میزان توهم توطئه در کشور زیاد است
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۶۰۴۱۰
خرداد؛ روزنامه ایران در گفت وگو با محمدرضا باهنر پرسشهایی در باره موضوعات مختلف سیاسی مطرح کرده است.بخشهایی از مصاحبه را می خوانید:زمانی مرحوم عسگر اولادی که نمیتوانست گفتوگو با اصلاحطلبان را حزبی پیش ببرد، نامهنگاری میکرد؛ ما این فضاسازی را از شما ندیدیم؛ حالا یا اطلاع نداریم یا نمود نداشته است یا اصلاً ارادهای نبوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
من الان در مجلس نیستم؛ اما خیلیها مراجعه میکنند که الان مجلس کذا و کذاست و من این حرف را قبول ندارم. ما در مجلس دهم آدم قدرتمند زیاد داریم. اما تفاوت جدی مجلس دهم با بقیه مجالس ما این است که ما در تمام مجالس بعد از انقلاب، فراکسیون اکثریت داشتیم. مجلس دهم، فراکسیون اکثریت ندارد. ما در مجلس دهم 3 فراکسیون داریم که قدرتمند هستند، اما متأسفانه در اقلیت هستند. در ساحت سیاست دنیا هم میگویند دولتهای ائتلافی، ضعیف ظاهر میشوند. مجالس ائتلافی هم ضعیف ظاهر میشوند زیرا دولتی که با ائتلاف روی کار میآید، مرتب باید بین وجوه ائتلافی بده بستان داشته باشد؛ وگرنه ممکن است گروهی از ائتلاف بیرون بروند و اگر این اتفاق بیفتد، حزب در اقلیت قرار میگیرد و گرفتاری ایجاد میکند. شما به نامهنگاری مرحوم عسگر اولادی با اصلاحطلبان اشاره کردید؛ اما من میگویم که ما درون جناح خودمان هم مشکل داریم. اگر جناح اصولگرا را یک ستون آدم به طول 100 متر درنظر بگیریم، بنده این وسط ایستاده ام. 10 نفر اولی آنقدر تند هستند که اگر بگویید کلاه بیاور، سر میآورند. 10 نفر آخری هم آنقدر محافظهکارند که در خفا میگویند: من اصولگرایم اما به کسی نگو؛ من زن و بچه دارم؛ پست و مسئولیت دارم. کسی که وسط این ستون ایستاده، باید هم هوای 10 نفر اول و هم هوای 10 نفر آخر را داشته باشد. ممکن است کسی که وسط ایستاده حرفی بزند؛ اول صفیها میگویند عجب آدم محافظهکاری است! و آخر صفیها هم میگویند عجب رادیکالی است!
در دنیا گروهها و نهادهایی هستند که خارج از دستگاه رسمی دیپلماسی لابی میکنند؛ این گروهها از پایههای دموکراسی هستند؛ از جنگ و تند شدن فضا جلوگیری میکنند؛ ما چرا از این ظرفیت استفاده نکردیم؟ چرا گروهها و نهادهایی نداریم که در دوران تحریم به کارمان بیایند؟ رایزنهای فرهنگی نیز بیشتر نقش مبلغ دارند. چرا ضرورتش احساس نشد؟
من نمیخواهم در ذهنم بهدنبال مقصر بگردم؛ این قصور وجود داشت؛ من فکر میکنم یکی از مراکزی که قصور داشت، سیستم رسمی دیپلماسی کشور است. وزارت خارجه از دیپلماسی رسمی استفاده کرده است اما از دیپلماسی عمومی استفاده نکرد. ما غیر از رایزنهای رسمی؛ کاردار، تاجر، قانونگذار، حقوقدان و ورزشکار داریم که میتوانند در ساحت عمومی دیپلماسی فعال باشند. 10-15 سال پیش گروه 10، 10 نفر از رؤسای حکومت بودند، اما الان وقتی گروه 10 دور میز مینشینند، 80 نفرند؛ چون علاوه بر رئیس حکومت، رئیس ان جی او، فعال سیاسی و کنشگر اقتصادی هم هست.
مورد دیگر این است که ما متأسفانه با بدبینی به همدیگر نگاه میکنیم و اصولاً مذاکره کردن با مخالف را تقبیح میکنیم؛ جرمانگاری میکنیم و میپرسیم: چرا این اتفاق افتاده است؟ چرا مذاکره کردی؟ چه جوری مذاکره کردی؟ البته دستگاه اطلاعاتی و امنیتی باید مراقبت کند چون در این قضایا ممکن است نفوذ هم بشود؛ مملکت فروشی هم بشود، غیرممکن نیست. اما باعث نمیشود که ما صورت مسأله را پاک کنیم. در دوران دفاع مقدس زمانی که قرار شد نیروهای خارج از ارتش و سپاه بهصورت عمومی هم بروند به جبهه برای دفاع مقدس، یک سری از دوستان سفت و سخت ما میگفتند که باید گزینش کنیم؛ سؤال جواب کنیم که چرا میخواهد برود؟ نماز میخواند؟ مسلمان هست یا نه. ما گفتیم: چرا سختگیری میکنید؟ شاید در میان اینها 4 نفر نفوذی منافقین هم باشند. درنهایت نظام به این جمعبندی رسید که رها کنید و بگذارید همه بروند. 10 هزار نفر میروند و فرض میکنیم 50 نفر هم ستون پنجمند؛ آن 50 تا بین 10 هزار نفر حل میشوند؛ نمیشود 10 هزار نفر را به خاطر نگرانی از 50 نفر معطل کرد. به همین دلیل به جایی رسید که اسم طرف را هم نمیپرسیدند. هرکس میگفت میخواهم بروم، آیینه قرآن میگرفتند و موفقیت هم در آن بود. ما در سیستم دیپلماسی هم باید از هر ظرفیتی که میتوانیم استفاده کنیم. از دانشجویی که میفرستیم، از استادی که فرصت مطالعاتی دارد، از تاجری که میرود، از نماینده مجلس.
ما چهرههایی مثل آقای موسویان داریم که آن هم به نظر میرسد بیشتر پانسیونرند تا لابیمن؟
من نمیخواهم درباره افراد اظهار نظر کنم؛ اما خیلی دوز بدبینی ما به این چیزها زیاد است. این دوز باید پایین بیاید؛ باید راحتتر فکر کنیم. شما موسویان را مثال زدید که برخیها متهمش میکنند در حالی که در قضیه نفوذ آدمهایی داریم خیلی علیه السلام هستند، ولی رفته و ارتباط برقرار کرده است.
نمیشود از ظاهر قضاوت کرد. ما توهم توطئهمان بالاست. هرکس میخواهد هر کاری بکند، توهم داریم که نکند خودش را فروخته است. مملکت را فروخته است. علقههای آن طرف آبی دارد و قس علیهذا. فکر میکنم غلظت توهم ما بالاست. توهّم با ذکاوت و زیرکی تفاوت دارد. ما باید زیرکی داشته باشیم، ذکاوت داشته باشیم، رصد جدی داشته باشیم اما نباید متوهم باشیم و فکرکنیم همه میخواهند توطئه بکنند.
توصیه شما برای سهلگیری در این عرصه برای شرایط الان کشور است یا شرایط عادی؟
برای همیشه. دیپلماسی عمومی فقط بهعنوان درمان نباید باشد. خیلی وقتها باید برای پیشگیری فعالیت کند. در حالت عادی هم ما باید این ارتباطات قوی را داشته باشیم. نکته دیگر این است که فعالیت دیپلماسی ما باید پهن شود. طرفهای مذاکرهمان 4-5 کشور بیشتر نیستند. من از زمانی که دکتر ولایتی وزیر خارجه بود، معتقد بودم و به ایشان میگفتم و الان هم میگویم 200 کشور در دنیا وجود دارد اما ما با 7-8 کشور بیشتر رابطه نداریم. ما در اغلب کشورها سفیر داریم؛ چرا سفرا کارنامهای از برقراری ارتباط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی ندارند. یعنی ما حتی نتوانستیم از نهادهای رسمی هم خوب استفاده نکردیم و گرفتار شدیم.
شما گاندو را تماشا کردید؟
بله. البته نتوانستم کامل ببینم. به صورت گذرا دیدم.
حتماً انتقادات را شنیدهاید. نظرتان چیست؟
مانور و نشان دادن قدرت و اشراف نهادهای اطلاعاتی و امنیتی بسیار پسندیده است. موضوعی که دستمایه دستاندرکاران و تهیهکنندگان سریال «گاندو» قرار گرفت و نتیجهاش ساخت سریالی فاخر بود. اما لازمه نمایش توان اطلاعاتی و امنیتی یکی از دستگاههای کشور، این نیست که بخش دیگری از حکومت زیر سؤال برود. کارگردان گاندو میتوانست قدرت دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی کشور را به رخ دشمن بکشد و همزمان شهروندان و دیگر مسئولان را هم خوشحال کند. توان دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی کشور ما بسیار بالاتر از آنی است که در فیلم نشان داده شد و اصلاً ضرورت نداشت ما گروه دیگری را که داخل مجموعه نظام فعالیت میکند و جزئی از نظام است تخریب کنیم. شناسایی و توقف فعالیت جاسوسان و افرادی که قصد آسیب به منافع ملی کشورمان را دارند، هر قدر پیچیدهتر باشد، ارزشمندتر است؛ اما معامله کردن با این افراد شناسایی شده و بازداشت شده هم یک عرف است. کما اینکه در دوران دفاع مقدس هم چنین چیزهایی بود. موارد متعددی بود که ما برای آزادی اسرایمان با رژیم بعثی عراق معامله کردیم و اسرای آنها را آزاد کردیم؛ افرادی را که هر کدامشان دهها نفر از بچههای ما را به شهادت رسانده بودند. سؤال اصلیتر از سازندگان این سریال این است که آیا این اتفاق، بدون هماهنگی با مجموعه نظام بوده است؟ هر کدام از ما وظیفه داریم به تهیهکنندگان این سریال دست مریزاد بگوییم؛ اما در تکرار این دست سریالها باید مراقبت شود تا بخش دیگری از حکومت زیر سؤال نرود. برچسب ها: گاندو
منبع: خرداد
کلیدواژه: گاندو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۶۰۴۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شبح جنگ چگونه از ایران دور شد؟
به گزارش همشهریآنلاین، ۲ کلیدواژه «میدان» و «دیپلماسی» در چند سال اخیر به یکی از واژههای پرتکرار در میان افکار عمومی و نخبگان کشور تبدیل شده است، منظور از مفهوم دیپلماسی روشن است و مراد از «میدان» نیز فعالیتهای میدانی یا میدان عملیات نظامی است و ایران نیز به دلیل واقع شدن در یک موقعیت ویژه ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک باید در این ۲ حوزه حضوری فعال و موثر داشته باشد.
صیانت از سهگانه «کیان، حریم و منافع» از مهمترین دستور کارهای دیپلماسی و میدان است و در همین چارچوب دوگانهسازی و دوگانهانگاری مفهوم «میدان» و «دیپلماسی» از پایه نادرست و رقیب دانستن این دو بلاوجه است.
براساس «نظریه میدان»، نسبت «میدان سیاست و دیپلماسی» با «میدان رزم» یک نسبت منطقی است و میان آنها یک رابطه معقول وجود دارد که تکمیلکننده همدیگر هستند و در تأمین منافع ملی مقوم و مکمل همدیگرند. تولید قدرت و ثروت زمانی اتفاق میافتد که دیپلماسی و میدان به شکل همگرا عمل کنند.
دستاوردهای میدان و دیپلماسی قابل تبدیل و مبادله با یکدیگر است. هر دو میدان عرصه کسب سرمایه، مشروعیت و اعتبار هستند. تعامل و همراهی دو عنصر دیپلماسی و میدان یک اصل ثابتی است که از سوی دولتمردان و سیاستمداران پذیرفته شده است و کشورها برای تأمین و تضمین منافع حیاتی و منافع ملی ناچار به تمسک به آن هستند. در همین چارچوب میتوان گفت تجمیع و بهرهگیری بهینه از سرمایهها در دو میدان دیپلماسی و میدان از الزامات حکمرانی خوب است و در مقابل، غفلت از این ظرفیتها، از جمله موانع تأمین منافع ملی در عرصه سیاستورزی است.
هماهنگی کامل میدان و دیپلماسی در «وعده صادق»در همین چارچوب به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، یکی از نکات قابل تامل و توجه در عملیات وعده صادق هماهنگی کامل بین میدان و دیپلماسی بود که به وضوح شاهد انجام وظایف تفکیک شده میان آنها از ابتدا تا لحظه انجام عملیات و پس از آن بودیم. عملیات وعده صادق که از سوی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و البته در هماهنگی کامل با دستگاه دیپلماسی کشورمان انجام شد، یک اقدام هوشمندانه در راستای تقویت بازدارندگی و ارتقای جایگاه و تاثیرگذاری ایران در منطقه بود.
در این عملیات از جنبه میدانی، عقلانیت و هم افزایی حداکثری بین نیروهای جمهوری اسلامی ایران الگوی جدیدی از نبرد و این که رویارویی ایران با رژیم صهیونیستی دیگر نیابتی یا ایذایی نیست را ترسیم کرد. پیام این عملیات به دولتهای منطقه این بود که ترتیبات امنیتی آمریکایی با حضور قدرتهای فرامنطقهای قابل اتکا نیست، بلکه ترتیبات امنیتی درون منطقهای با حضور قدرتهای منطقه پایدار است.
جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده است که صلح و ثبات منطقه پیرامونی را لازمه امنیت ملی خود میداند و برای اعاده و حفظ صلح و ثبات از هیچ کوششی فروگذار نکرده و نمیکند.
امروز برای هر ناظر منصفی کاملاً روشن شده است که اقدامات رژیم صهیونیستی به عنوان یک موجودیت اشغالگر، تروریستی و نژادپرست – که خود را مقید به هیچ قاعده و هنجار حقوقی یا اخلاقی یا انسانی ندانسته و طی ۶ ماه گذشته کارزار نسلکشی فلسطینیان و ناامنسازی بیشتر منطقه و جهان را با حمایت همدستانه آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی به پیش برده است – تهدید فوری و مستمر علیه صلح و امنیت منطقه است و ایران با این عملیات به لات کوچههای خلوت این روزهای غرب آسیا این پیام را داد که دوران بزن در رو تمام شده است و او در برابر هر جنایت و شیطنتش پاسخ محکمی دریافت خواهد کرد.
«وعده صادق» دو قطبیسازی کاذب میان دیپلماسی و میدان را کاملا زیر سوال برددر سالهای گذشته بعضا دوگانهسازی بین وزارت امور خارجه و نهادهای عملیاتی در حوزه سیاست خارجی با کلیدواژه دیپلماسی و میدان در فضای سیاسی کشور به شکلی ناآگاهانه از سوی عدهای از افراد به یکی از نمودهای دوقطبیسازیهای مضر در کشور بدل گشته بود ولی همان طور که اشاره شد عملیات وعده صادق و هماهنگی کامل بین دیپلماسی و میدان و هم افزایی وزارت امور خارجه و نیروهای مسلح کشورمان در جریان این عملیات، این دو قطبیسازی کاذب را کاملا زیر سوال برد و ثمره این اتحاد و همافزایی، پیروزی توامان ایران چه در حوزه نظامی و بازدارندگی و چه در صحنه دیپلماسی و حقوق بینالملل در برابر دشمنان بود.
فعالیت سازنده، هوشمندانه و همچنین حداکثری وزارت امورخارجه در حوزه روشنگری و تببین جنایت اخیر اسرائیل و همچنین اشاره به حق قانونی ایران در دفاع مشروع و پاسخ به رژیم اشغالگر قدس در کنار همراه سازی دیگر کشورها این زمینه را فراهم کرد که افکار عمومی جهان پاسخ ایران به اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی در حمله به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق را در راستای اصل دفاع مشروع پذیرفته و آن را حق ایران بدانند.
اگر «مذاکره نکنیم جنگ میشود»؛ تمرکز صرف بر «دیپلماسی با غرب» پیش از دولت سیزدهمبعضا در دولتهای گذشته شاهد شیوه نامتعارف تمرکز صرف دولت به «دیپلماسی با غرب» ذیل سیاست «جنگ هراسی» بودیم و در همین چارچوب، سایه دوگانه «موافق مذاکره» و «مخالف مذاکره» بر فضای سیاسی ایران سایه انداخته بود و اصرار بر این انگاره بود که اگر «مذاکره نکنیم جنگ میشود».
ولی در دولت سیزدهم در قیاس با فراز و فرودهایی که بر رابطه دیپلماسی و میدان در دولتهای گذشته حاکم بوده، این مقوله از تناسب و وحدت رویهای بیش از همیشه برخوردار گشته است، این هماهنگی یقیناً یکی از عوامل اصلی و مؤثر در تغییر نوع واکنش ما به تحولات منطقه و اقدامات دشمنانمان بوده است.
در همین چارچوب، کارشناسان مسائل بینالملل معتقدند که عملیات وعده صادق مبنای ظهور تحول بنیادین در راهبرد جمهوری اسلامی ایران در حفظ امنیت ملی و بازدارندگی مقابل دشمنانش بود؛ تحولی که نشان داد آنچه در سالهای گذشته تحت عنوان دور کردن سایه جنگ از سر ایران با تمسک به راهبرد مذاکره با برخی قدرتهای حامی رژیم صهیونیستی و صبر استراتژیک در مقابل اقدامات ایذایی این رژیم، انجام میشد در واقع به نوعی توجیه بیعملی بوده است و این عملیات نشان داد که در دولت سیزدهم راهبرد «بازدارندگی فعال» جایگزین آن رویکردی شده است که سبب میشد ضربات را با استدلال آسیب نزدن به منافع بلند مدت و تعاملات بینالمللی تحمل کنیم و نادیده بگیریم.
کد خبر 848868 منبع: ایسنا برچسبها ایران و اسرائیل خبر ویژه