تشکر ویژه آمریکا از طرفهای اروپایی برجام!
تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۱۸۶۲۹
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا از ۳ کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان، به علت مسئول دانستن ایران در حمله به تاسیسات نفتی آرامکو ی عربستان تشکر و قدردانی کرد!
اخبار سیاسی- وزیر خارجه آمریکا در پیامی توییتری نوشت: «از دوستان نزدیک خود انگلیس ، فرانسه، و آلمان قدردانی میکنیم که با بیانی روشن ایران را تنها عامل اقدام جنگی علیه عربستان (حمله پهپادی یمنیها به آرامکو) اعلام کردند؛ اقدامی که بر منطقه و جهان تأثیر دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیش از این نیز اریکا چیوسانو، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا حمله پهپادی نیروهای یمنی به آرامکو را اقدامی غیر قابل قبول دانسته و ایران را مسئول حمله به تاسیسات نفتی عربستان معرفی کرد.
اریکا چیوسانو مدعی شد: «جامعه جهانی را ترغیب خواهیم کرد که به آمریکا در کارزار فشار علیه ایران بپیوندند. آمریکا در برابر اقدامات ایران برای بیثبات کردن منطقه دست بسته نخواهد ایستاد و اطمینان داریم که ایران مسئول حمله به تاسیسات نفتی آرامکوی سعودی است. چارهای جز مقابله با فعالیتهای ایران وجود ندارد.»
طرفهای اروپایی توافق هستهای با ایران (برجام)، یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان که ادعای تلاش برای حفظ این توافق را دارند، اما در عمل دنبالهرو سیاستهای ضدایرانی واشنگتن هستند، ساعاتی پیش بیانیهای مشترک درباره حملات به تاسیسات نفتی آرامکوی عربستان منتشر کردند. اروپاییها در این بیانیه با تکرار ادعاهای بیاساس دولت آمریکا مدعی شدند: «واضح است که ایران مسئول حمله به تاسیسات نفتی عربستان سعودی است.»
شنبه پیش مبارزان یمنی در اقدامی تلافیجویانه و در پاسخ به جنایات ائتلاف سعودی علیه مردم این کشور با حمله پهپادی تأسیسات نفتی آرامکوی عربستان را هدف قرار دادند و با افتخار جزئیات این عملیات منحصر به فرد را منتشر کردند و مسئولیت آن را به عهده گرفتند.
علیرغم بیانیه یمنیها، مقامات آمریکا و به تبع آنها مقامات سعودی به دلایل قابلفهم مانند آشکارشدن ناکارآمدی پدافندهای هوایی آمریکایی، حیفومیلشدن هزینههای سرسامآور سعودیها برای خرید «تجهیزات مدرن غربی»، تحقیرشدن با جنگافزارهای ارزانقیمت اما پیشرفته انصارالله یمن، طی هفته گذشته تلاش کردند ایران را عامل و منشاء اصلی این عملیات معرفی کنند.
سران سه کشور اروپایی در ادمه بیانیه با تکرار ادعای لفظی همیشگی خود مبنی بر حمایت از برجام، بدون اشاره به اینکه تاکنون هیچ کدام از تعهدات برجامی خود اجرا نکردهاند، بار دیگر از ایران خواستند «به اجرای کامل تعهدات برجامی خود بازگردد».
این سه کشور در ادامه رویکرد سیاستهای آمریکا علیه برجام مدعی در بیانیه خود مدعی شدند: «زمان آن فرا رسیده که ایران مذاکرات طولانی مدت درباره برنامه هستهای و موضوعات امنیت منطقهای که شامل برنامههای موشکیاش میشود را بپذیرد.»
آمریکا ۱۸ اردیبهشت پارسال به صورت یکجانبه از برجام خارج شد و اعلام کرد کارزار فشار حداکثری علیه ایران را به راه خواهد انداخت تا صادرات نفت تهران را به صفر برساند و آن را مجبور کند بار دیگر به میز مذاکره بیاید تا «توافق بهتری» برای آمریکا رقم بخورد. این اقدام دولت آمریکا پس از یک سال «صبر راهبردی» ۱۸ اردیبهشت امسال با اعلام رسمی رئیسجمهور کشورمان برای کاهش گام به گام تعهدات برجامی ایران روبهرو شد.
طرفهای اروپایی برجام پارسال پس از خروج یکجانبه آمریکا از این توافق ضمن ابراز «تأسف» از اقدام واشنگتن مدعی شدند بهرهمندی ایران از مزایای اقتصادی برجام را تضمین میکنند. وزرای خارجه انگلیس، فرانسه و آلمان سرانجام با صدور بیانیه مشترکی در بهمن ماه سال گذشته رسما ثبت یک کانال مالی ویژه برای تجارت با ایران موسوم به اینستکس را اعلام کردند. بنا به گفته مقامات کشورمان این سازوکار مالی ویژه تاکنون هیچ تأثیر عملی برای مقابله به تحریمها نداشته است.
ایران یک سال پس از «صبر راهبردی» اردیبهشت امسال در نخستین گام اقدام برجامی خود محدودیتهای مربوط به ذخیرهسازی آب سنگین و اورانیوم غنیشده را کنار گذاشت و ۱۶ تیرماه نیز ضمن انتقاد از «وقاحت سیاسی اروپا» گام دوم را برداشت. با این حال ایران هنوز تحت تاثیر فشارهای آمریکا قرار نگرفته است و اخیرا به طور رسمی آغاز گام سوم خود در کاهش تعهدات خود در برجام را در واکنش به عدم اقدام اروپا در مقابل نقض برجام از سوی واشنگتن در پیش گرفت.
مسئولان ایرانی اعلام کرده اند با وجود گذشت یک سال از نقض آشکار برجام از سوی آمریکا و با وجود اینکه بر اساس مفاد برجام، حق اقدام متقابل برایش محفوظ بود، صبر استراتژیک پیشه کردند تا حسن نیت خود را نشان دهند؛ اما در عمل فقط شاهد گستاخی و تهاجم بیشتر تروریسم اقتصادی آمریکا و سکوت همراه با رضایت اروپا بود؛ از این رو، کشورمان تصمیم گرفت وفق بند ۳۶ برجام، پاسخ نقض آشکار برجام از سوی طرف مقابل را با کاهش محدود سطح تعهدات خود بدهد.
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: ایران آرامکو آمریکا انگلیس وزارت امور خارجه آمریکا اورانیوم ایران عربستان واشنگتن برجام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۱۸۶۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیش بینی ۲۷ سال پیش برژینسکی درمورد ایران که درست از آب درآمد
بلومبرگ در مطلبی به قلم نایل فرگوسن نوشت: برای درک اینکه در مبارزه با ائتلاف چین، روسیه و ایران پای چه چیزهایی در میان است فقط باید رشته افسانه "ارباب حلقه ها" را مطالعه کرد.
به گزارش انتخاب، در رشته افسانه معروف تخیلی و حماسی ارباب حلقه ها، اثر جی آر آر تالکین به تدریج مشخص میشود که نیروهای تاریکی با یکدیگر متحد شده اند. سائورون، با چشم بصیرت خود به عنوان رهبر محور شیطانی یا ارباب تاریکی انتخاب میشود. تالکین خوب میدانست چه وضعیتی را توصیف میکند. او که یک کهنه سرباز جنگ جهانی اول بود، با ناامیدی نزدیک شدن دومین جنگ خانمان سوز جهانی را تماشا میکرد. در آن سالها و در فاصله ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۷ شاهد همگرایی و نزدیکی تدریجی آلمان نازی، ایتالیای فاشیست و ژاپن امپریالیست و تشکیل یک نیروی اهریمنی جهانی بود.
ما نیز امروز شاهد تشکیل و تحکیم یک محور مشابه هستیم. همانطور که متیو میلر سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا هفته گذشته گفته بود، در پس تلاشهای جنگی روسیه، منابع عظیم اقتصادی چین قرار دارد. میلر روز سه شنبه به خبرنگاران گفت: «آنچه طی ماههای گذشته شاهد بوده ایم این است که مواد خامی از چین به روسیه منتقل شده و روسیه از آنها برای بازسازی صنایع خود و تولید تسلیحاتی که در صحنه نبرد اوکراین کاربرد دارد استفاده کرده است... ما به شدت نگران این وضعیت هستیم.» اوایل ماه جاری میلادی در پکن، جانت یلن وزیر خزانه داری آمریکا به همتای چینی خود هشدار داد که اگر پکن به حمایت از تلاشهای جنگی روسیه در اوکراین ادامه دهد "تبعات قابل توجهی" در انتظارش خواهد بود.
رهبران چین علیرغم مواضع علنی شان مبنی بر اینکه میخواهند به عنوان یک دولت صلح طلب عمل نمایند، قبل شروع جنگ اوکراین در این خصوص به روسیه چراغ سبز نشان داده بودند. تعهد متقابل نسبت به شراکت "بدون محدودیت" با روسیه چه مفهوم دیگری میتوانست داشته باشد؟ از زمانی که دو سال پیش نیروهای متجاوز روسی از حومه کیف عقب رانده شدند، حمایت شی جینپینگ برای تداوم بقای پوتین در قدرت نقشی حیاتی داشته است.
بر اساس همین تحلیل، نمیتوان رویارویی ایران با اسرائیل را به عنوان رویداد منفرد و فاقد عقبه راهبردی تعبیر کرد. تهران از روسیه در جنگ اوکراین حمایت میکند و هزاران پهپاد و موشک، مشابه همانهایی که آخر هفته گذشته به سمت اسرائیل شلیک کرد تحویل روسیه داده است. روسیه به نوبه خود احتمالا به تقویت دفاع هوایی ایران کمک خواهد کرد. چین نیز نمیتواند تنها یک خریدار عمده نفت ایران باقی بماند. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین بلافاصله پس از حمله به اسرائیل با تهران تماس گرفت و به جای محکوم کردن حمله ایران، این اقدام را تحسین نمود. دستگاه پروپاگاندای دولت چین از زمان حمله ۷ اکتبر به صورت مداوم در خدمت انتقاد از اسرائیل بوده است.
ظهور این محور جدید در سال ۱۹۹۷ توسط ژبیگنیف برژینسکی، مشاور امنیت ملی جیمی کارتر، رئیس جمهور سابق آمریکا پیش بینی شده بود. وی در کتاب خود تحت عنوان صفحه شطرنج نوشته بود: «احتمالا خطرناکترین سناریو تشکیل یک ائتلاف عظیم متشکل از چین، روسیه و احتمالا ایران خواهد بود که یک ائتلاف "ضدهژمونیک" تشکیل شده نه بر اساس ایدئولوژی بلکه بر اساس شکایتهای مکمل هم خواهد بود. این ائتلاف از نظر ابعاد و گستردگی مشابه چالشی خواهد بود که بلوک چین و شوروی برای غرب ایجاد کرده بود، اما این بار چین احتمالا رهبر و روسیه دنباله رو آن خواهد بود.»
پیش گویی برژینسکی پیامبرگونه بوده است. با این حال نگاهی به عملکرد سه سال گذشته نشان میدهد که جانشینان برژینسکی در دولت بایدن خواسته یا ناخواسته نقش بی نقصی در محقق کردن این پیش بینی ایفا کرده اند. این اقدامات از تنها گذاشتن افغانها در دست طالبان در سال ۲۰۲۱ تا کوتاهی در بازداشتن روسیه از تهاجم به اوکراین در سال ۲۰۲۲ و در نهایت کوتاهی در بازداشتن ایران از تشویق نیروهای نیابتی اش برای حمله به اسرائیل در سال ۲۰۲۳ نمود یافته است. بله زمانی که اوکراین و اسرائیل هدف حمله قرار گرفتند بایدن برای کمک به آنها دست به کار شد، اما احتمالا یک نمایش قدرت اولیه میتوانست از بروز هر دوی این وضعیتها جلوگیری کند.
جمهوری خواهان اکنون متوجه شده اند، آنطور که مایک پمپئو وزیر امور خارجه سابق مدتها استدلال میکرد، برخی از نزاعهای موجود در کشورهای دور دست احتمالا باید در نهایت موجب نگرانی ما شود. این منازعات بخشی از جنگی واحد هستند که توسط این ائتلاف جدید علیه ارزشهای بنیادینی که ما آنها را ارج مینهیم یعنی دموکراسی، حاکمیت قانون و آزادیهای فردی آغاز شده اند. پیش بینی من این است که استدلالهای انزواطلبانه دوام چندانی نخواهد داشت.
خوشبختانه ما فعلا در جنگ سرد دوم قرار داریم نه جنگ جهانی سوم. اما جنگ سرد دوم سریعتر از جنگ سرد اول به پیش میرود. اگر تهاجم روسیه به اوکراین را معادل جنگ کره در سالهای ۵۳-۱۹۵۰ بگیریم، ما بحران موشکی دوم کوبا را بر سر تایوان رد کرده ایم و اکنون وارد دوران تنش زدایی شده ایم؛ دورهای که دو دهه به طول انجامید. از زمان نشست قبلی روسای جمهور دو کشور در وودساید کالیفرنیا در ماه نوامبر، به نظر میرسد که چینیها از هرگونه نمایش قدرت امتناع میکنند و خواستار تعاملات جدی با همتایان آمریکایی شان هستند که این یادآورد تعاملات دو کشور در طی سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۲ است.
اما حمله غیرمنظره حماس به اسرائیل در اکتبر سال گذشته به یکباره ما را به سال ۱۹۷۳ رساند. لازم به یادآوری است که دوران تنش زدایی دوام چندانی نداشت و با ادعای برتری آمریکا در خاورمیانه توسط هنری کسینجر پس از جنگ یوم کیپور در آن سال از بین رفت. به طور خلاصه، به نظر میرسد که در جنگ سرد دوم ما دهههای ۱۹۵۰، ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ را در یک ترکیب تا حدی گیج کننده در هم فشرده ساخته ایم.
حال سوال اینجاست که بزرگترین تفاوتهای بین جنگ سرد اول و دوم در چیست؟
اولا چین رقیب اقتصادی بسیار قدرتمندتری نسبت به اتحاد جماهیر شوروی است. ثانیا، غرب از نظر اقتصادی با اقتصاد چین در هم تنیدگی دارد و شبکه زنجیره عرضه کالاهای مختلفی که در چین تولید میشوند هرگز با شوروی قابل مقایسه نیست. ثالثا، ما از نظر ظرفیت تولید در وضعیت به مراتب ضعیف تری قرار داریم در حالی که چین مقادیر عظیمی محصولات سازگار با طبیعت روانه بازار جهانی میکند، غرب گزینه دیگری جز احیای سیاست حمایت گرایی و سیاستهای صنعتی و بازگرداندن ساعت استراتژی اقتصادی به دهه ۱۹۷۰ میلادی ندارد. ماه گذشته جانت یلن وزیر خزانه داری آمریکا اظهار داشت که ظرفیت بالای چین در صنایع نوین نظیر باطریهای خورشیدی، خودروهای برقی و باطریهای لیتیومی در حال آسیب زدن به شرکتها و کارگران آمریکایی و شرکتها و کارگران سراسر جهان است.
رابعا سیاست پولی آمریکا در مسیر کاملا غیر پایداری قرار دارد. هماگونه که دفتر امور بودجه کنگره اعلام کرد، رشد بی وقفه بدهیهای دولت فدرال نسبت به تولید ناخالص داخلی از کنترل خارج شده و از ۹۹ درصد در سال جاری به ۱۶۶ درصد در سال ۲۰۵۴ میلادی خواهد رسید.
ایرانیها با انجام حمله پهپادی و موشکی به اسرائیل به صورت ناخواسته این مجوز را به بسیاری از جمهوری خواهان داده اند تا از رویکرد تهاجمی پمپئو که به هیچ وجه انزواطلبانه نیست دنباله روی کنند. کافی است نگاهی به مقاله مایک گالاگر نماینده ویسکانسین در کنگره و مت پوتینگر، مشاور سابق ترامپ که در فارن افرز منتشر شده بیاندازید. در این مقاله آمده است: «چین... در حال تضمین حیات کشورهای توسعه طلب در روسیه، ایران، کره شمالی و ونزوئلاست.» متوقف کردن این کشور «مستلزم یک اصطکاک گسترده در روابط آمریکا و چین و افزایش سریع توانمندیهای دفاعی آمریکاست.»
بنابراین به نظر میرسد که اهمیت تاریخی حمله ایران به اسرائیل را نباید در تاثیر آن بر خاورمیانه بلکه بر برداشت جمهوری خواهان از رویکرد آمریکا در عرصه سیاست جهانی و خروج از سیاست انزواطلبی جستجو کرد.