آیا قیام عربی احیا شده است؟ /اعتماد را به مدارس دولتی برگردانید! /صلح منطقه در سایه همکاری کشورهای همسایه چگونه ممکن است؟
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۰۴۰۵۶
سفر امروز روحانی به نیویورک، پست پرده حمله به زنگنه، کارنامه ترامپ در جامعه بینالملل، رشد بخش خصوصی، بهجای خصوصیسازی، نورافکن روی یارانههای پنهان، آخرین دربی مردانه با پیروزی پرسپولیس، عدم افزایش قیمت حاملهای انرژی، شهاب حسینی و پارسا پیروزفر در نقش شمس و مولانا و ضرب الاجل اعلام اموال مقامات از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز دوشنبه اول مهرماه در حالی چاپ و منتشر شد که ضرب الاجل اعلام اموال مقامات با رونمایی از سامانه دارایی مسئولان، تیترها و تصاویری در ارتباط با اول مهر و آغاز بازگشایی مدارس همراه با گزارشهایی از وضعیت کلاسهای درسی و مدارس در مناطق محروم و شهرهای بزرگ در کنار خبر سفر رئیس جمهور روحانی به نیویورک و دلایل تغییر لحن ترامپ و سخنان روز گذشته روحانی درباره ائتلاف صلح و امید در منطقه در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ائامه تعدادی از یادداشتهای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
آیا قیام عربی احیا شده است؟
روزنامه ابتکار طی گزارشی در شماه امروز خود شروع اعتراضات خیابانی در مصر و پیامدهای آن را بررسی کرد و در بخشی از آن نوشت: تظاهرات اعتراضی در مصر در حالی جریان پیدا کرد که از زمان به قدرت رسیدن السیسی طی یک کودتا علیه محمد مرسی، وی که با کسب بیش از ۹۷ درصد آرا دوباره به ریاست جمهوری رسیده و امسال نیز با برگزاری یک رفراندوم اختیاراتش در قدرت را افزایش داده است، چنین اقدامات اعتراضی بیسابقه توصیف میشود. هرچند در طول پنج سال گذشته نسبت به عملکرد السیسی در زمینه حقوق بشر و آزادیهای سیاسی نقدهایی جدی مطرح شده است، اما جرقه اعتراضات اخیر را محمد علی در اسپانیا زده است. او که به عنوان یک بازیگر و پیمانکار ساختمانی شناخته میشود با انتشار مجموعه پستهایی در شبکههای اجتماعی، السیسی را به فساد متهم و عنوان کرده بود: در حالی که مردم در سطل زباله مشغول جمعآوری غذا هستند، او برای خود کاخ میسازد.
به همین منظور مردم روز جمعه با شعار السیسی دیگر کافیست به خیابانها آمده و دامنه جنبش آنها اکنون به کانادا و آمریکا نیز رسیده است به طوری که همزمان با تشدید تدابیر امنیتی در مصر، در نیویورک دهها نفر از مصریها با تجمع در برابر سازمان ملل، خواستار کنارهگیری السیسی از قدرت و محاکمه اطرافیان وی شدند.
در تورنتوی کانادا نیز جمعی از مصریها ضمن حمایت از تظاهرات مردم که گفته میشود در گوشه و کنار شهرهای مختلف طی دو روز گذشته جریان داشته، خواستار کنار رفتن السیسی از قدرت شدند. همزمان با این موضوع محمد علی بار دیگر طی فراخوانی خواستار حضور میلیونی مردم در روز جمعه آینده در خیابانها شده و اعلام کرد این جنبش متعلق به جریان خاصی نیست، بلکه انقلاب مردم است. وی همچنین از نهادهای قانونگذاری مصر درخواست کاهش اختیارات رئیسجمهوری را کرده و ضمن تاکید بر ایجاد تغییرات در ساختار سیاسی مصر، گفته که منتظر تصمیم وزیر دفاع و نهادهای دولت نسبت به درخواستها برای برکناری عبدالفتاح السیسی است.
این اتفاقات در مصر با پیوند خوردن به تحولاتی که در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا جریان داشته، به گفته کارشناسان میتواند بار دیگر اوضاع کشورهای این منطقه را دستخوش تغییراتی مهم و اساسی کند. هرچند هنوز دامنه اعتراضات در مصر گسترش پیدا نکرده و مشخص نیست که تا چند روز تداوم خواهد داشت، اما طی ماههای گذشته شاهد بودیم که در سودان عمر البشیر پس از دهها یکهتازی در قدرت با پایداری مردم ساقط شد. از سوی دیگر مردم معترض الجزایر توانستند پس از ماهها اعتراض خیابانی عبدالعزیز بوتفلیقه را مجبور به استعفا کنند.
در همین راستا، لیبی نیز صحنه تحولات مهمی است به طوری که همچنان جنگ داخلی میان دولت وحدت ملی و نیروهای خلیفه حفتر جریان دارد و با توجه به حمایتهای خارجی از دو سو، درگیریها ادامه داشته و احتمال تشدید آن طی هفتههای آینده نیز وجود دارد. همچنین یمن اکنون به فاز جدیدی از تحولات وارد شده است. واگرایی و اختلافات اساسی میان امارات و عربستان در صحنه میدانی یمن که در موضوع بندر عدن متبلور شده، اکنون با حملات انصارالله به آرامکو آرایش جدیدی به خود گرفته است.
در سوریه هم هرچند بشار اسد توانسته که با بازپسگیری مناطق وسیعی از خاک کشور، خود را تثبیت کند، اما در این میان اوضاع ادلب و نیز مسئله شمال سوریه همچنان تحولات این کشور را در هالهای از ابهام قرار داده است. این در حالی است که مردم خسته از سالها جنگ داخلی در سوریه همچنان فارغ از گروهها و نیروهای افراطگرایی زیادی که در این کشور فعالیت میکنند، پتانسیل خود را برای ادامه اعتراضات و در انداختن طرح جدیدی از حاکمیت سیاسی در سوریه حفظ کردند.
اعتماد را به مدارس دولتی برگردانید!
سید صادق غفوریان در بخشی از یادداشت روز روزنامه خراسان با عنوان اعتماد را به مدارس دولتی برگردانید! نوشت: بنابر آماری که چندی قبل معاون وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده است هم اکنون ۱۱ درصد دانش آموزان در مدارس غیر دولتی در حال تحصیل هستند که این عدد، از جمعیت حدود ۸۵ تا ۹۰ درصدی مدارس دولتی حکایت میکند.
حال من و شما که احتمالا فرزندانمان در مدارس دولتی تحصیل میکنند وقتی با چنین خبری مواجه میشویم که دانش آموزان این مدارس جایی در میان نفرات برتر کنکور نداشته اند آیا ناخودآگاه نوعی نگرانی و ناامیدی از مدرسهای که فرزندمان در آن تحصیل میکند به سراغمان نمیآید؟ آیا این دغدغه ذهنمان را اذیت نمیکند که پس قطعا فرزند ما جزو نفرات برتر کنکور نخواهد بود؟
جدای از این دغدغه ذهنی، به هر روی والدین خود بر بسیاری از کمبودها و چالشهای این مدارس ناظرند و به سادگی میتوانند تفاوتهای فاحش آموزشی میان این مدارس و مدارس غیردولتی را مقایسه کنند.
هیچ گاه این جمله یک مدیر دبستان را از یاد نمیبرم که میگفت: «من و همکارانم همین که بتوانیم این ۶۰۰ دانش آموز مدرسه را ظهرها سالم به خانه هایشان برگردانیم باید خدایمان را شکر کنیم.» طبیعی است از چنین آموزشگاهی که ذهنیت مدیر این گونه و احتمالا کلاس هایش نیز با تراکم جمعیت مواجه است، هیچ گاه نمیتوان وضعیت مطلوب و حتی نیمه مطلوب آموزشی را انتظار داشت.
۲ – باز همان ماجرای مافیای کنکور
تحلیل آماری نتایج کنکور امسال از وضعیتی حکایت دارد که ناخودآگاه این ذهنیت تقویت میشود که کنکور و رشتههای بهتر، نه به طور مطلق، اما به پولدارها بیشتر روی خوش نشان میدهد. وقتی یک خانواده با شرایط مالی بهتر امکان پرداخت شهریه در مدارس ویژه و امکانات آموزشی موسسات کنکوری را داراست طبیعی است که در جایگاه بهتری برای کسب صندلیهای با کیفیت دانشگاهها قرار دارد. در کنار این داستان، موسسات کنکور که در سالهای اخیر از آنها به عنوان «مافیای کنکور» یاد میشود با ایجاد این ذهنیت در دانش آموزان که «بدون ما موفق نمیشوید»، سیستم آموزشی و تربیت علمی را به آن سو برده اند که برنده اول ماجرا «جیب» آن هاست. در این میان باوجود منازعات فراوان و اعتراضات علیه آن ها، اما این مافیا همچنان میتازد و به نظر رقیبی نیز ندارد.
۳ – قصه تلخ نابرابری آموزشی
هم اکنون ۱۱ درصد دانش آموزان با جمعیتی بین یک میلیون و ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار دانش آموز در مدارس غیردولتی تحصیل میکنند و اگرچه در برنامه ششم توسعه پیش بینی شده است این رقم به ۱۵ درصد افزایش یابد، اما به نظر به همین میزان نیز بر نابرابری آموزشی دامن خواهد زد. برای نمونه جذب معلمان و کارشناسان آموزشی توانمند و با انگیزه به دلیل تامین شرایط مالی بهتر برای آنها از جمله دلایلی به شمار میآید که سیستم آموزشی کنونی را در وضعیت توزیع معنادار رتبههای برتر کنکور قرار داده است. در مقابل این فضای مطلوب آموزشی، با نگاهی به مدارس و سیستمهای آموزشی شهرستانهای دور از مرکز در استانهای محروم، به سادگی میتوان چهره نامهربان نابرابری آموزشی را مشاهده کرد. اگرچه در چند وقت اخیر، آموزش و پرورش از طرحی با عنوان «شهاب» یاد میکند که براساس آن قرار است به شناسایی استعدادها و سرمایه گذاری بر آنها بپردازد، اما بعید به نظر میرسد در این روزگار روزمرگی آموزش و پرورش، اجرای چنین طرحهایی به حداقل توفیقات نایل شود.
۴ –به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش رجوع کنیم
با همه این تفاسیر و البته بسیاری دیگر از مواردی که در این مجال اندک نمیتوان به آن اشاره کرد، تنها راه پیش روی جلوگیری از گسترش آسیبهای موجود در سیستم آموزش و پرورش کشور، به کارگیری و اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است که طی سالهای اخیر با وجود تاکید بر آن، اما همچنان در ریل اجرایی قرار نگرفته است. این سند در نقطه مقابل آسیب نابرابری آموزشی، فارغ از نوع مدرسه و طبقه اجتماعی افراد، «طراحی و استقرار نظام جامع هدایت تحصیلی و استعدادیابی دانش آموزان بر اساس نیازهای کشور» را پیش بینی کرده است که قطعا اجرای دقیق و درست آن علاوه بر ایجاد عدالت آموزشی، تنها مسیر برون رفت از وضعیت آشفته فعلی به شمار میآید.
امروز بیش از هر زمانی با توجه به شرایط اقتصادی نیازمندیم تا برای اغلب خانوادههایی که توان فرستادن فرزندان خود به جایی جز مدارس دولتی را ندارند با کیفیت بخشی بسترهای اعتماد وامید به نظام آموزشی را فراهم آوریم.
صلح منطقه در سایه همکاری کشورهای همسایه چگونه ممکن است؟
اردشیر نوریان طی یادداشتی که در شماه امروز روزنامه اعتماد منتشر شده نوشت: در حالی که رییسجمهوری در سخنرانی روز گذشته خود در مراسم رژه نیروهای مسلح در پایتخت از راهبردی جدید برای برقراری صلح و آرامش در منطقه تحت عنوان «ائتلاف امید و ابتکار صلح هرمز» رونمایی کرد، باید توجه داشته باشیم که جمهوری اسلامی هیچگاه در منطقه خواهان جنگ و درگیری نبوده و آغازگر هیچ تهاجمی نیز در طول تاریخ نبوده است. این سیاست، طبیعتا همچنان امروز هم پابرجاست و جمهوری اسلامی هرگز چشم طمعی به همسایگان نداشته است. با این حال در چند سال گذشته برخی کشورهای منطقه همچون عربستان سعودی اقدام به پیگیری سیاستهای خصمانه علیه جمهوری اسلامی کردند که البته به لطف خداوند به نتیجهای نرسیدند. با این همه، اما جمهوری اسلامی همواره بر پایه سیاستهای اعلامی خود، امنیت کشور را در راستای صلح و ثبات در منطقه و امنیت و آرامش کشورهای همسایه تعریف کرده است و براساس این راهبرد اصولی نیز میتوانیم سخنان روز گذشته رییسجمهوری را به این ترتیب تحلیل کنیم که اگر کشورهای همسایه با اتخاذ سیاستهای دوستی و تعامل گامی به سوی صلح و ثبات منطقه بردارند، جمهوری اسلامی نیز کاملا آمادگی دارد که در این راستا گام برداشته و جلو بیاید.
این راهبرد، سیاستی منطقی و معقول است و امیدواریم کشورهای منطقه هم به جبران گذشته پرداخته و به نحوی جبران مافات کنند تا جمهوری اسلامی نیز که همواره در این راستا گام برداشته است، به مسیر خود ادامه دهد. بنابراین میتوان امیدوار بود که از این پس شاهد هماهنگی بیشتری در منطقه باشیم. فراموش نکنیم که این راهبرد اصولی، هم به نفع مردم منطقه و کشورهای اسلامی و هم به سود قدرتهای منطقهای همچون ایران و عربستان است. با این همه باید توجه داشته باشیم که ایجاد صلح و آرامش، با همراهی کشورهای منطقه با سیاستهای سلطهگرایانه کشورهای خارجی هرگز محقق نخواهد شد و اگر این کشورها به راستی خواهان ثبات و امنیت هستند، باید با روحیه تعامل و همکاری منطقهای به سوی این هدف گام بردارند. به هر تفسیر، سیاستِ راهبردی جمهوری اسلامی همواره با اصول و مبانی دستیابی به صلح و همکاریهای منطقهای همگام و همراه بوده و اکنون نیز این راهبرد است که میتواند راهگشا باشد؛ اما به شرط آنکه، تمامی کشورها و بازیگران منطقهای به الزامات این سیاست پایبند باشند و این مهم را از یاد نبرند که برقراری دوستی و صلح رابطهای یکطرفه نبوده، بلکه دوطرفه است و نیازمند تعامل و همکاری.
منبع: تابناک
کلیدواژه: تظاهرات مصر هپکو اراک حسن یزدانی استقلال پرسپولیس هفته دفاع مقدس مرور روزنامه ها عربستان سعودی خصوصی سازی شمس و مولانا حامل های انرژی قیمت نفت پرسپولیس استقلال دربی شهاب حسینی پارسا پیروزفر بازگشایی مدارس اول مهر یک مهر پاییز تغییر ساعت بهار عربی قیام عربی مصر تونس الجزایر لیبی سوریه بشار اسد عمر البشیر سودان تظاهرات مصر هپکو اراک حسن یزدانی استقلال پرسپولیس هفته دفاع مقدس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۰۴۰۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واقعاً روس ها درباره جنگ پوتین چه فکر می کنند؟/ سقوط مخاطبان تلویزیون دولتی در روسیه/ روس ها بیشتر چه کلماتی را در گوگل جست و جو می کنند؟
در 23 ژوئن 2023، یوگنی پریگوژین، رهبر واگنر، شورشی علیه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه به راه انداخت.
به گزارش جماران، فارن پالیسی در این باره می نویسد: تصمیم پریگوژین منجر به برخی از خارقالعادهترین صحنهها در تاریخ اخیر روسیه شد. هنگامی که نیروهای گروه واگنر کنترل مرکز استان روستوف را به دست گرفتند، جمعیت شهر علناً شورشیان را در آغوش گرفتند و برای آنها غذا و نوشیدنی آوردند و آنها را در مقابل دوربین های تلویزیونی زنده تشویق کردند. زمانی که پریگوژین شخصاً ظاهر شد، اندکی قبل از اینکه سرانجام شورش خود را رها کرد، همه از او استقبال کردند. اینجا چه خبر بود؟ آیا مردم روستوف صرفاً وضعیت پریگوژین را به عنوان گویای حقایق ناخوشایند در مورد حمله به اوکراین تحسین می کردند؟ آیا آنها فقط ناامیدی خود را از بی کفایتی آشکار سران ارتش عادی ابراز می کردند؟ آیا آنها فکر می کردند که واگنر پیروز می شود و در حال انتخاب طرف خود در این مخاصمه بودند؟ آیا آنها از فرصت برای ابراز نارضایتی گسترده تر استفاده می کردند؟ یا همه موارد فوق - یا هیچ کدام؟
شورش پریگوژین تصویر واضحی از مشکلاتی را ارائه می دهد که هر کسی که سعی می کند بفهمد مردم روسیه واقعاً چه فکری می کنند، با آن مواجه است. اما این سوالی است که نیاز به پاسخ فوری دارد. مقابله با رژیم پوتین و جنگ آن علیه اوکراین بسیار سخت تر خواهد بود مگر اینکه سیاست گذاران و استراتژیست ها بتوانند به درک درستی از افکار عمومی روسیه برسند.
پوتین در سخنرانی شب سال نو خود در پایان سال 2023 این دیدگاه را بیان کرد که میخواهد روسها و تا حدی سایرین بپذیرند: مردم روسیه و رهبر آنها یک «جامعه متحد» را تشکیل میدهند. در این روایت، بین دیدگاه پوتین برای کشور و آنچه روسهای معمولی میخواهند، فاصلهای وجود ندارد و این شامل جنگ در اوکراین میشود، که او آن را به عنوان یک مبارزه قهرمانانه (علیه به اصطلاح نئونازیها) به تصویر میکشد که به طور گسترده توسط شهروندان حمایت میشود.
البته واقعیت نسبتاً پیچیده تر است. این ظاهر اجماع یکپارچه توسط یک دولت پلیسی فراگیر اجرا می شود. یک دستگاه امنیتی عظیم همه چیزهایی را که روسها میگویند و انجام میدهند زیر نظر دارد. برخی از برجستهترین منتقدان پوتین، مانند ولادیمیر کارا مورزا و ایلیا یاشین، به اتهام انتشار «اطلاعات نادرست» درباره ارتش روسیه و جنگ، در حال گذراندن محکومیتهای چشمگیر زندان هستند. الکسی ناوالنی، مخالف پیشرو، یکی دیگر از فعالان معروف ضد جنگ، اخیراً در شرایط نامشخصی در زندان درگذشت. اندکی پس از آن، دستیار او که در تبعید در لیتوانی زندگی می کرد، مورد حمله وحشیانه یک مهاجم با چکش قرار گرفت.
روس های معمولی به خوبی از خطرات ناشی از گفتن حرف نادرست آگاه هستند. سالمندان هنوز خاطرات روشنی از زندگی در زمان رهبران سابق جوزف استالین و لئونید برژنف دارند، خاطراتی که به طرق مختلف به نسلهای کنونی رسیده است.
لیوبوف سوبول، فعال اپوزیسیون تبعیدی معتقد نیست که روسها مایلند آنچه را که فکر میکنند به مسئولان برگزار کننده نظرسنجی ها بگویند: او به فارن پالیسی گفت: «بیشتر اوقات با پاسخهایی که طرفداران دولت را منحرف میکند، نتایج غیرقابل اعتمادی دریافت میکنید. کسانی که از رژیم پوتین حمایت می کنند صادقانه و آشکار پاسخ خواهند داد، در حالی که افراد مخالف از ترس انتقام، مشکلات در محل کار و سایر مشکلات از گفتن حقیقت و بیان احساسات واقعی خود می ترسند.»
نظرسنجی قابل اعتماد به حداقل میزان اعتماد نیاز دارد و اعتماد عموماً در همه جوامع بسته، نه تنها روسیه، کم است. دقت هر نظرسنجی افکار عمومی منوط به در دسترس بودن پاسخ دهندگانی است که هیچ ترسی از پیامدهای منفی ندارند و می توانند پرسشگران خود را نسبتاً قابل اعتماد بدانند. هیچ یک از این شرایط در روسیه وجود ندارد.
برگزارکنندگان نظرسنجی در همه جا نگران چیزی هستند که آن را سوگیری مطلوبیت اجتماعی مینامند ؛ فشار شدید برای گفتن آنچه میدانید از شما انتظار میرود، اما در حکومتهای استبدادی، این مشکل بسیار حادتری است. تعداد کمی از روسها ممکن است نظرات واقعی خود را با کسی که نمیشناسند و از طریق تلفن با آنها تماس گرفته در میان بگذارند و حتی تعداد کمتری نیز احتمالاً نظرات مخالف خود را بیان میکند.
اینکه غرب و اوکراین چگونه پیامهای خود را به جمعیت روسیه میفرستند، تا حد زیادی به این بستگی دارد که آنها چقدر خوب روسها و طرز فکر آنها را می شناسند.
پی بردن به احساسات عمومی برای خود پوتین که ارتش کوچکی از نظرسنجی های خود را برای ارزیابی روحیه ملی دارد به همان اندازه مهم است. اما آیا واقعاً می تواند به آنها اطمینان داشته باشد تا آنچه را که نمی خواهد بشنود هم به او بگویند؟ او ممکن است هرگز نتواند خود را از روایتهای تبلیغاتی خود که به طرز شگفتانگیزی با رفتار طرفداران پریگوژین در روستوف در تضاد است، رهایی بخشد.
این مشکل با کسانی که در حال انجام نظرسنجی هستند تشدید می شود. دو مورد از برجستهترین سازمانهای نظرسنجی در کشور، مرکز تحقیقات افکار عمومی روسیه (VCIOM) و بنیاد افکار عمومی (FOM)، تحت کنترل دولت هستند. سومین مورد، مرکز که توسط گروهی از کارشناسان که در سال 2003 از VCIOM جدا شدند تشکیل شد و اغلب به عنوان مستقل توصیف می شود، بارها مورد حمله کرملین قرار گرفته که آن را به عنوان عامل خارجی محکوم کرده است.
دو سال پیش، وبسایت مستقل Proekt تحقیقی را منتشر کرد که ادعا میکرد کرملین مستقیما در کار VCIOM دخالت دارد. روزنامهنگاران ادعا کردند که VCIOM با تغییر عبارت سؤالات نظرسنجی به روشهایی که پاسخهای «مناسب» را به پاسخدهندگان القا می کند آنها را تحت فشار قرار می دهند.
همچنین گفته میشود که مقامات دولتی برگزارکنندگان نظرسنجی ها را متقاعد کردهاند که از نشان دادن روندهای بلندمدت در میزان اعتماد و محبوبیت پوتین در وبسایت شرکت خود خودداری کنند؛ از جمله پایینترین میزانی که در سال 2018 شروع شد، زمانی که موقعیت او به دلیل اصلاحات عمیقاً نامطلوب بازنشستگی تضعیف شد. اعتماد روس ها به رئیس جمهور خود در مارس 2020 به کمترین میزان در 14 سال گذشته یعنی 28.3 درصد کاهش یافت، اگرچه متعاقباً پس از تهاجم گسترده به اوکراین به شدت افزایش یافت.
بر اساس آخرین نظرسنجی لوادا که در ماه مارس منتشر شد، دادههای لوادا و سایر نظرسنجیهای مستقل، مانند روسی فیلد و گروه کرونیکل نشان میدهد که حمایت عمومی از جنگ همچنان قوی است ؛ 77 درصد. با این حال، لوادا همچنین تاکید کرد که بیشتر پاسخ دهندگان (52 درصد) طرفدار مذاکرات صلح هستند تا ادامه خصومت ها (40 درصد)، که با خواسته های کرملین همخوانی ندارد. 66 درصد از افراد مورد بررسی موافق بودند که روسیه بهای بسیار بالایی را برای تهاجم پرداخت می کند.
ولادیمیر میلوف، فعال اپوزیسیون می نویسد که این یافته ها تصویر حمایت ظاهراً محکم از جنگ را که اغلب در رسانه ها نقل می شود، پیچیده می کند. او استدلال میکند که تعداد کل حامیان ذکر شده در نظرسنجیها باید تفاوتهای مهم بین کسانی که «بیقید و شرط» از جنگ حمایت میکنند (گروهی که او ۳۵ تا ۴۰ درصد میداند) و آنهایی که «بیشتر از آن حمایت میکنند تا با آن مخالفت»، به تصویر کشیده شود.
او خاطرنشان میکند که نظرسنجیها همواره مخالفت شدیدی را با موج دوم بسیج نظامی برای اعزام به خط مقدم نشان داده، احتمالاً به همین دلیل است که پوتین تاکنون از صدور دستور آن خودداری کرده است.
میلوف همچنین می گوید که مخاطبان تلویزیون دولتی روشی که از دیرباز مورد پسند پوتین برای تثبیت پیامش در اذهان مردم بود در حال کاهش شدید است، که نشانهای از کاهش اعتماد به رسانههای رسمی است. او توجه را به تفاوتهای جمعیتی فاحش در میان پاسخدهندگان جلب میکند: حمایت از جنگ در میان افراد مسن و روستایی غالب است، در حالی که در میان جمعیت شهری جوانتر در ضعیفترین حالت خود قرار دارد.
اکثریت قریب به اتفاق مردم اساساً بی تفاوت هستند و به نظرسنجی ها و مقامات هر آنچه می خواهند بشنوند را خواهند گفت. برخی از کارشناسان آن را با اصطلاح زیبا "بی تفاوتی آموخته شده" توصیف می کنند.
کارشناسان در حال آزمایش راههای جدیدی برای مقابله با مشکل بی اعتمادی به نظرسنجی ها هستند. یکی از این راه ها استفاده از قدرت جمعآوری دادههای اینترنت است. دو دانشمند علوم سیاسی بریتانیایی، در حال بررسی پرسشهای جستجوی روسها در گوگل و یاندکس، یک موتور جستجوی داخلی هستند.
این دادهها، در میان چیزهای دیگر، نشان میدهد که روسها از لحاظ مالی بسیار کمتر از آنچه اغلب ادعا میشود احساس امنیت میکنند: پرسشها درباره «ورشکستگی»، «تأمین مالی مجدد وام مسکن» و «اهدای کلیه» از آغاز تهاجم افزایش یافته است. جستجوها درباره افسردگی، اضطراب و خودکشی نیز به شدت افزایش یافته است. محققان همچنین افزایش پرسشهای مربوط به استبداد (از جمله کار مورخ هانا آرنت در مورد توتالیتاریسم و اورول 1984) را دنبال کردند.
برای مدت طولانی، معامله ضمنی میان مردم و کرملین این بوده که پوتین رفاه و ثبات را به ارمغان می آورد و روس ها با سکوت سیاسی به آن پاسخ می دهند. اکنون این معامله با جنگ، با سربازی اجباری، عدم اطمینان اقتصادی شکسته شده است. این روزها حضور رژیم در زندگی شما بسیار زیاد شده است. اکنون در جامعه روسیه افرادی سیاسی شدهاند که قبلاً به سیاست علاقه نداشتند.
در نهایت یک چیز مسلم است: وقتی کسی به شما میگوید که روسها در دیدگاههای خود متحد و یکدست هستند، حرف آنها را نپذیرید. فهمیدن اینکه واقعاً در درون آن سرها چه می گذرد آسان نخواهد بود.