شاخصهای تئاتر اقتباسی در ایران، از هرجای دنیا بیشتر است
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۷۰۶۵۵
ایسنا/خراسان رضوی یک نمایشنامهنویس گفت: شاخصهای تئاتر اقتباسی در ایران از هرجای دنیا بیشتر است که میتوان بر اساس آن منبع، تئاتری در شأن ادبیات نمایشی ایران نوشت.
محمد اسدینژاد در گفتوگو با ایسنا، با بیان این مطلب در خصوص فعالیتهای هنری خود در زمینه تئاتر و نمایشنامهنویسی اظهار کرد: از میان آثار اجراییام میتوان به قصه عشق، پسلرزه عشق، با یک گل هم بهار میشه، به دنبال چاره، رمضون مهربون، الاغ سواری مبارک، مبارک چند تا لایک داری، قُقنوس و .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در خصوص علت جذب خود به اولین جشنواره نمایشنامهنویسی اقتباسی گام دوم با اشاره به سبک نمایشی خود یعنی نمایش عروسکی خیمهشببازی عنوان کرد: با شرکت در جشنواره قصد داشتم توانایی خود را در خصوص اقتباس در جهت تحوّل نمایش خیمهشببازی به سمت و سوی نمایش مذهبی نشان دهم. چرا که زبان مبارک و شیوه اجرای آن میتواند مخاطب خاص، هم کودک و هم بزرگسال را در بر گیرد.
این نمایشنامهنویس ادامه داد: این جشنواره بستر خوبی فراهم کرده تا هرکسی با هر بضاعت و وسعتی کار خویش را به نمایش بگذارد و دیده شود. من به تنهایی هرگز قادر به ایجاد چنین زمینهای نخواهم بود. پس جشنواره فرصتی مغتنمی است برای هنرمندان و جوانان و آنانی که جویای ناماند تا بتوانند خو را به ظهور و بروز برسانند.
جریان نمایشنامهنویسی در سالهای پس از انقلاب رو به رکود رفته است
اسدینژاد در پاسخ به سوالی پیرامون ارزیابی جریان نمایشنامهنویسی کشور، ضمن اشاره به این که جریان نمایشنامهنویسی در سالهای بعد انقلاب رو به رکود رفته است؛ بیان کرد: بخش عمدهای از هنرمندان توانای عرصه نمایشنامهنویسی مثل ساعدی، بیضایی، رادی، خلج و ... یا به رحمت خدا رفتهاند یا فعالیتی ندارند و فقر مادی هنرمندان که به دنبال آن فقر فرهنگی را به همراه دارد، موجب شده برخی از نویسندگان امروز دچار تقلید شوند و آثار دیگران را با اندک تغییری به نام خود ضبط و ربط کرده و به نمایش بگذارند که اینگونه کارها فاقد هر نوع ارزش هنری است. با این حال، اگر این عمل با محتوا و قاعده اقتباس و تألیف صورت پذیرد، ارزشمند، موثر و اشاعهدهنده است. اما در این تنگنا هنرمندان و نویسندگانی پویا و خوشفکر به ظهور رسیدند که آثار قابل اعتنایی نیز فراهم کردهاند.
وی خاطرنشان کرد: تئاتر دچار فقر و تقدس است و البته عشق یعنی آنکس که به تئاتر میگرود، به غیر از تلاش به معشوق رسیدن پاداشی دیگر ندارد. بنابراین، تئاتر هنر محض است، در هر باب آن که بنگری. بر خلاف سینما که سرمایه و تکنیک و درآمد و بهره در آن دست به دست هم داده و این شکل از هنر را تقویت و ترویج و مورد اقبال و استقبال میسازد.
این نمایشنامهنویس درباره ارزیابی خود از جریان آثار اقتباسی در کشور گفت: با توجه به دامنه وسیعی که بخش داستاننویسی در جهان و ایران دارد و در کشور ما آثاری چون سووشون، عزاداران بیل، کلیدر و ... در قصهنویسی و رماننویسی ایران چون ستارگانی تابناک میدرخشند، میتوان اقتباسهایی زیبا برای خلق اثر نمایشی انجام داد.
اسدینژاد اظهار کرد: نکته حائز اهمیت دیگر که میتوان در این مقوله به آن اشاره کرد، زندگی مشاهیری چون حافظ و سعدی و خیام و .. است که البته تلاشهایی از سوی بهروز غریبپور صورت گرفته؛ اما کافی نیست. چه زندگی این افراد چه اقتباس از اشعار این بزرگان ادبیات؛ چه نثر و چه نظم که هر کدام از آنها میتواند سرمشق هزاران ایده ناب نمایشی باشد.
وی ادامه داد: ما قصههایی داریم که جهانی هستند و مشابه آنها را هم غربیها دارند؛ مانند لیلی و مجنون و رومئو و ژولیت. در حالی که غربیها بر رومئو و ژولیت سالها مانور میدهند و کار میکنند و سالهای سال به صحنه میبرند؛ اما در ایران خیلی گذرا از آن رد میشوند؛ چرا که آنها به کشور و فرهنگ خودشان هویت میدهند؛ اما ایران فرهنگ خودش را در بوته فراموشی میگذارد.
این نمایشنامهنویس خاطرنشان کرد: شاخصهای تئاتر اقتباسی در ایران از هرجای جهان بیشتر است که میتوان بر اساس آن منبع، تئاتری در شأن ادبیات نمایش ایران نوشت؛ اما متاسفانه در اینباره کار نمیشود؛ چرا که بعضی نویسندگان ما در امر نوشتن و پروراندن ذهن کاهلی میکنند و علاقهای ندارند تا جریانی را دنبال کنند. آنها میخواهند راحتالحلقوم بنویسند و تحویل دهند! اما آنهایی که با تفکر و بینش بالا به نقد شرایط اجتماعی فرهنگی و ارزشی هنر قیام میکنند، یا سرکوب میشوند و یا آنقدر بیبضاعت و ناتوان میمانند که هرگز هنر والایشان دیده نمیشود.
اسدینژاد عنوان کرد: همچنین اکنون که از قرنها پیش جهان به دو قطب قدرت و قطب سوم در حال توسعه شکل و نام گرفته است، قدرتمندان جهان با اتکا به فرهنگی پوشالی و متحجر و خرافهپرست به اشاعه و توسعه آن میپردازند تا اجازه ندهند که جهان سوم، جهانی که سرشار از مردمان نیکاندیش است، به ایمان و افکار و آرزوهای ناب خود برسند و از بیهودگی و نادانی و بلاهت بهره تام بگیرند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری مشهد نمایشنامه نمایشنامه نویس تئاتر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۷۰۶۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلش برای «آسید کاظم» پر میکشید
دلش تنگ شده بود برای دنیای آسید کاظم، برای آن همه عاطفهای که در آن دوران جریان داشت، برای مردی که برای کبوترش گریه میکرد ...
محمود استادمحمد دلش برای همه این چیزها پر میکشید.
به گزارش ایسنا، حالا سالهاست که محمود استادمحمد مهمان قطعه هنرمندان بهشت زهراست ولی «آسید کاظم» او همچنان به زندگی خود ادامه میدهد. در این سالها چند بار کارگردانهای جوان تئاتر این نمایشنامه را به صحنه بردهاند و فردا (شنبه ۸ اردیبهشت ماه) هم قرار است قاسم زارع آن را در تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامهخوانی کند.
این برنامه، بهانهای شد برای ما که کمی به سالهای دورتر برگردیم و با مرور خاطرات گذشته، بخشی از دلتنگیهای خود را برای تئاتری که داشتیم، برطرف کنیم.
محمود استادمحمد که نامش با نمایشنامه «آسید کاظم» گره خورده است، در گفتگویی که به مناسبت برگزاری بزگداشتش در سی و یکمین جشنواره تئاتر فجر با ایسنا داشت، درباره نمایشنامه «آسید کاظم» که خودش هم آن را بسیار دوست میداشت، گفته بود : «آسید کاظم» را خیلی دوست دارم، خودم هم به عنوان یک فرهنگ عتیق به آن نگاه میکنم. چند وقت پیش که محمد رحمانیان آن را نمایشنامهخوانی کرد، یک اجرایش را دیدم. محمد نه تنها زبان مردم را خوب میشناسد، ادبیات را هم خوب میشناسد اما وقتی بازیگران محمد، متن را اجرا میکردند احساس کردم که این متن نسبت به این بازیگران چقدر عتیق است! چقدر زبان این نمایش، دنیا آدمهای این نمایش در فرهنگ سپری شده معاصر قرار گرفته است. من دنیای «آسیدکاظم» را خیلی دوست دارم، گاهی حسرت این دنیا را میخورم که چقدر محترم بود، چقدرعاطفی و چقدر ریشهدار بود. از اینکه یک انسان بنشیند برای کبوترش گریه کند، حسی به من دست میدهد که نمیتوانم بگویم زیباست چیزی فرای زیبایی است.»
او که در ۲۰ سالگی این نمایشنامه را نوشته بود، درباره حال و هوای جوانان همدوره خودش چنین گفته بود: «فکرش را بکن، مونولوگ «آدم از روزی که تو خشت مییاد تا روزی که رو خشت بیفته، بدبخته...»، ما کجا بودیم و یک جوان ۲۰ ساله چگونه به زندگی نگاه میکرد!»
ما اما شگفتزده شده بودیم که او چگونه در نخستین روزهای جوانی خود چنین نمایشنامهای نوشته و او در پاسخ به حیرتزدگی ما گفته بود: «متن را در ۲۰ سالگی نوشتم. در ۲۰ سالگی خیلی کارهایم را کرده بودم. قبل از ۲۰ سالگی دو نمایش کارگردانی کرده بودم. آن وقتها ریتم ما تند بود. حکم زمانه بود. فقط من نبودم. بیضایی در چند سالگی «نمایش در ایران» را نوشت. اینکه یک نفر زیر ۲۰ سالگی نگاه تاریخی داشته باشد، خیلی مهم است چون نوشتن تا نوشتن با نگاه تاریخی دو مساله است. عباس نعلبندیان هم زیر ۲۰ سالگی چند اثرش را نوشته بود.»
حالا و با تغییرات هر روزهای که تئاتر ما داشته است، نمایشنامه «آسید کاظم» هم واقعا گویی از عهد عتیق میآید و اما همچنان بخشی از بدنه تئاتر ما دلتنگ جهانی است که این نمایشنامه روایت میکرد. شاید به دلیل همین دلتنگی است که قاسم زارع هم تصمیم به خوانش این نمایشنامه گرفته. او قرار است با همراهی مسعود کرامتی، قاسم زارع، بهرام ابراهیمی، فرهاد بشارتی، بهرام درخشان، علی عطاییحور، حسن شفیعی، دانیال ابراهیمی، آیدا قدرتی ساعت ۲۰ فردا، در هشتمین روز ماه اردیبهشت این نمایشنامه را در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامه خوانی کند.
انتهای پیام