Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جهان نيوز»
2024-05-07@07:40:14 GMT

اثرات گریستن بر سیدالشهدا

تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۹۹۷۳۸۹

اثرات گریستن بر سیدالشهدا

به گزارش جهان نيوز، انسان در طول زندگی خود از بدو تولد تا پایان حیات خویش همانگونه که نیاز به خنده و شادی دارد، نیاز مبرم به گریستن و اشک ریختن دارد تا به احساسات خود و نیازهای روحی و معنوی خویش بازتاب بدهد، دو نیاز مهمی که برای سلامت جسم و روانمان هرگز نمی‌توانیم آنها را نادیده بگیریم.
گفته می‌شود کسانی که از سلامت روانی برخوردارند خنده و گریه آنها در زمان و مکان مناسب اتفاق می‌افتد و کسانی که قادر به خندیدن و یا گریستن در شرایط و موقعیت‌های مناسب نیستند دچار نوعی افسردگی و یا اختلال در بعد روانی هستند که باید از طریق تصحیح عادت‌های غلط و طی کردن دوره‌های روان درمانی لازم، خود را به سطح طبیعی برسانند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



از آنجا که خداوند متعال طبق نص صریح قرآن کریم می‌فرماید: «وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَ أَبْکی»؛ یعنی تنها اوست که خندیدن و گریستن را در آدمیان پدید آورده است (آیه ۳۴ سوره نجم)، باید این دو حالت در بیان احساس را - بی چون و چرا - از جانب خدا دانست و نیز باید شناخت خود را نسبت به این دو مقوله افزایش دهیم تا بتوانیم نسبت به آنچه پیرامون این دو احساس متناقض می‌گذرد درک صحیح‌تری داشته باشیم.

چرایی و چگونگی گریستن همواره یکی از رازهای پیچیده زندگی انسان بوده است‌.

گریه در زندگی و رشد افراد عملکردهای متفاوتی دارد و در همراهی با موقعیت‌های گوناگون اجتماعی و شرایط احساسی متغیر و گاه متضاد به چشم می‌خورد. به ندرت پیش می‌آید که کسی از روی افسردگی و اندوه بخندد ولی گریستن در هنگام شادی و خوشحالی غیرمعمول نیست‌. ما با تعبیرات گوناگونی مانند اشک شادی‌، اشک شوق‌، اشک ماتم و اشک اندوه آشناییم. همین سیمایه‌های متناقض است که شناخت گریه و گریستن را دشوار می‌کند.

گریه چیست و چه اهمیتی در زندگی ما دارد؟
در اینجا قصد نداریم به دو مقوله خنده و گریه به طور یکسان و مجزا بپردازیم بلکه تنها تلاش داریم به مناسبت ایام سوگواری حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و با نگاهی به موضوع روانشناسی گریه و اهمیت این مسأله در بعد معنوی و اعتقادی انسان، مطالبی را بیان کنیم که نیاز مبرم ما را به این نوع بیان احساس تأیید می‌کند.

وقوع گریستن درطول رشد انسان از نوزادی تا بلوغ منعکس‌کننده بسیاری از حالت‌های احساسی او است‌. فرد به دلایل مختلفی مانند اندوه، مصیبت، خشم، درد، شادی و لذت می‌گرید. از لحاظ پزشکی گریستن نشانه‌ای از رنج جسمانی و استرس محسوب می‌شود و به عبارت دیگر علامتی از تشویش فیزیولوژیک و فشار روحی است‌. گفتیم که گریه نوزاد در خدمت تأمین نیازهای اوست اما گریستن پس از نوزادی نیز ادامه می‌یابد و تا لحظه مرگ آدمی را همراهی می‌کند، پس باید اهداف دیگری را نیز برآورده سازد و فوایدی هم داشته باشد والا از لحاظ تکاملی ادامه آن توجیه پذیر نخواهد نبود.

گریه در سطوح مختلف
می‌توان گفت که گریستن در ۳ سطح متفاوت روی می‌دهد؛ در سطح اول شرایط فیزیولوژیک موجب گریه می‌شود؛ مانند گریه نوزاد یا صدمات فیزیکی به بزرگسالان‌. این سطح از دوران نوزادی آغاز می‌شود و در تمام طول عمر باقی می‌ماند. همان طور که کودکی به خاطر زمین خوردن گریه می‌کند فردی بالغ ممکن است به‌علت درد ناشی از جراحتی جسمانی بگرید.

در سطح دوم خلقیات، احساسات و حالات عاطفی پا به میدان می‌گذارند. البته نوزاد هم گاه از روی خشم می‌گرید ولی با گذشت زمان طبیعت آنچه موجب گریستن در بالغین می‌شود ظرافت و پیچیدگی می‌یابد و احساسات دیگر نیز اضافه می‌شوند؛ مثلاً نوجوانی که به غرورش بر می‌خورد و مناعت طبع او زیر سوال می‌رود بر اثر ناکامی ناشی از تحقیر گریه می‌کند. در سطح سوم احساسات ژرف‌تر و متعالی‌تر درکارند؛ مانند گریستنی که در هنگام نیایش یا درک عمیق یک پدیده یا حالات عرفانی روی می‌دهد. در متون مربوطه از گریه زیباشناختی یاد می‌شود که به تأثیر ناشی از درک آثار هنری والا نسبت داده می‌شود. البته همه افراد به این سطح نمی‌رسند زیرا نیل به این مرتبه مستلزم کسب آگاهی ژرف‌تر از خویشتن و جهان و روابط میان آنهاست‌.

گریستن مجموعه‌ای از نمایه‌های رفتاری مانند اشک ریختن‌، هق‌هق کردن و آه کشیدن است که توسط برخی مؤلفه‌های فیزیولوژیک و جسمانی همراهی می‌شود. گریه نیز مانند خنده به‌گونه انسان تعلق دارد. البته تحریک چشم در حیوانات نیز مانند انسان موجب ترشح اشک می‌شود ولی گریستنی که ناشی از تأثر احساسی باشد منحصر به انسان است و در سایر گونه‌های جانوری دیده نمی‌شود.

در مورد تأثیرات گریستن و جنبه‌های مثبت و منفی آن یافته‌های قابل اعتنایی وجود دارد. گریستن به‌عنوان یک رویداد رفتاری تحت تنظیم و کنترل دستگاه‌های سمپاتیک و پاراسمپاتیک صورت می‌گیرد. گریه در عین حال که با تسهیل بهبودی فرد نقشی تعادل آفرین ایفا می‌کند، حالت برانگیختگی اجتنابی بالایی به‌وجود می‌آورد که موجب انگیزش رفتارهایی می‌شود که به گریستن خاتمه می‌دهند. به عبارت دیگر همراه گریه آمیزه‌ای از احساسات و حالات مثبت و منفی تجربه می‌شود. پژوهش‌های آزمایشگاهی اثرات فیزیکی گریستن را روشن کرده است‌. گریه با آهسته‌تر کردن تنفس اثرات آرام بخش دارد ولی تعریق و افزایش ضربان قلب همراه گریه مشابه تجارب ناخوشایند ناشی از استرس، تهییج وبرانگیختگی است امّا جالب است که این اثرات منفی زود گذرند و تأثیرات جسمانی آرام‌کننده دیرپاتر هستند و بیشتر طول می‌کشند.

بحث گریه در قرآن
واژه «بُکاء» در قرآن نیامده است، اما کلمات هم‌ریشه با آن هفت بار به کار رفته‌اند از این میان دو آیه در وصف هدایت یافتگانی است که به هنگام تلاوت آیات الهی برآنان، خاشعانه می‌گریند. در قرآن دوبار نیز لبریز شدن چشم از اشک (تَفیض مِن الدَّمْع) به کار رفته که یک مورد آن در وصف و تمجید برخی کشیشان و راهبان مسیحی، به هنگام شنیدن آیات قرآنی، است. همچنین واژه‌های تضرع، حزن و کلمات هم‌ریشه با آن‌ها مکرر در قرآن به کار رفته است. از نظر قرآن، گریستن از خوف خداوند و با تضرع به درگاه او روی آوردن امری پسندیده است. گریستن در موقع تلاوت قرآن نیز مستحب دانسته شده و در روایات توصیه شده است. از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نقل شده است که قرآن را با گریه تلاوت کنید، و اگر به گریه نمی‌افتید حال گریه به خود بگیرید.

فضیلت بودن توانایی بر گریستن
در کتب اخلاقی و عرفانی، با استناد به قرآن و روایات، حالات حزن، تضرع و بکاء نیکو شمرده شده‌اند. ابن فهد حلی گریه را نشانه رقت قلب دانسته که خود نشانه اخلاصی است که در پرتو آن اجابت حاصل می‌شود. وی حدیثی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نقل می‌کند که در آن خداوند دوستار قلب حزین دانسته شده است. همچنین در روایتی از پیامبر و امام صادق علیهما السلام چشمی که از خشیت خداوند بگرید، در زمره چشمانی شمرده شده است که در قیامت گریان نخواهند بود. در حدیث دیگری پیامبر اکرم گریه بر گناه را باعث ایمنی از دوزخ دانسته است.

توانایی بر گریستن فضیلتی خاص شمرده می‌شد و نشانه‌ای از شوق دینی و تفضّل الهی بود: «نه هر طالب تواند اشک ریزی». گفته می‌شود گریستن خاشعانه توفیقی از جانب خداوند است که هیچ بنده‌ای بدون رخصت پروردگار قادر به آمیختن اشک خود با عبادت خویش نخواهد بود، در این باره نقل شده است ابوبکر وقتی چند یمنی را دید که هنگام تلاوت قرآن می‌گریستند، گفت: «ما نیز این چنین بودیم، ولی اینک دل‌هایمان سخت شده است». عامر بن عبدقیس مأیوسانه دست بر چشم برد و فریاد زد «دریغا چشمانی خشک و از کار افتاده که هرگز نم اشکی نمی‌یابد». و ابوسلیمان دارانی معتقدبود که ناتوانی بر گریستن نشانه رها کردن خداست بنده را. یوسف بن حسین رازی، از آن‌جا که دیگربه هنگام تلاوت قرآن نمی‌گریست، به مردم ری حق می‌داد که او را زندیق بخوانند. و نیز ازثابت بُنانی نقل شده است: در چشمی که نگرید خیری نیست. در روایت است که حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در دعا از خداوند می‌خواست که او را چشمانی گریان عطا کند تا با ریزش اشک قلب صاف گردد «اللهم ارزقنی عینین هطّالتَینِ تشفیانِ القلب بذرف الدمع من خشیتک»،.و به همین مناسبت، حدیث «تَباکی» نزد همگان حدیث صحیحی به شمار آمده است: «بگریید، وگرنه به گریستن تظاهر کنید» (ابکوا فان لم تبکوا فَتباکوا). سابقه حدیث تباکی احتمالاً به قول اسحاق نینوایی باز می‌گردد که گفت: «اگر در دلت اندوهی نیست لااقل چهره‌ات را با غبار غم بپوشان.»

گریستن برای امام حسین (ع) تجلی «تولی» و «تبری»
بنابراین با گریستن بر مصیبت‌های اهل بیت علیهم السلام بویژه برای سید الشهدا، همدردی همراه با پیوند عاطفی و نیز گرایش شدید به ایشان درون فرد تقویت شده و به همین اندازه نیز حس نفرت نسبت به آمران، قاتلان و عاملان این جنایت بزرگ تاریخ در آن فرد تقویت می‌کند. در واقع تنها با گریستن - ولو در حد یک قطره اشک - مسأله «تولی» و «تبری» به منصه ظهور می‌رسد، و این مسأله (یعنی گریستن ولو به اندازه یک قطره اشک) نوعی عبادت و اتفاق مبارک و بزرگی به شمار می‌آید که هرگز نباید آن را دست کم بگیریم.

چه زیبا فرمود امام صادق (ع) که: «مَنْ ذُکِرَ الْحُسَیْنُ علیه‌السلام عِنْدَهُ، فَخَرَجَ مِنْ عَیْنِهِ [عَیْنَیْهِ ‏] مِنَ الدُّمُوعِ مِقْدَارُ جَنَاحِ ذُبَابٍ کَانَ ثَوَابُهُ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ یَرْضَ لَهُ بِدُونِ الْجَنَّهِ؛ کسی که یادی از حضرت حسین بن علی (ع) نزدش بشود و از چشمش به مقدار بال مگسی اشک خارج شود، اجر او بر خدا است و حق‌تعالی به کمتر از بهشت برای او راضی نیست».

و در جای دیگر نیز فرمود: «مَنْ ذُکِرْنَا عِنْدَهُ فَفَاضَتْ عَیْنَاهُ وَ لَوْ مِثْلَ جَنَاحِ بَعُوضَهٍ [الذُّبَابِ ‏] غُفِرَ لَهُ ذُنُوبُهُ وَ لَوْ کَانَتْ مِثْلَ زَبَدِ الْبَحْرِ»؛ کسی که نام ما اهل‌بیت (ع) نزد او برده شود و از چشمانش اشک بیاید، اگرچه به‌قدر بال پشه (مگس) باشد، گناهانش آمرزیده شود، حتی اگر آن گناهان به اندازه کف روی دریاها باشد.

قتیل العبرات
قَتیلُ العَبَرات به معنی کشته اشک‌ها، از القاب امام حسین (ع) است. این لقب به صورت قَتیلُ العَبَرَةِ نیز به کار می‌رود. و منظور آن است که امام حسین (ع) شهیدی است که هم یادش گریه‌آور است و هم اشک ریختن در سوگ او ثواب دارد و موجب احیای عاشورا است.

این لقب در احادیث امامان شیعه آمده است. امام حسین (ع) خود فرمود: أنَا قَتیلُ العَبَرَةِ لایذکُرُنی مُؤمنٌ الا استَعبَرَ (ترجمه: من کشته اشکم، هیچ مؤمنی مرا یاد نمی‌کند مگر آنکه اشک در چشمانش می‌آید). همچنین امام صادق (ع) در زیارت اربعین به امام حسین (ع) چنین سلام می‌دهد: السَّلَامُ عَلَی الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ السَّلَامُ عَلَی أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ.

این صفت در زیارت‌نامه‌ها هم برای ایشان ذکر شده است. از جمله: و صل علی الحسین المظلوم، الشهید الرشید، قتیل العبرات و اسیر الکربات.

توصیه به گریستن بر امام حسین (ع)
گفته می‌شود بهترین قالب و محمل توبه، اشک بر مصائب امام حسین (علیه السلام) است. امام رضا (علیه السلام) در این باره فرمودند: «یَا بْنَ شَبیبٍ! اِنْ بَکَیْتَ عَلَی الحُسَینِ علیه السّلام حَتّی تَصیرَ دُمُوعُکَ عَلی خَدَّیْکَ غَفَرَ اللّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتَهُ صَغیرا کانَ اَوْ کَبیراً قَلیلاً کانَ اَوْ کثیراً»؛ ای پسر شبیب! اگر بر حسین (علیه السّلام) آن قدر گریه کنی که اشک‌هایت بر چهره ات جاری شود، خداوند همه گناهانت را که مرتکب شده‌ای می‌آمرزد؛ کوچک باشد یا بزرگ، کم باشد یا زیاد. (امالی صدوق، ص. ۱۱۲) این روایت از میان انبوه روایات در این مورد، به تنهایی، در مورد سرعت، کیفیّت و کمیّت غفران الهی در وقت گریه بر امام حسین (علیه السلام) گویاست.

همچنین روایات فراوانی در باب فضیلت و ثواب گریه بر امام حسین (علیه السلام) وارد شده است. دلیل این همه ثواب و ارزش، چیست؟ احتمال نخست این است که بگوییم اصل گریه کردن و اشک ریختن، ارزش دارد. اما این احتمال، با روایتی از امام صادق (علیه السلام) رد می‌شود که فرمودند: «کلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُکاءِ مَکرُوهٌ سِوَی الْجَزَعُ وَ الْبُکاءُ عَلَی الحُسَینِ (علیه‌السّلام)»؛ هر نالیدن و گریه‌ای مکروه است، مگر ناله و گریه بر حسین علیه السلام. (بحار الانوار، ج. ۴۵، ص. ۳۱۳)

احتمال دیگر آنکه؛ حزن و گریه بر هر امام معصومی چنین ارزشی داشته باشد. گرچه روایاتی در این مورد به دست ما رسیده است، امّا هیچکدام به اندازه تأکید خود اهل بیت (علیهم السلام) بر گریه بر امام حسین (علیه السلام) نیست. پس باید گریه و عزاداری بر امام حسین (علیه السلام) ویژگی خاصی داشته باشد.

گریستن برای امام حسین (ع) تقویت کننده روابط انسانی و عاطفی شیعیان با اهل بیت علیهم السلام
کارشناسان حوزه روانشناسی معتقدند گریستن موجب تقویت روابط انسانی و بین فردی نیز می‌شود و به‌عنوان مکانیسمی مبتنی بر مبانی تکاملی در جهت نزدیک‌تر کردن افراد به یکدیگر عمل می‌کند. گریه اطلاعات قابل اعتنایی درباب نیازها و تعلق‌های اجتماعی در اختیار ما قرار می‌دهد. گریستن، تعلق‌، دلبستگی و دوستی را افزایش می‌دهد و ارتقا می‌بخشد. گریه عاطفی درمیان خانواده‌، دوستان و اعضای یک گروه در هنگام ماتم با تسلی‌، تسکین و نیاز به تعلق پاسخ داده می‌شود.

محمد بن أبی عماره الکوفی می‌گوید: از امام جعفر صادق (ع) شنیدم که می‌فرمودند: «من دمعت عینه فینا دمعهً لدم سفک لنا أو حق لنا نقصناه أو عرض انتهک لنا أو لأحد من شیعتنا بوأه الله تعالی بها فی الجنه حقبا»؛ کسی که برای خونی که از ما ریخته شده، یا حقی که از ما پامال شده، یا آبروئی که از ما از بین رفته، یا برای یکی از شیعیان ما چشمش یک قطره اشک بریزد خدای رئوف او را سال‌های متمادی در بهشت جای خواهد داد».

گریستن برمصائب اهل بیت پیامبر و ائمه علیهم‌السلام، بویژه امام حسین علیه‌السلام، در میان شیعیان از اهمیت بسیار برخوردار است و با تاریخ تشیّع و فرهنگ شیعی پیوندی ناگسستنی دارد. طبرسی از امام رضا علیه‌السلام آورده است که آن‌که مصائب ما را ذکر کند و بگرید یا بگریاند، چشم او در روزی که چشم‌ها گریان‌اند نخواهد گریست.

جعفر بن محمد قولویه در کتاب معتبر کامل الزیارات، احادیث بسیاری درباره گریه بر امام حسین علیه‌السلام و فضیلت آن نقل کرده است، از جمله در روایتی از امام صادق علیه‌السلام، چشمی که برحسین علیه‌السلام بگرید، محبوب خداوند دانسته شده و در روایتی دیگر از امام حسین علیه‌السلام، گریستن به یاد آن حضرت باعث ایمنی از آتش دوزخ شمرده شده است.

نتیجه گیری
با توجه به ابعاد روانشناختی گریه و تأثیرات آن و نثار نمودن این احساس عاطفی قوی به اهل بیت پیامبر علیهم السلام، و نیز ذکر فضائل گریه بر سید الشهدا (ع) از زبان امامان معصوم علیهم السلام، در می‌یابیم که اشک ریختن در این راه دارای برکات بی شماری است که ما هرگز از عهده شمردن آن و درک صحیح آن بر نمی آییم. بنابر این می‌توانیم سفارش امامان معصوم علیهم السلام به شیعیان برای گریستن برامام حسین (ع) را در راستای موارد ذیل خلاصه کنیم:

- حفظ و تعظیم شعائر دینی
- حفظ بهداشت روانی شیعیان و قرار دادن مقوله «گریه» در مسیر صحیح آن
- کسب اجر و ثواب فراوان و تضمین عاقبت اخروی شیعیان

در پایان باید این نکته را نیز یادآور شد که روایات فراوانی دال بر اثر این اشک در بخشش همه گناهان و ورود به بهشت و درجات بالای آخرت وجود دارد. جدا از اینکه این روایات، نشان دهنده مقام بالایی است که خداوند متعال برای امام حسین (علیه السلام) قرار داده است، باید دانست اشک بر آن حضرت به تنهایی، کافی نخواهد بود بلکه باید منجر به تقویت ایمان و اصلاح رفتار شخص، منطبق با دستورات دین اسلام باشد وگرنه، هیچ انسانی بدون تغییر در رفتار و کردار خود در بندگی خدا و عزم بر توبه، شایستگی رحمت خداوند را نخواهد داشت و اصولاً این همه از فضائل گریه بر امام حسین (علیه السلام) تن‌ها شامل کسانی خواهد شد که در مسیر بندگی خدا، مصمّم و عملگرا باشند، نه اینکه از ایمان به خدا و عمل به وظایف شرعی، تن‌ها به گریه در ماه محرّم روی بیاورند! پس، ابتدا باید تصمیم بر توبه واقعی گرفت، آنگاه با یاد مصیبت‌های سیدالشهداء، وجود خود را شستشو داد.
  منبع: مهر کپی متن خبر برچسب ها: گریستن سید الشهدا امام حسین

منبع: جهان نيوز

کلیدواژه: گریستن سید الشهدا امام حسین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۹۹۷۳۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا امام صادق (ع) فقط گوشه‌ای می‌نشست و درس می‌داد؟

به گزارش«مبلغ» به نقل از سایت KHAMENEI.IR، حجت‌الاسلام والمسلمین محمد مهدی طباخیان، کارشناس تاریخ اسلام، به بررسی سیره سیاسی و فرهنگی امام صادق(علیه‌السّلام) پرداخته است.
این گفتار برگرفته از نشست علمی با موضوع «بازخوانی حیات سیاسی اجتماعی امام صادق علیه السلام از دیدگاه آیت‌الله‌ خامنه‌ای» است که به همت موسسه فرهنگی پژوهشی انقلاب اسلامی برگزار شد.

نسبت به سیره سیاسی اجتماعی امام صادق علیه‌السلام، واقعیت امر آنچه که دغدغه هر سیره‌پژوه و مورخ شیعه منصفی باید باشد، این است که وقتی که ما به سیره‌پژوهان و سیره‌پژوهی در فضای گفتمانی شیعه نگاه می‌کنیم، به‌خصوص از عصری که نوشتن‌های به زبان غیرعربی مرسوم می‌گردد و برخی مصنفان ما دست به قلم می‌شوند و سیره‌پژوهی می‌نمایند و برای افکار عمومی می‌نویسند، ما دچار یک بحران جدی هستیم و آن بحران این است که متأسفانه به سیره اجتماعی اهل‌بیت علیهم‌السلام، کمتر پرداخته می‌شود و آنچه که بیش‌تر مدنظر هم نویسندگان و مخاطبان قرار می‌گیرد، وجوه فردی حیات اهل‌بیت علیهم‌السلام است و ما هر امامی را در یک قاب و تصویر خاصی می‌بینیم و ملاحظه می‌کنیم.
فقدان خیلی جدی در این مسئله احساس می‌نمائیم، تا بدان‌جا که گاهی اوقات اگر بنا داشته باشیم درباره امام صادق علیه‌السلام حرف بزنیم، به‌عنوان امامی که توقع می‌رود بعد از حضرت امیر علیه‌السلام بیش‌ترین گفت‌وگوها را ما نسبت به امام صادق علیه‌السلام در فضای گفتمانی شیعه داشته باشیم. ممکن است تصور شود، امام دوم باید سیدالشهداء علیه‌السلام باشند، ولی اگر مقتل‌الحسین علیه‌السلام را کنار بگذاریم، نسبت به عموم حیات امام حسین علیه‌السلام، ما آنچنان اطلاعات و داده‌های گسترده‌ای به اندازه حضرت جعفر بن محمد علیهماالسلام نداریم.

* ضرورت توجه به رفتارهای فرهنگی امام صادق (علیه‌السّلام)
درد اینجاست زمانی‌که بنا داریم از شخصیت امام صادق علیه‌السلام گفت‌وگو کنیم،‌ گفت‌وگوهای ما صرفاً گونه‌ای می‌شود که مخاطب احساس می‌کند با یک آخوند مسئله‌گو یا یک رتبه بالاتر، یک فقیه صاحب‌درس و یا یک رتبه بالاتر یک مفتی در تراز مفتیان عصر خودش مواجه است. بیش‌تر شأن را به آن سمت می‌بریم و پرداخت‌های ما به آن شکل می‌شود و امام صادق علیه‌السلام در آن قاب و زاویه می‌بینیم. چون بحث بنده به انقلاب فکری و فرهنگی امام مرتبط است و طرح یک مذهب فقهی و اعتقادی متمایز، به همین نکته هم خوب پرداخته نشده است. یعنی وقتی در اینجا هم می‌خواهیم از امام صادق علیه‌السلام گفت‌وگوی علمی کنیم، شأن امام را خیلی اندک و کاسته می‌بینیم و صرفاً حضرت را محدود به روایت‌گویی می‌کنیم، به اینکه بخش بزرگی از روایت‌های ما در شیعه اثنی‌عشری به جعفر بن محمد علیهماالسلام می‌رسد، باز این ندیده انگاشتن رفتارهای ژرف و دقیق فرهنگی امام صادق علیه‌السلام است.

* مهم‌ترین خطری که متوجه جامعه شیعه در زمان امام صادق(علیه‌السّلام) بود
وقتی از امام صادق علیه‌السلام گفت‌وگو می‌کنیم، باید ابتدا یک پیشینه‌ای در تاریخ تشیع درنظر بگیریم. بعد از ماجرای قتل خون‌بار سیدالشهدا علیه‌السلام در کربلا در سال ۶۱ هجری قمری، شیعیان که هنوز هم آن شکل‌گیری یک مذهب اعتقادی و فقهی منسجم و منضبط را نداریم، باید بگوئیم جریان علوی که می‌تواند اشتراک‌های بسیار گسترده‌ای هم با طبقه عامه مردم داشته باشد و آن چیزی که ما امروز به اهل سنت می‌شناسیم، اتفاقاً علوی‌ها اشتراکات گسترده‌ای دارند. رسته و جریان علوی یک دوره محاق رفتن دارد. یعنی یک ضربه اساسی می‌خورد، به‌خصوص بعد از اینکه دوباره در کوفه مصعب بن زبیر موفق می‌شود برای بار دوم شیعیان را سرکوب کند، ظرفیت‌های شیعیان رو به زوال می‌رود و آن ظرفیت اولیه جریان علوی، آسیب‌های جدی می‌بیند.

لذا جایگاه سادات بنی حسین آسیب بسیار بسیار جدی می‌بیند و علی بن حسین علیهماالسلام را می‌بینیم که با محدودیت صاحبان گفتمان مواجه است. یعنی من خیلی یار و آدم فرهنگی در اطرافم ندارم. آن بسط و گستردگی را ندارم و در خود جریان بنی‌هاشم، گاهی اوقات مورد طعن و نقد هستم. فعالیت‌های فرهنگی و فکری شیعیان آسیب جدی دیده است و اگر بخواهیم به جریانات تاریخی در این وهله ظنین باشیم، یکی از مهلک‌ترین خطراتی که هویت جریان علوی را به مخاطره انداخت و هر لحظه ممکن است آن ضربه نهایی را به جریان علوی بزند، این است که جریان علوی به‌واسطه اینکه سرکوب شده و حاکمیت او را مطرود نموده و مجال گفت‌وگو را از دست داده و بر بالای منبرهای رسمی نقد می‌شود، ولی فرصت پاسخ‌گویی را ندارد، و هر کسی کم‌ترین انتسابی به جریان علوی داشته باشد، تحت تعقیب، پیگرد، قتل، زندان و حبس قرار می‌گیرد، نخستین مخاطره این است می‌رود که در دل جامعه خودش هضم گردد و این یک خطر بسیار بسیار محتمل است. می‌تواند این جامعه به‌سرعت آن نقاط تمایزش با جامعه عمومی اسلامی، مضمحل شود و در دل جامعه بزرگ‌تر خودش هضم گردد و به‌مرور زمان کار به جایی برسد که خیلی از احکام شرعیه این‌ها از دست برود.

احکام شرعیه در این مقام مهم نیست، ما چیز مهم‌تری داریم و آن هم نقاط ممیزه اعتقادی و فضای گفتمانی است و ممکن است آن‌ها از دست برود و به یک گروهی با تفکرات خاصی تبدیل شوند. کمااینکه این اتفاق در طول تاریخ بسیار افتاده است. می‌توانیم از خیلی جریان‌های فکری نام ببریم که در وهله نخست تمایزات جدی داشتند، ولی در ادامه مسیر، تمایزات‌شان محفوظ نماند.

* امام صادق(علیه‌السّلام) به رفتارهای فرهنگی و گفتمانی اولویت می‌دادند
روایت شریف مرحوم کلینی در کتاب کافی می‌تواند بحث ما را از این جهت تکمیل کند. در متمم بحث‌شان در اصول کافی، کتاب‌الحجه روایت طولانی از ماجرای قیام محمد نفس زکیه و عبدالله محض می‌آورند و در آنجا یک پرسش شرعی کسی از عبدالله محض پرسید که من شنیدم اجداد شما در مدل وضو گرفتن، با عامه متفاوت بودند و روی کفش مسح نمی‌کشیدند.

عبدالله در آنجا این فتوا را به استهزاء می‌گیرد و می‌گوید ما همان‌گونه که پیشینیان و اصحاب اصلی پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) عمل کردند، عمل می‌کنیم و نقطه تمایزی در این زمینه نداریم و یک طعنی به سیدالشهداء علیه‌السلام وارد می‌کنند. ما اینجا نمی‌خواهیم عبدالله بن حسن بن حسن را متهم بنامیم، ولی می‌توانیم شاهدمثالی بگیریم بر اینکه به‌مرور زمان، حاکمیت می‌تواند من را از لحاظ اجتماعی به یک سمتی ببرد که در معتقدات، نقطه تمایزم را از دست بدهم. اینجا باید راهبران یک هوشمندی فوق‌العاده‌ای داشته باشند که در چینش اولویت‌ها، موضوعات فرهنگی و گفتمانی را به رفتارهای صرف سیاسی و اجتماعی ترجیح دهند.

یکی از نقاط ممیزه امام صادق علیه‌السلام با عموم سادات طالبی دیگر از اولاد امیرالمومنین و زهرای مرضیه علیهماالسلام که در اثنای شکل‌گیری دولت بنی‌عباس قیام و خروج می‌کنند، همین است. حضرت صرفاً به‌دنبال یک جریان صرف اجتماعی و انقلاب تُند و خشن اجتماعی نیستند، این نیست که من فقط به این بیندیشم که دولت مرکزی را سرنگون بکنند و به هر قیمتی یک دولتی تشکیل بدهند. حضرت در منظومه فکری‌شان واضح است که به رفتارهای فرهنگی و گفتمانی تقدم می‌دهند.

* امام (علیه‌السّلام) به دنبال ایجاد جریان اجتماعی بودند
ابتدا دنبال این هستند که یک نرم‌افزاری داشته باشم که این نرم‌افزار را در اذهان برخی ثابت نمایم، بعد از اینکه این نرم‌افزار مشتری پیدا کرد و من را به‌عنوان راهبر پذیرفتند، این گفتمان بین ما ایجاد شد، بعد این گفتمان به‌مرور زمان غلبه پیدا کند، جریان اجتماعی از قِبَل خودش تولید نماید و این جریان اجتماعی به سمت دستگیری عرصه‌های سیاسی برود. اشتباهی که می‌شود برخی سادات بنی الحسن را به آن متهم کرد؛ این است که پیش از اینکه نرم‌افزار اندیشه‌ای ارائه کنند، به سمت به‌دست گرفتن عرصه‌های سیاست‌ورزی رفتند و شاید اینجا یکی از نقاطی باشد که برای ما فهم شود و واضح گردد که چرا حضرت صادق علیه‌السلام با برخی تحرکات سادات علوی در اعوان تشکیل عباسی همراهی و همکاری را لازم را نداشتند و در همان عصر، حضرت به خانه‌نشینی متهم می‌گردند.

روایت معروفی از مرحوم شیخ حُرعاملی در اثباة‌الهدی وجود دارد و البته مشابه این روایت در کتاب شریف کافی هم مرحوم کلینی ذکر می‌کنند که یکی از بزرگان زیدیه با یکی از شیعیان درحال گفت‌وگوست و به تمسخر، نام امام صادق علیه‌السلام را صدا می‌زند و می‌گوید این پیرمرد چه زمانی از دنیا می‌رود که جریان علوی یک نفسی بکشد. خانه‌نشینی را کی پایان می‌دهد. به‌خاطر اینکه یک بخشی از جریان سادات علوی در صحنه معارضه قرار دارند و می‌جنگند و دارند علیه حاکمیت اقدام می‌کنند، ولی ما امام صادقی را می‌بینیم که اولویت ذهنی‌اش متفاوت است. چون ظاهراً آنچه که در ذهن حضرت بود، این است که خطر محتمل‌تری که بیخ گوش جریان شیعی است، صرفاً این نیست که یک دولت بنی‌عباس متزوری ظهور کرده و دارد از بعضی اجزای جامعه شیعی بهره می‌برد. خطر محتمل‌تر این است که اگر من نجُنبم، ممکن است همه نقاط تمایز اعتقادی‌ام از بین برود. یعنی من باید منتظر باشم که در عصر بعدی من بروم به این سمت که دیگر تفاوتی بین من و عموم جامعه نباشد.

* امام صادق (علیه‌السّلام) بر حفظ مرزهای فرهنگی اصرار داشتند
این موضوع هیچ تنافی با وحدت ندارد. ما متأسفانه در فهم این مسئله گاهی اوقات یک بحران عمیقی داریم. برخی گمان می‌کنند منظور از وحدت، این است که ما باید در جامعه عامه هضم شویم. اگر قرار است هضم گردیم که دیگر به آن وحدت نمی‌گویند. وحدت یعنی من با حفظ تمام نقاط تمایزم، از اصرار بر نقاط تمایز در مرزهای معارضه فرهنگی دست بردارم و سعی کنم بر اشتراکات دست بگذارم. اصلاً همین که می‌گویم از تمایز دست بردار و بر اشتراک دست بگذار، یعنی تمایز و اشتراکی وجود دارد. اگر قرار باشد من در عامه هضم شوم، دیگر نه تمایزی و نه اشتراکی است، وحدتی وجود ندارد، بلکه یکی شدیم و دور همدیگر زندگی می‌نمائیم. گام نخست امام صادق علیه‌السلام، تولید آن گفتمان است و خیلی مرزبندی شفاف و واضحی دارند.

مرحوم کلینی روایت معروفی در کتاب شریف کافی دارند و در سفر شیخ حُر هم این روایت را نقل می‌کند. می‌گوید در سفر حجی، حضرت صادق علیه‌السلام در انتهای مسجد بیتوته کرده و نشسته بودند و مشغول عبادت بودند. جناب ابوحنیفه بزرگ عامه در کنار امام صادق علیه‌السلام می‌آید که بنشیند. ابوحنیفه‌ای که اگر در مدینه یا کوفه بود، مورد احترام امام بود، ولی اینکه مکه است و مکه گفتمان مدنی و کوفی ندارد، در مکه حجاج از شرق و غرب عالم آمدند و یک نمایشگاه است. یک چیزی می‌بینند و تحلیل هم نمی‌کنند. در اوج ناباوری امام صادق علیه‌السلام به ابوحنیفه تَشَر می‌زند و می‌گوید کنار من ننشین، تا من و تو را یکی نبینند، تا تصور نشود که گفتمان من و تو یکی است و این یعنی یک مرزبندی. من دارم یک نرم افزاری تولید می‌کنم، نمی‌توانم اینجا از نقاط افتراق‌مان کوتاه بیایم. من باید بر سر نقاط افتراق‌مان پافشاری کنم، ابتدا گفتمان را تولید نمایم و ازاین‌رو می‌بینید در تداوم هم، حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام در جلسه مهدی عباسی، وقتی به تظلم‌خواهی می‌رود، بساط تظلم‌خواهی که مهدی برقرار کرده، حضرت آن چیزی را که به‌عنوان تظلم پیش خلیفه عباسی می‌برد، ماجرای فدک است و غصب حاکمیت و بازگرداندن چیزی که در سقیفه بنی‌ساعده به‌عنوان فدک زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها غصب شد و بعد هم اشعار سیاسی دارد که همه مرزبندی‌های جغرافیایی و سیاسی امروز جهانی است که تو بر آن خلافت داری و حاکمیت می‌کنی.

* حرکت امام صادق(علیه‌السّلام) به سمت ایجاد تولید گفتمان سیاسی بود
پس ما در گام نخست باید اولویت امام را ببینیم. امام به‌شدت به تولید گفتمان و به ایجاد یک نرم‌افزار فرهنگی معتقدند و به‌دنبال تولید این هستند و در کنار این، اُمید دارند که در گام بعدی بتوانند یک جریان اجتماعی را با این گفتمان تولید بکنند و در گام بعدی بتوانند از دل این جریان اجتماعی، یک گفتمان سیاسی تولید نمایند که این گفتمان سیاسی خودش را موظف بداند به اینکه برود عرصه‌ سیاست‌ورزی را به‌دست بگیرد. این مسیری است که امام صادق علیه‌السلام برای سیاست‌ورزان اگر می‌خواهند در مسیر حق قدم بردارند، طراحی می‌کند. اینکه من در گام ابتدایی باید یک نرم‌افزار فرهنگی مشخص و منسجم داشته باشم.

* انقلاب فرهنگی امام صادق(علیه‌السّلام) برای فرار از جهاد نبود، برای جهاد بود
جهادی که امام صادق علیه‌السلام به آن مشغول است تبیین نرم‌افزار علمی فرهنگی است، ایجاد یک نرم افزار و ساختار خاص اعتقادی است، ایجاد یک مذهب متمایز در همه زمینه‌ها و ابعاد با جامعه عامه جهان اسلام است، این به‌مراتب و به‌شدت از هر شمشیر برداشتنی و از هر علم کردنی، برای بنی‌عباس خطرناک‌تر است. چون این ماندگاری و مانایی دارد و جلوی هضم شدن را می‌گیرد و می‌تواند در مقابل ایدئولوژی که بنی‌عباس به زحمت در دوره مهدی و هادی عباسی دست و پا کرده بود برای خودش که بتواند خودش را به مرکز وحی و قداست جهان اسلام نبی اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم متصل نماید، و از آنجا اخذ معنا و قداست کند، می‌تواند با این درگیر شود، بنابراین اتفاقاً برخلاف تصور عامه، بنی‌عباس دشمن جدی‌تر خودشان را، حسین فخ نمی‌بینند.

وقتی که رأس حسین فخ را برای هادی بردند، هادی، یقین‌ بن موسی را مذمت کرد. گفت این کار را نمی‌کردی، او را اسیر می‌نمودی. ولی در ماجرای قتل موسی بن جعفر علیه‌السلام، هارون ذره‌ای هم ملاحظه و ملاطفت به خرج نمی‌دهد. یعنی معلوم است که دغدغه‌ها و نگرانی‌ها به‌مراتب از سادات حسینی که به‌ظاهر شمشیر بلند نکرده‌اند، بیش‌تر است، تا سادات حسنی که شمشیر به ‌دست گرفتند. چون با آن بحران می‌شود مانند یک صاعقه تعامل کرد و از آن عبور نمود. کمااینکه بعدها می‌بینیم سادات بنی‌حسنی که در مغرب الاقصی و در شمال آفریقا دولت تشکیل دادند، مذهب سنی را پذیرفتند. بخشی از زیدیه، بخشی از تفکرات اهل سنت را پذیرفتند. این‌ها نتوانستند پیشبرد اهداف را داشته باشند. اما جریان اثنی‌عشری و اسماعیلی که فرع بر امام صادق علیه‌السلام خلق شدند، توانستند تا قرن‌ها مانایی‌شان را محافظت کنند و نگه دارند و بتوانند خودشان را بازآفرینی و بازتولید نمایند.

ازاین‌رو انقلاب فرهنگی امام صادق علیه‌السلام در ذهن ما اولویت دارد، نه برای فرار از جهاد، بلکه برای جهاد و بلکه دولت بنی‌عباس بهتر و بیش‌تر و شدیدتر هم با این جنس از جهاد مقابله می‌کند، چون این جهاد مانایی و ماندگاری بیش‌تری دارد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902660

دیگر خبرها

  • سیره و روش امام صادق(ع) تعامل با اهل سنت بود
  • یادواره شهدای عملیات سیدالشهدا
  • دو توصیه کوتاه از امام صادق علیه‌السلام
  • آیین دمام‌ زنی به مناسبت شهادت امام صادق (ع) در بندرعباس
  • یادداشت| امام صادق(ع) و نگاه ویژه به شهر مقدس قم
  • امام جعفر صادق(ع) بر تمام امت اسلامی حق دارند
  • امام جعفر صادق(ع) بر اتحاد و وحدت امت اسلامی توصیه می‌کردند
  • آیا امام صادق (ع) فقط گوشه‌ای می‌نشست و درس می‌داد؟
  • گیلان در سوگ سالروز شهادت صادق آل عبا (ع)
  • گیلان در سوگ شهادت امام جعفر صادق علیه السلام