احمد ضابطی جهرمی مستندساز، تدوینگر و مدرس سینماست که به دلیل کار، پژوهش و تألیف در حوزه تدوین به او لقب پدر علم تدوین دادهاند. مهاجرت شبانه،نخل درخت زندگی، کشتی کویر، موسیقی فولکلور شمال ایران، قهرمانی، یوز ایرانی، گور بومی و ... بخشی از آثار این مستند ساز است. در سیزدهمین جشنواره سینما حقیقت که از 18 آذرماه در پردیس سینمایی چارسو آغاز شده، قرار است از این پیشکسوت سینمای مستند تجلیل شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پرویز جاهد منتقد سینما در طول دوران تحصیلم در
رشته سینما در مقاطع مختلف از تهران تا لندن، با استادان زیادی سرو کار داشتهام اما تعداد کسانی که در زندگی آکادمیک من نقش تأثیرگذاری داشته و نسبت به آنها احساس دین میکنم از تعداد انگشتان دست هم کمتر است. برای یک
استاد خوب دانشگاه، ویژگیهایی ذکر کردهاند که مهمترین آنها عبارت است از داشتن دانش لازم در زمینهای که تدریس میکند، داشتن متدولوژی برای تدریس، بهرهمندی از بیانی فصیح برای ارائه مباحث درسی، داشتن شور و انگیزه بالا برای تدریس، تعامل با دانشجویان و ایجاد رابطهای سالم و صمیمی و توأم با احترام، ارائه سختترین و پیچیدهترین مباحث به زبانی ساده و قابل فهم، مطالعه مستمر در رشته مورد نظر و تسلط به دانش روز و.... در نظر من،
احمد ضابطی جهرمی، استادی است که همه ویژگیهای عمومی ذکر شده را دارد؛ استادی به مفهوم واقعی کلمه باسواد، فرهیخته و دلسوز که در عرصه سینما، جایگاه آکادمیک والا و برجستهای دارد و با کتابها، مقالات، سخنرانیها و درسگفتارهای خود، نقش مؤثری در ارتقای دانش و فرهنگ سینمایی در
ایران داشته است. در آشفته بازار فضای آکادمیک امروز ایران و در مملکتی که بسیاری به ضرب و زور پارتی و رابطه با از مابهتران و بواسطه مدارک بیارزش دانشگاههایی که کسی در جهان برای آنها تره هم خرد نمیکند، صاحب کرسی و مقام استادی شده و استادان فرهیخته و درجه یک بسیاری را به خاطر دگراندیشی یا نبودن در حلقه آکادمیسینهای دولتی و فرمایشی، حذف و خانهنشین کردهاند، وجود استاد ارزشمندی مثل آقای جهرمی واقعاً غنیمت است. آقای جهرمی علاوه بر این خصوصیات علمی و فرهنگی، ویژگی مهم دیگری هم دارد که او را از همتاهای دیگرش متمایز میکند و آن شخصیت جذاب، مهربان و دوست داشتنی اوست که نشستن سر کلاسهای درس او را به تجربهای شیرین و منحصربهفرد تبدیل میکند. چندی قبل، فارغالتحصیلان همه دورههای مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی وزارت ارشاد در موزه سینما در باغ فردوس (که زمانی
مدرسه سینما بود و امروز به موزه سینما تبدیل شده) گردهم آمدند تا تشکلی سینمایی را سامان بخشند و خواستهای صنفی خود را پیگیر شوند. تعدادی از استادان آن دورهها نیز دعوت شده بودند که یکی از آنها استاد جهرمی بود که نام او بیشتر از بقیه استادها بر سر زبانها بود و بدون استثنا، همه دانشجویانی که در محضر این استاد، سینما آموختند، با نیکی و احترام از ایشان و زحمات و خدمات ایشان یاد میکردند. اوایل سالهای دهه شصت بود که با قبولی در آزمون این مرکز آموزشی، وارد این مدرسه سینمایی شدم. مدرسهای که بر اساس نمونهها و الگوهای بینالمللی این نوع مدارس مثل مدرسه فیلم ایدک فرانسه و فیلم اسکول لندن و با هدف تربیت سینماگر پایهگذاری شد و دانشجویان، طی دورهای دو ساله، اصول و مبانی سینما و فنون حرفهای در رشتههای کارگردانی، فیلمنامه نویسی، تدوین، فیلمبرداری و صدابرداری را زیر نظر استادان معتبر و برجسته سینمای ایران میآموختند. با توجه به هدفی که برای این مدرسه تعریف شده بود، تأکید عمده روی جنبههای عملی آموزش سینما بود و به مباحث تئوریک چندان بها داده نمیشد هرچند درسهایی مثل شناخت سینما و تئوری فیلم به وسیله استادانی چون خسرو یحیایی، مسعود اوحدی، شهابالدین عادل، بزرگمهر رفیعا و مسعود مدنی(مترجم کتاب تئوریهای اساسی فیلم دادلی اندرو) آموزش داده میشد. استاد جهرمی هم در این مرکز، به ما تدوین درس میداد و شیوه تدریس او هم ترکیبی از تئوری و عمل بود. در کلاسهای او بود که برای نخستین بار با زیبایی شناسی و تئوری مونتاژِ نظریه پردازانی چون آیزنشتین، پودوفکین، کوله شف، داوژنکو و بلابالاش آشنا شدیم و تفاوت بین مونتاژ و تدوین را دریافتیم و فهمیدیم که نوع مونتاژ آیزنشتین در رزمناو پوتمکین و اعتصاب چه تفاوت فاحشی با مونتاژ گریفیث در تولد یک ملت یا تعصب دارد یا کوله شف چگونه با قرار دادن تصویر کلوزآپ و ثابت چهره ایوان ماژوخین در کنار تصاویر مربوط به یک کودک، جسد یک زن و یک بشقاب سوپ، توانست مفاهیم و تأثیرات مختلفی را در ذهن تماشاگر ایجاد کند. سالهای زیادی از آن دوران گذشته است و منِ طلبه سینما، این رشته را در سطحهای بالاتر و در دانشکدههای معتبر ایران و انگلستان ادامه دادم اما نام آقای جهرمی، تأثیر آموزههای او و آنچه که از ایشان آموختم و خاطره کلاسهای او و لحن شیرین و لهجه زیبای او همیشه در ذهن من باقی است. به قول نیما، نام او روشنم مـــــیدارد. هر جــــــا هست سلامــــــــت باشـــــــند.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۵۱۹۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آذری جهرمی خطاب به مالک شریعتی: امنیتیها مثل شما دهن لق نیستند
محمد جواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات دولت دوازدهم به اظهارات اخیر مالک شریعتی، نماینده مجلس که در دفاع از علیرضا زاکانی در ماجرای قرارداد او با چینی ها، به جهرمی حمله کرده بود واکنش نشان داد.
ماجرا از آنجا آغاز شد که آذری جهرمی ابتدا در کانال تلگرامی خود نوشته بود: «اگر گفتید محصول نهایی شرکت ساختمان سازی چیست؟ آفرین، اتوبوس برقی!»
در واکنش به این پست، مالک شریعتی به آذری جهرمی حمله ور شد و در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: در شرایط تحریم نفت، شرکت تراستی با تایید کمیته ضدتحریم دبیرخانه شعام، تامین کننده منابع ارزی در قرارداد واردات کالاهای اساسی، دارو و سایر نیازها از جمله واگن اتوبوس و ... میشود. مصوبه کمیته مذکور "سرّی"، افشایش خیانت و مطالبه شفاف شدنش حماقت است. موضع این طناز امنیتی کدام است؟
آذری جهرمی هم در واکنش به این توییت در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: بابک زنجانی هم یک تراستی بود… کینهی امثال آقای شریعتی از امنیتیها قابل درک است، اما یک جمله در بسته عرض میکنم و میگذرم تا نگران آبرویشان نباشند، امنیتیها مثل شما دهن لق نیستند که برای توجیه عملکرد اربابشان در شهرداری، دست به افشای وجود مصوبهای سرّی در شورای عالی امنیت ملی بزنند.