Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رویداد24»
2024-05-07@02:28:20 GMT

وقتی خرده فروشان مواد مخدر از پلیس رو دست خوردند

تاریخ انتشار: ۳۱ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۹۵۰۳۷

وقتی خرده فروشان مواد مخدر از پلیس رو دست خوردند


رویداد۲۴ «خانم! این برنامه یک عملیات واقعی است، امکان تیراندازی هست، از کوه بالا رفتن دارد و …، شما دارید با یک عملیات واقعی همراه می‌شوید!» کمی فکر کردم تا ببینم می‌توان از یک عملیات واقعی پلیس (نه عملیات‌های نمایشی) چشم بپوشم و فرد دیگری را به جای خود برای این برنامه بفرستم یا نه! در نهایت تصمیم گرفتم هرطور که شده خودم به همراه عکاس و فیلمبردار به این عملیات بروم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



قرارمان ساعت ۲۰:۳۰ جلوی پایگاه چهارم مواد مخدر بود، سعی کردم محل عملیات را بپرسم تا کمی شناخت از آن محل داشته باشم، ولی به دلیل حساسیت عملیات کسی چیزی نگفت و فقط گفتند: «قرار است خبرنگارها، عکاسان و فیلم‌برداران به شش گروه تقسیم شوند و هر گروه همراه یک پایگاه برای عملیات اعزام شوند»

جلوی پایگاه چهارم مواد مخدر شلوغ بود، خیلی شلوغ، هر مدل آدمی که فکر کنید آنجا بود، مأمور پلیس، لباس شخصی، نیرو‌های عملیاتی و غیره. برخی از آن مامور‌های لباس شخصی را اگر در خیابان می‌دیدم فکر می‌کردم که شاید از اراذل و اوباش باشند و با خودم فکر می‌کردم که وقتی قرار است یک عملیات انجام شود چرا باید این افراد با لباس شخصی و چهره‌های به اصطلاح مبدل به میدان بیایند!   حدود ساعت ۲۱:۳۰ دقیقه شب بود که گروه بندی‌ها انجام شد و هر خبرنگار به همراه فرمانده عملیات و تیم همراهش عازم مناطق عملیاتی شدند، هنوز هم نمی‌گفتند که قرار است به کدام محل برویم، ظرف‌های بسته بندی شده غذا را به دستمان دادند و سوار بر ماشین‌های کلانتری شدیم و حرکت کردیم.

«غذاهایتان را بخورید، آنجا وقت غذا خوردن و این کار‌ها نیست» این‌ها صحبت‌های سرهنگی است که همراه ما بود، در راه سعی کردیم تا از، چون و چرا این عملیات از او سوال کنیم، ولی این سرهنگ هم چیزی که بتواند ذهن کنجکاو خبرنگار را قانع کند، نگفت و بحث را عوض کرد. البته برای اینکه ما کلافه نشویم یکسری صحبت‌های پلیسی بینمان رد و بدل شد.»

به ابتدای اتوبان شهید بابایی که رسیدم در بی سیم‌ها اعلام شد که چراغ گردان ماشین‌ها خاموش شوند و در فلان نقطه تمامی وسایل توقف کنند، کم کم عملیات رنگ و بوی جدی تری به خود گرفت، ساعت حدود ۲۲:۳۰ دقیقه بود، حرکت‌ها کند شده بود و راه به راه ماشین‌ها توقف می‌کردند و سر هر خروجی گروهی از بقیه جدا می‌شد. از روی تابلو‌ها دیگر فهمیده بودیم عملیات کجا قرار است برگزار شود.

ماجرا به فعالیت خرده فروشان در تپه‌های ماهور بود؛ همان تپه‌هایی که در اطراف محور جاجرود قرار دارد، سرهنگی که همراه ما بود لب به سخن گشود و از چرایی این عملیات گفت: «مدتی است که اهالی این منطقه از فعالیت خرده فروشان مواد مخدر که به سبب این‌ها پای معتادان هم به این محدوده باز شده، ماشین‌ها مخصوصاً ماشین‌های سنگین کنار جاده توقف می‌کنند و به دنبال تماس قبلی با ساقی مواد مخدر یک قراری می‌گذارند، آن‌ها از روی تپه با چراغ قوه برایشان نور می‌فرستند و این‌ها هم می‌روند موادشان را خریداری می‌کنند حالا مردم از این رفتار‌ها گلایه دارند و از پلیس خواسته‌اند تا به این مشکل رسیدگی کنند.»   حرف آن سرهنگ را قطع کردم و گفتم: «به خاطر همین چند خرده فروش است که این همه نیرو بسیج کردید و قرار است چنین عملیات سنگینی را برگزار کنید؟» خنده‌ای کرد و گفت: «شما فکر کرده‌اید این افراد نشسته‌اند تا ما برویم و آن‌ها را دستگیر کنیم؟ نه خانم، این‌ها برای خودشان برنامه‌ها دارند اگر یک فرد از بیراهه به سمت آن‌ها بیاید به طرفش سنگ پرت می‌کنند و البته در برخی پاتوق هایشان تیراندازی هم می‌کردند، درست است که پاتوق هایشان محدوده‌های خاصی است، ولی در حال تغییر هستند، یکی از مراحل خطرناک این عملیات این است که برخی از مامور‌های ما قرار است بروند و از این افراد مواد تهیه کنند تا جایشان دقیق‌تر برای بقیه افراد مشخص شود و اگر ذره این به آن‌ها شک برده شود احتمال دارد جانشان در خطر بیفتد، ضمن اینکه ما نمی‌دانیم این افراد امشب در پاتوق هایشان چه بساطی دارند و از تجربه دیگر عملیات‌ها در این عملیات هم جانب احتیاط را رعایت کردیم.»

در قسمتی از مسیر، جاده با همت مأموران راهور بسته شده بود، گویا عملیات بسیار جدی‌تر از آنی بود که ما به عنوان یک خبرنگار فکر می‌کردیم، ماشین ما هم از سایر ماشین‌ها جدا شد و به سمت پاتوق مورد نظر حرکت کرد. بار دیگر تاکید کردند: «تا زمانی که اجازه داده نشده از ماشین پیاده نمی‌شوید، جایی که در دسترس مأموران است نروید، از مأموران دور نشوید» مشغول همین صحبت‌ها بودیم که به ترافیک جاده برخورد کردیم! اگر در ترافیک می‌ماندیم کار تمام بود، لااقل برای ما خبرنگار‌ها کار تمام بود.   داشتیم به این فکر می‌کردیم که چگونه از این ترافیک خلاص شویم که یکی از مأموران لباس شخصی با موتور به ما رسید و جناب سرهنگ را سوار بر موتور با خودش به منطقه عملیات برد! و ما ماندیم و سربازی که وظیفه اش رانندگی بود! انصافاً آن سرباز سعی کرد از هر مسیری که می‌شود راه را باز کند تا ما از قافله جا نمانیم، قسمت سخت کار این بود که با وجود اینکه سوار خودروی پلیس بودیم نه اجازه داشتیم از چراغ گردان استفاده کنیم و نه از آژیر و به همین دلیل کمی سخت توانستیم از آن ترافیک رها شویم.

به قسمتی از جاده رسیدیم که چند ماشین و موتور توقف کرده بودند، فوراً از ماشین پیاده شدیم و به سمت آتشی که روشن شده بود حرکت کردیم، در ابتدای این مسیر مردی بر روی زمین نشسته بود و دستانش را با دستبند به چرخ موتور بسته بودند، ماموری که بالای سرش بود گفت: «ادعا می‌کند برای چیدن ریواس به اینجا آمده! در این وقت شب و این وقت از سال ریواس کجا بود؟ این آدم معتاد است برای تهیه مواد به اینجا آمده» تا حرف مأمور تمام شد مرد با صدای خسته‌ای گفت: «نه خواهر من نه به مولا من معتاد نیستم، آهنگرم داشتم رد می‌شدم یکهو جلوی من را گرفتند و گفتند تو معتادی، اصلاً جیب‌های من را بگردند اگر چیزی همراه من بود» از مأموران بالای سرش خواستم تا جیب‌هایش را بگردند، کمی در ابتدا مقاومت کرد و بعد ایستاد تا جیب‌هایش را بگردند.

زرورق، سیم، میله آهنی و دو مدل فندک (فندک ساده و اتمی) در جیبش بود! مأمور به طعنه به او گفت: «این‌ها وسایل آهنگری هستند؟» همچنان اصرار داشت که اشتباه فکر می‌کنید و من معتاد نیستم.

از او عبور کردیم و رفتیم به سمت محلی که آتش روشن کرده بودند، در راه یکی دو معتاد که دستانشان با دستبند بسته شده بود نشسته بودند از آن‌ها عبور کردیم و رسیدم به جایگاه اصلی، چند عدد مبل کهنه و تعداد زیادی چوب و تخته بر روی زمین ریخته بود. آلات استعمال انواع مواد مخدر هم در آنجا پیدا می‌شد، ایستادیم تا دیگر همکاران خبری هم به ما برسند، از آن بالا تمام جاده را می‌شد دید، اگر پلیس از مهارت اطلاعاتی بالایی برخورد نبود عمراً می‌توانست از چشم دیده بان این گروه‌ها عبور کند و ضرب شستی به آن‌ها بزند.

داشتم اطراف آتش را دید میزدم تا از روشنایی آتش استفاده کنم ببینم چه چیز دیگری در آن محل پیدا می‌کنم که یک صدا از پایین آمد: «جناب سرهنگ جناب سرهنگ چوبدارشان را پیدا کردیم» سرهنگ هم از مأموران خواست تا آن فرد را به بالا بیاوردند.

مردی حدوداً ۴۰ تا ۴۵ سال که از هیکل آن معلوم بود بدن ورزیده‌ای دارد و اصلاً ظاهرش به معتادان نبود، در نگاه اول قشنگ می‌شد حدس زد که او باید یکی از موادفروشان باشد نه معتادان؛ از همان دور که به سمت ما می‌آمد داد می‌زد و می‌گفت: «من معتادم، به خدا موادفروش نیستم، من رویه کوب مبل هستم به خدا مواد فروش نیستم»   تا به ما رسید گفت: «جناب سرهنگ برای رضای خدا هم که شده بیایید بروید به فلان آدرس، بگویید مامورانتان سوال و جواب کنند ببینید من چکاره هستم، من رویه کوب مبل هستم این کاتر هم ابزار کارم است، من یک دختر ۹ ساله دارم باور کنید که موادفروش نیستم.»

سرهنگ حسنوند سرکلانتر چهارم پلیس پیشگیری پایتخت با آرامش و پرسیدن تعدادی سوال به تناقض گویی آن فرد پی برد. آن فرد ادعا می‌کرد که رویه کوب مبل است و شغل سختی دارد به همین دلیل گرد و هروئین استفاده می‌کند، ولی فروشنده مواد مخدر نیست، اما برخلاف تمام معتادان نه اندام نحیف و لاغری داشت و نه اثری از مصرف مواد مخدر در او دیده می‌شد. یکی از مأموران چوب دستی که گویا همراه آن فرد بود را آورد و گفت: «جناب سرهنگ این فرد چوبدار این پاتوق هست، این چوبدستی همراه او بوده است، همچنین این ترازو هم در جیبش بود».

سرهنگ حسنوند توضیح داد: «افرادی که در این پاتوق‌ها اقدام به فروش مواد مخدر می‌کنند از شبکه پیچیده‌ای برخوردار هستند، یک نفر که معمولاً در ابتدای مسیر قرار می‌گیرد، یک نفر فرد اصلی، یک نفر مالدار (کسی که پول‌ها نزد آن‌ها هست) و یک نفر هم دیده بان».

آن طور که سرهنگ حسنوند توضیح می‌داد کار اصلی با چوبدار و دیده بان‌ها است چراکه اگر یکی از این دو افراد حواسشان نباشد کار بقیه شبکه هم به هم می‌ریزد و به اصطلاحی لو می‌روند. برای درک بهتر این موضوع باید بگویم به فردی که ابتدای مسیر می‌ایستد تا خریدار مواد را شناسایی کند و او را خوب بگردد که مبادا مأمور یا مشتری بی پول باشد چوبدار می‌گویند البته برای اینکه مشتریان او را بشناسند یک عدد چوب دست می‌گیرد که آن چوب حکم سلاح دفاعی هم برای او دارد؛ دیده بان هم فردی است که در محل ثابتی قرار می‌گیرد تا به تمام جاده و اطراف پاتوق دید داشته باشد تا اگر خطری شبکه را تهدید کرد فوراً به باقی افراد اطلاع دهد.

تعداد ۱۷۰ معتاد رسمی، تفننی و متجاهر و همچنین ۱۵ خرده فروش و فروشنده اصلی مواد مخدر دستگیر شده بودند، سعی کردم با معتادان یا خرده فروشانی وارد صحبت شوم تا شاید به نقطه اشتراکی برای این روی آوردن به کسب درآمد و یا استعمال این بلای خانمان سوز برسم که هیچکدام از آن‌ها پاسخ‌های صریح و شفافی نداند، یکی می‌گفت: «از کارواش پایین پل آدرس گرفتم بی‌ام اینجا تریاک بکشم، نه نه از داخل شهر به من آدرس دادند آن کارواشیه به من چیزی نگفت» یکی دیگر می‌گفت: «من اصلاً معتاد نیستم و آمدم اینجا دوری بزنم و بروم» یکی از مأموران گفت: «خانم ساده ای؟ این‌ها سابقه دار هستند و کلی دروغ و بازی بلد هستند چنان نقش بازی می‌کنند که بعضی اوقات ما هم به سختی می‌توانیم تشخیص دهیم فلانی مواد فروش هست یا مصرف کننده»

مبالغ بسیاری پول نقد، مواد مخدر و آلات مصرف انواع مخدر از این افراد کشف شده بود، از یکی از ماموران سوال کردم با این اموال و مواد‌ها چکار می‌کنید؟ پاسخ داد: «حدود ۹۰ درصد این مواد‌ها (البته تمامی مواد مخدر‌هایی که کشف می‌شوند) را امحا می‌کنیم و چیزی نزدیک به ۱۰ درصد حتی کمتر صرف موارد پزشکی و درمانی می‌شود، اموالشان هم فعلاً مصادره می‌شود تا این افراد دادگاهی شوند و تکلیفشان مشخص شود و در آن زمان قاضی تصمیم نهایی را بگیرد که با این اموال چه کنیم»   حدود ساعت ۲ بامداد بود، عملیات با موفقیت انجام شده و منطقه کاملاً پاکسازی شده بود، به ابتدای جاده آمدیم تا سرهنگ حسنوند گزارش نهایی را در بین خبرنگاران اعلام کند، برخی از ماشین‌هایی که از آنجا رد می‌شدند، انگار از وضعیت آن محل باخبر بودند بوق می‌زدند و می‌گفتند: «دمتون گرم، بگیرید این‌ها را ببرید از اینجا، مردیم از بس با ترس و لرز از این جاده عبور کردیم». منبع: مهر خبر های مرتبط

منبع: رویداد24

کلیدواژه: رویداد24 مواد مخدر پلیس معتاد کلانتری خرده فروش

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۹۵۰۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کشف ۲۸ کیلوگرم قرص مخدر/ فرد قاچاقچی دستگیر شد

رئیس مرکز عملیات سازمان اطلاعات پلیس تهران از دستگیری یک نفر قاچاقچی قرص‌های غیرمجاز در منطقه تهرانپارس تهران خبر داد. - اخبار اجتماعی -

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم، سرهنگ سعید راستی؛ رئیس مرکز عملیات سازمان اطلاعات پلیس تهران اظهار کرد: ماموران مرکز عملیات سازمان اطلاعات پلیس تهران روز گذشته خبری را در خصوص نگهداری و توزیع قرص‌های غیرمجاز توسط یکی از قاچاقچیان معروف در منطقه تهرانپارس دریافت و بلافاصله پیگیری موضوع را در دستور کار خود به صورت ویژه قرار دادند.

وی افزود: طی اقدامات انجام شده ماموران سازمان اطلاعات بلافاصله پس از دریافت خبر نسبت به صحت و سقم موضوع تحقیقات پلیسی انجام و مشخص شد متهم یکی از افراد با سابقه است.

این مقام انتظامی به شناسایی دقیق مخفیگاه متهم و هماهنگی‌های قضایی برای دستگیری متهم اشاره کرد و افزود: در یک عملیات پلیسی متهم در مخفیگاهش دستگیر و در بازرسی از مخفیگاه متهم 28 کیلوگرم قرص‌های غیرمجاز و 18 لیتر شربت مخرب کشف و توقیف شد.

تعیین‌تکلیف 170 خودروی توقیفی ‌مبارزه با مواد مخدر در اصفهان

رئیس مرکز عملیات سازمان اطلاعات پلیس تهران گفت: متهم پس از انتقال به مقر پلیس به جرم ارتکابی اعتراف و با تکمیل پرونده متهم برای سیر مراحل قانونی به مرجع قضایی معرفی شد.

سرهنگ راستی خاطرنشان کرد: پلیس در مسیر تحقق این مهم با قاطعیت و جدیت کامل با قاچاقچیان که همواره قصد ورود مواد مخدر و داروهای ممنوعه و غیرمجاز به کشور را دارد برخورد جدی خواهد کرد.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • کشف ۲۸ کیلوگرم قرص مخدر/ فرد قاچاقچی دستگیر شد
  • سوداگران مرگ در دام پلیس لرستان
  • کشف ۱۸۵ کیلو مواد افیونی در دو عملیات ضربتی پلیس هرمزگان
  • ۶۳ معتاد متجاهر و خرده فروش مواد مخدر در اردستان دستگیر شدند
  • کشف ۱۲ کیلوگرم هروئین از ۳ خودرو در ارومیه
  • ۱۲ کیلوگرم هروئین در ارومیه کشف شد
  • کشف ۱۲ کیلوگرم هروئین در ارومیه
  • از دستگیری قاچاقچی هروئین تا کشف ۳۰ فقره موبایل‌قاپی در مشهد
  • گردهمایی بزرگ حجاج در استادیوم آزادی ‌/ بایدها ‌و نبایدهای حجاج
  • دستگیری قاچاقچی با ۲ کیلو و ۳۰۰ گرم تریاک و حشیش در تفت