به جای پا فشاری بر روی مهریه کم "حقوق برابر" را فرهنگ سازی کنیم/ زنان را از شرایط ضمن عقد آگاه کنیم
تاریخ انتشار: ۱ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۵۱۲۲۹۹
در جلسه آسیبشناسی مسأله ازدواج جوانان طرح کمیسیون فرهنگی برای زوجین و قانون کاهش سقف مهریه تا 14 سکه در مجلس مطرح شد.
احتمالا این طرح در واکنش به نجومی شدن قیمت سکه و پر شدن زندانها از بدهکاران مهریه است. این طرح طرح خوبی است اما در این طرح باید چند نکته را مطرح کنیم
عصر ایران؛ سودابه صدری - آیا قبل از طرح چنین برنامه ای آسیب های ناشی از آن را در نظر گرفته اید آیا طرح جایگزینی برای آن نوشته اید؟ یا می خواهید بی گدار به آب بزنید و فقط زندانها را از بدهکاران مهریه خالی کنید اما فکر اینکه زنان چگونه به حق خود دست یابند را فراموش کرده اید؟
کسانی که این طرح را نوشته اند کفه ترازو را به نفع مردان سنگین کرده اند در کف دیگر ترازو اما زنانی هستند که از بدهی ترین حق های خود در ازدواج محروم هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حق طلاق حق حضانت حق شغل حق تحصیل، حق خروج از کشور، تقسیم اموال و.... جز حقوقی هستند که زنان می توانند زمان انعقاد عقد آنها را طلب کنند اما چند درصد از مردان جامعه ایرانی حاضر هستند این حقوق را به همسرانشان بدهند؟ جواب ساده است کمتر مردانی هستند که به درخواست همسرانشان در این باره پاسخ مثبت می دهند شاید حق با آنها باشد وقتی امتیاز ویژه ای به قدمت تاریخ به گروهی داده شود از دست دادن آن با مقاومت هایی روبرو می شود البته اعطای حق طلاق به زنان به معنای سلب آن از مرد نیست اما متاسفانه با برداشت های غلط این استنباط از آن میشود همچنین بسیاری از زنان و مردان جامعه ما از شرایط ضمن عقد آگاه نیستند و نمیدنند این شروط ضمانت اجرایی بیشتری از مهریه دارد. در اینجا خلا قانونی، فرهنگ سازی و آگاهی خود را نشان می دهد که تا زمانی که مردان باید به جای قانون این حق را به زنان بدهند همواره این موضوع مورد بحث قرار می گیرد.
شاید یکی از عواملی که مردان را از اعطای حق طلاق به زنان باز می دارد ریشه در تربیت کودکی آنها و نهاد خانواده دارد زمانی که مادران و پدران، پسرشان را با نگاه جنسیت زده روانه جامعه کرده و به آنها آموخته قدرت و پول در دست مردان است و این تفکر آرام آرام به ذهن مردان راه یافته البته نباید فراموش کرد امروزه با گسترش آگاهی ها مردانی هم هستند که مخالف نگاه جنسیت زده هستند و حاضرند همسرانشان هم حقوقی برابر با خود داشته باشند، مانع دوم نبود قانون در این زمینه در ایران است که با وضع قانون مردسالارانه به مردان برچسب جنس برتر زده است و از طرفی با خلاهای قانونی راه های دور زدن قانون را برای مردان فراهم کرده است.
زمانی می توان سقف مهریه را در مجلس ۱۴ سکه تعیین کرد که بتوانیم متناسب با آن حقوق زنان را هم در نظر بگیریم.
حقوقی که شامل حق طلاق برابر، حق حضانت از فرزند و قانون تقسیم دارایی بدون دور زدن قانون باشد.
در ایران طلاق ها اصولا توام با خشونت و درگیری های فیزیکی است در موارد کمی می توان زوجی را پیدا کرد که در صلح و آرامش مانند دو انسان متمدن به این نتیجه برسند که نمی توانند با یکدیگر زیر یک سقف بمانند و باید راه خود را از هم جدا کنند، در این شرایط طرف مرد حاضر نیست دارایی خود را که در طول زندگی با زن بدست آورده با او تقسیم کند، در اینجا یکی از خلاهای قانونی که مطرح است این است که مرد اموال خود را به نام یکی از اعضای خانواده خود می زند که خود را از شمول این قانون خارج سازد.
قانون گذاران باید بتوانند با تصویب قوانین حمایتی زنان، آنها را از گزند آسیب های اجتماعی بعد از طلاق در امان نگه دارند چه بسیار زنانی که در زمان طلاق یا بر اثر خشونت ها و درگیری ها کشته می شوند یا مورد اذیت و آزار و اسید پاشی قرار می گیرند و چه بسیار زنانی بدون پشتوانه مالی در جامعه رها می شوند و به پدیده های اجتماعی مانند روسپیگری روی می آورند.
قانون گذاران می توانند با تصویب قوانین برابر جلوی خشونت ها را در زمان طلاق بگیرند و طرفین را به صلح بعد از طلاق هم سوق دهند جدایی رضایت بخش که دو طرف از حقوق برابر بدون کشمکش برخوردار شوند.
همان طور که مصلحت در نزد امامان نقش مؤثری داشته و بسیاری از موضعگیریهای ائمه درباره احکام بر اساس مصالح عمومی بوده فقهای دین هم می توانند با توجه به شرایط جامعه مصلحت اندیشی کنند و در احکام ازدواج تجدید نظر کنند .
یک نمونه از مصلحت اندیشی ائمه را می توان در این گفتار ذکر کرد از حضرت علی در مورد سخن پیامبر که فرمود: موی سپید خود را با خضاب کردن تغییر دهید و خود را همانند یهود نسازید پرسیدند، امام فرمود: پیامبر این سخن را زمانی فرمود که دینداران اندک بودند، اما اکنون که قلمرو دین گسترش یافته هر کس به میل خود رفتار کند.
حال می توان گفت با توجه به شرایط کنونی جامعه همزمان با گرانی شدن سکه و خیل عظیم مردان بدهکاری که در زندان ها بسر می برند، فقهای دین و قانون گذاران می توانند هم مقدار سکه را کم کنند و هم حق طلاق را به زنان بدهند که در این صورت هم از میزان بدهکاران مرد در زندانها کم می شود و هم زنان به راحتی طلاق می گیرند و سالها در گیر و دار دادگاههای خانواده اسیر نمی شوند.
زمانی که هم زن و هم مرد از حق برابر برخوردار شوند آن موقع می توان سقف مهریه را ۱۴ سکه در نظر گرفت، آن روز دیگر نه مردی برای مهریه به زندان می افتد و نه زنی عمری برای حقوق از دست رفته اش می جنگد.
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۵۱۲۲۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نتیجهایکه قابل پیشبینی بود
حفظ کرامت زنان یک اصل مهم و قطعی در فرهنگ ایرانی و اسلامی ماست و نباید بازیچه بیتدبیری عدهای کارناشناس و برنامهریز به دور از واقعیتهای جامعه شود.
به گزارش مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: اتفاقات تلخ و تکاندهنده شامگاه چهارشنبه استادیوم آزادی در جریان یک بازی فوتبال شوکی حیرت انگیز برای جامعه ما محسوب میشود، اما واقعیت آن است که به نوعی مدتها قبل درخصوص چنین حوادث تلخی هشدار داده شده بود.
ماجرا از آن قرار است که در جریان بازی دو تیم سپاهان و پرسپولیس که همچون بازیهای چند وقت اخیر با حضور تماشاگران خانم برگزار شد، صحنههایی در روی سکوها خلق شد که از شدت وقاحت قابل طرح نیست؛ اما آنچه میتوان با عرض تأسف بدان اشاره کرد؛ فحاشی و توهینهای بسیار زشت و غیر اخلاقی تعداد زیادی از تماشاگران منتسب به یک تیم علیه زنان تماشاگر منتسب به تیم مقابل بود. به کارگیری چنین الفاظی خطاب به بانوان حاضر در ورزشگاه در حالی بود که این صحنهها و الفاظ فرسنگها با روح حاکم بر اصل ورزش فاصله دارد. البته از سوی دیگر شاهد برخی صحنههای واکنشی زشت و زننده از سوی تعداد معدودی از زنان هم بودیم.
در کنار این؛ انتشار ویدئویی از صحبتهای زشت و زننده یک به اصطلاح لیدر تیم علیه زنان و دختران حاضر در ورزشگاه واکنشهای گسترده اعتراضی مردمی را در پی داشت.
حال سؤال اینجاست؛ آیا فحاشی و توهین در ورزشگاههای محل برگزاری مسابقات فوتبال در کشورمان یک اتفاق بدون سابقه و حادثهای غیر قابل پیشبینی است و یا اینکه با توجه به شرایط ناخوشایند جو استادیومهای ورزشی فوتبال در کشورمان در سالهای گذشته و انواع و اقسام درگیریها، توهینها، سنگپرانیها و... میتوان آن را اتفاقی قابل انتظار در ادامه حوادث تلخ گذشته دانست؟
کسانی که اندکی با جو ورزشگاههای به خصوص فوتبال در کشورمان آشنا باشند یا اخبار و حواشی فوتبالمان را دنبال کنند گواهی بر این ادعا خواهند بود که در سالهای گذشته و هفته به هفته شاهد حواشی تلخ و دلسردکننده و پررنگتر از متن در خلال بازیهای لیگ بوده و هستیم. با احترام به طیف هواداران ریشهدار و فوتبالی و اخلاق مدار باید گفت تقریباً ورزشگاهی در بین ورزشگاههای برگزاری مسابقات فوتبال کشورمان نیست که به نوعی در آن شاهد حاشیههای آزاردهنده و درگیری لفظی یا فیزیکی و توهین به تماشاگران مقابل یا بازیکنان و مربیان حریف و داور و... نباشیم. اهل فن حتماً اذعان میکنند که به دلیل جو ناخوشایندی که بیان شد، سالهاست بسیاری از هواداران قدیمی و خانوادهها نه خود در ورزشگاه حاضر میشوند و نه اجازه حضور به فرزندانشان میدهند. احتمالاً تصویر تکاندهندهای که چند سال قبل از پدری که با فرزند خردسالش در استادیوم حاضر شده بود اما مجبور شده بود با دستانش گوش فرزندش را بگیرد تا الفاظ ناشایست برخی هواداران را نشنود دیده باشید.
در این شرایط به طرز عجیبی به یک باره در یکی دو سال اخیر در ادامه برخی تلاشهای جسته و گریخته قبلی، مسئله حضور زنان در استادیومهای فوتبال مطرح شد و شاهد بودیم از سوی برخی رسانههای داخلی و خارجی، چهرههای سیاسی و فعالان حوزه زنان، سلبریتیها و... به آن دامن زده میشد. عجیب آنکه مسئله حضور زنان در استادیوم که شاید جزو ۲۰ مطالبه اصلی زنان و دختران کشورمان نیز نبود تبدیل شد به یک مطالبه مثلاً سراسری و الزام آور! برخی فشارهای فدراسیون جهانی را بهانه کردند و برخی برای تحقق این مطالبه بر شیپور برابری زنان و مردان دمیدند. به نوعی شاهد یک مسئلهسازی هدفمند بودیم که مثل همیشه برخی از مسئولان کشور نیز با شیرجه در این جریان متلاطم و مسئلهسازی کاذب، وارد بازی شدند! در این بین از همان ابتدا بارها هشدار داده شد که این مطالبه کاذب نسبتی با واقعیت مطالبات زنان جامعه ندارد و حتی اگر فرضاً این یک مطالبه جدی هم باشد جو ورزشگاههای فوتبال کشورمان که متاسفانه به علت شرایط غیر فرهنگی آن بسیاری از مردان نیز از آن گریزان هستند، شرایط مناسب برای حضور همراه با حفظ کرامت و شأن زنان را ندارد.
مدافعان حضور زنان در این چنین ورزشگاههایی در پاسخ مدعی بودند که اتفاقاً حضور بانوان در استادیوم جو نامناسب و غیر فرهنگی را به طور خودکار کنترل میکند! و البته گاه مثل آنچه چند هفته قبل در ورزشگاه اراک گذشت، نیز شاهد حوادث عجیبی هستیم که قابل پیشبینی هم نیست. جالب اینکه اصرار به حضور زنان در ورزشگاههای برگزاری فوتبال مردان در شرایطی است که سالهاست لیگ فوتبال و فوتسال زنان کشورمان در سطح بالایی برگزار میشود اما معمولاً یا تماشاچی ندارد یا اندک بانوان تماشاچی در محلی این بازیها حاضر میشوند.
نداشتن شرایط حضور همراه با حفظ کرامت زنان در استادیومها موضوعی است که در نامه روز گذشته وزیر ورزش به رئیس فدراسیون فوتبال به صراحت مورد گوشزد قرار گرفته است: «...متأسفانه نه تنها شاهد بهبود شرایط فرهنگی حاکم بر ورزشگاههای فوتبال نیستیم، بلکه شاهد بروز و ظهور صحنهها و اتفاقاتی هستیم که هرگز در شأن هواداران ایرانی نبوده و متأسفانه رفتار برخی هوادارنماها زمینه ایجاد خدشه بر منزلت و کرامت زن ایرانی را نیز فراهم کرده است که رصد و کنترل این افراد معدود وظیفه باشگاههاست.معتقدم بروز این نوع حوادث، ناشی از فقدان برنامه جامع فرهنگی برای بهبود جو حاکم بر ورزشگاههای فوتبال و همچنین ناشی از کمتوجهی برخی باشگاههای فرهنگی ورزشی فوتبال کشور است که متأسفانه لفظ «فرهنگی» را به عاریه یدک کشیده و فاقد اهتمام لازم برای ساماندهی هواداران خود هستند...» البته باید پرسید که اگر شرایط برای حضور زنان در استادیومها فراهم نبوده چرا اجازه آن صادر شده تا شاهد چنین حوادث تلخی باشیم؟!
اتفاقات شامگاه چهارشنبه نشان داد که متاسفانه نه تنها حضور بانوان در ورزشگاه از شدت فضای مسموم و ناسالم نکاست بلکه در اتفاقی تاسف انگیز شاهد زشتترین و شرمآورترین صحنهها و توهینها و زیر پا گذاشتن کرامت بانوان نیز بودیم. این در حالی است که حفظ کرامت زنان یک اصل مهم و قطعی در فرهنگ ایرانی و اسلامی ماست و نباید بازیچه بیتدبیری عدهای کارناشناس و برنامهریز به دور از واقعیتهای جامعه شود.
اتفاقات این روزها و سالهای اخیر در ورزشگاهها ریشه در کم توجهی یا فراموشی مقوله فرهنگ و مدیریت صحیح در فوتبال و ورزش کشور دارد؛ موضوعی که بارها از سوی سرویس ورزشی روزنامه کیهان و هفته نامه کیهان ورزشی به طور ویژه و موشکافانه مورد تحلیل و بررسی و تذکر قرار گرفته است.
واقعیت آن است که جو نامناسب استادیومهای فوتبال به شدت متاثر از فضای مدیریتی فوتبال و نظام باشگاهداری کشورمان میباشد. وقتی گاه بر سر یک صحنه داوری یا مشکوک بارها و بارها شاهد بیانیه نویسی مدیران باشگاهها علیه یکدیگر و توهین و تهمت آنها نسبت به هم هستیم، مگر میشود این رویه به سکوها کشیده نشود؟ وقتی که هر فصل صدها میلیارد تومان برای هر کدام از باشگاههای بزرگ فوتبالمان هزینه میشود و تنها مسئله مهم، برد و باخت و از میدان به در کردن رقیب میشود و توجهی به هزینه کردن برای ارتقای فرهنگی ورزشگاهها نمیشود چه انتظاری از جوانان و نوجوانان هیجان زده و گاه پیرانی که بزرگی کردن را فدای جوگیریهای زود گذر میکنند میرود؟
اما نکته اصلی اینکه، مسئله تلاش برای برجسته کردن مطالبه کاذب حضور زنان در ورزشگاهها را باید در ادامه تلاشی پر دامنه دانست که در سالهای اخیر تلاش میکند، این باور غلط را در ذهن دختران و زنان جامعه وارد کند که سقف موفقیت و کرامت زن، شبیه شدن به مردان در رفتار و پوشش و... است.
به عنوان مثال؛ این روزها متاسفانه شاهد ترویج استعمال دخانیات در بین دختران و زنان جامعه هستیم که فیلمهای سینمایی و سریالهای خانگی و فضای مجازی، کافههای همچون قارچ روییده در سطح شهرها و ... مبلغ و مروج آن شدهاند. سؤال اینجاست، بر چه اساسی شبیه شدن به مردان و تلاش برای تکرار رفتار آنان ارزشی برای زنان محسوب میشود؟! چه بسیار زنان موفق و اثرگذاری در این کشور که با حفظ کرامت انسانی و تاکید بر ارزشهای وجودی زنانه و موهبتهای الهی قدر دانسته شده خود و بدون نیاز به شبیه شدن به مردان، در عرصههای مختلف علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، ورزشی و... به بالاترین درجات و جایگاهها رسیدهاند.
کاش این افراد به ظاهر دلسوز که بر طبل شبیه شدن زنان به مردان به اسم برابری میکوبند و با سخنان و رفتار فریبنده خود به دنبال جلب نظر دختران و زنان هستند میتوانستند درک کنند که زن و مرد با همه حقوق محترم و مختص خود، تفاوتهایی دارند که پروردگار و خالق متعال آنها با حکمت خود ایجاد کرده است. کاش میدانستند مفهوم برابری به معنی شبیه شدن در ظاهر و عین هم شدن نیست و زن از نظر اسلام آنقدر مقام و منزلت محترم و والایی دارد که اگر قدر خود را بداند نه تنها نیازی به شبیه شدن به مردان برای دیده شدن و ارتقای جایگاه ندارد بلکه مردان نیز به مقام و منزلت او نخواهند رسید.
و البته نباید از این واقعیت هم غافل شد که دور نگه داشتن زنان و دختران جامعه ما از گوهر وجودی و سرمایههای الهی منحصر به فردشان و کشاندن آنها به عرصههای نامربوط یا کم اهمیت و درجه چندم یک دام حساب شده از سوی کسانی است که از رشد و تعالی روز افزون زنان و دختران در این جامعه و با تأسی به الگوی اسلامی و انقلابی نگرانند. اگر شبیه شدن زنان به مردان در رفتار و پوشش و شغل و... راهگشا و رشد دهنده زنان بود، امروز در جوامع غربی تا این حد شاهد تنزل جایگاه زن و تبدیل این موجود مقدس به کالای درجه چندم و بازیچه تبلیغ اجناس و وسیله خوشگذرانی مردان نمیبودیم.
اینجاست که مسئولان آموزش و پرورش، رسانهها و صداوسیما، دستگاههای فرهنگی و... باید در عرصه تبیین شأن و منزلت و فلسفه وجودی زنان برای دختران و بانوان کشورمان و نشان دادن نقشه دشمن برای دور کردن آنها از جایگاه ارزشمندشان بیش از پیش تلاش کنند.