تحلیل متفاوت پیرهادی درباره عدم حضور لاریجانی در مجلس یازدهم/ با خلاء قدرت مواجه خواهیم شد
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۹۴۸۴۲۰
آفتابنیوز :
محسن پیرهادی سخنگوی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه استراتژی شورای ائتلاف در مرحله ثبت نام کاندیداها چیست؟ گفت: برای پاسخ به این سوال، لازم است مبانی تشکیل شورای ائتلاف را به یاد آوریم. شورای ائتلاف، حاصل یک طراحی پیچیده سیاسی نیست که از سال ها پیش روی آن کار شده باشد، بلکه گردهمایی تمام کسانی است که دل در گرو انقلاب اسلامی و قانون اساسی دارند و مهمتر از آن، راه حل مشکلات کشور را در داخل جستجو می کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به هیچ وجه به دنبال بالا بردن تعداد ثبت نام ها نیستیم
پیرهادی در مورد اینکه آیا دعوت از چهرهها برای ثبت نام، سازوکاری دارد یا در این مرحله به دنبال ثبت نام حداکثری نیروهای جریان هستید، اظهار داشت: ما در شورای ائتلاف، طی بیانیه ای رسما از نخبگان برای ثبت نام در انتخابات مجلس دعوت کرده ایم و معتقدیم شرط اول حضور برای هر کس، آن است که انگیزه و قصد فعالیت جدی در عرصه عمومی را داشته باشد، اما به هیچ وجه به دنبال بالا بردن تعداد ثبت نام ها نیستیم.
سخنگوی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی با اشاره به اینکه راهبرد ثبت نام حداکثری، روش برخی جریانات افراطی اصلاح طلب در ادوار گذشته بود، تصریح کرد: آن ها چون می دانستند در آزمون وفاداری به مردم و پایبندی به قانون مردود می شوند و صلاحیتشان تایید نمی شود، به دنبال این بودند که با بالا بردن تعداد رد صلاحیتشدگان خود، فشار را به مجموعه دستگاه های مجری انتخابات زیاد کنند تا یا برخی اعضایشان بتوانند بدون داشتن صلاحیت، تاییدیه بگیرند و یا با مظلوم نمایی، مجرایی برای تنفس خود در برخی رسانه ها دست و پا کنند.
سازوکار شورای ائتلاف برای انتخاب نامزدها
سخنگوی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا اعضای شورای ائتلاف در مرکز و یا در استانها هم میتوانند در انتخابات نامزد شوند، تصریح کرد: شورای ائتلاف، برای گزینش افراد نهایی و تعیین فهرست های انتخاباتی سازوکاری پیش بینی کرده که مبتنی بر مراجعه به نظرسنجی ها و آرای عمومی است و اعضای شورا، تاثیری در انتخاب افراد ندارند. چه بسا در یک حوزه انتخابیه، مسئول شورای ائتلاف کنار گذاشته شود و کسی از بیرون به عنوان کاندیدای نهایی نیروهای انقلاب معرفی شود.
پیرهادی در مورد انصراف لاریجانی از شرکت در انتخابات مجلس یازدهم، گفت: اتفاقا هفته پیش، یکی از خبرگزاری ها با بنده مصاحبه ای انجام داد و خبرنگار پرسید شما چرا آقای لاریجانی را به شورای ائتلاف دعوت نمی کنید؟ بنده گفتم شما اول ببینید لاریجانی اصلا در عرصه انتخابات حاضر میشود یا نه و تلویحا گفتم برآورد من این است که وی، این دوره نخواهد آمد. همان زمان، برخی تعجب کردند اما شرایط به گونه ای است که خود آقای لاریجانی هم صلاح خود را در نیامدن می بیند. به هر حال، دوازده سال ریاست مجلس، زمان زیادی است و گردش نیروها هم از لازمه های ساخت قدرتی است که پویا و مردم سالار باشد. آقای لاریجانی هم مانند همه سیاسیون دیگر، نقاط قوت و ضعفی داشته است و مردم، در مورد دوره دوازده ساله ریاست لاریجانی بر مجلس قضاوت خواهند کرد.
خلأ قدرت در مجلس، نظم سیاسی خانه ملت را دگرگون میکند
وی درباره تاثیر این تصمیم لاریجانی روی معادلات انتخاباتی، گفت: کنارهگیری لاریجانی، به ویژه با توجه به نحوه ریاست و تثبیت قدرتش در پارلمان، موجب خلا قدرت در اوایل دوره مجلس آینده خواهد شد و جریان های مختلف سعی می کنند با استفاده از خلا قدرت ایجاد شده، با جذب نمایندگان مستقل و غیرجریانی و تشکیل فراکسیون اکثریت، قدرت خود را در پارلمان توسعه دهند و نه تنها برای ریاست، بلکه برای تمام جایگاه های حساس مجلس، گزینه تعیین کنند.
سخنگوی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی خاطر نشان کرد: به نظر می رسد، عمر پارلمانی لاریجانی رو به پایان است و او با تیم و تشکیلاتش در حال ترک مجلس است. به عنوان مثال، کاظم جلالی که رئیس مرکز پژوهش های مجلس و دست راست لاریجانی بود، چندیست با استعفا از نمایندگی، برای سفارت به مسکو رفته است.
پیرهادی ادامه داد: این شواهد، حاکی از آن است که مجلس آینده، قطعا آنچنان که زمانی رسانه ها می نوشتند،زمین بازی یاران لاریجانی نیست و قدرت میان جریان های دیگر تقسیم خواهد شد.دوازده سال ریاست لاریجانی و تیم صاحب نفوذش در مجلس، نظم سیاسی روشنی به وجود آورده بود و مشهور بود که اغلب اوقات، لابی همین جریان، موجب رای اعتماد یا استیضاح یا تصویب طرح های مهم است. با نبود این لابی قدرتمند، نظم سیاسی پارلمان دستخوش تغییر جدی می شود و همانند ابتدای مجلس هشتم، گروهی در کسب قدرت پیشرو خواهد بود که زودتر بتواند بر کرسی های حساس مجلس تکیه بزند.
منبع: خبرگزاری مهرمنبع: آفتاب
کلیدواژه: پیرهادی لاریجانی انتخابات مجلس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۹۴۸۴۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
احتمال انصراف قالیباف از ادامه حضور در مجلس
راه دشوار محمدباقر قالیباف، رئیس کنونی مجلس برای رسیدن به ریاست دوره دوازدهم مجلس بر کسی پوشیده نیست؛ راهی که هاتف صالحی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصولگرا، از چهرههای نزدیک به طیف قالیباف معتقد است، اگر به سرمنزل مقصود نرسد، حتی ممکن است قالیباف قید نمایندگی مجلس را هم بزند.
به گزارش هم میهن، او در گفتوگویی، مذاکره و ائتلاف قالیباف با تندروها برای دوره بعدی مجلس را مورد بررسی قرار داد که در ادامه میآید:
چرا قالیباف برای ورود به مجلس در انتخابات ۱۴۰۲ با جبهه پایداری ائتلاف کرد؟ به نظر شما این ائتلاف پس از انتخابات هم ادامه خواهد داشت و فراکسیونی در مجلس با حضور شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و پایداری شکل میگیرد؟
برخی رفتارها پراگماتیسمی است که متناقض به نظر میرسد اما در ساحت سیاست یک امر مرسوم و طبیعی است. یکی از اصلیترین شاخصههای جبهه پایداری، مخالفت با محمدباقر قالیباف است. قالیباف هم تاکنون سر سازگاری با جبهه پایداری نداشته است. اما در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ این دو با هم ائتلاف کرده و لیست واحدی را تشکیل دادند. اگر جبهه پایداری رویکرد ایدئولوژیک دارد چرا این اتفاق افتاد؟
جبهه پایداری در سالهای اول (۱۳۹۰) که از احمدینژاد جدا شد جزوهای به نام «استقامت در منطقه ممنوعه» را منتشر کرد. اما جبهه پایداری نتوانست به این استقامت پایدار بماند. جبهه پایداری بر این عقیده بود که هر کسی را در حلقه خود نپذیرد و بر این عقیده است که علی لاریجانی، حسن روحانی، محمود احمدینژاد و بهویژه قالیباف را نپذیرد.
قالیباف از دید جبهه پایداری یک تکنوکرات غیرانقلابی است. در این سالها هم تخریب قالیباف توسط این جریان انجام شد. اما برای رسیدن به پیروزی در میدان انتخابات گاهی لازم است که با دشمن هم ائتلاف شود که بهعنوان پراگماتیسم شناخته میشود و مماس با اپورتونیسم (فرصتطلبی) است. رفتار جبهه پایداری در طول این سالها فرصتطلبانه بوده است.
پراگماتیسم (عملگرایی محض) و اپورتونیسم (فرصتطلبی) نسبتی با مبانی ایدئولوژیک جبهه پایداری و استقامت در منطقه ممنوعه ندارد و این نشان میدهد جبهه پایداری از مبانی و ارزشهای اولیه خود دور شده است. چراکه قالیباف عوض نشده و اتفاقاً طی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ بیشتر از مبانی جبهه پایداری دور شده است.
قالیباف چرا تن به ائتلاف با جبهه پایداری داد با وجود آنکه میدانست این طیف او را تخریب کرده است؟
این کیاست قالیباف بود. او در تعامل با جبهه پایداری، دشمن یک دهه اخیر خود را به یک دوست تاکتیکی تبدیل کرد.
قالیباف مجبور است برای حفظ ریاست در دوره آینده مجلس با تندروهایی بر سر میز مذاکره بنشیند که او را در انتخابات مجلس در سال ۱۴۰۲ و پس از آن تخریب کردهاند. شما این مذاکرات را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من قالیباف دو رقیب اصلی و جدی دارد؛ یکی جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم و دیگری دولت سیزدهم. من اصلاحطلبان را رقیب قالیباف نمیدانم. یقیناً طیف میانهرو و معتدلان راهیافته به مجلس دوازدهم قالیباف را دشمن خود نمیدانند و براساس پراگماتیسم مجبورند بین قالیباف با افرادی مانند ذوالنوری، رسایی، آقاتهرانی و… قالیباف را ترجیح دهند. قالیباف باید حلقه خود را با جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم تنظیم کند و با دولت سیزدهم مواجهه تعادلبخشی را در پیش بگیرد.
چرا حامیان دولت سیزدهم رقیب جدی قالیباف محسوب میشوند؟
قالیباف برسر دوراهی گیر کرده بود و اتاق فکر او به این نتیجه رسیدند که در صورت شرکت در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۴، نباید در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شرکت کند و فرصت را برای سامانبخشی سرمایه اجتماعی خود هزینه کند. در غیراینصورت باید برای کسب کرسی ریاست مجلس وارد انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شده و فاتحه ریاستجمهوری را برای ۴ سال میخواند.
تصمیم این بود که قالیباف همچنان رئیس مجلس باقی بماند و اگر قرار است کاندیدای ریاستجمهوری شود، در سال ۱۴۰۸ وارد این کارزار شود اما جریانی که دولت سیزدهم را در دست دارند، بهنوعی موتلف با قالیباف بودند چراکه قالیباف در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۶ به احترام آقای رئیسی کنار کشید و در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نیز به احترام رئیسی وارد انتخابات نشد. اما دولت قدردان این اقدام قالیباف نبوده، او را دیگری دانستند و تمام تلاش خود را میکنند تا قالیبافِ رئیس تضعیفشدهی مجلس دوازدهم باشد و احتمال ورود قالیباف به رقابت ریاستجمهوری ۱۴۰۴ را به صفر برسانند. به همین دلیل است که دولت از جبهه پایداری پشتیبانی میکند.
مگر جبهه پایداری در انتخابات مجلس با قالیباف ائتلاف نکرده است؟
جبهه پایداری در انتخابات با قالیباف ائتلاف کرد اما به محض اتمام انتخابات مجلس، در زمین قالیباف بازی نکرد و به رقیب قالیباف برای کسب کرسیهای مجلس تبدیل شد. این به دلیل آن است که رفتارهای پراگماتیسم کوتاهمدت و غیرقابل تحلیل است. در حقیقت نگاهها بلندمدت و ایدئولوژیک نیست بلکه زودگذر است برای کسب هدفهای حداکثری. قالیباف باید مراقب رفتارهای جبهه نوپدید رادیکالها باشد، چراکه رقیب اصلی قالیباف است. این جبهه در ماههای آینده منتقد قالیباف و همچنین دولت ابراهیم رئیسی میشود.
با این تفاسیر قالیباف میتواند با جبهه نوپدید بر سر ریاست مجلس ائتلاف کند؟
کاری بسیار سخت است. با این وجود نگاه معتدلان و عقلای مجلس به ریاست قالیباف مثبت است. سایر ارکان حاکمیت نیز ریاست مجلس قالیباف را به ریاست تندروها ترجیح میدهند چون قالیباف قابل کنترل و مدیریت است که رفتارهایی قابل پیشبینی دارد. اما جبهه پایداری غیرقابل پیشبینی است و تصمیمات یکشبه اتخاذ میکند. اگر رئیس مجلس از این طیف باشد، دود آن به چشم مجلس، مردم و حاکمیت میرود. این انتخاب بین بد و بدتر است و عقل حکم میکند که «بد» را انتخاب کنند.
بعضی از افراد با جبهه پایداری و لیست شانا وارد مجلس نشدند، بلکه با حمایت امنا و رائفیپور به بهارستان رسیدند. این افراد چه رویکردی را در رابطه با قالیباف در پیش خواهند گرفت؟
در ادبیات سیاسی امروز کشور مراد از جبهه پایداری صرفاً تشکیلات سیاسی نیست، بلکه تفکر پایداری است. این همان تفکر رادیکال نوپدید در ساحت سیاست جمهوری اسلامی ایران است که قوارهای ندارد و مشمول رفتارها، نگرشها و تصمیمهای پارادوکسیکال است. بنابراین این افراد هم جزو پایداری محسوب میشوند و از لحاظ تفکری مماس با جریان پایداری قرار میگیرند. همان خطری که قالیباف از جانب جبهه پایداری حس میکند از سوی این افراد هم احساس میشود.
از نظر قالیباف تمام این افراد یک جریان هستند بنابراین باید تقابل تنظیمگر یا مواجهه تعادلبخش با این افراد داشته باشد. یعنی وارد دعوا با آنها نشود و تقابل آشکاری نداشته باشد. زمان انتخابات ۱۴۰۲ بیتقواییهایی در عرصه رسانه انجام و اسنادی منتشر شد و حاکی از آن است که ساحت سیاست (رفتارهای سیاستورزی منتهی به انتخابات) در شرایط کنونی کشور ناپاک و آلوده است و اخلاقمدارانه نیست.
منظور از تعادلبخشی این است که قالیباف به سهمخواهیها و امتیازات تندروهای مجلس دوازدهم پاسخ دهد؟
قالیباف در این شرایط باید رفتار پراگماتیسم از خود نشان دهد و دشمن را تبدیل به مخالف کند و ضدیت را از دشمن بگیرد. مخالف را به منتقد و منتقد را به کنشگر خنثی و سپس دوست خود تبدیل کند.
در این مدت کوتاه قالیباف میتواند این راه پیچیده را طی کند تا رئیس مجلس باقی بماند؟
کار بسیار سختی است. قالیباف نسبت به کنشگران دیگر (رؤسای سابق قوا) یک مؤلفه مثبت دارد. قالیباف همچنان در درون ساختار جمهوری اسلامی قدرت و ظرفیت کنشگری دارد، بنابراین باید نقش میانجی را در مواجهه با این طیف رادیکال ایفا کند. در درون ساختار سیاسی فقدان حلقه میانجی بین حاکمیت و مردم محسوس است و قالیباف میتواند این نقش را ایفا کند.
اما قالیباف در دوره دوازدهم چهارمین منتخب تهران است؛ آنهم در انتخاباتی که مشارکت در حداقل خود قرار داشت. قالیباف بدون داشتن پشتوانه مردمی میتواند مطالبات آنها را دنبال کند؟
اگر قالیباف تغییری در رویکرد خود در قبال مردم نشان دهد شکی نیست که مورد اقبال مردمی قرار میگیرد.
اگر این تغییر را در رویکردش ایجاد کند چطور تندروها را از خود راضی نگه میدارد؟
سختی کار همین است. قالیباف باید طوری رفتار کند که با مشکل مواجه نشود.
اما این پروسه بلندمدت است و به انتخاب ریاست مجلس دوازدهم نمیرسد.
بله. این پروسه بلندمدت است و راهی برای ورود به ریاستجمهوری ۱۴۰۸ است. موضوع این است که وجاهت شخصی (با افشاگریهای جبهه پایداری در انتخابات مجلس) و آینده سیاسی قالیباف در معرض خطر است. بنابراین قالیباف باید تکلیف خود را مشخص کند. قالیباف در این دو ماه (تا انتخابات ریاست مجلس دوازدهم) میتواند تنها نظر معتدلان و اصلاحطلبان راهیافته به مجلس را جلب کند و راه سختی در این خصوص ندارد.
به نظر شما قالیباف میتواند ریاست مجلس را به دست آورد؟
من ریاست قالیباف در مجلس دوازدهم را تقریباً قطعی میدانم. اما تمام سعی جبهه پایداری و دولت این است که قالیباف رئیس مجلس نشود اگر هم به ریاست رسید، رئیس مجلس تضعیفشدهای باشد تا خطر قالیباف در انتخابات ریاست ۱۴۰۴ را کاهش دهند تا بهعنوان رقیب مقتدری مطرح نشود. قالیباف خطری بالقوه برای ابراهیم رئیسی محسوب میشود چراکه شرایط ریاستجمهوری را دارد و همیشه دوست داشته که سکان ریاستجمهوری را به دست بیاورد.
اگر قالیباف در دوره دوازدهم رئیس مجلس نشود، بهعنوان یک نماینده چه رویکردی را در پیش میگیرد؟
اگر فرض کنیم قالیباف رئیس مجلس دوازدهم نشود و بهطور ناپلئونی این کارزار را ببازد؛ قالیباف نماینده مردم تهران در مجلس میشود و باید ۴ سال درگیر راهروهای مجلس شود. آیا قالیباف این شرایط را میپذیرد؟ قطعاً خیر. شکی نیست که قالیباف از مجلس انصراف میدهد و آماده انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۸ میشود.
یعنی ۵ سال در هیچ مسئولیتی به کار گمارده نمیشود؟
به هر حال او در یکی از نهادهای حاکمیتی مانند ستاد اجرایی فرمان امام (ره)، بنیاد مستضعفان یا مراکز دیگر حاکمیتی مسئولیت قبول میکند و در این ۵ سال فرصت دارد تا سرمایه اجتماعی خود را افزایش دهد و برای حضور در انتخابات ۱۴۰۸ آماده شود.