Web Analytics Made Easy - Statcounter

«مرگ سود خور»

نوشته: صدرالدین عینی

با مقدمه: حسن جوادی و مقاله ای از ییژی بچکا

ناشر: فرهنگ نشر نو، چاپ اول 1397

280 صفحه؛ 40000 تومان

***

در فرهنگ و ادبیات  تاجیک برایش جایگاهی یکه و ممتاز قائل شده‌اند، نه تنها به عنوان یکی از پیشگامان ادبیات نوین فارسی تاجیکی قرن بیستم که او را به درستی بنیان گذار ادبیات نوین تاجیک در جنبه‌هایی مختلف خوانده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مردی که به تنهایی درحد چند تن از چهره ‌های نامدار و تاثیرگذار دیگر کشورها در حوزه‌های گوناگون این جغرافیای فرهنگی تکه و پاره شده تأثیرگذار بوده است. صدالدین عینی (۱۲۵۶-۱۳۳۳ش/۱۸۷۸-۱۹۵۴م) داستان نوشته، شعر سروده، برای شناساندن شاعران سده های گذشته پژوهش‌ها کرده و در عین حال گوشه چشمی نیز به تاریخ و سیاست داشته است.

در ایران با یکی از خواندنی ترین آثارش یعنی «یادداشتها» که در واقع خاطرات خودنوشت اوست  به مخاطبان همزبان و سابقا هموطن خود، بیشتر و بهتر معرفی شد این کتاب که به همت سعیدی سیرجانی منتشر شد زندگی، خانوادگی، اجتماعی و تحصیلی‌اش  را  ازکودکی تا 27 سالگی روایت می کند. آثار برجای مانده از عینی  متنوع و فراوانند، اگر چه عمدتا از زمینه آموزشی و ادبی برخوردارند، اما او در دوره هایی به سیاست و تاریخ نیز توجه جدی داشته است.

در دوران جوانی آموزگار بود، کار روزنامه نگاری هم کرد و در این هنگام با دغدغه آموزش به مردمی که اغلب کم‌سواد بودند كتاب‌هایی به قصد آموزش در مكاتب ابتدايي نوشت. همچنین آثاری منثور براي كودكان تدارک دید که همانند متون کلاسیک فارسی محتوایی اخلاقی، پند آموز و آموزشی داشتند که به نیت آگاه ساختن مخاطبان نوشته می شدند. رفته رفته آثار او هم از جنبه محتوایی و هم از جنبه تحقیقی کیفیت جدی تری پیدا کرد. در نیمه دوم عمر بدل به او نویسنده‌ای منتقد شد که به عنوان شاعر، داستان‌نویس، تاریخ نویس، زبان شناس و پژوهشگر ادبی، آثاری گوناگون خلق کرد که اغلب  سهمی انکار ناپذیر در دگرگونی های ادبی، اجتماعی و فرهنگی زادگاهش داشتند.

اما پاشنه آشیل زندگی، اندیشه‌ها و آثار او بخشی‌ست که تابع تحولات انقلاب کمونیستی شوروی قرار گرفت و گویی استقلال نظرش تحت تاثیر ملاحظات سیاسی دولت مرکزی کمونیست قرار گرفت. عینی در عهد حکومت امیر بخارا به عنوان نویسنده‌ای منتقد، روشنفکر و آزادی خواه نقش مهمی در بیداری اذهان مردم در برابر دیکتاتوری و جهل حاکم بر زندگی مردم در امارت بخارا داشت. به خاطر همراهی با جنبش «جدیدیه» به زندان افتاد و شکنجه شد، او اگرچه در این راه تاب آورد اما دوتن از برادرانش را نیز از دست داد. اما بعد از تغییر و تحولات ناشی از انقلاب کمونیستی  و  فرو افتادن حکومت امیر بخارا و تحت سیطره قرار گرفتن آن زیر یوغ دیکتاتوری استالینیستی دیگر خبری از آن صدرالدین عینی منتقد و آزادی خواه نبود. تا آنجا که حتی در زمان چند پاره شدن سرزمین مادری‌اش به نیت زاده شدن ملت «تاجیک»که به عنوان سیاست از سوی حکومت مرکزی شوروی اعمال شد، نه تنها اعتراضی نکرد که با آن همراهی نشان داد. در راه اندازی جریان تغییر خط فارسی به لاتین که بعدا خط سیریلیک جای آن را گرفت نیز با سیاست روز همراه بود (اگرچه گفته می شود خود برای آموختن این خط تمایلی نشان نمی‌داد) حال بماند حکایت جا انداختن اصطلاح «تاجیکی» به جای« زبان فارسی»، جدا کردن آن از جغرافیایی فرهنگی که به واسطه تاریخ فرهنگی و زبانی مشترک از دیرباز بایکدیگر پیوند داشته اند و در ادامه همین منش، کوشش او برای ضبط برخی مفاخر نامدار علم ادب فارسی به عنوان شخصیت هایی تاجیک که جملگی حاصل اوضاع و احوال او در نیمه دوم زندگی بود که با دوران قدرت نمایی استالینی همزمان شد و او را به دایره سوسیالیسم روسی کشاند. این احوال البته بی ارتباط با مرگ برخی از دوستان و یاران عینی نبود، کسانی که در ابتدا با انقلاب کمونیستی همراه بودند اما بعدها با اندک انتقادی جملگی جان  خود را ازدست دادند و عینی دانست شاید از سیاهچال امارت بخارا می شد جان سالم بدر برد اما از  تصفیه های استالینی نه!

به هر روی خدمات فرهنگی و ادبی صدرالدین عینی چنان بوده که این تن دادن به جبر زمانه نتواند آن را یکسره مخدوش کند و اعتبار  فرهنگی و ادبی او نیز همچنان پابرجاست. به تازگی یکی از آثار داستانی این نویسنده را با عنوان «مرگ سود خور» در مجموعه کتابخانه طنزِ نشر نو منتشر شده و در اختیار علاقمندان فارسی زبان قرار گرفته است.

عینی در داستان‌نویسی تحت تاثیر نویسندگان روس بود، او خود را شاگرد ماکسیم گورکی می‌خواند و در نوشتن داستان نیز وامدار او و شیوه رئالیسم سوسیالیستی است. رمان «مرگ سودخور» که در سال ۱۹۳۷ برای نخستین بار منتشر شد، رمانی است رئالیستی و برخوردار از حال و هوایی طنز آمیز. نویسنده در این رمان از زندگی و خاطرات ایام جوانی‌اش در بخارا بهره بسیار برده است. او نه تنها وظیفه روایت داستان را برعهده دارد بلکه خود نیز در داستان حضوری پررنگ دارد.

داستان «مرگ سودخور» در بخارای اواخر قرن نوزدهم می‌گذرد و بازتاب دهنده زندگی و زمانه حاکمان امارت بخاراست. «قاري اشكمبه» شخصیت اصلی رمان نمونه‌ای است از آدمهایی که در جامعه سنتی امارت بخارا در آن روزگار یافت می شدند، زندگی این مرد خسیس بستری را فراهم آورده تا نویسنده به حکایت حکایت دورویی، ریا و فریبکاری رایج در جامعه‌ای عقب مانده و جاهل که نوجوانی خود را در آن گذرانده به نمایش بگذارد. رویکرد او در روایت داستان طنز آمیز است و در عین حال کوشیده از مایه روانشناختی نیز بی بهره نباشد.

اما اهمیت این رمان سوای ویژگی های خود اثر در قرابتی است که میان این رمان با یکی از آثار  معروف صادق هدایت یعنی «حاجی آقا» در آن وجود دارد. در هر دو رمان شخصیتی خسیس، منفعت‌طلب و ریاکار مورد توجه قرار گرفته و گوشه هایی از زندگی ایشان با نگاهی انتقادی و روانشناختی روایت می شود. چند سال بعد از نوشته شدن «مرگ سودخور»، صادق هدایت  که برای شرکت در بیست و پنجمین سالگرد دانشگاه تاشکند به این شهر سفر کره بود (1944) با عینی و آثارش آشنایی یافت و حتی برخی از دیدار آنها نیز سخن گفته‌اند. به هرروی بعید نیست به واسطه این آشنایی، هدایت هنگام نوشتن رمان «حاجی‌آقا» از «مرگ سودخور» تاثیر گرفته باشد.

در کتاب حاضر پیش از متن رمان «مرگ سودخور»، مقدمه درخور از حسن جوادی منتشر شده که در آن علاوه بر مرور زندگی و آثار صدرالدین عینی ، جایگاهش در فرهنگ و ادبیات تاجیکی نیز مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. این مقاله خواندنی مدخلی مناسب برای ورود به رمان است و خواننده نا آشنا با عینی را به قدر کفایت با او و آثارش آشنا می کند. همچین درانتهای کتاب و بعد از متن رمان، مقاله‌ای از ییرژی بچکا مستشرق اهل چک نیز منتشر شده است که به مقایسه رمان «سودخور» با «حاجی‌آقا» می پردازد. این مقاله که داوود قاسم زاده آن را به فارسی برگردانده، نوشته ای دقیق درباره اهمیت این دو اثر برجسته از ادبیات فارسی ایران و تاجیک است که علاوه بر مایه های طنز آمیز شباهت‌ها و قرابت‌های دیگری هم باهم دارند که در تحلیل بهتر آنها کمک می کند. در پایان‌ کتاب هم واژه‌نامه کوچک واژه‌های تاجیکی رمان چاپ شده است، اهمیت این واژه‌نامه که نشانه دیگری از دقت نظر  و وسواس ناشر و گرد آورنده کتاب است، از آن روست که زبان فارسی تاجیکی تفاوت های زیادی با زبان فارسی ایرانی دارد که از طریق این واژه نامه می‌توان با برخی آنها آشنا شد و البته رمان «مرگ سودخور» را نیز بدون ابهام خواند.

منبع: الف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۷۷۵۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیت الله جوادی آملی: حرف هر واعظی در مردم اثر نمی‌کند، وگرنه روضه خوانی‌ها و وعظ کم نیست

حضرت آیت الله جوادی آملی گفتند: «حرف هر واعظی در مردم اثر نمی‌کند، وگرنه این همه روضه خوانی‌ها و وعظ کم نیست؛ اما یک آدم داغدیده که حرف می‌زند حرف او در ما اثر می‌کند».

به گزارش شفقنا، این مرجع تقلید در درس اخلاق ۱۳۸۳/۰۶/۱۲ گفتند: «به ما گفتند طلبه‌ها وقتی درس می‌خوانید باید مواظب باشید پر در بیاورید برای اینکه این همه ما آمدیم اینجا فراشی کردیم برای شما پر پهن کردیم برای اینکه شما درس بخوانید؟ برای اینکه لمعه و اصول فقه بخوانید؟ یا نه، پر در بیاورید. این اولین پیام.

روحانی بی پر، دیگر وارث پیغمبر نیست، در استاد معارف هم موفق نیست، در امر به معروف هم موفق نیست در ارگان دیگر هم برود موفق نیست، دو: حالا که پر در آورده چه کار بکند؟ ملائکه می‌گویند وقتی پر در آوردی باید پرواز بکنی سه: کجا پرواز کنی؟ مثل این مرغ‌ها که به طمع طعمه از راه‌های دور می‌آیند تالاب‌های شمال به دنبال تالاب بگردی می‌شوی همین آخوند معمولی یا نه، پر در بیاور از طبیعت به ماورای طبیعت؛ پر در بیاور از دنیا پر بکش نه در دنیا نه تالابی فکر بکنی آن وقت این کشور می‌شود امام؛ آن وقت این جوان‌ها شیفته او می‌شوند هر آخوندی همین طور است!

اساتید معارف راهشان این است، ما راهمان این است امر به معروف و نهی از منکر راهمان این است باید پر در بیاوریم، یک؛ پرواز بکنیم، دو؛ از طبیعت به ماورای طبیعت، سه؛ مریدبازی این مشکلی را حل نمی‌کند هیچ جا مشکلی را حل نمی‌کرد چه اینکه حالا بخواهد حل بکند این راه ما است آن وقت چنین آدمی می‌شود جانشین پیغمبر.

جریان «سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیت» که مخصوص سلمان نبود. این درباره بسیاری از مرد‌ها و زن‌ها اتفاق افتاده بعضی از بزرگان قم را حضرت فرمود: «مِنَّا أَهْلَ الْبَیت» بعضی از زن‌هایی که شایسته علم بودند فرمود: «مِنَّا أَهْلَ الْبَیت»؛ منتها حالا درباره سلمان شهرت پیدا کرده است….»

دیگر خبرها

  • آیت الله جوادی آملی: حرف هر واعظی در مردم اثر نمی‌کند، وگرنه روضه خوانی‌ها و وعظ کم نیست
  • «مگره و مردان محترم» در کتابفروشی‌ها دیده شدند
  • داستان جذاب زندگی یک نوجوان در «جرئت و حقیقت»
  • آشنایی با قانون مدنی؛ مقدمه
  • ۸ انیمیشن کلاسیک که باید حتما ببینید | از والت دیزنی تا میازاکی
  • قصه عبرت آموز یک دزد!
  • کتابِ «حکایت زخم‌ها» به چاپ دوم رسید
  • کتابِ «حکایت زخم ها» به چاپ دوم رسید
  • فعالیت ۴۱۶سفیر دانش‌آموز رضوی در آران و بیدگل
  • اجرای طرحهای تحولی مقدمه جهش تولید در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی