Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-01@02:26:17 GMT

۷۰۰۰ روز حبس برای قتل پیرزن ثروتمند

تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۶۸۱۶۰۷

۷۰۰۰ روز حبس برای قتل پیرزن ثروتمند

مرد میانسال که 22 سال قبل با همدستی دوستش و همسر او پیرزنی ثروتمند را به قتل رسانده بود با جلب رضایت اولیای دم بدون هیچ قید و شرطی از زندان آزاد شد.

به‌گزارش «ایران»، 8 بهمن سال 76 پیرمردی با پلیس تماس گرفت و از شنیدن سر و صداهای مشکوکی در خانه ویلایی همسایه‌اش خبر داد. به‌دنبال این تماس، پلیس راهی شهرک غرب شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مأموران هر چه زنگ خانه را به صدا درآوردند کسی پاسخگو نبود و از آنجایی که پیرمرد همسایه مدعی بود که چند نفر را هنگام خروج از خانه همسایه که پیرزنی تنهاست دیده حساسیت ماجرا بیشتر شد.

مأموران با هماهنگی‌های قضایی وارد خانه ویلایی شدند و در زیرزمین ساختمان جسد پیرزن را درحالی که دست و پایش بسته بود و کبودی دور گردنش مشاهده می‌شد پیدا کردند. در ادامه بررسی‌ها پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی اعلام کرد.

از آنجایی که پیرزن به تنهایی زندگی می‌کرد و بهم ریختگی خانه حکایت از قتل به‌خاطر سرقت داشت تحقیقات ادامه یافت اما چون درهای ورودی خانه سالم بودند و از سویی وسایل پذیرایی نیز در خانه به چشم می‌خورد فرضیه قتل به دست میهمانان آشنا قوت گرفت.

دو سال بعد
تحقیقات برای دستگیری عاملان قتل پیرزن ادامه داشت اما هیچ رد و سرنخی از متهمان در دست نبود. تا اینکه مرد میانسالی با پلیس تماس گرفت و از تیراندازی در خانه همسایه‌شان خبر داد.

مأموران بلافاصله راهی محل شدند و با ورود به خانه دو مرد جوان را که یکی از آنها اسلحه کلت و دیگری چاقویی دردست داشت، دستگیر کردند. زوج میانسال نیز که بشدت مجروح شده بودند به بیمارستان منتقل شدند. اما زن صاحب خانه بینایی چشم چپش را به خاطر آسیبی که مردان خشن به او وارد کرده بودند از دست داد.

دو مرد جوان که در این ماجرا دستگیر شده بودند برای تحقیقات به اداره آگاهی منتقل شدند. یکی از آنها که فریبرز نام داشت در تحقیقات گفت: چندین سال قبل با رویا که از شوهر اولش جدا شده بود و صاحب یک دختر بود ازدواج کردم. رویا در خانه‌ افراد ثروتمند کار می‌کرد؛ چند سالی از ازدواج ما گذشت که با جلال آشنا شدم. هر دویمان کارگر بودیم و بی‌پول تا اینکه دوستم جلال پیشنهاد داد که برای پولدار شدن از خانه‌های مردم سرقت کنیم. از آنجایی که همسرم رویا در خانه‌های اعیانی کار می‌کرد، تصمیم گرفتیم خانه یکی از افرادی را که او در آنجا کار می‌کند انتخاب کنیم. روز حادثه رویا در را برایمان باز کرد و من به همراه دو نفر از دوستانم و دختر 14 ساله رؤیا وارد خانه شدیم.
با اسلحه و چاقو زوج میانسال صاحبخانه را تهدید کردیم اما مقاومت کردند و به همین دلیل با آنها درگیر شدیم. رویا و دخترش و جلال با وسایل سرقتی از خانه خارج شدند. اما من و دوستم دستگیر شدیم.

برملا شدن راز جنایت
درحالی که تحقیقات از متهمان ادامه داشت فریبرز حقایقی دیگر را برملا کرد.

او گفت: ما دو سال قبل نیز از خانه یک پیرزن ثروتمند سرقت کرده و او را کشتیم. رویا سال‌ها در خانه پیرزن کار می‌کرد و او هم اعتماد زیادی به رویا داشت یک روز ما را به خانه‌اش دعوت کرد. بعد از خوردن ناهار، رویا و دخترش به بهانه‌ای به حیاط خانه ویلایی رفتند و من و جلال هم دست و پای پیرزن را بستیم.

پیرزن خیلی سر و صدا می‌کرد و ما برای اینکه همسایه‌ها متوجه سر و صدای او نشوند او را به زیرزمین بردیم و خفه‌اش کردیم. از خانه 40 سکه طلا، گردنبند جواهرنشان، انگشتر و النگو، 400 هزار تومان پول و یک چک 350 هزار تومانی سرقت کردیم. چک را در بازار فروختیم و پول‌ها را بین خودمان تقسیم کردیم. چون پول خوبی از این راه به‌دست آوردیم و از طرفی هم پلیس ردی از ما به‌دست نیاورد حدود دو سال بعد تصمیم گرفتیم سرقتی دیگر انجام دهیم که دستگیر شدیم.

دستگیری سایر متهمان
در ادامه بررسی‌ها جلال و رویا و دختر رویا نیز بازداشت شده و به جرم خود اعتراف کردند. اما جلال در تمام مراحل تحقیقات منکر جنایت شد و ادعا کرد که تنها دست و پای پیرزن ثروتمند را بسته است و فریبرز او را خفه کرده است.

با تکمیل تحقیقات پرونده به دادگاه کیفری وقت ارجاع شد. دادگاه شعبه 1604 کیفری جلال و فریبرز را به قصاص، 10 سال حبس، رد مال و شلاق محکوم کرد. رویا نیز به اتهام معاونت در قتل عمدی و شرکت در سرقت به 10 سال حبس و 10 سال حبس به خاطر معاونت در سرقت محکوم شد.

متهم دیگر نیز که در سرقت مسلحانه شرکت داشت به 10 سال حبس 74 ضربه شلاق و رد مال محکوم شد و پرونده دختر رویا هم به خاطر سن کم به دادگاه اطفال ارجاع شد.

متهمان این جنایت در زندان به سر می‌بردند تا اینکه سال 95 فریبرز و جلال برای اجرای حکم پای چوبه دار رفتند. فریبرز به دار مجازات آویخته شد اما جلال از آنجایی که همچنان مدعی بود جنایت را انجام نداده توانست از اولیای دم مهلت بگیرد. رویا نیز پس از تحمل 20 سال حبس موفق شد با کمک خیرین 50 میلیون رد مالش را پرداخت کند و از زندان آزاد شود.

جلال یک بار دیگر نیز پای چوبه دار رفت اما سرانجام چند روز قبل بدون هیچ قید و شرطی از خانواده مقتول رضایت گرفت و از زندان آزاد شد.

روز حبس برای قتل پیرزن ثروتمند

گروه حوادث/ مرد میانسال که 22 سال قبل با همدستی دوستش و همسر او پیرزنی ثروتمند را به قتل رسانده بود با جلب رضایت اولیای دم بدون هیچ قید و شرطی از زندان آزاد شد.

8 بهمن سال 76 پیرمردی با پلیس تماس گرفت و از شنیدن سر و صداهای مشکوکی در خانه ویلایی همسایه‌اش خبر داد. به‌دنبال این تماس، پلیس راهی شهرک غرب شد. مأموران هر چه زنگ خانه را به صدا درآوردند کسی پاسخگو نبود و از آنجایی که پیرمرد همسایه مدعی بود که چند نفر را هنگام خروج از خانه همسایه که پیرزنی تنهاست دیده حساسیت ماجرا بیشتر شد.

مأموران با هماهنگی‌های قضایی وارد خانه ویلایی شدند و در زیرزمین ساختمان جسد پیرزن را درحالی که دست و پایش بسته بود و کبودی دور گردنش مشاهده می‌شد پیدا کردند. در ادامه بررسی‌ها پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی اعلام کرد.

از آنجایی که پیرزن به تنهایی زندگی می‌کرد و بهم ریختگی خانه حکایت از قتل به‌خاطر سرقت داشت تحقیقات ادامه یافت اما چون درهای ورودی خانه سالم بودند و از سویی وسایل پذیرایی نیز در خانه به چشم می‌خورد فرضیه قتل به دست میهمانان آشنا قوت گرفت.

دو سال بعد
تحقیقات برای دستگیری عاملان قتل پیرزن ادامه داشت اما هیچ رد و سرنخی از متهمان در دست نبود. تا اینکه مرد میانسالی با پلیس تماس گرفت و از تیراندازی در خانه همسایه‌شان خبر داد.

مأموران بلافاصله راهی محل شدند و با ورود به خانه دو مرد جوان را که یکی از آنها اسلحه کلت و دیگری چاقویی دردست داشت، دستگیر کردند. زوج میانسال نیز که بشدت مجروح شده بودند به بیمارستان منتقل شدند. اما زن صاحب خانه بینایی چشم چپش را به خاطر آسیبی که مردان خشن به او وارد کرده بودند از دست داد.

دو مرد جوان که در این ماجرا دستگیر شده بودند برای تحقیقات به اداره آگاهی منتقل شدند. یکی از آنها که فریبرز نام داشت در تحقیقات گفت: چندین سال قبل با رویا که از شوهر اولش جدا شده بود و صاحب یک دختر بود ازدواج کردم. رویا در خانه‌ افراد ثروتمند کار می‌کرد؛ چند سالی از ازدواج ما گذشت که با جلال آشنا شدم. هر دویمان کارگر بودیم و بی‌پول تا اینکه دوستم جلال پیشنهاد داد که برای پولدار شدن از خانه‌های مردم سرقت کنیم. از آنجایی که همسرم رویا در خانه‌های اعیانی کار می‌کرد، تصمیم گرفتیم خانه یکی از افرادی را که او در آنجا کار می‌کند انتخاب کنیم. روز حادثه رویا در را برایمان باز کرد و من به همراه دو نفر از دوستانم و دختر 14 ساله رؤیا وارد خانه شدیم.

با اسلحه و چاقو زوج میانسال صاحبخانه را تهدید کردیم اما مقاومت کردند و به همین دلیل با آنها درگیر شدیم. رویا و دخترش و جلال با وسایل سرقتی از خانه خارج شدند. اما من و دوستم دستگیر شدیم.

برملا شدن راز جنایت
درحالی که تحقیقات از متهمان ادامه داشت فریبرز حقایقی دیگر را برملا کرد.

او گفت: ما دو سال قبل نیز از خانه یک پیرزن ثروتمند سرقت کرده و او را کشتیم. رویا سال‌ها در خانه پیرزن کار می‌کرد و او هم اعتماد زیادی به رویا داشت یک روز ما را به خانه‌اش دعوت کرد. بعد از خوردن ناهار، رویا و دخترش به بهانه‌ای به حیاط خانه ویلایی رفتند و من و جلال هم دست و پای پیرزن را بستیم.

پیرزن خیلی سر و صدا می‌کرد و ما برای اینکه همسایه‌ها متوجه سر و صدای او نشوند او را به زیرزمین بردیم و خفه‌اش کردیم. از خانه 40 سکه طلا، گردنبند جواهرنشان، انگشتر و النگو، 400 هزار تومان پول و یک چک 350 هزار تومانی سرقت کردیم. چک را در بازار فروختیم و پول‌ها را بین خودمان تقسیم کردیم. چون پول خوبی از این راه به‌دست آوردیم و از طرفی هم پلیس ردی از ما به‌دست نیاورد حدود دو سال بعد تصمیم گرفتیم سرقتی دیگر انجام دهیم که دستگیر شدیم.

دستگیری سایر متهمان
در ادامه بررسی‌ها جلال و رویا و دختر رویا نیز بازداشت شده و به جرم خود اعتراف کردند. اما جلال در تمام مراحل تحقیقات منکر جنایت شد و ادعا کرد که تنها دست و پای پیرزن ثروتمند را بسته است و فریبرز او را خفه کرده است.

با تکمیل تحقیقات پرونده به دادگاه کیفری وقت ارجاع شد. دادگاه شعبه 1604 کیفری جلال و فریبرز را به قصاص، 10 سال حبس، رد مال و شلاق محکوم کرد. رویا نیز به اتهام معاونت در قتل عمدی و شرکت در سرقت به 10 سال حبس و 10 سال حبس به خاطر معاونت در سرقت محکوم شد.

متهم دیگر نیز که در سرقت مسلحانه شرکت داشت به 10 سال حبس 74 ضربه شلاق و رد مال محکوم شد و پرونده دختر رویا هم به خاطر سن کم به دادگاه اطفال ارجاع شد.

متهمان این جنایت در زندان به سر می‌بردند تا اینکه سال 95 فریبرز و جلال برای اجرای حکم پای چوبه دار رفتند. فریبرز به دار مجازات آویخته شد اما جلال از آنجایی که همچنان مدعی بود جنایت را انجام نداده توانست از اولیای دم مهلت بگیرد. رویا نیز پس از تحمل 20 سال حبس موفق شد با کمک خیرین 50 میلیون رد مالش را پرداخت کند و از زندان آزاد شود.

جلال یک بار دیگر نیز پای چوبه دار رفت اما سرانجام چند روز قبل بدون هیچ قید و شرطی از خانواده مقتول رضایت گرفت و از زندان آزاد شد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: قتل پیر زن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۶۸۱۶۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ببینید | دلم می‌خواست شاه ایران شوم

چند سال قبل، در یک شب بارانی دو آلمانی که راه شان را گم کرده بودند، اتفاقی در خانه ی عباس را می زنند و از آن به بعد ، سرنوشت عباس تغییر می کند و خانه اش به ششمین جاذبه ی گردشگری ایران برای توریست های خارجی تبدیل می شود.
در اولین قسمت از زندگی عباس ببینید که چقدر فقیر بوده و چطور یک اتفاق، نگاهش را به جهان عوض کرد.
کاری از مریم نوابی نژاد.
لینک یوتیوب https://m.youtube.com/watch?si=f9Z5B3lCIYp5oed0&v=GdX-mR3Q5Oc&feature=youtu.be

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900706

دیگر خبرها

  • مدارا با طالبان بدون خط قرمز! / معلمان و دغدغه معیشت/رویا فروشی برای کسب ثروت 
  • (تصاویر) خانه موزه شهید مطهری
  • اعزام زائران خانه خدا پس از «۹ سال انتظار»
  • نماهنگ «اسرائیل از خانه عنکبوت سست‌تر است»
  • اصلاح هندسی چهارراه خیابان داوران و جلال آل‌احمد در اراک
  • ببینید | حضور ترسناک یک کورکودیل در حیاط یک خانه‌!
  • ببینید | حضور ترسناک یک کورکودیل در حیات یک خانه‌!
  • گرامیداشت سالروز تولد سیمین دانشور برگزار شد
  • نمایشگاه تولیدات خوداتکایی مدارس شبانه‌روزی در سنندج برپا شد
  • ببینید | دلم می‌خواست شاه ایران شوم