Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش ایکنا به نقل از روابط عمومی انتشارات نیستان؛ جلسه نقد و بررسی مجموعه داستان «جشن جنگ» نوشته احمد دهقان با حضور نویسنده و منتقدین جواد جزینی و احسان رضایی در دانشگاه علم و صنعت برگزار شد.

جزینی: پرسه در خاک غریبه را حتماً بخوانید

در ابتدای این جلسه، احمد دهقان، داستان «نشانه» از کتاب خود را خواند و پس از آن نوبت به منتقدان رسید و جواد جزینی در مورد آثار احمد دهقان گفت: من تقریباً همه کار‌های احمد دهقان را خوانده‌ام.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در بین این کارها، «پرسه در خاک غریبه» را بسیار دوست می‌داشتم و در هرجا که نشستم و گفتگو کردم به بقیه گفتم که این کتاب را بخوانید چرا که نمونه برجسته‌ای است و راجع به این برجستگی در این جلسه صحبت خواهم کرد. در داستان‌های کوتاه ایشان هم داستان «من قاتل پسرتان هستم» را خیلی دوست داشتم.

ادبیات تبلیغی و تحلیلی جنگ چیست؟

وی با اشاره به ادبیات جنگ گفت: احمد دهقان نویسنده جنگ است و تمام آثار او با حال و هوای جنگ نوشته شده است. اگر چه در سال‌های اخیر احمد دهقان تنها روایتگر میدان‌های نبرد نیست و انگار دغدغه‌های بعد از جنگ را هم روایت می‌کند. ادبیات جنگ کشور ما و همه کشور‌های دیگر انگار یک تقسیم‌بندی دارد. وقتی یک جنگ در کشوری آغاز می‌شود، همه مردم‌ها بسیج می‌شود که در برابر خطر بایستند و نویسندگان نیز از این صف خارج نیستند. همزمان با جنگ که فضای امنیتی حاکم است، آنان نیز شروع کرده و به توان خود برای جنگ می‌نویسند. این بخش را ادبیات تبلیغی جنگ می‌دانند که کار آن همانند دیگر نیرو‌های نظامی و امنیتی تهییج مردم و دعوت به دفاع از کشور است. ما از ۳ ماه بعد از جنگ، اولین داستان جنگ را نوشتیم و این ادامه دارد.

وی افزود: این موضوع در تمام کشور‌ها وجود دارد. اتفاقاً نویسنده‌ها یک رزمنده را پیدا می‌کنند که در حوزه فرهنگ تلاش می‌کند، با تولید ادبیات داستانی متناسب، مردم را دعوت به میهن‌پرستی، مبارزه با دشمن متجاوز، مقاومت و ... کند. این، ادبیات تبلیغی است. با این حال، تمام کشور‌ها یک ادبیات دیگر نیز دارند که به آن ادبیات تحلیلی می‌گویند. پس از اتمام جنگ، جنگ درونی آدم‌ها با اثرات جنگ آغاز می‌شود. در بخش اول کسی نمی‌گفت که اگر به جنگ بروید، کشته می‌شوید، اما در ادبیات تحلیلی می‌گویند که چرا جنگ شد؟ می‌شود جنگ را ادامه ندهیم؟ می‌دانید این جنگ چه نابسامانی‌هایی برای ما داشت و ... جالب است که اگر این حرف‌ها را در دوره اول بگویید، تبدیل به خائن می‌شوید، چرا که همه تبلیغ می‌کنند و شما علیه آن جریان حرف می‌زنید.

احمد دهقان؛ حد واسط ادبیات تبلیغی و تحلیلی جنگ

این منتقد ادبی ادامه داد: بسیاری از نویسندگان ما در این حوزه کار کردند و شما آن‌ها را می‌شناسید. از ابتدای جنگ که داستان «سرباز» نوشته می‌شود، این جریان ادامه دارد. در کشور ما این الگو دقیقاً رخ داده و یک بخش تبلیغی و یک بخش تحلیلی داشتیم، اما نهاد‌هایی که بعداً متولی ادبیات شدند و ادعای حفظ آثار جنگ را داشتند به دلایلی نمی‌خواهند که ادبیات تبلیغی زنگ پایان خود را بزند و زنگ شروع ادبیات تحلیلی به صدا درآید. به همین دلیل در آثارشان، انتشارات‌ها و حمایت‌های خود همچنان تلاش می‌کنند که همان آثار را ادامه بدهند و بگویند که دشمن بعثی است، ما همه خوب هستیم، آنان ترسو هستند و ... جنگ هم به جز این ارزش‌ها و حماسه‌ها هیچ چیز دیگری نداشته است.

جزینی در ادامه گفت: در حقیقت، بعد از جنگ نمی‌خواهند که صدای دیگری شنیده شود. به همین دلیل اصطلاح ادبیات جنگ و غیرجنگ را خلق کردند. در حالی که این اصطلاح علمی نیست. آن‌ها این اصطلاح را درمی‌آورند تا پشت ادبیات منتقدانه جنگ قایم شوند. احمد دهقان از بدو شروع کارش، یک پایش در ارزش‌ها و پای دیگرش در روشنفکری بود. در حقیقت، از همان ابتدا یک پایش در ادبیات تبلیغی بود و پای دیگرش در ادبیات تحلیلی. به عبارت بهتر انگار او نمی‌توانست یا نمی‌خواهد پیوند خود با آن ادبیات تبلیغی را قطع کند. به نظرم احمد دهقان حد واسط این ماجرا ایستاده است؛ برخی آثارش در ادبیات تبلیغی است و در برخی دیگر از آثارش در ادبیات تحلیلی است. اگر می‌گویم احمد دهقان رند است، به همین دلیل است. وقتی می‌خواهید او را نقد کنید می‌بینید که در یک جا همچنان از لاک ادبیات تبلیغی بیرون نیامده است و در جای دیگر وارد ادبیات تحلیلی شده است. به همین دلیل اسم او را رند می‌گذارم.

جزینی تصریح کرد: یک تقسیم‌بندی ازلی دیگر در ادبیات جهان وجود دارد که امبرتواکو، میشل فوکو و ... این تقسیم‌بندی را انجام داده‌اند. آن‌ها می‌گویند ادبیات جهان، چه شعر، چه ادبیات و چه داستان، ممکن است پیامش روشن، صریح و واضح به خواننده منتقل شود که نام آن را ادبیات تصریحی گذاشته‌اند. در این ادبیات، به آشکارترین شکل ممکن درد و اندوه منتقل می‌شود. در مقابل، ادبیات دیگری وجود دارد که ادبیات تلویحی نام دارد. در آن، حرف و محتوا پنهان‌تر به مخاطب منتقل می‌شود.

ورود احمد دهقان به ادبیات تحلیلی همراه با رندی است

وی ادامه داد: کار داستان‌نویس، روایت یک موقعیت انسانی است نه گزارش یک وضعیت. به همین دلیل، معتقدم که احمد دهقان دوجور داستان دارد؛ یکی داستان‌هایی است که انگار در میدان جنگ است و باز هم گزارشگری رویداد می‌کند. بخش دوم، داستان‌هایی است که انگار جنگ تمام شده، اما احمد دهقان به ما می‌گوید که جنگ تمام نشده و اندوه بی‌پایان جنگ وجود دارد. این مفهوم ادبیات تحلیلی است. نویسندگان این حوزه به این می‌رسند که مکافات جنگ برای نسل‌های بعد می‌ماند. جنگ فقط حماسه ندارد بلکه بدبختی، نکبت، بیچارگی و از هم پاشیدن زندگی هم دارد. احمد دهقان وقتی وارد ادبیات تحلیلی می‌شود باز هم با رندی است. یعنی در جایی وارد می‌شود که کسی شاخش نزند. او زمانی به حوزه جدی ورود پیدا می‌کند و می‌گوید که آثار آن پابرجاست در حالی که مطالبات رزمندگانش تنها کار است؛ بنابراین حالا هم که ادبیات تحلیلی می‌گوید جوری بیانش می‌کند که اگر به آن رزمنده یک پست بدهیم و رئیسش کنیم، مشکل حل می‌شود. اکنون دغدغه و مطالبات من رزمنده‌ای نیست که بیکار است. وقتی او وارد حوزه تحلیلی می‌شود، خیلی ملایم رفتار می‌کند.

جواد جزینی به نثر ادبیاتی دهقان اشاره کرد و گفت: احمد دهقان در نثر خود سلامت و شسته‌رفته است. او با تکیه بر یک زبان معیار و با روایت شسته‌رفته کار می‌کند. شاید به دلیل تجربه زیست خود در جنگ می‌تواند در داستان فضا‌هایی را بیافریند که به نظرم ماندگار است. من که چندین کار مهم جنگ ایران و جهان را خوانده‌ام، احساس می‌کنم که شبیه به این نثر را کمتر می‌توانم پیدا کنم. در قصه فراموشی، آبگیری را نشان می‌دهد که مردمی در آن حضور دارند. تصویری که از آن‌جا می‌سازد، بسیار ماندگار است. من تاکنون داستان جنگی را ندیده‌ام که در این اتمسفر سفید و نمکی و غریب باشد. من این داستان را دوبار خواندم و بیش از آن که محتوا و فرم نویسنده من را متوجه خود بکند، انتخاب آن فضا متحیرم کرد. فضایی که در داستان‌های ما کمتر آورده شده است و بسیار هم خوب است.

وی تصریح کرد: اغلب داستان‌های احمد دهقان دارای روایت خطی است، یعنی از یک جا با قهرمان خود آغاز می‌کنیم و تا آخر با او می‌رویم. بعضی از قصه‌های او پس‌نگر است. یعنی از یک جا شروع کرده و سپس وارد خاطرات می‌شود. عیب این شیوه این است که قصه را به بافت خاطره نزدیک می‌کند. به غیر از این شیوه، احمد دهقان هیچ تلاشی برای دگرگون کردن فرم روایی نمی‌کند و دلیل آن را نمی‌دانم. اغلب نویسندگان تلاش می‌کنند که وقتی وارد حوزه‌های جدید می‌شوند، با جابه‌جا کردن ارکان روایت و تغییر موضع راوی کار جدیدی تولید کنند، اما انگار احمد دهقان این ادا و اطوار‌های تکنیکی را دوست ندارد و به آن نزدیک نشده است و همچنان مسیر خودش را می‌رود. البته در این شیوه یک خاصیت بومی نیز وجود دارد، اما باید پرسید که چرا این نویسنده با پیدا کردن این موقعیت‌های درخشان و این نوع روایت‌ها تلاش نکرده است که از ظرفیت‌های تکنیکی استفاده کند. به همین دلیل اغلب قصه‌ها تخت، جاری و شناور است. یکی دیگر از ویژگی‌های آثار احمد دهقان بدون زن بودن است. نمی‌دانم اسم این را عیب بگذاریم یا حسن. نویسنده‌ای که روایتگر جنگ است، از آن جا که جنگ یک کارزار مردانه است، طبیعی است که مناسبات مردان را نشان بدهد. البته در مواردی خانواده را می‌بینیم. در رمان «دشت‌بان»، یک خانواده است که مهاجرت می‌کند و در این سفر تحولاتی اتفاق می‌افتد.

وی با اشاره به مجموعه «جشن جنگ» گفت: اسم قصه جشن جنگ بسیار توجه‌برانگیز است. البته تا جایی که من می‌دانم این تعبیر کشف احمد دهقان نیست بلکه عبارت بیرونی است که در مفاهیم فرهنگی، بار‌ها جنگ را با سرخوشی‌های جشن مقایسه کرده‌اند. با این حال، این اسم بسیار متناقض‌نما و جالب است. همانطور که می‌دانید اولین قصه این کتاب، راجع به یک گروهی است که می‌خواهند اجرایی داشته باشند و سپس کسی می‌آید تیر می‌زند و ... به نظر می‌رسد که این قصه بسیار هیجان‌انگیز است، اما من که این اجرا را دیده بودم و احساس می‌کنم خیلی جالب است، نمره ابداعی را به احمد دهقان ندادم؛ چرا که قبلاً آن پرفورمنس اجرا شده بود و حتی ۳ فیلم کوتاه از آن دیدم. درخشان‌ترین داستان این کتاب که اسمش برجسته است و در ابتدا آمده است، نمره خلاقیت به آن نمی‌دهم چرا که خود آن ایده اجرا قبلا اجرا شده و تیراندازی کردن و پشیمانی در آن دو فیلم مستند که ساخته شده است، آمده است. به عبارت بهتر، این قصه با تمام تازگی که دارد، امتیاز انتخاب موقعیتش را به احمد دهقان نمی‌دهم و به آن اجرا می‌دهم. علاوه بر این، این قصه به شدت رو شده است و تمام آن اندیشه‌ای که می‌تواند داشته باشد، در ادبیات تصریحی احمد دهقان بیان می‌شود. به تکه کلام‌های سیاوش در این قصه دقت کنید؛ می‌بینید که داستان به شدت تصریحی بیان شده است.

شخصیت‌های احمد دهقان مظلوم واقع شده‌اند

احسان رضایی در بخش دیگر برنامه گفت: در مواردی که استاد جزینی راجع به داستان‌ها فرمودند مبنی بر این که بعضی‌ها گزارش است و بعضی دیگر تلویحی است، موافقم. من این داستان که آقای دهقان خواند و یا داستان «تانک‌چی‌ها» را بسیار دوست داشتم. دلیلش هم نشانه‌گذاری‌هایی بود که وجود داشت. من می‌خواهم یک خط فاصله در این‌جا بگذارم و بگویم که استاد دهقان، روایتگر یک مظلومیت است. کسی که به جنگ می‌رود از همه چیز گذشته است و خودش مانده است و جانش؛ بنابراین چیزی که در این عالم از او باقی می‌ماند. همین مظلومیت است. حس می‌کنم که این مظلومیت این قدر روی او تاثیرگذاشته است که داستان‌هایش متاثر از این مظلومیت است. شاید دلیل این که عده‌ای از رزمندگان حق طبیعی خود را می‌خواهند نیز همین است. احساس می‌کنم آدم‌های در این داستان‌ها، دیگر به دنبال هیچ چیز نیستند و تنها به این فکر می‌کنند که همه چیز تمام شود. برای مثال، بابا ابرام جنگش را کرده است و از جنگیدن خسته شده است. او دیگر دلش نمی‌خواهد کاری بکند. به نظرم آدم‌های کتاب احمد دهقان و به ویژه آن‌هایی که در ادبیات تصریحی آمده‌اند، از این دست هستند. از این‌جا به بعد نیز سلیقه است.

وی ادامه داد: من داستان بوی کافور و گلاب را دوست نداشتم چرا که فقط روایت است. بقیه شخصیت‌ها نیز آدم‌هایی بودند که تحت ظلم قرار گرفتند. آدم‌هایی که در داستان‌های استاد دهقان هستند، کسانی هستند که از مطالبه زندگی گذشته‌اند و جنگ را برای همیشه کنار گذاشته‌اند. در داستان اول، کل روایت، روایت آن پرفورمنس نیست بلکه روایت پدر سارا است. چیزی که در داستان اول برایم جذاب بود، داستان کسی است که نیست. آدمی را می‌بینیم که دیگر حاضر نیست وارد هیچ جای دیگری بشود و اصلا نمی‌خواهد که به خشونت نه بگوید. شاید آن اجرا برای نسلی که جنگ را ندیده است جذاب باشد و به دنبال جنگیدن برای زندگی باشد، اما برای کسانی که در جنگ بودند و انواع و اقسام بی‌اخلاقی‌ها را دیده‌اند، روایت اخلاقی از خشونت و جنگ، کاملا بی‌معنا است.

آخرین زمستان جنگ، روایتی متفاوت از یک شخصیت سرخوش

جواد جزینی در بخش پایانی صحبت‌های خود گفت: قصه «آخرین زمستان جنگ» شبیه به سه قطره خون صادق هدایت است. در این داستان، شخصیت متفاوتی ساخته می‌شود که کار‌های جالبی انجام می‌دهد و بسیار سرخوش است. این داستان را بسیار دوست داشتم به این دلیل که یک راز مفقوده را در جهان داستان ایجاد می‌کند و قرار است که ما آن را کشف کنیم. این چیزی است که من دوستش دارم. همچنین قصه «بابا ابرام» را هم دوست داشتم.

در بخش پایانی احمد دهقان گفت: از همه نویسندگان جوان می‌خواهم که وارد هیچ خط‌کشی نشوند و هیچ‌گاه خط‌کشی نکنند، زیرا این خط‌کشی‌ها برای حاشیه‌های ادبیات امروز است. هر کس این خط‌کشی را می‌کند به دنبال گرفتن ماهی خود از آب گل‌آلود ادبیات ایران است. گاهی کسی را روشنفکر می‌نامد که به او توهین کند و گاهی او را ارزشی می‌نامد که به او توهین کند و هزاران اسم مربوط و نامربوط به کار می‌برد که توهین کند. این بزرگ‌ترین مشکل ادبیات ماست و وقتی همه این افراد که خط‌کشی می‌کنند را نگاه می‌کنید می‌بینید که همه سر در یک آخور دارند. حرف من همین است. خط‌کشی‌ها چیز دیگری را بیان می‌کند. من داستان‌نویس هستم و خط‌کشی برای من نیست و داستان خودم را می‌نویسم.

انتهای پیام

منبع: ایکنا

کلیدواژه: انتشارات نیستان جشن جنگ احمد دهقان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۰۵۷۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کتاب پژوهشی «تبلیغ دینی در مسجد؛ رویکردی آسیب‌شناسانه»

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، این کتاب یکی از دستاوردهای اولین «همایش مسجد و نظم اجتماعی در ایران» است که از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شده است. 

کتاب «تبلیغ دینی در مسجد؛ رویکردی آسیب‌شناسانه» با تأکید بر اینکه مساجد به‌عنوان مراکز سنتی تبلیغات و ارتباطات، جایگاه خاص و ظرفیت گسترده‌ای برای تبلیغات دینی دارند، تلاش می‌کند در پژوهشی آسیب‌شناسانه عوامل اختلال در کارکرد تبلیغی مساجد را شناسایی و در نهایت، راهکارهایی برای برطرف شدن آن‌ها ارائه کند.

پژوهشگر در این اثر تلاش می‌کند به این سوالات پاسخ دهد که آیا مساجد موجود دارای ظرفیت کافی (فضا، تجهیزات و...) برای اجرای امور تبلیغی هستند؟ چه مشکلات و کمبودهایی در مساجد بر سر راه اجرای تبلیغ دینی وجود دارد؟ مشکلات و کمبودهای موجود چه اختلالاتی را در امر تبلیغ دینی و اثربخشی آن به ‌وجود آورده است؟ برای رفع آسیب‌های موجود در امر تبلیغ دینی مساجد، چه اقداماتی باید صورت پذیرد؟

در همین راستا از طریق مطالعۀ منابع مکتوب و مصاحبه با ائمۀ جماعت و دست‌اندرکاران و فعالان مساجد و نظرسنجی از نمازگزاران و بررسی چهار مسجد انتخابی، ابتدا وضعیت مطلوب و موجود مساجد را مشخص و سپس از مقایسۀ این دو، آسیب‌های تبلیغات دینی در مساجد را شناسایی می‌کند.

در این پژوهش، مشکلات و کمبودهای موجود بر سر راه تبلیغات دینی مساجد، در ۶ دسته و شاخص‌های متعدد «برنامه‌ها و فعالیت‌های مختلف با هدف تبلیغ دینی در مساجد»، «روش‌ها و ابزار و امکانات تبلیغی در مساجد»، «نحوۀ برقراری ارتباط بین مسئولان مساجد و مردم»، «نقش امام جماعت در تبلیغ دینی مساجد»، «نقش خادم مسجد در تبلیغ دینی» قرار گرفته‌ است. وجود آسیب در هریک از شاخص‌ها، به‌نسبت اولویت و اهمیت آن، پیامدهای متفاوتی دارد که همۀ پیامدها در نهایت به شکست خوردن تبلیغات مساجد در رسیدن به اهداف منجر می‌شود.

مطابق نتایج حاصل از مصاحبه با امامان جماعت و اعضای هیئت‌امنا و فعالان ۴ مسجدِ مورد مطالعه در این اثر، بزرگ‌ترین آسیب در تبلیغات دینی در مساجد، موازی‌کاری در سازمان‌های مرتبط با امور مساجد، نبودِ برنامۀ تبلیغی مفید و افراد اجراکنندۀ آن و نبودِ امکانات و ابزارهای لازم برای پاسخ‌گویی به نیازهاست. اختلاف سلیقه بین کارگزاران مسجد و کاهش بازدهی مسجد، دخیل‌نکردن جوان‌ها در امور مساجد و انتخاب‌نکردن موضوعات تبلیغی متناسب با جوانان، نبود کانال ارتباطی بین دانشمندان و علمای بنام با مسجد، اختصاص ندادن بودجۀ لازم برای تبلیغات دینی در مساجد، مسئلۀ خرافات و مستند نبودن سخنرانی‌ها و مداحی‌ها در هیئت‌ها به روایات و قرآن و تاریخ معتبر، نشناختن تهدیدها و ابتلائات اجتماعی توسط مسئولان مسجد، به‌ویژه روحانیان، عدم استفاده از امکانات و روش‌های مختلف صحیح و مثمر مانند دیگر ادیان در استفاده روزانه از انواع کتاب، نرم‌افزارهای مختلف، بروشورهای تبلیغی، برگزاری اردوهای متعدد و استفاده از روش‌های نادرست و اجراهای ناقص که باعث رانده‌شدن افراد از دین می‌شود، از دیگر آسیب‌هایی است که به آن اشاره شده است.

پژوهشگر در فصل پایانی به برآیندی کلی از مصاحبه‌ها می‌رسد و برخی از اختلالات و پیامدهای ناشی از کمبودها و آسیب‌های تبلیغات دینی در مساجد را برمی‌شمارد که عبارت‌اند از: مؤثر نبودن تبلیغات دینی مساجد علی‌رغم تلاش‌های متعدد، به‌سبب نادرست یا ناقص بودن تلاش‌ها و گام‌های برداشته‌شده؛ هدر رفتن وقت و انرژی و بودجه‌های صرف‌شده در فعالیت‌هایی که ناقص اجرا شده‌اند؛ شکست خوردن تبلیغات دینی ضعیف ما در مقابل تبلیغات قدرتمند دشمنان در جذب مخاطبان و گرایش مخاطبان به تبلیغات و رسانه‌های بیگانه؛ جذب نشدن قشرهای مختلف به مسجد و به‌تبع آن، کاهش جمعیت مساجد و از دست دادن بخش وسیعی از مخاطبان تبلیغات دینی؛ زده و فراری شدن افراد مختلف به‌ویژه قشر حساس نوجوان و جوان از دین و مسجد به‌خاطر رفتارهای نادرست برخی افراد؛ مخاطب دائمی و ماندگار نشدن افراد به‌ویژه جوانان به‌عنوان آینده‌سازان مملکت در مسجد.

قربانیان در پایان برای رفع آسیب‌های تبلیغات دینی مساجد، پیشنهادهای کاربردی و پژوهشی ارائه می‌دهد که تشکیل شورای طرح و برنامه‌ریزی قوی و کارآمد با حضور کارشناسان خبرۀ حوزه و دانشگاه؛ تعیین راهبرد و اهداف و سیاست‌های اجرایی و برنامه‌ای برای مسجد؛ تدوین طرح و برنامۀ درازمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت برای تبلیغات دینی مساجد؛ ایجاد مرکز قوی پژوهشی و تحقیقاتی ملی و بین‌المللی ویژۀ مساجد؛ تهیۀ طرح سامان‌دهی مساجد کشور؛ تعدیل و سامان‌دهی تعدد مراکز دخیل در امور مساجد؛ تهیۀ بانک اطلاعات مساجد کشور؛ حذف نهادهای متعدد دینی که فعالیت‌های موازی با مساجد انجام می‌دهند، از آن جمله‌اند.

همایش علمی- پژوهشی «مسجد و نظم اجتماعی در ایران» با توجه به راهبرد «نهضت بازگشت به مسجد» به‌عنوان محور اصلی برنامه تحولی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و با همکاری مراکز علمی و دستگاه‌های فرهنگی در گستره ملی در تاریخ‌های ۱۹ و ۲۰ اسفند ۱۴۰۲ برگزار شد. آیین اختتامیه این همایش چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ در تهران برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • تقویت ظرفیت‌ها و مدل‌های بهره‌برداری از کارگزاران دانش و فناوری
  • تمرکز نشر صاد بر انتشار داستان‌هایی با روایت ایرانی است
  • کتاب پژوهشی «تبلیغ دینی در مسجد؛ رویکردی آسیب‌شناسانه»
  • صف خرید پهپادهای ایرانی؛ پس از موفقیت در میدان | گزارش مهم یک پایگاه تحلیلی نظامی
  • باید فضای تبلیغی و محیطی تهران در قُرُق نمایشگاه بین‌المللی کتاب باشد
  • (ویدئو) در جنبش دانشجویان غرب، شرافت در مقابل شرارت ایستاده است
  • تقویت قطب‌های فکری و فرهنگی توسط دفتر تبلیغات اسلامی
  • دومین نشست «عصابیفکن» برگزار شد
  • نیروهای مسلح تا آخرین قطره خون خود پای آرمان های شهدا ایستاده اند
  • سندرز خطاب به دانشجویان معترض: شما در سمت درست تاریخ ایستاده‌اید