زنان نبودند خاک این كشور مدافع نداشت
تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۵۴۹۸۲۳
به گزارش جهان نيوز، کتاب «یخ در بهشت» شامل ۱۲ داستان از ۱۱ بانوی نویسنده به نقش زنان در دفاع مقدس میپردازد. رخساره یکی از داستانهای این مجموعه محسوب میشود که به روایت داستان دختر خرمشهری پرداخته است. این مجموعه را انتشارات جمکران منتشر کرده است.
«یخ در بهشت» روایت مادرانی است که خودشان از قهرمانی دیگران، قصهها گفتهاند و حالا خودشان قهرمانانی شدهاند که از آنها قصهها باید گفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«یخ در بهشت» دستپخت بانوان توانمند نویسندهای است که به بهانه روایت داستان، راوی حماسه آفرینی این مادران شدهاند.
داستان «رخساره»، یکی از داستانهای خواندنی این کتاب که به قلم «فاطمه نفری» به نگارش در آمده، داستان به اسارت رفتن زنی پرستار در آبادان است. با فاطمه نفری به گفتوگو نشستیم تا از چرایی نگارش این داستان و روند چاپ کتاب یخ در بهشت بیشتر بدانیم.
روایت داستان دختر خرمشهری در «رخساره»
* موضوع داستان شما در کتاب یخ در بهشت چیست و چطور شد این سوژه را برای نوشتن انتخاب کردید؟
داستان رخساره، داستان دختری خرمشهری است که در روزهای ابتدایی اشغال خرمشهر، اسیر میشود. ماجرای اسارت از کتابی به نام «من زندهام » برداشت شده است. این سوژه بسیار ناب و دردناک بود که مرا وادار به نوشتن کرد.
* با این حساب، داستان واقعی و مستند است.
غیر از استناد اسارت یک زن، باقی داستان تخیل است. اما تخیلی که به تاریخ پایبند بوده است. زیرا بدون شک دفاع مقدس جزیی از تاریخ ما است و داستان دفاع مقدس باید با تکیه بر واقعیت و مستندات فراوان باشد تا تاریخ را زیر سوال نبرد.
معتقدم کار خوب و قوی گرهها را میگشاید
* در نهایی کردن داستان چه کسانی به شما کمک کردند؟
همکار و دوست عزیزم سیده عذرا موسوی مسئول هماهنگی پروژه بود و با دقت و نظارت او داستانها بررسی و سپس به نشر جمکران سپرده شد. نظرات خانم موسوی کمک کننده بود و من برای بازنویسی به مشکل خاصی برنخوردم.
* معمولا مسؤولان امر نشر و ارشاد خط قرمزهایی برای خود دارند که باب طبع نویسندگان نیست. شما با این خط قرمزها موافق هستید؟
من اصولا در کارهایم با این مشکل مواجه نمیشوم؛ زیرا اصل برایم چیز دیگری است. من معتقدم کار خوب و قوی همه گرهها را میگشاید و نویسنده هوشمند هیچ گاه به در بسته نمیخورد. نویسنده هوشمند میتواند به نحوی کار را بنویسد که هم به هدف خودش برسد و هم دچار مشکل نشود.
داستان جنگ خواهی نخواهی دردناک و تلخ است
* چقدر موافق این نظریه هستید که میگویند نویسندگان ما در نوشتن در حوزه دفاع مقدس دچار خود سانسوری هستند. یعنی خط قرمزهای بیخودی در نوشتن برای خود قایل میشوند؟
چندان موافق این ایرادات نیستم. برخی نویسندگان عدم مهارت خویش را به اسم نهاد دیگری میزنند. نویسندهای که به خودباوری رسیده باشد میداند هر مسألهای را چگونه مطرح کند.
* موافق نوشتن داستان تلخ از دفاع مقدس هستید؟ یا معتقدید که نباید کام خواننده را تلخ کرد؟
داستان جنگ خواهی نخواهی دردناک است و تلخ، اما می شود به نحوی این تلخی را به اعتدال نزدیک کرد.
باید بدانیم چگونه برای خاکمان جنگیدهایم و چه خونها دادهایم
* مطالعه این کتاب برای نسلهای جدید کشور به ویژه دختران را چقدر ضروری میدانید.
مهمترین مسأله وقوف جوانان به برههای از تاریخ کشورمان یعنی ۸ سال دفاع مقدس است. ما نباید فراموش کنیم که بر ما چه گذشته است. باید تاریخمان را بدانیم و درس بگیریم. باید بدانیم چگونه برای خاکمان جنگیدهایم و چه خونها دادهایم.
* خودتان چقدر تحت تاثیر«داستان رخساره » قرار گرفتید؟
نوشتن این داستان تجربه خوبی بود. خصوصا داشتن نگاه زنانه به جنگ با سوژهای مونث. این کتاب مسؤولیتی را که بر دوشمان داریم، برایم سنگینتر کرد.
* کتابهای دیگری در حوزه دفاع مقدس دارید؟
من پیش از این داستان چند داستان نوجوان و بزرگسال در زمینه دفاع مقدس نوشته بودم، اما در حال حاضر پروژه دیگری در دست دارم. احتمالا در آینده یک کار دفاع مقدسی خواهم داشت.
اجر زنان در اعزام همسرانشان و سالهای دوری، کم از اجر شهادت نیست
* شما به عنوان نویسنده، نقش زنان در دفاع مقدس را چگونه توصیف میکنید؟
نقش زنان بسیار بیش از اینهاست. من معتقدم اگر زنان با عشق همسران و فرزندانشان را راهی میدان جنگ نمیکردند، مدافعی برای خاکمان نداشتیم. بسیاری از زنان، همسران جوانشان را فدا کردند (کما اینکه این گذشت در سالهای اخیر در مدافعین حرم نیز مشاهده شد) و سالها در تنهایی فرزندانشان را بزرگ کردند. فقط خدا میداند اجر این شیرزنان چقدر است. از من بپرسی میگویم کم از اجر شهادت نیست.
* چه ظرفیتهایی در زمینه نقش زنان در دفاع مقدس، مورد غفلت قرار گرفته است؟
خوشبختانه در سالهای اخیر با کارهایی مانند «دا»، این نقش پررنگ شد و بعد کارهای زیادی از جمله کتاب «من زندهام»، نوشته شد.
ثبت تاریخ دفاع مقدس یک کار ملی است
* با گذشت ۳۰ سال از پایان جنگ تحمیلی برخی پدران و مادران شهدا و ایثارگران که خاطرات فرزندانشان را در سینه دارند از دنیا رفتند. در این زمینه نیاز به کار فوق العاده و جهادی است. پیشنهاد عملی شما برای ثبت هر چه سریعتر این خاطرات چیست؟
خوشبختانه در چند سال اخیر به مسالهای به نام تاریخ شفاهی بها داده شد و افراد زیادی در این زمینه تربیت شدند. حمایت واقعی از نشر و نویسنده، اگر صورت بپذیرد، این خاطرات تبدیل به داستان خواهد شد. ثبت تاریخ دفاع مقدس یک کار ملی است و اختصاص به دولت و نهاد و مراکز خاص ندارد. همه موظف به حمایت از این کار ملی هستند. حمایت هرچه بیشتر باشد کارها ثمره بهتری خواهد داد. تبلیغات یکی از حمایتهای بسیار موثر است که باید در مورد کتابهای خوب بیشتر شود.
* قطعا درباره دفاع مقدس صرفا نباید به ثبت خاطرات و ساخت مستند اکتفا کرد.
بله، ثبت خاطرات مانند فراهم کردن یک بستر است. در این بستر و با استفاده از خاطرات باید داستان و فیلم خلق کرد. اما این مقایسه از اساس چندان درست نیست.
وقتی نویسنده را مانند سیماستمدارانشان ارج نهند حتما چنین شاهکاری خلق میشود
* رمان و فیلم در این باره میتوانند نقش بیشتری هم داشته باشند. چرا ما یک رمان مثل جنگ و صلح تولستوی نداریم؟
ما نباید داستان ایرانی را که یک سده از عمرش گذشته است با غولهایی مانند تولستوی مقایسه کنیم. اینکه چرا ما اثری مانند جنگ و صلح نداریم، چندین و چند پاسخ میتواند داشته باشد و دلایل متعدد. یکی از این دلایل میتواند جدی گرفتن هنر و نویسندگان در کشورهایی مانند روسیه باشد. وقتی نویسنده را مانند سیماستمدارانشان ارج نهند، حتما چنین شاهکاری خلق میشود. ضمن اینکه ایران در این سی سال پس از جنگ چنان درگیر مسائل آیندهاش شد که گذشته را فراموش کرد. چند سالی است که یک تکان جدی خوردهایم و به لزوم خلق داستانهایی برای جنگ پی بردهایم و در این چندسال نیز موفق عمل شده است.
نگاههای عمیق و جدی را در آثار بایرامی و قیصری میتوان دید
* به نظر میرسد هم مسؤولان و هم نویسندگان ما دنبال محصول زودبازده هستند. لذا کتاب عمیق در حوزه دفاع مقدس کمتر نوشته میشود. شما با این نظر موافق هستید؟ چه راهکاری پیشنهاد میدهید؟
چندان با این نظر موافق نیستم. از نظر من با این پیشینه کم، کارهای خوب و جدی هم خلق شده است. در کنار نویسندگان سطحی، ما نگاههای عمیق و جدی هم کم نداشتهایم. مانند داستانهای محمدرضا بایرامی و یا مجید قیصری و ...
* ممنون از زمانی که برای پاسخ به پرسشها اختصاص دادید.
ممنونم از شما.
منبع:فارس کپی متن خبر برچسب ها: زنان مدافع کتاب نویسنده
منبع: جهان نيوز
کلیدواژه: زنان مدافع کتاب نویسنده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۵۴۹۸۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موزه نادر، خانهای برای ادبورزی/ مهمانی هر روز هفته با یار مهربان
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، ونوس بهنود- در گوشهای از اراضی عباسآباد یادگاری از نویسنده نامدارایرانی برجای مانده که به تعبیر کسانی که او را میشناسند نه تنها باید آثارش را با شور مزمزه کرد بلکه باید نگاهش به زندگی را زیست.نادر ابراهیمی همچنان در کنار کتابدوستان است.
متولد 1315 و متوفی در سال1387. فارغ التحصیل رشته زبان انگلیسی از دانشگاه تهران. نویسنده، داستان نویس، مترجم، فیلمساز و پژوهشگر. القابی که به خودی خود موجب نشده است تا خیل عظیمی از جوانان امروز و دیروز به آثار نادر ابراهیمی روی بیاورند. از سال 98 که بخشی از لوازم شخصی و کتب وی در گوشهای از خانه شعر و ادبیات به نمایش در آمد، فضا نیز برای معرفی هر چه بیشتر او به علاقهمندان به کتاب فراهم شد.
بعد از فوت این نویسنده به همت و پیشنهاد همسرش فرزانه تهرانی مقدم آثار وی در خانه شعر و ادبیات موزهای را از آن خود ساخت. هر چند شیوع کرونا موجب شد تا رونق این مجموعه کمی با تأخیر مواجه شود اما در نهایت خانهای برای نادر ابراهیمی شکل گرفت تا زمینهساز معرفی هر چه بهتر وی باشد.
5 هزار جلد کتاب از کتابخانه شخصی
موزه نادر ابراهیمی یک کتاب درس است. اشیا بیجانی که هر یک بخشی از زندگی و عقاید نویسنده کرمانی را نمایان میسازد، جانی تازه به رگهای بازدیدکننده میبخشد.این مجموعه تداعی چگونه زیستنی است که نادر در کتابهای خود تلاش میکرد به مخاطب انتقال دهد. وی که از 15 سالگی نوشتن را آغاز کرد در «چهل نامه کوتاه به همسرم»، «بار دیگر شهری که دوست میداشتم»، «خانهای برای شب»، «ابن مشغله» و «ابوالمشاغل»، «یک عاشقانه آرام»، «مردی در تبعید ابدی» ، «آرش در قلمرو تبعید»، «بر جادههای آبی سرخ» و «تضادهای درونی» نظر عموم مردم و اهالی شعر و ادب را به خود جلب کرد و جوایز متعددی را از آن خود ساخت.
علاوه بر معرفی آثار وی دراین مجموعه، 5 هزار جلد از کتابخانه شخصی شاعر و نویسنده جانمایی شده است. اما اینها نیز به تنهایی گویای عقاید متعالی وی نیست. لوازم شخصی و نوع زندگی منظم، همراه با برنامه ریزی و تربیت اخلاقی و فکری بازدیدکننده را متوجه خلأهایی میسازد که در تکاپوی زندگی روزمره به فراموشی سپرده است. نادر ابراهیمی با انضباط و تعهد و به قول خودش عشق وایمان، آثاری را به جای گذاشته که چندین نسل از کتاب دوستان ایرانی را سیراب کرده است.در لوحهای تقدیر و جوایز ملی و بینالمللی توجه کارشناسان و خبرگان داخلی و خارجی به آثار او دیده میشود. بر خلاف شعرا و نویسندگان دیگر، موزه نادر ابراهیمی در خارج از خانه وی دایر شده و بااین وجود آن ارتباط معنوی با نویسنده در آثار وی برقرار است.
توجه به تربیت کودکان
دو ساعت ورزش، 30 صفحه خواندن متن، یک ساعت خدمت و عبادت، یک ساعت بازی با رایکا(دخترش).
این برنامه روزانه که در پانویس آن آمده مهربانی، ادب،ایمان، آرامش، طهارت، پرهیز، کار، کار، کار، کار، گویای توجه نویسنده به تربیت قلبی و فکری خود است.
در عین حال از خدمات نادر ابراهیمی به یادگار گذاشتن کتابهای ارزنده ویژه کودکان و نوجوانان بود. کتبی مانند «دور از خانه»، «کلاغها»، «سنجابها» و «قصه گلهای قالی» . فعالیت حرفهای وی برای ادبیات کودک با تأسیس موسسه «همگام با کودک و نوجوان» آغاز شد که بعدها این مجموعه عنوان ناشر برگزیده آسیا و ناشر برگزیده نخست جهان را کسب کرد.
وی همچنین تصویرگری کتب کودک از جمله کتابهای «راه دور»، «گل هفت رنگ»، و «ما بوته گل سرخ را از خواب بیدار کردیم» در کارنامه وی میدرخشد.
در عین حال که نادر ابراهیمی آثار درخشانی برای کوچک و بزرگ خلق کرده است بخشی ازفعالیتش نیز مربوط به نوشتن فیلم نامهها اختصاص داشت. میتوان به فیلمنامههای «آخرین عادل غرب» و «صدای صحرا»، «روزی که هواایستاد»، «سفرهای دور و درازهامی و کامیدر وطن» نیز اشاره داشت.
غربتی پرمعنی
نادر ابراهیمی یکی از فاتحان قله ادبیات فارسی است. صعود بر قلب مخاطب و پا نهادن بر موانع و سخت کار کردن از ویژگیهای آثار خلق شده نویسنده برگزیده ادبیات داستانی است. اما به مانند بسیاری از چهرههای فرهنگی و هنری غربتی پرمعنی همچون غباری بر روی آثار وی نشسته است. در وضعیتی که خلأ معنی و محتوا در کتاب و در آموزش عمومی بیداد میکند، آثار نویسندگانی چون نادر ابراهیمی آنچنان که باید دستاویز تربیت روحی و فکری جامعه نیست.
در واقع به جای معرفی چهرههایی همچون ابراهیمی،این خود علاقهمندان به کتاب هستند که جستجو کرده و پی به گنجینههای فکری آنها میبرند. هر چند باید اقدام همسر شاعر را در زنده نگه داشتن ظرفیت تربیتی نادر ابراهیمیپاس داشت اما شعرا و نویسندگان بیش ازاینها میبایست مورد توجه قرار گرفته و آثارشان دستمایه تولید آثار هنری دیگر باشد.
کتابخانه کودک و نوجوانی که از آثاراین نویسنده سهمی ندارد یا صنعت سینمایی که فیلمنامههای وی را در گوشهای بایگانی کرده است و امروز از ضعف فیلمنامه گله و شکایت دارد و گردهماییهای فرهنگی که از قدرت و آموزههای فکری نویسندگانی چون او بیبهره است، به منزله جهالت و بیتوجهی به میراث معنوی است. نویسنده سالها و دههها از عمر خود را با دقت و تلاش مستمر برای نوشتن کتاب و فیلمنامه صرف کرده است، پژوهش کرده و هر آنچه لازم بوده و لازم دیده را در کتب خود آورده است و امروز نباید صرفاً، کتاب یک عاشقانه آرام وی به عنوان کادوی عشاق به یکدیگر مورد توجه قرار گیرد.
مهمانی هر روز هفته یار مهربان
خانه شعرا و نویسندگان منزلگاه گنجینههای معنوی و فکری ماست اگر سری نزنیم گرد غفلت بر روح و روانمان خواهد نشست و ما را از اصلمان دور خواهد ساخت.
رئیس خانه شعر و ادبیات در خصوص معرفی آثار فاخر ادبیات ایرانی در این مجموعه و در خانه موزه نادر ابراهیمی به خبرنگار آنا گفت: در همه دنیا کتاب و ادبیات دو موضوع تنیده در هم است و 70 درصد کتابهای منتشره در دنیا به ادبیات مرتبط است. با این پیش فرض ما هر روز برنامه داریم. شنبههای روایتخوانی، یکشنبههای مثنویخوانی، دوشنبههای شعر و سه شنبههای داستان.
مهدی قزلی تاکید کرد: علاقهمندان میتوانند به صورت رایگان دراین نشستها شرکت کرده و لذت خواندن را تجربه کنند. حتی نویسندگان میتوانند کتاب های خود را دراین جلسات خوانده و نظر عموم را دریاف کنند.
وی با اشاره به خواندن کتاب همراه با حضور نویسندگان اضافه کرد: در کتابخانه نادر ابراهیمی هم که نوعی از قفسه باز است افراد میتوانند در محل مطالعه کنند و حتی میتوانند کتاب های ارزشمند این نویسنده را بخوانند.
رئیس خانه شعر و ادبیات به تولید ویدیو و محتواهایی جهت درج در شبکه های اجتماعی و حتی معرفی کتابها از طریق صدا و سیما اشاره کرد و گفت: به عنوان مثال برنامههای 10 کتاب که در دهه فجر با هدف معرفی 10 کتاب مرتبط با انقلاب اسلامی برگزار شد و یا برنامه «کتابم» که معرفی 34 کتاب توسط نویسندگان در دوره قبلی نمایشگاه کتاب بود.
وی به معرفی 80 کتاب در نمایشگاه کتاب امسال اشاره کرد و گفت: در معرفی آثار خوب و یا آینده دار تمامی ظرفیت خود را به کار بستهایم. ضمن اینکه ما در حوزه نشر فعالیت نداریم و هدف معرفی کتابها است و به جای چاپ و نشر به دنبال کتابخوانی هستیم.
قزلی معتقد است به اندازه کافی کتاب خوب برای خواندن داریم و همچنان کتابهایی نوشته میشود که ارزش خواندن را داشته باشد. به دلیل افزایش کمیت کتابها پیدا کردن کتاب خوب سخت شده است. در گذشته فقط افراد حرفهای در حوزه نشر کتاب فعالیت داشتند امروز هر فردی قادر به چاپ کتاب خوب است.
رئیس خانه شعر و ادبیات این وضعیت را اقتضای زندگی امروزی دانست و گفت: ما در دوره تلاطم اطلاعات هستیم. کتابهای زیادی برای خواندن است و هدف ما معرفی کتابهای مناسب برای تمامی اقشار است واینکه بتوانیم کمک حال کسانی باشیم که به دنبال مطالعه کتاب هستند و تلاش میکنیم به این سوال پاسخ دهیم که کدام کتاب برای کدام مخاطب مناسب است.
انتهای پیام/