شکوفایی صنعت بیمه در گرو تدبیر درباره مالیات بر ارزش افزوده
تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۸۸۰۷۴۷
رویداد۲۴ در اکثر کشورهای دنیا، مردم با پرداخت بخشی از درآمد خود به عنوان مالیات، دولتها را در جهت ارائه خدمات بهتر به مردم کمک میکنند و بهطور کلی دولتها از دریافت مالیات، سه هدف عمده اجتماعی، اقتصادی و بودجهای را دنبال میکنند. در بعد اجتماعی مهمترین هدف از وضع مالیات، کاهش فاصله طبقاتی و توزیع مجدد درآمد است؛ درحالیکه اهداف اقتصادی وضع مالیات، تخصیص بهینه منابع بین بخشهای مختلف و کمک به تسریع فرآیند توسعه بخشی یا منطقهای است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هدف بودجهای دریافت مالیات نیز، تامین منابع تمام یا بخشی از هزینههای پیشبینی شده در دولت است. مالیات بر ارزش افزوده، یکی از انواع مالیاتهایی است که دولت از مردم (مصرفکنندگان) دریافت میکند. پر واضح است که وجود قوانین مالیاتی، برای رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه ضرورت دارد. در این بین، قانونگذار در جهت نیل به اهداف فوق و حمایت از برخی اقشار و کسبو کارها، برخی از این مشاغل را از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده معاف میکند. در ماده ۱۲ قانون مالیات بر ارزش افزوده، تمامی کالاها و خدمات ارائه شده که جزو مصارف ضروری و نیازهای اساسی افراد میباشند از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده معاف شده و در نتیجه عاملان این رشته فعالیتها مکلف به دریافت و پرداخت مالیات بر ارزش افزوده نمیباشند. بر اساس بند ۱۱ ماده ۱۲ قانون مالیات بر ارزش افزوده، خدمات بانکی و اعتباری بانک ها، موسسات تعاونیهای اعتباری و صندوقهای قرضالحسنه مجاز و صندوق تعاون، از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده معاف هستند.
حال، این سوال مطرح میشود که چرا صنعت بیمه که خدمات آن مشابهت زیادی با خدمات بانکی دارد و در بخش بیمههای درمانی نیز یک نوع خدمات درمانی محسوب میشود و برخی از رشتههای آن جزو نیازهای اساسی مردم (نظیر پوششهای بیمه شخص ثالث) هستند و ماموریت و اهداف آن نیز تاثیرات مثبت اقتصادی و اجتماعی بر جامعه دارد، از پرداخت مالیات معاف نشده است، آن هم صنعتی که همانا بهطور غیرمستقیم بسیاری از اهداف اقتصادی و اجتماعی سازمان مالیاتی را برآورده میکند. در ادامه و برای روشنتر شدن موضوع برخی از نقشهای مهم بیمه که لزوم معاف کردن بیمه از پرداخت مالیات برارزش افزوده را نمایان میکند، بیان میشود.
• حفظ ثروتهای ملی: سرمایههای موجود هر کشور، ولو متعلق به بخش خصوصی باشند، درواقع، درزمره ثروتهای ملی تلقی شده که با بیمه کردن آنها و جبران خسارتهای احتمالی توسط بیمهگران حفظ میشود.
• تضمین سرمایهگذاریها: توسعه اقتصادی کشور در گرو سرمایهگذاری بوده و در صورت وجود منابع مالی، نیازمند ابزاری برای حفظ سرمایهگذاریها، در مقابل خطرات میباشد و این بیمه است که بدون اغراق، بهمنزله ابزار مناسبی، در جهت اطمینان بخشیدن به صاحبان سرمایه برای صیانت از سرمایه آنها خواهد بود.
• تامینکننده امنیت مالی در فعالیتهای تجاری: بیمهگر با ارائه انواع بیمه و جبران خسارات احتمالی، صاحب سرمایه را در مقابل حوادث حمایت میکند، زیرا بازرگانان با پرداخت مبلغ کمی به عنوان حق بیمه آسایش خاطر را در رابطه با حفظ سرمایهشان به دست میآورند و به جای آنکه با پسانداز بخشی از دارایی خود (برای جبران خسارت ناشی از حوادث احتمالی) سرمایهشان را راکد کنند، میتوانند از امکانات مالی خود در جهت گسترش کسبو کار بهطور بهینه استفاده کنند.
• توسعه سرمایهگذاری: شرکتهای بیمه از محل دریافت حق بیمه (ذخایر فنی) از بیمهگذاران میتوانند با سرمایهگذاری در زمینههای مختلف مثل خرید سهام یا ایجاد موسسات تجاری و خدماتی دیگر به شکوفایی اقتصاد ملی کمک شایانی کنند.
• تاثیر بر موازنه ارزی: بیمهگران با قبول سهم اتکایی از بیمهگران سایر کشورها و در این فرآیند با دریافت ارزی حق بیمه موجبات ورود مبالغ ارزی قابلتوجهی به کشور را فراهم آورند.
• افزایش کارآیی و راندمان کاری صاحب سرمایه: صاحب سرمایه طبعا با آسودگی خاطری که از محل تامین بیمه برایش بهوجود میآید.
• ایجاد اعتبار و توسعه مبادلات: بیمه عمر، علاوهبر تضمین سرمایهگذاری و تثبیت وضعیت مالی، به روشهای مختلف به ایجاد افزایش اعتبار و توسعه مبادلات ملی کمک میکند.
• جلوگیری از ورشکستگی صاحبان صنایع و کسبو کار: شرکتهای بیمه با جبران خسارتهای ناشی از حوادث، مانع از ورشکستگی صاحبان کسبو کار میشوند و با جبران خسارتهای وارده به بیمهگذاران، موجبات و تمهیدات ادامه حیات اقتصادی شرکتها و افراد شاغل در آن را فراهم میآورند. برای روشنتر شدن موضوع، در ادامه برخی از مهمترین دلایلِ لزوم معاف کردن صنعت بیمه، از مالیات بر ارزش افزوده، ذیلا بیان میشود.
نقش مهم و تاثیرگذار صنعت بیمه در مناسبتهای اقتصادی و اجتماعی: موارد متعددی که در بالا به آن اشاره شد و نقش مهم و تعیینکننده بیمه در توسعه اقتصادی کشور، لزوم معافیت بیمه از مالیات بر ارزش افزوده را به روشنی بیان میکند.
- لزوم توسعه صنعت بیمه برای رشد اقتصادی جامعه:
اساسا دولتها، هر کسبو کار و صنعتی را که نیاز به رشد و توسعه داشته باشد، از مالیات معاف میکنند؛ بنابراین دولت باید برای رشد و توسعه صنعت بیمه و افزایش فرهنگ و نفوذ آن در بین مردم، بیمهها را از مالیات بر ارزش افزوده معاف کند تا بیمهها بتوانند با رشد و توسعه خود، نقش خود را در نیل به اهداف اقتصادی جامعه ایفا کنند.
- قرار گرفتن برخی پوششهای بیمه در سبد کالاهای ضروری خانوارها:
امروزه برخی از پوششهای بیمهای نظیر پوشش شخص ثالث و درمان، جزو ضروریات زندگی هر خانوار ایرانی محسوب میشود، لیکن اعمال مالیات بر ارزش افزوده بر این پوششها، باعث افزایش حقبیمه آنها شده که در موارد متعددی مشاهده میشود افراد به علت هزینه بالای این پوششها نمیتوانند از برخی خدمات ضروری برخوردارشوند.
- ایجاد مخاطرات اقتصادی و اجتماعی برای کشور:
خدمات بیمه که عقدی مبتنیبر تعاون و همکاری افراد جامعه در مقابله انواع خطرات است، مشمول مالیات شناخته شده و این مالیات، ضمن افزودن بر قیمت تمام شده بیمه، در شرایط فعلی، نقش بازدارنده را برای اقشار کم درآمد جامعه جهت خرید انواع پوشش بیمه بازی میکند و همین امر مخاطرات اقتصادی و اجتماعی بسیاری برای کشور رقم زده است.
- دریافت مالیات بر ارزش افزوده از تمامی بیمهگذاران:
در ماده پنج قانون مالیات بر ارزش افزوده آمده است: منظور از ارائه خدمات انجام خدمات برای غیردر قبال مابهازا میباشد و این درحالی است که بر اساس ماده یک قانون بیمه، بیمه عقدی تعلیقی است و به موجب ماهیت تعلیقی آن، ارائه خدمات خسارتی به بیمهگذاران قطعی نبوده و مشروط به وقوع حوادث خاص ذکرشده در قرارداد بیمه است و در صورت وقوع خسارت و پرداخت آن از سوی بیمهگر، صرفا کسانی که خسارت دریافت کردهاند مشمول دریافت خدمات میشوند؛ بنابراین دریافت مالیات برارزش افزوده از کلیه بیمهگذاران، با مواد فوقالاشاره وجود قانون مالیات بر ارزش افزوده انطباق ندارد.
- عدم ایجاد ارزش افزوده برای بیمهگذاران در خرید پوشش بیمهای:
اساسا بیمه بهطور مستقیم برای مشتریان ارزش افزودهای ایجاد نمیکند. بهطور مثال در مورد بیمه شخص ثالث، بیمهگذار با خرید پوشش بیمهای و در صورت وقوع خسارت، با کسر فرانشیز به مبلغی کمتر از ارزش مورد بیمه دست مییابد و ارزش افزودهای، از محل خسارت، برای بیمهگذار ایجاد نمیشود که بخواهد برای آن مالیات پرداخت کند.
- افزایش پیوسته مبلغ حق بیمه و مالیات بر ارزش افزوده و عواقب آن:
در زمان تصویب قانون مالیات بر ارزش افزوده (سال ۱۳۸۷)، نرخ مالیات و عوارض ارزش افزوده ۳ درصد و نرخهای حق بیمه نیز بسیار پایینتر از نرخهای حق بیمه فعلی بوده است، اما بعد از گذشت پنج سال از تصویب این قانون نرخ حق بیمه و مالیات برارزش افزوده افزایش یافته که همین امر قدرت خرید مردم برای خرید پوششهای بیمهای را کم کرده است. با توجه به موضوعات و مسائل عنوان شده، این امر دغدغه و معضل تمامی فعالان صنعت بیمه بوده و لازم است که سیاستگذاران و دولتمردان با اقدام در جهت اعطای معافیت مالیات بر ارزش افزوده نسبت به حق بیمههای دریافتی، بیمهگذاران را در خرید ارزانتر پوششهای بیمه یاری و در رفع معضلاتی که از این حیث برای عاملان به صنعت بیمه ایجاد شده، مساعدت کنند.
منبع: فارس برچسب ها: رویداد24 ، بیمه ، مالیات ، مالیات بر ارزش افزوده ، اخبار بیمه ، صنعت بیمه سرگرمی
منبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 بیمه مالیات مالیات بر ارزش افزوده اخبار بیمه صنعت بیمه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۸۰۷۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرصت طلایی «مشارکت مردم» در توسعه طلای سیاه
مدلهای نوین تأمین مالی مانند «شرکت سهام پروژه با تضمین کف سود» و «سهام ممتاز» با جذب سرمایههای خرد مردمی و فراهم آوردن فرصتهای سرمایهگذاری مستقیم در پروژههای نفتی به افزایش شفافیت، کاهش فساد و توسعه عادلانه منابع کمک میکنند. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، با وجود پتانسیل بالای صنعت نفت و گاز ایران برای توسعه اقتصادی و صنعتی، شرکت ملی نفت ایران به صورت انحصاری در بخشهای اکتشاف، تولید و صادرات فعالیت میکرد، اما با تصویب ماده 15 برنامه هفتم توسعه در جهت مشارکت توان بخش خصوصی و سرمایه مردم در توسعه میادین مشترک، این انحصار شکسته و بستر مناسب اعطای مجوز دولت در این زمینه به بخش خصوصی فراهم شده است. در کنار اعطای مجوز، مدل تأمین مالی شرکت سهام عام پروژه نیز به عنوان بستری اصلی جذب سرمایه مردمی را فراهم میکند. در سالهای اخیر، با توجه به تحریمهای بینالمللی و کاهش درآمدهای نفتی، اقتصاد ایران با مشکلات عدیدهای روبهرو شده است. این وضعیت، نیاز به اصلاح ساختاری در صنعت نفت و گاز را بیش از پیش آشکار کرده است. ایجاد فرصتهای جدید برای سرمایهگذاری و مشارکت بخش خصوصی نه تنها میتواند به افزایش کارایی و نوآوری در این بخش کمک کند، بلکه فرصتهای شغلی جدیدی را نیز ایجاد میکند و موجب رشد و ثبات اقتصادی خواهد شد.
کشورهای در حال گذار مانند ایران که با چالشهای منابع محدود و نیازهای گسترده اقتصادی روبهرو هستند، نمیتوانند تمام بخشهای اقتصادی خود را به طور همزمان توسعه دهند. در این میان، تمرکز بر صنعت نفت به عنوان یک بخش کلیدی میتواند استراتژی مؤثری برای تحریک رشد و توسعه پایدار باشد. توجه و سرمایهگذاری در این بخش نه تنها منجر به افزایش درآمدهای دولت میشود، بلکه با ایجاد فرصتهای شغلی و ارتقای دانش فنی، به بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی کمک شایانی میکند. توسعه صنعت نفت و گاز با رویکرد مشارکتی و شفاف میتواند به عنوان یک اهرم قدرتمند برای ارتقای سطح زندگی مردم و تقویت استقلال اقتصادی کشور عمل کند. با تعیین سیاستهای مناسب و اجرای برنامههای تشویقی برای سرمایهگذاری در این بخش، میتوان از پتانسیلهای نهفته آن برای دستیابی به یک توسعه پایدار و همهجانبه بهرهبرداری کرد. با اینکه صنعت نفت و گاز ایران پتانسیل زیادی برای رانندگی توسعه اقتصادی و صنعتی در کشور دارد، شرکت ملی نفت ایران همچنان به عنوان تنها بازیگر در عرصههای اکتشاف، تولید و صادرات نفت و گاز، نقش انحصاری خود را حفظ کرده است. این وضعیت انحصاری در ماده 15 برنامه هفتم توسعه به پایان رسید و باز شدن این بخش به رقابت و مشارکتهای گستردهتر و اعطای مجوز بهرهبرداری به بخش خصوصی به تسریع رشد اقتصادی و افزایش کارآمدی صنعتی کمک شایانی خواهد کرد. با خارج شدن توسعه صنعت نفت و گاز از حالت انحصاری، شاهد باز شدن درهای این صنعت به روی بخش خصوصی و سرمایههای مردمی خواهیم بود. با تسهیل اعطای مجوز بهرهبرداری از میادین به بخش خصوصی در برنامه هفتم توسعه قدم اول توسعه اقتصاد و به خصوص بالادست صنعت نفت و گاز با کمک بخش غیردولتی و تمرکز بر مشارکت بخش خصوصی و مردمی اقتصاد فراهم شده است.
حال برای بهره بردن از تمامی عواید این توسعه باید بر مدل مشارکت مبتنی بر جذب سرمایههای خرد مردمی نیز تمرکز کرد. شرکت سهام عام پروژه بستر مناسبی است که مشارکت عمومی در سرمایهگذاریها را ممکن میسازد. این مدل تأمین مالی به عنوان ابزار اصلی برای جذب سرمایههای خرد مردمی به سوی پروژههای عظیم و استراتژیک عمل میکند و با استفاده از ابزارهای حاکمیتی که در اختیار دولت قرار دارد، امکان فراهم آوردن فرصتهای سرمایهگذاری جذاب و مطمئن برای عموم مردم را به ارمغان میآورد. برای دستیابی به فرصتهای توسعهای با مشارکت خرد مردمی در منابع سرشار نفت و گاز کشور، لازم است ساختارهای موجود تأمین مالی در صنعت نفت شکسته و به سمت مدلهای توسعه مشارکت سرمایههای خرد مردمی سوق داده شود. این مدلها باید به گونهای طراحی شوند که امکان سرمایهگذاری مستقیم مردمی در پروژههای بزرگ نفتی و گازی را فراهم آورند و از این طریق، درآمدها و منافع حاصل از این منابع به طور گستردهتری بین جامعه توزیع شود. برای مشارکت مؤثر مردم در صنعت نفت باید تدابیری اتخاذ شود تا محدودیتهای قانونی و بوروکراتیک کاهش یابند. قوانین جدیدی باید تصویب شوند که اجازه دهند بخش خصوصی و سرمایهگذاران خرد به راحتی و با اطمینان خاطر در این صنعت سرمایهگذاری کنند. این امر نیازمند تضمینهایی است که ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهد و بازگشت سرمایه را در یک بازه زمانی معقول و قابل پیشبینی امکانپذیر کند.
مشارکت مردم در صنعت نفت میتواند به تحقق اقتصادی متوازن و پایدار منجر شود، جایی که هر شهروند میتواند به طور مستقیم از منافع طبیعی کشور بهرهمند شود. این مدل توسعه مشارکتی نه تنها به رشد اقتصادی کمک میکند، بلکه به تقویت حس مالکیت ملی و افزایش شفافیت در مدیریت منابع کمک شایانی خواهد کرد.
در آینده با توجه به چالشهای زیستمحیطی و افزایش تمایل به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، اهمیت نفت ممکن است تغییر کند. با این حال تا زمانی که جهان به طور کامل به سمت انرژیهای پاک حرکت نکرده است، نفت همچنان به عنوان یک منبع کلیدی انرژی باقی خواهد ماند. برای ایران، سرمایهگذاری در فناوریهای نوین و افزایش بهرهوری در استخراج و استفاده از نفت میتواند به ایجاد مزیتهای رقابتی در عرصه جهانی کمک کند.
از همین رو نیز به کارگیری توان بخش خصوصی به عنوان توسعهدهنده میدان به همراه جذب سرمایههای خرد مردمی به عنوان سرمایهگذار و سهامدار اصلی توسعه میادین کشور، با ترکیب استفاده حاکمیت از ظرفیت ماده 15 برنامه هفتم توسعه در کنار اعطای سهام ممتاز سودی به مردم در قالب شرکت سهام عام پروژه تحقق خواهد یافت.
مسیر مردمیسازی توسعه میادین مشترک با بستر مناسب
محمد حبیبی، کارشناس حوزه سیاستگذاری اقتصادی در رابطه با اهمیت به کارگیری سرمایههای خرد مردمی و توان بخش خصوصی در بالادست صنعت نفت و گاز به «جوان» میگوید: «یکی از رویکردهای مهم در بهینهسازی بهرهبرداری از منابع نفتی، توسعه مشارکتی صنعت نفت است. این رویکرد، نه تنها به معنای جذب سرمایههای خارجی و خصوصی است، بلکه به معنای درگیر کردن جامعه و سرمایههای خرد مردمی در این صنعت حیاتی است. تجربه نشان داده است هرچه مردم بیشتر در فرآیندهای اقتصادی مشارکت داشته باشند، نتایج به دست آمده شفافتر و پایدارتر خواهد بود. برای ایران که بخش عمدهای از اقتصاد آن به صنعت نفت وابسته است، مشارکت عمومی میتواند نه تنها به توزیع عادلانهتر ثروت کمک کند، بلکه باعث افزایش نظارت عمومی بر این صنعت شود و در نتیجه به کاهش فساد و افزایش کارایی کمک کند.»
وی ادامه میدهد: «فرصتهای سرمایهگذاری برای عموم مردم میتواند از طریق ابزارهای مالی نوین مانند اوراق بهادار شده سهام پروژههای نفتی، صندوقهای سرمایهگذاری مختص به انرژی یا حتی مدلهای مشارکتی مستقیم در پروژهها فراهم شود. این نوع سرمایهگذاریها نه تنها امکان پذیرفتن ریسکهای متناسب با پتانسیل بازگشت سرمایه را به سرمایهگذاران میدهد، بلکه این اطمینان را به آنها میدهد که در رشد و توسعه اقتصادی کشورشان شریک هستند. برای مثال، از طریق مدل «شرکت سهام پروژه با تضمین کف سود»، سرمایهگذاران میتوانند انتظار داشته باشند که سرمایهگذاریهایشان در پروژههای نفتی، علاوه بر کمک به اقتصاد کشور، بازده مالی مناسبی نیز داشته باشد.»
این کارشناس اقتصادی با اشاره به تغییر نقش دولت در زمینه توسعه بالادست صنعت نفت و گاز به سمت رگولاتور توسعه میگوید: «با توسعه مشارکت مردمی، دولت میتواند نقش خود را از یک تأمینکننده و مدیر انحصاری به ناظر و تسهیلکننده تغییر دهد. این تغییر نقش به دولت اجازه میدهد تا بر رعایت استانداردهای زیستمحیطی، اخلاقی و اقتصادی در پروژههای نفتی نظارت بیشتری داشته باشد، در حالی که از نظر مالی ریسک کمتری متحمل میشود. بدین ترتیب، توسعه پایدار و بهینهسازی منابع نفتی کشور در یک چارچوب شفاف و پاسخگو میسر میگردد که در آن منافع ملی و مردمی به طور متوازن در نظر گرفته شدهاند.»
وی با اشاره به بستر جذاب و ابزار مناسب جذب سرمایههای خرد مردمی در تأمین مالی مبتنی بر شرکت سهام عام پروژه تصریح میکند: «مدلهای نوین تأمین مالی مانند «شرکت سهام پروژه با تضمین کف سود» و «سهام ممتاز» با جذب سرمایههای خرد مردمی و فراهم آوردن فرصتهای سرمایهگذاری مستقیم در پروژههای نفتی به افزایش شفافیت، کاهش فساد و توسعه عادلانه منابع کمک میکنند. مردم ایران با سرمایهگذاری در این پروژهها نه تنها به طور مستقیم در تولید ثروت ملی سهیم خواهند شد، بلکه فعالانه در روند توسعه کشور نیز مشارکت خواهند داشت.»
حبیبی در پایان خاطرنشان میکند: «راهبردهای «شرکت سهام پروژه» و استفاده از «سهام ممتاز» به گونهای طراحی شدهاند که امکان سرمایهگذاری مستقیم مردمی را در پروژههای بزرگ نفتی فراهم میآورند که این خود نه تنها مشارکت عمومی را افزایش میدهد، بلکه به توزیع عادلانهتر ثروت نیز کمک میکند. در مدل «شرکت سهام پروژه با تضمین کف سود»، سرمایهگذاران میتوانند با خیالی آسوده در صنعت نفت سرمایهگذاری کنند، چراکه تضمینی برای بازگشت سرمایه در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر «سهام ممتاز» به سرمایهگذاران امکان میدهد که علاوه بر سود، در تصمیمگیریهای مربوط به پروژهها نیز نقش داشته باشند و از مزایای اداری و مالی خاصی بهرهمند شوند.»
عبور از توسعه محدود دولتی میادین مشترک کشور با تکیه بر ورود توان و سرمایه مردمی
زهرا فلاحی، کارشناس انرژی در رابطه با انحصار شرکت ملی نفت در توسعه میادین کشور به «جوان» میگوید: «توسعه و تولید میادین نفت و گاز نیازمند سرمایهگذاری، تخصص و فناوری قابل توجهی است. از لحاظ تاریخی، شرکت ملی نفت ایران انحصار صنعت ایران را در اختیار داشت و تمامی جنبههای اکتشاف، تولید و صادرات را کنترل میکرد. این کنترل متمرکز رقابت، نوآوری و کارایی را در صنعت محدود کرد. علاوه بر این نقش دولت در تعیین سهمیهها و قیمتهای تولید اغلب به ناکارآمدی و انحراف بازار منجر میشد.»
وی میافزاید: «با این حال، با تصمیم اخیر برای شکستن انحصار و اجازه دادن به شرکتهای بخش خصوصی برای رقابت برای توسعه میادین نفت و گاز، صنعت برای رشد و توسعه قابل توجهی آماده است. این حرکت نه تنها باعث ارتقای رقابت و کارایی میشود، بلکه فرصتهای جدیدی را برای سرمایهگذاری، انتقال فناوری و ایجاد شغل باز میکند. یکی از مزایای کلیدی باز کردن بخش نفت و گاز به روی مشارکت بخش خصوصی، پتانسیل افزایش اکتشاف و توسعه میادین جدید است. شرکتهای خصوصی فنآوریهای نوآورانه، تخصص و سرمایه را با خود به ارمغان میآورند که میتواند به باز کردن پتانسیل ذخایر دستنخورده کمک کند. این به نوبه خود میتواند باعث افزایش سطح تولید، افزایش درآمد برای دولت و ایجاد فرصتهای شغلی برای جمعیت محلی شود.»
این کارشناس انرژی در رابطه با مزیتهای شکسته شدن انحصار شرکت ملی نفت در توسعه میادین نفت و گاز کشور میگوید: «علاوه بر این اجازه مشارکت بخش خصوصی در صنعت نیز میتواند باعث بهبود کارایی و مقرون به صرفه شود. شرکتهای خصوصی اغلب چابکتر هستند و به شرایط بازار پاسخ میدهند که میتواند منجر به تصمیمگیری سریعتر و اجرای پروژه شود. این میتواند باعث کاهش هزینههای تولید و نتایج بهتر پروژه شود که در نهایت به نفع ذینفعان و کل اقتصاد است. این تغییر نه تنها به تقویت پایداری صنعت نفت کمک میکند، بلکه اطمینان میدهد که منافع حاصل از منابع طبیعی به صورت شفاف و عادلانه بین تمامی ذینفعان توزیع میشود و زمینهساز شکلگیری یک صنعت نفت و گاز پویا، شفاف و بهینه در ایران شود. این تحول، در راستای بهبود شرایط اقتصادی کشور و افزایش استقلال اقتصادی در برابر فشارهای خارجی، بسیار حیاتی است، بنابراین توسعه مشارکتی صنعت نفت با درگیر کردن بخش خصوصی و سرمایههای مردمی میتواند راهکاری برای کاهش وابستگی به بودجههای دولتی و افزایش شفافیت و کارآمدی در این صنعت باشد. ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری برای عموم مردم که به افزایش ثروت و بهبود شرایط اقتصادی کمک میکند، باعث میشود افراد بیشتری از منافع اقتصادی ناشی از منابع نفتی بهرهمند شوند.»
وی ادامه میدهد: «دولت موظف است که نه تنها از منظر قانونی، بلکه در عمل نیز اطمینان حاصل کند که منافع سرمایهگذاریها به صورت کارآمد و بدون هیچ تأخیری به سرمایهگذاران بازگردانده شود. این اطمینان میتواند از طریق اجرای سیاستهای حمایتی که به سرعتبخشیدن به پیشرفت پروژهها کمک میکنند و همچنین توسعه ساختارهای نظارتی مؤثر برای کنترل دقیق عملکرد پروژهها تضمین شود. با پیادهسازی چنین رویکردی، دولت نه تنها تعهد خود را به تقویت رشد و توسعه اقتصادی کشور نشان میدهد، بلکه گامهای محکمی نیز به سوی توسعه پایدار و درگیر کردن شهروندان در فرآیندهای اقتصادی مینهد.»
وی در پایان میگوید: «با وجود پتانسیل بالای صنعت نفت و گاز ایران برای توسعه اقتصادی و صنعتی، شرکت ملی نفت ایران همچنان به صورت انحصاری در بخشهای اکتشاف، تولید و صادرات فعالیت میکند. این وضعیت انحصاری با توجه به نیاز به تنوعبخشی و مدرنسازی منابع فرصتی است برای گشودن صنعت نفت به رقابت و مشارکت بخش خصوصی و سرمایهگذاریهای مردمی که میتواند به شتاب بخشیدن به رشد اقتصادی و افزایش کارآمدی صنعتی کمک کند. شرکت سهام عام پروژه به عنوان بستری کلیدی عمل میکند که مشارکت عمومی در سرمایهگذاریها را ممکن میسازد. این مدل تأمین مالی به عنوان ابزار اصلی برای جذب سرمایههای خرد مردمی به سوی پروژههای عظیم و استراتژیک عمل میکند و با استفاده از ابزارهای حاکمیتی که در اختیار دولت قرار دارد، امکان فراهم آوردن فرصتهای سرمایهگذاری جذاب و مطمئن را برای عموم مردم به ارمغان میآورد.»
منبع: جوان
انتهای پیام/