روانشناس: آپارتماننشینی یک پدیده غربی است
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۹۸۳۶۶۷
افشین طباطبایی روز جمعه در گفت وگو با خبرنگار اجتماعی ایرنا درمورد آپارتمان نشینی اظهار داشت: در طول تاریخ بافت زندگی بشر از روستانشینی به شهرنشینی تغییر یافت و بر این اساس زیست آپارتمانی ظهور پیدا کرد.
وی افزود: این سبک از زندگی مستلزم رعایت برخی اقدامات به عنوان حقوق اجتماعی و همچنین گذشت از بعضی نیازها و خواست های فردی است و نیازمند آموزش است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این پژوهشگر تاکید کرد: پدیده آپارتمان نشینی از جوامع غربی به ایران انتقال یافته و این پدیده با بسیاری از عادات و سنن، خلقیات و روحیات جامعه ایرانی به سختی سازگار می شود و پذیرش آن برای بسیاری از مردم دشوار است.
طباطبایی با اشاره به ساخت برخی آپارتمانها با متراژهای بالا عنوان کرد: ساخت بسیاری از این آپارتمان ها نیز حاکی از تمایل جامعه ایران به سبک و سیاق سراهای پیشین است. همچنین احداث روف گاردن (بام سبز) بر پشت بام بناها هم از دیگر علائم این علاقه به شمار می رود.
وی تصریح کرد: آپارتمان نشینی ضرورت دنیا امروز است، در گذشته بافت شهرها متفاوت با زمان حاضر بود و این امر باید با پذیرش جامعه همراه شود.
این روانشناس افزود: به عبارت دیگر جامعه به سمت آپارتمان نشینی پیش می رود و این فرهنگ ناگزیر باید مورد پذیرش قرار گیرد بنابریان از منظر آموزشی بویژه از طریق رسانه ها این پدیده زندگی شهری باید مورد توجه جامعه قرار گیرد.
برچسبها آسیب های اجتماعی شهرنشینی فرهنگ سازیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: آسیب های اجتماعی شهرنشینی فرهنگ سازی آسیب های اجتماعی شهرنشینی فرهنگ سازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۹۸۳۶۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رضایت حاکمیت به پوشش زنان ۲۰ سال پیش | همان بدحجابانی که کافر بودند!
عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «پیشبینی دو دانشآموز» در روزنامه اعتماد نوشت:
اخیرا یک فیلم کوتاه یک دقیقهای بازنشر شده که دو دختر خانم دبیرستانی به مدت یک دقیقه درباره فشارهای اجتماعی نسبت به دختران حرف میزنند. این فیلم تولید سال ۱۳۸۲، یعنی ۲۱ سال پیش است. هر دو دختر خانم که حدود ۱۵ تا ۱۷ساله هستند با حجاب و مقنعه کامل و روپوش مدرسه بدون ذرهای آرایش به خوبی و مسلط حرف میزنند. آنان فشارهای اجتماعی را به خوبی به فنر تمثیل میکنند. جامعه را متحول میدانند که اگر فشار نباشد مردم خود را تطبیق میدهند. ولی اگر جلوی این فنر گرفته و فشرده شود، به جایی میرسد که دیگر، توان حفظ آن را ندارند و یک باره فنر باز میشود.
آنان قاعدهای را با زبانی ساده توضیح میدهند که «مردم از آنچه منع میشوند به آن حریصتر میشوند.» سپس شرح میدهند که چرا مردم به سوی تبلیغات ماهوارهای میروند. اینها عین جملات آن دو دختر خانم نبود ولی مضمون دقیق آنها است. ای کاش میدانستیم که اکنون آنها کجا هستند؟ چه پوششی دارند؟ چه تفکری دارند؟ و آیا همچنان با همان آرامش و متانت سخن میگویند یا به افرادی عصبی تبدیل شدهاند؟
پس از رها شدن این فنر در سال ۱۴۰۱ چه رفتاری از خود نشان دادهاند؟ اکنون نمیدانیم که آن دو دختر خانم چه وضعی دارند ولی از روی موارد مشابه فراوان آنها که در دور و نزدیک میبینیم، میتوانیم بگوییم که سرنوشت آن نسل به کجا رسیده است؟ آنان متولدین دهه ۱۳۶۰ بودند که اواخر جنگ به دنیا آمدند. در دوره اصلاحات به بلوغ رسیدند. ولی هیچ کس وقعی به سخنان بدیهی آنان نداد.
آنان در آن مقطع زمانی دانشآموزانی عادی بودند؛ نه مدرک دانشگاهی داشتند و نه تجربه عمیق سیاسی و اجتماعی، ولی با همان چند سالی که در متن جامعه حضور داشتند، به صورت شهودی و حسی متوجه شده بودند که تحت فشار اجتماعی هستند. آنان چنین میاندیشیدند که تحت فشارند که چگونه فکر کنند، چه بپوشند، کجا بروند، کجا نروند و… و این را حس میکردند، که این فشارها در حال افزایش است و میدانستند که به جایی خواهد رسید که دیگر سیاستمداران و پدرخواندههای جامعه قادر به نگهداری این فنر در حالت فشرده شده نخواهند شد، خسته میشوند و دیر یا زود این فنر رها خواهد شد، و آنگاه باطن جامعه آشکار میشود. باطنی که شاید در یک فرآیند طبیعی و متعارف به گونه دیگری ظاهر شود.
امروز حکومت به پوششی از زنان رضایت میدهد که ۲۰ سال پیش آن را کفر ابلیس میدانست. ولی رسیدن به این پوشش با هزینههای زیاد برای دو طرف بوده، و هنوز هم معلوم نیست که چند سال بعد به کجا برسد؟
این نسل اعم از دختر و پسر و البته دختران بیشتر، نادیده گرفته شدند ولی کسی توان حذف آنان را نداشت و ندارد به همین علت در فردای برداشتن اهرم از روی فنر، به میدانی پرتاب میشوند که خواسته خودشان نبوده است.
پرسش این است که چرا گوش شنوا و ساز و کاری مناسب برای شنیدن آن نجواهای آرام وجود نداشت تا با بحران ۱۴۰۱ مواجه نشویم؟