به گزارش ایرنا علی حاتمی زاده ۲۳ مرداد ۱۳۲۳ تهران است که به مناسبت زاد روز تولد او آیینی با نام هفتاد و پنجمین بزرگداشت کمال الملک سینمای ایران در سینمای جوان اهواز با حضور جمعی از سینماگران و علاقهمندان به حوزه سینما برگزار شد.
حاتمی از جمله کارگردانان، فیلمنامهنویس و تهیهکنندگان نام آور سینمای ایران بوده است وی کار هنری خود را با نویسندگی در تئاتر آغاز کرد و نمایشنامههای «ساتن»، «قصهٔ حریر»، «ماهیگیر»، «حسن کچل»، «چهل گیس» و شهر «آفتاب و مهتاب» را برای تئاتر نوشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اولین تجربه سینمایی حاتمی، فیلم حسن کچل (۱۳۴۹) بود، پس از موفقیت حسن کچل، حاتمی از تئاتر فاصله گرفت و تواناییهای خود را معطوف به سینما کرد که از جمله فیلم های او می توان به باباشمل، جعفرخان از فرنگ برگشته، جهانپهلوان تختی، حاجی واشنگتن، حسن کچل، خواستگار، دلشدگان، ستارخان، سلطان صاحبقران (مجموعه تلویزیونی)، سوتهدلان، طوقی، طهران روزگار نو، قلندر، کمالالملک، کمیته مجازات، مادر (۱۳۶۸) و هزاردستان اشاره کرد.
علی حاتمی آذرماه ۱۳۷۵ بر اثر سرطان پانکراس در سن ۵۲ سالگی درگذشت پیکر وی در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
مادر؛ تلنگری برای زنده نگاه داشتن مام وطن
رییس انجمن سینمای جوان خوزستان گفت: در این فیلم مشاهده می کنیم که علی حاتمی با ساخت این فیلم از همان موقع نسبت به بنیان خانواده هشدار داده است .
حمید آل حمودی با اشاره به دیالوگ غلامرضا با بازی اکبر عبدی به عنوان یک شخصیت فیلم در نقش فرزند عقب مانده خانواده بیان کرد: غلامرضا در دیالوگی اشاره کرد مادر بی جان است، اگر بخواهیم این دیالوگ را رمزگشایی کنیم مادر در فیلم نماد وطنی است که شهروندان خود را در آغوش کشیدهاست.
وی گفت : دیالوگهای غلامرضا در این فیلم بسیار مهم است و درواقع این دیالوگها کارکردها و اثرگذاری اجتماعی دارند که موجب تلگنر به مخاطب می شود تا مام وطن زنده بماند و همه زیر چترش زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند.
رییس انجمن سینمای جوان خوزستان ادامه داد: یکی از دلایل بی جان بودن مادر نزاع های قومی و نژادپرستیکسانی است که منافع مشترک را نمیبینند و همین موجب شده به مفهوم کلیت خانواده آسیب برسد.
ساده، لطیف، شاعرانه
استاد دانشگاه و فعال فرهنگی و اجتماعی با بیان این که سی سال از عمر فیلم "مادر" علی حاتمی می گذرد گفت: طی این سالها این فیلم ورد زبان مردم چه مخاطبان خاص اعم از سینماگران و منتقدان و چه مخاطبان عام بوده است و همیشه از آن به عنوان یک فیلم ماندگار یاد می کنند.
عباس امام با اشاره به علل ماندگاری این فیلم توضیح داد: مهم ترین نکته در ماندگاری این فیلم نام علی حاتمی به عنوان یک کارگردان، نویسنده و دیالوگ نویس خوب است وی تسلط خوبی روی ادبیات فارسی و زبان فاخر فارسی دارد که در گوشه گوشه این فیلم و در جای جای دیالوگ های آن شاهد آن هستیم.
وی بر تسلط حاتمی بر فضا سازی و صحنه آرایی به عنوان دیگر عوامل ماندگاری فیلم اشاره کرد و گفت: شخصیت پردازی بسیار عالی را در فیلم مادر شاهد هستیم و در کنار آن در تاثیر گذاری فیلم بسیار موثر بوده است.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: فیلم بسیار ساده لطیف و شاعرانه است که عاطفه انسان ها را درگیر می کند و برای همه نیز این موضوع ملموس و به دور از پیچیدگیهای ساختاری نسبت به دیگر فیلمهای روشن فکر نمایانه است.
امام نقش مادر در این فیلم را استعاری دانست و بیان کرد: جنبه استعاری فیلم از نکات قابل توجه فیلم است و پیام اصلی فیلم توجه به نقش مادر در اتصال اعضای مختلف خانواده است درواقع در این فیلم می توان توجه به دید فرافردی اشاره کرد و این درس آموزه را به ما می دهد.
وی گفت: با توجه به فضایی که در اطراف کشور ما حاکم است در این فیلم مادر نمادی از حاکمیت سیاسی است که در کشور مسلط است و فرزندان وی استان های مختلف کشور و اقوام و عشایر گروه های اجتماعی با مطالبات و نیازهای متفاوت هستند.
این استاد دانشگاه گفت: رفتار این مادر در فیلم استادانه و دقیق نمایش داده شده بدین صورت که همچنان که با روحیه مهر و محبت و عدم تبعیض گذاری میان فرزندان برخورد می کند و از او انتظار می رود از حاکمیت سیاسی با مطالبات جامعه با دید نصیحت گونه و تساهل وتسامح برخورد کند در مقابل نیز از افراد انتظار می رود به جای گسترش روحیه غیرهمگرایانه به همگرایی فکر کنند و به وظایفی که در قابل خانواه، کشور یا حاکمیت دارند عمل کنند.
یک منتقد سینمایی بیان کرد: در فیلم مادر مخاطب با یک ساختار فنی و قالب بندی شده رو به رو نیست بلکه یک قصه ساده و نرم را مشاهده می کند که شخصیت پردازی بخش عمده آن را تشکیل داده است.
محمد رضا خالقی زاده بیان کرد: علی حاتمی زمانی پرچم سنت گرایی را برداشت که جامعه ما درگیر نوعی تجربه مدرنیسم به غلط بود در واقع او خواست یادآوری کند که آن چیزی به عنوان مدرنیسم تجربه می کنید راه غلطی است که به اشتباه نامش را مدرنیسم گذاشتند.
وی ادامه داد: مادر از معدود فیلمهایی است که در امروز اتفاق می افتد برعکس فیلمهای دیگر حاتمی که اغلب در گذشته اتفاق میافتند این فیلم در حال حاضر و با تعلق خاطر به گذشته است.
این منتقد بیان کرد: یکی از نکاتی که در نقدها توجه جلب میکند این است که ضرورتی ندارد در همه آثار هنری بخواهیم به دنبال اِلمان هایی از قبیل وطن بگیردیم در واقع حاتمی در این فیلم تنها به کوچکترین سلول یک جامعه یعنی خانواده نگاه کرده است که اگر همه سلولهایش سالم باشند قاعدتا جامعه بهتری خواهیم داشت.
در پایان این نقد از پوستری که توسط امیر فلاحیان، نقاش و گرافیست خوزستانی طراحی شده رونمایی شد.
6068
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فیلم کوتاه
اهواز
لیلا حاتمی
فیلمساز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۸۱۱۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دین سینما به امام صادق(ع) چه زمانی ادا میشود؟
این اهمیت از آنروست که با توجه به آمارهای منتشر شده ازسوی نهادهای علمی کشور بیشتر مخاطبان ایرانی به موضوعات دینی اهمیت میدهند و براساس آخرین پیمایش مرکز تحقیقات صدا وسیما نیز پربینندهترین برنامههای رسانهملی برنامههای مذهبی هستند. اما اینکه چرا تاکنون درصنعت فیلمسازی و سریالسازی به چنین موضوع مهمی کمتر پرداخته شده نیاز به بررسی بیشتری دارد.
سینما و فیلمسازی مذهبی سینما ذاتا هنری قصهگو و در عینحال وابسته به تکنولوژی محسوب میشود و به همین جهت بستر خوبی برای طرح روایت و داستانهای برآمده از باورها و عقاید انسانها در طول
تاریخ است. همچنین بهدلیل بدیع و مدرن بودن، ابزارهای نامحدودی در اختیار دارد که میتواند در اذهان مخاطبان عمیقا اثرگذار باشد. از آغاز شکلگیری سینما در اواخر قرن نوزدهم تا به امروز، جادوی سینما این امکان را فراهم کرده تا سینماگران، دغدغههای اعتقادی و مذهبی خود را از طریق این رسانه به نمایش بگذارند. بهطورکلی این تولیدات دارای اهمیت استراتژیک هستند و میتوانند در نمایش و قرائت مطلوب مردم درخصوص ادیان، مهم و پرطرفدار باشند.
چرا سینمای دینی در ایران شکل نمیگیرد سینمای ایران اسلامی که بهعنوان مرکز اصلی تجمع شیعیان دنیا، سالهاست در تولیدات انواع فیلمهای سینمایی با رویکردهای انسانی و اخلاقی خوش درخشیده اما بهنظر میرسد تاکنون برای تولیداتی از نوع سینمای دینی حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد؛ آنهم در شرایطی که جریانات انحرافی صهیون و وهابیت، تمام سپاه خود را برای به تصویر کشیدن دوران صدر
اسلام بهگونهای که مطلوب خودشان است، به میدان آوردهاند. از ساخت فیلم و حکمرانی بر سینمای هالیوود تا بودجهریزی و سریالسازی در کشورهای حاشیه خلیجفارس و خاورمیانه برای تحریف تاریخ
شیعه و دوران امامت اولاد نبی اسلام(ص) آن هم بدون رعایت ابتداییترین ملاحظاتی که میتوان داشت.
تحریف تاریخ شیعه مصداق فراوانی را میتوان از میان تولیدات عربی درباره تحریف تاریخ شیعه همراستا با تفکر ضدایرانی مثال زد اما متأخرترین آنها میتواند مجموعههایی مانند «اِمامُ الْفُقَهاء» یا «حشاشین» باشد که این روزها نامش سر زبانها افتاده است. این تولیدات نمایشی گرچه ازسوی برخی با سهلانگاری دنبال میشود اما ماجرای آنها عمیقتر از مباحثی چون جنبه سرگرمی صنعت فیلمسازی است و تلاش میشود تا با القای تصویری غلط، زمینه تحریف تاریخ را فراهم کند.به طور مثال این مجموعههای تلویزیونی نه فقط بهدور از اهداف سیاسی و ضدشیعی ساخته نشدهاند بلکه دقیقا میدانند چه هدفی را دنبال میکنند و قرار است چه تصویری از اسلام و شیعه به جهان ارائه نمایند تا در نهایت آنچه در اذهان در مورد اسلام و تشیع شکل میگیرد، به نفع خودشان و در راستای تضعیف اندیشه ولایی شیعیان باشد که امروز رسانهها و اندیشمندان صهیونیستی چنین تفکری را مانع جدی حیات خود میدانند.
تصویری تحریف شده از امام صادق(ع) به عنوان نمونه مجموعه «اِمامُ الْفُقَهاء» که در رابطه با زندگی امام صادق(ع) به کارگردانی سامی جنادی سوری و نویسندگی حامد العلی کویتی با حمایت شرکت کویتی الخیر در ۳۰ قسمت ساخته شده و در سال ۱۳۹۱ از شبکه العراقیه در عراق پخش گردید و پس از آن شبکه الکوثر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز البته با برخی اصلاحات، ازجمله پوشاندن چهره مبارک بنیانگذار مذهب شیعه(ع) و پدر بزرگوارشان، آن را به نمایش گذاشت، تلاش شده تا روایتی تاریخی از خلفای اربعه ارائه دهد و با توجه به نهضت علمی که امام باقر(ع) و امام صادق(ع) پایهگذاری کردند، این موضوع را اثبات کند. این در حالی است که این
سریال با توجه به جایگاه این دو امام شیعه در پی اثبات جریان خلافت است اما از این امامان و خلافت برحق آنها چیزی نمیگوید.همین امر سبب شد برخی مراجع تقلید در کشورهای مختلف اسلامی از این سریال انتقاد کنند. «اِمامُ الْفُقَهاء» اگرچه مدرسه علمیه امام صادق(ع) در مسجد النبی(ص) و پرورش فقها و علما در آن مدرسه را به تصویر کشیده است، اما به امامت این امام بزرگوار و نشان دادن شخصیت وی در حد یک فقیه، بسنده کرده که چنین رویکردی در مجموعهای که مدعی روایت زندگی امام صادق(ع) است، نمیتواند بیهدف بوده باشد.بر همین اساس باید این سؤال را مطرح کرد، آیا واقعا ساخت فیلم و سریال در خصوص بنیانگذار مذهب شیعه وظیفه سینما و تلویزیون ایران نیست؟
حشاشین در مقابل تفکر شیعی در راستای بررسی تولیدات فیلمسازی و سریالسازی، باید گفت سریال حشاشین نیز که در ماه رمضان امسال پخش شد و تلاش کرده جنبش شیعه اسماعیلیه را همراستا با داعش به تصویر بکشد را هم باید در این رابطه ارزیابی کرد. اسماعیلیها نام خود را از اسماعیل بن جعفر، فرزند امام صادق(ع) گرفتهاند. آنها برخلاف شیعیان اثنیعشری، که امام موسی کاظم(ع) برادر کوچکتر اسماعیل را به عنوان امام پذیرفتهاند، معتقد بودند اسماعیل جانشین امام صادق(ع) بوده است. همین تفکر انحرافی حالا دستمایه جریانهای صهیونیستی شده تا از زبان کشورهای سکولار اسلامی فیلمی ساخته شود که تفکر شیعی را با داعش ساخته شده توسط غرب پیوند زنند و به جهانیان نشان دهند که تفکر داعشی همراستا با تفکر شیعی است و با تحریف تاریخ، کذبیات تفکری خود را جای حقیقت اندیشه شیعیان جا بزنند.
سینما حق دستکاری تاریخ را ندارد با بازخوانی انتقادات و واکنشهایی که امروزه از سوی منتقدان به چنین آثاری میشود، میتوان بهخوبی دریافت که جریانات صهیونیستی چگونه از دوقطبیسازی و پاککردن تاریخ بهره میبرند. بهطور مثال شاید فیلمنامهای با یک قصه اجتماعی و عاشقانه این امکان را برای فیلمساز فراهم کند تا دخل و تصرفی در موضوع ایجاد نماید اما فیلمساز طبیعتا حق دستکاری تاریخ و وقایع شناخته شده را ندارد، بهخصوص اگر درام به شخصیتی تاریخی بپردازد که در یک دوره زمانی خاص نقش فعالی داشته است؛ این نقدی است که وجیهه عبدالرحمن از بازیگران سینمای عرب بهتازگی بر سریال «حشاشین» مطرح کرده است. متاسفانه پدیده جعل تاریخ در درام تاریخی عرب و ترکیه بسیار وجود دارد، چراکه آنها فیلمنامهها را از بین رویدادهایی برمیگزینند که مواضع قهرمانانه را تقویت و افتخارات و پیشینیانشان را ستایش میکند و این قطعا به نفع درام نیست و وقتی این درام درخصوص به تصویر کشیدن شخصیتهای ارزشمند دینی جمع زیادی از مردم دنیا باشد، اشکال چنین رویکردی بیشتر نمود پیدا میکند.حتی برخی منتقدان شبکههای عربی نیز در مورد این سریال گفتهاند: این مجموعه نمایشی در ابتدا و انتها ماحصل خیال بوده که از تاریخ الهام گرفته شده است.
وقتی صهیون برای کوبیدن اسلام سیاسی دست بهکار میشود ساخت سریالهایی چون حشاشین از سوی جریان صهیونیستی که امروز در ضعیفترین جایگاه خود قرار دارد راهبری میشود تا با کوبیدن اسلام سیاسی در ایران، اخوانالمسلمین در مصر و حماس در فلسطین که بزرگترین دشمن آنها محسوب میشود و جریان مقاومت را در منطقه پدید آوردهاند به جریان تندروی ساخته شده توسط آمریکا داعش نسبت دهد که اسلامهراسی را در دنیا تقویت کند.
در جنگ روایتها چه کردیم؟ حالا در این جنگ روایتها، سینمای ایران شیعی برای روایت
صادق از زندگی پدر مکتب جعفری چه کرده است؟ گرچه تلویزیون ایران درخصوص صدر اسلام و حوادث کربلا تولیدات قابل دفاعی داشته و میتوان به مجموعههایی مانند مختارنامه، امام علی(ع)، معصومیت از دست رفته، ولایت عشق، تنهاترین سردار و... اشاره کرد که هرکدام دورهای از تاریخ اسلام را مورد بررسی قرار دادهاند اما در این بین، جای یک فیلم سینمایی یا سریال در شأن بنیانگذار مذهب شیعه، بهشدت احساس میشود.همانطور که بر همه روشن است، تاریخ تمدنی غرب بدون وجود آوردههای علمی مسلمانان قطعا به جایی نمیرسید یا دستکم این دستاوردهای دانشمندان و عالمان اسلام بود که کتابخانههای غرب را تا دورهای از تاریخ پر کرد.طبیعتا تمدن کنونی جهان، ازتلاش ملل گوناگون در طول تاریخ شکل گرفته است وسهم اسلام در پیدایش وتوسعه این تمدن، بیش ازدیگر تمدنها نباشد، کمتر نیست. پرسش اینجاست که آیا سینمای ایران ظرفیت ساخت فیلمی برای بیان این تاریخ را ندارد یا ما با فقر سینماگران دغدغهمند و شیعه مواجه هستیم؟
دوران سینمای سکولار گذشته است علوم و تمدن اسلامی از مسیرهای مختلفی به غرب منتقل شد که ترجمه کتب عربی به زبانهای اروپایی و تدریس و استفاده از کتب عربی که دانشمندان مسلمان آنها را در مراکز علمی نوشته یا ترجمه کرده بودند، بیشترین تاثیر را داشت. شاید این توضیحات برای اثبات اهمیت توجه به اقدامات اساسی امام صادق(ع) و جهاد علمی که او ایجاد کرد، کافی است تا متوجه باشیم که تا چه اندازه پرداخت به زندگی این دانشمند زمان، گردآورنده علوم اسلامی و سپس انتشار آن به سراسر دنیا و حتی تاثیرش بر شکلگیری غرب در سینما و تلویزیون اهمیت و جذابیت دارد. مردم ایران مخاطبانی مشتاق به تماشای آثار نمایشی با مضامین مذهبی و دینی هستند.در همین ماه رمضان گذشته واقعا روشن شد که دوران «تلویزیون، رسانهای با ماهیت سکولار است» گذشته و نهفقط تلویزیون که سینما نیز تشنه تولیداتی با مضامین ارزشمند است؛ چراکه مخاطب سینمای امروز نیز چنین خواستهای دارد و فیلمهای دفاعمقدس یا انقلابی همیشه در ایران پرفروش بودهاند.
جای خالی استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری در سینما میتوانیم با یک روایت دقیق و جذاب سینمایی، حقانیت شیعه و تاثیراتی را که بر فرهنگ بشری گذاشته، ثابت کنیم و این بار ما بهعنوان شیعیان ۱۲امامی و باورمند به مهدویت بگوییم غرب چگونه غرب شد و حالا با فاصله از همان دستاوردها امروز به چه نقطهای از اضمحلال فرهنگی رسیده است؟! در حقیقت دوران زندگی امام صادق(ع) را از هر منظری که مورد توجه قرار دهیم، سرشار از قصهها و پیروزیهای علمی و فرهنگی است که موجب شکلگیری دوران طلایی اسلام شد و تمامی این دستاوردها قابلیت نمایشیشدن دارد؛ ضمن اینکه امروز که جهان علیه هر نوع استکبار برخاسته و آزادگان مسلمان و غیرمسلمان خواهان برچیدهشدن رژیم صهیونیست هستند، بهترین فرصت برای بیان وجوه استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری است و سینما باید دستبهکار شود تا در این جنگ رسانهای از موثرترین و فراگیرترین رسانهها، یعنی فیلمسازی برای تولید محتواهایی متناسب با فرهنگ شیعی بهره برد و چه روایتی مهمتر و ضروریتر از روایت زندگی امام صادق(ع)؟! سینما قصه میخواهد، حادثه و قهرمان نیاز دارد و دوران امام صادق یکی از توفانیترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاشها و انقلابهای پیاپی متعددی را تجربه کرده، از جمله قیام خونخواهان امام حسین(ع) و از سوی دیگر در این دوره تاریخی شاهد برخورد مکاتب، ایدئولوژیها و تضاد افکار فلسفی و کلامی هستیم که ناشی از برخورد امت اسلامی با مردم کشورهای فتحشده با دنیای خارج است. در آخر اینکه به نظر روایت این دوران طلایی از اسلام شیعی در سینما کمی همت، دغدغه و اسلامشناسی میخواهد تا فیلمنامهنویسان و کارگردانان سینمای ایران دستبهکار شوند و مدیران سینمایی و صداوسیما را کنار خود ببینند و دست و دلبازانه برای فتح و پیروزی شیعیان، این بار نه مانند صدر اسلام با فدا کردن خون؛ بلکه با تخصیص بودجه کافی، بهرهمندی از فناوری و استفاده از افراد باسواد و آگاه، آثاری نمایشی تولید کنند و مرزهای فرهنگی و هنری را درنوردند.