Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-05-07@17:22:54 GMT

یادداشت|کمپین انتخاباتی ترامپ در تهران!

تاریخ انتشار: ۲۴ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۱۸۹۴۲

یادداشت|کمپین انتخاباتی ترامپ در تهران!

جعبه سیاست‌های ترامپ در قبال ایران خالی از ایده‌های جدید شده است. از سویی عبارت همیشگی او «بگذارید ببینیم چه پیش می‌آید» دیگر پاسخگوی سؤالات مکرر رسانه‌های بین‌المللی در خصوص سرنوشت کمپین فشار حداکثری و گام‌های بعدی آمریکا علیه ایران نیست. ۲۴ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۸:۰۶ بین الملل دیپلماسی ایران نظرات - اخبار بین الملل -

 از سوی دیگر افرادی که ایده‌های جنگ‌طلبانه و قلدرمآبانه دولت ترامپ علیه ایران را نیز تنظیم می‌کرده‌اند، دیگر در کاخ سفید حضور ندارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دونالد ترامپ این روزها در برابر ایران و قدرت منطقه‌ایش تنهاتر از همیشه است.

او که زمانی تحریم‌ها را تنها ابزار پیشبرد دیپلماسی‌اش در قبال ایران می‌دانست و برجام را بدترین توافق تاریخ، امروز حالا به جایی رسیده است که دیگر چیزی برای تحریم کردن در دست ندارد. تحریم‌ها به نقطه آخر خود رسیده است، تحریم‌های جدید مانند تحریم رهبر معظم انقلاب و یا تحریم وزیر امور خارجه کشورمان که هر روز در سفر به یکی از کشورهای اروپایی است، تحریم‌های نمادینی هستند که نشان‌دهنده شکست خوردن ایده اصلی تحریم به مثابه هدف هستند.

این همان زنگ هشداری که سال‌ها پیش مسئولان دولت اوباما آن را به صدا درآورده بوده و بیان کرده بودند تحریم هدف نیست، ابزار است. ترامپ اما تحریم را هدفی دید برای رسیدن به هدف بزرگ‌تری که امثال بولتون به منافقین وعده داده بودند: گزینه تغییر نظام در ایران. با گذشت سه سال از زمان ریاست جمهوری ترامپ او حالا به این نتیجه است که تحریم هدف نیست و حالا برای بازگشت ایران به همان برجام و اجرایی ساختن تعهداتش رقم معامله اروپایی‌ها از اینستکس را از 4 یا 5 میلیون دلار به 15 میلیارد دلار افزایش داده و وعده می‌دهد برخی معافیت‌های نفتی را نیز اجرایی خواهد ساخت. تنها خواسته او رودررو شدن با مسئولان ایرانی و گرفتن یک عکس یادگاری برای انتخابات آینده ریاست جمهوری است.

در مقابل اما تهران که در حدود یک سال سیاست صبر استراتژیک را در قبال خروج آمریکا از برجام اجرای ساخت، هم‌اینک تهدیدهای آمریکایی‌ها را در منطقه با تهدید پاسخ می‌دهد و از گفتن این مسئله نیز ابایی ندارد که مقاومت را برگزیده و نیازی به مذاکره با کسی که میز مذاکره را بر هم میزند تا به خواسته‌های غیرمعقولش برسد، ندارد. همین اقدامات بود که باعث شد حمله نظامی به ایران نیز از گزینه روی میز به گزینه درون سطل زباله تبدیل شود و بعدازاینکه ایران پهپاد آمریکایی متجاوز را هدف قرارداد، گزینه نظامی برای همیشه در قبال ایران منتفی شد.

حالا ترامپ برای نجات دادن خودش از بار شدید انتقادات به شکست‌های مکرر در عرصه سیاست خارجی‌اش تنها به دنبال یک عکس یادگاری است! او حالا از دوازده شروط برای «تسلیم شدن ایران» به یک عکس یادگاری با رئیس‌جمهور ایران رسیده است. اما چرا مسئله گفت‌وگو و گرفتن عکس یادگاری با مسئولان ایرانی تا این حد برای ترامپ مهم است؟

توماس رایت از تحلیلگران اندیشکده بروکینگز در نوشته‌ای که اخیراً منتشر شده، آورده است: این مسئله کاملاً به انتخابات ریاست جمهوری امریکا مرتبط است. ترامپ قصد دارد با توجه به نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات، «چهره نظامی گر و فشار حداکثری» خود را کنار گذاشته و با چهره «انسان اهل معامله و آدمی که به دنبال گرفتن جایزه صلح نوبل است» به تبلیغات انتخاباتی بپردازد. او به دنبال معامله‌ای با ایران، طالبان، پوتین و یا هر کسی است که بتواند با او معامله‌ای بین‌المللی انجام دهد و زیاد به جزییات اهمیت نمی‌دهد. بسیاری از مشاوران و کارمندان کاخ سفید با این چرخش سیاست ترامپ موافق هستند اما اگر هم مانند مایک پمپئو چندان در مورد ایران با ترامپ موافق نباشند، در هر صورت با رویکرد نوین خود را وفق می‌دهند اما بولتون از جمله کسانی نبود که بتواند خود را با افکار رئیس‌جمهور وفق دهد.

تحلیلگر اندیشکده بروکینگز اما در ادامه خاطر نشان کرده است که این مسئله و نیاز شدید ترامپ به تغییر چهره دادن در زمان انتخابات می‌تواند دست بالای آمریکا در مذاکرات با ایران و کره شمالی را در معرض خطر قرار دهد. از یک سو کیم جونگ اون می‌داند که با نزدیک شدن به سال 2020 دست او موقعیت او در مذاکرات بهتر و بهتر می‌شود و هر قدر که به انتخابات نزدیک شویم، ترامپ بدتر و بیشتر از قبل به دنبال توافق با این کشور خواهد بود و بدین ترتیب شروط بیشتری برای توافق می‌گذارد و حتی ممکن است از توافق اولیه در سنگاپور نیز عقب‌نشینی کند. در مقابل ایران نیز از هم‌اینک دست بالا و موقعیت به شدت قدرتمندتری را در مذاکرات دارد.

این شرایط اما در حالی ایجاد شده است که برخی از اصلاح‌طلبان و غرب‌گرایان در داخل ایران به اعضای کمپین انتخاباتی ترامپ تبدیل شده و باوجوداینکه می‌دانند گزینه مذاکره با کسی که دوست دارد ادای «مرد دیوانه» را در عالم سیاست دربیاورد ایده جالب و منطقی‌ای نیست، باز هم بر مواضع خود پافشاری می‌کنند.

این افراد که همیشه و در هر شرایطی خواهان گفت‌وگو و دوستی با آمریکا بوده‌اند (حتی در روزهای خروج آمریکا از برجام و توهین ترامپ به مردم و دولت ایران)، امروز هم هرکدام سعی دارند مشوق دولت و حسن روحانی برای دیدار با ترامپ در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل باشند.

شاید در سال‌های گذشته افرادی چون تاجزاده که هم‌اینک نیز طرفدار مذاکره با ترامپ است، دوگانه جنگ و مذاکره راه می‌انداختند تا شرایط کشور را بحرانی جلوه داده و به سمت گفت‌وگو با آمریکا پیش بروند اما به یمن حادثه پهپاد آن‌ها نیز دیگر روی سخن گفتن از جنگ ندارند و تنها از این مسئله می‌گویند که مذاکره ابزار است نه تابو و چنان از تابوی مذاکره و لغو تحریم‌ها از طریق مذاکره صحبت می‌کنند که گویی اصولاً تاکنون مذاکره‌ای با «کدخدا» بر اساس دکترین این افراد صورت نگرفته و مردم خاطره برجام را به کلی از یاد برده‌اند.

عبدالله ناصری مشاور سید محمد خاتمی هم ناامیدانه به دنبال پذیرش تنها پیشنهادی است که این بار از طرف ماکرون به ایران آورده شده است. او معتقد است از این طریق باید به سمت مذاکره رفت زیرا گزینه بازگشت آمریکا به برجام غیرواقع‌بینانه است! او هم این بار نمی‌تواند بیان کند مذاکره نکردن با آمریکا به معنای جنگ است اما ترجیح می‌دهد این خط را دنبال کند که مذاکره نکردن به معنای بستن راه توسعه و تنفس ملت و فاجعه و قتل ملت ایران است!

الهه کولایی هم رد مذاکره را از شیوه‌های نامعمول در محیط بین‌الملل می‌داند اما بیان نمی‌کند که آیا مذاکره در شرایطی که طرف مقابل هر زمان که فرصتی بیابد شیوه جدیدی برای به‌پیش بردن کمپین فشار حداکثری‌اش پیدا می‌کند، کار معمولی در عرصه روابط بین‌الملل هست یا نه!

عبدالله رمضان زاده هم به‌نوعی دیگر راه برای امتیاز دادن به ترامپ در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را باز می‌کند و می‌گوید دولت آمریکا باید برای اینکه ثابت کند اهل مذاکره است تحریم وزیر خارجه را بردارد تا حسن نیت خود را ثابت کرده باشد! حسین موسویان از نزدیکان به تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای نیز در مطلبی با بیان برخی شروط بیان کرده است که مذاکره با ترامپ بنا به شرایطی امکان پذیر است. همین افراد که تا دیروز بنا به گفته جان کری، اعتقاد داشتند باید تا آمدن رئیس‌جمهور بعدی دموکرات آمریکا صبر کرد تا دولت ایالات‌متحده دوباره به برجام بازگردد، حالا که فضای مذاکرات انتخاباتی دموکرات‌ها نشان می‌دهد آن‌ها هم تمایلی به بازگشت بدون قید و شرط به توافق هسته‌ای سال 2015 با ایران ندارند، حالا می‌خواهند با ترامپ وارد معامله شده و به کمپین انتخاباتی او درست در قلب ایران تبدیل شوند!

و این در حالی است که بارها تذکر داده شده است نزول و سقوط ترامپ و دولتش از 12 شرط تسلیمی برای ایران به اصرار برای یک عکس یادگاری صرفاً نتیجه همین راهبرد منطقی و عقلانی ایران موسوم به «مقاومت فعال» است که هر روز دشمن را به عقب می‌راند و در صورتی که با اقدامات ناعاقلانه‌ای همچون مذاکره(حتی به شرط و شروط) با آمریکا صورت گیرد و امتیازی هرچند حداقلی به آنها داده شود، به معنای ارسال پیامی بسیار خطرناک به آمریکایی‌ها خواهد بود که ایران نهایتاً زیر بار فشار کوتاه می‌آید؛ و بدین ترتیب کمپین فشار حداکثری علیه ایران مجدداً احیا می‌شود.

انتهای پیام/

R42329/P42329/S8,95,1128/CT12

منبع: تسنیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۱۸۹۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تهاجم زمینی به رفح یا توافق/ در میز آتش‌بس چه می‌گذرد؟

گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا- مریم خرمائی: تانک‌های اسرائیلی با عبور از گذرگاه رفح راه خود را به داخل جنوبی‌ترین منطقه غزه در همسایگی نوار مرزی مصر باز می‌کنند.

باز شدن مسیر آنها به داخل این منطقه که به‌گونه‌ای خط قرمز ملت‌های مسلمان و چه‌بسا جامعه جهانی در مقابل رفتار لجام‌گسیخته اسرائیل تلقی می‌شود، به دنبال حملات هوایی گسترده‌ای صورت می‌گیرد که از شب گذشته علیه غیرنظامیان رفح آغاز شد.

اسرائیل از آغاز عملیات رفح خبر داده یا به عبارت بهتر می‌گوید «حملات هدفمند» را آغاز کرده است.
آمریکا هم به‌نوبه خود، گرفتار در نقش‌های متضاد «حامی اسرائیل» و «میانجی آتش‌بس غزه»، با گفتن این جمله که «حمله تازه اسرائیل به رفح عملیات نظامی بزرگی نیست»، می‌کوشد تا از تبعات منفی بار اضافه‌ای که «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی بر میز مذاکره مصر تحمیل کرده است، بکاهد.

برای همین است که وقتی ارتش رژیم اسرائیل مدعی می‌شود که گذرگاه مرزی رفح را به‌طور کامل به کنترل خود درآورده و هم‌اکنون در حال «پاک‌سازی گسترده» منطقه است، کاخ سفید می‌گوید که تمرکز خود را بر پیشگیری از شکل‌گیری یک عملیات بزرگ در این منطقه خواهد گذاشت.

در قاهره اما، میز مذاکره همچنان برقرار است. حماس بعد از اعلام موافقت با طرح پیشنهادی قطر و مصر برای برقراری آتش‌بس غزه، صبح امروز سه‌شنبه، بار دیگر هیئت دیپلماتیک خود را راهی پایتخت مصر کرد.

پارادوکس جنگ و دیپلماسی

برای حماس، ایدئال «خاتمه جنگ» است. اما پای میز مذاکره، چانه‌زنی‌ها روی «توقف با چشم‌انداز تمدید» متمرکز شده تا از موضع تل‌آویو مبنی بر اینکه «فقط جنگ را تعلیق می‌کنم» ابهام‌زدایی شود

آن طرف میز مذاکرات غیرمستقیم، قرار است هیئتی از اسرائیل بنشیند. پارادوکسی قابل‌تأمل ازآنچه در میدان جنگ و صحنه دیپلماسی می‌گذرد.

عملیات زمینی به‌اصطلاح محدود در رفح به این بهانه آغاز شده که «آتش‌بس مورد تأیید حماس مبتنی بر نسخه‌ای تعدیل‌شده از پیشنهاد مصر است و تعهداتی را متوجه اسرائیل می‌کند که هرگز موردقبول تل‌آویو واقع نخواهد شد.»

در دور قبلی مذاکره که شنبه به پایان رسید، هیئت اسرائیلی حضور نداشت چراکه نتانیاهو (بی‌بی) گفته بود که اعزام تیم مذاکره‌کننده‌اش مشروط به پیشرفت در گفتگو‌ها است.

اکنون، دفتر نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرده «باآنکه پیشنهاد‌های حماس با شرایط اسرائیل فاصله دارد، تل‌آویو تصمیم به ارسال هیئتی برای بررسی احتمال رسیدن به توافق طبق شرایط قابل‌قبول برای اسرائیل گرفته است».

این یعنی، به‌رغم چنگ و دندان نشان دادن در میدان نبرد هوایی و جنگ زمینی، باب گفتگو همچنان باز است.

اختلاف سر چیست؟

تا قبل از اعلام موافقت مقاومت فلسطین با نسخه پیشنهادی مصر، بهانه نتانیاهو برای لشکرکشی به رفح، این بود که حماس به آتش‌بس تن نمی‌دهد. اکنون، با قبول آتش‌بس از سوی حماس، توپ به زمین اسرائیل افتاده و توجیهات قبلی رژیم خریداری ندارد یا دست‌کم هزاران اسرائیلی‌ای که شب گذشته خیابان‌های تل‌آویو را مسدود کردند تا بی‌بی را برای قبول آتش‌بس تحت‌فشار بگذارند، خریدار بهانه‌های او نیستند. آنها جز به رفتن نتانیاهو و بازگشت اسرای صهیونیست راضی نمی‌شوند.

«آمریکا» علاوه بر حامی اسرائیل و میانجی مذاکره، به یک کلیدواژه مهم در گفتگو‌های صلح غزه تبدیل شده است

اینکه چه چیز در نسخه آتش‌بس تعدیل‌شده مصر، به مذاق اسرائیل خوش نیامده، دقیقاً مشخص نیست. اما ظاهراً پای بندی در میان است که به‌موجب آن، حماس تضمین‌هایی را می‌گیرد مبنی بر اینکه شرایط دوباره به قبل از دوره آتش‌بس بازنمی‌گردد.

برای حماس، ایدئال «خاتمه جنگ» است. اما پای میز مذاکره، چانه‌زنی‌ها روی «توقف با چشم‌انداز تمدید» متمرکز شده تا از موضع تل‌آویو مبنی بر اینکه «فقط جنگ را تعلیق می‌کنم» ابهام‌زدایی شود.

اسم آن کشوری که قرار است تضمین بدهد، آشکارا به میان نمی‌آید. اما به‌احتمال‌زیاد، صحبت از آمریکا است. «آمریکا» علاوه بر حامی اسرائیل و میانجی مذاکره، به یک کلیدواژه مهم در گفتگو‌های صلح غزه تبدیل شده است آن‌چنان‌که به‌دفعات از حماس و حتی ایران به‌عنوان اصلی‌ترین هماهنگ‌کننده محور مقاومت شنیده‌ایم که «اگر آمریکا بخواهد، می‌تواند» به اسرائیل فشار بیاورد.

 چندی پیش، شبکه سعودی «الشرق» گفته بود «توافق آتش‌بس در غزه پس‌ازآنکه آمریکا ضمانت‌های لازم را برای اجرای آن ارائه کرد، قریب‌الوقوع شده است».

وسواس ذهنی و حقیقت ثابت

اکنون سؤال این است که «آیا، اسرائیل به آنچه آمریکا ضمانت کرده تن می‌دهد؟»

پاسخ به این سؤال، با توجه به رابطه دیرینه «تل‌آویو-واشینگتن» می‌توانست به‌سادگی گفتن «بله» باشد. اما جنگ غزه گره‌های کوری را به این رابطه افزوده که دست‌کم تا الآن با دیپلماسی باز نشده است. وزاری تندروی کابینه، بی‌بی را تهدید کرده‌اند که اگر به «خاتمه جنگ» راضی شود، استعفا می‌دهند. بدون وزرا، کابینه فرومی‌پاشد، انتخابات زودهنگام برگزار می‌شود و کسی نخست‌وزیری دوباره نتانیاهو را نمی‌خواهد.

اگر او تهاجمی تمام‌عیار را علیه رفح آغاز کند، باز هم بعد از پایان عملیات باید کنار برود؛ چراکه بعید است حتی یکی از اسرای صهیونیست را زنده ازآنجا خارج کند. اکنون مردی که به‌هرحال باید صندلی نخست‌وزیری اسرائیل را خالی کند با یک وسواس ذهنی دست‌به‌گریبان است: «به قیمت کشته شدن اسرای صهیونیست و پذیرفتن انگ جنایت‌کار جنگی بابت کشتن بی‌رویه ساکنان رفح، حماس را ریشه‌کن کند یا نه»؟

اعزام هیئت اسرائیلی برای مذاکره با حماس، یعنی نتانیاهو تا ریشه‏‏‌کن کردن مقاومت فاصله زیادی دارد

با این درگیری ذهنی است که نتانیاهو با توپی که حالا در زمین اسرائیل است، بازی می‌کند و بلاتکلیف است که باز هم مثل سابق آن را به وزرای افراطی کابینه پاس دهد یا به آمریکا که می‌کوشد بین هویت چندگانه «حامی صهیونیسم»، «میانجی مذاکره» و «ضامن آتش‌بس» تعادل خود را گم نکند.

در آن‌سوی میز مذاکره اما، فارغ از وسواس ذهنی نتانیاهو برای تیشه زدن به ریشه مقاومت فلسطین، حماس یک حقیقت ثابت است و فارغ از واسطه‌های قطری، مصری و آمریکایی، هیئت اسرائیلی به قاهره می‌رود تا با هیئت حماس مذاکره کند.

شاید وقت آن رسیده که بی‌بی هم مانند شرکای آمریکایی، چشم خود را به روی این حقیقت ثابت باز کند و شکست را بپذیرد.

یک نشانه از باز شدن چشم آمریکا به روی حقیقت حماس، تن دادن واشینگتن به مصالحه احتمالی «فتح» و حماس با وساطت روسیه و چین است. تأییدی ضمنی بر وجاهت مطالبه دیرینه حماس برای تبدیل‌شدن به یک جریان سیاسی مشروع در آینده فلسطین (اینجا منظور مشروعیت بین‌المللی است).

آتش‌بس غزه برای همه طرف‌ها یک فرصت توأم با تهدید است. حماس تجدیدقوا می‌کند، آمریکا به پروژه‌های انتخابات ریاست‌جمهوری و عادی‌سازی بازمی‌گردد و اسرائیل موج ضدصهیونیسم جهانی را مهار می‌کند. اما صحبت از این تهدید‌ها و فرصت‌ها بماند برای فردای پس از آتش‌بس احتمالی.

انتهای پیام/

مریم خرمائی

دیگر خبرها

  • همکاری‌های کشاورزی ایران و تاجیکستان گسترش می‌یابد
  • تهاجم زمینی به رفح یا توافق/ در میز آتش‌بس چه می‌گذرد؟
  • موفقیت کمپین تحریم اسرائیل در کشورهای اسلامی
  • اعتراف روزنامه غربگرا: ایران  سه بر صفر از آمریکا جلو است
  • ترامپ بهترین دوست اسرائیل!
  • آنچه دربارۀ دیکتاتوری گفتم جدی نبود- ترامپ
  • افزایش کمک‌های مالی برای کمپین انتخاباتی ترامپ
  • ترامپ دولت بایدن را به «گشتاپو» تشبیه کرد
  • منافع غرب در باقی ماندن اسرائیل است
  • ترامپ، دولت بایدن را با گشتاپو مقایسه کرد