اقامتگاه محک؛ سقفی برای اسکان خانوادههای کودکان مبتلا به سرطان
تاریخ انتشار: ۲۴ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۱۲۰۰۵
در سال ۱۳۷۵ اقامتگاه ستارخان محک و سپس در سال ۱۳۸۲ اقامتگاه دارآباد به منظور استقرار کودکانی که برای گذراندن مراحل درمان خود از شهرستان به تهران سفر میکنند، با ظرفیت ۶۰ نفر تأسیس شد؛ ظرفیتی که این روزها به ۸۷ نفر رسیده است.
به گزارش ایسنا و بنابر اعلام روابط عمومی موسسه محک، اسکان خانوادههای کودکان مبتلا به سرطانی که برای گذراندن مراحل درمان فرزند خود از سایر شهرها و شهرستانهای کشور به تهران مراجعه میکنند یکی از دغدغههای مهم محک در روزهای سخت درمان سرطان فرزندانش است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فرنوش خواجویینژاد - سرپرست اقامتگاه دارآباد محک با اشاره به اینکه این اقامتگاه ۱۶ سال است فعالیت خود را آغاز کرده، گفت: اقامتگاه دارآباد با وجود مجاورت با بیمارستان فوقتخصصی سرطان کودکان محک تنها مختص بیمارانی که مراحل درمان خود را در این بیمارستان سپری میکنند نیست. تمامی کودکان مبتلا به سرطان تحت حمایت محک که مراحل درمان خود را در بیمارستانهای دولتی و دانشگاهی دارای بخش خون و آنکولوژی کودکان در شهر تهران سپری میکنند و ساکن این شهر نیستند، شرایط استفاده از این اقامتگاه را دارند. حتی گاهی ممکن است کودکی به همراه خانواده تنها برای دریافت رادیوتراپی، پت اسکن یا پیوند مغز استخوان به تهران مراجعه کرده باشد و پرونده درمانی خود را در بیمارستانی در سایر شهرستانها تشکیل داده باشد؛ در این صورت هم خانواده میتواند از سکونت در اقامتگاه و امکانات موجود در آن بهرهمند شود.
سرپرست اقامتگاه دارآباد ادامه داد: اینجا همه در کنار هم غذا میخورند و گاهی مادران به دلیل شرایط خاص کودکان و عدم اشتهای آنها میتوانند غذای مورد علاقه فرزندانشان را بپزند تا آنها را تشویق به خوردن غذا کنند. در این شرایط مواد غذایی را محک در اختیارشان قرار میدهد تا کودکان بتوانند غذایی را که دوست دارند، با طعم دستپخت آشنای مادرشان بخورند. البته باید اشاره کنم که برگزاری جشنها و برنامههای شاد نیز بخشی از فعالیتهای اقامتگاه است و مجموع تمام این موارد باعث شده این فضا بیشتر شبیه یک خانه باشد تا بیمارستان.
وی همچنین در پاسخ به این سؤال که چرا حضور پدران در اقامتگاه محک کمتر دیده میشود و در صورت نیاز، محک برای حضور آنها در اقامتگاه دارآباد چه تدبیری اندیشیده است، توضیح داد: یکی از اهداف محک حفظ بنیان خانواده و کیفیت زندگی افرادی است که کودکشان با سرطان مبارزه میکند. به همین دلیل ما در این مؤسسه، خدمات حمایتی لازم را به کودکان مبتلا به سرطان و مادرانشان ارائه میدهیم تا پدران با دغدغه کمتری شغل خود را ادامه دهند و بتوانند شرایط مناسبی برای رشد دیگر فرزندان خود فراهم کنند. در این صورت خانواده کارکرد خود را از دست نمیدهد. اما گاهی پدران به دلایل مختلف و متناسب با نیاز کودک و همسر خود باید در کنار آنها حضور داشته باشند. در این صورت یک اتاق ۱۰ تخته برای پدرانی که نیازمند حضور در اقامتگاه هستند، وجود دارد.
خواجویی ادامه داد: حمایت از خانوادههای کودکان مبتلا به سرطان در روزهای سخت، اتفاقی است که در محک رخ میدهد. آنها در کنار دریافت مشاورههای فردی و گروهی، ساخت انواع صنایع دستی را نیز آموزش میبینند. آموزش خیاطی و ساخت زیورآلات به مادران و آموزش ساخت کیفها و دستبندهای چرمی به پدران از اقدامات آموزشی محک در اقامتگاه است. هدف از این کار در ابتدا افزایش روحیه و امید به زندگی آنهاست و در مرحله بعدی آموزش هنری است که آنها میتوانند در زندگی شخصی خود از آن بهرهمند شوند.
بنابر اعلام روابط عمومی موسسه خیریه محک، این مؤسسه در سال ۱۳۹۶ و در سومین برنامه راهبردی خود یکپارچهسازی خدمات حمایتی را در دستور کار خود قرار داده است. در این برنامه اسکان خانوادههای دارای کودکان مبتلا به سرطان که از شهرستانها و روستاهای کشور برای گذراندن مراحل درمان فرزندانشان به مراکز استانها مراجعه میکنند نیز مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس خانواده بزرگ محک مسئولیت پرداخت هزینههای مرتبط با اسکان کودکان مبتلا به سرطان و خانوادههایشان را در مراکز اقامتی این استانها بر عهده گرفته است. این خانواده بزرگ امیدوار است با همراهی مستمر نیکوکاران و افرادی که دغدغه انساندوستی در سر میپرورانند، بتواند روز به روز در ارتقای ارائه خدمات درمانی و حمایتی مطابق با استانداردهای جهانی برای تمامی کودکان مبتلا به سرطان این سرزمین توانمندتر شود. به امید بهبودی همه کودکان مبتلا به سرطان.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: موسسه محک سرطان درمان سلامت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۱۲۰۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خانم معلمی که کلاس درسش را در بیمارستان بر پا کرد
به گزارش همشهری آنلاین، اعظم سعیدیان فر، معلم دبستان سید احمد حسنزاده ناحیه ۶ شهر اصفهان است که کلاس درس را در بیمارستان بر پا کرده و فضای تعلیم و تربیت را برای کودکان به ارمغان برده است. معلم ایثارگر اصفهانی در خصوص چرایی حضور در بیمارستان برای تدریس به کودکان بستری شده اینگونه توضیح میدهد: «پدرم حدود ۱۵ سال مبتلا به بیماری سرطان بودند و به همین دلیل بیشتر لحظات زندگیم را در بیمارستان سپری کردم و در نهایت ایشان سال گذشته با وجود تمام تلاشی که کردیم دار فانی را وداع گفتند.»
سعیدیانفر به نوع سرطان پدر اشاره میکند و از دلمشغولی وی برای حمایت از سه دختر خود میگوید؛ همین مورد را دلیل امید پدر برای مبارزه با بیماری سرطان عنوان میکند اما کهولت سن و شرایط خاص بیماری کرونا اجازه حضور بیشتر پدر را در کنار اعضای خانواده نمیدهد.
روایتی از روزهای سخت در کنار پدر در بیمارستانخانم معلم از روزهای سخت این چنین میگوید: تمام این روزها و لحظات را در بیمارستان کنار پدر بودم و درک کردهام که خانوادهها علاوه بر اینکه بیمارداری میکنند تا چه اندازهای شرایطی دشوار را سپری میکنند و هم از نظر مادی و هم از نظر روحی و روانی نیاز به حمایت دارند.خانم سعیدیانفر که سرگروه استانی پایه چهارم ابتدایی است از آشنایی با سازمان مردم نهادی در گروههای درسی سخن میگوید و به نیت خیرات برای پدر مرحومش و کمک به برداشتن بار روی دوش خانوادهها مسؤولیت تدریس در بیمارستان را با وجود همه دشواریهای این مسیر و در دوران شیوع گسترده ویروس کرونا داوطلبانه میپذیرد.
معلم ایثارگر اصفهانی در خصوص ساعات کاریاش اینگونه میگوید: بدون دریافت هیچگونه هزینهای و یا مورد خاصی یکشنبهها و سهشنبه یک ساعت و نیم الی سه ساعت بعد از ساعت کاری و بعدازظهرها به دانشآموزی که از درس عقبافتاده و مشکلات خاصی در ارتباط با بیماری خود دارد، تدریس کردم.
سعیدیانفر علاوه بر مشکلات جسمی، چالشهایی نظیر حفظ روحیه و نوع تغذیه را از مشکلات کودکان دارای بیماریهای خاص میداند و باتوجهبه اینکه برای کودکان بستری شده با بیماریهای خاص، هر لحظه احتمال وخیم شدن بیماری نیز وجود دارد و شرایط روحی خانوادهها را برای همکاری دشوار میداند؛ اما با همه این تفاسیر خانواده کودک بیمار نهتنها با خانم معلم همراهی دارند بلکه از حضور فردی که بدون چشمداشت برای کمک آمده ابراز خوشحالی کرده و از حضور وی استقبال میکنند.
سختیهای رسیدگی به کودکان بستری شده در بیمارستانخانم معلم عنوان میکند: خوشحالی کودکی که با او کار میکردم و خانواده او باعث انگیزه برای ادامه کار میشد؛ کودک هر هفته خوشحال و منتظر بود تا درس را با همکاری هم ادامه دهیم؛ با تهیه هدیه کوچکی نظیر کتاب و امثالهم سعی میکردم باعث خوب شدن حال فرزندم باشم تا بهتر بتوانم هم درس جدید را با او کار کنم و هم اشکالاتش را برطرف کنم. سعیدیانفر دانشآموزش را «فرزندم» خطاب میکرد و از عمل پیوند کلیه فرزندش حدود ۱۰ روز پیش خبر میدهد.
خانم معلم از سختیهای کار در محیط بیمارستان اینطور توضیح میدهد: انگیزه دادن به دانشآموز ۱۰سالهای برای تحصیل که تقریباً متوجه اتفاقات پیرامون خود است و به دلیل بیماری در بیمارستان بستری است کار بسیار دشواری است و تمام تلاشم را کردم که انگیزه او را حفظ کنم.
وی از سختیهای رسیدگی به کودکان بستری شده و رعایت ظرافتهای حضور در اتاق بیماران توضیح مختصری میدهد و باتوجهبه اینکه سالهای بسیاری با شرایط مشابه اما در بیمارستان دیگری مواجه شده بوده است اذعان دارد شرایط سخت خانوادهها را دراینخصوص کاملاً درک میکند و باانگیزه به کار تدریس در اتاق دانشآموز مشغول میشود.
حضور در بیمارستان و تدریس برای دانشآموز بستری شده در بیمارستان پایان ماجرا نیست، خانم معلم مدت ۸ سال است که در منطقه محروم حصه و به انتخاب خودش مشغول کار است و پس از ساعات کاری در روزهای یکشنبه و سهشنبه بلافاصله به بیمارستان رفته و تا حوالی ساعت ۱۷ ایثار را در بیمارستان تدریس میکند.
دوستداشتن مردم و همنوع، مسیر زندگی را هموار میکندخانم سعیدیانفر با بیان اینکه، ۶ سال در منطقه قهجاورستان، یک سال محله جلوان اصفهان و تا به امروز در منطقه حصه مشغول به کار هستم، میگوید: «از ابتدای کار در منطقه حصه با شرایطی بهمراتب نامطلوبتر از آنچه که تصور میکردم از لحاظ آموزشی، تربیتی و فرهنگی، مواجه شدم، بنابراین نیاز به حضور در آنجا را احساس کردم تا بتوان این منطقه محروم را نیز به نحو خوبی پوشش داد.
این معلم دلیل ازخودگذشتگی را اینگونه روایت میکند: من هم در یکی از همین مناطق رشد کردم و این که جایگاه و نگاه خوبی به این مناطق وجود نداشت شرایط را سختتر میکرد؛ معلمان خوب و پدرم بهعنوان راهنما از دلایل موفقیت و رشد من بودهاند؛ من تمام آنچه را کودکان مناطق محروم احساس میکنند را درک میکنم.
سعیدیانفر به سرلوحه قراردادن توصیه پدر برای «عشقورزیدن به مردم بهویژه کودکان» تأکید میکند و برای تدریس به دانشآموز دیگری در اردیبهشتماه و در فضای بیمارستان آماده میشود.این خانم معلم با بیان این نکته که، با علاقه در این منطقه کارس را ادامه دادهاست، خاطرنشان میکند: دوستداشتن مردم و همنوع، مسیر زندگی را هموار میکند، من از تعامل با کودکان در هرجایی بهویژه منطقه حصه لذت میبرم.