Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-30@11:29:59 GMT

ریشه یک برخورد ناصواب

تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۹۲۴۹۹

«رسانه آزاد و مستقل اجازه نمی‌دهد که دیگران از حدود اختیارات و وظایف قانونی خود تخطی کنند.»

به گزارش ایسنا، عباس عبدی در یادداشتی در ستون «نگاه روز» روزنامه اعتماد نوشت: «اتفاقی مهم و تا حدی عجیب در صداوسیما رخ داد که ارزش توجه و تحلیل دارد. در یک برنامه تلویزیونی سه نفر گفت‌وگو می‌کنند که یکی از آنها مجری است و دو نفر مهمان نیز از گویندگان مشهور خبر و یک همکار وی هستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مهمانان به تعریف واقعه‌ای می‌پردازند که ظاهرا در چند سال پیش و در یک برنامه تلویزیونی مطالبی را گفته‌اند که به مذاق یکی از مقامات مهم کشور خوش نمی‌آید. گوینده ماجرا می‌کوشد که نام نبرد، ولی مجری دخالت کرده و نام آقای صادق لاریجانی را به‌صراحت اعلام می‌کند و این نکته بسیار عجیبی است. پس از پخش آن برنامه، رییس قوه عصبانی می‌شود و صداوسیما را متهم به حضور نفوذی‌ها می‌کند. مهمان برنامه با لحن طنز می‌گوید که ماجرا را جدی نگرفتیم ولی گفتند دارند می‌آیند دستگیرتان کنند! گوینده مشهور خبر هم تاکید می‌کند که برای‌مان پرونده‌ای را باز کردند و احضار شدیم و با پادرمیانی رییس اسبق صداوسیما که در جلسات گوناگون به خدمت آقای رییس قوه رسیدند، غائله خاتمه می‌یابد.

تا اینجای ماجرا خیلی عجیب است که صداوسیما جرات می‌کند یا اجازه پیدا می‌کند که تا این حد از خطوط قرمز خود‌ساخته عبور کند و با لحن شوخی و حتی تمسخرآمیزی به بیان این داستان بپردازند. آقای صادق لاریجانی که دیگر در موقعیت ریاست قوه قضاییه نیستند و حرف‌شان خریدار جدی ندارد؛ به طوری‌ که یکی از مدیران نزدیک به ایشان نیز بازداشت شده‌اند و اکنون با چنین برنامه‌ای مواجه هستند، بهتر می‌توانند حس کنند که دیگران در طول سالیان زیاد ریاست ایشان از اتهامات یک‌سویه علیه خودشان چه کشیده‌اند؟ اتهاماتی که همین رسانه عامل انتشار آنها نیز بود. ایشان باید توجه می‌داشتند که حضور در ریاست قوه قضاییه موقتی است، دیر یا زود کسان دیگری خواهند آمد و آن پوشش و امنیت خاطری که کسی نتواند از گل کوچک‌تر به آنان بگوید از میان می‌رود. این قاعده برای همه جاری و ساری است. جالب این که اکنون حتی قادر به دفاع معقول از خودش نیز نیست. باید گفت که اگر صداوسیما و رسانه ملی در آن زمان آزادی عمل داشت و یک رسانه واقعی بود، نه از بیان آن انتقاد ترسی به خود راه می‌داد و نه اجازه می‌داد که مسئول دستگاه قضا چنین بی‌محابا یکه‌تازی کند و نه دادستان شهر به خودش حق می‌داد که به فوریت امتثال امر کند و برای یک مجری خبرگوی تلویزیونی به این سرعت احضاریه صادر و مطابق آن چه در برنامه افشا شد، قصد بازداشت آنان را کند. در واقع ریشه اصلی بروز این مشکلات، در فقدان استقلال و آزادی رسانه بود.

رسانه آزاد و مستقل اجازه نمی‌دهد که دیگران از حدود اختیارات و وظایف قانونی خود تخطی کنند. مشکل اصلی متوجه صداوسیما است که در آن زمان خبر ماجرا را پخش نکرد و در برابر آن تهدیدات مقاومت ننمود. باید می‌گذاشت آن افراد احضار و حتی محاکمه شوند و سپس از طریق نقد رفتار آن دستگاه بساط این تخلفات را برمی‌چید؛ نه این که با لابی کردن و مسکوت گذاشتن ماجرا به نهادینه شدن این رفتار کمک کند و حالا پس از چند سال باید به‌صورت شوخی و خنده و حتی تمسخرآمیز آن خبر را که در اصل گریه‌آور است افشا کنند. هنگامی که صداوسیما خبر به این مهمی را که مربوط به خودشان نیز می‌شود، پنهان می‌دارند و از انتشار آن خودداری می‌کنند، چه جایی برای انتشار اخبار مشابه دیگر می‌ماند؟ اگر آن اقدام دستگاه قضایی غیر قانونی و به نوعی سوءاستفاده از حق و قدرت بود، باید همان زمان علنی و در برابرش ایستادگی می‌شد و به جای رفتن رییس سازمان صداوسیما به خدمت رییس قوه قضاییه و خواهش و تمنا کردن، از ابزار رسانه‌ای استفاده می‌کردند و تعرض‌کنندگان به حقوق جامعه و آزادی بیان را جای خود می‌نشاندند. اگر آن اقدام دادسرا، به حق و مطابق عدالت بود، باز هم باید خبر را صداوسیما منتشر می‌کرد و از تخلف خود عذرخواهی می‌کردند. در این صورت امروز هم حق نداشتند که آن واقعه را مسخره کنند. البته بنابر سوابق امر و شناختی که از محافظه‌کاری صداوسیما و رفتار یکسویه قضایی در آن زمان داریم گمان می‌کنیم که آن اقدام منصفانه نبوده و نباید از اختیارات قضایی برای پیشبرد مقاصد خاص و شخصی استفاده شود ولی در این صورت هم باید لبه نقد را به سیاست‌های آن زمان صداوسیما متوجه کرد که چرا به جای برخورد و مواجهه رسانه‌ای، از طریق گفت‌وگو و توافق و احتمالا امتیاز دادن و انتشار اخبار بیشتر از دستگاه قضایی و رییس آن یا حذف نقدهای جاری از آن دستگاه، سعی کردند که مشکل خود را حل کنند؛ در حالی که چنین رفتاری فقط در یک مورد متوجه آنان شده و در بسیاری از موارد دیگر گریبان دیگران را گرفته بود که صدا و سیما باید از طریق انتشار آن خبر، جلوی موارد مشابه را می‌گرفت. ریشه آن برخورد ناصواب قضایی عملکرد نادرست رسانه‌های رسمی ایران است.»

انتهای پیام

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: عباس عبدی صداوسيما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۹۲۴۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بسیاری از اختلالات روانی ریشه جسمانی دارند

تیک‌های جسیکا هیوستون زمانی شروع شد که فقط ۱۲ سال داشت. با گذشت زمان، وضعیت او رو به وخامت گذاشت تا اینکه دچار تشنج شد و سریعا به بیمارستان انتقال یافت. پزشکان بیمارستان محلی در دورهام انگلستان، وضعیت او را نادیده گرفتند و گفتند دچار اضطراب شده است و احتمالا زمان زیادی را صرف تماشای ویدئو‌های تیک تاک می‌کند.

جسیکا درواقع از بیماری خودایمنی رنج می‌برد که براثر عفونت باکتریایی استرپتوکوک به‌وجود می‌آید. بیماری او نوعی از اختلالات عصب-روان‌شناختی ایمنی خودکار کودکان مرتبط با عفونت‌های استرپتوکوک (PANDAS) بود. وقتی عفونت شناسایی و درمان شد، علائم او درنهایت شروع به بهبود کرد.

خانم هیوستون تنها فردی نیست که دچار اختلال عملکردی در مغز است که با اختلال روانی اشتباه گرفته می‌شود. شواهد فراوان نشان می‌دهند مجموعه‌ای از عفونت‌ها می‌توانند موجب وضعیت‌هایی مانند اختلال وسواس فکری-عملی، تیک، اضطراب و حتی روان‌پریشی شوند. اختلالات التهابی و متابولیکی نیز می‌توانند اثرات قابل‌توجهی بر سلامت روان داشته باشند، اگرچه روانپزشکان به‌ندرت آنها را مورد توجه قرار می‌دهند.

بازاندیشی درباره علت اختلالات روانی می‌تواند پیامد‌های عمیقی برای میلیون‌ها فرد مبتلا به بیماری‌های روانی داشته باشد که درحال‌حاضر به‌خوبی تحت درمان قرار نمی‌گیرند. به‌عنوان مثال، بیش از ۹۰ درصد از بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در طول زندگی به بیماری‌های عودکننده مبتلا می‌شوند. بیش از ۴۶ درصد از کودکان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی بهبود نمی‌یابند. حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد از بیماران مبتلا به افسردگی پس از آزمایش دارو‌های مختلف درنهایت بهبود می‌یابند. درک عمیق‌تر مولفه‌های زیستی سلامت روان می‌تواند به تشخیص دقیق‌تر و درمان‌های هدفمندتر منجر شود.

از دیرباز، رشته روانپزشکی به‌جای اینکه بر علل زمینه‌ای متمرکز باشد، حول توصیف و طبقه‌بندی علائم متمرکز بوده است. راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی (DSM) در سال ۱۹۵۲ منتشر شد و حاوی توصیفات، علائم و معیار‌های تشخیصی است. گرچه این راهنما به یک‌دست‌شدن تشخیص‌ها کمک کرده است، بدون درنظر گرفتن مکانیسم‌های پشت‌صحنه‌ی اختلالات روانی بیماران را گروه‌بندی می‌کند.

بین علائم افسردگی و اضطراب همپوشانی زیادی وجود دارد و برخی این سوال را مطرح می‌کنند که آیا این موارد واقعا بیماری‌های مجزایی هستند. درعین‌حال، افسردگی و اضطراب به شکل‌های مختلفی وجود دارند. برای مثال، اختلال هراس با و بدون آگورافوبیا تشخیص‌های متفاوتی هستند، اما ممکن است تفاوت‌های معناداری بین آنها پیدا نکنیم. این امر می‌تواند به تنوع بالای بیماران شرکت‌کننده در کارآزمایی‌های دارویی منجر شود و به علت اشتراکات کم و اختلافات زیاد میان شرکت‌کنندگان، این آزمایش‌ها نتیجه‌ای حاصل نکنند.

تلاش‌های پیشین برای یافتن مکانیسم‌های علّی برای بیماری‌های روانی چالش‌برانگیز بوده است. در سال ۲۰۱۳ موسسه ملی سلامت روان سعی کرد از پژوهش برپایه‌ی طبقه‌بندی‌های مبتنی‌بر علائم DSM فاصله بگیرد. بودجه هنگفتی صرف پژوهش درمورد فرایند‌های بیماری مغز شد با این امید که ژن‌ها را مستقیما به رفتار‌ها پیوند بزند. اما این ایده درنهایت شکست خورد و بیشتر ژن‌های کشف‌شده اثرات کوچکی داشتند.

ژن‌ها گرچه ممکن است در ابتلا به اختلالات روانی نقش داشته باشند، به‌تنهایی پاسخ این موضوع نیستند. لودگر تبارتز ون الست، استاد روانپزشکی و روان‌درمانی در بیمارستان دانشگاه فرایبورگ آلمان می‌گوید بسیاری از اختلالات مانند اسکیزوفرنی، اختلال نقص توجه-بیش‌فعالی، اضطراب و اوتیسم می‌توانند براثر اختلال ژنتیکی ۲۲q۱۱.۲ ایجاد شوند که در آن بخشی از کروموزوم ۲۲ حذف شده است.

در سال ۲۰۰۷ مطالعات انجام‌شده در دانشگاه پنسیلوانیا نشان داد ۱۰۰ بیمار با علائم روان‌پزشکی یا نقایص شناختی درواقع دچار نوعی بیماری خودایمنی بودند. بدن آنها درحال ایجاد آنتی‌بادی علیه گیرنده‌های کلیدی در سلول‌های عصبی به نام گیرنده NMDA بود. این امر به تورم مغز منجر می‌شود و می‌تواند طیف وسیعی از علائم ازجمله پارانویا، توهم و پرخاشگری را ایجاد کند. بیماری توصیف‌شده آنسفالیت گیرنده ضد NMDA نام گرفت و در بسیاری از موارد با حذف آنتی‌بادی‌ها یا استفاده از دارو‌های ایمنی‌درمانی یا استروئید‌ها قابل درمان بود. مطالعات انجام‌شده روی بیمارانی که اولین دوره روان‌پریشی را داشتند، نشان داده است بین ۵ تا ۱۰ درصد آنها آنتی‌بادی‌های حمله‌کننده به مغز را نیز داشتند.

به‌نظر می‌رسد در موارد نادر اختلال وسواس فکری-عملی می‌تواند توسط سیستم ایمنی نیز ایجاد شود. این وضعیت در PANDAS دوران کودکی مشاهده می‌شود که خانم هیوستون در سال ۲۰۲۱ مبتلا به آن تشخیص داده شد. این اختلال گاهی در بزرگسالان هم دیده می‌شود. مرد ۶۴ ساله‌ای زمان زیادی را صرف کوتاه کردن چمن‌های حیاط خانه خود کرد، اما روز بعد دچار احساس پشیمانی و گناه شد. پژوهشگران دریافتند این علائم ناشی از حمله آنتی‌بادی‌ها به نورون‌های مغز او است.

اخیراً، بلیندا لنوکس، مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه آکسفورد، آزمایش‌هایی را روی هزاران بیمار مبتلا به روان‌پریشی انجام داده است. او میزان آنتی‌بادی‌ها را در نمونه‌های خون حدود ۶ درصد از بیماران پیدا کرده است که عمدتا گیرنده‌های NMDA را هدف قرار می‌دهند. او می‌گوید مشخص نیست چگونه مجموعه‌ای از آنتی‌بادی‌ها می‌توانند علائم بالینی مختلف از تشنج گرفته تا روان‌پریشی و آنسفالیت را ایجاد کنند. همچنین مشخص نیست چرا این آنتی‌بادی‌ها ایجاد می‌شوند یا می‌توانند از سد خونی‌مغزی (غشایی که دسترسی به مغز را کنترل می‌کند) عبور کنند. او فرض می‌کند آنتی‌بادی‌ها از سد خونی‌مغزی عبور می‌کنند و ازطریق اتصال به هیپوکامپ بر حافظه تاثیر می‌گذارند و به هذیان و توهم منجر می‌شوند.

دکتر لنوکس می‌گوید برای درک آسیب‌هایی که سیستم ایمنی می‌تواند به مغز وارد کند، به بازاندیشی پزشکی نیاز است. او درحال انجام کارآزمایی‌هایی در این زمینه است.

مطالعه‌ی بیماران مبتلا به روان‌پریشی ناشی از سیستم ایمنی نشان می‌دهد طیف وسیع‌تری از استراتژی‌ها ازجمله حذف آنتی‌بادی‌ها و مصرف دارو‌های ایمنی‌درمانی یا استروئید‌ها می‌توانند درمان‌های موثری باشند.

افراد مبتلا به آنسفالومیلیت میالژیک/سندرم خستگی مزمن (بیماری عفونی که با مجموعه‌ای از مشکلات شناختی مانند مشکل تمرکز و توجه همراه است) زمانی نادیده گرفته یا دچار تمارض تشخیص داده می‌شدند. پژوهش‌های جدید نشان می‌دهد آنسفالومیلیت میالژیک هم با اختلالات ایمنی و هم با اختلالات متابولیک مرتبط است.

اختلالات متابولیک نیز می‌توانند بر سلامت روان تاثیر بگذارند. مغز عضوی به شدت انرژی‌خواه است و تغییرات متابولیکی مرتبط با مسیر‌های انرژی در اختلالات مختلفی ازجمله اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، روان‌پریشی، اختلالات خوردن و اختلال افسردگی عمده نقش دارد.

در دانشگاه استنفورد، کلینیک روانپزشکی متابولیک وجود دارد که در آن بیماران به کمک تغییر رژیم غذایی و سبک زندگی همراه با دارو درمان می‌شوند. یکی از حوزه‌های فعال تحقیقاتی در این کلینیک، مزایای بالقوه رژیم کتوژنیک است که در آن مصرف کربوهیدرات‌ها محدود است.

رژیم غذایی کتوژنیک بدن را مجبور می‌کند برای تامین انرژی چربی بسوزاند و مواد شیمیایی معروف به کتون‌ها را ایجاد کند که می‌تواند در زمان محدود بودن مقدار گلوکز به‌عنوان منبع سوخت در مغز استفاده شود.

کرک نایلن، رئیس گروه علوم اعصاب خیریه آمریکایی بازوسکی گروپ که بودجه پژوهش‌های مغز را تامین می‌کند، می‌گوید ۱۳ کارآزمایی در سراسر جهان درحال انجام است تا اثرات درمان‌های متابولیک را بر بیماری‌های روانی جدی بررسی کند.

نتایج اولیه نشان داده است گروه بزرگی از بیماران به‌طرز معناداری به این درمان‌ها پاسخ می‌دهند. داروها، گفتگو درمانی، تحریک مغناطیسی مغز و شاید درمان با الکتروشوک برای این گروه از بیماران موثر نبوده است.

فقط درک سیستم ایمنی و سوخت‌و‌ساز نیست که درحال بهبود است. اکنون حجم عظیمی از داده‌ها با سرعت بی‌سابقه‌ای تجزیه‌وتحلیل می‌شود تا ارتباطی را آشکار کنند که قبلا از دید پنهان بوده است. این امر درنهایت می‌تواند به درمان‌های شخصی‌تر و بهتر منجر شود.

اوایل اکتبر سال ۲۰۲۳ زیست‌بانک بریتانیا داده‌هایی را منتشر کرد که نشان می‌داد افراد مبتلا به دوره‌های افسردگی دارای سطوح بالاتری از پروتئین‌های التهابی مانند سیتوکین‌ها در خون خود بودند. طبق مطالعه‌ای دیگر، حدود یک‌چهارم از بیماران افسرده شواهدی از التهاب خفیف را نشان می‌دادند. آگاهی از این موضوع می‌تواند مفید باشد، زیرا پژوهش‌های دیگر نشان می‌دهند بیماران مبتلا به التهاب به دارو‌های ضدافسردگی پاسخ ضعیفی نشان می‌دهند.

پیشرفت‌های تازه‌ای در رابطه با درک علل زمینه‌ای اختلالات روانی پیش‌رو است. گروهی از پژوهشگران درحال بررسی راه‌های مختلفی برای بهبود تشخیص ADHD هستند؛ مثل طبقه‌بندی بیماران به زیرگروه‌های مختلف که برخی از آنها قبلا ناشناخته بودند. گروه‌های مختلف پژوهشگران در سه بیانیه مختلف در فوریه ۲۰۲۴ خبر کشف نشانگر‌های زیستی را اعلام کردند که می‌تواند خطر زوال عقل، اوتیسم و روان‌پریشی را پیش‌بینی کنند.

جستجو برای ابزار‌های تشخیصی بهتر نیز احتمالاً با استفاده از هوش مصنوعی تسریع می‌شود. شرکتی به نام Cognoa درحال استفاده از هوش مصنوعی برای تشخیص اوتیسم در کودکان با تجزیه‌وتحلیل فیلم‌هایی از رفتار‌های حرکتی آنها در اتاق انتظار پزشکان است.

موسسه علوم زیستی کمی (QBI) در کالیفرنیا از هوش مصنوعی برای ایجاد نقشه کاملا جدیدی از تعاملات بین پروتئین‌ها و شبکه‌های مولکولی که در اوتیسم نقش دارند، استفاده کرده است. این کار یافتن ابزار‌های تشخیصی و درمانی را تا حد زیادی تسهیل خواهد کرد.

تحولاتی که به آنها اشاره شد، امیدوارکننده است. اما بسیاری از مشکلات را می‌توان با کاهش فاصله‌ای که امروزه بین عصب‌شناسی و روانپزشکی وجود دارد، حل کرد. عصب‌شناسی اختلالات فیزیکی، ساختاری و عملکردی مغز را مطالعه و درمان می‌کند درحالی‌که روانپزشکی که با اختلالات روانی، عاطفی و رفتاری سروکار دارد. دکتر لنوکس آینده‌ای را تجسم می‌کند که در آن وقتی فردی که دچار اختلال روانی ناگهانی پس از عفونت ویروسی شده است با درمان‌های استاندارد بهبود پیدا نمی‌کند، آزمایش آنتی‌بادی انجام شود.

به‌گفته‌ی دکتر تبارتز ون الست، شکاف بین عصب‌شناسی و روانپزشکی در کشور‌های آنگلوساکسون (شامل آمریکا، بریتانیا، کانادا و نیوزیلند) بیشتر است. در کشور آلمان، روانپزشکی و عصب‌شناسی به هم نزدیک‌تر هستند، به‌طوری‌که عصب‌شناسان درزمینه‌ی روانپزشکی آموزش می‌بینند و روانپزشکان نیز یک سال تحت آموزش درزمینه‌ی عصب‌شناسی قرار می‌گیرند. این امر کار‌های پژوهشی را آسان‌تر می‌کند.

دکتر تبارتز ون الست برای بیشتر بیمارانی که برای اولین به مبتلا به روان‌پریشی یا سندرم‌های روانپزشکی شدید دیگر تشخیص داده می‌شوند، ام‌آرآی مغز، الکتروانسفالوگرام، تست‌های آزمایشگاهی برای التهاب و پونکسیون کمری تجویز می‌کند تا با پیدا کردن سرنخ‌هایی از علت بیماری، درمان‌های بهتری برای آنها ارائه شود.

منبع: زومیت

باشگاه خبرنگاران جوان علمی پزشکی کلينيک

دیگر خبرها

  • انتقال آب رودخانه ماربر، تیشه‌ای بر ریشه رودخانه و سد کارون۳
  • ضوابط صادراتی جدید محصولات جنگلی اعلام شد
  • گیاهی مفید برای مشکلات معده
  • قدردانی سرلشکر سلامی از صداوسیما برای انعکاس عملیات وعده صادق
  • بسیاری از اختلالات روانی ریشه جسمانی دارند
  • قدردانی سرلشکر سلامی از صداوسیما جهت انعکاس عملیات وعده صادق
  • قدردانی سرلشکر سلامی از صداوسیما
  • آیا اوضاع حجاب با اجرای طرح نور بهتر شده است؟
  • شکست سکوت رسانه‌های فارسی زبان در برابر اعتراضات دانشجویان آمریکا
  • خیزشی برای همبستگی با مردم غزه