ما را فراموش نکنید، به تعداد انگشتان دست باقی ماندهایم!
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۶۶۴۲۴
در آیین بزرگداشت چند تن از عکاسان جنگ با تاکید بر این نکته که این افراد با فداکاریهایشان، دستاوردهای بزرگی را برای ما به یادگار گذاشتهاند، اینگونه عنوان شد که از این قشر که تنها به تعداد انگشتان دست باقی ماندهاند، در طول سال هم یاد شود و تنها به مناسبتی مانند دفاع مقدس بسنده نکنند.
به گزارش ایسنا، شنبه ـ ششم مهر ماه ـ آیین بزرگداشت چند تن از عکاسان جنگ از جمله عربعلی هاشمی، مرتضی دهداری و مرتضی خاکی به همت معاونت مطبوعاتی در موسسه مطبوعاتی نشرآوران برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ابتدای این مراسم جمشید جعفرپور، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: واقعه کربلا الهامبخش هشت سال جنگ تحمیلی ما بود. زنان ما با الهامگیری از حضرت زینب (س) برادران و همسران خود را به جبهه فرستادند و پدران ما نیز با الهامگیری از امام حسین (ع) فرزندان خود را روانه میدان جنگ کردند. خبرنگاران و عکاسان جنگ باعث شدند که ما امروز بتوانیم همان گونه که حوادث کربلا ثبت شد، گزارشهای هشت سال جنگ تحمیلی را بخوانیم، ببینیم و گوشهای از حال و هوای آن زمان را تجسم کنیم. ما به شهدای خبرنگار و عکاس هشت سال جنگ درود میفرستیم.
او ادامه داد: فرزندان ما امروز با عکسهای جنگ میتوانند وقایع آن زمان را ببینید. عکسهایی گرفته شده که با وجود امکانات کم به ثبت رسیده و امروز به یادگار مانده است. آنها کار سختی را کردهاند و لحظاتی را به ثبت رساندهاند که ممکن است خودشان نیز مجروح بوده باشند. ما به عنوان کمیسیون فرهنگی مجلس آماده هستیم از این طیف موثر که برخی از آنها پیشکسوت هستند و یا جوانان آنها اکنون در یمن و جاهای دیگر هستند، حمایت کنیم. امیدوارم بتوانیم در بودجه سال آینده از آنها حمایت کنیم.
همچنین عربعلی هاشمی، عکاس جنگ با توضیح دربارهی یکی از عکسهای خود گفت: این عکس را در سر پل ذهاب گرفتهام. آن زمان خانههای مردم بر اثر بمب باران ویران شده بود و زنان و فرزندانشان آواره شده بودند ولی با این حال از خانههای خود دل نمیکندند و بیرون نمیآمدند. رزمندگان با اصرار آنها را منتقل میکردند، وضعیتی بود که نه غذا داشتند و نه آب. هر جا هم که مستقر میشدند امکانات میخواستند ولی رزمندگان ما داوطلبانه به آنها کمک کردند. ما در آن زمان آمادگی جنگ را نداشتیم و نمیدانستیم که باید چه کنیم.
الیاس حضرتی از فرماندههان جنگ و فعال سیاسی اظهار کرد: با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، یک اتفاق خیلی بزرگ رخ داد، ملتی که بیتفاوت بودند و توجه کمتری به مسائل سرنوشتساز خود داشتند و آنهایی که توجه داشتند اما در غربت به سر میبردند را بار دیگر متوجه مملکت خود کرد. این انقلاب جزو واقعیترین و مردمیترین انقلابها بود. ملت ایران یک تحول بزرگ را تجربه کرد. ملت با تمام توان به میدان آمدند. مردم نه یک فرزند که البته او همه چیزشان است بلکه گاهی تمام فرزندان خود را راهی میدان جنگ میکردند و از آنها به خاطر این خاک میگذشتند. مادری را میشناسم که ۹ فرزند او شهید شده بودند. پدری در کردستان بود که شش فرزند او شهید شده بودند، هر شش پسر او هم زمان در جنگ بودند. در روستای ما یک خانواده کارگر بود که بچهدار نمیشدند. روستای ما مذهبی بود و یک روز همه مردم در مسجد جمع شدند و دعا کردند که آن خانواده بچهدار شدند ولی با شروع جنگ تنها پسر خود را به نام عیسی به جنگ فرستادند که شهید شد.
مدیر مسوول روزنامه اعتماد ادامه داد: مردم ما خالصانه و بدون هیچ انتظاری جنگیدند و به دنیا نشان دادند که چه میخواهند. آنها آرزو داشتند که اسلام و فرهنگ ایرانی را با هم ترکیب کرده و یک حکومت خوب داشته باشند. این انقلاب فضایی را ایجاد کرد که جوانان تصمیم گرفتند عقبماندگی تاریخی را جبران کنند. با دست خالی و امکانات اندک ولی قوی وارد جبهه شدند. عکسهای جنگ به یک روایت بزرگ از جنگ تبدیل شده است که آنچه گذشته را برای ما به تصویر میکشد.
مرتضی دهداری، عکاس جنگ نیز گفت: دیروز روز آبادان بود. من عکاس، خبرنگار و تصویربردار خبرگزاری جمهوری اسلامی و صداوسیما هستم. من آبادانی هستم و در آن زمان هم در آنجا بودم. دوران انقلاب با مدرک سیکل شبانه خبرنگار شدم.
او سپس تصویری از یک کودک شهید نشان داد و با بغض درباره او صحبت کرد.
مرتضی خاکی نیز اظهار کرد: اولین شهری که به آن حمله شد دور تا دور آن کوه بود. با هلیکوپتر به آنجا رفتیم و صدای بمباران به قدری زیاد بود که صدای هلیکوپتر را نیز نمیشنیدیم. ولی در ادامه به آقای چمران رسیدیم. تهیه عکس در آن زمان واقعا مشکل بود. دولتهایی که بعد از جنگ سر کار آمدند در قسمت معاون مطبوعاتی ارشاد در این سالها به مناسبتهای مختلف عکسهای ما را چاپ میکردند و از ما تقدیر میشد. ولی اکنون تعداد ما به اندازه انگشتان دست هم نیست، برخی از ما شهید شدند، برخی مجروح هستند و یا ناتوان. ما زندگی خود را دادیم و فداکاری کردیم ولی در طول سال سراغی از ما نمیگیرند. حداقل از ما چند نفر که ماندیم یادی کنید.
ادامه دارد ...
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۶۶۴۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله عجیب روزنامه جوان به مدافعان تعطیلی شنبه: پیـام پنهان دارد | از بعد نمادین روزها غفلت نکنید!
رسانه اصولگرای جوان نوشت: مسئله فقط تعطیلی یک روز نیست، مسئله تغییر نظم اجتماعی است. نظم اجتماعی باید بر اساس یک منطق روشن تنظیم شود. تعطیلی شنبهها یعنی محوریت نظم اجتماعی بر اساس منطق اقتصادی، اما تعطیلی جنبه تنظیم نظم اجتماعی براساس منطق فرهنگی است.
روزنامه جوان نوشت:
دین برای زمان اهمیت ویژه قائل است. اسلام به برخی زمانها نگاه ارزشی دارد . عناوینی، چون «شب قدر، روز مبعث، عید غدیر، روز عاشورا، عید فطر، شب جمعه و روز جمعه» نشان از نگاه خاص اسلام به برخی از زمانها و جانمایی خاص آن در زندگی انسان مسلمان دارد.
اساساً اسلام یکی از عناصر تنظیمگر در سبک زندگی اسلامی را زمان میداند. توجه به ساعات خاص، روزهای هفته، روزهای خاص در ماه، روزهای خاص در سال همه گویای نوع نگرش اسلام به مقوله زمان است.
تجربه نشان میدهد هنگامی که دو روز تعطیل است، به طور طبیعی روز دوم به عنوان روز اصلی تعطیل قلمداد میشود. چه اینکه امروزه در تهران روزهای پنجشنبه تعطیل است و مردم از آن بهعنوان روز کارهای عقبمانده استفاده میکنند و جمعه را تعطیل بهمعنای استراحت و تفریح به شمار میآورند. چهره عمومی شهر نیز جمعه را به عنوان روز تعطیل نشان میدهد.
تحولات فرهنگی هیچگاه یکشبه رخ نمیدهد. ذهنیت اجتماعی آرامآرام شکل میگیرد. به امروز که ذهنیت عمومی جمعه را روز تعطیل میداند نگاه نکنید. تعطیلی شنبه بهمرور زمان و طی یک دهه آینده موجب خواهد شد ذهنیت اجتماعی جمعه را از مدار و محور بودن تعطیلات خارج کند و جمعه نقشی را در زندگی بیابد که امروز پنجشنبه بهعنوان روز نیمهکاری و کمکار هفته انجام میدهد.
جایگاه جمعه در فرهنگ اسلامی، اما جایگاه خطیری است. در اسلام جمعه محور بخشی از اعمال عبادی فردی و اجتماعی، رسیدگیهای فردی و دینی به شمار آمدهاست. از صبح جمعه که با دعای ندبه و انتظار ظهور آغاز میشود تا ظهر جمعه که محل اجتماع مسلمین در نماز جمعه است. تا دهها آداب فردی که برای جمعه تصویر شدهاست.
جمعه روز خاص و نماد اسلام است و به نوعی از شعائر اسلامی شناخته میشود. در برابر شنبه که نماد یهود است و یکشنبه که نماد مسیحیت است. ما نسبت به بعد نمادین روزها غفلت داریم.
بعد نمادین دین یکی از عناصر هویتسازی دینی است. عنصر هویتساز مرز شما با غیر شما و دیگری شما را تعیین میکند، اما غفلت از آن موجب درهم آمیختگی فرهنگی، هویتزدایی و عدم تشخص آن جامعه میگردد. ظاهر استدلال برای تعطیلی شنبهها خیلی روشن و در نگاه ابتدایی مقبول است. باید برای تجارت خارجی خود را با ایامی که جهان در حال کار است، هماهنگ باشیم، اما نکته این است که مسئله را نباید سطحی دید.
مسئله فقط تعطیلی یک روز نیست، مسئله تغییر نظم اجتماعی است. نظم اجتماعی باید بر اساس یک منطق روشن تنظیم شود. تعطیلی شنبهها یعنی محوریت نظم اجتماعی بر اساس منطق اقتصادی، اما تعطیلی جنبه تنظیم نظم اجتماعی براساس منطق فرهنگی است. اسلام برای حیات انسانی ارزش ویژه بر مدار حیات طیبه قائل است و نظم اجتماعی را نیز براین مدار سامان میدهد. (این بخش نیازمند توضیح و تبیین فنی و براساس روح شریعت است.)
در نامه اخیر اتاق بازرگانی ایران خطاب به مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم تعطیلی شنبهها این است:
«اثربخشی اقدامات دولت برای افزایش ارتباط با سایر کشورهای بلوک شرق و غرب و توسعه روابط تجاری و اقتصادی، در گرو پذیرش هر چه بیشتر استانداردهای اقتصاد جهانی است.»
این استدلال که باید خودمان را با نظم جهانی در حوزه اقتصاد تطبیق دهیم، آشناست. سالها قبل طیفی سخن از جامعه جهانی میزدند، اما این جهان، جهانی است که امریکا و غرب محور آن هستند. حرکت بهسمت استانداردهای مثلاً جهانی یعنی پذیرش گامبهگام نظم غربی در حالیکه امروز دنیا در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد در حال عبور از نظم فعلی و تک قطبی است.
تشکیل پیمانهای مالی و اقتصادی بزرگ، چون پیمان شانگهای و بریکس، پیمانهای مالی دو یا چندجانبه و دلارزدایی همه بهمعنای عبور از نظم موجود است. در چنین دوران عبور از نظم امریکایی سوق دادن کشور به سمت آن نوعی ارتجاع تمدنی است.
تأکید میکنم مسائل کلان را نباید اتمیک و نقطهای دید، تعطیلی شنبهها را باید در یک اتمسفر کلان فرهنگی، اجتماعی، ملی و بینالمللی تحلیل کرد. پیامدها، روندها، آسیبها و دیگر جوانب باید در این بستر تحلیل و بررسی شود. پس مسئله تنها تعطیلی یک روز نیست، مسئله تحول در رویکرد کلان جامعه، وجهه اجتماعی، پیام پنهان این تصمیم به ناخودآگاه جامعه است.