سه رمان خارجی جدید نیماژ؛ آثاری از آرابال، مککورمک و جاناتان کو
تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۰۳۹۲۸۲
بهگزارش خبرگزاری مهر، برگردان فارسی سه رمان «دفن ساردین» اثر فرناندو آرابال با ترجمه متین کریمی، «استخوانهای خورشیدی» نوشته مایک مککورمک با ترجمه آرمین کاظمیان و «خانهی خواب» نوشته جاناتان کو با ترجمه اشکان غفاریان دانشمند، روانه کتابفروشیها شدند. این سه رمان تاکنون به فارسی برگردانده نشده بودند و در این میان خواننده فارسیزبان برای نخستین بار است که با آثار مایک مککورمک نویسنده ایرلندی آشنا میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آغازگر ادبیات اضطراب مدرن
«دفن ساردین» را بهروایتی آغازگر ادبیات اضطراب دانستهاند. شاهکاری اسپانیایی که آرابال آن را با الهام از تابلوی دفن ساردین فرانسیس گویا نوشته است و در واقع این رمان وقایع فستیوال دفن ساردین را به صورت فراواقعی و با تصاویر خشن و عجیب و غریب به تصویر میکشد. ساردین در اسپانیا نماد زندگی است و با دفن ساردین زندگی را دفن میکنند. دفن ساردین فستیوالی در اسپانیاست که هرساله برگزار میشود و در آن مردم با کارناوال لباسها و عروسکهایی جشن میگیرند و راوی رمان آرابال در سراسر این رمان رخدادهای وقوع یافته در یکی از این فستیوالها را بازنمایی میکند. آرابال در ایران با نمایشنامههایی همچون «دوجلاد» شناخته شده است. خلق تصاویر ترسناک و خشن و بهوجود آوردن فضاهای دلهرهآور از ویژگیهای قلم اوست.
دفن ساردین اثری توصیفی است اما در سراسر داستان میتوان حالت تعلیق و اضطراب را احساس کرد که این پیرنگ در انتهای داستان به اوج خود میرسد. فرناندو آرابال تران؛ رماننویس، نمایشنامهنویس کارگردان سینما و شاعر متولد ۱۱ آگوست ۱۹۳۲ در ملیلای اسپانیاست. آرابال از سال ۱۹۵۵ در فرانسه زندگی میکند.
او در شهر سالامانکای اسپانیا به خواندن و نوشتن پرداخت و در ۱۰ سالگی جایزه «کودک با استعداد» را دریافت کرد. پدر آرابال که یک نظامی بود در آغاز جنگ داخلی اسپانیا به مرگ محکوم شد چرا که در مقابل کودتای نظامی ژنرال فرانکو مقاومت کرده بود. پدر فرناندو از مرگ نجات یافت چرا که در مجازاتش تخفیف داده شد. او به زندانهای مختلف فرستاده شد و در چهارم جولای ۱۹۴۱ از زندان گریخت و برای همیشه ناپدید شد. کودکی فرناندو آرابال تحت تاثیر غیب شدن ناگهانی پدرش گذشت.
فرناندو آرابال بیش از یکصد نمایشنامه نوشته و هفت فیلم بلند سینمایی کارگردانی کرده است.۱۴ رمان و چهار مجموعه شعر، چندین مقاله و نامه مشهورش به ژنرال فرانکو در دوران دیکتاتوری از دیگر آثار فرناندو آرابال است . مجموعه کاملی از نمایشنامههایش به زبانهای مختلف ترجمه شده است. کل نمایشنامههای او در اسپانیا در دو جلد و در دو هزار صفحه منتشر شده است. فرناندو آرابال یکی از مشهورترین نویسندگان چند دهه اخیر است و جوایز متعددی دریافت کرده که از جمله آنها میتوان به جایزه ناباکوف برای رمان، جایزه اسپازا برای مقالاتش و جایزه جهانی تئاتر اشاره کرد.
دیگر جوایز آرابال نیز به این شرح است؛ ۲۰۰۵ : دریافت نشان لژیون فرانسه و مدال طلایی جشنواره آوینیون. ۲۰۰۴: جایزه فرانسیسکودی ویتوریای پورتریکو و جایزه ویتگنشتاین. ۲۰۰۳: جایزه ملی ادبیات اسپانیا. ۲۰۰۱: جایزه ملی تاتر اسپانیا. ۲۰۰۰: جایزه ملی ادبیات اسپانیا و...
ترجمه فارسی رمان «دفن ساردین» ۱۲۷ صفحه و قیمت پشت جلد آن ۱۶۰۰۰ تومان است.
شاهکاری با یک جمله ۲۷۰ صفحهای باشکوه
«استخوانهای خورشیدی» رمانی با زبان و روایتی بسیار روان و ساده است که فرم منحصر به فردی دارد. مردی از آشپزخانه خانهاش شروع به روایت کردن جهان میکند و این قصهی روزانه سرشار از شگفتیهاست. مک کورمک همچون یکی دو نویسنده متفاوت دیگر ایرلندی با جویس مقایسه میشود. این سومین و تحسینشدهترین رمان کورمک است و برای نخستین بار است که یکی از آثار او به فارسی ترجمه میشود. این کتاب سال ۲۰۱۶ در دوبلین منتشر شده و بیشترین جوایز را برای این نویسنده با ارمغان آورده است. تعدادی از جوایز این کتاب عبارتند از: جایزه جهانی گلداسمیتز در سال ۲۰۱۶، جایزه جهانی کتابخانهی دوبلین، کتاب سال ایرلند ۲۰۱۶، بهترین کتاب سال ۲۰۱۷ بهانتخاب تایمز لندن. بهترین کتاب سال ۲۰۱۷ به انتخاب سازمان رسانهای npr امریکا. قرار گرفتن در فهرست ۱۲ کتاب برجسته سال به انتخاب انجمن کتابخانههای امریکا و...
گاردین دربارهی این رمان مینویسد: «شگرف بودن همیشه بهندرت اتفاق میافتد و اغلب غیر منتظره است اما کتاب استخوانهای خورشیدی واقعا یک استثناست؛ رمانی نامعمول از نویسندهای کمتر شناخته شده که مطمئناً قرار است توسط هرکسی که اعتقاد دارد رمان هنوز نمرده و رماننویسها صرفاً خوراک فستیوالهای ادبی را برای طبقه متوسط شهری فراهم نمیکنند، مورد تحسین و تقدیر واقع شود.» نیویورکتایمز هم در تاریخ پنجم ژانویهی ۲۰۱۸ در مطلبی ضمن مقایسه این کتاب با آثار ویرجینیا ولف، تیاسالیوت و گرترود استاین، مینویسد: «استخوانهای خورشیدی بهطرز شگفتانگیزی اصیل و بهوضوح امروزی است؛ کتابی که تاحدودی مدیون مدرنیسم است اما بهتمامی متکی به خودش است...این کتاب با همهی پیچیدگیهای ادبیِ آشکارش، به شکل زیبایی، ساده است.» وال استریت ژورنال هم در مقالهای با عنوان «بهترین کتاب جدید» در سوم نوامبر ۲۰۱۷ مینویسد: «این رمان جریان سیال ذهنِ یک مرد ایرلندیِ میانسال را ثبت میکند که بسیار شبیه تکگوییهای مولی بلوم در اولیس جیمز جویس است. این کتاب همچون یک جمله رودمانند نوشته شده است...» همچنین رئیس انجمن منتقدان ادبی استرالیا در دسامبر ۲۰۱۷ دربارهی این کتاب نوشت: «استخوانهای خورشیدی یک شاهکار کامل است. فرمی تجربی برای روایت که با پیش رفتنش توجه و اشتیاق مخاطب را بر میانگیزاند. این رمان، تمامی یک ملت و تاریخ لحظاتش را در یک جملهی ۲۷۰ صفحهای باشکوه خلاصه میکند.»
ترجمهی فارسی این کتاب ۳۲۰ صفحه و قیمت پشت جلد آن ۴۴۰۰۰ تومان است.
انجمن خوابزدگان عجیب!
«خانهی خواب» نوشته جاناتان کو، رمانی روانشناختی است که روایتگر زندگی چند دانشجو است که کدتی در یک خانه با هم زندگی میکنند، عاشق میشوند و ناگهان سرنوشت آنها را از هم دور میکند. شخصیتهای رمان مدام در تکاپوی تحلیل احساسات و درگیریهای عاطفیشان هستند و سالها بعد از اتمام تحصیل دوباره اتفاقات زندگی سرنوشتشان را به هم پیوند میزند و آنچه نقطه اشتراک آنهاست چیزی نیست به جز خواب. سارا دختری است که از یک اختلال خواب نادر رنج میبرد و گاهی آنقدر رویاهای واضح میبیند که نمیتواند آنچه در خواب دیده از رویدادهای واقعی تشخیص دهد و کار تا آنجا پیش میرود که همه درگیر خوابهای سارا و مشکلات خودشان با خواب میشوند اما... این رمان سال ۱۹۹۸ برندهی جایزه مدیسی و همچنین انجمن نویسندگان انگلستان شده است.
از جاناتان کو، پیشتر رمان «تنهایی هولناک مکسول سیم» توسط همین مترجم به فارسی برگردانده شده و این نویسنده به مخاطب فارسیزبان معرفی شده بود.
جاناتان کو متولد سال ۱۹۶۱ در بیرمنگام انگلستان است و سالها بهعنوان استاد شعر انگلیسی و همچنین موسیقیدانی برجسته فعالیت داشت و در عین حال به نوشتن رمان میپرداخت. کو در نهایت در زمینه رماننویسی شهرتی جهانی پیدا کرد و از سوی دولت فرانسه به او لقب «افسر» اعطا شد. لقبی که پیش از این به نویسندهای همچون الیوت اعطا شده است. او همچنین جایزهی ارزشمند ساموئل جانسون را در کارنامه دارد.
ترجمه فارسی کتاب «خانهی خواب»۳۶۷ صفحه و قیمت پشت جلد آن ۴۹۰۰۰ تومان است.
کد خبر 4713282 محمد آسیابانیمنبع: مهر
کلیدواژه: نشر نیماژ ادبیات جهان بازار نشر معرفی کتاب کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب گردشگری ترجمه ماه محرم ادبیات بازار نشر معرفی نشریات کتابستان معرفت رونمایی کتاب نشر نو نقد کتاب خانه کتاب نهاد کتابخانه های عمومی کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۳۹۲۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رمان اجتماعی معمایی «آفرودیت» در نمایشگاه کتاب عرضه میشود
به گزارش خبرنگار مهر، رمان اجتماعی معمایی «آفرودیت» نوشته غزاله بزرگ زاده به زودی توسط نشر روزگار منتشر و در نماشیگاه کتاب تهران میشود. این رمان دارای داستان های فرعی از چند راوی در بازه های مختلف است.
شخصیت اصلی این رمان دختری است که حادثهای کابوسها ورنجهای گذشته را برای او زنده میکند. دختری که سرگردان است برای رمزگشایی از گذشته و اتفاقاتی که رنگ و بویی تازه به خود گرفتهاند، او را در مسیری تازه و چالشی قرار میدهند.شخصیتهای فرعی خواسته و ناخواسته پایشان به زندگی کاراکتر اصلی داستان کشیده می شود و حتی گاه راوی داستان میشوند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
با بدنی لرزان و لکلککنان جلو رفتم، تا رسیدم به آخرین قدمی که برای اولینبار پرهیبی تنها را دیدم. سرتاپا خیس عرق بودم. در حالیکه عرق از چهرهام میچکید، با بدنی لرزان و کلهای که به سختی بر گردنم بند بود، به دور و بر نگاه کردم. همهجا را همان درختان کاج پهن و قطور، نارون و بید مجنون پر کرده بودند و شعلههای مرتعش بر آنها سایه میانداختند. سرم را بالا گرفتم و شاخههای درهم تنیدهی درختان بالای سرم سقفی درست کرده بودند و از فضای خالی میانِ شاخهها آسمان را دیدم که سیاه و صاف بود و چند ستاره که گویی به من چشمک میزدند.
کد خبر 6093871 فاطمه میرزا جعفری