Web Analytics Made Easy - Statcounter

ممکن است یک فیلم یا مجموعه تلویزیونی کارگردان و خط داستان عالی داشته باشد، اما اگر بازیگر فیلم مناسب نقش نباشد باید از موفقیت آن مجموعه چشم بست.

اگر در صنعت فیلم و سرگرمی یک شغل باشد که به‌اندازه کافی به آن توجه نمی‌شود، آن شغل مسئول انتخاب بازیگر است. ممکن است یک فیلم یا مجموعه تلویزیونی کارگردان و خط داستان عالی داشته باشد، اما اگر بازیگر فیلم مناسب نقش نباشد باید از موفقیت آن مجموعه چشم بست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


قطعاً در بیشتر موارد انتخاب بازیگران به‌خوبی صورت می‌گیرد. آیا می‌توانید «عطش مبارزه» The Hunger Games را بدون جنیفر لارنس Jennifer Lawrenc تصور کنید؟

در اینجا به ۱۵ تا از بدترین انتخاب بازیگران در دنیای سینما و تلویزیون در همه دوران نگاهی می‌اندازیم. با دیدن این لیست متوجه خواهید شد که یک انتخاب نادرست چطور می‌تواند یک فیلم خوب را نابود کند.

۱۵. جانی دپ در The Lone Ranger  
هرزمان که هالیوود به بازیگری برای پوشیدن لباس‌های خاص و گریم سنگین نیاز داشته باشد به سراغ جانی دپ Johnny Depp می‌رود. هرچند انتخاب دپ برای فیلم‌هایی مثل «ادوارد دست قیچی» Edward Scissorhands و «دزدان دریایی کارائیب» Pirates of the Caribbean بسیار مناسب بود، اما نقش تونتو در «رنجر تنها» اصلاً برای او مناسب نبود.

شاید به این دلیل باشد که دپ به‌عنوان یک سفیدپوست، سعی در ایفای نقش یک آمریکایی بومی را داشت و یا نقش تونتو را زیادی شبیه جک اسپارو بازی کرد. هرکدام از این دلایل که باشد، این فیلم یکی از اشتباهات بزرگ و از لحاظ فرهنگی بی‌ملاحظه دیزنی به‌حساب می‌آید.

۱۴. کالین هنکس در Dexter     دکستر مورگان در مدت ۸ سال پخش سریال با برخی آدم‌های شرور روبرو شده که از برجسته‌ترین آن‌ها می‌توان به برایان موزر و ترینیتی قاتل اشاره کرد؛ اما چطور در فصل هفتم همه‌چیز بهم ریخت؟

به نظر می‌رسد انتخاب کالین هنکس Colin Hanks برای نقش تراویس مارشال هنوز جای کار بسیار داشت. کالین هنکس هم مانند پدرش (تام هنکس) برای بازی در نقش سردسته قاتل‌ها، زیادی معصوم و خوب است.

۱۳. مایک مایرز در Dr. Seuss’ The Cat in the Hat


پس از موفقیت جیم کری Jim Carrey در «چگونه گرینچ کریسمس را دزدید» How the Grinch Stole Christmas سال ۲۰۰۰، مایک مایرز Mike Myers کمدین شانس خود را در ایفای نقش دکتر سئوس در «گربه کلاه‌به‌سر» امتحان کرد. اشتباه بزرگی بود.

در ابتدای فیلم با صحنه‌های احمقانه و خارج از کنترلی روبرو می‌شویم که در طول ۸۲ دقیقه به‌شدت برای بیننده آزاردهنده می‌شود. بدتر از هر چیز، شوخی‌های خاص مایرز است که برای مخاطبان بزرگ‌سال نفرت‌آور و برای مخاطبان کودک بسیار نامناسب است.

۱۲. دنیس ریچاردز در The World Is Not Enough



چهره دنیس ریچاردز Denise Richards برای بازی در نقش یکی از دختران سری فیلم‌های جیمز باند فوق‌العاده است، اما انتخاب او برای نقش یک فیزیکدان هسته‌ای در نوزدهمین فیلم جیمز باند («دنیا کافی نیست») انتخاب عجیبی بود.

برای هیچ‌کس قابل‌پذیرش نبود که ریچاردز یک متخصص سلاح است. ارتباط سطحی او با بازیگر مقابلش نیز همه‌چیز را بدتر می‌کرد.

۱۱. جسیکا هنویک، کیشا کاستل-هیوز و روزابل لورنتی سلرز در Game of Thrones
اینکه از مار‌های شنزار شبکه اچ‌بی‌او به‌عنوان «مار‌های بی‌خاصیت» یاد می‌شود دلیل خاصی دارد. این بازیگر‌ها انتخاب‌های بسیار بدی هستند. درحالی‌که جرج آر. آر مارتین George R. R. Martin این شخصیت‌ها را در قالبی درنده به نگارش درآورده بود، کاستل-هیوز Castle-Hughes، هنویک Henwick و لورنتی سلرز Rosabell Laurenti Sellers از پس این نقش‌ها برنیامدند.

۱۰. پل شنایدر در Parks and Recreation



از همان روز اول پخش سریال «پارک‌ها و تفریحات»، پل شنایدر Paul Schneider در نقش مارک برنداناویکس عضو ناسازگار این پروژه موفق بود. اینکه چرا او این نقش را پذیرفت حتی برای خود شنایدر هم یک معما است. او در مصاحبه‌ای گفته بود: «این تجربه برایم بسیار عجیب بود».

در قسمت‌های پایانی فصل دوم، درست پیش از ترقی سریال به‌عنوان یکی از محبوب‌ترین مجموعه‌های تلویزیونی، شنایدر از پروژه خارج شد.

۹. بن افلک در Daredevil


«بی‌باک» هیچ‌وقت فیلم موفقی به‌حساب نمی‌آمد، اما حالا که سریال آن از شبکه نت‌فلیکس پخش می‌شود، بیشتر این سؤال مطرح می‌شود که واقعاً چه در سر مارک استیون جانسون Mark Steven Johnson کارگردان برای انتخاب بن افلک Ben Affleck در نقش مت مارداک گذشته است.

حتی یک‌بار هم نشد که ببینیم افلک متوجه نابینا بودن شخصیتش در فیلم است و تلاش او برای قوی به نظر رسیدن، بسیار سست و احساسی از آب درآمد. تاد مک‌کارثی منتقد ورایتی نوشته: ««بی‌باک» در سرزمین ابرقهرمان‌های واقعی، متظاهری بیش نیست».

۸. جان وین در The Conqueror



جان وین John Wayne اسطوره فیلم‌های آمریکایی، یک مرد سفیدپوست اهل ایالت آیووا است. پس چطور در سال ۱۹۵۶ برای نقش چنگیزخان رئیس در «فاتح» انتخاب شده است؟ انتخاب او نه‌تن‌ها نوعی توهین به‌حساب می‌آید، بلکه برخی عقیده دارند این کار بسیار مهلک بوده است.

از ۲۲۰ نفر عوامل فیلم، ۹۱ نفر بر اثر سرطان فوت کردند که وین و دیک پاول Dick Powell کارگردان هم شامل این لیست می‌شوند. هرچند این ادعا هرگز تائید نشد، عده زیادی دلیل مرگ عوامل «فاتح» را محل فیلم‌برداری کار در منطقه آزمایش هسته‌ای اوتا می‌دانند.

۷. وینس وان در True Detective



انتخاب وینس وان Vince Vaughn در نقش فرانک سمیون قاتل در «کارآگاه حقیقی» نسبت به نقش دیگرش در بازسازی فیلم «روانی» Psycho اشتباه فاحش‌تری بود. طرفداران سریال به‌قدری از حضور او ناراضی بودند که شایعه‌ای مبنی بر متوقف شدن سریال به راه افتاد.

۶. کامرون دیاز در Gangs of New York     «دارو دسته نیویورکی‌ها» فیلم پر بازیگری است که اجرا‌های بی‌نظیری از لئوناردو دی‌کاپریو Leonardo DiCaprio، دانیل دی-لوئیس Daniel Day-Lewis و لیام نیسون Liam Neeson را به همراه دارد.

در کنار این ستارگان، کامرون دیاز Cameron Diaz نقش جنی اوردین را بازی می‌کند که تلاش خنده‌دار او برای داشتن لهجه ایرلندی حواس بیننده را کاملاً پرت می‌کند. این درحالی‌که است که این بازیگر باید نقش یک جیب‌بر شجاع که همه‌چیز را پیچیده‌تر می‌کند به اجرا درآورد.

۵. توفر گریس در Spider-Man ۳



شخصیت ونوم در مجموعه کمیک‌های اسپایدرمن، یک فرد شرور پر ابهت فرازمینی است؛ اما در نسخه سام ریمی Sam Raimi این شخصیت شبیه به کاراکتر اریک فورمن («That ’۷۰ s. Show») شده است.

هیچ بازیگری دوست ندارد به نقش‌های مشابه ارجاع داده شود، اما کسی که توفر گریس Topher Grace را انتخاب کرده باید حدس می‌زد مخاطبان فیلم، گریس خردسال شیرین در «That ’۷۰ s. Show» را به یاد خواهند آورد. تلاش گریس قابل‌تقدیر است، اما دیدن او در نقش ونوم برای هیچ‌کس خوشایند نبود.

۴. روبی رز در Orange Is the New Black



روبی رز Ruby Rose یک هنرمند فوق‌العاده است، اما بازی او در نقش استلا کارلین در «نارنجی مد جدید است» چطور؟ انتخاب رز در این نقش، حس واقعیت را از کل مجموعه گرفت. بیش از این، او برای زندانی بودن زیادی با طراوت و مرتب به نظر می‌رسید.

۳. کیانو ریوز در Bram Stoker’s Dracula


متأسفانه تلاش کیانو ریوز Keanu Reeves برای داشتن لهجه بریتانیایی نتیجه موفقی نداشت. قرار بود «دراکولای برام استوکر» فیلم سیاه و ترسناکی باشد، اما با بازی ریوز در نقش جاناتان هارکر که مدام از لهجه موردنظر در فیلم دور می‌شد و سعی در همسان‌سازی خود با گری اولدمن Gary Oldman و وینونا رایدر Winona Ryder در بیان دیالوگ‌هایش داشت، نتیجه کار را به یک کار طنز تبدیل کرد.

۲. همه به‌جز رامپل استیلتسکین در Once Upon a. Time



واقعاً چطور هنوز پخش این سریال ادامه دارد؟ و چه کسی مسئول انتخاب بازیگر‌های است؟ از سفیدبرفی گرفته تا شاهزاده دلربا، هیچ‌کدام ظاهر یا مهارت بازی در نقش یک شخصیت واقعی در داستانی فانتزی را ندارند. تنها رابرت کارلایل Robert Carlyle در نقش رامپل استیلتسکین کوتوله خوش درخشیده است.

۱. گری اولدمن در Tiptoes



انتخاب بازیگر‌های بسیار بدی در طی سالیان دراز در سینما و تلویزیون صورت گرفته است، اما هیچ‌کدام به‌اندازه بازی گری اولدمن در نقش یک کوتوله در «کوتاهی پا مشکلی نیست» سال ۲۰۰۳ بغرنج نبوده است.

گرچه فیلم شامل بازی‌های خوبی از کوتوله‌های واقعی مثل پیتر دینکلیج Peter Dinklage و مایکل جی. اندرسون Michael J. Anderson می‌شود، اما بازیگردانی که اولدمن را برای نقش سردسته آن‌ها انتخاب کرده، اعتقاد فرهنگی فیلم که قرار بود از ابتدا الهام‌بخش باشد را زیر سؤال برده است.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: نقش بازیگران جانی دپ جیم کری هالیوود

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۶۹۲۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه: آقای زلفی‌گل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! شما اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه‌ را، تبدیل به ابزاری برای تسویه‌حساب‌های شخصی کردید

به گزارش جماران؛ بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه در پی می آید:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای دکتر زلفی‌گل؛

وزیر محترم نهادِ علم جمهوری اسلامی

سلام علیکم

به مهد علوم انسانی و جمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی(ره) خوش آمدید. از اینکه تصمیم گرفتید بالاخره پس از سه سال از زمان شروع وزارت‌داریتان، در میان دانشجویان دانشگاهی حاضر شوید که بارها به‌صورت تشریفاتی و اداری در آن حضور یافته‌اید، بسیار خرسندیم.

و اما بعد..

امروز حدود سه سال از زمانی که شما از عنوان «استاد عالی شیمی در سنگر خود یعنی آزمایشگاه‌های شیمی» خداحافظی کردید و عازم ساختمان وزارت علوم شدید گذشته است. هرچند برای ما پرسش مهمی است که با چه افق و تدبیری شیمیدان نمونه کشوری باید در مقامِ عالی وزارت‌خانه‌ای قرار گیرد که ماهیت آن هیچ نسبتی با سررشته‌ی دانشگاهی وی ندارد، اما بگذریم و به اصل مطلب بپردازیم …

آقای وزیر!

شنبه هفته جاری - سالروز بیانات تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ بود. بیاناتی که یک روز بعد بهانه‌ای برای آغاز انقلاب فرهنگی شد. این‌که متولیان انقلاب فرهنگی دانشگاه‌ها چگونه آن را از اهداف اصیل خود دور کردند و بهانه‌ای برای تسویه‌حساب‌های شخصی در آن دوره قرار دادند، موضوع بحث ما نیست.

اما شما وزیر محترم و حضار این جلسه را فقط به یک جمله متوجه می‌کنیم : «دانشگاه‌ها باید تغییر بنیانی کنند و باید از نو ساخته بشوند». عنایت دارید پس که انقلاب فرهنگی رسالتِ لحظه‌ای شما و پیشینیان شما در وزارت علوم بوده است. انقلابِ فرهنگی! انقلابْ و نه ادارهٔ روزمرّه؛ فرهنگی و نه امنیتی‌!

پس ما در سالگرد روزی میزبان شما در دانشگاه علامه طباطبائی (ره) هستیم که چنین رسالتِ سیاسی‌ای از زبان عارف انقلابی تاریخِ ما، امام روح الله خمینی (ره) خطاب به شما و جایگاه شما صادر شده است؛ چه خوش باشد که همین «گزاره تاریخی» هم معیار نقد و بررسی عملکرد حضرتعالی در صدارت وزارت علوم باشد! آیا شما در مسیر تحول بنیانی دانشگاه هستید آقای زلفی‌گل؟!

علاقه‌مندیم به‌عنوان بسیجیان خمینی (ره) و سربازان امام خامنه ای در سنگر مهمترین دانشگاه علوم انسانی کشور، سخنِ آخر را اول به شما بگوییم :

«آقای زلفی‌گل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بی‌راهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشته‌اید!»

اما چرا می‌گوییم شما اشتباهی بودید؟

شما با افتخار در روز دفاع از خویش در مجلس شورای اسلامی و در مقابل چشمان ملت ایران، از ایده‌های خودتان برای تقویت «دانشگاه کارآفرین» سخن گفتید. محض اطلاع عرض می‌کنیم آقای وزیر که این سیاست محبوبِ شما، یعنی کارآفرین کردن دانشگاه، نه فقط سیاست شما و اصلاح‌طلبان پیش از شما بلکه یک سیاست جهانی-غربی جهتِ «تبدیل دانشگاه به بنگاه» بوده است!

این راهبرد سا‌ل‌هاست دانشگاه مظلوم انقلاب اسلامی را تبدیل به «بنگاه‌های پروژه‌بگیری» کرده است که اساساً با طرح «دانشگاه جمهوری اسلامی» امام خمینی (ره) فاصله دارد. در دانشگاه‌ کارآفرینِ شما خلاقیت فکری-دانشجویی مُرده است و «پول و کار» حرف اول را می‌زند. دانشگاه تبدیل به بنگاه استارتاپی شده و در آن علم، رخت بربسته است و منافع شخصی‌، گروهی، حزبی، شرکتی و پروژ‌ه‌ای حرف اول را می‌زند. در این وضعیت دیگر چیزی به عنوان دانشجوی آزاده و استاد دانشگاه مستقل باقی نمی‌ماند. چیزی به اسم شور و اشتیاق دانشجویی و برنامه پژوهشی مستقل، بروز پیدا نمی‌کند.

در این شکل دانشگاه، صرفاً پیمان‌کارِ دولت و شرکت‌های بزرگ تلقی می‌شود و هزینه‌های خود را از طریق حل مشکلات فنی و تکنیکی دولت‌ها و بازار تامین می‌کند. دانشگاه به سمت مسائل کاربردی متمایل می‌شود و تحقیقات بنیادی در علوم پایه و انسانی که نسبت کمتری با مسائل کارکردی دارند و اساساً کمتر پول‌ساز هستند، به حاشیه می‌روند. این «سیاست» میراثی است که آقای ستاری معاون علمی سابق رئیس جمهور دولت امید، برای شما و رئیس جمهور محترم فعلی و البته دیگر ارکان حاکیمت به ارث گذاشته است!

یکی از مهم‌ترین دستاوردهای دانشگاه کارآفرین، از ابتدای دهه ۹۰ تا اکنون که با شما سخن می‌گوییم «سیاست‌زدایی از محیط دانشگاه» بوده است. سیاست‌زدایی یعنی چه؟ یعنی تضعیف هدف‌مندِ تشکل‌های دانشجویی. یعنی اولویت رفاه و ساخت‌وساز عمرانی بر تقویت بنیهٔ فکری دانشگاه. یعنی ترس از آزاداندیشی دانشگاهی. یعنی سپردن افسار دانشگاه به نهادهای محترمِ حراستی-امنیتی. یعنی سوق‌دادن دانشجو به سوی اندیشه کارآفرینی به‌جای اندیشه سیاسی. یعنی خالی شدن دانشگاه از اساتید دین‌مدار، میهن‌دوست و متعهد به چارچوب‌های ملی سرزمینی. یعنی غلبه چاپلوسی. یعنی خنثی بودن طرح‌ها و واحد‌های درسی. یعنی حضور تشریفاتی مسئولین حکومتی. این‌ها فقط مصادقی از سیاست‌زدایی است آقای وزیر.

اما دانشگاه از منظر ما آقای زلفی‌گل پیمان‌کارِ هیچ‌کس نیست. دانشگاه‌ بنگاه اقتصادی و تجاری نیست. دانشگاه مرکز کارآفرینی نیست. «دانشگاه، دانشگاه است و رسالتش طرح مسئله برای سیاست است‌ و این رسالت فقط و فقط به دست دانشجو و استاد متعهد و آگاه رقم می‌خورد.».

البته این سیاست‌های کارآفرینی، اقتصاد کشور را هم به سمت الگوهای خدماتی برده و دانشجویان و دیگر اقشار را، از ورود به عرصه مهم تولید منع کرده است. نمونه‌اش را می‌خواهید؟ دانشگاه شریف و دانشگاه علامه طباطبائی!

آقای وزیر!

مدت مدیدی است پارک علم و فناوری دانشگاه شریف، مهم‌تر از خودِ دانشگاه شریف نزد شما مسئولین جلوه کرده‌ است. مدت مدیدی است بودجه‌های هنگفت برآمده از قانون تقویت دانش‌بنیان، دانشگا‌هیان را به مدیران شرکتی تبدیل کرده است. مدت مدیدی است دانش تاریخی ایرانی-اسلامی در تمامی حوزه‌های علمی، جایش را به «مدل‌های خلاقیت زیست‌بوم فناوری استارتاپی» داده است. مدت مدیدی است همین دانشگاه علامه طباطبایی، هیچ رنگ و بویی از علوم انسانی درش باقی نمانده است و در عوض پارکینگ مسئولین و منسوبین بازنشستهٔ همه‌ی دولت‌ها شده است! البته به تازگی آقای معتمدی پارک علم و فناوری هم قرار است راه‌اندازی کنند که طبق شواهد موجود ما، چیزی جز بازتکرار فاجعه اکوسیستم استارتاپی دانشگاه شریف نخواهد شد. دانشگاه مظلومِ علامه امروز نه تنها فقط از کم‌رمقی و بی انگیزگی مدیریتی، بلکه از سردرگمی طراحی ایده اختصاصی علوم انسانی خویش رنج می‌برد و البته همین معضل با نزاع‌های طایفه‌ای داخل دانشگاه نیز آمیخته شده است!

پس آقای زلفی‌گل!

وقتی از نجات دانشگاه و احیاء نهاد علم و تحول بنیادین دانشگاه سخن می‌گوییم، از اراده‌ها و تصمیم‌های پولادین برای برچیدن چنین وضع اسف‌ناکی سخن به میان می‌آوریم. شما در بیش از دو سال گذشته، صرفاً به اداره و رفع و رجوع امور این وزارت‌خانه حساس و مهم فکر کرده‌اید که البته در همان هم ناتوان بوده‌اید و به همین سبب به عقیده بسیاری از متخصصان، مستحق‌ترین وزیر دولت آقای رئیسی برای برکناری بوده‌اید. و الحق که معاونین وزارت‌خانهٔ شما بیشتر برای جایگاهی که در اختیار داشته‌اند ایده و دستاورد داشته‌اند تا شما.

از کارنامه‌ای که در ایام انتصاب رؤسای دانشگاه‌ها داشتید، کمیته انتصابات وزارت علوم را از موضوعیت انداختید، عملاً رؤسای ناکارآمدی را در دانشگاه‌های کشور منصوب کردید و نتیجه این همه بی‌تدبیری را در بلوای ۱۴۰۱ دیدید، تا نگاهی که در طول این چند سال به تشکل‌های دانشجویی و اساساً بافت فرهنگیِ دانشجویی به‌عنوان «مجموعه‌های پرادعا و غیرکاربردی» البته برخلاف نظر رهبری انقلاب اسلامی داشته‌اید و این در جلسات خصوصی بیشتر خودش را نشان داده، نمایان‌گر رویکرد مدیریتی و عملکرد شماست!

جناب وزیر!

با این رویکردها، شما اقدام درست و لازم اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه‌ را، تبدیل به ابزاری برای تسویه‌حساب‌های شخصی رؤسای دانشگاه‌های کشور با همکارانشان کردید که البته در همین دانشگاه هم مشاهده شده است؛ بنا نبود با حذف اساتید مطلقاً ضد انقلاب از دانشگاه، ما دانشجویان انقلابی پذیرای اساتیدِ مطلقاً بی‌سواد و رانت‌خوار اصطلاحاً حزب اللهی یا انقلابی باشیم. دانشگاه، اساتید و گروه‌های آموزشی مبتنی بر منطق و اراده علمی، بصیرت سیاسی و اهلیت برای مصالحه‌جویی اجتماعی می‌خواهد که مسیرِ علمی-سیاسی خودشان را از مسیرِ ایران اینترنشنال، جنبش سبز، بی‌‌بی‌سی و ایضاً فلان رئیس و وزیر و وکیل دولت انقلابی سیزدهم نگیرند! بلکه عالم باشند و صرفاً به استقلال ملی و دینی دانشگاه و ایران اسلامی متعهد باشند.

یا مثال ساده‌تری بزنیم که مدت‌هاست توسط بسیج دانشجویی دانشکده روان‌شناسی همین دانشگاه پیگیری می‌شود. کاش بدانید هیچ سازمانی با ابلاغیه اداره نمی‌شود و اراده لازم است :

ابلاغیه چند روز گذشته وزارت علوم مبنی بر اجرایی‌سازی بند ت از ماده ۲۶ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در دانشگاه‌ها که از مطالبات رهبری انقلاب هم بوده، در فضای مجازی منتشر شده است. اما آقای وزیر، فقط در همین حد هم باقی مانده است! حتی برخی‌ دانشگاه‌ها این ابلاغیه را دریافت نکرده‌اند. هیچ اراده‌ای در دانشگاه‌ها برای ترویج زیست مادرانه وجود ندارد. چگونه است که در بحران کرونا همه نهاد ها بسیج می شوند تا با بحران مقابله کنند و از آموزش مجازی تا کلیه امکانات را به کار می‌گیرند، اما در بحران جمعیت همان مدیریت دانشگاه‌ها و وزارت علوم حاضر به اجرای بند ت ماده ۲۶ قانون جوانی جمعیت نیستند؟!

آقای وزیر علوم جمهوری اسلامی ایران!

دانشجو قرار است عنصر فعالی باشد که در ضمن نگاه نقادانه به خود و کشور، در آینده‌ه‌ای نه‌چندان دور، حلال مشکلات ملت و دولتش باشد. اما با مدیریت درخشان شما و پیشینیان شما، دانشجویان تبدیل به کارمندانی شده‌اند که سر ساعتی مشخص به دانشگاه می‌آیند و بی سرو صدا در ساعتی دیگر از آن خارج می‌شوند. گویا شما همین دانشگاه را می‌‌خواهید. دانشگاهی مرده و سوت و کور. الحق والانصاف باید برای شما دست زد. وقتی وضع چنین است، مجدداً باید تکرار کنیم که

«شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بی‌راهه کشاندند!»

اما سخن آخر، جناب دکتر زلفی‌گل!

ما به‌عنوان دانشجویان انقلابی که ابتدای سال تحصیلی مورد لطف شما قرار گرفتیم، شما را به همان بیانات امام خمینی در ۵۸/۰۲/۰۱ فرامی‌خوانیم. همان روز هم چنین قصدی داشتیم و امروز با صدای رساتری اعلام می‌کنیم؛ «انقلابِ اسلامی از شما اتخاذ سیاستی را می‌طلبد که نهادِ علم در مسیرِ دانشگاهِ جمهوری اسلامی قرار گرفته باشد؛ دانشگاهِ ایرانیِ درون‌نگر و برون‌زا، استقلال‌طلب، دین‌مدار، عدالت‌خواه، آزاداندیش، مولّد و حامی مقاومت مستضعفان جهان.»

والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته

دیگر خبرها

  • چند درصد جریمه های رانندگی اشتباهی است؟ ؛ توضیحات مهم رئیس پلیس راهور
  • بهترین فیلم های وسترن با بازی «لی ون کلیف»؛ از Beyond the Law تا The Grand Duel
  • ماجرای بازیگرانی که مهاجرت کردند | وضعیت رفتگان اغتشاشات ؛ از تاکسی اینترنتی تا بازی تنها در حد چند دقیقه رقص!
  • تاثیر اسباب بازی در نبوغ و رشد کودکان
  • ویدئو دیدنی از بازیگرانی که از کودکی مشهور شدند
  • روی این استقلال نمی شود حساب کرد | دو اتفاق باعث اتحاد تراکتوری ها شده است
  • روشن: بازی با تراکتور برای استقلال حکم مرگ و زندگی دارد
  • آقای زلفی‌گل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید!
  • درک کویت: اسلوت خودش است و از کسی کپی نمی‌کند؛ لیورپول انتخاب خیلی خوبی انجام داد
  • بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه: آقای زلفی‌گل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! شما اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه‌ را، تبدیل به ابزاری برای تسویه‌حساب‌های شخصی کردید