Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-26@03:40:44 GMT

پای پیاده از اصفهان تا مشهد

تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۷۹۹۸۴

پای پیاده از اصفهان تا مشهد

اما از آن سو، حکومت عثمانی هم بیکار ننشست. آن‌ها که در پی توسعه امپراتوری خود بودند، حکومت شیعه‌مذهبی را در کنار خود داشتند که موی دماغ شده بود و هردو، دیگری را مانع «توسعه‌طلبی سرزمینی» و «اقدامات تبلیغیِ» خود قلمداد می‌کردند و در نتیجه «چندان شگفت‌آور نبود که روابط میان ایشان به درگیری منجر شود» و به‌مرور به‌ویژه در دوره شاه اسماعیل و شاه عباس صفوی اتفاقاتی به وقوع پیوست که «سرنوشت سیاسی تاریخ ایران دوره صفویه و حتی روزگار پس از آن را تعیین کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

»

از آن رو که مکه و مدینه در قلمرو عثمانی واقع شده بود و «برگزاری مناسک سالانه حج برای ایرانیان منوط به همکاری حکومت عثمانی » بود، به مسئله‌ای بغرنج بدل شد. اما شاه عباس اول، «برنامه‌ای بسیار هوشمندانه» و «سیاست فعالانه‌ای‌» در پیش گرفت و آن برجسته‌سازی سفر به مشهد و زیارت مضجع شریف امام هشتم در برابر حج بود تا بتواند با این «رویه متفاوت» در برابر مملکت همسایه خود قدعلم کرده و مفرّی پیدا کند.

تصویری که اروپاییان از شاه عباس ثبت کرده‌اند

فارغ از اهداف سیاسی که شاه صفوی برای نیل به آن می‌کوشید، «پیامد کارهای وی منجر به تقویت حمایت مادی از بقعه متبرکه امام رضا(ع) در مشهد به شکل برقراری موقوفه‌ها، بازسازی و توسعه حرم مقدس رضوی و نیز ترویج فرهنگ شیعی و از همه معروف‌تر رفتن خود او به سفر زیارتی، با پای پیاده از اصفهان به مشهد بود».

و کتاب «شاه عباس و سفر زیارتی او به مشهد مقدس»، حول سفری می‌چرخد که شاه عباس کبیر، در «اوایل پاییز سال ۱۰۱۰ ق/۱۶۰۱ م» با پای پیاده از اسفهان راهی مشهد شد تا آن‌گونه که نوشته‌اند، «نذر» خود را ادا کند. او جز آنکه در پی آن بود تا «عرض ارادت به خاندان اهل بیت(ع)» و «ایمان قلبی به تشیع» را به آحاد ملت نشان دهد، خوشایندش نبود که به‌سبب حج، هم به «برقراری دیپلماسی مؤثر با عثمانی» دست زند و هم آنکه به دنبال آن، «خروج سرمایه و نقدینه از قلمرو صفویه و در نتیجه ورود آن به سرزمین دشمن صفویان» رخ دهد.

این سفر که «چارلز ملویل» (Charles Peter Melville) درباره آن به پژوهشی نسبتا جامع پرداخته، بهگواه «منجم یزدی که ستاره‌شناس دربار بود» که «اسکندر بیگ منشی» از آن در «وقایع‌نامه» خود از این سفر یاد کرده، «۲۸ روز» _ و به‌گفته برخی منابع دیگر ۴۱ روز _ و «کمی بیش از ۱۹۹ فرسخ و ۳۹ منزل» به طول انجامیده است. او اگرچه این نکته را متذکر می‌شود که «ارادت شاه عباس به بارگاه امام رضا (ع)، یک عنصر پایا و اندیشمندانه در سیاست عمومی او و برخاسته از تاثیر متقابل مجموعه ای از ملاحظه های شخصی، خاندانی، اقتصادی و سیاسی بود» اما با طرح پرسش ازجمله «شاه عباس تا چه اندازه از نیاکان خود به ویژه بنیان‌گذاران سلسله صفویه، پیروی نمود؟ تا چه اندازه الگوی وی، مورد تقلید جانشینانش قرار گرفت؟ از اینجاست که می‌توان تشخیص داد، خط‌مشی شاه عباس درباره مشهد، از چه روی خلاقانه است و چگونه این‌ها می‌تواند نمایان‌گر دوره گذار حکومت صفویه به پیشرفت فکری باشد؟»، اعلام می‌کند که سر آن دارد تا بیشتر به پاسخ این سوال‌ها برسد.

ملویل یکی از مهم‌ترین ایران‌شناسان دوران حاضر است و استاد تاریخ ایران در دانشکده مطالعات خاورمیانه و آسیایی دانشگاه کمبریج است، جز آنکه از مدخل‌نویسان دانشنامه ایرانیکا است، به تاریخ ایران میانه یعنی از دوره مغول تا صفویه علاقه بسیار دارد و یکی از مهم‌ترین آثارش، سرویراستاری جلد هفتم تاریخ ایران کمبریج و مشارکت در جلد دهم همین مجموعه است.

چارلز ملویل در دانشگاه کمبریج/ اکتبر ۲۰۰۸

این پژوهش که با عنوان «Shah Abbas and the pilgrimage to Mashhad» در سال ۲۰۱۱ منتشر شده را یزدان فرخی و قدرت‌الله رضایی ترجمه کرده‌اند و جز مقدمه مترجمان و نویسنده به همراه یادداشت‌ها، پیوست‌ها، جدول‌ها، نقشه‌ها و تصاویر است، هفت بخش دارد که پیشینه تاریخی زیارت با پای پیاده، حکومت صفویه و سفر زیارتی مشهد، زیارت در روزگار شاه عباس، زیارت با پای پیاده در سال ۱۰۱۰ق، گزارشی سوم از سفر زیارتی شاه عباس به مشهد، مشهد رویاروی مکّه؟ و پادشاهان آخر سلسله صفوی نام دارد.

مترجمان در بخشی از پیشگفتار درباره این نوشتارِ ملویل بر این عقیده هستند که او «با تمرکز بر جزئیات سفر شاه عباس اول در سال ۱۰۱۰ ق، تلاش کرده تا پیش‌زمینه‌های انجام این سفر، جزئیات و پیامدهای مترتب بر آن را با دقت فراوان بررسی نماید» و اینکه «اهمیت پژوهش حاضر تنها به سیاست‌های فرهنگی مذهبی شاه عباس محدود نمی‌شود، بلکه تبیین‌کننده جایگاه بقعه متبرکه امام رضا (ع) و فرهنگ اهل بیت (ع) در ایران عصر صفویه نیز هست که در ضمن آن به جایگاه حضرت معصومه (س) و برخی امام زادگان (ع) دیگر نیز توجه می‌شود» و همچنین «در حوزه جغرافیای تاریخی و به‌ویژه شناخت جاده‌ها، منازل سفر در ایران عصر صفویه نیز دارای اهمیت فراوانی است. پروفسور ملویل در این پژوهش جزئیاتی را درباره مکان‌یابی برخی مناطق و منازل عرضه می‌کند که برای پژوهشگران جغرافیای تاریخی ایران دارای ارزش فراوانی است. طرح نقشه و آماری ساختن اطلاعات سفر تاریخی شاه عباس و نمایش آن در جدول‌هایی دقیق از مهم‌ترین دستاوردهای این پژوهش است.»

آنان البته خاطرنشان می‌سازند اگرچه این اثر، خود منبعی موثق برای پژوهش تازه دیگری شده که یکی از یکی از پژوهشگران در «مجله «ایران» (چاپ لندن) به آن دست زده اما «همچنان ارزش و اهمیت پژوهش حاضر از دید پژوهشگران این حوزه به دور مانده است».

کتاب «شاه عباس و سفر زیارتی او به مشهد مقدسِ» این ایران‌شناس شهیر انگلیسی را انتشارات نگارستان اندیشه، در ۹۵ صفحه و به قیمت ۲۰هزار تومان منتشر کرده است.

منبع: ایرنا

کلیدواژه: ایران شناسی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۷۹۹۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عباس عبدی: ضربه ایران به اسرائیل پیروزی راهبردی بود /جذب حمایت مردم از این حمله در تعارض با برخورد با زنان در خیابان ها است

 عباس عبدی روز قبل از حمله ایران به اسراییل یادداشتی نوشت که درباره ایران و اسرائیل بود. این یادداشت روز بعد و پس از حمله پهپادها وموشک‌های ایران به سرزمین‌های اشغالی منتشر شد.   به گزارش اعتماد، تحریریه روزنامه و همچنین آقای عبدی اطلاع نداشتند که حمله‌ای در راه است. بعد از حمله در برخی رسانه‌ها اعلام شد که علیه آقای عباس عبدی و روزنامه اعتماد اعلام جرم شده است. از آنجا که 10 روز از این ماجرا گذشته و احضاریه‌ای برای هیچ‌کدام ارسال نشده، تصمیم گرفتیم درباره نظرات آقای عباس عبدی که در آن مصاحبه اعلام شده بود گفت‌و گویی داشته باشیم که می‌خوانید:   آقای عبدی! ماجرای احضار شما به کجا انجامید؟ هنوز اقدام قضایی به بنده اعلام نشده است.

آیا فکر می‌کنید منتفی شده است؟ نمی‌دانم؛ ولی با توجه به توضیحاتی که داده‌ام و از مفاد آن مطلع هستند، به گمانم برداشت دقیقی از نوشته من نداشتند. البته معتقد نیستم که برای نوشتن باید برای کسی اعلام جرم کرد، اگر نوشته افراد متضمن دروغ و جعل نباشد، صرفا تحلیل و نظر باشد، باید محترم شمرده شود. و این را نشانه قدرت می‌دانم. هر چند معتقدم که با توجه به شرایط کلی کشور نیز برخی از مسائل را باید به عنوان نویسنده رعایت کنیم.   البته اکنون که مرز رسانه داخلی و خارجی برداشته شده است، متأسفانه نویسندگان داخل و در رسانه‌های رسمی کشور در موقعیت نابرابری با کسانی که در خارج هستند قرار دارند و این نابرابری یکی از عوامل خروج مرجعیت رسانه‌ای از داخل است و این خطر امنیتی برای ایران دارد.   با توجه به آن اعلام جرم، گفتید که دیگر در این موضوع خاص نمی‌نویسید. آیا اکنون که حداقل تا حالا منتفی شده، باز هم اظهارنظر نخواهید کرد؟ اگر اعلام جرم را اعلام نکرده بودند، بهتر بود. من متأسف شدم که چرا باید چنین تصوری را در جامعه القا کرد کسانی که سعی در نوشتن تحلیل‌های منطقی دارند، نیز با اعلام جرم مواجه می‌شوند؟ اگر بدون اعلام بود، من هم خبرش را مثل موارد دیگر منتشر نمی‌کردم. با این حال اکنون می‌توانم حرف بزنم، چون گمان می‌کنم نظراتم دچار تعبیرهای ناخواسته نخواهد شد.   پس اولین سوال را می‌پرسم؛ آیا ایران می‌توانست پاسخ ندهد؟ در عمل می‌توانست، همچنان که در موارد دیگر هم چنین کرده بود. ولی در سیاست نمی‌توانست، زیرا سیاست با روابط شخصی فرق می‌کند. در روابط شخصی «گذشت و عفو» و «بزرگ‌منشی» و این گونه رفتارها معنی می‌دهد و اتفاقا پسندیده هم هست. با گذشت از دیگران می‌توان اختلافات را بهتر حل کرد تا انتقام گرفتن. در عفو لذتی است که در انتقام نیست. ولی در سطح سیاست به‌ویژه در سطح بین‌الملل، گذشت بی‌معناست و چه بسا موجب تشدید خصومت هم باشد. پس پاسخ ندادن موجب تشدید بحران می‌شود   . ولی در هر حال باید به اثرات این پاسخ توجه داشت. این اتفاقات موجب می‌شود تنش میان دو طرف از حالت انعطاف‌پذیر و الاستیکی به وضعیت متصلب تغییر شکل بدهد. پیش از این طرفین اقداماتی را علیه یکدیگر انجام می‌دادند. گاه مستقیم، گاه غیرمستقیم و اغلب بدون پذیرش رسمی، در حالی که ناظران سیاسی می‌دانستند که کدام طرف، مستقیم یا با واسطه پشت ماجراست.   با این حال وضعیت آنها مثل مشت‌هایی است که بوکسورها به کیسه چرمی لاستیکی می‌زنند. ابتدا قدری تغییر شکل داده، فرورفتگی و عقب‌نشینی کرده، سپس بازگشت به حالت اول را شاهدیم.   پس اکنون ماجرا فرق کرده و از حالت الاستیکی و انعطاف‌پذیری به حالت نیمه شکننده تبدیل شده و در ادامه به وضعیت شکنندگی خواهد رسید. به عبارت دیگر ضربات علیه یکدیگر پرهزینه است و به‌ صورت متعارف قابل ترمیم نیست و هزینه بازی را بالا برده و امکان ادامه بازی را کم کرده است.   پس آیا می‌توان نتیجه گرفت که بحران میان ایران و اسراییل تشدید شده است؟ در واقع همان‌گونه که گفتم این بحران شکننده‌تر شده است. شما به راحتی می‌توانید به یک جسم الاستیک ضربه بزنید بدون اینکه نگران شکستن آن باشید، ولی چنین ضربه‌ای را به راحتی به شیشه نمی‌زنید. بنابراین مدیریت امور از این پس اهمیت دارد.   آیا به همین علت ایران پاسخ حمله بعدی اسراییل را نداد؟ طبیعی است که طرف مقابل هم نمی‌خواسته که ایران پاسخ بدهد، لذا ضربه محدودی را انتخاب کرده که این شیشه نشکند. به عبارت دیگر طرفین از یکدیگر تحلیلی داشته‌اند که منجر به مهار بحران شود. فراموش نکنیم که موضع غربی‌ها به ویژه ایالات متحده نیز در عدم رغبت آنان به رشد تنش نیز مهم بوده است.   گمان می‌کنید که زدن سفارت و پاسخ ایران و نیز پاسخ بعدی اسراییل متوازن بود؟ به نظر می‌رسد که این ماجرا از نظر تاکتیکی و نظامی و خسارات وارده متوازن نبود. در هر حال سفارت ایران را زدند و ایران تعدادی از فرماندهان خود را از دست داد و چنین خسارتی حداقل با اطلاعات موجود به اسراییل وارد نشده است.   ولی از نظر راهبردی کفه حمله کاملا به سود ایران بود. به عبارت دیگر اعلام رسمی و با اطلاع یافتن طرف مقابل و حمله از خاک ایران به اسراییل، فارغ از جزییات ماجرا و با آن حجم حمله یک پیروزی راهبردی بود. به‌ویژه که انتظار قبلی به عدم حمله بوده است.   به نظر می‌رسد که اقدام ایران نیز معطوف به همین هدف بوده و نه وارد کردن خسارت. فراموش نکنیم که ایالات متحده و بریتانیا و دیگر کشورهای غربی دربست در کنار اسراییل ایستاده بودند.   این پیروزی راهبردی چه آثاری در ایران می‌تواند داشته باشد. رسیدن به پیروزی همیشه ممکن است و حتی در مواردی ممکن است راحت رخ بدهد، مهم حفظ و تثبیت آن است. اجازه بدهید که مستندتر صحبت کنم. در سال ۱۳۸۸ تحلیلی نوشتم از وضع ایران و برای اطلاع مقامات فرستادم. بخشی از این تحلیل چنین است: پیش از خرداد ۸۸ بارها نوشته بودم که حکومت در ایران از ۴۰۰ سال گذشته یعنی از زمان اوج صفویه تا کنون هیچگاه بدین پایه که اکنون هست، قدرتمند نبوده است، ولی همیشه بلافاصله اضافه می‌کردم که متاسفانه این قدرت با نوعی از بی‌ثباتی هم همراه است.

افزایش قدرت حکومت مثل مناره‌ای است که قد می‌کشد و بلند‌تر می‌شود، اما به تناسب این ارتفاع پایه‌های آن عمیق‌تر و پهن‌تر نشده است. بنابراین به‌رغم اوج گرفتن، بر ناپایداری آن افزوده شده است و این پایه‌ها در حکومت چیزی نیست جز قدرت نرم‌افزاری آن. اگر از این زاویه نگاه کنیم، هر دستاورد خارجی باید از دو طریق پایدار و مستحکم شود. اول از طریق قرار دادن آن در دل یک سیاست خارجی معقول و قابل دفاع و عملی. دوم از طریق حمایت داخلی.

یک دستاورد خارجی را می‌توان مثل دست یافتن به یک بازیکن عالی فوتبال دانست که فقط هنگامی مفید و موثر است که ۱۰ بازیکن دیگر نیز کمابیش هم‌سطح او باشند؛ زمین و امکانات و دریافتی و استادیوم و اقتصاد باشگاه خوب باشد والا آوردن رونالدو در یک تیم ایرانی هیچ فایده‌ای برای فوتبال ما ندارد و همه هزینه‌های آن، زیان است. حمایت داخلی از این اقدام از دو طریق ممکن است. اول احترام گذاشتن به مردم و مطالبات آنان.   روشن است که وضعیت کنونی در مواجهه با زنان و با این ویدیوهایی که منتشر شده در تعارض با این مساله است. دوم و سوم و چهارم نیز بهبود اقتصادی است. پیروزی‌های خارجی به سرعت فراموش می‌شوند باید از طریق بهبود شرایط تثبیت شوند والا به ضد خودشان بدل خواهند شد.   نکته مهم ضربه راهبردی است که اسراییل در مجموعه ماجرای اخیر خورده است که در آینده به آن خواهم پرداخت. کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • مشارکت ۲۴۰ اثر در جشنواره شعر«طوفان القوافی»/اختتامیه در بصره برگزار می‌شود
  • مشارکت ۲۴۰ اثر در جشنواره شعر«طوفان االقوافی»/اختتامیه در بصره برگزار می‌شود
  • سردیس استاد عباس کمندی در سنندج رونمایی شد
  • نمایش فیلم تئاتری از عباس جوانمرد در خانه هنرمندان ایران
  • عباس عبدی: ضربه ایران به اسرائیل پیروزی راهبردی بود /جذب حمایت مردم از این حمله در تعارض با برخورد با زنان در خیابان ها است
  • ضربه راهبردی ایران به رژیم صهیونیستی از نگاه عباس عبدی
  • ضربه راهبردی ایران به اسرائیل از نگاه عباس عبدی
  • برای هفتمین سال تشرف کاروان پیاده «قافله عشق و انتظار» به مشهد انجام می‌شود
  • عباس‌زاده: تعمیق و توسعه روابط ایران و پاکستان ضریب امنیت را بالا می‌برد/ سوءتفاهمات بین دو کشور باید برطرف شوند+ فیلم
  • سه گروه اصولگرایان از نظر عباس عبدی : از "ارزشی های واقعی" تا "بی شخصیت های هتاک"