبه مشغول بود. ابتدا ماهانه برای بزرگسالان 40 دلار آمریکا و برای کودکان 10 دلار آمریکا به عنوان حقوق معین شده بود. همچنین با وعده‌های غذایی کامل نیز تامین می‌شدیم. محصولات اولیه مورد نیاز ما نیز در بازار، مغازه‌ها و مراکز تجاری پیدا می‌شد. عرب‌های بومی تاجر آن‌ها را تامین می‌کردند. امیر و نزدیکان او به کردهای حزب کارگر کردستان پول داده، مال و مبالغ خیریه را از آن خود کرده، و در مناطق تحت تصرف داعش به سود خود تجارت می‌کردند.

بعد از چند مدت بین گروه‌های تروریستی جبهه النصره و داعش اختلاف به وجود آمد. با استفاده از این فرصت، ماه آوریل سال 2014 تلاش کردیم تا به ترکیه فرار کنیم، اما به دست جنگجویان جبهه النصره افتادیم. برای دومین بار در ماه نوامبر سال 2014  همراه با شوهرم با کمک ساکنان بومی ریف، محله مهندسین با 10 خانواده دیگر فریب خورده به شهر رقه در سوریه، که در اختیار داعش بود، فرار کردیم و می‌خواستیم که بعدا از منطقه تلاویات (Талавият) سوریه به ترکیه برویم. در این منطقه ما را اعضای داعش دستگیر کرده و به شهر رقه بردند و در یک زیرزمین جای دادند، که اگر به عضویت تشکیلات آن‌ها در می‌آمدیم، با خانه و معاش تامین می‌شدیم. از سر ناچاری پیشنهاد آن‌ها را قبول کردیم و بعد از یک هفته ما را به روستای «طبقه» در شهر رقه منتقل کردند. 21 آوریل سال 2015 فرزند سومم، فاطمه در همین شهر به دنیا آمد.

در منطقه طبقه سوریه بیشتر تاجیک‌ها اقامت داشتند. امین، به عنوان امیرِ تاجیکان شهر رقه انتخاب شده بود. طرفدارانش در منطقه طبقه و محله قادسیه رقه زندگی می‌کردند. در منطقه تاجیکان سه واحد از یک مجموعه بنای مسکونی را در اختیار داشتند. تابستان سال 2015 در نتیجه بمباران محله قادسیه شهر رقه، امین به همراه طرفدارانش به هلاکت رسید.

سال 2015 با کمک یک عرب مقیم سوریه که با 200 دلار آمریکا شهروندان نیازمند را از یک منطقه به مناطق دیگر می‌رساند، کوشش کردیم دوباره فرار کنیم. در راه تا به منطقه بصیره شهر رقه نرسیده بودیم که از جانب نیروهای امنیتی داعش دوباره دستگیر شدیم. ما را به خانه خود برگردانده و شوهرم را 3 روز زندانی کردند تا آگاه شود که در صورت تکرار این کار کشته خواهیم شد.

دو سال و 6 ماه در شهر طبقه ساکن بودیم. تا سال 2016 در این شهر بیمارستان‌ها، شعبه‌های پلیس، و امنیت از سوی اعضای داعش فعالیت می‌کردند. وظیفه‌های مهم و با درآمد بالا را اعراب صاحب شد و شهروندان کشورهای آسیای مرکزی به عنوان نیروی جهادی استشهادی استفاده می‌شدند.

امیران داعش در جنگ‌ها شرکت نمی‌کردند، از اتاق کاری عملیات را نظارت می‌کردند و فرمان می‌دادند. این همه باعث شبهه یافتن و نارضایتی برخی از جنگجویان از جمهوری‌های داغستان، چچنستان، قرقیزستان، آذربایجان و قزاقستان نسبت به داعش می‌شد. شماری از آن‌ها با هر بهانه‌ای از بین برده می‌شدند.

ماه آگوست سال 2016 شوهرم در طی بمباران هواپیماهای جنگی ایالات متحده آمریکا در یکی از مدارس شهر طبقه کشته شد. مرده‌ها را بدون شستن و حتی تشییع جنازه، دفن می‌کردند. پس از آن بود که من را اجبارا به کتیبه «مکتب الشهدا» عضوم کردند. محصولات خوراکی از سوی داعش تامین می‌شد. اوایل، مقداری مبلغ کمکی نیز به ما می‌دادند که بعدا به صورت کامل قطع شد.

در داعش برای زن‌هایی که شوهرانشان در مبارزه و جنگ کشته شده بودند، جمعیتی به نام «کتیبه شهدا» ایجاد کرده بودند. زن‌ها را 20 نفری جدا نموده، بالای سر آن‌ها یک مرد به عنوان مسئول تعیین می‌کردند. مردها در حضور همه خود را مرد امانتدار وانمود کرده، در خلوت تمام اعمال زشت را نسبت به زنان روا می‌کردند. آن‌ها می‌گفتند که تمام حقوق شوهر به آن‌ها از جانب خلیفه ابوبکر البغدادی داده شده است. بسیاری از زنهای بیوه با وجود نفرت نسبت به این خواسته‌ها، به دلخواه مرد ازدواج می‌کردند. از جمله من هم بعد از ده ماه از مرگ شوهرم، به ناچار به ازدواج یک شهروندی قرقیز به نام باقیت در آمدم. یک جا با او نیز تلاش کردیم تا فرار کنیم، اما موفق نبود.

سال 2017 نظامیان ایالات متحده آمریکا یک جا با جنگجویان کرد در شهر طبقه عملیات نظامی را آغاز کردند. با استفاده از فرصت مناسب با دیگر ساکنان شهر به منطقه کشمه دایر رفتیم. زود به زود بر اثر حمله‌های نظامی، محل اقامت خود را تغییر می‌دادیم و عقب‌نشینی می‌کردیم. زنان و کودکام از گرسنگی رنج می‌کشیدند. هفته‌های غذا نمی‌یافتیم. در حالی که در انبارهای داعش کیسه‌های آرد، قوطی‌های روغن و دیگر محصولات خوراکی فراوان بودند و از سوی اعراب عراق نظارت می‌شدند.

با متشنج شدن وضعیت در شهر کشمه، نرخ محصولات خوراکی و غذایی بی‌نهایت گران شده و قیمت یک کیلو شکر به 50 دلار، یک کیسه آرد تا 1500 دلار، یک کیلو خرما 40 دلار، 4 لیتر روغن 150 دلار و برنج 30 الی 50 دلار آمریکا افزایش یافت. محصولات خوراکی انبارها به مردم داده نمی‌شدند و با مبالغ گرانی به افراد پولدار فروخته می‌شدند که بعد از بمباران هواپیماهای جنگی آمریکا نابود شدند.

در کشمه 35 فرد نابالغ از فرط گرسنگی کشته شدند. این افراد با فرزندان از نبود غذا علف و سبوس خریده و می‌خوردند.

تقریبا ماه ژوئن سال 2018 باقیت هم در نتیجه بمباران هواپیماهای آمریکایی در بازار ولایت دیرالزور کشته شد. با محاصره شهر وضعیت بسیار سنگین شد. بساطم را با 2 ماشین سواری شوهرم فروخته و 10 هزار دلار آمریکا جمع‌آوری کردم.

در شهر دیر الزور توسط شبکه‌های اجتماعی قرار عفو شهروندان گمراه شده تاجیکستان از جانب رئیس‌جمهور تاجیکستان، امامعلی رحمان را شنیده، و خوشحال شدم.

حالت ضروری رهبریت داعش، زن‌های مقیم سوریه را توسط میانه‌روی اعراب ساکن در منطقه کردها، با پرداخت 200 الی 300 دلار به مناطق امن چرابلوس، عزاز، الرعیه، عفرین، و نیمه ادلب انتقال می‌دادند. زن‌های مهاجر از آن امتیازها بی‌نصیب بودند. رهبری داعش سال 2017 تقریبا 500 زن بیوه جنگجویان خود را به بهانه به ترکیه فرستادن، به کردهای سوریه فروختند.

26 دسامبر سال 2018 به میانه‌روها فهماندم که خودم را عرب وانمود کرده، به نزد مسجدی در منطقه شعفه بردند و به زن‌های عرب پیوستم. با پرداخت مبالغ داشته، شبانه سوار 3 اتومبیل با علامت تجاری «پورتر» ما را از مسیر صحرا به منطقه کردنشین سیجا و از آنجا پلیس‌های کرد من و کودکانم را توسط اتومبیل «استارکس» به منطقه منبج، و از آنجا توسط دو موتورسیکلت به منطقه جرابلوس، که از جانب ترکیه نظارت می‌شد، آوردند. سپس توسط اتومبیلی به منطقه الرعیه که نزدیکی مرز سوریه و ترکیه قرار داشت آمدیم. دو روز در یکی از نظارتخانه‌های آنجا پرس و جو شدم. هدفم را گفتم. از آنجا به منطقه «مکتب سفاره» در اطراف عزاز بردند ما را. 30 دسامبر سال 2018 در اردوگاه «شبیه» در عزاز تحت نظارت ترک‌ها که شهروندان تونس، آذربایجان، فرانسه و اعراب در آنجا بودند، ساکن شدم. 2 ژانویه سال 2019 نیز با کارمندان سفارت تاجیکستان در ترکیه تلفنی صحبت کردم و گفتم که می‌خواهم به وطن بازگردم. 23 فوریه سال 2019 فرزند چهارمم، شکراوه جاویریه در شهر عزاز سوریه متولد شد.

با کمک سفارت جمهوری تاجیکستان در ترکیه، در تاریخ 3 مه سال 2019 با همراهی 4 فرزندم از شهر عزاز سوریه به ترکیه آمدم. در نهایت با بخت من و فرزندانم، سفارت تاجیکستان سند اجازه بازگشت به وطن را به ما تحویل داد. 7 مه 2019 نیز از شهر غازیان‌تپه ترکیه به شهر استانبول رفته و از آنجا با هواپیمای استانبول به دوشنبه، به تاجیکستان که 10 سال از آن دور بودم، برگشتم.

      

منبع: اکوفارس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۸۸۸۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سازمان ملل: نگران چرخه خطرناک و در حال افزایش خشونت در خاورمیانه هستیم

«گیر پدرسون» فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه گفت: من از  چرخه خطرناک و در حال افزایش خشونت در خاورمیانه به شدت نگران هستم و مدت‌هاست هشدار داده‌ام که بسیاری از سوریه به‌عنوان فضایی آزاد برای  حسابرسی و امتیاز گیری استفاده می کنند.

به گزارش ایرنا، گیر پدرسون فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه روز پنجشنبه به وقت محلی در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد پیرامون: «وضعیت خاورمیانه: (سوریه)» گفت: «من فقط نگران اثرات تنش منطقه ای و خطرات جدی اشتباه محاسباتی و تشدید تنش نیستم. من همچنین عمیقاً نگران درگیری در خود سوریه هستم که همچنان زندگی مردم رنج کشیده سوریه را نابود می کند. در واقع، هر وسوسه برای نادیده گرفتن یا صرفاً مهار درگیری سوریه اشتباه خواهد بود. این یک درگیری متوقف شده نیست. اثرات آن فقط در سوریه احساس نمی شود. در واقع هیچ نشانه ای وجود ندارد که آرامش در مناطق مختلف سوریه را نشان دهد.»

پدرسون تصریح کرد: ما به تنش زدایی منطقه ای نیاز داریم که با یک آتش بس فوری بشردوستانه در غزه شروع شود. همه بازیکنان باید حداکثر خویشتنداری و احترام به قوانین بین‌المللی را رعایت کنند. ما باید در راستای یک آتش بس سراسری در سوریه در راستای قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت تلاش کنیم. همه بازیگران باید از موازین بشردوستانه بین المللی، قانون پیروی کرده و از غیرنظامیان محافظت کنند.

او تصریح کرد: وضعیت بشردوستانه در سوریه مثل همیشه تیره و تار است. وضعیت اقتصادی در این کشور همچنان خطرناک است. برنامه جهانی غذا اعلام کرده که هزینه یک سبد غذایی در سوریه طی یک سال دو برابر شده در حالی که هزینه زندگی ۱۰۴ درصد افزایش یافته است.

پدرسون گفت: بحران زندانیان مثل همچنان حاد است. کودکان، زنان، مردان - در تمام سنین و در تمام مناطق سوریه - در معرض بازداشت خودسرانه غیرقانونی، اجباری قرار دارند. گزارش ها از بازداشت شدگان، محروم شدن از غذا و درمان پزشکی و شکنجه و شکنجه جنسی خشونت - در تمام مناطق سوریه ادامه دارد. چنین اقداماتی باید متوقف شود. کودکان و افرادی که پیر یا بیمار هستند، باید فورا آزاد شوند و مقامات در مناطق دولتی، و آنهایی که عملاً کنترل سایر مناطق را نیز دارند، باید دسترسی سازمان های بشردوستانه به تمامی بازداشتگاه ها و زندان ها و تضمین ارتباط با خانواده ها را فراهم کنند.

او اضافه کرد: رویکرد جدید و جامعی باید مورد بررسی گیرد که طیف کاملی از مسایل و آرمان های مشروع مردم سوریه مورد توجه قرار دهد. حاکمیت سوریه به ویژه در زمینه حضور شش ارتش خارجی و منطقه ای و تسویه حساب در داخل خاک سوریه باید احیا شود. من و تیمم مشتاق مشارکت در این امر هستیم.

«رامش راجاسینگهام» نماینده دفتر هماهنگ کننده امداد اضطراری سازمان ملل نیز در سخنانی گفت: رویدادهای هفته‌های اخیر هشداری جدی درباره واقعی بودن تهدید در منطقه صادر کرده است گسترش درگیری در منطقه پیامدهای ویرانگری برای مردم سوریه خواهد داشت.

او تصریح کرد: نیازهای بشردوستانه در سوریه در حال حاضر در سطوح بی سابقه ای است، و همچنان روز به روز درحال افزایش است. ازسوی دیگر، توانایی ما برای کمک به کاهش این نیازها به دلیل کمبودهای جدی منابع محدودتر شده است.

این مقام سازمان ملل ادامه داد: ما همچنان گزارش های مکرری از کشته شدن یا زخمی شدن غیرنظامیان بر اثر انفجار مواد منفجره در سراسر سوریه دریافت می کنیم. در واقع، سال گذشته، تعداد تلفات ناشی از مین ها، بقایای مواد منفجره جنگ و بمب های دست ساز در سوریه، از هر کشوری در جهان بیشتر بود. این آمار باز هم به طرز غم انگیزی اغلب شامل کودکان است.

وی افزودأ: تعداد زیادی از مراکز پزشکی در خطر بسته شدن هستند و این امر بر دسترسی میلیون‌ها نفر به مراقبت‌های حیاتی، از جمله نیاز فوری به مراقبت های بهداشتی مادر، جنسی و باروری برای ۱.۴ میلیون زن و دختر در سنین باروری تاثیر خواهد گذاشت.

به گفته وی، بیش از ۱.۸ میلیون نفر در سوریه در دو سال آینده آب سالم مورد نیاز خود را دریافت نخواهند کرد. میلیون‌ها نفر که در ناامنی غذایی متوسط قرار دارند، بدون هیچ کمکی در معرض خطر هستند. بسیاری از ۵۰۰ هزار کودک مبتلا به سوء تغذیه حاد ممکن است در سال جاری درمان حیاتی را از دست بدهند. بدون افزایش منابع، تلاش برای بررسی و پاکسازی مین های زمینی و مهمات منفجره برآورده نخواهد شد.

نماینده دفتر هماهنگ کننده امداد اضطراری سازمان ملل ادامه داد: کمک های مالی به آوارگان فلسطینی آسیب دیده از بحران سوریه نیز تامین شده است در سال گذشته به شدت کاهش یافته است. این امر بر توانایی آنروا برای ارائه کمک، پول نقد، غذا و سایر کمک های اضطراری به ۴۳۸ هزار پناهنده فلسطینی در سوریه تاثیر گذاشته است.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • ایروانی:تنها راه بازگشت امنیت به منطقه، پایان دادن به فعالیت‌های بی‌ثبات کننده اسرائیل است
  • تنها راه امنیت در منطقه، پایان دادن به فعالیت‌های صهیونیست هاست
  • سازمان ملل: نگران چرخه خطرناک و در حال افزایش خشونت در خاورمیانه هستیم
  • تنها راه بازگشت امنیت به منطقه، پایان دادن به فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده اسرائیل است
  • نجات صد‌ها پرنده کمیاب زینتی از چنگال قاچاقچیان در سیستان و بلوچستان
  • علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری در بندر چابهار هستیم
  • افغانستان 1 تاجیکستان 2، تاریخ‌سازی تاجیک‌ها
  • احتمال احیای داعش در منطقه تا چه حد جدی است؟
  • (عکس) دیوید کامرون دست به سینه مقابل دختران جوان تاجیک
  • درگیری شدید زن رسمی و زن صیغه‌ای در کلانتری | شوهرم دیپلمه بود، من او را آقای دکتر کردم!