تبدیل فرصت؛ دستاویز خودنمایی سلبریتی ها
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۱۲۴۴۵
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، یکی از مباحثی که این روزها توجه صاحبنظران را به خود مشغول داشته، اختلاطی است که در حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و ... رخ داده است؛ در این معنا جامعه شاهد ورود سلبریتی ها به حوزه هایی است که تا پیش از این، حوزه هایی تخصصی محسوب می شدند؛ حوزه هایی که افراد به مدد سال ها ممارست و تجربه، می توانستند خود را در آن متخصص و متبحر بنامند؛ از کسب و کار و تجارت و صنعت غذا گرفته تا حوزه های فرهنگی و هنری چون برگزاری نمایشگاه نقاشی و چاپ کتاب و .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چندی پیش «محمد قاسمزاده» داستان نویس، از عملکرد سلبریتیها در حوزه ادبیات انتقاد کرده و بیان داشته بود: به نظرم هرکس که توانایی داشته باشد میتواند وارد عرصه ادبیات شود، اما با توجه به وضعیت اقتصادی ناشران، ورود به این عرصه برای افراد ناشناخته خیلی سخت شده است، ولی سلبریتیها راحتتر وارد این عرصه میشوند، زیرا قبلا در جای دیگری مطرح شدهاند. من در ۷۰-۸۰ سال اخیر به ندرت سلبریتیای را دیدهام که وارد ادبیات شده باشد و مطرح شود. زمانی که سلبریتیها وارد عرصه ادبیات میشوند خوانندگانی پیدا میکنند که این خوانندگان قبل از اینکه سلبریتیها وارد ادبیات شوند خواننده ادبیات نبودهاند، یا اگر خواننده ادبیات بودهاند، خواننده ادبیات عامهپسند بودهاند نه ادبیات جدی. این سلبریتیها هستند که برای این دسته از خوانندگان جذابیت دارند نه کتاب شما. چند سلبریتی سراغ دارید که از عرصههای دیگر وارد ادبیات شده باشند؟ تعدادی از سینما مانند داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، رضا کیانیان و چند نفر دیگر وارد این عرصه شده و کتاب چاپ کردهاند اما کارهایشان به اندازه سینما مطرح نشد؛ یا مثلا بهاره رهنما کتاب چاپ کرده است و هیاهو هم دارد اما واقعا کتابهای این افراد جدی گرفته میشود؟ ورود سه یا چهار سلبریتی به عرصه ادبیات نمیتواند تعیینکننده باشد. به نظرم سلبریتیها برای آزمون وارد عرصهای میشوند و بیشتر خودنمایی میکنند. آنها حتی موجکی هم ایجاد نمیکنند، موجی که یک نویسنده تازهکار هم میتواند ایجاد کند.
این مورد تنها مثالی از حجم گسترده حوزه هایی است که سلبریتی ها به مثابه میدانی برای آزمون و خطای موفقیت گام در آنان می گذارند و بعضا نارسائی ها و مشکلاتی را برای متخصصان این حوزه ها به وجود می آورند.
آنچه در ادامه می آید گفت وگوی دکتر «علیرضا شریفی یزدی» در همین زمینه با پژوهشگر ایرنا است.
تبدیل فرصت؛ فرصت جاه طلبی
این جامعه شناس و استاد دانشگاه در ابتدا و ضمن اشاره به دلایلی که باعث ورود سلبریتی ها به حوزه های غیرتخصصی ایشان می شود، بیان داشت: به لحاظ اجتماعی و از نظر جامعه شناسی و روانشناسی این موضوعات قابلیت تحلیل و مطالعه دارند؛ از دید روانشناسی تیپ های نارسیسیتیک یعنی شخصیت های خودشیفته، کسانی هستند که به عرصه های مختلف ورود می کنند و خودشان را صاحب حق می دانند که در زمینه های مختلف اظهارنظرهای به ظاهر تخصصی کرده یا در آن حوزه ها، فعالیتی داشته باشند؛ بنابراین به لحاظ روانشناسی باید به دنبال تیپ شخصیتی یا اختلال شخصیت در افراد بگردیم که بعضی خودبزرگ منش هستند (خود را نسبت به دیگران بزرگ می پندارند) و به این دلیل است که به خود اجازه می دهند که در عرصه های مختلف حتی بدون این که زمینه های کافی و تخصصی داشته باشند، ورود و اظهار نظر کنند.
وی افزود: در تحلیل این وضعیت از نظر جامعه شناسی، نظریه ای به نام «تبدیل فرصت ها» داریم؛ این نظریه می گوید وقتی که شما یک فرصتی را دارید، تلاش می کنید تا این فرصت را به فرصتی دیگر بدل کرده و از مزایای فرصت های بعدی (فرصت دوم، سوم و...) استفاده کنید؛ مثلا یک نفر فرصتِ قدرت دارد (نماینده مجلس، استاندار و... است) و از این فرصت برای ایجاد منافعی برای خودش استفاده می کند که فرصت قدرت را به فرصت ثروت بدل می کند؛ در مورد سلبریتی ها هم این موضوع صادق است؛ یعنی آنها از فرصت مشهور بودنشان مثلا در حوزه هنرپیشگی یا ورزش فوتبال و ... استفاده می کنند و رستوران های زنجیره ای به اسم خودشان می زنند یا برند درست می کنند.
«از نظر جامعه شناسی اولین دلیلی که باعث می شود یک سلبریتی در حوزه های غیرتخصصی ورود می کند، این است که جامعه نتوانسته به هنگام و در وقت مناسب، نخبگان حوزه های خودش را تربیت کند، بشناساند و به آنها میدان بدهد. مثلا مجری گری هم مانند هنرپیشگی یک گرایش و تخصص مجزا و حرفه ای است، ولی وقتی که یک هنرپیشه در جایگاه مجریگری قرار می گیرد، بدین معنا است که این جامعه در حوزه هنر شایسته سالار نیست؛ وگرنه کسانی که در حوزه مجری گری کار می کنند، باید دوره هایی ببینند و تخصص هایی داشته باشند؛ ضمن این که رسانه ها هم به دلیل کم مخاطب بودن، از شهرت کسی که توان مجری گری ندارد، استفاده می کنند و به این شکل، سعی در جذب مخاطب برای خودشان دارند. کاری که بسیاری از تلویزیون های دنیا و متاسفانه سیمای خودمان انجام می دهد؛ مثلا از «گلزار» یا برخی دیگر از چهره ها دعوت می کند تا مجریگری کنند، در حالی که این افراد اساس مجری نیستند».
شریفی یزدی خاطر نشان ساخت: در نتیجه دلیل این داستان از نظر فردی، خودشیفتگی فرد و از نظر اجتماعی، تبدیل فرصت کردن است؛ تبدیل فرصت معرفت به قدرت، قدرت به ثروت، ثروت به شهرت و... ؛ از منظر جامعه شناختی این چنین تبدیل فرصت هایی، نشان می دهد که جامعه در شایسته پروری ناتوان است. شایسته سالاری، شایسته پروری و نخبه سازی، توانمندی هایی است که جامعه باید زمینه های آن را فراهم کرده باشد. وقتی چنین شرایطی فراهم شود، امکان ندارد یک هنرپیشه بتواند بیاید و نقش یک مجری را ایفا کند، چون مجری ها خود انسان های توانمند و نخبه ای هستند که مشخصا در این حوزه و برای آن رشد یافته اند. در نتیجه این مشکلی است که جامعه ایجاد کرده و افراد از آن سوءاستفاده می کنند.
چه باید کرد؟
این استاد دانشگاه در تبیین راه کارهای که برای مقابله با این مساله می توان مدنظر قرار داد، تصریح کرد: اولین گام بحث نیازسنجی است؛ متاسفانه نظام آموزشی ما نظامی یک تیغه ای است؛ یعنی یک جاده یک طرفه است که همه باید در آن یا مهندس شوند یا دکتر (به معنای طبیب)؛ در نتیجه اگر بخواهیم راهکاری دقیق را برای این مساله ارائه دهیم، باید نظام آموزشی مان را به سمتی سوق دهیم که هر انسانی در هر حوزه ای که توانمندی، علاقه و استعداد دارد، بتواند استعدادهایش را تا بالاترین مرحله بروز و ظهور بدهد؛ و این چیزی است که امروز در جامعه مان نمی بینیم و شاهد آن نیستیم، دلیل آن هم همان است که نظام آموزشی ما پهن عمل نمی کند، چرا که گرایش ها محدود است و درآمد هم در یکی دو رشته بیشتر نیست.
وی افزود: راه دوم این قضیه، ساختار شایسته سالار در کل جامعه است؛ این که می بینید در جامعه ما، بعضی افراد گاهی تا ۳۰ پست را اشغال می کنند (یعنی در ۳۰ سمت مشغول به کار هستند) و در نتیجه ی این امر، تعداد زیادی آدم متخصص، خارج از این دایره قرار دارند. این که برخی افراد بدون این که تخصصی داشته باشند، به صورتی ناگهانی و به دلایل متعدد، مدیریت مجموعه ای بسیار بزرگ را برعهده می گیرند، نشان دهنده این است که شایسته سالاری در کشور ما خیلی باب نیست و طبیعتا وقتی این گونه نباشد، هرکسی در هر جایی به خود اجازه ورود می دهد؛ از جمله این که سلبریتی ها در حوزه های غیرتخصصی شان ورود می کنند. مثلا چهارتا نقاشی کشیده اند و به خود اجازه می دهند گالری بزنند، در حالی که این فرد اساسا نقاش نیست و فوتبالیست یا هنرپیشه است. شاعر نیست و هنرپیشه است اما چند بیت شعر هم می گوید که اساسا ممکن است حتی شعر هم نباشد و به دلیل آن شهرت قبلی خود را محق مطرح شدن و ورود به این حوزه ها و مدعی می داند. صرف ورود ایرادی ندارد ولی این مدعی بودن است که مساله است.
شریفی یزدی بیان داشت: راه دیگر افزایش سواد هنری و رسانه ای مردم است. مردم ما سواد رسانه و هنری شان پایین است؛ اگر ما سواد هنری داشته باشیم هرگز به دیدن نمایشگاه نقاشی های فردی که نقاشی هایش در سلسله مراتب نقاشی کشور (اگر ده درجه فرض کنیم، در رده ۰ است) بسیار پایین است، نمی رویم و کسی وقتی برای این موضوع نمی گذارد اما مردم می روند، چون می خواهند از این رهگذر مثلا در نمایشگاه کذایی، فلان هنرپیشه یا خواننده را از نزدیک ببینند و این انگیزه رفتن است بدون داشتن سواد هنری.
«سواد رسانه هم به همین ترتیب است یعنی اگر سواد رسانه ای وجود داشته باشد، ما مخاطب رسانه ای نمی شویم که سرمان را کلاه می گذارد و از شهرت یک هنرپیشه به عنوان مجری استفاده می کند؛ و این باعث می شود که این بازار خود با خود کساد شده و افراد در سر جای خودشان قرار گیرند».
وی افزود: در نهایت یکی دیگری از راهکارهای رفع این داستان، نقد عادلانه، درست و تخصصی است. وقتی نقدها درست انجام گیرند، هرکسی اگر ته صدایی دارد، به خودش اجازه نمی دهد که کنسرت بگذارد، مجوز بگیرد و کار کند. مثلا آقای مدیری که در حوزه سینما و تلویزیون بسیار آدم موفقی است ولی خواننده موفقی نیست.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: همایش سواد رسانه ای مسعود کیمیایی رضا کیانیان سلبریتی محمد قاسم زاده آسیب شناسی رسانه داریوش مهرجویی جامعه شناسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۱۲۴۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افزایش تولید با ورود بخش خصوصی به توسعه میادین نفت و گاز
مهرداد عباد عضو کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران در گفتوگو با خبرنگار مهر، درباره مزیت ورود بخش خصوصی به توسعه میادین نفت و گاز که جز مصوبات مجلس یازدهم است گفت: متأسفانه بخش خصوصی طی سالهای اخیر نقش چشمگیری در صنایع بالا دستی نفت و گاز نداشته و البته اجازه ورود به داده نمیشد.
وی در ادامه بیان کرد: شرکتهای خصوصی تاکنون نتوانستند در این حوزه فعالیت داشته باشند که رهبر معظم انقلاب نسبت به این مساله تأکیدات ویژهای داشتند که باید بخش نفت و گاز را به بخش خصوصی سپرده شود؛ به عنوان مثال زمانی که قرار بود بهره برداری از پارس جنوبی را به ستاد اجرایی فرمان امام سپرده شود، مقام معظم رهبری اعلام کردند که برای بهرهبرداری از این حوزهها باید بخش خصوصی ورود کند.
این عضو کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی در ادامه تاکید کرد: پروژه پارس جنوبی ۲۹ سال در جریان است، ابتدا آن را به توتال سپردند، بعدازآن بهره برداری به چینیها دادند و سپس آن را به ستاد اجرایی فرمان امام ارجاع دادند. بخش خصوصی پتانسیل، سرمایه و تخصص دارد مخصوصاً در حوزه نفتی در حوزه گازی هم مسئله علم فوق سرد که یک حوزه خیلی گستردهای است و بخش خصوصی در این حوزه کار میکند، وجود دارد ولی علم بهره برداری از گاز توسط بخش دولتی در کشور ما خیلی محدود است.
این عضو کمیسیون بهبود فضای کسب و کار اتاق بازرگانی توضیح داد: اگر به بخش خصوصی یک چاه گاز بدهند توانایی این را دارد که از آن گاز اقدام به خالص سازی پروپان، بوتان، اتان و … است. ولی این توانایی در دولت وجود ندارد و سالیان سال است یا گاز را میسوزانند و یا به صورت خام به فروش میرسانند. در عدم فروش خام فروشی گاز بخش خصوصی میتواند تأثیر زیادی داشته باشد.
عباد گفت: در حوزه نفتی هم در حوزه ساخت پالایشگاه و پتروشیمی مناقصهها برگزار میشود و در انتها به دلیل روابطی که وجود دارد شرکتهای دولتی و خصولتی موفق میشوند این پروژهها را بگیرند، و بخش خصوصی در این حوزهها ناکام میماند.
عضو کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی با اشاره به اینکه شرکتهای خصوصی در داخل کشور داریم که میتوانند پالایشگاه بسازند توضیح داد: حتی برخی از شرکتهای خصوصی ایرانی در ونزوئلا مشغول پالایشگاه سازی هستند چرا نباید بتوانند در داخل کشور اقدام به این کار کنند.
عباد ادامه داد: متأسفانه بهرهوری شرکتهای دولتی فعال در حوزه نفت و گاز ما خیلی پایین است. یکی از دلایل آن این است که دلسوزی لازم برای بهره برداری از میادین نفت و گاز ندارند. وقتی بهره بردار کار برای خودش باشد قطعاً تلاش بیشتری برای سود بیشتر انجام خواهند داد.
این عضو کمیسیون گفت: شرکتهای خصوصی راندمان تولید بالاتری دارند مشکل ما در بخش دولتی بهره برداری کننده از میادین نفت و گاز راندمان پایین است، ولی با مجوز مجلس در برنامه هفتم برای ورود بخش خصوصی به توسعه میادین نفت و گاز، این سد برطرف میشود و بخش خصوصی میتواند راندمان تولید و کیفیت تولید را در این بخش بالا ببرد.
وی خاطرنشان کرد: اگر بتوانیم بهرهوری را بالا ببریم قطعاً میتوانیم به سود و توسعه بیشتری در میادین نفت و گاز دست پیدا کنیم. بخش دولتی در این سالها نتوانسته اقدام به خالص سازی گاز کند در صورتی که امر بخش خصوصی در این حوزه ورود کند میتواند با به روز کردن تجهیزات پالایش نفت و گاز میتواند تمام گازهای فلر را جمع کند و خالص سازی و به سیستم وارد کند.
عضو کمیسیون انرژی با اشاره به اینکه از سوی دیگر شرکتهای دانش بنیان میتوانند در بهره برداری از میادین نفت و گاز ورود کنند ادامه داد: در صنایعی که کشور به آنها نیاز دارد و آنها صنایعی دارند که منجر به توسعه کشور میشود مثل صنعت نفت و گاز، شرکتهای خصوصی و دانش بنیان را باید در این حوزه وارد کنیم.
کد خبر 6096150