بافتههای حصیری، نخستین زیراندازی که بشر ابداع کرد
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۶۰۹۰۵۰
در جوامع اولیه بشری، نیاز آدمی، وی را وادار به درهم بافتن مواد قابل انعطاف برای ساختن ظرف، سرپناه، وسایل شکار و حتی وسایل دفاع میکرد. نمونههای به دست آمده از بافته های حصیری که با کربن ۱۴ سِنیابی شده به هفت تا نه هزار سال قبل از میلاد تعلق دارد، این نمونهها نشان میدهند که در ساخت آنها روشهای پیچیدهای همچون بافت مارپیچی و بافت تابیده به کار میرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیتردید نخستین زیراندازهایی که بشر مورد استفاده قرار داد، بافتههای حصیری بوده است، پروفسور آرثر آپهام پوپ از مورخان مشهور و ایران شناس بزرگ آمریکایی معتقد است که نخستین زیراندازهای بشری از نی و گیاهانی که در باتلاقهای سفلای بین النهرین روئیده، تهیه شده و بهم انداختن ساقه گیاهان و درآوردن بافتهای حصیر مانند، اولین قدم در دستیابی انسان به شیوههای تولید قالی بوده است.
شاید بتوان گفت این هنر از قدیمیترین صنایع و هنرهای سنتی و حتی کهنترین آنهاست، چرا که در سفالهای به دست آمده از منطقه کوههای بختیاری مشخص شده که از سبدهای حصیری به عنوان قالبی برای ساختن سفال استفاده می شده است.
نمونههای بدست آمده در بینالنهرین و آفریقا گواه آن است که حصیربافی و سبدبافی، منشاء نه فقط نساجی بلکه سفالگری یا کوزهگری نیز بوده است. اما از آنجا که موادآلی به کار رفته در حصیربافی در معرض پوسیدگی سریع قرار دارد، بیشتر تولیدات کهن از بین رفته اند.
مصنوعات حصیری را بطور قطع پیش از سفال استفاده کرده اند وقتی می دانیم که در ساخت سفالینهها از حصیر به عنوان قالب استفاده شده است. بنابراین میتوان گفت پیش از دوران نوسنگی، استفاده از الیاف گیاهی و شاخ و برگ آنها رواج داشته است.
ترکه بافی
ترکهبافی، مرواربافی، بامبوبافی، ارغوان بافی، چم بافی، درجبافی همه از بافتههای چوبی هستند که برای تهیه آنها از الیاف ساقههای گیاهان و شاخههای درختان مختلفی همچون بید، بید مرواری، ارغوان و غیره استفاده می شود اما این که کدام نوع از مواد اولیه در اختیار باشد، بستگی به این دارد که هنرمند در کدام منطقه از کشور به تولید بپردازد. به عنوان مثال در گیلان با استفاده از ترکههای درخت بید مرواری به «مرواربافی» می پردازند.
در شوش برای بافت از ساقه و پوست درخت بید استفاده می شود که به «ترکهبافی» مشهور است. برای این بافت همانطور که از نامش پیداست از شاخه های نورس و تازه درخت استفاده می کنند. ابتدا ساقه و پوست گیاه را خیس می کنند تا خاصیت ارتجاعی پیدا کند و سپس به بافت می پردازند.
درخت ارغوان در طرقبه (حدود ۲۰ کیلومتری مشهد) فراوان است در نتیجه بافت محصولات با ترکه درخت ارغوان با نام ارغوان بافی، از تولیدات این منطقه است.
چمبافی
چم بافی شبیه ترکهبافی است که در برخی روستاهای حاشیه مراغه رواج دارد و مواد اولیه آن نیز شاخههای نورس گیاهان است. کار چمبافان شبیه ترکهبافان است اما تولیداتشان ظرافت تولیدات ترکه بافی را ندارد چرا که در «چمبافی» معمولا از پوست گیاه استفاده می شود و قطر ساقههای چم یکنواختی و توازن قطر ساقههای بید را ندارند.
بامبوبافی
بامبو، نوعی نی یا خیزران است که دارای قطر و ضخامت های مختلف از یک تا ده سانتی متر است که در مناطق لیالستان لاهیجان و قاسم آباد رودسر و مناطق شمالی کشور وجود دارد. «بامبوبافی» از زمان کشت چای در ایران رواج پیدا کرد و در گیلان متداول شد.
برای بافت بامبو ابتدا آن را که از قبل خشک شده با اره نجاری به قطعات ۸۰ الی ۱۰۰ سانتی متری درآورده و سپس با داس، نیها را از وسط بریده و به صورت نوار در می آورند. لبه این نوارها را با وسیله ای که در اصطلاح محلی به آن «ماشین» گفته میشود به عرض مساوی درآورده و پس از رنده کردن آماده بافت می کنند. بافندگان کار خود را از دایره کف شروع کرده و سپس به بافت بدنه می پردازند. گاهی اوقات نیز برای وصل کردن برخی قطعات به یکدیگر از مفتولهای سیمی بسیار نازک استفاده کرده و با انبردست معمولی آنها را بهم می چسبانند. در انتها برای اینکه محصول شکل یکنواختی پیدا کند، نی های اطراف آن را که معمولا بزرگ و کوچک است با قیچی مخصوصی که به شکل قیچی باغبانی است، برش می دهند.
درج بافی
در اصطلاح کردی و لری به بافتههای چوبی استوانه ای شکلی که به طول یک متر و قطر ۵۰ تا ۷۰ سانتی متر با شاخههای نازک بید، ارغوان و غیره تهیه می شود، «درج» می گویند. عشایر، از این بافته ها برای حمل و نقل ماکیان استفاده می کنند، زیرا ماکیان نیاز به محفظه ای با شیارهای متعدد دارند که تلف نشوند، در زمستان نیز روی آن بافتنی می اندازند که مانع از سردشدن ماکیان شوند.
مواد اولیه مصرفی
مواد اولیه حصیربافان نقاط مختلف ایران به نسبت تنوع محیط جغرافیایی کشور متنوع است و بیشتر عبارت است از برگ درخت خرما، ساقههای نی باتلاقی مناطق گرمسیری و سردسیری، ساقه گندم، ترکه بید و غیره. مواد پرداخت کننده عبارتند از انواع روغنها از جمله روغن جلاء.
ابزار کار
ابزار و وسایل مورد استفاده در حصیربافی بسیار ساده و محدود نظیر داس، انواع کارد، اره، رنده، انبردست، قیچی، سوزن، درفش، دفتین و سنگ نفت است.
این ابزار عمدتاً برای قطع گیاهان و پیراستن آنها به منظور آماده سازی مواد اولیه مورد استفاده قرار میگیرد و گاهی نیز حین تولید به عنوان وسیله کمکی امر ساخت را تسهیل میبخشد. دو نوع حصیربافی وجود دارد، حصیربافی مارپیچ و درهم بافته یا مشبک.
حصیربافی مارپیچ: این روش حصیربافی از دو عنصر تشکیل شده است: پایه و باریکه یا نواری که برای دوختن آن به کار می رود. پایه قطعه ای طویل و انعطاف پذیر و معمولا با مقطع دایره و بیضی است که از دسته ای علف، پوست درخت، چندین ترکه یا ترکیبی از آنها تشکیل می شود.
برای بافتن سبد پس از مارپیچ کردن پایه به دور خود، آن را با نواری از جنس علف با تراشه محکم می کنند. در صورت مرکب بودن پایه آن را به هم می بندند و هر مارپیچ را به دیگری متصل می کنند.
حصیر درهم بافته یا مشبک: نوع ساده این بافت از به هم بافتن دو گره نوار از ماده مصرفی به وجود می آید که معمولا به شیوه تار و پود عمود بر یکدیگر قرار می گیرند. اما گاهی ممکن است از زوایه قائمه خارج شوند. تارها از نظر ضخامت و انعطاف با پودها یکسان هستند اما رنگ آنها متفاوت است.
زینب رنجبری هنرمند حصیرباف اهل شهرستان میناب در استان هرمزگان در روستایی به نام قاسم جلالی زندگی می کند، کارگاه کوچکی در خانه روستایی اش به راه انداخته که ۳۰ زن روستایی در آن مشغول به حصیربافی اند.
او متولد ۶۴ است و در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا می افزاید: حصیربافی از اجدادمان به ما به ارث رسیده است و حتی اکنون کودک دو ساله ام نیز با دستهای کوچکش برای بازی برگهای خرما را به هم می تاباند و برای خود گل درست می کند و از تولید خود ذوق زده می شود.
رنجبری که تحصیلکرده رشته گردشگری است، اینچنین ادامه می دهد: قدمت حصیربافی به پنج هزار سال قبل می رسد، حتی انسان های اولیه هم برای پوشاندن خود از برگ درختان و گیاهان استفاده می کردند.
این هنرمند حصیربافی با اشاره به اینکه تولیدات خود را به کشورهای همجوار حاشیه خلیج فارس صادر می کند، ادامه می دهد: واسطه گران محصولات حصیربافی را از ما خریداری و از گمرک تیاب به بنادر تیاب، گمرک آبادان به قطر، کویت، دوبی و دیگر کشورها صادر می کنند.
رنجبری اظهار داشت: انواع سبد، دمپایی، زیرانداز، سفره حصیری، بادبزن و انواع دیگر محصولات تولیدات ما هستند.
وی ادامه داد: محصولات حصیری در استان هرمزگان بسیار پرمصرف است، در منزل ما حتی کودک هفت ساله نیز در حال تولید حصیربافی است و خواهرزاده ۵ ساله ام با برگهای خرما برای خود النگو درست می کند.
واسطه گری حتی در بازار حصیربافی
این هنرمند صنایع دستی اضافه کرد: ما نیاز بازارهای فروشگاه ها و استان های همجوار را تامین و حتی از تهران نیز سفارش بسیاری دریافت می کنیم، در واقع ما تولیدکننده عمده هستیم و افرادی بصورت واسطه محصولات را از ما خریداری می کنند و در بازار می فروشند.
رنجبری درباره تفاوت حصیربافی شمال با جنوب کشور گفت: حصیربافی شمال با علف و ساقه برنج انجام می شود، علف در هوای خشک می پوسد و استحکام ندارد، اما برگ خرما، در واقع میانی ترین برگ خرما که آفتاب نخورده و در جنوب برای حصیربافی مورد استفاده قرار می گیرد را برای این کار استفاده می کنیم. برگهای خرما پس از مراحل خشک سازی و رنگ آمیزی، وقتی نرم شد آماده بافته شدن است.
رنجبری گفت: در جنوب نوعی علف هرز به نام «کاش» نیز وجود دارد که ما از آن نیز برای حصیربافی و همچنین از برگ درختان داز (نوعی نخل خرمای وحشی) برای تولید انواع زیرانداز استفاده می کنیم.
به گفته وی، تولیدات بسیار به روز و وارد زندگی شده است، هر چند که حصیر همیشه در زندگی مردم جای داشت اما اکنون محصولات حصیری بسیار کاربردی تر شده است، به طوری که ما حتی قندان، بشقاب، پیش دستی و چمدان لباس و کیف دوشی را نیز با حصیر می بافیم.
هنرمند حصیربافی ادامه داد: در استان هرمزگان برای ساخت دکور و پذیرایی های مراسم عروسی و حتی برای دسته گل عروس از محصولات حصیری استفاده می کنیم.
اگر حمایت شویم، محصولاتمان را صادر می کنیم
وی با بیان اینکه بازار حصیربافی در داخل و خارج رونق بسیاری دارد، گفت: یکی از مشکلات اصلی ما این است که نمیتوانیم در نمایشگاههای خارجی برای عرضه و معرفی محصولاتمان حضور داشته باشیم و همچنین محصولات خود را صادر کنیم.
این هنرمند حصیربافی افزود: علاقه مندم با حمایت مسئولان در نمایشگاه های خارج از کشور شرکت کنم اما ما اکنون با واسطه تولیداتمان را صادر می کنیم در حالی که اگر خودمان محصولات حصیربافی را صادر کنیم، به نفع تولیدکننده خواهد بود.
رنجبری افزود: حرفه ما به گونه ای است که نیاز به تحصیلات دانشگاهی ندارد، فرد می تواند با آموزش به این رشته علاقه مند شود، مهارت لازم را کسب کند و حتی خود می تواند ابتکاراتی داشته باشد، حصیربافی اشتغال زایی خوبی دارد و می تواند به شغلی پایدار تبدیل شود.
این هنرمند حصیرباف جنوب کشور ادامه داد: متاسفانه کشور چین در رشته حصیربافی هم نفوذ پیدا کرده و اجناس حصیری مختلفی را تولید میکند.
چینی ها از مواد شیمیایی استفاده می کنند
رنجبری توضیح داد: مواد اولیهای که ما در تولید محصولاتمان استفاده میکنیم از تولیدات خودمان است، اما چینیها همان کالا را به قیمت ما ولی با کیفیت بسیار پایین تر و با استفاده از مواد زائد و شیمیایی تولید و عرضه میکنند. این را بگویم که ورود چین در عرصه صنایع دستی ایرانی، اَمان هنرمندان را بریده است.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: ریاست سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۶۰۹۰۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ساخت 2هزار خانه در تهران توسط چین
معاون شهردار تهران، گفت: در محتوای قرارداد با چینیها دیده شده که آنها در مقیاسهای بزرگتر، یعنی ساخت ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ واحد مسکونی در قالب محله، ورود پیدا کنند و کار در بافت فرسوده با روش «کلید به کلید» و بر اساس ضریب ۱.۴ برابر مساحت بنا نسبت به هر نفر با مشارکت شهرداری انجام شود. ناطقان: معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران، جزئیات طرح شهرداری برای «ساخت مسکن چینی» و همچنین مذاکرات اولیه با چینیها را تشریح کرد.
به گزارش دنیای اقتصاد، حمیدرضا صارمی با تاکید براینکه فرآیند مذاکره با شرکتهای ساختمانی چینی، صرفا با سازندگان بخش خصوصی این کشور بوده و هنوز توافق یا قرارداد نهایی صورت نگرفته است، اصل برنامه شهرداری را «واگذاری زمینهای ذخیره» به چینیها برای اجرای طرح «کلید به کلید» در مناطق پایین شهر عنوان کرد.
یک وام حساب شده - فوری - تا ۷۵ میلیون تومان - بدون ضامن
بر اساس این طرح، اراضی قهوهای یا همان زمینهای ذخیره (قطعات بزرگ متراژ بالای یک هکتار) در بافت فرسوده تهران، برای «محله سازی» به روش کلید به کلید به چینیها واگذار میشود آن هم در چارچوب یوزانس به این معنا که همزمان با تامین منابع مالی ساخت، انتقال تکنولوژی نیز به تهران صورت خواهد گرفت.
معاون شهردار تهران از «معمای رشد ۲.۴ برابری درآمد عوارض ساختمانی در لایحه بودجه ۱۴۰۳ شهرداری تهران» و «ابهامی که بسازوبفروشها نسبت به آن دارند» نیز رمزگشایی کرد و در عین حال حدود میزان افزایش عوارض ساخت مسکن را اعلام کرد.
*در لایحه بودجه ۱۴۰۳ شهر تهران که از سوی شهرداری به شورای شهر ارائه شد، درآمد حاصل از انواع عوارض ساختمانی معادل ۱۴۴درصد افزایش یافته است؛ آیا این افزایش به معنای آن است که سال آینده مبلغ عوارض ساختمانی دو برابر میشود یا شهرداری با پیشبینی افزایش تیراژ ساختوساز، افزایش درآمد از این محل را تخمین زده است؟
در این زمینه لازم است نگاهی به روند رشد آمار صدور پروانه ساختوساز در تهران داشته باشیم. آمار صدور پروانه ساختمانی در سال ۱۴۰۰ معادل ۵هزار پروانه و به طور دقیق ۵۶۰۰ پروانه بود؛ سال گذشته، این میزان به حدود ۱۰هزار و ۱۰۰ پروانه رسید. برای امسال پیشبینی میشود تیراژ ساخت مسکن در پایتخت به حدود ۱۶هزار پروانه ساختمانی برسد.
توجه به این نکته نیز ضروری است که معمولا در ۱۰ ماه اول سال، تقریبا ۶۰درصد درآمد حوزه شهرسازی از محل عوارض ساخت محقق میشود و حدود ۴۰درصد باقیمانده در دو ماه پایانی سال تحقق یافته و وصول میشود. سال گذشته شورای شهر تهران حدود ۲۵ همت درآمد از محل انواع عوارض ساختمانی برای شهر تهران درنظر گرفته بود که وصولی شهرداری از این محل حدود ۴۱ همت بود. امسال شورای شهر درآمد حاصل از انواع عوارض ساختمانی را بر اساس پیشرفت حاصل شده به ۳۷ همت رسانده است که البته همین الان در وصول مبالغ فیشهای عوارض ساخت برای صدور پروانه ها، از این ۳۷ همت نیز عبور کرده ایم و درآمدی بیش از این میزان حاصل شده است.
اگر با در نظر گرفتن مجموع شرایط اقتصادی، اجتماعی و... وضعیت کشور شبیه سالهای گذشته باشد و اتفاق غیرمنتظرهای رخ ندهد، احتمالا تا پایان امسال درآمد حاصل از انواع عوارض ساختمانی برای شهر تهران رقمی بیش از ۶۵ همت خواهد بود. کف حداقلی مورد پیشبینی برای این نوع از درآمد نیز ۴۷ همت تخمین زده میشود. همچنین با در نظر گرفتن ۴۱ همت وصولی سال گذشته اگر ۳۰درصد برای امسال به این رقم اضافه شود، درآمد حاصل از عوارض ساختمانی، تقریبا به بیش از ۵۰ همت خواهد رسید.
اما برای سال آینده، پیشبینی ما درآمدزایی از محل «فراوانی» پروانه هاست و نه «افزایش هزینه» صدور پروانهها یا رشد محسوس در ارقام عوارض ساختمانی؛ از سوی دیگر، شورای شهر تهران به هیچ عنوان با افزایش عوارض ساختوساز موافق نیست و تحت هیچ شرایطی اجازه افزایش بیش از ۳۰ درصد نرخ عوارض ساختمانی را در سال آینده نخواهد داد. هر چند شورا نیز بر این امر واقف است که سهم عوارض ساختمانی در هزینه تمامشده و قیمت نهایی ساخت مسکن، چیزی حول و حوش یکدرصد است و عملا رقم ناچیزی از کل هزینه ساخت محسوب میشود. اما با توجه به شرایط کشور با افزایش بیش از ۳۰ درصد در نرخ عوارض ساختمانی موافقت نمیکند.
*امسال مبلغ عوارض ساختمانی به ازای ساخت هر مترمربع بنای مسکونی در مناطق مختلف تهران به چه میزان است؟ منظور کل رقمی است که یک سازنده به شهرداری پرداخت میکند.
در حال حاضر متوسط مبلغ عوارض ساختمانی، برای ساخت ساختمانهای تا پنجطبقه در کل تهران مترمربعی حدود ۳۳۰هزار تومان است. بر اساس فیشهای صادرشده برای سازندهها از بابت تعیین عوارض ساختمانی، این میزان از مترمربعی حداقل ۴۰ هزار تومان شروع میشود.
در سالجاری، تاکنون، شهرداری تهران ۸۷۰۰ فیش عوارض ساختمانی صادر کرده است. از این تعداد کمترین رقم فیش عوارض در منطقه یک شهر تهران معادل مترمربعی ۱۲۰هزار تومان بوده است. البته میانگین ارقام عوارض ساختوساز در این منطقه از این رقم بیشتر است؛ در منطقه ۲ کمترین رقم فیش عوارض ساخت مترمربعی ۴۳۰هزار تومان و در منطقه ۳ حدود یک میلیون تومان بوده است. اما میانگین مبلغ عوارض ساختمانی در این منطقه، سه میلیون تومان به ازای هر مترمربع بوده است.
کمترین میزان عوارض ساختوساز در سالجاری به ازای هر مترمربع در منطقه ۴، ۳۰۰هزار تومان، در منطقه ۵، ۳۷۰هزار تومان، منطقه ۶، ۴۷۰هزار تومان، منطقه ۷، ۲۸۰هزار تومان، منطقه ۸، ۲۹۰هزار تومان، منطقه ۹، ۱۶۹هزار تومان، منطقه ۱۰ معادل ۶۲هزار تومان، منطقه ۱۱، ۸۴هزار تومان، منطقه ۱۲، ۸۱هزار تومان، منطقه ۱۳، ۴۸هزار تومان، منطقه ۱۴، ۲۰ هزار تومان و منطقه ۱۶، ۴۶هزار تومان بوده است.
کمترین میزان عوارض ساختمانی مربوط به منطقه ۱۷ و معادل ۵۱ هزار تومان به ازای هر مترمربع بوده است. متوسط مبلغ عوارض ساختمانی در این منطقه نیز به ازای هر مترمربع ۴۰۰ هزار تومان و متوسط مبلغ عوارض ساختمانی در منطقه ۱۵ هم ۳۰۰هزار تومان بوده است. در منطقه ۱۵ شهر تهران، در سالجاری، تاکنون حدود ۲ هزار پروانه ساختمانی صادر شده است که رشد قابلتوجهی در آمار صدور پروانه ساختمانی در این منطقه محسوب میشود.
اما روندها نشان میدهد که در سالجاری در منطقه ۱، ۲ و ۳ آمار صدور پروانه ساخت کاهش پیدا میکند. به این علت که در شرایط حاضر، مسکن سرمایه ای، لوکس و گرانقیمت، متقاضی چندانی ندارد و سرمایهگذارها هم به خاطر رکود و شرایط فعلی تمایل چندانی به سرمایهگذاری و ساخت مسکن در مناطق شمالی تهران ندارند. آنچه هم اکنون در شهر تهران مشاهده میشود این است که بیشتر مسکن مصرفی ساخته میشود و این موضوعی مهم است.
در منطقه ۱۸ نیز کمترین میزان عوارض ساختمانی بر حسب هر مترمربع ۴۰هزار تومان و متوسط آن مترمربعی ۲۳۰هزار تومان است. در منطقه ۱۹، کمترین عوارض مترمربعی ۷۴هزار تومان و میانگین آن ۲۹۰ هزار تومان است. در منطقه ۲۰ کمترین عوارض ساختمانی مترمربعی ۷۱هزار تومان و میانگین آن ۲۶۰هزار تومان است. در منطقه ۲۱ کمترین مبلغ عوارض ساخت در فیشهای صادرشده در سالجاری، مترمربعی ۱۵۰هزار تومان و میانگین آن ۵۳۶هزار تومان بوده است. در منطقه ۲۲ کمترین مبلغ عوارض ساخت در فیشهای صادرشده مترمربعی ۱۹۹هزار تومان و متوسط آن هم ۹۲۰هزار تومان بوده است.
در مجموع متوسط مبلغ عوارض صدور پروانه ساخت، بدون احتساب مبالغ ناشی از تخلفات ساختمانی و بدون محاسبه هزینه نظارت فنی، در سال ۱۴۰۲ تقریبا مترمربعی ۳۳۰هزار تومان بوده است. بنا داریم برای سال آینده تغییراتی انجام دهیم تا فرمول محاسبه عوارض ساختمانی به واسطه این تغییرات سادهتر شود. هم اکنون فرآیند صدور پروانه ساختمانی سیستمی است و نظارت فنی نیز سیستمی میشود و تقریبا فساد در آن به نزدیک صفر میرسد. چرا که فرمول پیچیده، خود عامل فساد است. پارسال هم فرمول را کاملا ساده سازی کردیم.
در فرمول ۱۴۰۰ روش بیشتر به عدالت نزدیک بود، اما پیچیده بود. روش محاسبه برای ۱۴۰۳، اما بسیار شفاف و ساده است. پیشبینی میکنیم در لایحهای که به شورای شهر ارائه خواهد شد، پیشنهاد افزایش مبالغ عوارض ساختمانی بر مبنای تورم مطرح شود. هر چند تورم مسکن در سالجاری، رقمی بیش از تورم عمومی بوده است. پیشبینی من این است که شورا قطعا اجازه بیش از ۲۰ تا ۳۰درصد افزایش در این زمینه را به شهرداری نخواهد داد.
برای مبالغ عوارض ساختمانی ۱۴۰۲ نیز ۲۵ درصد افزایش مصوب شد. هر چند به اذعان خود سازنده ها، مشکل آنها، ارقام ناشی از عوارض ساخت نیست؛ آنها نسبت به طولانی بودن دوره و مدت زمان انتظار برای صدور پروانه ساخت گلایه دارند و درخواستشان این است که زمان صدور پروانه ساخت کاهش یابد.
جزئیات ساخت مسکن چینی ؛ کلید به کلید چینی در تهران
*برای کاهش مدت زمان صدور پروانه ساختمانی اقدام موفقیت آمیزی صورت گرفته است؟
در دوره فعلی، مدت زمان صدور پروانه شهرسازی که از سوی معاونت شهرسازی شهرداری تهران صادر میشود، تقریبا به طور متوسط به کمتر از یک ماه کاهش یافته است. اما صدور پروانه ساختمانی و مدیریت زمان آن در اختیار معاونت شهرسازی نیست. هر چند طول دوره صدور پروانه ساخت هم بسته به اینکه پروژه در کدام منطقه باشد، متفاوت است.
مثلا در مناطق پایین شهر که زمینها کوچکمقیاس هستند پروانه ساخت به طور متوسط در بازه زمانی کمتر از دو ماه صادر میشود. اما همین زمان در مناطق بالای شهر به حدود یکسال هم میرسد. بر اساس آمارها متوسط زمان صدور پروانه ساخت در مناطق بالای شهر تهران از ۷ ماه تا یکسال است. آنچه مسلم است اینکه در مناطق بالا به لحاظ طول دوره صدور پروانه ساختمانی، نمره قابل قبولی وجود ندارد.
*شهرداری تهران مذاکره با چین برای ورود شرکتهای ساختمانی این کشور به بازار مسکن شهر تهران را پیش میبرد؛ ورود چینیها به بازار مسکن و ساختوساز شهر تهران چقدر جدی است؟
یکی از برنامههای شهردار تهران سفر به کشور چین در این روزهاست. یکی از موضوعات این سفر، توافق با چینیها برای بحث یوزانس در مسکن است. این مذاکرات قرار است با شرکتهای بخش خصوصی چین انجام شود. موضوع این توافقها هم این است که چینیها با ورود به بازار مسکن پایتخت، با روشهای صنعتی سازی، مسکن بسازند؛ ورود همزمان تکنولوژی و سرمایه برای ساخت این مسکنها نیز از تعهدات آنها خواهد بود.
*سازوکار این ساختوسازها به چه صورتی خواهد بود؟ آیا قرار است شهرکسازی شود؟
در قالب این قراردادها، محلهسازی انجام میشود؛ بیشتر این ساختوسازها نیز قرار است در زمینهای ذخیره یا همان اراضی قهوهای انجام شود. بحثی هم در ارتباط با بافت فرسوده در این زمینه مطرح است. مطلبی که وجود دارد اینکه در حال حاضر، هزینه صدور پروانه ساختمانی در بافت فرسوده رایگان است، اما الان بخش خصوصی داخلی در این زمینه کاری با مقیاس بزرگ انجام نداده است. مثلا بالاترین تیراژ ساختمانی که بخش خصوصی برای ساختوساز در بافت فرسوده اقدام به دریافت پروانه کرده بود، برای ساخت ۹۰ واحد مسکونی بود که از طریق تملک و تجمیع زمین در بافت فرسوده این ساختوساز انجام شد.
هر چند این نمونه ۹۰ واحدی هم یک استثنا است؛ چون عمدتا سازندهها در بافت فرسوده بین ۴ تا ۱۰ واحد میسازند. در محتوای قرارداد با چینیها دیده شده که آنها در مقیاسهای بزرگتر، یعنی ساخت ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ واحد مسکونی در قالب محله، ورود پیدا کنند و کار در بافت فرسوده با روش «کلید به کلید» و بر اساس ضریب ۱.۴ برابر مساحت بنا نسبت به هر نفر (یعنی فرضا واگذاری ۱۴۰ مترمربع بنای نوساز در ازای ۱۰۰ مترمربع خانه فرسوده)، با مشارکت شهرداری انجام شود. البته این طرح هنوز خام است و باید کاملتر شود.
*آیا برای این موضوع مقیاس جغرافیایی خاصی هم در نظر گرفته شده است؟ از جمله اینکه این پروژهها قرار است در چه مناطقی احداث شوند؟
بخش عمدهای از مناطق مدنظر برای ورود چینی ها، محور جنوب خیابان انقلاب اعم از مناطق ۹ تا ۱۶، بافت فرسوده محسوب میشوند. به عنوان مثال ۸۰درصد منطقه ۱۶ زمین قهوهای است و کارکردی ندارد (جزو اراضی ذخیره شهری است)؛ در این زمینها سکونت نیست؛ یا انبار است یا کارخانه یا متروکه و خام است. در واقع brown field، یا اراضی قهوهای، آن ناحیه را به یک فضای مرده تبدیل کرده است؛ وقتی جایی brown field یا زمین قهوهای شکل میگیرد به یک نحوی شبها سوت و کور شده و زیست شبانه در آن شکل نمیگیرد. در شب این مناطق کاملا به فضاهای مرده تبدیل میشود.
یکی از موضوعات ما با چینیها همین منطقه ۱۶ و اراضی قهوهای این منطقه است. علاوه بر این هر سرمایهگذاری در بافت فرسوده کنار ما قرار بگیرد و برای مشارکت اعلام آمادگی کند، مورد حمایت خواهد بود. قبلا دفاتر توسعه محلهای داشتیم، اما امسال دو دفتر توسعه گری برای ورود توسعه دهندهها راه اندازی کردهایم. رسالت این دفاتر توضیح توجیه پذیری سرمایهگذاری در محدودههای هدف ساختوساز (عمدتا بافت فرسوده) است. ما این قول را میدهیم که سرمایهگذارانی که سرمایههای خود را به بافت فرسوده بیاورند در مقایسه با ساخت مسکن لوکس سود بیشتری کسب کنند. چون قیمت زمین در بافت فرسوده پایینتر است، هزینه صدور پروانه و عوارض ساخت رایگان است و ما هم کمک میکنیم زمان صدور پروانه را به کمتر از یک ماه برسانیم.
اگر توسعه گران به دفاتر توسعه گری مراجعه کرده و آماده مشارکت شوند مردم هم این آمادگی را دارند که وارد پروسه مشارکت و ساخت شوند. تجربه نشان داده است که به ندرت پروندههای توسعه گری مسکن در بافتهای فرسوده با مشکل مواجه میشود. چون خواسته مردم در این محلهها خواسته زیادی نیست؛ ساکنان بافت فرسوده تنها توقع دارند در ازای مسکن فرسودهای که دارند مسکن نوسازیشده به آنها واگذار شود.
*در اراضی ذخیره و آماده ساخت شاید سرمایهگذاران داخلی هم با مشاهده فراهم بودن مشوق ها، زمین و معافیتهای عوارض ساخت و حاشیه سود مناسب، برای همکاری اعلام آمادگی کنند؛ اما مساله بافت فرسوده تنها با ساخت مسکن در اراضی ذخیره یا زمینهای خالی شهری برطرف نمیشود؛ بخش مهم و اصلی نوسازی بافت فرسوده، اتفاقا نوسازی پلاکهای فرسوده بافتهای میانی شهر و در برخی موارد تکپلاکهای واقع در مناطق و محلههای فرسوده است؛ آیا قرار است چینیها در این بخش نیز ورود کنند؟
خیر؛ این تکپلاکها باید از طرف خود مالکان نوسازی شود. در مورد اینها تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم در نظر گرفتن و اعطای مشوق ساخت است؛ یعنی با وجود اینکه نباید مشوق بدهیم باز هم مشوق میدهیم و اگر در دو سمت یک تکپلاک فرسوده، ساختمانی پنجطبقه ساخته شده باشد، به تک پلاکفرسوده نیز مجوز و تراکم پنجطبقه میدهیم. این یکی از موضوعاتی است که تاکنون هم انجام نمیشده، اما نظر شورای شهر و رئیس شورا این بود که این موضوع به کمیسیون ماده ۵ برود و دبیر شورایعالی شهرسازی و معماری هم اعلام کرد که با این موضوع موافقت میشود. یکی از دغدغههای ما همین است که تلاش کنیم تکپلاکهای باقیمانده هم با نهایت مشوقها نوسازی شود.
با وجود اینکه نقدی به مالکان این تکپلاکها وارد است و آن اینکه این افراد کسانی بوده اند که وقتی نوسازی بلوکی و تجمیعی انجام میشده بهرغم مراجعات و اصرارهای مکرر سایر مالکان و سازندهها حاضر به مشارکت و تجمیع نشده اند. در واقع اینها مستحق جایزه نیستند، اما چون هدف ما تسریع امر نوسازی است به این مالکان هم مشوق داده میشود تا نوسازی کنند. هر چند مشوق تکپلاکها همچنان به اندازه مشوق ساختوساز روی پلاکهای تجمیعی نیست. مثلا اگر کسی دو پلاک را تجمیع کند تخفیف ۸۰ درصدی و تجمیع سه پلاک تخفیف ۱۰۰ درصدی عوارض ساختوساز خواهد داشت. دلیلی که تیراژ ساخت مسکن در شهر تهران در سالجاری افزایش یافت نیز همین مشوقهایی بود که در بافت فرسوده داده شد.
یعنی ما مشوقها را به مناطق شمالی نیاوردیم؛ بلکه مشوقها را تماما در بند ۱۵ طرح تفصیلی به کمیسیون ماده ۵ و شورایعالی شهرسازی و معماری برده و آن را به تصویب رسانده و ابلاغ کردیم. در بافت فرسوده تهران هم اکنون تخفیف عوارض صدور پروانه ساختمانی ۱۰۰درصد است که دولت باید ۵۰درصد مبالغ تخفیف داده شده را به شهرداری برگرداند، اما در عمده موارد این پرداختها انجام نمیشود.
*امسال تیراژ صدور پروانه ساخت در بافت فرسوده حداقل سه برابر شد و در کل شهر حدود ۱۰۰درصد رشد داشته است؛ به این خاطر که مشوقها و یارانههایی که از بودجه شهر اختصاص مییابد، امسال بیشتر در بافت فرسوده هزینه شد. اما احتمالا در روزهای پایانی سال مانند سالهای قبل لایحهای برای اعطای تخفیف نقدی و بخشودگی عوارض به شورای شهر میبرید که از منابع بودجه کل شهر، به ساختوسازهای مناطق شمالی یارانه شهری بدهید. این یارانه، اما عملا انحراف منابع محسوب میشود، چون معلوم نیست خانههایی که با این تخفیفها ساخته میشود به دست خانه اولیها میرسد یا چندخانه ای ها؟
به هیچ عنوان امسال، سال آینده و سالهای بعد، شهرداری، طبق قانون اجازه اعطای هیچگونه بخشودگی، مشوق و معافیتی را ندارد. قانونگذار دیگر این اجازه را نمیدهد. قانونگذار در لایحه عوارض و درآمد قید میکند که شهرداری اجازه تخفیف ندارد. سازمان بازرسی کل کشور هم بابت همه تخفیفها پرونده تشکیل داده است. اما به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی نه امسال، نه سال آینده و نه به هیچ مناسبتی تخفیفی داده نخواهد شد. پارسال هم که شهرداری تخفیف و بخشودگی در نظر گرفت، میانگین تخفیف اعمالشده ۵.۵درصد بود؛ ۴۰درصد ظاهر آن بود. چون گفته شده بود بدهیهای زیر یک میلیارد ۴۰ درصد تخفیف خواهد داشت؛ اما متوسط تخفیفی که برای کل شهر تهران اعمال شد ۵.۵درصد بود.
*تخفیف ۱۰۰ درصدی عوارض بافت فرسوده آیا مشمول تراکمهای تشویقی نیز میشود؛ سازندهها مدعی اند برای تراکم تشویقی تخفیف عوارض وجود ندارد.
عوارض ساخت مسکن در بافت فرسوده تا چهار طبقه، کاملا رایگان است و رقمی از بابت عوارض ساخت از سازنده دریافت نمیشود. یک مشوقی هم وجود دارد مبنی بر اینکه اگر سازنده تمایل به دریافت تراکم بیش از چهار طبقه دارد اگر دو پلاک فرسوده را با هم تجمیع کند ۸۰درصد تخفیف و برای تجمیع سه پلاک و بیشتر ۱۰۰درصد تخفیف داده میشود. اگر به همه، این مشوقها داده شود عملا تمایلی برای تجمیع باقی نمیماند. ضمن آنکه کوچههای ۶ متری در بافتهای فرسوده نیز اساسا ظرفیتی برای ساخت بیش از چهار طبقه ندارند و در این زمینه ممنوعیت وجود دارد. اما جایی که عرض معبر ۸ متر است اگر تجمیع صورت بگیرد به طور معمول عددی که بابت تخفیف داده میشود، عدد قابلتوجهی است و برای سازندهها توجیه اقتصادی بالایی دارد.