نزاع عقل و عشق در «نورهان»
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۷۲۹۱۸۱
خبرگزاری مهر گروه فرهنگ:
کتاب نورهان شامل سرودههایی از محمدرضا تقیدخت از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار کتاب شده است. به همین مناسبت عبدالحمید ضیایی شاعر و پژوهشگر فلسفه و عرفان نگاهی به این دفتر شعر انداخته است که در ادامه میخوانیم:
اگر تعریف ازرا پاوند در باب شعر را گام نخست و مبنایی این نوشتار قرار دهیم که: «شعر پیوند عاطفی، عقلانی است در لحظهای از زمان» میتوان گفت که کلام وی هم به آنیّت شعر و هم به ضرورت اندیشه در شعر اشاره دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در شعر اندیشه، گاه شاعر اندیشهاش را با ما در میان مینهد و گاه شعر شرایطی مهیا میکند که ما را به اندیشیدن وادارد. تقیدخت فلسفه خوانده است و حضور و بروز اندیشههای فلسفی در شعرش دور از ذهن نیست. تقیدخت از ایجاد تقابلهای دوگانی بر کنار نمانده و در شعر وی نیز به شیوه معمول و متعارف شاعران، فی المثل همواره نبرد عقل و عشق، به نفع عشق پایان مییابد. در شعر آسیاب شاهد این منازعه هستیم:
چیزی حجاب او شد چیزی به نام عقلش
و بست راه او را که چشمی بهتر دارد
دل مشغولش کرد این عقل با داستان گندم
این آسیاب اما یک چرخ دیگر دارد...
در شعر دیگری از همین شاعر میخوانیم:
از عشق میجوید رهایی جانِ عاقل
غافل که پایِ عاقلان ماندهست در گِل
پرسید عقل و عشق را احوال، گفتم
شاهی که با درویش بنشیند مقابل
بیبهره از عشق است اما میزند باز
انسانِ عاقل طعنه بر انسانِ کامل
البته در شعر تردید موضع شاعر به اعتدال و میانه روی نزدیک تر می شود و ترجیح می دهد بین عقل و جنون دست به گزینش نزند:
میان عقل و عشق افتادهام در تاب بازیها
رها کی میشوم از دست این اسباببازیها
دست بر قضا عوامل متعددی دست به دست هم داده اند تا این شعر را هم به لحاظ ساختار و هم فرم از بهترین شعرهای کتاب «نورهان» به شمار آوریم.
نکته چشمگیر و قابل ذکر دیگر در این کتاب زبان شعر تقی دخت است. وی که عمیقا و وسیعاً ملهَم و متاثر از زبان و سبک شعری مهدی اخوان ثالث است کوشیده تا زبان شعر نیمایی او را در غزل، احیا و بازسازی کند و البته این مسأله به تیغ دولبه ای مانند شده که هم توانایی شاعر را فراچشم میآورد و هم کهنگی زبانش را به رخ می کشد. اثرگذاری اخوان چنان محسوس و ملموس است که علاوه بر محتوا (غلبه مضمون ناامیدی در بعضی از شعرها)، ترکیب سازی و ابداعات زبانی شاعر نیز به سهولت تلاش های زبانی و فرمالیستی اخوان را به یاد مخاطب میآورد.
از نخستین غزل کتاب نورهان که با همان ساختار و حتی قافیه قصیده اخوان در باره مصدق است تا نحو آرکائیک و باستانگرایی زبانی همگی بر وجود این تاثیر دلالت دارند و البته این نشان ضعف شاعر نیست؛ امکان پیاده سازی مختصات زبانی شعر نیمایی در غزل، کاری دشوار و ابداعی در خور توجه بوده که تقی دخت بدان دست یافته است.
مجموعه شعر «نُورَهان» را انتشارات سوره مهر، در ۱۶۴ صفحه با شمارگان ۱۲۵۰ نسخه و قیمت ۲۵ هزار تومان به بازار کتاب عرضه نموده است.
کد خبر 4766844منبع: مهر
کلیدواژه: شعر انتشارات سوره مهر ادبیات کتاب و کتابخوانی ترجمه هفته کتاب و کتاب خوانی ادبیات هفته کتاب ادبیات جهان بازار نشر رایزنی فرهنگی جایزه ادبی تازه های نشر گردشگری معرفی کتاب ادبیات کودک و نوجوان فرهنگ عمومی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۲۹۱۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اجرای موسی عصمتی میلیونی شد+فیلم
غزلی از موسی عصمتی با اقبال عمومی همراه شده، این سروده که درباره کارگران معدن است، در یکماه اخیر بیش از دو میلیون بازدید داشته است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شعر میراث ایرانیان است، همواره و همیشه با ما بوده و هست, از گهواره تا گور، در سفر و در حضر این شعر است که لحظههای زندگی ما را معنایی دیگر میبخشد و آنقدر این همراهی همیشگی و نزدیک است که گاه حضور آن را س نمیکنیم.
با وجود این، شعر سهم ناچیزی از رسانه ملی را به خود اختصاص داده است. به جز معدود برنامههایی که حاضران در آن خود اهل شعر و فرهنگ بودهاند، عموماً نگاه به شعر نگاهی تفننی بوده است؛ بهطوری که میتوان از آن بهعنوان زینتالمجالس یاد کرد.
در چندماه گذشته پخش برنامه تلویزیونی "سرزمین شعر" که در آن شعر امروز و شاعران جوان در یک رقابتی ادبی، آثار خود را ارائه میکردند، توانست تا حدی این جای خالی را در قاب سیما پر کند. اجرای برخی از شاعران در این برنامه مقبولیت عام یافت و بارها در شبکههای اجتماعی بازنشر شد. از جمله این اجراها میتوان به شعرخوانی موسی عصمتی، شاعر روشندل اهل سرخس، اشاره کرد با غزلی درباره پدرش:
پدرم را خدا بیامرزد، مرد سنگ و زغال و آهن بود
سالهای دراز عمرش را،کارکرد بود، اهل معدن بود...
اجرای این غزل عصمتی حاضران را تحت تاثیر قرار داد و در یکماه گذشته بیش از دو میلیون بازدید در شبکههای مختلف اجتماعی به همراه داشت. خبرگزاری تسنیم با او درباره این غزل و دلیل استقبال مخاطبان به گفتوگو پرداخت که در ادامه میخوانید:
آقای عصمتی غزل شما درباره زندگی و تجربه پدر بزرگوارتان، چند روزی است که در شبکههای اجتماعی مورد اقبال قرار گرفته است. این سروده در چه فضایی خلق شده است؟
روستایی که من در آن زندگی میکردم، یک روستای کارگری است که بیشتر ساکنان آن در معدن کار میکردند. روستای «معدن» حوالی سرخس قرار دارد. کوههای اطراف این روستا سرشار از زغال سنگ است و 99 درصد مردم آنجا، امرار معاششان را از طریق معدن انجام میدهند، کارگرند، زندگی کارگری دارند و حتی خانههای آنها مربوط به شرکتی است که معدن را اداره میکند. من فرزند یک کارگر هستم و زندگی کارگری را تجربه کردهام.
کار کردن در معدن بسیار سخت است؛ چون نیروها با امکانات ابتدایی در داخل معدن تونل میزنند و افقی پیش میروند. گاه معدن ریزش میکند و برخی از نیروها زیر خاک و سنگ معدن میمانند و گاه تا بیمارستان برسند، جان خود را از دست میدهند.
«ما دو تن شاخههای یک بیدیم»پدرم در بخشهای مختلف معدن کار میکرد. مدتی داخل معدن کار میکرد و مدتی به قول خودش بیرونکار بود و خارج از معدن، در کنار کورههایی با درجه حرارت بالا که زغال سنگ را به کُک تبدیل میکند، کار میکرد. من از نزدیک شاهد دغدغهها و زحماتی بودم که او میکشید. بعد از اینکه پدرم درگذشت، تمام این سختیهایی را که او در این مدت کشید، پیش چشم من قرار گرفت. مثلاً گاه پیش میآمد که مهندس معدن به نفع شرکت، 10-12 روزی را که پدرم جلوی کوره داغ کار کرده بود، در نظر نمیگرفت و اضافهکاری او را خط میزد. شرکتها هم عموماً خصوصی هستند و پاسخگوی درخواستهای کارگران نیستند. کارگران معمولاً هشت یا 10 ماه حقوق عقبافتاده دارند، حقوقشان پرداخت نمیشود و عموماً با اعتراض و ... موفق به دریافت حق و حقوق خود میشوند.
.
از این موارد برای اهالی روستا زیاد رخ میداد. همه این مشکلات و سختیها پس از فوت پدر در من انباشته شده بود. من با این شعر خواستم روزگار سختی را که بر کارگران روستا گذشت، بیان کنم. این غزل را در برنامه سرزمین شعر خواندم و بازتاب خوبی داشت؛ چون درد دل جامعه و کارگران بود.
در این مدت چقدر بازدید داشته است؟
در اینستاگرام فقط یک میلیون و 300 هزار بازدید داشته است. در دیگر شبکههای اجتماعی نیز بازنشر شده، در مجموع بیش از دو میلیون تا امروز بازدید داشته است.
سالهاست در فضای شعر حضور دارید و فعالیت میکنید، به نظر شما چرا شعر اجتماعی با وجود داشتن مشکلات متعدد در جامعه، ضعیف عمل کرده است؟ فضای عمده شعر امروز فارغ از مسائل اجتماعی است و اگر هم بخواهد به این حوزه ورود کند، بیشتر از منظر سیاسی و جناحی به قضیه میپردازد. چرا با وجود گسترش اطلاعرسانیها، شاعر امروز درد و دغدغه جامعه خود را ندارد؟
این بخش از سوی دوستان شاعر مورد غفلت قرار گرفته است. شعر شاعران جوان عمدتاً فضای عاشقانه دارد و اگر پا را فراتر بگذارند، وارد فضای سیاسی میشوند که کارهای گروه دوم، کمی دیده شده است. اما متأسفانه سطرهای نانوشته بسیاری از اتفاقات تلخی که در دل جامعه رخ میدهد و آنچه در زیر پوست جامعه میگذرد، در شعر امروز دیده میشود. حرفهای ناگفته بسیاری در شعر امروز دیده میشود که اگر غیر از این بود، ارتباط مردم با شعر امروز بیشتر میشد. شاید یکی از دلایل بازخورد خوب این غزل در جامعه طی روزهای گذشته، همین موضوع باشد.
دغدغه کارگران، موضوعی است که در شعر امروز کمتر گفته شده است؛ وگرنه غزلی که از طرف من ارائه شد، از نظر تکنیک ویژگی خاصی نسبت به دیگر آثار نداشت. حرف صمیمانهای که در شعر گفته شد، از جنس آن حرفهایی بود که کمتر در شعر امروز مجال بروز یافته است. شاعران جوان باید در این زمینه فعالتر باشند و راههای نرفته را بیازمایند.
درست است که مشکلات جامعه و دغدغه مرم در رسانهها مطرح میشود، اما ما تنها نوک قله یخ را میبینیم. برای طرح بهتر این دغدغهها، لازم است که شاعر خود تجربه و لحظات را کشف کند. در شهر پرسه بزند و با اقشار مختلف و آسیبپذیر جامعه زندگی کند.
با توجه به تجربه حضور در برنامه سرزمین شعر، در یک نقد منصفانه فکر میکنید چقدر این برنامه در ایجاد ارتباط میان مردم و شعر موفق بوده است. ما پس از برنامه مرحوم حسینی یا ساعد باقری و یا مشاعره، برنامهای با محوریت شعر که بتواند در ایجاد این ارتباط موفق عمل کند، کمتر داشتهایم.
به نظرم این برنامه در سطح قابل قبولی موفق بوده و توانسته این ارتباط را ایجاد کند؛ چرا که این برنامه مستقیماً خود شاعر را مورد توجه قرار داده بود. برنامه مرحوم حسینی با تمرکز بر شعر کلاسیک بود، اما برنامه سرزمین شعر، شعر امروز را محور کار خود قرار داده است.
رقابت در کنار شاعران مطرح امروز، سبب شد اقبال مردم به برنامه بیشتر شود. از سوی دیگر، در این برنامه شعرهایی خوانده شد که از کیفیت بالایی برخوردار بودند. مردم نیز با شعر و جریانهای شعر امروز بیشتر انس گرفتند و آشنا شدند. مطمئناً اگر این برنامه با جضور چهرههای جدید ادامه پیدا کند، میتواند جریانساز باشد.
انتهای پیام/